نازعات313

آخرین نظرات
نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ظریف» ثبت شده است

درپی ارسال پیام تبریک ازسوی محمدجوادظریف به وزیر خارجه اسرائیل پدر(رژیم کودک کش وجنایتکار آل سعود)!!!


حسین شریعتمداری طی مطلبی تحت عنوان کعبه درمسیر اتوبان نوشت:


نوشتن این وجیزه که بعید نیست، آزردگی خاطر آقای ظریف را در‌پی‌داشته باشد، برای نگارنده سخت و دشوار است ولی از آنجا که پای‌مردم مظلوم و کودکان به خون غلتیده یمن در میان است، از نوشتن چاره‌ای نیست و امید است وزیر محترم امور خارجه کشورمان نیز برای آنچه به نقد در این وجیزه آمده است، چاره‌ای بیندیشند.


 دو روز پیش وزارت امور خارجه رسما اعلام کرد؛ « وزیر امور خارجه کشورمان با ارسال پیامی خطاب به عادل بن احمد الجبیر انتصاب وی را به سمت وزیر خارجه عربستان سعودی تبریک گفت. محمدجواد ظریف در این پیام ابراز امیدواری کرده است که در دوره مسئولیت جدید عادل‌بن‌احمد الجبیر شاهد گسترش روابط دو ملت و دو دولت جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی باشیم»!

پیام تبریک؟! آنهم از سوی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به یکی از جرثومه‌های فساد و پلیدی در رژیم کودک‌کش آل‌سعود؟! آیا جناب ظریف از جنایات وحشیانه و شرم‌آور سعودی‌ها در یمن مظلوم و قتل‌عام همه روزه زنان و مردان و کودکان مسلمان آن مرز و بوم بی‌خبر است؟ اگر پاسخ منفی است که نمی‌تواند منفی باشد باید به حال دستگاه دیپلماسی کشورمان خون گریست و جای این پرسش هست که جناب ظریف در پیام خود، کدام ویژگی وزیرخارجه جدید آل‌سعود را شایسته تبریک دانسته است؟! و مگر آل‌سعود و وزیرخارجه جدیدش، غیر از وابستگی آشکار به صهیونیست‌ها، پادویی برای آمریکا، حمایت مالی و تدارکاتی از تروریست‌های وحشی داعش و از همه رسواتر و پلیدتر، حملات هوایی به مردم مظلوم یمن و قتل‌عام زنان و کودکان مسلمان، ویژگی دیگری هم دارند؟!

بدون کمترین تردید می‌توان گفت که نه فقط در افکار عمومی مردم جهان و مخصوصا ملت‌های مسلمان، بلکه در عرف شناخته شده دیپلماتیک نیز، پیام تبریک آقای ظریف (بی‌آن که بدانند و یا خدای نخواسته بخواهند) غیر از اعلام حمایت از جنایات وحشیانه آل‌سعود علیه ملت مسلمان و مظلوم یمن، هیچ معنا و مفهوم دیگری ندارد.

تصور این است- و با توجه به شخصیت آقای ظریف، به یقین چنین‌است- که آقای دکتر ظریف از عواقب خطرناک و ضدارزشی پیام تبریک خود به وزیر خارجه رژیم قرون وسطایی و کودک‌کش آل‌سعود بی‌خبر بوده‌اند ولی متأسفانه شواهد دیگری در دست است که جای چندانی برای این خوشبینی باقی نمی‌گذارد و بیم آن می‌رود که سیاست خارجی دولت محترم از اصول و مبانی تعریف شده نظام فاصله گرفته باشد! و دراین‌باره می‌توان به برخی از اظهارات آقای رئیس‌جمهور اشاره کرد که شرح جداگانه‌ای می‌طلبد

.
پیام تبریک آقای ظریف اگرچه با عرف شناخته شده دیپلماتیک نیز همخوانی ندارد ولی باید گفت قرار نبوده و نیست که در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از فرمول تحمیل شده قدرت‌های استکباری پیروی کنیم و پروتکل‌های موجود را علی‌رغم ظالمانه و غیرانسانی بودن برخی از آنها، به عنوان خط قرمزهای سیاست خارجی خود بدانیم.

همین جا با پوزش از برادر عزیزمان جناب آقای دکتر ظریف اشاره به نکته‌ای را وصف‌الحال می‌دانیم و آن، این که؛ در یکی از جلسات پرسش و پاسخ دانشجویی، سخن از تکنوکرات‌ها به میان آمد و دانشجویی مفهوم آن را پرسید؛ نگارنده ضمن توضیح این نکته که «تکنوکراسی» یا «فن‌سالاری» به مفهوم حاکمیت تکنیک است و سایر ارزش‌های دینی و انسانی در این بستر قابل تعریف هستند، به یک مثال اشاره کرده و عرض کردم؛ مثلا اگر یک تکنوکرات شهردار مکه شود، بعید نیست بگوید که «کعبه» در طرح توسعه شهر و در مسیر یک اتوبان قرار گرفته و باید خراب شود! و توضیح داده شد که هیچ انسان عاقل و توسعه‌طلبی با احداث اتوبان مخالف نیست ولی اصل غیرقابل خدشه، حفظ خانه خداست و نه اتوبان. بنابراین باید مسیر اتوبان به نفع کعبه تغییر کند و نه آن که کعبه به خاطر احداث اتوبان تخریب شود!


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۵۷
امیر مهدوی


محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در برنامه تلویزیونی نگاه گفت: «باور کرده ایم آمریکا دیگر ابرقدرت نیست، آمریکا دیگر قدرقدرت نمی باشد.» انقلاب اسلامی با همین باور به وجود آمد. امام خمینی (ره) که پنجاه سال پیش با قیام تاریخی 15 خرداد، جمهوری اسلامی را پایه گذاری کردند، این باور را داشتند که آمریکا ابرقدرت نیست و می توان به نام خدا بر او غلبه کرد. همین باور در ملت ایران شکل گرفت.

به همین دلیل ذهنیتی تشکیل شد که یک ابرقدرت جدید به نام اسلام در جهان پدید آید. امروز جهان با شکل گیری قطب قدرت اسلام، رو به روست که ملت و رهبری معظم انقلاب، آن را مدیریت
می کنند.بیانیه لوزان، اما و اگرهای زیادی دارد و می شود روی آن
ساعت ها بحث کرد، اما اعترافات دشمن در باره قدرت ملت ایران را نمی توان نادیده گرفت. اوباما، رئیس جمهور آمریکا اولین کسی بود که پس از بیانیه لوزان واکنش نشان داد. او باید در مورد ادبیات جدید دیپلماسی آمریکا که گوشه هایی از آن در بیانیه لوزان نمود داشت، مردم آمریکا و متحدین خود را توجیه کند. او اعتراف کرد: «تحریم ها نتوانست برنامه هسته ای ایران را متوقف کند.» او پذیرفت؛ «فتوای آیت الله خامنه ای را باید به عنوان یک پایه جهت راهکارهای عملی در نظر گرفت.» برای اولین بار قبول کرد؛ «ایران حق دارد برنامه های صلح آمیز
هسته ای را ادامه دهد.» وی تصریح کرد: «ما از ایران انتظار نداریم تا برنامه هسته ای خود را نابود کند.»

این اعترافات در متن و بطن خود نشان می دهد رئیس جمهور آمریکا از چالش با یک ابرقدرت سخن می گوید. بویژه آنکه اشاره می کند؛ «من و اعضای دولتم تأکید داشته ایم باید بر اساس عقل صحبت کنیم.» این عقلانیت سیاسی در دستگاه دیپلماسی آمریکا از کجا پیدا شده است؟ دستگاه دیپلماسی ای که با پنتاگون و سیا، دست اندرکار جنایت و خونریزی در کشورهای جهان و بویژه خاور میانه است. اوباما باید دلیلی بر این رویکرد، برای ملت آمریکا و متحدان خود بیاورد. او دلیل خود را بی پرده این گونه بیان می کند: «مردم آمریکا جنگ سرد و مذاکرات نیکسون را به یاد دارند.» اوباما از درگیری های آمریکا با چین و شوروی سابق در دوران جنگ سرد به عنوان چالش های اساسی دستگاه دیپلماسی آمریکا سخن می گوید و ایران و ملت ایران را به عنوان ظهور یک ابرقدرت در جهان امروز که عمق استراتژیک آن به خارج از مرزهایش کشیده شده است، یادآور
می شود. این اعتراف بزرگی است. اینکه ما بگوییم یک ابرقدرت هستیم شاید نوعی اغراق باشد، اما اینکه دشمن اعتراف کند که در برابر یک ابرقدرت قرار دارد، و راه حل ها را به سمت راهبردهای آمریکا در دوران نیکسون (ماجرای گفتگو با چین) ببرد، یک حرف قابل اعتناست.

اوباما اعتراف می کند: «جمهوری اسلامی برنامه هسته ای خود را به پیش برده و تجربه تحریم ها نتوانسته است ایران را متوقف کند»، لذا از سه گزینه نظامی، تشدید تحریم ها و گفتگو برای پیدا کردن راه حل ها، راه سوم را پذیرفته است. از همه مهم تر این است که بگوید: «ما این کار را برای امنیت آمریکا و متحدان خود کرده ایم.»مصاحبه اوباما با نیویورک تایمز
هم حاوی اعترافات مهمی در پیدایی جایگاه ایران در جهان و اینکه بدانیم در کجا ایستاده ایم، می باشد. اوباما می گوید: «ایران در جنگ هشت ساله نشان داد که برای حفظ غرور ملی، مقاومت می کند. مسئله هسته ای به غرور ایرانیان تبدیل شده است.» اینکه یک صدا در باره مطالبات
هسته ای از ایران به گوش جهان بویژه آمریکا رسیده، خیلی مهم است. و اینکه نمی توان در برابر غرور ایرانیان ایستاد، مهم تر است. امروز اقتدار و امنیت ملی ایران در استقرار یک دولت و نظام نیرومند، رمز اصلی مبارزات دیپلماتیک ما در منطقه و جهان است. پشتوانه این اقتدار، غرور ایرانیان است؛ واقعیتی که دشمن هم به آن اعتراف دارد. کسانی که بخواهند این غرور را مخدوش کنند و به امنیت ملی و اقتدار ایرانیان آسیب برسانند، به عنوان خائنین به ایران و اسلام شناخته می شوند.سران فتنه و پناهندگان سیاسی فتنه 88 به اردوگاه دشمن، به دشمنان ملت ایران فرصت دادند که آنها غرور ایرانیان را نادیده بگیرند. اما شهدای هسته ای و دانشمندان هسته ای ما به عنوان پاسداران غرور ملی به دشمن فهماندند راه مقابله با ملت ایران، مسدود است.اوباما در گفتگو با نیویورک تایمز اعتراف
می کند: «ایران با توجه به منابع، مساحت و مردمی که دارد، یک قدرت منطقه ای بسیار قدرتمند است و تمام ظرفیت های بالنده را در اختیار دارد.» بدون شک این ظرفیت، محصول خون شهدا و پایداری رزمندگان اسلام و فداکاری ایثارگران انقلاب است. تیم مذاکره کننده ایرانی نماینده چنین ملتی هستند. آنها باید در توافق نهایی، غرور ایرانیان در پاسداشت منافع و مصالح ملی را حفظ کنند. وقتی ملت، همه حیثیت و وجود خود را برای پیروزی اسلام و سربلندی ایران گذاشته است، دولت باید این سرمایه ملی را صرف همین کار بکند. کوچک ترین خطایی ممکن است همه دستاوردها را به باد دهد.

پنج شنبه گذشته مقام معظم رهبری مطالب مهمی را در مورد مناقشه هسته ای ایران با قدرتهای جهانی بویژه آمریکا مطرح فرمودند. مسئولان ما بویژه تیم مذاکره کننده باید در مذاکرات این حقیقت را در نظر داشته باشند که ما در کجای تاریخ ایستاده ایم.

قدرت هماوردی ما در مقابله با تهدیدهای دشمن چیست؟

چرا دشمن تهدید نظامی و تحریم های به قول خود فلج کننده را
زنگ زده می بیند و به شدت نیازمند توافق است. آنها خود را در برابر یک قدرت با عمق استراتژیک فوق العاده مهم می بینند. لذا به فرموده رهبر معظم انقلاب نباید فریب لبخندهای آنها را خورد. نباید به
وعده های آنها دل خوش کرد.نباید به آنها اجازه داد به بهانه نظارت وارد حریم امنیتی و دفاعی کشور شوند. به هیچ وجه نباید در مذاکرات حمایت از برادران‌مان در راهبرد مقاومت آسیب ببیند. دستاوردهای هسته ای را مسئولان بسیار مهم تلقی کنند.

کمتر از 10 سال است ایران وارد باشگاه هسته ای جهان شده است. روز به روز در این صنعت پیشرفت کرده و نوآوریهای شگفت انگیز داشته است.

مقام معظم رهبری فرمودند: «من اصرار دارم که مسئولان دستاوردهای کنونی هسته ای را بسیار با اهمیت تلقی کنند و آنها را کم ارزش و سبک نشمارند»

مذاکرات با 1+5 را باید یک نبرد دیپلماتیک برای حفظ جایگاه اقتدار جهانی ایران تلقی کرد.دولت باید در حفظ این جایگاه بکوشد و در توافق نهایی مطالبات ملت و رهبری را در متن حقوقی الزام آور توافق دقیق، صریح و شفاف بگنجاند و از اعتمادی که رهبری به آنها کرده به خوبی صیانت کند.

 نویسنده : سید مسعود علوی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۴۷
امیر مهدوی

1- به گفته رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، مذاکرات هسته‌ای اخیراً در بخش فنی هسته‌ای (تعهدات ایران) پیشرفتهای خوبی داشته است. ظاهرا طرف ایرانی با این موارد موافقت کرده است: (۱) تغییر سایت آب سنگین اراک به آب سبک، (۲) توقف کامل فردو، (۳) توقف غنی سازی ۲۰ درصد، (۴) پذیرش سقف ۶ هزار سانتریفیوژ نسل اول، (۵) تغییر چیدمان سانتریفیوژها (۶) بازرسی سرزده و گسترده و .. . البته آمریکاییها هم بالاخره پذیرفته‌اند‌ که مواد غنی شده به خارج از ایران منتقل نشود. برخی میپرسند با امتیازهای اعطایی ایران که تا این لحظه به صورت توریه آمیز از سوی تیم دیپلماسی انکار می‌شود، از صنعت هسته‌ای چه باقی می‌ماند؟
۲- از ارتباط امتیازها فوق با خطوط قرمز که بگذریم، بالاخره در توافق نهایی باید رفع تحریم‌ها به عنوان مهمترین امتیاز درخواستی ایران محقق شود. بارها رئیس جمهور محترم و وزیر خارجه کشورمان بر حذف تمامی تحریم‌ها تاکید کرده‌اند. اما بر اساس اطلاعات منتشر شده (که تجربه تکذیبیه‌ها صحت آن را تایید می‌کند) لغو تحریمها از سوی طرف غربی به صورت تدریجی و صرفا در موارد زیر صورت می‌گیرد:
الف) لغو تحریم‌های هسته‌ای (و نه تحریم‌های موشکی) با تصویب قطعنامه‌ای ویژه از سوی شورای امنیت سازمان ملل
ب) لغو دستورهای اجرایی رئیس جمهور آمریکا صرفا در موضوع تحریم‌های هسته‌ای (و نه سایر تحریمها: موشکی، تروریسم و حقوق بشر)
ج) لغو تحریم‌های اتحادیه اروپا
۳- سوال این است؟ تحریم‌های فوق شامل چه مواردی است؟ بالاخره بعد از توافق نهایی کدامیک از تحریم‌ها واقعاً برداشته می‌شود؟ 
به عنوان مثال:
- آیا بانک‌های ملت، ملی، تجارت، صادرات، توسعه صادرات ایران، صنعت و معدن، سینا، رفاه، انصار، سپه و شعب و سابسیدریهای خارجی آنها می‌توانند مجددا به برقراری روابط کارگزاری با بانک‌های خارجی بپردازند؟
- آیا شرکت‌های خارجی میتوانند مجددا آزادانه نفت و فرآورده‌های نفتی از ایران خریداری کنند؟
- آیا بانک مرکزی مجددا می‌تواند آزادانه با بانک‌های خارجی روابط کارگزاری داشته باشد؟
- آیا میلیاردها دلار منابع ارزی مسدود شده بانک مرکزی ایران در بانک‌های خارجی آزاد می‌شود؟
- آیا شرکت ملی نفت و شرکت نیکو مجددا میتوانند حساب فعال در بانک‌های خارجی داشته باشند؟
- آیا شرکت کشتیرانی (IRISIL) می‌تواند مجددا در بانک‌های خارجی حساب فعال داشته باشد؟
- آیا شرکت کشتیرانی و شرکت نفتکش ایران مجددا می‌توانند به بنادر اروپایی تردد کند؟
- آیا شرکت‌های خارجی مجددا می‌توانند پوشش اتکایی به شرکت نفتکش و شرکت کشتیرانی ایران ارائه کنند؟
- آیا دسترسی به سوئیفت برای بانک مرکزی و بانکهای تجاری فوق الذکر برقرار می‌شود؟
- آیا منع خرید طلا و دلار توسط ایران برداشته می‌شود؟
- آیا شرکت‌های خارجی می‌توانند مجددا در پروژه‌های نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری کنند؟
- آیا فروش بنزین و گازوئیل به ایران و از جمله شرکت هواپیمائی هما آزاد می‌شود؟
- آیا ورود کشتی‌های خارجی به بنادر ایرانی از جمله شهید رجایی مجددا آزاد می‌شود؟
- آیا سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی در پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌های ایران آزاد می‌شود؟
۴- ظاهرا هیچ یک از تحریم‌های فوق بعد از توافق نهایی برطرف نمی‌شود! چرا که هیچ یک از تحریم‌های فوق جزو امتیازهای اعطایی طرف غربی نیست. موارد فوق همگی مربوط به تحریم‌های ثانویه کنگره آمریکاست که از موضوع امتیازهای داده شده خارج است. هیچکدام از این تحریمها، از لحاظ حقوقی تحریم هسته‌ای محض (Nuclear Sanctions) نیست و ترکیبی است. از لحاظ قانونی هم اختیار لغو این تحریم‌ها دست رئیس جمهور آمریکا نیست. علاوه بر این تحریمها، هنوز گزینه‌های دیگری برای تحریم‌های بیشتر باقی مانده که اتفاقا در نیمه راه تصویب توسط کنگره آمریکاست. از لحاظ ساختار حقوقی آمریکا هم کنگره الزامی به پذیرفتن توافقنامه‌ ندارد (همانطور که ۴۰ سناتور متذکر شدند). در ساختار حقوقی آمریکا، توافقنامه‌های دولت آمریکا با سایر دولتها وقتی الزام قانونی دارد که به تصویب کنگره برسد. اینجاست که باید به زیرکی طرف غربی آفرین گفت! (اگر متهم به همراهی با نتانیاهو نشویم)
۵- بیش از ۹۰ درصد تحریمهای مهم و اثرگذار مربوط به ۴ قانون زیر است که امیدی به لغو یا حتی تعلیق آن در توافق نهایی نیست. البته شاید دولت امید، امیدوار است که بتواند از طریق مذاکره مشکل را حل کند. اما به هر حال دوای اساسی برای رفع مشکل، اقتصاد مقاومتی است که اتفاقا تحقق آن جایگاه طرف ایرانی درمذاکرات را هم کاملا دگرگون خواهد کرد. به امید آن روز.

منبع : رجانیوز

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۳۹
امیر مهدوی