معجزه اقتصادی چگونه رخ داد؟
چهارشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۲۳ ق.ظ
این روزها
از کاهش تورم 40 درصدی به 15درصد به عنوان یک معجزه اقتصادی یاد میشود
آن هم توسط کارشناسان داخلی و خارجی. نماگرها هم که دروغ نمیگویند و
بنابراین نمیتوان آن را زیر سؤال برد اما چگونه به این معجزه دست
یافتیم؟ تا پیش از یک ماه پیش ادعا میشد دولت با برقراری انضباط مالی و
عدمدست درازی به بانک مرکزی به چنین دستاورد بزرگی خود را رسانده است که
ناگهان خبرهایی مبنی بر ورود ریالی 4.5 میلیارد دلار نفت وصول نشده
رسانهای شد. به فاصله کمتر از چند روز نیز 1.2میلیارد دلار دیگر به آن
افزوده شد تا نشان دهد با احتساب ضریب افزایش اعتباراین رقم معادل تمام
نقدینگیای که برای مسکن مهر در دولت قبلی ایجاد شده، پول بدون پشتوانه
خلق شده است، پس چگونه دولتمردانی که معتقد بودند تورم 40 درصدی دولت قبلی
ناشی از افزایش نقدینگی است توانستهاند تورم را به 15 درصد برسانند؟
نگارنده کاهش تورم را معجزه نمیداند اما حاصل معادلهای ساده و واقعی است و آن هم عمق بخشی به رکود به بهای کاهش تورم! اقدامی که لابد قابل لمس و درک از سوی مردم نیست و ناشی از چهار کار بزرگ نکرده و یک کار حساب شده دولت است که میتوان به ترتیب زیر آنها را برشمرد:
1- به گفته وزیر دارایی و امور اقتصادی این کار حاصل مردم است. بخش مهمی از این کاهش تورم واقعاً کار مردم بوده است. هر چند خود نمیدانند چگونه معجزه کردهاند، مردم به عنوان یکی از مؤلفههای بزرگ در تقاضای کل با کاهش قدرت خرید ناگزیر به کوچک کردن سبد هزینه خود شدند، به عبارت دیگر کاهش تقاضا باعث کاهش فشار به عرضه و قیمتها شده است. آنچنان که در بازار مسکن نمود آن در کاهش 62 درصدی پروانههای ساخت پیداست و بنابراین میتوان گفت بهای این معجزه عمیقتر شدن رکود است به رغم آنکه نرخ رشد بر اساس اعداد و آمار مثبت شده است.
2- گفته شد در دولت قبلی یکی از عوامل مؤثر در تورم پول پاشی خارج از ظرفیت اقتصاد بوده که از آن جمله میتوان به طرح هایی چون بنگاههای زود بازده یا ایجاد خط اعتباری برای مسکن مهر اشاره کرد. همچنین اجرای هدفمندی نیز به طور طبیعی نرخ تورم را افزایش میدهد اما در دولت یازدهم تاکنون هیچ طرحی برای خروج از رکود، ایجاد اشتغال یا تحرک در بازارهای اصلی مانند مسکن اجرا نشده است، بنابراین عدم اجرای برنامهای عملی در دولت همراه با افزایش نرخ سود تسهیلات باعث شده تا اقتصاد بیشتر دچار رخوت شود ولذا افزایش تورم نیز حتی از محل تحریک عرضه کل نیز به وجود نیامده است.
3- عامل دیگر حالت انتظار در بازارهای اقتصادی است. در حقیقت بازارهای موجود در اقتصاد به دلیل تأکیدات زیاد دولت بر مذاکره با غرب باعث شده تا بیش از حد دچار محافظه کاری شود و لذا هر تحرکی دراقتصاد منوط به مذاکرات شده است. این اقدام نیز خودبه خود هم بر کاهش تقاضا و هم بر کاهش عرضه اثرگذار است و آثار این نوع رکود نیز در قیمتها خود را نشان میدهد.
4- چهارمین عامل و شاید مهمترین دلیل آن که دولت فعلی هیچ نقشی در آن نداشته، تخلیه آثار قیمتی ناشی از تغییر قیمت ارزهای خارجی است. در حقیقت دولت قبل با قبول بدنامی افزایش 5/2 برابری دلار منجر به تراز شدن هزینهها و درآمد دولت از محل درآمدهای خارجی شد و طبیعی است که این افزایش قیمت یکبار رخ داده و تا افزایش بعدی نرخ ارز تکرار نمیشود، لذا این عامل نیز نمیتواند معجزهای اقتصادی از دولت یازدهم باشد.
5- اما در حوزه فعالیت دولت یازدهم اگر جمعآوری نقدینگی توسط بانکها و پرداخت سودهای بالای 20 درصد را به دلیل خنثی کردن خاصیت تورمزایی عملیات خود بانکها کنار بگذاریم، مهمترین کار انجام شده در ماههای آخر سال را میتوان کنترل قیمتها دانست که البته این موضوع نیز نه معجزه که امری عرفی و روالی عادی در برنامهریزی دولتی است. نگاهی به نماگرهای بانک مرکزی طی سنوات گذشته اخیر نشان میدهد دولتها همواره به منظور پایین آوردن نرخ تورم در ماههای پایانی و تا زمان تعیین حداقل حقوق کارگران تلاشی هدفمند و حساب شده در سرکوب قیمتها داشتهاند، آنچنان که شواهد نیز نشان میدهد این دولت افزایش قیمت نان و برق را حتی به سال آینده نیز موکول نکرده و در اسفند ماه آن را اجرایی کرده است.
نویسنده : مهران ابراهیمیان
نگارنده کاهش تورم را معجزه نمیداند اما حاصل معادلهای ساده و واقعی است و آن هم عمق بخشی به رکود به بهای کاهش تورم! اقدامی که لابد قابل لمس و درک از سوی مردم نیست و ناشی از چهار کار بزرگ نکرده و یک کار حساب شده دولت است که میتوان به ترتیب زیر آنها را برشمرد:
1- به گفته وزیر دارایی و امور اقتصادی این کار حاصل مردم است. بخش مهمی از این کاهش تورم واقعاً کار مردم بوده است. هر چند خود نمیدانند چگونه معجزه کردهاند، مردم به عنوان یکی از مؤلفههای بزرگ در تقاضای کل با کاهش قدرت خرید ناگزیر به کوچک کردن سبد هزینه خود شدند، به عبارت دیگر کاهش تقاضا باعث کاهش فشار به عرضه و قیمتها شده است. آنچنان که در بازار مسکن نمود آن در کاهش 62 درصدی پروانههای ساخت پیداست و بنابراین میتوان گفت بهای این معجزه عمیقتر شدن رکود است به رغم آنکه نرخ رشد بر اساس اعداد و آمار مثبت شده است.
2- گفته شد در دولت قبلی یکی از عوامل مؤثر در تورم پول پاشی خارج از ظرفیت اقتصاد بوده که از آن جمله میتوان به طرح هایی چون بنگاههای زود بازده یا ایجاد خط اعتباری برای مسکن مهر اشاره کرد. همچنین اجرای هدفمندی نیز به طور طبیعی نرخ تورم را افزایش میدهد اما در دولت یازدهم تاکنون هیچ طرحی برای خروج از رکود، ایجاد اشتغال یا تحرک در بازارهای اصلی مانند مسکن اجرا نشده است، بنابراین عدم اجرای برنامهای عملی در دولت همراه با افزایش نرخ سود تسهیلات باعث شده تا اقتصاد بیشتر دچار رخوت شود ولذا افزایش تورم نیز حتی از محل تحریک عرضه کل نیز به وجود نیامده است.
3- عامل دیگر حالت انتظار در بازارهای اقتصادی است. در حقیقت بازارهای موجود در اقتصاد به دلیل تأکیدات زیاد دولت بر مذاکره با غرب باعث شده تا بیش از حد دچار محافظه کاری شود و لذا هر تحرکی دراقتصاد منوط به مذاکرات شده است. این اقدام نیز خودبه خود هم بر کاهش تقاضا و هم بر کاهش عرضه اثرگذار است و آثار این نوع رکود نیز در قیمتها خود را نشان میدهد.
4- چهارمین عامل و شاید مهمترین دلیل آن که دولت فعلی هیچ نقشی در آن نداشته، تخلیه آثار قیمتی ناشی از تغییر قیمت ارزهای خارجی است. در حقیقت دولت قبل با قبول بدنامی افزایش 5/2 برابری دلار منجر به تراز شدن هزینهها و درآمد دولت از محل درآمدهای خارجی شد و طبیعی است که این افزایش قیمت یکبار رخ داده و تا افزایش بعدی نرخ ارز تکرار نمیشود، لذا این عامل نیز نمیتواند معجزهای اقتصادی از دولت یازدهم باشد.
5- اما در حوزه فعالیت دولت یازدهم اگر جمعآوری نقدینگی توسط بانکها و پرداخت سودهای بالای 20 درصد را به دلیل خنثی کردن خاصیت تورمزایی عملیات خود بانکها کنار بگذاریم، مهمترین کار انجام شده در ماههای آخر سال را میتوان کنترل قیمتها دانست که البته این موضوع نیز نه معجزه که امری عرفی و روالی عادی در برنامهریزی دولتی است. نگاهی به نماگرهای بانک مرکزی طی سنوات گذشته اخیر نشان میدهد دولتها همواره به منظور پایین آوردن نرخ تورم در ماههای پایانی و تا زمان تعیین حداقل حقوق کارگران تلاشی هدفمند و حساب شده در سرکوب قیمتها داشتهاند، آنچنان که شواهد نیز نشان میدهد این دولت افزایش قیمت نان و برق را حتی به سال آینده نیز موکول نکرده و در اسفند ماه آن را اجرایی کرده است.
نویسنده : مهران ابراهیمیان
منبع :nokhbeh313.ir
۹۳/۱۲/۰۶