نازعات313

آخرین نظرات
نویسندگان

۶۴۴ مطلب توسط «امیر مهدوی» ثبت شده است


ایگاه اینترنتی روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن در گزارشی به قلم «مناف العبیدی» نوشت: هادی العامری، نماینده پارلمان عراق و دبیرکل سازمان بدر که در قالب بسیج مردمی فعالیت می‌کند، گفت: حضور مشاوران ایرانی همراه نیروهای بسیج مردمی در جنگ‌های صلاح‌الدین مایه افتخار ما است. به گزارش العالم وی افزود: چرا برخی‌ها این احساس را در قبال مشاوران ایرانی دارند، در حالی که می‌دانند بیش از ۴ هزار مشاور آمریکایی در عراق حضور دارند.


هادی العامری در گفت‌وگو با الشرق الاوسط در جبهه صلاح‌الدین و نزدیک تکریت، جایی که نیروهای مردمی سازمان بدر را فرماندهی می‌کند، خاطرنشان کرد: مشاوران ایرانی در میدان جنگ ما را همراهی می‌کنند و بهترین مشورت را به ما می‌دهند و ما به آنها افتخار می‌کنیم. پس از آزادسازی تکریت و کرکوک، آنها به همراه ما در آزادسازی کامل نینوا و الانبار سهیم خواهند بود.
وی افزود: هر کس درباره مشاوران ایرانی حرف می‌زند باید به احترام آنها بایستد. اگر آنها نبودند و اگر برادر قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران نبود سراسر عراق اکنون تحت سلطه داعش قرار می‌گرفت و عراقی‌ها باید برای قدردانی، تندیس این قهرمان را بسازند.
عامری تصریح کرد: دولت عراق با دولت آمریکا برای خرید تسلیحات مختلف از جمله تانک قرارداد بست اما آمریکا شرط کرد  از این سلاح در جنگ‌های صلاح‌الدین استفاده نشود و فقط باید در جنگ آزادسازی موصل از آن استفاده شود. علت واضح است و آن حضور نیروهای بسیج مردمی در اینجا است و گویی مردم استان صلاح‌الدین و الانبار عراقی نیستند.
دبیرکل سازمان بدر هشدار داد: برادران ما در صلاح‌الدین، الانبار و موصل به نیروهای آمریکایی اعتماد نکنند زیرا آنها نمی‌توانند حتی یک روستا از زمین عراق را آزاد کنند. امروز این فرزندان شما هستند که می‌توانند اراضی را از لوث وجود داعش آزاد کنند.آمریکایی‌ها برعکس ایران، در ازای پول به ما اسلحه می‌دهند
وی از مشورتهای «برادران» در جمهوری اسلامی که بدون هیچگونه چشم‌داشتی صورت می‌گیرد، تجلیل کرد و گفت: آمریکایی‌ها در ازای پول به ما اسلحه می‌دهند و بعد از آن هزاران شرط می‌گذارند. از جمله به ما می‌گویند اگر نیروهای بسیج مردمی از این سلاح استفاده کنند ما مهمات این تسلیحات را در اختیار شما قرار نمی‌دهیم، در حالی که این تسلیحات متعلق به ما است. این شرط نشانه تنفر دولت آمریکا از مردم الانبار و صلاح‌الدین است.


منبع : کیهان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۱۶
امیر مهدوی

مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا﴿آیه۲۳سوره مبارکه الأحزاب)

شهید علیرضا توسلی فرمانده افغانی تیپ فاطمیون(س)ویاران او نمونه‌های بارز ایثار و مقاومت و علم و ایمان و تقواهستند

ابوحامد فرمانده افغانستانی تیپ فاطمیون مدافعان حرم حضرت زینب(س) متولد سال 1341 و از رزمندگان جهاد مقدس افغانستان بود که با ایده و انگیزه اسلام مرز ندارد در دوران 8 سال دفاع مقدس انقلاب اسلامی و جنگ‌های حملات رژیم صهیونیستی در لبنان هم حضور داشت.



بی‌تردید تمام افراد بشر بلکه هر موجود زنده‌ای یک ولادت و یک مرگ دارد که همان تولد و مرگ طبیعی است. اما این رخداد برای عده‌ای از انسان‌های به کمال رسیده فرق می‌کند.زیرا تولد و مرگ آنها دو تاست. یعنی ولادت دوم آن‌ها از وقتی شروع می‌شود که وارد عرصه فعالیت‌های ثمربخش خود شده و آثار معنوی و ارزشمندی در جوامع بشری به جا می‌گذارند که با آن شناخته می‌شوند و زنده‌اند. و لذا مرگ  دوم آن‌ها نیز به ولادت دوم‌شان ارتباط پیدا می‌کند. یعنی تا این آثار و فعالیت‌ها نشانه‌ای دارد و هر یک از نشانه‌ها به اندازه ارزش خودش می‌تواند حدود را در هم شکند، زمان رسیدن به این مرگ نیز یا بسیار طولانی بوده و یا حتی اصلاً وجود ندارد. مانند وجود علماء که در حدیث هم آمده است العلماء باقون ما بقی الدهر و همچنین شهدا  که زنده جاوید و عند ربهم یرزقون‌اند. براین اساس شهدا آگاهانه با ایثار خون خود و با تمام وجود ره زندگی همیشگی را می‌پیمایند و با این انتخاب صرف‌نظر از سایر ابعاد کمال وجودی و ارزش‌های معنوی که دارند و آثار ماندگارشان، دوره حیات ولادت دوم آن‌ها را بسیار طولانی می‌سازد، این افتخار را کسب می‌کنند که آثارشان هرگز محو نشده و نام‌شان همیشه زنده بماند. مصداق آیه مبارکه قرآن کریم که (ولاتحسبن الذین قتلوا فی‌سبیل‌الله امواتا بل‌احیاء عندربهم یرزقون) یعنی (و مپندارید آنانی که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده‌اند بلکه زنده‌اند و نزد پروردگار خویش روزی می‌خورند.)

و اکنون هم که در کربلای خونین مدافعین حرم حضرت زینب کبری(س) این پیام‌آور عاشورای حسینی که کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود، هر روز یزیدیان زمان با آتش و گلوله، گلی از یاران پیامبر(ص) را پرپر می‌کنند و خون‌های مطهرشان را بر زمین می‌ریزند، درخت تنومند اسلام است که پربارتر شده و با خون این عزیزان آبیاری می‌شود. در این راستا هفت تن از شهدای اخیر این خطه داغدیده جهان اسلام، فرمانده تیپ فاطمیون (رزمندگان افغانستانی) سردار سرتیپ شهید علی رضا توسلی معروف به ابوحامد و یاران نزدیک و خط‌شکن آن، شهید رضا بخشی معروف به فاتح، جانشین فرمانده، سید محمود حکیمی، جاوید یوسفی، نعمت‌الله نجفی، سید قاسم سادات و سید حسین حسینی، نمونه‌های بارز ایثار و مقاومت و علم و ایمان و تقوا است که همه وجوه تولد دوم و حیات همیشه جاوید را کسب کردند.
ابوحامد فرمانده افغانستانی تیپ فاطمیون مدافعان حرم حضرت زینب(س) متولد سال 1341 و از رزمندگان جهاد مقدس افغانستان بود که با ایده و انگیزه اسلام مرز ندارد در دوران 8 سال دفاع مقدس انقلاب اسلامی و جنگ‌های حملات رژیم صهیونیستی در لبنان هم حضور داشت.
وی فارغ التحصیل جامعةالمصطفی بود که دو سال پیش برای حفاظت از حرم عقیله بنی هاشم و حضرت رقیه سلام الله علیهما به سوریه رفت. پیکر مطهر دو فرمانده و پنج رزمنده تیپ فاطمیون مدافع حرم حضرت زینب(س) همزمان با ایام فاطمیه با حضور گسترده مردم، مسئولان، خانواده‌های این شهیدان و جمع کثیر از مهاجران افغانستانی در مشهد مقدس صبح پنجشنبه 14 اسفند ماه از مهدیه تا حرم مطهر رضوی(ع) تشییع و در بهشت رضا(ع) به خاک سپرده شد.
انتشار خبر شهادت این سردار سپاه اسلام و فرمانده شجاع «تیپ فاطمیون» در منطقه درعا در سوریه، بار دیگر نام رزمندگان دلاور افغانستان را که در سال‎های اخیر در نبرد سوریه و دفاع از حرم زینب کبری(س) نقشی تعیین‌کننده ایفا کرده‎اند، سر زبان‎ها انداخت.
ی که در سال‎های گذشته با سازماندهی رزمندگان افغان از سراسر جهان به خیل مدافعان حرم آل الله پیوسته بود، به عنوان فرمانده «تیپ فاطمیون»، تیپ مخصوص رزمندگان افغان حاضر در نبرد سوریه، به عنوان یکی از قابل اعتمادترین فرماندهان میدانی نبرد سوریه و مورد وثوق سردار سلیمانی شناخته می‎شد.
شهید علیرضا توسلی، معروف به ابوحامد، فرمانده تیپ فاطمیون و شش تن از یاران نزدیکش روز شنبه ۹ اسفند ٩٣، در جریان آزادسازی تپه تل قرین در حومه درعا، به دست تروریست‌های جبهه النصره به شهادت رسیدند.
با این حال در مظلومیت این عزیزان همین بس که با وجود تقدیم شهدای متعدد توسط «تیپ فاطمیون»، شهدای این تیپ شجاع آنچنان که باید شناخته نشده‌اند
شمار شهدای زیاد این تیپ که از دو سه سال قبل غریبانه در شهرهای مختلف ایران و افغانستان تشییع می‌شدند خود گواه مردانگی و غربت این عزیزان بوده و هست. شهدایی که به دست یزیدها و ابوسفیان‌های زمانه سر بریده شدند و مانند شهید رضا اسماعیلی در حال بریده شدن سر تا لحظه آخر ذکر یا علی یا علی شان در تمام شبکه‌های دنیا نمایش داده شد و ندای بلندی را در گوش تکفیری‎ها طنین انداخت که زینب هرگز دو بار اسیر نخواهد شد ...
تیپ فاطمیون (نیروهای نظامی افغانستانی مدافع حرم)، در این رابطه بیانیه‌ای صادر و اعلام کرده است که راه «ابوحامد» فرمانده شهید خود را ادامه می‌دهد و هزاران ابوحامد دیگر از خون او در حال روییدن است. آن‌ها هشدارهای جدی خطاب به داعش داده‌اند، که متن بیانیه به قرار ذیل است:
ای خدای شهداء! تو شاهد باش که فرمانده دلاور و قهرمان ما شهید علیرضا توسلی، شهید رضا بخشی و پنج شهید همرزمشان عاقلانه و عاشقانه در راه رضای تو پای در عرصه مبارزه گذاشتند تا حق مظلومین عالم را از ظالمین زمان بگیرند. «فاطمیون» لشکر مخلص تو هستند که جان و خون خود را در دفاع از اسلام عزیز و مقدسات اسلامی در کف اخلاص نهادند و در عصر و زمانی که تمام ابرجنایتکاران با اندیشه‌های التقاطی خود برای تخریب اندیشه‌های آزادیخواهانه و برای رسیدن به مطامع دنیویشان در برابر اسلام ناب محمّدی و خصوصاً مذهب تشیع که تنها مذهب انسان‌ساز و رهایی‌بخش از ظلمت‌ها و ذلت‌هاست صف کشیده‌اند و می‌خواهند تمام دنیا را به سیطره خود درآورند و در این راه از هیچ دسیسه و حربه‌ای به جان و آئین و خاک مسلمانان فروگذار نیستند و با ساختن گروهک‌های مزدوری نظیر داعش به تخریب مقدسات ما مصمم شده‌اند، پا به میدان گذاردند و در برابر آنان ایستاده‌اند. در این میان سردارانی همچون ابوحامد گوی سبقت را از مدعیان آزادی‌خواهی ربوده و تحت زعامت ولی امر مسلمین و توجهات امام زمان (عج) به تشکیل گروه‌های مبارزه نظیر «فاطمیون» کمر همت بسته و در راه اعتلای کلمة الله و نابودی دشمنان قسم خورده اسلام عزیز تا پای جان ایستادگی کرده و می‌کنند.
دشمنان بدانند:
ما فاطمیون،گروه‌های الحادی سلفیت و مزدوران اسرائیل  را محکوم می‌کنیم و با سردار شهید ابوحامد و یاران همرزمش هم قسم می‌شویم در ادامه راه این شهیدان حافظ آرمان‌ها و پیرو راه آن‌ها باشیم.
ما فاطمیون ظلم و ستم ابر قدرت‌های پوشالی نظیر آمریکا، اسرائیل و همقطاران ظالم‌شان را در کشورهای مظلومی نظیر افغانستان، فلسطین، لبنان، سوریه و عراق و کشتار ددمنشانه داعشیان که نوکران سرسپرده ستمکاران هستند را بدین وسیله محکوم می‌کنیم.
ما فاطمیون با تمام خانواده‌های شهداء ابراز همدردی کرده و اعلام می‌داریم هرگز راه شهداء را رها نکرده و در کنار خانواده‌هایشان تا پای جان خواهیم ماند.
ما فاطمیون با استعانت از خداوند و توجهات امام عصر (ارواحنا فداه) در هر نقطه از جهان که لازم باشد علیه الحاد و کفر ستم پیشه می‌جنگیم و از آرمان‌های بلند شهیدانمان دفاع می‌کنیم و با شرکت هرچه پرشکوه‌تر در صف‌های به هم پیوسته در کشور سوریه و حضور مخلصانه در جبهات حق علیه باطل و داعش مشت محکمی بر دهان جبهه النصره، داعش، سلفیت و اربابان جنایتکارشان می‌زنیم و انتقام خون شهیدان فاطمیون را به زودی خواهیم گرفت.
به سران کشورهای عرب خصوصا عمال آل سعود، اعلام می‌کنیم که دست از همکاری با سیاست‌های غلط آمریکا و اسرائیل در منطقه بردارند و بیش از این در برادرکشی‌ها میان مسلمانان و ریخته شدن خون هزاران جوان، پیر و کودک بی‌گناه مسلمانان در منطقه را باعث نشوند و با تشکیل گروهک‌های تروریستی، خود و حقوق انسانی ملت‌های خود را آلت دست و دست‌اندازی اجانب و بیگانگان نکنند و با شیاطین زمان همراه نشوند.
داعش بداند، مسلمانان عالم هرگز فریب چهره به ظاهر مسلمان این گروهک دژخیم، آدمکش، مزدور، خونخوار، جاهل و متحجر را نمی‌خورند و به آن‌ها هشدار می‌دهیم که دست از تعصب و جهل و عناد بردارند و بیش از این موجب خدشه‌دار شدن دین پاک و طاهر اسلام نگردند و موجبات تفرقه مسلمانان را فراهم نکنند. در غیراین صورت به زودی زود نتیجه ددمنشی‌های خود را خواهند دید.
داعش بداند، ما پیروان پیامبر راستین حضرت محمّد ابن عبدالله(ص) و شیعیان امیرالمؤمنین علی علیه السلام و اهل بیت طاهرینش و کتاب خدا و سنت رسول الله(ص) هستیم. رشادت و شهامت در خون ما و شهادت آرزوی ماست. و کشتار برادران‌مان یا سوزاندن اجساد پاک شهدایمان یا جدا کردن سرهای رزمندگان ما، نه تنها ترسی بر دل‌های ما نمی‌اندازد، که هیچ خللی در اراده آهنین ما در دفاع از مقدسات‌مان وارد نمی‌کند و به زودی زود نتیجه این اقدامات را به آنان خواهیم فهماند.
در ایام شهادت حضرت زهرا (س) دخت نبی اکرم (ص) و در کنار مزار شهدای فاطمیون و سردار رشیدمان ابوحامد اعلام می‌داریم: که از خون ایشان هزاران ابوحامد دیگر در حال روئیدن است و شهادت این بزرگان فقط راه شهادت را برای ما پرفروغ‌تر می‌کند.

نویسنده : دکتر سید وحید ظهوری

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۴۶
امیر مهدوی
Image result for ‫علی یونسی‬‎


علی (علیه السلام ) می فرمایند:

زبان خردمند پشت دل (عقل) او و دل احمق پشت زبان اوست .

آدمی که از نعمت بزرگ عقل و پرتو بیمانند آن برخوردار است در همه کار های خود از این نعمت استمداد می طلبد و را هی را که عقل به او نشان داده انتخاب می کند . هنگامی که می خواهد سخن بگوید به عقل خود مراجعه می کند و از آن کسب تکلیف می کند . عقل هم شروع به بررسی می کند واثر آن سخن را در آغاز 

وفرجام کار ملاحظه می نماید اگر صلاح بود دستور گفتار آن را می دهد و گرنه آدمی را از بیان آن بر حذر می دارد . اما آدم احمق که در هیچ یک از کارهایش به این فرمان ده خوش نظر اعتنا نکرده و 

حاضر نیست با ان مشورت کند ، هنگام تکلم پیش از ان که عکس العمل سخنان خویش را در نظر بگیرد حرف میزند و بعد میفهمد که با کمال بی باکی خود را در مهلکه سخنان نسنجیده خود انداخته است .

منبع: کتاب الهام از گفتار علی علیه السلام از محمد تقی حکیم - آقاسیدامیرعلی

ازروی کار آمدن علی یونسی در دولت یازدهم تاکنون حواشی ودرد سرهای را درست کرده که کم هم نبوده است ازاین روی به نظر می رسد رئیس جمهور محترم باید فکری به حال اینگونه اشخاص درد سرساز بکند چرا که هزینه اش آنقدر سنگین است که علاوه برلطمه زدن به آبروی دولت(دولتی که باشعاراعتدال وتنش زدایی به روی کارآمد) کل نظام را زیر علامت سئوال قرار می دهد
سخنان نسنجیده وبه دور ازعقل اخیر آقای یونسی که دست مایه دشمنان جهت حمله به نظام گردیدباعث شد تاشخصیت ها وارباب جراید واکنش نشان دهند ازجمله
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی نیز ضمن اشاره تلویحی به این سخنان و بدون نام بردن یونسی گفت که «باید توجه نماییم که این گونه اقدامات فقط تبعات داخلی ندارد؛ ایران به عنوان مهمترین کشوری که در منطقه دارای ثبات قوی است و نظامی دموکراتیک دارد با این روش‌ها در انظار مردم سایر کشورها لطمه جدی می‌خورد. نظیر برخی اظهارات نادرست در مورد موقعیت ایران که در این چند وقت بیان شد و دیدید چگونه مستمسک دیگران برای تخریب وجهه ایران قرار گرفت.»(6)
همچنین مهدی فضائلی کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با خبرگزاری فارس، با اشاره به اظهارات اخیر علی یونسی دستیار ویژه رئیس جمهور درباره کشور همسایه عراق که با واکنش‌های مختلفی مواجه شد، اظهار داشت: واقعیت این است که این صحبت از سوی کسی مانند آقای یونسی که سابقه وزارت اطلاعات داشته بعید و دور از ذهن است که بدون توجه به پیامدهای آن مطرح شده باشد.فضائلی با بیان اینکه با توجه به شرایط حساس منطقه این اظهارات منجر به سوءتفاهم می‌شود و دامنه آن حوزه امنیت ملی کشورمان را هم مورد آسیب قرار می‌دهد.وی افزود: انتظار است که رئیس جمهور درباره حضور چنین افرادی در اطراف خود تجدیدنظر کند.این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: در دو سال گذشته و با روی کار آمدن آقای یونسی، مواضع و حاشیه‌سازی‌های وی باعث تحمیل هزینه از ناحیه او به دولت و رئیس جمهور شده و این موارد کم هم نبوده است.وی با بیان اینکه اصلاحیه آقای یونسی صریح نبود و لازم است که موضع جدی‌تری برای اصلاح مواضع اخیر خود بگیرد خاطرنشان کرد: باری که برخی افراد با حاشیه‌سازی خود بر روی دوش دولت و رئیس جمهور می‌گذارند سنگین است[وبرای نظام گران تمام می شود]

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۱۷
امیر مهدوی

هشدار به اوباما یا هشدار به ایران؟


250 قانون‌گذار مجلس نمایندگان آمریکا با امضای نامه ای به اوباما ضمن حمایت از نامه 47 سناتور آمریکایی به اوباما در مورد توافق هسته‌ای با تهران هشدار دادند.


معلوم نیست این هشدار به اوباماست یا ایران که حواس‌تان جمع باشد سرتان کلاه نرود!
متحدان اروپایی هم گله کرده‌اند نمایندگان مجلس جایگاه و نقش آنها را در مذاکرات نادیده گرفته‌اند. اشتاین مایر وزیر خارجه آلمان پنج‌شنبه گذشته گفت: این نامه اعتبار غرب را نزد ایران (بخوانید نزد جهانیان) زیر سئوال برده است.
گفتنی است مقام معظم رهبری در دیدار با مجلس خبرگان از بدعهدی آمریکا در مذاکرات و نیز خنجر از پشت زدن آنها اظهار نگرانی کرده بودند.
نامه 250 عضو مجلس نمایندگان آمریکا نشان می دهد حسابی آن طرف میز مذاکرات بلبشو است و معلوم نیست چه کسی طرف مذاکرات ماست! کاخ سفید؟ کنگره و یا...؟
آیا اصلا توافقی در کار است؟!
آیا آمریکایی‌ها در توافق هسته‌ای جدی هستند؟ اصلا چیزی به نام چالش هسته‌ای وجود دارد؟ آیا توافق ممکن است یا محال؟ ده‌ها سئوال از این دست را حسین شریعتمداری در سرمقاله دیروز خود تحت عنوان "توافق هسته‌ای محال است" پاسخ داده است.
شریعتمداری مستند به دیوید فروم کارشناس برجسته آمریکایی و جرج فریدمن مسئول مرکز راهبردی استراتفور می‌نویسد: آمریکایی‌ها مشکل‌شان با ایران بر سر مسائل هسته‌ای نیست، تحریم‌ها هم به این منظور که روی پیشرفت‌های هسته‌ای ایران اثرگذار باشد، هدف گذاری نشده است.
آمریکایی‌ها صریحا می گویند تحریم‌ها با دو هدف "تغییر افکار" و "تغییر ساختار" حکومت در ایران طراحی و  وضع شده است.
برای همین طی 11 سال گذشته هر وقت مذاکرات خواسته به نتیجه برسد ساز تازه‌ای کوک کرده و نگذاشتند به نتیجه برسد. لذا چالش‌ هسته‌ای فقط یک بهانه است.
شریعتمداری می‌نویسد: کلید لغو تحریم‌ها در قفل مذاکرات نیست چرا که نباید انتظار داشته باشیم حریف، کارآمدترین اسلحه خود را در مقابله با ایران زمین بگذارد، بدیهی است که نگذاشته و نمی‌گذارد.
شریعتمداری در پایان، راه حل برای مبارزه با تداوم خصومت‌ورزی آمریکا می‌دهد و بر اصل و حق مقابله به مثل تأکید می‌ورزد و می‌نویسد: جمهوری اسلامی می‌تواند تنگه هرمز را به روی نفتکش‌های حامل نفت برای کشورهای اروپایی تحریم کننده ببندد.

برخورد دوگانه با عناصر خودسر
عناصر خودسر در شیراز برخورد تلخی با نماینده تهران آقای مطهری کردند. رسانه‌ها، استاندار را شماتت کردند که چرا اقدامات تامینی نداشته است؟ استاندار به تهران اعزام و مورد سین جیم قرار گرفت.
اینها اقدامات خوبی است تا سر و ته قضیه عناصر خودسر در شیراز مشخص شود. اما چرا همین حساسیت در برخورد عناصر خودسر با جانبازی که در کرمان مورد تعرض قرار گرفته، دیده نشد؟ آیا علی مطهری شهروند‌تر از آن جانباز مظلوم کرمانی است؟ چرا رسانه‌ها ضرب و شتم بهرام امیرحیدری را در کرمان پیگیری نمی‌کنند؟ آیا مملکت قانون ندارد؟ این را می‌توان برخورد دوگانه با عناصر خودسر تفسیر و تحلیل کرد!
استاندار فارس به عنوان مسئول شورای تامین از سوی وزیر کشور مامور پیگیری حادثه شیراز شده است اما روزنامه جمهوری اسلامی او را متهم این حادثه معرفی کرده و در سرمقاله دیروز خود تحت عنوان «متهم قاضی شد!» به این انتخاب اعتراض کرده است. ظاهراً مطالبات روزنامه جمهوری اسلامی در حادثه شیراز فراتر از رسیدگی به موضوع خودسرها در شیراز است. روزنامه جمهوری اسلامی در تنور حادثه شیراز، برکناری استاندار را دنبال می‌کند.
ای کاش این همه جدیت در حادثه شیراز از سوی مدیر مسئول محترم روزنامه جمهوری اسلامی در مورد حادثه کرمان هم دیده می‌شد. حادثه کرمان نه سرمقاله و نه خبر و نه تحلیل روزنامه جمهوری اسلامی را به خود اختصاص نداد و نشان داد خودسر بر دو گونه است؛ خودسر خوب، خودسر بد!

احمد شریر چه می‌گوید؟
احمد شهید (بخوانید شریر) گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل با سرهم‌بندی دروغ‌های منافقین و عناصر ضدانقلاب در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران، جمهوری اسلامی را متهم به نقض حقوق بشر کرده است.
او در گزارش خود اعدام قاچاقچیان، قاتلین و نیز مجازات‌های در نظر گرفته شده برای همجنس‌گرایان را از مصادیق نقض حقوق بشر آورده است.
او هیچ اشاره‌ای به جنایات تروریست‌های منافق و کشتار 17 هزار نفر از مردم بی‌‌گناه توسط این گروهک تروریستی نکرده و آنها را جزء منابع اطلاعاتی خود می‌داند.

او حتی حاضر نشده است در مورد دروغ‌هایی که ضدانقلاب و منافقین به او گفته‌اند راستی ‌آزمایی کند. جمهوری اسلامی از همان ابتدای انتصاب او به این سمت، وی را عنصری نامطلوب معرفی کرده بود.


منبع :  رسالت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۱۱
امیر مهدوی
خط تولید انبوه موشک کروز دریایی ضد ناو برد بلند در وزارت دفاع افتتاح شد
با حضور وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و فرمانده نیروی دریایی سپاه، خط تولید انبوه موشک کروز دریایی ضد ناو برد بلند در وزارت دفاع افتتاح و مقادیر معتنابهی از آن به نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحویل شد.


به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از اداره کل تبلیغات دفاعی وزارت دفاع، خط تولید انبوه موشک کروز دریایی ضد ناو برد بلند در سازمان صنایع هوافضای وزارت دفاع با حضور سردار حسین دهقان و سردار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه افتتاح و مقادیر معتنابهی از آن به نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحویل شد.سردار دهقان در جمع خبرنگاران طی سخنانی با گرامیداشت روز شهید اظهار داشت: پس از اتمام تحقیقات، نمونه سازی، انجام آزمایشات موفق پروازی و رونمایی از موشک کروز دریایی قدیر به مناسبت روز صنعت دفاعی سال جاری که با حضور ریاست محترم جمهور انجام شد، بحول و قوه الهی شاهد افتتاح همزمان خط تولید انبوه و تحویل دهی این موشک راهبردی و موثر در عرصه دفاع و رزم دریایی هستیم.وزیر دفاع، آماده سازی و واکنش سریع، ارتفاع پروازی پایین، دقت بالای ناوبری، اصابت دقیق به اهداف، قدرت تخریب زیاد، ضد جنگ الکترونیک بالا به واسطه مجهز بودن به رادارهای پیشرفته و قابلیت پرتاب از روی انواع شناور و بالگرد که بر افزایش برد آن نیز تأثیر بسزایی دارد را از ویژگی های این سامانه موشکی بر شمرد.

منبع : نخبه313
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۰۳
امیر مهدوی
جان کری وزیر خارجه آمریکا گفت: وتوی‌توافقنامه هسته ای حق رئیس جمهور بعدی آمریکاست


در حالی که باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در خصوص نامه 47 سناتور حزب جمهوریخواه ادعای خجالت زدگی می کند، مقامات وزارت امور خارجه این کشور در عمل بر ادعای حقوقی مطرح شده در نامه این سناتورها مهر تایید نواخته اند. این اقدام درست در زمانی صورت گرفته است که مذاکرات هسته ای ایران و اعضای 1+5 وارد مرحله ای حساس شده و از امروز نیز دور تعیین کننده مذاکرات در شهر لوزان سوئیس آغازمی شود.

بر اساس آنچه که سناتورهای آمریکایی در نامه خود به آن اشاره کرده‎اند، به صراحت توافق احتمالی بین ایران و آمریکا در زمینه موضوع هسته‎ای را نه یک قانون لازم‎الاجرا در آمریکا که بار حقوقی خاص خود را دارد، بلکه یک «توافق اجرایی» دولت اوباما و نه حاکمیت آمریکا با طرف ایرانی عنوان کرده‎اند که رئیس جمهور بعدی بدون هرگونه منع قانونی امکان لغو آن را خواهد داشت.سناتورهای آمریکایی در نامه خود با اشاره به گفتگوهای صورت گرفته درباره برنامه هسته‎ای ایران، می‎نویسند،
«آنچه قانون اساسی ما  مقرر می دارد
نشان دهنده آن است که هر توافقی که مربوط به برنامه هسته ای شما باشد اگر بدون موافقت کنگره امضا شده باشد صرفا چیزی بیش از یک توافق اجرایی بین رئیس جمهور اوباما و مقامات جمهوری اسلامی نخواهد بود و  رئیس جمهور بعدی خواهد توانست این توافق را صرفا با یک امضا باطل نموده  و کنگره‎های آینده نیز می‎توانند مفاد این توافق را هر زمانی که بخواهند تغییر دهند.»اما نکته حائز اهمیت واکنشی بود که جان کری به این نامه داده است. جان کری وزیر امور خارجه آمریکا این ادعای سناتورها درباره وجود اختیار لغو توافق با ایران توسط رئیس جمهور بعدی را رد نکرده، آن‌را حق رئیس جمهور بعدی دانسته و تنها نسبت به بیان این نکته اظهار تاسف کرده است.کری که در کمیته روابط خارجی سنا حضور پیدا کرده بود در واکنش به این نامه گفته است: « نامه سناتورهای آمریکا به ایران، اعتماد جهانی به ایالات متحده را خدشه‌دار کرد. این نامه، اعتبار هزاران قرارداد بین‌المللی که آمریکا آنها را امضا کرده، مورد تهدید قرار می‌دهد. البته این حق کنگره و رئیس‌جمهور آینده است اما در مدت 29 سالی که من در کنگره بودم، حتی یک‌بار هم نشنیدم و ندیدم که چنین اتفاق عجیبی بیفتد. مهم نیست که رئیس‌جمهور چه کسی است؛ مسئله اینجاست که تاکنون چنین اتفاقی هرگز رخ نداده است.»از سوی دیگر، جن ساکی سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرده است :" ما به دنبال دستیابی به یک توافق غیر الزام‌آور با ایران هستیم که به کارگیری دوباره تحریم‌ها علیه تهران را راحت‌تر می‌کند. ما دستیابی به یک توافق بین‌المللی غیر الزام‌آور را ترجیح می‌دهیم چون انعطاف بیشتری برای به کارگیری دوباره تحریم‌ها علیه ایران در صورتی که بفهمیم این کشور به تعهداتش عمل نمی‌کند دارد."سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفت: ما بر این باوریم که موفقیت این توافق به الزام‌آور بودن یا نبودن قانونی آن نیست بلکه منوط به اقدامات راستی‌آزمایی مورد نظرمان است که خواهان اجرایی شدنش در یک توافق جامع هستیم.
همچنین موفقیت این توافق به این بستگی دارد که ایران بداند ما ظرفیت به کارگیری دوباره تحریم‌ها و افزایش آنها در صورت عدم پایبندی‌شان به توافق را داریم.جن ساکی تأکید کرد: برنامه اقدام مشترک که در نوامبر 2013 میان ایران و گروه 1+5 حاصل شد یک نمونه موفقیت‌آمیز از یک توافق بین‌المللی غیرالزام‌آور است چون این توافق سبب شد تا برای اولین بار در یک دهه گذشته برنامه هسته‌ای ایران محدود شود و ما به شفاف‌سازی و اقدامات راستی‌آزمایی بیشتر دسترسی داشته باشیم.خبر دیگر اینکه 250  نماینده مجلس آمریکا در حال تنظیم نامه ای هستند که باراک اوباما و تیم
مذاکره کننده آمریکایی را در مذاکرات
هسته ای ایران محدودتر می کند.
 در این نامه از "اوباما" خواسته شده است برای لغو تحریمهای کشورمان به کنگره رجوع کند.در این نامه که متن آن را رئیس کمیته روابط خارجی مجلس "اد رویس" از حزب جمهوریخواه و "الیوت انگل" عضو ارشد همین کمیته از حزب دموکرات تنظیم کرده‌اند  از "اوباما" خواسته شده است در صورت حصول توافق هسته‌ای با ایران برای لغو تحریمها به کنگره مراجعه و از نمایندگان نظرخواهی کند.
اوباما اعلام کرده است که حصول توافق هسته‌ای با ایران و اجرای آن به تأیید کنگره نیازی ندارد و اختیارات رئیس جمهور برای تأیید توافق کافی خواهد بود.




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۵۱
امیر مهدوی


Image result for ‫محمود فرشیدی‬‎

همگرایی از راهبردهای اساسی و همیشگی اصولگرایان است و با توجه به انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی، جستجوی راه‌های دستیابی به همگرایی و راهکار‌های ضمانت اجرایی آن، از مهمترین دغدغه‌های سیاسی سال 1394 می‌باشد که البته با توجه به طیف گسترده اصولگرایان، فرآیند همگرایی بسیار پیچیده و نیازمند طراحی‌های حساب شده و متناسب با متغیرهای تاثیرگذار است و از یک زاویه نگاه می توان چند عامل موثرتر در همگرایی اصولگرایان را این گونه برشمرد:

- احزاب و تشکل‌های شناسنامه دار و باسابقه اصولگرا

- تشکل‌های مقطعی و گروه‌های خودجوش

- شخصیت‌های مذهبی و سیاسی موج آفرین

- احزاب اصلاح‌طلب و رقیب

در این میان احزاب و تشکل‌های باسابقه، به دلیل تجربیات سیاسی به ضرورت همگرایی، باور بیشتری دارند و امکان تعامل و گفتگو و رسیدنشان به هماهنگی، آسان‌تر به نظر می‌رسد، در حالی‌که تبیین ضرورت همگرایی برای تشکل‌های جدید و خودجوش و مقطعی، دشوارتر است زیرا آنان از دشواری‌های رقابت‌های سیاسی آگاهی کمتری دارند و دستیابی به پیروزی و موفقیت در انتخابات را ساده می‌انگارند و دراین میان آنچه مسئله را پیچیده‌تر می‌کند، غیرقابل پیش‌بینی بودن ظهورو بروز این‌گونه تشکل‌های خلق الساعه است که با توجه به نهادینه نشدن
رفتار تشکیلاتی در رقابت‌های سیاسی و نیز فضای آزاد نظام مردم‌سالاری دینی، باید به عنوان یک عامل متغیر و در عین حال موثر در محاسبات پیش بینی شود و برای پیشگیری از تفرقه افکنی این‌گونه حرکت‌ها در لحظات حساس، تدابیری خاص و انعطاف‌پذیر لحاظ گردد و معذلک گزینه‌های احتمالی برای مدیریت بحران نیز در نظر گرفته شود.

یکی دیگر از مهمترین عناصر موثر در صحنه رقابت‌های سیاسی، شخصیت‌های مذهبی و سیاسی تاثیرگذار هستند که نمی‌توانند یا نمی خواهند در محدوده‌ یک حزب، تعریف شوند و به همین دلیل باید حساب جداگانه‌ای برای آنان باز کرد و البته با توجه به تفاوت دیدگاه‌ها و موضع‌گیری‌های این‌گونه شخصیت‌ها، با هر کدام باید متناسب با شاکله خودشان تعامل داشت. به عنوان مثال با رجال مذهبی تاثیرگذار می‌توان از طریق حزب سیاسی نزدیک‌تر به دیدگاه‌هایشان به تفاهم رسید.

برخی دیگر از این رجال، افرادی هستند که صبغه سیاسی‌شان بر صبغه مذهبی‌شان غلبه دارد و لذا بعید است که بتوان با آنان به همگرایی کاملی دست یافت زیرا آنان دیدگاه‌های سیاسی خاص خود را پیگیری می‌کنند که بعضا با دیدگاه‌های اصولگرایان زاویه قابل توجهی دارد، اما از آنجا که یارگیری این‌گونه شخصیت‌ها نیز عمدتاً از میان اصولگرایان می‌باشد و اصلاح‌طلبان نیز در کمین استفاده ابزاری از عده‌ای از آنان می‌باشند تا مانع همگرایی اصولگرایان شوند، مصلحت نیست که این‌گونه رجال خارج از گستره‌ چتر همگرایی اصولگرایان، به حساب آیند یعنی باید تلاش کرد با این‌گونه شخصیت‌ها به تفاهمی نسبی دست یافت تا لااقل از همسویی آنان با سیاست‌های اصلاح‌طلبان پیشگیری شود.

گروه دیگر از شخصیت‌های سیاسی، کسانی هستند که اگر چه در جبهه اصولگرایان تعریف می‌شوند اما تجربه نشان داده است که به هیچ وجه نمی‌توان به آنان اعتماد کرد و همزمان با لابی سیاسی با اصلاح‌طلبان و دیگر رقبای اصولگرایان، به یارگیری و تقویت پایگاه سیاسی خود در میان اصولگرایان هم ادامه می‌دهند و حتی زیرکانه در راه دستیابی اصولگرایان به همگرایی مانع‌تراشی می‌کنند. برای این افراد، حفظ موقعیت خودشان از همه چیز مهمتر است و لذا نباید ساده اندیشانه به قول آنان اعتماد کرد و حتی بیم آن می‌رود که این افراد، عوامل خود را در رده‌های بالای ساماندهی و همگرایی اصولگرایان، نفوذ دهند تا در فرصت مناسب بتوانند حرف خود را به کرسی بنشانند یا فرآیند همگرایی را به شکست بکشانند.

عامل دیگری که در روند همگرایی اصولگرایان باید هوشیارانه مورد توجه قرار گیرد، برنامه‌های طراحی شده توسط احزاب رقیب و
اصلاح طلبان می‌باشد، زیرا تجربه‌های گذشته نشان داده است آنان همچنان که با تمام توان برای وحدت جناح سیاسی خویش تلاش می‌کنند، تدابیر پیچیده‌ای نیز برای ایجاد اختلاف در جبهه اصولگرایان می‌اندیشند و عرضه می‌دارند.

اینک با شناسایی عوامل تشدید کننده و تضعیف کننده همگرایی، باید راهکارهایی به عنوان ضمانت‌ اجرایی برای دستیابی به همگرایی نیز اندیشید. البته روشن است که مذاکره و گفتگو و دیدار، اساسی‌ترین شیوه دستیابی به تفاهم است و به همین دلیل هر چه به زمان برگزاری انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم، ضرورت تکرار و تعدد و تنوع این دیدارها، افزایش می‌یابد، اما با این همه، تجربه نشان داده است که نمی‌توان و نباید به وعده‌های پایبندی به همگرایی اکتفا کرد بلکه باید احزاب، تشکل‌ها و شخصیت‌ها بر تشکیل شورای داوری توافق نمایند و پایبندی خود به تبعیت از این شورا را اعلام و امضا نمایند تا حتی المقدور تک‌روی‌های گذشته، تکرار نشود.

هر چند ضرورت مدیریت همگرایی توسط شورای داوری، هم از جنبه اعتقادی برای معتقدان به نظام امامت و عمل به تکلیف، حجیت دارد و هم از نظر عقلانی، تجربه‌های گذشته، خطر فقدان آن را اثبات کرده است اما نکته قابل توجه اهمیت تسریع در تعیین و معرفی این شوراست تا در فرصت زمانی منطقی، چنان جایگاه و اعتباری در میان اصولگرایان بیابد که زمینه هر گونه سرکشی و تفرقه را سلب نماید. خوشبختانه یاران و طرفداران اصولگرایی، امروز بیش از هر زمان دیگر ضرورت همگرایی را درک کرده‌اند و باید از این سرمایه به عنوان قدرتمندترین پشتوانه همگرایی، بهره گرفت؛ چندان که طرفداران اصولگرایی در سراسر کشور، هیچ‌گونه تقاضای همکاری سیاسی رجال و احزاب را در انتخابات، اجابت ننمایند مگر آنکه مورد تایید شورای داوری قرار گرفته باشد.

نشست سه جانبه جبهه پایداری، جمعیت ایثارگران و حزب موتلفه اسلامی گامی بلند برای همگرایی اصولگرایان است. امید است در آینده گام‌های بلندتری در این مورد برداشته شود.

نویسنده : محمود فرشیدی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۳۰
امیر مهدوی

Image result for ‫یونسی وحسن روحانی‬‎


اظهارات مشکوک دستیار روحانی در حال تبدیل به فتنه دیپلماتیک و امنیتی علیه جمهوری اسلامی است

علی یونسی دستیار ویژه رئیس‌جمهور که از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم حاشیه‌ساز‌ترین عنصر منسوب به دولت بوده، بار دیگر با اظهاراتش حاشیه‌سازی کرد. به گزارش «وطن امروز»، اظهارات جدید یونسی این‌بار یک تفاوت عمده با دیگر سخنان حاشیه‌سازش دارد و آن واکنش مقامات دیگر کشورها به حاشیه‌سازی‌های دستیار ویژه رئیس‌جمهور است. دستیار ویژه رئیس‌جمهور ایران در «امور اقوام و اقلیت‌های مذهبی»، روز یکشنبه گذشته در مراسم «همایش بزرگ هویت ایرانی» که در «مرکز همایش‌های بین‌المللی رایزن» برگزار شد سخنانی را بیان کرد که به یک مشکل مهم در عرصه دیپلماسی کشورمان تبدیل شده است؛ سخنانی که در شرایط خاص و بحرانی منطقه که جمهوری اسلامی ایران در معرض انواع تهمت‌ها از ناحیه تروریست‌ها و حامیان آمریکایی- اسرائیلی آنان قرار دارد به خوراک خبری مناسبی برای رسانه‌های ضدایرانی تبدیل شده است. علی یونسی در سخنانی گفته بود: «در حال حاضر عراق نه فقط حوزه تمدنی نفوذ ماست بلکه هویت، فرهنگ، مرکز و پایتخت ماست و این مساله هم برای امروز است و هم گذشته چراکه جغرافیای ایران و عراق غیرقابل تجزیه و فرهنگ ما غیرقابل تفکیک است. پس ما یا باید با هم بجنگیم یا یکی شویم». این اظهارات بلافاصله با واکنش ابراهیم الجعفری، وزیر خارجه عراق مواجه شد.  ابراهیم الجعفری تاکید کرد عراق به هیچ دولت و کشوری اجازه نداده و نخواهد داد که حاکمیتش را نقض کند. وزیر خارجه عراق در واکنش به اظهارات «علی یونسی» دستیار ویژه «حسن روحانی» در امور اقلیت‌های دینی و مذهبی که از «امپراتوری ایران به پایتختی بغداد» سخن گفته، به روزنامه «الشرق الاوسط» گفت: عراق دارای حاکمیت کامل است و به هیچ طرفی چه ایران و چه غیر از آن اجازه نداده و نخواهد داد که این حاکمیت را نقض یا در امور داخلی این کشور دخالت کند.همچنین وزارت خارجه عراق دیروز با انتشار بیانیه‌ای که وبگاه خبری «السومریه» آن را منتشر کرد، به این اظهارات واکنش نشان داد و از آن ابراز انزجار کرد. یونسی اگرچه بعد از واکنش‌های گسترده به اظهاراتش سعی کرد در مصاحبه با العالم به نحوی سخنان نسنجیده خود را توجیه کند اما نه تنها اظهارات نسنجیده‌اش را اصلاح نکرد بلکه عمق فاجعه در سخنان سخیف دستیار ویژه رئیس‌جمهور تا حدی بود که به نظر می‌رسد تا ماه‌ها برای رسانه‌ها و مسؤولان غربی خوراک ضدایرانی آماده کرده باشد و با یک ماله‌کشی ساده نتوان آن را جبران کرد. نکته قابل توجه در این بین، بیان چنین اظهارنظری از سوی کسی است که سال‌ها به‌عنوان وزیر اطلاعات یکی از مهم‌ترین نهادهای امنیتی کشور مشغول به کار بوده است. آگاهی به ابتدایی‌ترین مباحث امنیتی و استراتژیک کافیست تا کسی چنین اظهارنظر غیرحقوقی، نسنجیده و برخلاف امنیت ملی از زبانش جاری نشود اما بیان چنین سخنی از زبان کسی که سکان دستگاه عریض و طویل اطلاعات را به عهده داشته است موضوعی نیست که بتوان به‌سادگی از کنار آن گذشت و صرفاً تذکر یا اصلاحیه دادن‌های رسانه‌ای نمی‌تواند جبران مافات
در این باره باشد.
لطمه سخنان یونسی به تحولات منطقه
اگرچه علی یونسی سخنان خود را در  رابطه با ارتباط ایران و عراق مطرح کرده و از عراق به‌عنوان پایتخت امپراتوری ایران یاد کرده بود، اما این موضوع قطعا ضربه محکمی به همه تحولات منطقه خواهد بود چرا که وقتی سخنان نسنجیده دستیار ویژه رئیس‌جمهور اساس حمایت ایران از عراق را که بر مبنای نگاه ایدئولوژیک قرار دارد مورد هدف قرار داده و به موضوعات سیاسی و کشورگشایی و نیز مسائل قومی می‌کشاند این بهترین خوراک برای رسانه‌های ضدایرانی بویژه در منطقه مانند العربیه و الجزیره خواهد بود تا سخنان یونسی را به تسویه‌حساب خود با جریان مقاومت تبدیل کنند.
سکوت عجیب وزارت امور خارجه
در این میان که سخنان فتنه‌انگیز علی یونسی به یکی از مهم‌ترین چالش‌های کشور در حوزه دیپلماسی تبدیل شده است، سکوت وزارت امور خارجه بیش از حد عجیب به نظر می‌رسد. سکوت دستگاه دیپلماسی کشورمان در این باره در حالی است که این نهاد نسبت به کوچک‌ترین اتفاقاتی که به حوزه مذاکرات هسته‌ای مربوط می‌شود در اسرع وقت واکنش نشان می‌دهد اما نسبت به چالشی که سخنان سخیف یونسی برای کشور ایجاد کرده سکوت کرده است. در حقیقت وزارت امور خارجه اصلی‌ترین نهادی است که لازم است در این زمینه ورود کرده و در حداقل اقدام ممکن با ارائه توضیحاتی معضل پیش‌آمده را حل کند اما به نظر می‌رسد این وزارتخانه هدفی جز مذاکرات بی‌نتیجه هسته‌ای برای خود تعریف نکرده است.
چرا سکوت؟
دولتی که به خاطر تیتر یک روزنامه برای گزارش‌های داخلی و خارجی خبر مرگ دشمن درجه اول کشورمان، آن را روانه دادگاه می‌کند، چه واکنشی نسبت به حمله دستیار رئیس‌جمهور به کشور دوست و همسایه ایران یعنی عراق خواهد داشت؟ این سوال مهمی است که به نظر می‌رسد لازم است دولتمردان یازدهم با قدری تامل و خارج از چارچوب‌های توهین‌آمیز گذشته به آن پاسخ دهند. آقای یونسی صراحتا اساس کمک مستشاری ایران به عراق و به تبع آن دیگر کشورهای ضداستکباری را زیر سوال برده و در چارچوب منافع سیاسی و کشورگشایی خلاصه کرده است؛ اظهارنظری که نه تنها باعث تیرگی روابط ایران با همسایگان خود و دیگر کشورها خواهد شد بلکه تهمتی آشکار به نظام جمهوری اسلامی ایران است. در یک کلام ضربه‌ای که دستیار ویژه رئیس‌جمهور به حمایت‌های ایران از جریان مقاومت در منطقه زد چندین سال کار جریان ضدایرانی منطقه و آمریکا و اسرائیل برای اتهام‌زنی و دروغ‌پردازی علیه ایران را جلو انداخت.
واکنش مجلس: عزل یونسی
اما در کنار واکنش مقامات عراقی به اظهارات سخیف یونسی، در داخل کشور نیز سخنان نسنجیده دستیار ویژه رئیس‌جمهور با واکنش‌های گسترده‌ای همراه بوده است. نمایندگان مجلس شورای اسلامی در اظهارات جداگانه‌ای سخنان علی یونسی را در تضاد با منافع ملی دانسته و تاکید کرده‌اند دولت یازدهم ضمن برخورد با وی لازم است یونسی را از سمتش عزل کند. اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در گفت‌وگو با فارس در واکنش به اظهارات جنجالی یونسی، گفت: از آنجا که اظهارات اخیر آقای یونسی به منافع ملی ضربه وارد کرده است، هم دولت باید وی را از مسؤولیتش کنار بگذارد، هم دستگاه‌های امنیتی و قضایی باید بشدت با یونسی برخورد کنند تا هیچ مسؤولی جرأت بیان چنین اظهاراتی که به منافع کشور لطمه می‌زند، نداشته باشند. محمدصالح جوکار، عضو دیگر کمیسیون امنیت ملی مجلس هم در این‌باره گفت: اگر انتساب این اظهارات به آقای یونسی صحت داشته باشد، واقعاً جای تأسف دارد. وی افزود: هر کشوری مستقل است و حاکمیتی مستقل دارد، عراق هم حاکمیت مستقل دارد و باید جداً از گفتارهایی که می‌تواند تنش‌زا باشد و روابط بین 2 کشور را به هم بزند، خودداری و پرهیز شود. علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز در این زمینه  به رجانیوز گفت: چنین سخنانی به هیچ وجه منطبق بر سیاست جمهوری اسلامی ایران نیست و مطالبی که از طرف آقای یونسی عنوان شده یا منسوب به ایشان است هیچگونه تناسبی با این سیاست‌ها ندارد و حتما غیرقابل قبول و مردود است و دولت باید نسبت به چنین سخنانی با توجه به مسؤولیت آقای یونسی در دولت پاسخگو باشد. حجت‌الاسلام حمید رسایی نیز با اشاره به سخنان یونسی اظهار داشت:  طبیعی است که چنین خطای بزرگی با بزرگ‌ترین عذرخواهی نیز حل نمی‌شود و بهتر است برای اینکه این فتنه خاموش شود آقای روحانی، وی را عزل کند.

عطوان: یونسی تصویر ایران قهرمان را خراب کرد
عبدالباری عطوان، نویسنده معروف منطقه در واکنش به اظهارات یونسی که بغداد را پایتخت ایران خوانده، گفت: این اظهارات یونسی که با لحنی متکبرانه ایراد شده، این ادعا را که تهدید ایران علیه منطقه کمتر از تهدید اسرائیل نیست و این کشور در تلاش برای سیطره کامل بر جهان عرب است، تقویت می‌کند. عطوان ادامه داد: وقتی چنین اظهاراتی توسط یک مقام دولت اصلاح‌طلب و میانه‌رو بیان می‌شود، در واقع باعث می‌شود ادعای انگیزه‌های سلطه‌طلبانه از سوی ایران در منطقه تقویت شود.  این نویسنده معروف جهان عرب تصریح کرد: در حالی‌که بیشتر ملت‌های عربی، ایران را قهرمانی در برابر اشغالگری‌های اسرائیل و توطئه‌های تجزیه‌طلبانه آمریکا قلمداد می‌کنند ولی اظهارات یونسی در زمانی‌که مستشاران نظامی ایران در عراق حضور نظامی دارند، تصور خوب این ملت‌ها از ایران قهرمان را تخریب کرد. ما می‌گوییم هیچ فرقی بین البغدادی، سرکرده داعش با یونسی وجود ندارد. عطوان تاکید کرد: اگر دولت ایران می‌خواهد خود را از مواضع اینچنینی تبرئه کند، باید یونسی را از سمتش برکنار کند چرا که ادامه فعالیت یونسی در سمتش به معنای همراهی دولت متبوعش با این مواضع است.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۰۶
امیر مهدوی

این روزها صحبت‌های هاشمی رفسنجانی که او را پدرخوانده دولت یازدهم می‌دانند، نقل محافل سیاسی است؛ صحبت‌هایی که در آن هاشمی منتقدان توافق را همنوای با نتانیاهو می‌داند.
هاشمی‌رفسنجانی درباره منتقدان توافقنامه ژنو گفته بود: «در مهم‌ترین پروژه دولت که تیم مذاکره‌کننده است و مورد حمایت مقام معظم رهبری قرار دارد، خودشان هم تکرار می‌کنند که با برنامه رهبری کار را پیش می‌برند اما این دلواپسان چه بر سرشان می‌آورند و با نتانیاهو همنوا شده‌اند. او (نتانیاهو) آنجا رفته و اوباما را تحریک می‌کند و اینجا هم دلواپسان می‌گویند که ما اسرار را می‌گوییم؛ نمی‌دانیم این چه سری است؛ آنها هم از شیطان هستند و از آن طرف دارند کار می‌کنند اما در حال حاضر نزدیک به نتیجه رسیده‌ایم. زمانی که تیم مذاکره‌کننده بازمی‌گردد به جای استقبال از آنها دلواپسان چیزهایی می‌گویند که نباید بگویند».
بیان این صحبت‌ها جناح‌های مختلف سیاسی را به واکنش وا داشته است بویژه اصولگرایانی که تیر هاشمی به سمت آنها است اما کسی به عقبه مواضع هاشمی توجهی نکرد که آیا واقعا هاشمی با اسرائیل مبارزه‌ای دارد که از خوشحالی او ناراحت و یا از ناراحتی‌اش خوشحال می‌شود؟ یا اصلا برای او موضوعیتی دارد یا خیر؟

بررسی گفتمان توسعه‌گرایی اقتصادی هاشمی و به‌طور کلی کارگزارانی‌هایی که با وی همراه هستند نشان می‌دهد آنچه اولویت و اهمیت دارد «تعامل با آمریکا» است و در این مسیر هر چه مخل ارتباط مستقیم باشد باید از سد راه کنار رود، این می‌تواند سانتریفیوژ باشد، می‌تواند کل هسته‌ای باشد و می‌تواند حتی آرمانی باشد در حد فلسطین!
رفسنجانی که از روز اول خود را حامی بی‌چون و چرای دولت معرفی می‌کرد برای آنکه بتواند راه را برای ارتباط دولت با آمریکا هموار کند از هر بهانه‌ای استفاده می‌کرد، حتی بهانه‌هایی که هیچ سندیتی نداشتند. هاشمی رفسنجانی بعد از پیروزی روحانی در قالب بیان خاطرات خود از امام به موضوعاتی اشاره می‌کند که به عقیده او تنها امام می‌توانست آنها را حل کند. وی می‌گوید: «من در سال‌های آخر حیات امام(ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه 7 موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیات‌تان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سد راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیاست. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است».
هاشمی این نامه را زمانی بازخوانی کرد که دیپلماسی دولت یازدهم مبتنی بر ارتباط با آمریکا طرح‌ریزی شده بود و این ارتباط نیاز به ساخت معنایی و نمونه تاریخی داشت که هاشمی این قبیل موضوعات را برای آن مطرح می‌کرد. نمونه‌هایی که هیچ شاهدی جز خود او نداشت. هاشمی با بیان این خاطره تلاش داشت اعلام کند برای عدم ارتباط با دولت آمریکا نه در زمان امام و نه در زمان بعد از امام استدلالی وجود ندارد؛ چون اولا این عدم رابطه قابل تداوم نیست، ثانیا دولت آمریکا قدرت برتر دنیاست و ثالثا دولت آمریکا تفاوتی با چین و روسیه و اروپا ندارد و ارتباط با آمریکا مثل ارتباط با دیگران است. هاشمی این موضوع را در نقاطی دیگر مطرح می‌کند تا بتواند این چارچوب معنایی را برای دولت ایجاد کند و نقش پدرخواندگی را به نحو احسن به‌جا آورد. وی در مصاحبه با مجله مطالعات بین‌المللی در شماره تابستان 92 بیان می‌کند «حمایت از حزب‌الله و فلسطین به شرط آنکه از طریق آنها مزاحمتی برای دیگران (احتمالا منظور آمریکا و اسرائیل یا اقمار آنهاست) ایجاد نکنیم اشکالی ندارد». این موضع در کنار متهم کردن دولت سوریه به حمله شیمیایی علیه مردم خود در سخنرانی سوادکوه، نشانه‌هایی دیگر در همراه نشان دادن خود با دیدگاه‌های غرب و آمریکاست. هاشمی در سفر استانی خود به مازندران در شهریور سال ۹۲ سخنانی را درباره اتفاقات سوریه بر زبان آورد که به تایید مواضع اسرائیل بیشتر شباهت داشت تا مواضع یک مقام مسؤول در جمهوری اسلامی. هاشمی در مراسم سالگرد ارتحال آیت‌الله‌صالحی مازندرانی در شهر شیرگاه سوادکوه شمالی در بخشی از سخنان خود به مسائل و مشکلات اقتصادی ایران اشاره کرد و گفت: «ما در محاصره، تحریم و بایکوتیم و نمی‌توانیم از منابع استفاده کنیم، باید گران بخریم و در دریافت پول هم با مشکلات فراوان روبه‌رو هستیم اما اخیراً شاهد خطر بزرگ‌تری هستیم. مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند. در داخل و خارج، زندان‌ها پر از مردم است. زندان‌ها جا ندارد. بعضی ورزشگاه‌ها را گرفتند و آنها را پر کردند. شرایط بدی بر مردم حاکم است. مردم از یک طرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی می‌شوند و از طرف دیگر امروز منتظر بمب‌های آمریکا باید بمانند».
این رفتارها که طرف غربی را راضی نگه داریم تا پای میز مذاکره بنشیند البته در آن ایام از سوی وزیر امور خارجه نیز تکرار شد. اعلام موضع وزیر خارجه (دکتر ظریف) در قالب فیسبوک و به دختر رئیس مجلس نمایندگان آمریکا مبنی بر اینکه «کسی که منکر هولوکاست (منظور احمدی‌نژاد است) در ایران بود، رفته است» را نیز می‌توان در همین چارچوب ارزیابی کرد. در واقع برای آنها واقعیت اینکه احمدی‌نژاد منکر هولوکاست بوده است یا تنها درباره آن سوال و پرسش کرده است نیز مهم نیست بلکه آن را به مثابه یک سوژه می‌دانند که از طریق آن می‌توانند سیگنال‌های خاصی برای طرف غربی بفرستند.
این تفکر را نه در همین یک‌سال و اندی بلکه پیش‌تر نیز می‌توان در بین آرا و نظرات این گروه مشاهده کرد کما اینکه روحانی در سخنرانی خود در همایش چشم‌انداز سیاست خارجی توسعه‌گرا در سال 86  بر برون‌زایی تاکید و درون‌گرایی را مساوی «انزوا» یا «جنگ مداوم» تعبیر کرده بود: «خیلی راحت می‌توان شاقول گذاشت و کار یک جمعی را بررسی کرد اما ما باید تکلیف خودمان را روشن کنیم. اگر می‌خواهیم درون‌گرا و منزوی باشیم که وضعیت مشخص است اما اگر معتقدیم با درونگرایی کار پیش نمی‌رود باید به گونه‌ای دیگر بیندیشیم البته شکی نیست که نباید دربرابر هنجارهای دنیا تسلیم محض باشیم اما آیا با جنگ مداوم می‌توان به نتیجه رسید؟» وی در همان سخنرانی نیز تغییر در روابط خارجی با غرب را با مثالی از عصر پیامبر توجیه و ضروری می‌نمایاند: «البته شکی نیست که دنیای غرب از ما خوشش نمی‌آید و در باطن دشمن ما است اما باید با دشمن چگونه رفتار کرد؟ باور کنید پیغمبر هم با کفار مذاکره می‌کرد، با آنها معاهده امضا می‌کرد و حتی صلح هم کرده بود». در ادامه نیز برای چاره‌جویی در تغییر روابط خارجی به مساله زمان و مکان مورد تاکید امام(ره) استناد می‌کنند: «اصل زمان و مکان که حضرت امام(ره) بر آن تاکید داشتند فقط مربوط به فقه نیست بلکه در عرصه اهداف ملی و سیاست خارجی هم باید مورد توجه قرار گیرد ما باید در سیاست خارجی در پی تعاملی سازنده باشیم».
هاشمی رفسنجانی و همراهانش برای آنکه بتوانند آمریکا را قانع نگه دارند حتی در رفتارهای متعدد که نمونه‌های آن بیان شد تلاش کردند تا این پالس را به آمریکایی‌ها بدهند که با همپیمان آمریکا در منطقه کاری نخواهند داشت.

منبع : نخبه313

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۱
امیر مهدوی

مذاکرات هسته‌ای ایران با غرب به روزهای سرنوشت‌ساز خود رسیده است. آنگونه که از فحوای کلام مقامات ایران و آمریکا برمی‌آید، دولت حسن روحانی نمی‌تواند چندان به توافق جامع و نهایی با غرب امیدوار باشد

موضوعی که از آغازین روزهای شروع مذاکرات بارها از سوی رهبر حکیم انقلاب مورد تاکید قرار گرفته است. حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای مکرراً و در مقاطع گوناگون بر عدم خوش‌بینی‌شان به تداوم مذاکرات ایران با غرب بویژه ایالات متحده تاکید کرده‌اند. موضوعی که صحت آن، امروز و به‌رغم مذاکرات گسترده ایران با غرب بیش از پیش خودنمایی می‌کند. با مروری بر نحوه عملکرد غرب بویژه دولت ایالات متحده در این سال‌ها می‌توان «عدم صداقت» را به‌عنوان ویژگی اصلی طرف‌های گفت‌وگوی ایران در مذاکرات هسته‌ای به شمار آورد. آمریکا در مراحل مختلف مذاکرات هسته‌ای و برخلاف روند حرکتی جریان مذاکرات (روند مثبت مذاکرات البته به‌زعم مسؤولان دولت یازدهم)، به بهانه‌هایی واهی‌ چون «تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای»، «حمایت ایران از  گروه‌های تروریستی»، «رفتارهای ضدحقوق بشری» و... نوک پیکان خود را به سوی ایران نشانه رفته است. رفتارهایی که همگی نشان از عدم صداقت دولت ایالات متحده در تعامل با دولت ایران دارد.  
با درنگی هرچند کوتاه بر جایگاه دولت ایالات متحده در سیستم بین‌المللی و نقش‌آفرینی این دولت به‌عنوان «هژمون رو به افول»، بسیاری از رفتارهای واشنگتن و همپیمانانش در قبال ایران قابل درک و نیز قابل پیش‌بینی است. بنابراین شناخت، همانگونه که رهبر بزرگوار انقلاب بارها به آن تاکید کرده‌اند، نمی‌توان نسبت به آینده مذاکرات و حتی توافقات احتمالی هسته‌ای ایران با غرب خوشبین بود. رهبر انقلاب با درک و پیش‌بینی این شرایط، بارها خواستار عدم تکیه مسؤولان دولتی به ظرفیت‌های بیرونی شده و تاکید کرده‌اند فارغ از آنکه مذاکرات هسته‌ای چه نتایجی را به بار آورد مسؤولان باید بویژه در حوزه اقتصاد با تکیه بر مفهوم «اقتصاد مقاومتی» به فکر چاره‌جویی برای مشکلات فعلی و مشکلات احتمالی آینده باشند.
ایشان شهریور 89 برای اولین‌بار عبارت «اقتصاد مقاومتی» را وارد ادبیات سیاسی کشور کردند و خواستار توجه جدی مسؤولان و اندیشمندان کشور به این مفهوم کلیدی شدند. موضوعی که متاسفانه به رغم برخی توجهات و اقدامات بیشتر در سطح شعار و حرف و نه عمل باقی مانده است. با تدقیق در محورهای اصلی اقتصاد مقاومتی درمی‌یابیم ایران اسلامی برای عبور از شرایط حساس کنونی چاره‌ای جز توجه به بایسته‌های این مفهوم سه‌وجهی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ندارد.
رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران نظام در رمضان سال 91 می‌فرمایند: «ما چند سال پیش «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم... اقتصاد کشور ما براى آنها نقطه‌ مهمى است. هدف دشمن این بود که روى اقتصاد متمرکز شود، به رشد ملى لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعاً رفاه ملى دچار اختلال و خطر شود، مردم دچار مشکل شوند، دلزده شوند، از نظام اسلامى جدا شوند؛ هدف فشار اقتصادى دشمن این است و این محسوس بود... من سال ۸۶ در صحن مطهر على‌بن‌موسى‌الرضا(علیه آلاف‌التحیه و الثناء) در سخنرانى اول سال گفتم اینها دارند مساله‌ اقتصاد را پیگیرى می‌کنند؛ بعد هم آدم می‌تواند فرض کند که این شعارهاى سال حلقه‌هایى بود براى ایجاد یک منظومه‌ کامل در زمینه‌ مسائل اقتصاد یعنى اصلاح الگوى مصرف، مساله‌ جلوگیرى از اسراف، مساله‌ همت مضاعف و کار مضاعف، مساله‌ جهاد اقتصادى و امسال تولید ملى و حمایت از کار و سرمایه‌ ایرانى. ما اینها را به‌عنوان شعارهاى زودگذر مطرح نکردیم؛ اینها چیزهایى است که می‌تواند حرکت عمومى کشور را در زمینه‌ اقتصاد ساماندهى کند؛ می‌تواند ما را پیش ببرد. ما باید دنبال این راه باشیم».
این بیانات که در مناسبت‌های گوناگون و در دیدار مسؤولان و مردم با معظم‌له، مکرراً مورد اشاره و تاکید قرار گرفته است به وضوح اهمیت و ضرورت اقتصاد مقاومتی برای حال و آینده کشور را گوشزد می‌کند. در ادامه به محورهای اساسی اقتصاد مقاومتی اشاره می‌کنیم:
1- کاهش وابستگی به بیرون از مرزها با تاکید بر مزیت‌های تولیدی در داخل کشور
2- تلاش برای خوداتکایی و خودکفایی بویژه در تولید کالاهای ضروری و اساسی
3- ایجاد شرایط لازم برای پویایی اقتصاد کشور و جلوگیری از افتادن اقتصاد به مسیر اقتصاد بسته دولتی
4- سیاستگذاری و اجرای برنامه‌های اقتصادی معطوف به استقامت در همه سطوح با فرض فشار همه‌جانبه از سوی نظام سلطه
5- برنامه‌ریزی و تلاش جدی برای اصلاح  الگوی مصرف مردم
6- حمایت همه‌جانبه از تولیدات داخلی و تغییر الگوی مردم برای استفاده حداکثری از تولیدات داخلی
7- چکش‌کاری بدنه اقتصادی کشور و ایرانیزه کردن سیستم اقتصادی به‌گونه‌ای که اقتصاد ایران در مقابل هرگونه تحریم و فشار همه‌جانبه خارجی تاب تحمل داشته باشد.
8- کاهش وابستگی به نفت و حذف درآمدهای نفتی از بودجه جاری کشور و انتقال این درآمدها برای گسترش زیرساخت‌های تولیدی کشور
9- توجه بیشتر و جدی‌تر به اقتصاد دانش‌بنیان.
غالباً از سوی کارشناسان اقتصادی از این موارد به‌عنوان محورهای اصلی اقتصاد مقاومتی یاد می‌شود. همانگونه که پیداست، تحقق این امور بیشتر ناظر بر استمرار شرایط تقابلی ایران با غرب و تداوم تحریم‌های ظالمانه علیه ایران است. با این حال اغراق نیست اگر ادعا کنیم اقتصاد مقاومتی نه‌تنها در شرایط تداوم تقابل ما با غرب و استمرار تحریم‌های ظالمانه علیه ایران تنها چاره رهایی کشور از مشکلات پیش رو است بلکه حتی در صورت به ثمر نشستن مذاکرات و تعامل بیشتر ایران با اقتصاد جهانی، تحقق اقتصاد مقاومتی تنها راه کشور برای خروج از انفعال و خمودگی در عرصه اقتصاد جهانی خواهد بود. توضیح آنکه با فرض به ثمر رسیدن مذاکرات و حل تمام مشکلات ایران با غرب شاهد باز شدن بیشتر درهای اقتصاد ایران و حضور گسترده‌تر ایران در بازار جهانی خواهیم بود. در شرایط کنونی این امر بی‌تردید بیش از آنکه فرصت در اختیار اقتصاد ایران قرار دهد، جنبه تهدید خواهد داشت، چراکه بنگاه‌های اقتصادی و تولیدی ایران در شرایط کنونی در صورت پیوستن دفعی به بازار جهانی توان مقابله با غول‌های اقتصادی دنیا را نخواهند داشت و به‌تبع همین عدم توازن رقابتی شاهد ورشکستگی بسیاری از بنگاه‌های تولیدی ایران خواهیم بود. بنابراین در چنین شرایطی نیز تنها با توجه به بایسته‌های اقتصاد مقاومتی- که بر تقویت حداکثری زیرساخت‌های تولید ملی تاکید دارد- ایران توان رقابت با رقبای جهانی را خواهد داشت.
نکته پایانی آنکه مسؤولان دولتی باید بدانند فارغ از نتایج مذاکرات هسته‌ای، بایسته‌های اقتصاد مقاومتی باید به شکلی اساسی مورد توجه و تدقیق قرار گرفته و اساساً برنامه‌های سالانه بویژه اسناد بالادستی نظیر برنامه ششم توسعه با عنایت به این بایسته‌ها تنظیم و اجرا شود.

منبع :نخبه 313

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۴۳
امیر مهدوی