وحدت مخالفان و موافقان «توافق» در نفرت از وزیر خارجه فرانسه
شروین طاهری: رئیسجمهور حسن روحانی هفته پیش در جلسه هیات دولت مذاکرات هستهای را با مسابقه فوتبال مقایسه کرد و گفت: «در یک مسابقه و بازی فوتبال وقتی میگوییم برنده یا موفق شدیم، معنایش این است که 3 گل زده و 2 گل خوردهایم.» سپس خطاب به منتقدان گفت: «حالا عدهای بگویند که میشد از فلان فرصت هم استفاده کرد و گلهای بیشتری زد. باید دید که در مقابل چه تیمی بازی کردهایم و الا اگر در کنار گود نشسته و تماشاچی باشیم، میتوانیم درخواستهای بیشتری هم مطرح کنیم».
اگر به فرض این را از ایشان بپذیریم که بهواسطه «متن وین» ما در مذاکرات
2-3 از رقیب پیش هستیم اما از آنجا که هنوز هیچکس در سوت پایان این بازی
ندمیده، در بردن مسابقه تردیدهای جدی وجود دارد بویژه وقتی که همین حالا
«بهترین مدافع» دولت آقای روحانی دارد جلوی چشم همان تماشاگرهای کنار گود
مورد وصف ایشان، به یک مهاجم خطرناک دشمن تعارف میزند و هر لحظه امکان
دارد این مهاجم سابقهدار اسرائیلی- فرانسوی - آمریکایی که بارها دشمنیاش
با ملت ایران را ثابت کرده، گل سوم را وارد دروازه دیپلماسی ایرانی کند.
البته جناب آقای رئیسجمهور! باید یادآوری کنیم در این مورد خاص غیر از 80
میلیون ایرانی که روی سکوهای کنار گود، تماشاگر باز شدن دروازه کشورشان
خواهند بود، در جایگاه ویژه، قلب 1800 عزیز و خانوادههایشان به شکلی
مضاعف از شل گرفتن ظریف جلوی حریف خواهد شکست. همان 1800 هموطن مظلومی که
قربانی خونهای آلوده ایدزی و هپاتیتی صادرشده به ایران در فاصله سالهای
1361تا 1363 توسط شرکت فرانسوی «مریو» بودهاند که در آن زمان متعلق به
«موسیو ایدز» بود. این لقبی است که مطبوعات فرانسوی در کنار لقبهای دیگری
مثل دراکولا یا خونآشام به «لوران فابیوس» دادهاند. قطعا نفرت از وزیر
خارجه فرانسه که بیشتر نقش وزیر خارجه اسرائیل را با کارشکنی چندین باره
در مذاکرات و لودگی برای نتانیاهو بازی میکرد، یکی از نقاط وحدت تمام
موافقان و مخالفان توافق بر سر «متن وین» در کشورمان است.
بنیامین نتانیاهو سال گذشته گفته بود «لوران فابیوس نماینده تلآویو در مذاکرات هستهای ایران و 1+5 است و ما از طریق لوران مسائل مربوط به مذاکرات هستهای را پیگیری میکنیم».
حتی اگر این مساله را نادیده بگیریم که افکار عمومی جهان سفر فابیوس به تهران را بازدید سفیر نیمه رسمی رژیم صهیونیستی از جمهوری اسلامی ایران قلمداد خواهند کرد، این پرسش پیش میآید که چرا ما برای مجرم (یا دستکم متهم) پرونده خونهایآلوده صادراتی انستیتو مریو فرش قرمز پهن کردهایم؟ فراموش نکنیم دادگاه این پرونده اگرچه درباره شکایت قربانیان فابیوس از کشورهای فرانسه، آلمان غربی، ایتالیا، آرژانتین، عربستان و عراق حکم صادر کرده است اما درباره قربانیان ایرانی هنوز به نتیجه نرسیده و مفتوح است. در دولت گذشته سازمان انتقال خون ایران سال 1387 با تشکیل پروندهای نسبت به اعلام شکایت از شرکت فرانسوی مریو اقدام کرد و در ادامه وزارت بهداشت و دفتر حقوقی ریاستجمهوری وارد مسیر پرونده شدند.
فابیوس چه بهعنوان نخستوزیر وقت فرانسه و چه سهامدار مریو، پیشتر در
دادگاه صادرات خونهای آلوده در فرانسه اعتراف کرد سهلانگاری کرده است
هرچند عملا بهخاطر مصونیت سیاسی و اتصال به محافل صهیونیستی گرداننده
فرانسه هیچگونه مجازاتی متوجه او نشد.
مطمئن باشید اگر تمام رسانههای فرانسه تحت تسلط پسرعموهای اشکنازی فابیوس
یعنی خاندان صهیونیست روتشیلد نبودند، افکار عمومی این کشور هم نفرتشان را
از او ابراز میکردند، چون نه تنها در آنجا هم چند صد بیمار هموفیلی را
آلوده به ایدز و هپاتیت کرده ودستور انفجارکشتی صلحبانان معترض به تسلیحات
هستهای دولت را داده که از همه بدتر در نظر فرانسویان مغرور، طی 2 سال
مذاکرات هستهای بینالمللی غرب و شرق با ایران، موقعیت جمهوری فرانسه را
در حد نوکر اسرائیلیها تنزل داده است. حالا «موسیو ایدز» در راه تهران است
و پرونده او مفتوح! دستکم در خاک جمهوری اسلامی هم مصونیت سیاسی ندارد.
با وجود دستور رسیدگی رهبری به این پرونده، ایران کماکان تنها کشوری است که
هنوز موفق به دریافت خسارت خود از شرکت مریو نشده است و به نظر نمیرسد در
وزارت امور خارجه نیز اراده خاصی برای پیگیری این موضوع وجود داشته باشد.
امید قربانیان خونهای آلوده به دستگاه قضاست تا متهم را توقیف کند. برخی
هم به کنایه گفتهاند پس لابد دارد میآید تا خودش را معرفی کند و غرامت
پرونده خونهای آلوده را بپردازد اما بر عکس؛ اطلاعاتی موثق وجود دارد که
فابیوس به دعوت ظریف میآید تا پاداش بگیرد. مجموعهای از پاداشهای سیاسی و
اقتصادی همراه با تحفههای پارسی از فرش و پسته، در انتظار او است. سیاهه
پاداشهای احتمالی به مجرم فرانسوی مفصل است اما میتوان به این چند مورد
اشاره کرد: پذیرش درخواست فابیوس از ایران برای میانجیگری میان پاریس و
دمشق تا فرانسه بتواند از منافع مشارکت در بازسازی سوریه بهرهمند شود،
همین طور درخواست از ایران برای میانجیگری میان احزاب لبنانی تا بالاخره
تکلیف رئیسجمهور این کشور مشخص شود، احیای رابطه اقتصادی سابقا گسترده با
ایران از ادامه تولید پژو و رنو گرفته تا افزایش مشارکت توتال در پروژههای
نفتی و گازی و همین طور فروش ماشینهای زراعی، گوشت، تجهیزات مخابراتی و
فناوری به ایران و... . شاید باورش کمی سخت باشد بویژه برای آن 1800 قربانی
مظلوم خونهای آلوده که دستشان از مجازات مجرمی که در خانهشان را میزند
کوتاه است. چه مصداقی برای «آه» مظلوم روشنتر از این که شاهد باشی وزیر
امور خارجه کشورت با سلام و صلوات به استقبال متهمی برود که خون تو را به
ناپاکی آلوده است؟ آنوقت از نظر تو سفر فابیوس به تهران بودار نخواهد بود؟
به قول فرانسویها «خون پاک همیشه خودش را نشان میدهد.» ( Bon sang ne
saurait mentir) و تو ثابت کردهای که خونت پاک نیست. موسیو فابیوس! نیا که
بوی خون میدهی.
دنیای دیپلماسی جایی برای این غرولندهای باقی مانده از خاطرات تلخ گذشته نیست
در این دنیا باید برای گرفتن انتقام هم بسوی میز مذاکره رفت.