خدا درکمین ستمگران است

سم الله الرحمن الرحیم

ضرب المثلی هست که می گویند هرچه با این دست بدهی با آن دست می گیری

آورده اند احدی ازخوانین مهمان یکی ازملوک گذشته بود دربین مجلس ازهر دری سخن می راندند تا اینکه وسایل پذیرایی آماده شدبر سرسفره ناهار دوقطعه کبک بریان شده گذاشته بودند جناب خان تا چشمش به کبک های بریان افتاد بی اختیارشروع به خندیدن کردحضار از علت خنده او پرسیدند خان بادی به غپ غپ انداخت وگفت:

حضرت حاکم به سلامت باد درایام جوانی قطاع طریق بودم روزی بر تاجری تسلط یافتم ضمن غارت اموال قصد جانش را نمودم تاجر نگون بخت خیلی التماس کردولی من سنگدلتر ازآن بودم که اورارها کنم دراین هنگام صدای دو تا کبک ازکوهستان بالای سرما به گوش می رسید تاجر باشنیدن صدای کبک ها روبه طرف آنها کرد وگفت ای کبک ها شما شاهد باشید که این ظالم می خواهد بدون گناه خون مرابرزمین بریزد که من دیگر به او امان نداده وسر ازبدنش جداکردم حال بادیدن این کبک های بریان به یاد سفاهت ونادانی او افتاده وخنده ام گرفت

حاکم از شنیدن این داستان درغضب شد وگفت اتفاقاٌ خوب کسانی را به عنوان شاهد برگزیده است ودستور داد درهمان مجلس سرازبدن خان جدا کرده وبه سزای اعمال ننگینش برسانند آری این است نتیجه ظلم به   مظلومین 

إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ 

 درروایتی امام معصوم(ع)فرموده اند:

 بترس ازظلم برکسانی که غیرازخدا فریاد رسی ندارند

 شاعری(شاید مرحوم صامت یروجردی) سروده است:

ازمکافات عمل غافل مشو گندم ازگندم بروید جوزجو