نازعات313

آخرین نظرات
نویسندگان

۶۴۴ مطلب توسط «امیر مهدوی» ثبت شده است

Image result for ‫آیت یزدی وهاشمی رفسنجانی‬‎

مجلس خبرگانی که شش سال پیش با قاطعیت کامل به آقای هاشمی رای داده بود، بدون آنکه اعضای آن تغییر یابد، این بار ترجیح داد تا به رقیب وی اعتماد کند و قریب به همان رای را این بار به آقای یزدی اعطا نماید!

شاید آنروز که روزنامه جمهوری اسلامی به نقل از نزدیکان آقای هاشمی نوشت: «درصورتی که بعضی افراد که آنها را برای ریاست خبرگان صالح نمی‌دانم قصد کاندیدا شدن داشته باشند، آمادگی خود را برای کاندیداتوری ریاست این مجلس اعلام خواهم کرد»(6/8/93) کمتر کسی از اطرافیان آیت الله تصور می‌کرد که چنین نتیجه‌ای برای انتخاب رییس مجلس خبرگان در اسفندماه رقم بخورد و دورترین گزینه رقابتی با اختلافی فاحش منتخب نمایندگان مردم در مجلس خبرگان گردد! این اظهارات که جنبه بازدارندگی داشت در واکنش به کلامی بود که از آقای علم الهدی چنین نقل شده بود: «شنیده‌ها حکایت از آن دارد که آقای هاشمی رفسنجانی تمایلی به نامزدی برای ریاست خبرگان ندارد.» (5/8/93) اما نتایج امروز رای گیری در مجلس خبرگان نشان داد که این فضاسازینتیجه عکس داده است! و  آن اظهارات موجب شد که هاشمی ناخواسته وارد بازی برد - باختی گرددکه سنگین‌ترین شکست را در دوران حضورش در مجلس خبرگان تجربه نماید!

هاشمی که پس از وفات آیت الله مشکینی، در مجلس خبرگان چهارم به عنوان رییس مجلس خبرگان برگزیده شده بود، همواره بر این باور بود که از پایگاهی قدرتمند در این مجلس برخوردار است. و همینطور بود که وی به سادگی توانسته بود در سالهای نه چندان دور در سال 86 و 87  بر رقبایی همچون آیت الله جنتی و یزدی پیشی گیرد و ریاست خود بر مجلس خبرگان را تداوم بخشد.

در نخستین انتخابات بعد از درگذشت آیت الله مشکینی که شهریور سال 86 برگزار شد، آیت الله هاشمی رفسنجانی و آیت الله احمد جنتی برای ریاست بر مجلس خبرگان رهبری با هم رقابت کردند که در نهایت، آقای هاشمی رفسنجانی با 41 رأی در قبال 34 رأی آقای جنتی، به عنوان رئیس مجلس خبرگان برگزیده شد.

هاشمی در 20 اسفند 87 در انتخابات مجدد هیات رئیسه نیز با کسب ۵۱ رأی از ۷۹ رای خبره مجتهد حاضر در مجلس توانسته بود از محمد یزدی دیگر کاندیدای احراز پست ریاست که موفق به کسب ۲۶ رأی شده بود، پیشی بگیرد.

دوران افول هاشمی از زمانی آغاز گردید که عملکرد پر ابهام وی در فتنه 88 موجب شد تا منتقدین وی بر نامزدی مرحوم آیت الله مهدوی کنی اصرار نمایند. هاشمی در آن شرایط با تدبیر بیشتری عمل کرد و هنگامی که بنا بر  برآوردهای اولیه به این نتیجه رسید که از رای لازم برخوردار نیست، در تعاملاتی با آیت الله مهدوی از رقابت کناره گیری کرد و از انتخاب آیت الله مهدوی اعلام رضایت نمود، در حالی که برای آگاهان آشکار بود که این پذیرش از موضعی انفعالی اتخاذ شده است.

با گذر زمان و در سال 1392، انتخاب رییس‌جمهوری با گرایش‌های سیاسی نزدیک به آقای هاشمی در نگاه این جریان به افزایش اقبال عمومی به سمت آقای هاشمی تفسیر گردید و در زمانی که مجلس خبرگان در ابتدای سال 1393 با خبر فقدان آیت الله مهدوی کنی مواجه شد، جریان حامی هاشمی فرصت را برای بازپس‌گیری جایگاه ریاست مجلس خبرگان فراهم دید. و در این شرایط بود که برنامه‌ریزی و رایزنی برای موفقیت وی آغاز شد. با توجه به صف آرایی موجود در درون مجلس خبرگان، حداقل دو سناریو برای رقابت انتخابات اسفندماه قابل تصور بود:

بازی اول را می‌توان در الگوی بازی برد - باخت ترسیم نمود که هر دو طرف با بازی حداکثری برای پیروزی مطلق به میدان می‌آیند تا رقیب را به حاشیه برانند. در اینصورت جریان حامی آقای هاشمی تلاش می‌کرد تا وی به هر صورت شده به عنوان رییس مجلس خبرگان انتخاب شود. و طرف مقابل نیز تمام تلاش را بر این گذاشت تا به هر نحوی شده هاشمی انتخاب نشود و برعکس گزینه‌های مطلوب حداکثری خود همچون آیت الله یزدی، جنتی و مصباح را به میدان آورد.

بازی دوم را می‌توان الگوی برد - برد دانست که در آن طرفین با کوتاه آمدن از خواسته‌ها و گزینه‌های حداکثری، تلاش دارند تا نقطه مشترکی را برای تفاهم بیابند، لذا به گزینه‌هایی رضایت می‌دهند که حداقل خواسته آنان را تامین نمایند. در صورت پذیرش این الگو در رقابت انتخابات رییس خبرگان، گزینه‌هایی توافقی همچون آیت الله هاشمی شاهرودی، مومن و امامی کاشانی از ظرفیت چنین اجماعی برخوردار بودند.

اما آنچه عملا در اولین روز نشست خبرگان محقق گردید، میدان بازی را در قالب الگوی برد - باخت تعریف نمود. و نشان داد که مشاوران افراطی آقای هاشمی، وعده پیروزی قطعی وی با اختلاف رای بالا را داده‌اند و توانستند وی را برای ورود به عرصه رقابت انتخاباتی متقاعد نمایند. در این شرایط بود که با ثبت نام همزمان چهار گزینه آقایان، مومن، هاشمی شاهرودی، یزدی و هاشمی رفسنجانی، فضا در مسیر دو قطبی شدن حرکت کرد. بالاخص آنگاه که در اولین گام آقای شاهرودی ترجیح داد تا از این معرکه کناره گیری کند. آقای هاشمی نیز با توجه به ثبت نام آقای یزدی دیگر امکان عقب نشینی نداشت، چرا که همانطور که در ابتدا نوشتار آمد، وعده داده بودند که در صورت حضور آیت الله یزدی حتما نامزد خواهد شد!

در این شرایط بود که برآوردها غلط از آب در آمد، و مجلس خبرگانی که شش سال پیش با قاطعیت کامل به آقای هاشمی رای داده بود، بدون آنکه اعضای آن تغییر یابد، این بار ترجیح داد تا به رقیب وی آقای یزدی اعتماد کند و قریب به همان رای را این بار به رقیب آقای هاشمی اعطا نماید!

این در حالی بود که مطابق پیش بینی‌ها اگر هاشمی وارد میدان رقابت نمی‌شد، احتمال رای آوری برای آقای هاشمی شاهرودی که قرابت‌هایی نیز با آقای هاشمی دارد فراهم بود، ضمن آنکه احتمال کناره گیری آقای یزدی نیز وجود داشت. اما با بازی‌ای که افراطیون پیش پای هاشمی گذاشتند، نه تنها وی موفق به کسب پیروزی نشد، بلکه گزینه مطلوب و جایگزین وی نیز انتخاب نگردید، بلکه دورترین گزینه که درست در جریان مقابل ایشان قرار داشت، آنهم با اختلافی فاحش فاتح انتخابات ریاست مجلس گردید!

سخن آخر آنکه تغییر معنادار رای و انتخاب نمایندگان مردم در مجلس خبرگان از سال 87 تا 93، پیام‌های متعددی برای فعالین سیاسی بالاخص شخص آیت الله هاشمی خواهد داشت، که ضرورت دارد با چشمانی باز  بدان نگریست و فارغ از تعلقات سیاسی فهم نمود. لازمه این کار، جدایی از مشاوران و همراهانی است که با جناحی‌گری و گرایش‌های افراطی اجازه تفهم صحیح را به افراد نمی‌دهند!

نویسنده : مهدی سعیدی

منبع : nokhbeh313.ir

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۳۴
امیر مهدوی

شکست های نتانیاهو محدود به کنگره آمریکا نبوده و در داخل سرزمین های اشغالی نیز وی با اعتراض گسترده صهیونیست ها مواجه است

نخست وزیر رژیم صهیونیستی هفته گذشته با سخنرانی خود در کنگره آمریکا مهر تایید دیگری بر بی آبرویی خود زد. وی که برای بازداشتن آمریکا از توافق هسته ای با ایران به این کشور سفر کرده بود نتوانست حتی رضایت طرفداران خود را فراهم کند و از طرف مقامات آمریکایی، مسخره شد. رئیس جمهور و وزیرخارجه آمریکا نیز اعلام کردند که حتی سخنان پوچ و بی ارزش نتانیاهو را گوش نداده اند. هرچند ممکن است تمام این اظهار نظرهای مقامات آمریکا در مورد نتانیاهو چیزی جز یک جنگ زرگری نباشد، اما واقعیت مسلم این است که نتانیاهو در آمریکا مسخره شد.

مهم تر این که شکست های نتانیاهو محدود به کنگره آمریکا نبوده و در داخل سرزمین های اشغالی نیز وی با اعتراض گسترده صهیونیست ها مواجه است. روز شنبه (16 اسفند) یعنی 10روز پیش از انتخابات پارلمانی در اسرائیل، حدود ۵۰ هزار نفر در میدان اصلی شهر تل‌آویو علیه نتانیاهو دست به تظاهرات زدند. ساکنان سرزمین های اشغالی در ۱۷ مارس (۲۶ اسفند) اعضای جدید پارلمان را انتخاب می‌کنند. رئیس سابق موساد در این تظاهرات گفت: اسرائیل تا کنون با چنین بحرانی در رهبری خود روبرو نبوده است.

"اسرائیل تغییر می‌خواهد".  این شعار ده ها هزار تظاهرات‌کننده‌ای بود که روز شنبه در خیابان‌های تل‌آویو علیه سیاست‌های بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم اسرائیل راهپیمایی کردند. تظاهرکنندگان همچنین شعارهایی مانند "بی‌بی‌! به خانه‌ات برگرد" و "نتانیاهو باید برود" سر دادند. "بی‌بی" نامی است که نتانیاهو با آن در اسرائیل خوانده می‌شود. مئیر داگان، رئیس پیشین سازمان اطلاعات و امنیت موساد سخنران این تظاهرات بود. وی در نطقی تند علیه نتانیاهو، اسرائیل را رژیمی "به بن‌بست رسیده و فاقد چشم‌انداز" دانست. او گفت: اسرائیل در بدترین بحران رهبری قرار دارد که ‌من می‌توانم از زمان تشکیل آن به یاد آورم.

نتانیاهو در چند سال اخیر شکست های سختی را متحمل شده است که تمام این شکست ها نتیجه سیاست های افراط گراینه وی در برابر مقاومت فلسطین و لبنان بوده است. وی با به راه انداختن جنگ 51 روز علیه مردم مظلوم و محصور غزه جنایت بزرگی را در سال گذشته میلادی مرتکب شد. پس از جنگ اخیر رژیم صهیوینیستی علیه غزه و به دلیل رفتار وحشیانه و تجاوزگرانه صهیونیست ها در کشتن کودکان و زنان و به تبع آن به رسمیت شناختن کشور فلسطین توسط برخی پارلمان های اروپایی مانند سوئد و نیز تحریم آکادمیک و اقتصادی رژیم صهیونیستی توسط برخی از کشورهای اروپایی، رابطه این رژیم با کشورهای مختلف جهان از جمله کشورهای اروپایی به شدت تحت تأثیر واقع شد، به طوری که بنیامین نتانیاهو در یک انزوای بین‌المللی قرار گرفته است. این انزوای بین الملل باعث شده است که قدرت مانور و چانه زنی اشغالگران صهیونیست در عرصه بین الملل تا حدودی محدود شود و این خود پیروزی بزرگی برای مقاومت فلسطین است.

از سوی دیگر رژیم اسرائیل در چند سال اخیر با کاهش رشد اقتصادی شدیدی مواجه شده است که این امر نارضایتی های گسترده اجتماعی زیادی را موجب شده است. این نارضایتی ها به ویژه در بخش مسکن شدیدتر بوده است به نحوی که چندین جوان صهیوینیست به علت فشار اقتصادی خودسوزی کرده اند.

بحران مالی رژیم صهیونیستی به حدی است که طی چند ماه گذشته مقامات صهیونیستی اقدام به تعطیلی نمایندگی‌های سیاسی و سفارتخانه‌های خود در کشورهای مختلف به علت عدم توان پرداخت حقوق کارکنان نموده و این امر موجب اعتراض گسترده نسبت به وزیر دارایی رژیم صهیونیستی گردید. فشارها و بحران‌های داخلی رژیم صهیوینیستی به همراه تنش‌های بین‌المللی موجب شده تا عده زیادی از کارشناسان شانس نتانیاهو برای رسیدن به کرسی قدرت در انتخابات آتی را بسیار اندک پیش‌بینی کنند و راه برون رفت رژیم صهیونیستی از این مخمصه را دشوار تلقی نمایند.

انتقادات از بنیامین نتانیاهو درحالی شدت یافته که شهرک‌نشینان اسرائیلی در 17 مارس (26 اسفند) برای شرکت در انتخابات سراسری راهی صندوق‌های رای خواهند شد و نتانیاهو قصد دارد برای چهارمین بار به عنوان نخست‌وزیر این رژیم انتخاب شود. نتایج نظرسنجی‌ها حاکی از رقابت شانه به شانه و نزدیک هرتزوگ و نتانیاهو در انتخابات است.

در واقع نتانیاهو با اتخاذ مواضع و سیاست های افراطی خود نه تنها در عرصه داخلی و بین المللی نتوانسته است کوچکترین موفقیتی به دست بیاورد، بلکه خود را به عنوان شخصیتی افراطی و تندرو به همگان معرفی کرده است. نتانیاهو در سال های اخیر سعی داشت با دامن زدن به مسئله ایران هراسی و بزرگ کردن تهدید هسته ایران برای خود متحدانی جدید جذب کند. در این راه وی از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و به مناسبت های مختلف ایران را کشوری دانست که به زودی به سلاح هسته ای دست خواهد یافت. این اظهار نظرهای نتانیاهو از سوی منتقدان به استهزا گرفته شد، چرا که وی نزدیک به دو دهه است که خطر ایران هسته ای را گوشزد می کند. در حالی که منتقدان وی می گویند که نه تنها ایران در این مدت به سمت بمب اتم حرکت نکرده است، بلکه با آژانس انرژی اتمی نیز همکاری داشته است.

در پایان باید تاکید کرد که اکنون دشمنان نتانیاهو دیگر محدود به عرصه بین الملل نیستند و مردم ساکن در سرزمین های اشغالی نیز به صف دشمنان وی پیوسته اند. هزاران جوان صهیونیست به دلیل سیاست های افراطی و جنگ طلبانه نتانیاهو برای رهایی از تهدیدات مقاومت فلسطین مهاجرت را انتخاب کرده اند و سرزمین های اشغالی روز به روز خالی از سکنه می شود. حال باید منتظر شکست های بعدی اسرائیل در سایه نتانیاهو بود. تظاهرات روز شنبه نشان داد که امنیت وجودی اسرائیل بیش از پیش مورد تهدید قرار گرفته است، اما این تهدید این بار از درون سرزمین های اشغالی است.

نویسنده : یوسف شفیعی

منبع : بصیرت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۲۳
امیر مهدوی



نوه امام خمینی (ره) اعتقاد راسخ به اصول و آرمانهای انقلاب و ولایت‌فقیه را از ویژگی های بارز حجت‌الاسلام احمد خمینی برشمرد و گفت: ایشان تا آخرین نفس سرسپرده ولایت فقیه بود.

به گزارش خبرگزاری مهر، حجت‌الاسلام سیدعلی خمینی در مراسم بیستمین سالگرد رحلت حجت الاسلام احمد خمینی( پدر خود ) در گلستان شهدای اصفهان با اشاره به ویژگی های این یادگار امام خمینی (ره) اظهار داشت: نخستین ویژگی مهم مرحوم حجت الاسلام احمد خمینی تربیت تحت نظارت امام خمینی (ره) و در دامان مادری از یک خاندان فرهنگی بود که تربیت در چنین خاندان بزرگی خود در ایجاد شخصیت والای ایشان نقش مهمی دارد.وی با بیان اینکه آن مرحوم همواره در مسیر انقلاب گام بر می داشت، افزود: در تمام مراحل پیش از انقلاب و پس از آن و چه در تبعید و یا در ایران حاج احمدآقا هیچ‌گاه امام خمینی (ره) را تنها نگذاشت و از این رو به خوبی مدافعان انقلاب و یا افرادی که در هر برهه های از زمان از آرمان های انقلاب رو برتافتند را می شناخت.نوه امام خمینی (ره) با اشاره به اینکه مرحوم حاج احمدآقا اعتقاد کامل به آرمان‌های امام داشته و تا آخرین نفس به ولایت فقیه پایبند بود، ابراز داشت: مرحوم سید احمد خمینی با تمام وجود به آرمان‌های انقلاب و امام اعتقاد راسخی داشت و تا آخر عمر خویش در مسیر انقلاب و ولایت حرکت کرد.

منبع : nokhbeh313.ir

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۳۷
امیر مهدوی

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با خبرگان، آخرین ارزیابی ها از مذاکرات هسته ای را در چند جمله کوتاه از باب روشنگری و بیدار باشی مطرح فرمودند.

1- تیم مذاکره کننده ای که رئیس جمهور انتخاب کرده اند خوب، امین، مورد قبول و دلسوزند

2- باید از سطحی نگری درباره چالشهای موجود بین ایران و آمریکا پرهیز کرد

3- مشکلات موجود بین ایران و آمریکا را باید ریشه یابی کرد و به راه حل منطقی رسید

4- من نگرانم، چون طرف مقابل حیله گر و اهل خدعه و نیرنگ است واز پشت خنجر می زند

5- آمریکاییها با حیله و فریب عمل می‌کنند این واقعیت ما را نگران می کند

6- نامه سناتورهای آمریکایی نهایت فروپاشی سیاسی از درون نظام آمریکاست.

7- مقامات جمهوری اسلامی کار خود را بلدند و می دانند اگر به توافقی هم برسیم چگونه عمل کنیم تا دولت آمریکا نتواند زیر آن بزند.

مخاطب این هفت بند در درجه اول دولت، تیم مذاکره کننده و در درجه بعدی مردم هستند. امروز ایران در مقطع حساسی در مناسبات خود با قدرتهای جهانی بویژه آمریکا به سر می برد. گفتگویی که در سوئیس تحت عنوان گفتگوهای هسته ای در جریان است در نوع خود در تاریخ دیپلماسی ایران بی سابقه است. جمهوری اسلامی ایران در آغاز انقلاب اسلامی با چنین چالشی روبه رو بود. قرارداد الجزایر محصول توافق ایران و آمریکا بود.آن زمان تیم ایران مهارت کافی برای گفتگوها نداشت. طرف ایرانی که با آمریکاییها گفتگو می کرد اصلا دیپلمات نبود؛ از حقوق بین الملل و چالشهای حقوقی،مالی، سیاسی ایران و آمریکا بی خبر بود. نتیجه توافقات این شد که ایران به همه تعهدات خود عمل کرد اما آمریکاییها به هیچ کدام از تعهدات خود عمل نکردند. مهارت دیپلماسی آمریکایی در حیله، فریب، نیرنگ و دروغگویی و از همه مهمتر بدعهدی است. گفتگو با چنین مخاطبی نیاز به ایمان بالا، آگاهی وسیع و تعهد به مطالبات ملت دارد.

الحمدالله پس از 36 سال که از عمر جمهوری اسلامی می گذرد در این مدت نظام توانسته است دیپلماتهای زبردست و ماهری را تربیت کند و برای این گفتگوها در نظر بگیرد. شهادت مقام معظم رهبری به سلامت تیم مذاکره کننده بویژه به صفت امین و دلسوز بودن، مقداری از نگرانیها و دلواپسی ها را کاهش می دهد.

اما همه این اطمینان بخشی ها نمی تواند ما را از نگرانی گزیده شدن دوباره از سوراخ دیپلماسی آمریکا برهاند.دولت باید مراقب باشد و ملت را از نگرانی برهاند.چه کسانی از پشت به ما خنجر زدند؟ بی تردید فتنه 88در تدارک سناریوی خنجر زنی از پشت به ملت ایران طراحی و عملیاتی شد. سران فتنه به کمک منافقین ، ضد انقلاب، بهائیان، سرویسهای جاسوسی دشمن و ... اقتدار و امنیت ملی را هدف قرار دادند و دشمن را در تجهیز خنجر از پشت زدن کمک کردند.

آنها اوباما و نتانیاهو را امیدوار کردند و نوید " تغییر از درون" را به دشمن دادند. سران فتنه وقتی با سد بیداری مردم و قیام تاریخی 9دی روبه رو شدند نمایندگان خود را به کنگره آمریکا فرستادند تا با تشدید تحریم ها پروژه فرودآوردن خنجر از پشت را عملیاتی کنند. قطعنامه 1929 در خرداد سال 89 محصول چنین خیانتی بود.

اکنون آمریکایی‌ها علی‌رغم اینکه هیچ نشانه ای ازحیات فتنه در داخل ندارند، هنوز ناامید نیستند که پسمانده های فتنه کاری ‌کنند. لذا آنها به دنبال خرید زمان هستند و الا توافق یک شبه عملی است و این همه کش و قوس لازم ندارد.

دولت و نخبگان باید نگرانی مقام معظم رهبری و مردم را از این باب رفع کنند . مراقبت های درونی امروز بیش از هر چیز مهم است.شوی نتانیاهو و نامه 47سناتور آمریکایی نوعی رونمایی از فریب جدید آمریکایی ها بود. تیم مذاکره کننده باید دشمن را با واقعیتهایی که خود بیان می کند بشناسد و از هر گونه خوش بینی و حسن ظن به دشمن پرهیز کند.

ما با دولتی داریم گفتگو می کنیم که از درون دچار فروپاشی سیاسی و اخلاقی است، با مشکلات زیادی در درون خود روبه روست، با متحدین جهانی خود درگیر است و بویژه با روسها تا یک جنگ هسته ای پیش رفته است.

بعید است با این بدعهدی آمریکایی ها و تزلزل در درون آنها به توافقی برسیم اما اگرافق روشنی برای توافق آن هم به دلیل صدق جمهوری اسلامی وجود داشته باشد باید همه تضمین های لازم برای رسیدن به یک توافق خوب راداشته باشیم.

محمدکاظم انبارلویی
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۱۲
امیر مهدوی

مردم ما به توفیق الهی، به هدایت الهی، به دستگیری الهی، مردم مؤمنی هستند؛ هم آگاه‌اند، هم مؤمن‌اند، هم حاضر در صحنه‌اند، پایه‌رکاب‌اند در هر جایی که لازم باشد. ماها باید خودمان را اصلاح کنیم. نخبگان و خواص سیاسی بایستی مراقب کار خودشان، حرف زدن خودشان باشند؛ این خطاب به همة نخبگان است، خطاب به یک طرفِ خاصی، جناح خاصی نیست. همه باید مراقب باشند. همه بدانند این ملت، یک ملت یکپارچه است. احساسات این طرف را علیه آن طرف تحریک کنند، آن یکی بیاید احساسات این طرف را علیه آن طرف تحریک کند، اینها راه به جایی نمی‌برد. وقتی شما متحد بودید، وقتی شما همدل بودید، وقتی شما احساس و ابراز اعتماد به کشورتان و نظامتان کردید، آن وقت این وسوسه‌های خنّاسان بین‌المللی، این سیاستمداران ظالم، مداخله‌گر، دور از انسانیت، دیگر اثری نخواهد کرد.(226)

Image result for ‫امام خمینی وامام خامنه ای‬‎


اصلاح الگوی مصرف، یکی از ارکان رفاه و رونق زندگی عمومی
همّت مضاعف و کار مضاعف در استفادة بهینه از منابع موجود کشور و امکاناتى که وجود دارد. از همة آن چیزهایى که می‌تواند براى سازندگى کشور در دورانهاى آینده مورد استفاده قرار بگیرد، یا زندگى عمومى مردم را رفاه و رونق ببخشد، باید حداکثر استفاده بشود؛ یعنى همان چیزى که یکى از ارکانش اصلاح الگوى مصرف است. از آب در کشور استفادة بهینه بشود. ما امروز از آب در کشور استفادة بهینه نمی‌کنیم. سال گذشته که بنده مسئله اصلاح الگوى مصرف را مطرح کردم، پژوهشگران کشورمان تحقیق کردند، به ما اطلاع دادند که اگر آبى که در کشور مصرف می‌شود، ده درصد آن صرفه‌جویى شود، این ده درصد به قدر تمام استفاده‌اى است که امروز براى شُرب خانگى و براى صنعت مورد استفاده قرار می‌گیرد. امروز 90 درصد آب کشور در بخشهاى کشاورزى مصرف می‌شود- مصرف غلط، مصرف اسراف‌آمیز - 10 درصد دیگر براى آب شُرب و براى صنعت و براى مصارف گوناگون به کار می‌رود. یعنى اگر در کار کشاورزى ما 10 درصد صرفه‌جویى کنیم، مقدار مصرف شُرب و صنعت و امثال اینها به دو برابر خواهد رسید؛ این‌قدر مسئله مهم است. مسئله مصرف برق و مصرف حاملهاى انرژى - بنزین، گازوئیل - هم مهم است. این لایحة هدفمند کردن یارانه‌ها که مطرح شده است، ناظر به این مسائل است؛ لایحة بسیار مهمى است.(220)
اصلاح مصرف و پرهیز از اسراف
البته محدودیتهایی هم داریم. من در شیراز اشاره کردم: اگر ما اسراف نکنیم، می‌توانیم نیاز کشور را برآورده کنیم. یکی از چیزهایی که ما در این کشور نتوانستیم بر خودمان فائق بیاییم و اصلاح کنیم، مسئله اسراف است و یکی از موارد اسراف، اسراف در آب است، اتفاقا کشور ما جزوِ مناطقی است که از لحاظ آب آن‌چنان غنی نیست، اما درصورتی‌که اسراف نکنیم و روش کار را آن‌چنان که عاقلانه و درست است، در پیش بگیریم، با همین آب موجود می‌توانیم نیاز کشور را برآورده کنیم. اینها وظایف همة مردم ایران است و دولت اسلامی موظّف است که با ترتیب صحیح و با برنامة درست، از این آمادگی ملت ایران استفاده کند و ان‎شاءالله یکی پس از دیگری مشکلات را برطرف کنند.(221)
اصلاح شبکه‌های آبرسانی
این صرفه‌جویى‌اى که لازم است، از تولید تا مصرف، تا بازیافت، آب را صرفه‌جویى کنیم؛ یعنى از سدهایمان صیانت کنیم، شبکه‌هاى آبرسانى را اصلاح کنیم، آبیارى‌هاى با صرفة در کشاورزى را آموزش بدهیم که چه جورى آبیارى بشود. البته این کارها خوشبختانه در این سالها به میزان زیادى انجام گرفته، اما این کافى نیست، باید توسعه پیدا کند. زمینه‌سازى کنیم براى کاهش مصرف آب خانگى. این‌که گفته می‌شود از کسانى که مصرف زیاد دارند، مالیات بیشترى گرفته شود، یارانة کمترى به آنها داده شود، حرف بسیار معقولى است، حرف خوبى است. آن کسانى که مصرف کمى دارند، از کمکهاى دولتى، از کمکهاى عمومى بهره‌مند شوند. بعضیها هستند به قدرى کم آب مصرف می‌کنند که اگر دولت از آنها پول آب را هم نگیرد، مانعى ندارد. بعضی‌ها ده برابر آنها، بیست برابر آنها آب مصرف می‌کنند؛ خوب، اینها بایستى هزینة بیشترى بدهند.(222)
صرف پول در سرمایه‌گذاری‌ها، از مصادیق اصلاح الگوی مصرف
همّت مضاعف و کار مضاعف در سرمایه‌گذارى، در کارآفرینى. بسیارى از کسانى که سرمایه دارند، پول دارند، درآمدهاى کلانى دارند، نمی‌دانند این درآمدها را چگونه باید صرف کنند. این‌جا هم باز همان اصلاح الگوى مصرف خود را نشان می‌دهد. پول را به جاى سرمایه‌گذارى تولیدى، صرف تجمّلات می‌کنند؛ سفرهاى خارجى بیهوده، بى‌ثمر، پرخرج و احیانا فسادآور، بهانه براى تغییر وسایل خانه، وسایل زندگى؛ این چیزها یک حرکت مُسرفانه است نسبت به ثروت. می‌شود پول را، درآمد را سرمایه‌گذارى کرد. امروز وسایل این کار فراهم است. با فعال شدن بورسهایى که در کشور هست، می‌توان سرمایه‌گذارى کرد. همه می‌توانند آنچه را که دارند، در سرمایه‌گذارى‌ها دخالت بدهند.(223)
نکات تصریحی فصل دهم
الگوی مصرف فعلی غلط است و بایستی اصلاح شود و از اسراف و تبذیر، پرهیز گردد. صرفه‌جویی، خط اصلی در اصلاح الگوی مصرف است و آن درست و بجا مصرف کردن است. باید اموال و امکانات را اثرگذار و کارآمد و ثمربخش مصرف کرد.
اسراف هم لطمة اقتصادی و هم لطمة فرهنگی می‌زند. اصلاح الگوی مصرف یک برنامه دراز مدت است که تمامی مردم و مسئولان، دانشگاهها و حوزه‌های علمیه باید در آن تلاش کنند.تنظیم برنامه‌ها براساس سیاستهای کلان ابلاغ شده، الگوی مصرف را اصلاح می‌کند. برای رسیدن به رفاه و رونق زندگی عمومی بایستی الگوی مصرف را اصلاح و از اسراف پرهیز کرد.
اصلاح شبکه‌های آبرسانی، صرف پول در سرمایه‌گذاریها و کارآفرینی، از جمله اصلاحات در الگوی مصرف‌اند.
فصل یازدهم اصلاحات در حوزة دولت، مسئولان و نخبگان جمهوری اسلامی
اشاره
مسئولان نظام با شناخت ضعفها و اشکالات کار، بیشترین نقش و تأثیر را در اصلاح امور جامعه به عهده دارند. در سیاست‌گذاری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و اقدامات، این نخبگان و مسئولان حوزه‌های مختلف جامعه هستند که بایستی اصلاحات و جهت درست آن را تشخیص داده و اِعمال کنند.
نخبگان و مسئولان بایستی خود به صلاح رسیده باشند. حداقل در حوزه مسئولیتی که به عهده دارند و آن‌گاه درصدد اصلاح امور مرتبط برآیند. ولیِّ‌فقیه که نظارت عالی بر حرکت جامعه به سوی اهداف عالی انقلاب اسلامی دارد، تذکرهای لازم را به نخبگان و مسئولان، چه بطور خصوصی و چه گاه به صورت عمومی، مطرح می‌کنند. گاه نیز براساس وظایف، اقدامات لازم را انجام می‌دهند. امّا بطور طبیعی و براساس وظایف تعریف شده، این نخبگان و مسئولان دوایر و ادارات و وزارتخانه‌های مختلف هستند که بایستی منشأ اصلاحات انقلابی و اسلامی در حوزة کاری خود باشند.
هر کس هر جا مسئولیت دارد بایستی همّتش اصلاح امور همان مسئولیت باشد. در بین مسئولیتها، بعضی حوزه‌ها مهمترند و باید در اصلاح آنها جدیّت بیشتری داشت؛ مثل وزارت امورخارجه که به پیشانی انقلاب اسلامی است.
برنامه‌های پنج ساله و سند چشم‌انداز بیست سالة نظام، جهت‌گیریهای کلی و مقطعی و مواردی که باید اصلاح شوند و سمت و سوی این اصلاحات را بخوبی نشان می‌دهد. پایبندی و اقدام در چارچوب این برنامه‌ها و سند، راه را برای رسیدن سریع به اصلاحات واقعی هموار می‌کند.
حد و نحوة تذکّر ولیّ‌فقیه به مسئولان، برای رفع اشکالات
من به بخشى از دستگاههاى اجرایى و بعضى از مدیریتها اعتراض دارم و به آنها ایراد مى‌گیرم. لزومى هم ندارد که آن ایراد و اعتراض، در مقابل چشم مردم و با اطلاع افکار عمومى باشد. تا آن‌جایى که مى‌شود مسئولان و مدیران را وادار و تشویق به کار کرد و اشکالات کار آنها را اصلاح نمود، این تذکرات و هشدارها به آنها داده مى‌شود. البته اگر یک‌وقت انسان در مورد مسئولى به جایى برسد که ببیند این مسئول نمى‌تواند، آن بحث دیگرى است؛ اما مسئولان مشغول کارند و کارهاى خوبى هم انجام مى‌گیرد. در این خلال، برخى از اقدامات، زحمات مسئولان را از بین مى‌برد؛ جلو این اقدامات هم باید گرفته شود. مسئله گرانیهاى پى‌درپى در هفته‌هاى گذشته، یکى از همینهاست. یکى از چیزهایى که یقیناً در سیاستهاى دولت و مسئولان نمى‌گنجد، همین سلسلة گرانیهاست. من مى‌دانم مسئولان اجرایى هم از پیش آمدن چنین وضعى ناراحت‌اند. بایستى دنبال کنند، جدّیت کنند، ما هم سفارش کرده‌ایم. رئیس جمهور محترم، رئیس محترم قوّة قضائیه و دیگر مسئولان، اظهار نگرانى کرده‌اند و اهتمام ورزیده‌اند و ما هم از آنها خواسته‌ایم مسائل را دنبال کنند، ببینند به کجا منتهى مى‌شود. مراکز گوناگونى مجوّز بالا بردن قیمت کالاها و خدمات را به دست مى‌آورند، فقط به بخش خودشان نگاه مى‌کنند و مسائل کلى کشور را ندیده مى‌گیرند؛ نتیجه این مى‌شود. لازم است اِشراف و نظارت بیشترى صورت گیرد. اشکالات وجود دارد، اما در مقابل کارهاى بزرگ و مثبتى که در این کشور مى‌شود، این اشکالات نمى‌تواند کفة منفى را سنگین کند. خیلى کار انجام مى‌گیرد و به فضل پروردگار خیلى کار هم انجام خواهد گرفت.(224)
ضرورت اصلاح نخبگان و مسئولان
ما خود اوّلین مخاطبان این بیان هستیم که وظایف سنگینى هم داریم. پیغمبر فرمود: «لا تصلح عوام هذه الامة الا بخواصها»؛ اصلاح تودة مردم، به‌اصلاح زبدگان و نخبگان هر کشور و جامعه بستگى دارد. از پیغمبر پرسیدند زبدگان چه کسانى هستند- «قیل یا رسول الله و ما خواص امتک؟»- فرمود: «خواص امتى العلماء و الأمراء»؛ دانشمندان، روشنفکران، آگاهان، امرا و زمامداران، خواص و نخبگان امّت‌اند.(225)
 اصلاحِ مسئولان و نخبه‌ها
مردم ما به توفیق الهی، به هدایت الهی، به دستگیری الهی، مردم مؤمنی هستند؛ هم آگاه‌اند، هم مؤمن‌اند، هم حاضر در صحنه‌اند، پایه‌رکاب‌اند در هر جایی که لازم باشد. ماها باید خودمان را اصلاح کنیم. نخبگان و خواص سیاسی بایستی مراقب کار خودشان، حرف زدن خودشان باشند؛ این خطاب به همة نخبگان است، خطاب به یک طرفِ خاصی، جناح خاصی نیست. همه باید مراقب باشند. همه بدانند این ملت، یک ملت یکپارچه است. احساسات این طرف را علیه آن طرف تحریک کنند، آن یکی بیاید احساسات این طرف را علیه آن طرف تحریک کند، اینها راه به جایی نمی‌برد. وقتی شما متحد بودید، وقتی شما همدل بودید، وقتی شما احساس و ابراز اعتماد به کشورتان و نظامتان کردید، آن وقت این وسوسه‌های خنّاسان بین‌المللی، این سیاستمداران ظالم، مداخله‌گر، دور از انسانیت، دیگر اثری نخواهد کرد.(226)

منبع : nokhbeh313.ir

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۴۵
امیر مهدوی

آنچه ما از مجموع معارف قرآنی استفاده می‌کنیم و درمی‌یابیم، این است که مطالبه اسلام از مسلمین، ایجاد نظام اسلامی به‌نحو کامل است؛ مطالبه اسلام، تحقّق کامل دین اسلام است. این آن چیزی است که انسان در مجموع آن را احساس می‌کند.
اعضای مجلس خبرگان رهبری پس از پایان هفدهمین اجلاس مجلس خبرگان(۱)پنجشنبه با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند. متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای در این دیدار به شرح زیر است :

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌
والحمدلله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّه‌الله فی الأرضین.
خوشامد عرض می‌کنم به آقایان محترم. علاوه‌ بر مزایایی که جناب آقای یزدی - رئیس محترم مجلس خبرگان - بیان فرمودند، (۲) یک مزیّت دیگری هم وجود دارد که آن مخصوص بنده است و آن اینکه ما در این اجلاس‌ها، برادران عزیز و آقایان محترم را از نزدیک زیارت می‌کنم؛ این هم برای ما یک فرصتی است و از خداوند متعال می‌خواهیم که شما را - همه‌ آقایان را، دوستان را - موفّق بدارد که این وظایف سنگینی که بر عهده‌ همه‌ ما است، ان‌شاءالله به بهترین وجهی انجام بگیرد.

انتخاب مناسب و بجای آیت‌الله یزدی
من اوّلاً تبریک عرض می‌کنم به جناب آقای یزدی به‌خاطر احراز مسئولیّت ریاست این جلسه. خب، شخصیّت ایشان، سوابق ایشان، لواحق ایشان، همه اینها چیزهایی است که این انتخاب را انتخاب مناسب و بجایی نشان می‌دهد. ان‌شاءالله که ایشان از لحاظ مزاجی و آمادگی‌های گوناگون، خداوند کمکشان کند و بتوانند به وظایفشان عمل کنند. یاد مرحوم آقای مهدوی(۳) (رضوان الله علیه) را هم گرامی می‌داریم. ایشان شخصیّت برجسته‌ای بودند و حقّاً وجود مرحوم آقای مهدوی در دوران طولانی بعد از پیروزی انقلاب - علاوه بر مجاهدتشان قبل از پیروزی - یک وجود اثرگذار و مظهر یک روحانی فعّال و عالم عامل بود. امیدواریم که خداوند متعال ایشان را جزای اوفی‌ عنایت کند و از رحمت و مغفرت خودش ایشان را برخوردار کند.
بحمدالله این جلسه‌ اجلاس آقایان که در آن انتخابات داخلی انجام گرفت - آن‌طوری که به من گزارش کردند - اجلاس بسیار متین و در واقع الگو برای دستگاه‌هایی [بود] که این‌جور انتخاباتها را انجام می‌دهند؛ با متانت کامل و بدون این حرفها و چیزهایی که معمولاً در جلساتِ یارگیری و انتخاباتی پیش می‌‌آید، بحمدالله کار بزرگی را انجام دادید.
مطالبه ایجاد نظام اسلامی به نحو کامل
به‌مناسبت اوضاعی که در منطقه ما حاکم است و بلکه اوضاعی که در جهان حاکم است و چالشی که میان جمهوری اسلامی و چند دولت متکبّر و مستکبر بر سرِ قضایای مختلف - چه قضیّه هسته‌ای و چه بقیّه‌ قضایا - در جریان است و همچنین به‌مناسبت بحثهای اقتصادی‌ای که در داخل کشور هست و تلاشی که مسئولان مختلف هرکدام به‌نحوی برای تحقّق مقاصد اسلامی و منافع مردم انجام می‌دهند، و سرانجام به‌مناسبت مسئله‌ اسلام‌هراسی‌ای که امروز یکی از پدیده‌های رایج دنیای استکبار و دنیای غرب است - مجموع این مطالب - به‌نظر رسید که این موضوع را مطرح کنیم که آنچه ما از مجموع معارف قرآنی استفاده می‌کنیم و درمی‌یابیم، این است که مطالبه اسلام از مسلمین، ایجاد نظام اسلامی به‌نحو کامل است؛ مطالبه اسلام، تحقّق کامل دین اسلام است. این آن چیزی است که انسان در مجموع آن را احساس می‌کند.
دین حداقلی از نظر اسلام قابل قبول نیست
دین حدّاقلّی و اکتفای به حدّاقل‌ها، از نظر اسلام قابل قبول نیست؛ ما در معارف خودمان چیزی به‌عنوان دین حدّاقلّی نداریم، بلکه در قرآن کریم در موارد متعدّدی اکتفای به بعضی از تعالیم دینی دون(۴) بعضی، مذمّت شده است؛ «اَلَّذینَ جَعَلُوا القُرءانَ عِضین» (۵) یا آیه شریفه «وَ یَقولونَ نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعض» (۶) که مربوط به منافقین است، اشاره‌ به همین است. حتّی برخی از بخش‌های دین که خیلی برجسته است - مثل اقامه‌ قسط - هم کافی نیست که انسان دل خود را خوش کند که ما حالا دنبال اقامه‌ قسطیم و اقامه قسط خواهیم کرد، پس اسلام تحقّق پیدا کرد؛ نه، این نیست. بله مسلّماً اقامه قسط در جامعه، یک قلم مهم است. از این آیه‌ شریفه در سوره‌ مبارکه‌ حدید، لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبِیِّنت وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتبَ وَ المیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط(۷) این‌جور به‌نظر می‌رسد در بادی(۸) امر، که هدف از ارسال رسل و انزال کتب و معارف الهی، اقامه‌ قسط است که حالا این جمله‌ «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط» را هرجور معنا کنیم - چه به این معنا بگیریم که «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط» یعنی «لِیُقیمَ النّاسُ القِسطَ» که مثلاً «باء» را «باء تعدیه» بگیریم، که این وظیفه مردم است که در محیط زندگی خودشان اقامه قسط کنند؛ یا نه، «باء تسبیب» که «لِیَقومَ النّاسُ بِسَبَبِ القِسط»، یعنی با قسط با مردم [رفتار کنیم]؛ هرکدام از این دو معنا یا معانیِ احتمالیِ دیگری که وجود دارد، اگر در نظر گرفته بشود - اهمّیّت اقامه قسط را در جامعه روشن می‌کند. لکن این بدین معنا نیست که شارع مقدّس از ما قبول می‌کند که ما مثلاً اکتفا کنیم به اقامه‌ قسط و همه همّت خودمان را بگذاریم برای اینکه اقامه قسط بشود، ولو برخی از احکام دیگر اسلام - مثلاً - مورد بی‌توجّهی قرار بگیرد؛ نه، آیه‌ شریفه می‌فرماید که «اَلَّذینَ اِن مَکَّنّهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصّلوةَ وَ ءاتَوُا الزَّکوةَ وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَر».(۹) یعنی انتظاری که خدای متعال از متمکّنین در ارض دارد، اینها است که اوّلش «اَقامُوا الصّلوة» بعد «وَ ءاتَوُا الزَّکوةَ وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَرِ وَ للهِ‌ عاقِبَةُ الاُمور» (۱۰)[است]. این‌جور نیست که اگر ما به قسط توجّه می‌کنیم، حق داشته باشیم که از اقامه‌ صلات و اهمّیّت دادن به صلات یا به زکات یا به امر به معروف و نهی از منکر غفلت کنیم، بلکه «اَنِ اعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطّاغوت» (۱۱) - که چندین بار این لفظ و این مضمون در قرآن تکرار شده - نشان می‌دهد که اصلاً خدای متعال پیغمبران را فرستاد برای توحید، برای اجتناب از طاغوت، برای عبودیّت خداوند؛ اساس کار این است. یا وصیّتی که خدای متعال در آن آیه‌ شریفه سوره شوری، به نوح و به ابراهیم و به موسی‌ و به بقیّه کرده است: اَن اَقیمُوا الدّین؛ (۱۲) آنکه مورد نظر است، اقامه دین است؛ یعنی همه دین را باید اقامه کرد؛ وَ لاتَتَفَرَّقوا فیهِ کَبُرَ عَلَی المُشرِکینَ ماتَدعوهُم اِلَیهِ اللهُ یَجتَبی اِلَیهِ مَن یَشآءُ وَ یَهدی اِلَیهِ مَن یُنیب؛ (۱۳) یعنی همه دین - همه اجزا و همه ارکان دین - مورد توجّه است، و معارض اصلی هم در مقابل این حرکت و این رویکرد - یعنی اقامه دین بتمامه، بجمیع اجزائه، بکلّه - عبارتند از قلدرهای عالم، مستکبران عالم؛ کَبُرَ عَلَی المُشرِکینَ ما تَدعوهُم اِلَیه؛ (۱۴) آنچه تو به آن دعوت می‌کنی، برای مشرکین‌[گران است]؛ یا در آیه‌ شریفه در اوّل سوره مبارکه احزاب؛ یاَیُّهَاالنَّبِیُّ اتَّقِ اللهَ وَ لا تُطِعِ الکفِرینَ و المنِفقینَ اِنَّ اللهَ کانَ عَلیمًا حَکیمًا؛ (۱۵) یعنی هم علیم است خدای متعال که احاطه‌ علمی دارد به تمام اجزا و ذرّات عالم و سازوکار زندگی ذرّات، و هم حکیم است؛ با حکمت، راه تو را در این مجموعه مشخّص کرده و باید دنبال کنی. وَ اتَّبِع ما یوحی‌ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ اِنَّ اللهَ کانَ بِما تَعمَلونَ خَبیرًا * وَ تَوَکَّل عَلَی اللهِ و کَفی‌ بِاللهِ وَکیلًا؛ (۱۶) در مقابله‌ی با این حرکت تو، دشمنی وجود خواهد داشت. بنابراین [قضیّه] این است.
در نظام اسلامی باید صورت و سیرت اسلام حفظ شود
نظام اسلامی که ما مدّعی آن هستیم و دنبال آن هستیم - حالا نظام اسلامی به‌معنا مجموعه‌ ظرفیّت‌هایی است در کشور که حرکت عمومی مردم را و مسئولین را شکل می‌دهد؛ به این می‌گوییم نظام؛ همه ظرفیّت‌هایی که موجب حرکت عمومی مردم و مسئولین می‌شود، مجموع اینها، نظام اسلامی است - وقتی این نظام واقعاً اسلامی است که در آن همه اجزای اسلام محفوظ باشد و صورت و سیرت اسلام در آن حفظ بشود. صورت اسلام، همین حرف‌های ما و اظهارات ما و کارهایی که می‌کنیم و این ظواهر امر است؛ سیرت اسلام، این است که ما یک هدفی را، یک آرمانی را، یک سرمنزلی را در نظر بگیریم و تعریف کنیم و برای رسیدن به آن سرمنزل، برنامه‌ریزی کامل کنیم، و در این راه عمل کنیم، حرکت کنیم، با همه وجود راه بیفتیم؛ آن‌وقت در آن صورت، سیرت اسلامی هم، هم، محفوظ خواهد ماند، هم رو به کمال خواهد رفت؛ یعنی در یک حد هم متوقّف نمی‌ماند؛ خب، این برنامه‌ای است که ما برای رسیدن به آن اهداف، به آن احتیاج داریم.
تغییر رفتار با تغییر نظامهیچ تفاوتی ندارد
آنچه ما امروز در زبان مستکبرین و مخالفین نظام اسلامی و مشخّصاً جمهوری اسلامی مشاهده می‌کنیم که با «تغییر رفتار» از آن یاد می‌کنند - گاهی می‌گویند ما تغییر نظام را نمی‌خواهیم، تغییر رفتار را می‌خواهیم - [همین است]. تغییر رفتار با تغییر نظام هیچ تفاوتی ندارد؛ درست همان است؛ یعنی تغییر آن سیرت اسلامی؛ این معنای تغییر رفتار است. تغییر رفتار یعنی شما از آن چیزهایی که از لوازم قطعی و حتمی حرکت به آن سرمنزل است، دست بردارید؛ از آن کوتاه بیایید و نسبت به آن، اهتمام خودتان را از دست بدهید؛ این معنای تغییر رفتار است؛ یعنی همان چیزی که گاهی از آن در برخی از گفته‌ها و نوشته‌ها تعبیر می‌شود به دین حدّاقلّی؛ یعنی کاستن از آرمانها که به‌معنای نابودی سیرت دین است. این دین حدّاقلّی یعنی در واقع دین را حذف کردن.
حالا در چنین وضعیّتی هدف ما این است و خطّ مشی قطعی ما باید این باشد که دنبال اسلامِ تمام و کامل باشیم؛ یعنی دنبال این باشیم که واقعاً تا آنجایی که در قدرت ما است تلاش کنیم - حالا خدای متعال بیش از آنچه در توان ما و در قدرت ما است، از ما توقّع نمی‌کند - امّا تلاش ما این باشد و هدف‌گذاری ما این باشد که همه اسلام - اسلام به کامله، بتمامه - در جامعه ما تحقّق پیدا کند. وقتی هدف این شد، فوراً یک مسئله‌ای پیش می‌‌آید و آن مسئله‌ «اسلام‌هراسی» است که امروز در دنیا رایج است. به‌نظر من در برابر پدیده اسلام‌هراسی مطلقاً نباید منفعل شد؛ بله، اسلام‌هراسی وجود دارد؛ عدّه‌ای دارند مردم را، جوامع را، جوانان را، اذهان را از اسلام می‌ترسانند؛ اینها چه کسانی هستند؟ درست که مسئله را می‌شکافیم و در مسئله دقّت می‌کنیم، می‌‌بینیم که اینها همان اقلّیّت قلدر و زیاده‌خواهی هستند که از حاکمیّت اسلام می‌ترسند؛ از اسلام سیاسی می‌ترسند؛ از حضور اسلام در متن زندگی جوامع می‌ترسند؛ علّت ترسشان هم این است که منافع آنها لطمه خواهد خورد. اسلام‌هراسی در واقع ترجمه‌ هراس و سراسیمگی قدرتها در مقابل اسلام است؛ واقع قضیّه این است. یعنی شما اینجا زحمت کشیدید، ملّت ایران تلاش کردند، زحمت کشیدند، مجاهدت کردند، نظام اسلامی را سرِ کار آوردند و این نظام اسلامی را تثبیت کردند، پایه‌اش را محکم کردند، آن را در مقابل حوادث گوناگون مصونیّت و ایمنی دادند و روزبه‌روز قوی کردند؛ این، قلدرهای دنیا را می‌ترساند. اسلام‌هراسی‌ای که امروز وجود دارد، در واقع انعکاس و بازتاب دغدغه‌ آنها است، سراسیمگی آنها است؛ نشان می‌دهد که شما پیش رفتید؛ نشان می‌دهد که اسلام توانسته است حرکت خود را به‌طور موفّق تا اینجا پیش ببرد.
اسلام‌هراسی نتیجه عکس می‌دهد
و البتّه علی‌رغم آنها، این حرکت آنها علیه اسلام و تلاش آنها برای اسلام‌هراسی، نتیجه‌ی عکس خواهد داد؛ به این معنا که اسلام را در کانون پرسش جوانها قرار می‌دهد؛ یعنی اگر به مردم معمولی دنیا یک تلنگری زده شود، یک توجّهی به آنها داده شود، اینها ناگهان به فکر می‌‌افتند که علّت اینکه این‌قدر اسلام در این مطبوعات صهیونیستی، در این شبکه‌های تلویزیونیِ وابسته به محافل قدرتمند و دارای زر و زور مورد تهاجم قرار می‌گیرد چیست؟ این خود زمینه‌ یک پرسش است و این پرسش به نظر ما برکاتی دارد و می‌تواند این تهدید را تبدیل به فرصت کند.
باید اسلام ناب را مطرح کنیم
ما بایستی تلاش کنیم، یعنی در نظام جمهوری اسلامی، کار بزرگ و مهم این است که ما همه - هر کسی در هر نقطه‌ای قرار دارد که توانی در این زمینه دارد - باید تلاشمان این باشد که اسلام ناب را مطرح کنیم، اسلامِ طرفدار مظلوم و ضدّ ظالم را در دنیا مطرح کنیم. همان جوانی که در اروپا است، یا در آمریکا است، یا در مناطق خیلی دوردست است، از این خصوصیّت مبتهج می‌شود، به هیجان می‌‌آید که معلوم بشود اسلام عبارت است از نیرویی، انگیزه‌ای، فکری که علیه ظالمین و ستمگران و به نفع مظلومین حرکت می‌کند، برنامه دارد و این را وظیفه خودش می‌داند. اسلامِ طر‌فدار عقلانیّت، اسلامِ فلسفه‌های عمیق، اسلامِ تفکّر، اسلامی که در قرآن این‌همه به عقل و فکر و لبّ(۱۷) و مانند اینها اهمّیّت داده شده را معرّفی کنیم؛ اسلامِ طرفدار عقلانیّت و ضدّ قشری‌گری، ضدّ تحجّر، ضدّ اسیر اوهام و تخیّلات خود شدن - که کسانی به نام اسلام این چیزها را دارند - اسلام ناب را نشان بدهیم، بگوییم اسلام، این است؛ اسلامِ متعهّد در برابر لاابالی‌گری. بله، امروز دستگاه‌های فراوانی جوانها را به بی‌مبالاتی، به لاابالی‌گری، به لاقیدی در امور گوناگون سوق می‌دهند. خب، اسلامی که انسان را متعهّد دانسته، او را متعهّد می‌خواهد و می‌طلبد؛ اسلامِ حاضر در متن زندگی، در برابر اسلام سکولار! اسلام سکولار شبیه مسیحیّت سکولار است که می‌رود در گوشه‌ کلیسا، خودش را زندانی می‌کند و در محیط واقعی زندگی هیچ حضوری ندارد؛ اسلام سکولار هم همین‌جور است؛ کسانی هستند امروز دعوت می‌کنند به اسلام منزوی؛ اسلامی که هیچ کاری به کار زندگی مردم ندارد؛ مردم را به یک عبادتی، به یک چیزی گوشه‌ مسجد یا گوشه‌ خانه‌ها فرامی‌خواند. اسلامِ واردِ در متن زندگی را معرّفی کنیم؛ اسلامِ رحمت به ضعفا؛ اسلامِ جهاد و مبارزه‌ با مستکبران. به نظر من این یک وظیفه‌ای است که به‌عهده‌ همه است؛ دستگاه‌های تبلیغاتی ما، دستگاه‌های علمی ما، حوزه‌های علمیّه‌ ما باید این هدف را دنبال بکنند. اینکه امروز اسلام را آماج حملات خودشان قرار داده‌اند [به‌خاطر این است]؛ آن کسانی هم که آماج قرار داده‌اند، مشخّص است چه کسانی هستند و چه دستگاه‌هایی و چه جریان‌هایی هستند؛ مشخّص است؛ اینها وابسته‌ به یک مجموعه‌ قدرتمندِ زر و زور سیاسی و اقتصادیِ غالباً صهیونیست یهودی، و اگر صهیونیست یهودی هم نیستند صهیونیست غیر یهودی - که امروز در دنیا صهیونیست‌های غیر یهودی داریم - هستند. در مقابل اینها ما از این فرصت استفاده کنیم و این سؤال را مطرح کنیم در ذهن مردم دنیا و در ذهن جوانها که فکر کنید، ببینید چرا به اسلام این‌همه حمله می‌کنند؛ آن‌وقت اسلامِ واقعی را در اختیار اینها بگذاریم.
به نظر بنده اگر ما مجموعه روحانیّون و اهل علم و کسانی که در مسائل دینی کار می‌کنند، در همه مسائل خودمان این را هدف قرار بدهیم یعنی تحقّق اسلام بکامله و مقابله‌ با دشمنی‌ها با این شکل، موفّقیّت‌های زیادی خواهیم داشت.
خودداری از سطحی‌نگری در چالش‌های جهانی
چالش‌های جهانی هم داریم؛ به نظر من از سطحی‌نگری در چالش‌های جهانی بایستی خودداری کرد. ما امروز با آمریکا چالش داریم، با بعضی از کشورهای اروپایی چالش داریم؛ حالا امروز موضوع چالش به‌طور آشکار و نمایان، مسئله‌ هسته‌ای است؛ مسائل گوناگون دیگر هم هست که مایه‌ چالش بین ما و اینها است؛ نگاه کنیم ببینیم این چالش از چه چیزی ناشی می‌شود؛ یعنی ریشه‌ها را بفهمیم و از سطحی‌نگری پرهیز کنیم.
 وابستگی به نفت؛ دلیل آسیب‌ها
و مشکلاتی را هم که متوجّه ما می‌شود درست بشکافیم. حالا مثلاً فرض بفرمایید ما از تحریم صدمه دیدیم و آسیب‌هایی از تحریم به اقتصاد ما، به مسائل گوناگون ما وارد شده است؛ این آسیب‌ها ناشی از چیست؟ انسان اگرچنانچه درست موشکافی کند، می‌بیند این آسیب‌ها بیشتر ناشی از وابستگی ما به نفت است مثلاً؛ یا بیشتر ناشی از عدم حضور مردم در متن می‌دان اقتصادی است، [یعنی] دولتی کردن اقتصاد؛ بیشتر ناشی از اینها است. اگر ما نگاه کنیم و عامل اصلی را بشناسیم و آن عامل اصلی را به‌نحوی علاج کنیم، تحریم یا بی‌اثر خواهد شد یا کم‌اثر خواهد شد. اینکه دشمن می‌تواند ما را تحریم کند و مثلاً دست روی نفت ما بگذارد و این ما را آزار می‌دهد، به‌خاطر این است که ما نفت را در زندگی خودمان و در اقتصاد خودمان عمده کرده‌ایم؛ اینکه وقتی با دولت برخورد می‌کند، دستگاه‌های گوناگون دولتی مورد تحریم قرار می‌گیرند، به‌خاطر این است که این دستگاه‌ها متعلّق به دولتند. ما می‌توانستیم در عرصه‌ی اقتصادی، دستهای گوناگون مردمی را وارد بکنیم. آن اشتباهاتی که کردیم در اوایل انقلاب که همین‌طور اصرار کردیم بر اینکه همه‌چیز بایست متعلّق و در اختیار دولت باشد و چیزهای جزئیِ کوچک زندگی را هم ما سپردیم به دولت، خب نتیجه‌اش همین چیزها است؛ اینها را بایستی علاج کرد.
به نظر ما اگر این‌جور فکر کنیم و این‌جور حرکت بکنیم، مشکلات حل خواهد شد؛ یعنی ما در مشکلات، وابسته‌ به عطف محبّت طرف مقابل نخواهیم بود؛ می‌توانیم واقعاً خودمان تأثیر بگذاریم بر فضای چالشی که بین ما و دشمنان ما و مستکبرین وجود دارد؛ از جمله همین مذاکراتی که حالا جاری است. فعلاً مذاکراتی که بر فعّالیّت‌های دیپلماسی ما و فعّالیّت‌های سیاست خارجی ما بیشتر سایه افکنده، مذاکرات مربوط به مسائل هسته‌ای است. همین حرف، همین معیار، همین منطق، در این مذاکرات هم به نظر ما کاملاً کارایی دارد.
دشمن اهل حیله‌گری است
من البتّه همین‌جا این را عرض بکنم: این تیمی و هیئتی که رئیس جمهور محترم برای مذاکرات هسته‌ای گذاشته‌اند، مردمان امین و مردمان خوبی هستند. بعضی را ما از نزدیک می‌‌شناسیم و واقعاً مورد قبولند، بعضی را هم از حرفهایشان و از کارهایشان دورادور می‌‌شناسیم؛ هم امینند، هم دلسوزند؛ دارند تلاش می‌کنند کار می‌کنند؛ این را ما لازم است که منصفانه بیان کنیم. البتّه بااینکه این دوستان و این برادران برادران خوبی هستند، برادران امینی هستند و می‌دانیم که دارند برای صلاح کشور تلاش می‌کنند، درعین‌حال من نگرانم؛ چون طرف مقابل، طرف حیله‌گری است. از جمله‌ چیزهایی که غالباً پنهان می‌ماند از چشمها، حیله‌گری اشخاص یا جهاتی است که دارای ظاهر بزرگ و فربهی هستند؛ آدم فکر نمی‌کند که اینها هم حیله‌گر باشند. خب امروز آمریکا ظاهر فربهی دارد؛ قدرت مالی، قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی، قدرت نظامی، قدرت امنیّتی، و غفلت می‌شود از اینکه همین دستگاه صاحب قدرت، اهل موذی‌گری‌های آدم‌های ضعیف هم باشد، ولی هست؛ اهل حیله‌گری است، اهل خدعه است، اهل خنجر از پشت زدن است؛ این‌جوری است.
لحن آمریکایی‌ها روز به روزتند‌تر و خشن‌تر می‌‌شود
 ما نباید این‌جور تصوّر بکنیم که حالا اینها چون مثلاً بمب اتم دارند یا وسایل نظامی قدرتمندی دارند، بنابراین احتیاجی ندارند به اینکه دست به حیله و خدعه بزنند؛ نه، اتّفاقاً احتیاج‌شان هم زیاد است و عمل هم می‌کنند و واقعاً خدعه‌گری می‌کنند؛ این ما را نگران می‌کند. باید مراقب شگردهای دشمن باشیم. هر وقتی‌که یک زمان معیّن شده است برای پایان مذاکرات و ما به این زمان نزدیک می‌شویم، لحن طرف مقابل - بخصوص لحن آمریکایی‌ها - تندتر، سخت‌تر، خشن‌تر می‌شود؛ این برای این است که جزو شگردهای اینها است، جزو حیله‌ها و خدعه‌های اینها است.
و می‌‌بینید اظهاراتی هم که می‌کنند، واقعاً اظهارات سخیفی است، اظهارات مشمئزکننده‌ای است. مسئولین آمریکایی در همین ایّام به‌مناسبت اینکه حالا یک دلقک صهیونیست رفته آنجا و حرفهایی زده، (۱۸) برای اینکه خودشان را کنار بکشند مطالبی گفتند، امّا ایران را هم متّهم کردند که ایران طرفدار تروریسم است. خب این حرف، خنده‌آور است؛ امروز در دنیا همه دارند مشاهده می‌کنند که آن قدرت و آن دولتی که از خبیث‌ترین تروریست‌ها - یعنی از همین داعش و امثال اینها - حمایت کرده است و اینها را به‌وجود آورده و هنوز هم علی‌رغم اینکه به‌ظاهر می‌گوید در مقابل اینها است، دست از حمایت اینها برنمی‌دارد، آمریکا است و هم‌پیمانان آمریکا. کسانی که در منطقه دست به دستِ آمریکا دارند و پشتیبانی می‌کنند، کمک می‌کنند، همکاری می‌کنند، اینها هستند که طرفدار تروریسم و تروریست‌های جرّار(۱۹) خبیث هستند. آمریکا دولتی را که رسماً اعتراف می‌کند به تروریست بودن - یعنی دولت جعلی صهیونیستی - دارد حمایت می‌کند؛ صریحاً حمایت می‌کنند؛ اصلاً حمایت از تروریسم یعنی این. این زشت‌ترین شکل حمایت از تروریسم است که آنها می‌کنند، آن‌وقت درعین‌حال جمهوری اسلامی را متّهم می‌کنند به اینکه این طرفدار تروریست است؛ که باید اینها را مورد توجّه قرار داد.
فروپاشی اخلاق سیاسی در نظام آمریکا
همین نامه‌ای که این سناتورها نوشتند - که انواع مطالب را واقعاً انسان در این نامه [می‌بیند] - از نشانه‌های فروپاشیِ اخلاق سیاسی در نظام آمریکا است؛ پیدا است واقعاً اینها دچار فروپاشی‌اند؛ چون همه دولت‌های عالم طبق مقرّرات شناخته شده و پذیرفته‌ بین‌المللی به تعهّدات خودشان پایبندند. بالاخره یک دولتی در یک کشوری سرِ کار است، یک تعهّدی می‌کند، بعد آن دولت می‌رود دولت دیگری می‌‌آید، آن تعهّد به جای خود باقی است؛ نقضِ تعهّد نمی‌کنند. این آقایان سناتور صریحاً برداشتند اعلام کردند که اگر چنانچه این دولت در آمریکا از کار برکنار شد، این قراردادی که با شما می‌بندد و تعهّدی که می‌کند کأن‌لم‌یکن است! این نهایت فروپاشی اخلاق سیاسی است و نشان‌دهنده این است که آن دستگاه دستگاهی است که واقعاً قابل ادامه نیست؛ یعنی آن دستگاه دستگاه متلاشی شده‌ای است که این‌جور چیزها را انسان در آن مشاهده می‌کند. آن‌وقت می‌گویند ما می‌خواهیم به ایرانی‌ها یاد بدهیم، درس بدهیم که بفهمند قوانین ما چیست! خب ما احتیاج به درس آنها نداریم؛ ما اگر چنانچه به توافقی هم برسیم، بلدیم چه‌جوری عمل بکنیم که بعد آنها نتوانند جمهوری اسلامی را پشت در نگه دارند. این را مسئولین نظام جمهوری اسلامی بلدند که چه جوری عمل بکنند، احتیاج به درس آنها نیست امّا آنها این‌جوری عمل می‌کنند؛ این واقعاً نشان‌دهنده‌ فروپاشی است.
وظیفه ما تحقق بخشیدن به اسلام بکامله است
به‌هرحال در همه کارهایی که ما داریم، در همه تلاشهایی که می‌کنیم، چه تصمیم‌هایی که در مسائل اقتصادی می‌گیریم، چه در مسائل فرهنگی - که حالا اگر بنده زنده بودم و به اوّل سال رسیدیم، مطالبی هست برای گفتن که ان‌شاءالله عرض خواهم کرد - ما باید این اصل را از یاد نبریم که وظیفه ما تحقّق بخشیدن به اسلام بکامله است؛ باید دنبال اسلام کامل باشیم. این‌جور نباشد که از آرمان اسلام بکاهیم به‌خاطر اینکه مثلاً در فلان قضیّه موفّق بشویم؛ نه، موفّقیّت ما، پیشرفت ما وابسته به این است که ان‌شاءالله بتوانیم [اسلام کامل را محقّق کنیم]. اگر این‌جور شد، خدای متعال هم کمک خواهد کرد، و نصرت الهی قطعاً و یقیناً و بدون هیچ تردیدی متوقّف به این است که ما دین خدا را نصرت کنیم. اِن تَنصُرُوا‌اللهَ یَنصُرکُم؛ (۲۰) دیگر صریح‌تر از این و واضح‌تر از این، حرفی وجود ندارد؛ «اِن تَنصُرُوا‌الله» یعنی دین خدا را نصرت کنید؛ اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم؛ (۲۱) وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه؛ (۲۲) اینها دیگر چیزهای مؤکّدی است که وعده‌های الهی است؛ نباید به این وعده‌های الهی بی‌توجّه بود؛ اَلظّآنّینَ بِاللهِ ظَنَّ السَّوء؛ (۲۳) اینکه واقعاً انسان وعده‌ خدا را غیر قابل تحقّق بداند، بدترین سوءظنّ به خدای متعال است که خدای متعال در سوره‌ مبارکه‌ انّافتحنا، آن کسانی را که این‌جور حرکت می‌کنند مورد غضب خود دانسته است. (۲۴)
امیدواریم خداوند متعال به شما و به ما توفیق بدهد که بتوانیم آنچه را وظیفه‌ ما است در این زمینه، انجام بدهیم و برکات الهی را که ناشی از این‌جور حرکت کردن است، ان‌شاءالله شامل حال خودمان، کشورمان، ملّتمان قرار بدهیم؛ و امیدواریم خداوند متعال روح مطهّر امام بزرگوار را شاد کند، ارواح طیّبه‌ شهدا را ان‌شاءالله شاد کند که آنها این راه را به ما نشان دادند و بر روی ما باز کردند و ما را در این راه به حرکت آوردند.
والسّلام‌ علیکم و رحمه‌الله ‌و برکاته‌
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱) این دیدار به‌مناسبت برگزاری هفدهمین اجلاس رسمی چهارمین دوره‌ مجلس خبرگان رهبری در روزهای نوزدهم و بیستم اسفند سال جاری، برگزار شد. قبل از شروع بیانات معظمٌ‌له، آیت‌الله محمّد یزدی (رئیس مجلس خبرگان) گزارشی ارائه کردند. ۲) رئیس مجلس خبرگان با اشاره به اینکه «بروز بودن اعضا» از مهم‌ترین فلسفه‌های اجلاس‌های سالانه‌ این مجلس است، برنامه‌های چهار جلسه‌ این اجلاس را در دو بخشِ دعوت از شخصیّت‌های مطّلع از وقایع روز (وزیر امور خارجه و فرمانده کلّ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و نطقهای پیش از دستور نمایندگان (در موضوعات: بررسی وضعیّت اسلام در اروپا، استاندارد «غذای حلال» در ایران و سایر کشورها، بررسی مسائل اقتصادی و فرهنگی کشور) بیان کرد.
۳) آیت‌الله محمّدرضا مهدوی‌کنی (رئیس پیشین مجلس خبرگان)
۴) منهای‌ ۵) سوره حجر، آیه‌ ۹۱؛ «همانا که قرآن را جزء جزء کردند [به برخی از آن عمل کردند و بعضی را رها نمودند]»
۶) سوره نساء، بخشی از آیه‌ ۱۵۰؛ «.... و می‌گویند: ما به بعضی ایمان داریم و بعضی را انکار می‌کنیم ...» ۷) سوره‌ حدید، بخشی از آیه‌ ۲۵؛ «براستی [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه‌کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند ...» ۸) ابتدای‌ ۹) سوره‌ حج، بخشی از آیه‌ ۴۱؛ «همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز برپا می‌دارند و زکات می‌دهند و به کارهای پسندیده وامیدارند و از کارهای ناپسند باز می‌دارند...»
۱۰) همان؛ «... و فرجام همه کارها از آنِ خدا است.»
۱۱) سوره‌ نحل، بخشی از آیه‌ ۳۶؛ «... [تا بگوید:] خدا را بپرستید و از طاغوت [ = فریبگر] بپرهیزید...» ۱۲) سوره‌ شوری، بخشی از آیه‌ ۱۳؛ «... دین را برپا دارید...»
۱۳) همان؛ «... و در آن تفرقه‌اندازی نکنید. بر مشرکان آنچه که ایشان را به سوی آن فرامی‌خوانی، گران می‌‌آید. خدا هرکه را بخواهد، به سوی خود برمی‌گزیند، و هرکه را که از در توبه درآید، به سوی خود راه می‌نماید.»
۱۴) سوره‌ شوری، بخشی از آیه‌ ۱۳؛ «... بر مشرکان آنچه که ایشان را به سوی آن فرا می‌خوانی، گران می‌‌آید ...» ۱۵) سوره‌ احزاب، آیه‌ ۱؛ «ای پیامبر، از خدا پروا بدار و کافران و منافقان را فرمان مبر، که خدا همواره دانای حکیم است.»
۱۶) سوره احزاب، آیات ۲و۳؛ و آنچه را که از جانب پروردگارت به سوی تو وحی می‌شود، پیروی کن که خدا همواره به آنچه می‌کنید آگاه است. و بر خدا اعتماد کن، همین بس که خدا نگهبان [تو] است.» ۱۷) عقل، فکر ۱۸) اشاره به سفر نخست وزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا و سخنان وی در کنگره. ۱۹) بسیار کُشنده‌
۲۰) سوره‌ محمّد، بخشی از آیه‌ ۷؛ «اگر خدا را یاری کنید یاری‌تان می‌کند...»
۲۱) همان؛ «... و گام‌هایتان را استوار می‌دارد.» ۲۲) سوره‌ حج، بخشی از آیه ۴۰؛ «...و قطعاً خدا به کسی که [دین] او را یاری می‌کند، یاری می‌دهد...» ۲۳) سوره‌ فتح، بخشی از آیه‌ ۶؛ «به خدا گمان بد برده‌اند...» ۲۴) همان؛ «و [تا] مردان و زنان نفاق‌پیشه و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد برده‌اند، بدِ زمانه بر آنان باد و خدا بر ایشان خشم نموده و لعنتشان کرده و جهنّم را برای آنان آماده گردانیده و چه بدسرانجامی است.»

منبع : سایت  نخبه 313           nokhbeh313.ir

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۱۳
امیر مهدوی


Image result for ‫حسین شریعتمداری‬‎


1- شاید کسانی این نگاه را «بدبینانه» تلقی کنند ولی همه شواهد و نشانه‌های موجود حکایت از آن دارند که نگاهی «واقع‌بینانه» است و آن، این که چالش هسته‌ای کشورمان  با حریف «نقطه پایان» ندارد و رسیدن به توافقی که در آن حق ایران اسلامی به رسمیت شناخته شده باشد، «ناممکن» و «محال» است. چرا که چالش هسته‌ای یازده ساله با ۵+۱ و پیش از آن با تروئیکای اروپایی فقط تابلوی هسته‌ای دارد ولی ماهیت و موضوع آن «هسته‌ای» نیست. آمریکا چالش هسته‌ای را بهانه‌ای برای تحریم‌ها می‌داند و تحریم‌ها را «کارآمدترین حربه»! برای مقابله با پیشرفت و جهان‌شمولی ایران اسلامی تلقی می‌کند. حالا اگر دشمنی آمریکا با موجودیت جمهوری اسلامی ایران را هم به صورت مسئله اضافه کنیم، نتیجه می‌گیریم که از نگاه آمریکا و متحدانش چالش هسته‌ای ادامه درگیری‌های سی و چند ساله و از جمله، صحنه دیگری از جنگ ۸ ساله است. بنابراین، «لغو تحریم‌ها» که در مذاکرات هسته‌ای دنبال می‌کنیم، مانند آن است که از حریف انتظار داشته باشیم در میدان جنگ با ایران اسلامی، کارآمدترین اسلحه خود را زمین بگذارد! و بدیهی است که نگذاشته و نمی‌گذارد. کسانی که از مذاکرات هسته‌ای نتیجه دیگری را انتظار دارند، جغرافیای مذاکرات را آنگونه که واقعاً هست نمی‌بینند و به جای آن که با نگاه به «شناسنامه مذاکرات» که «غیر هسته‌ای» است، مسیر حرکت خود را تنظیم کنند، به «تابلوی مذاکرات» که آدرسی غلط می‌دهد چشم دوخته‌اند.
۲- همین دو روز پیش، رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای خبرگان به یکی از شگردهای آمریکا اشاره کرده و فرمودند؛ «هر وقتی که یک زمانی معین شده است برای پایان مذاکرات و ما به این زمان نزدیک می‌شویم، لحن طرف مقابل، بخصوص آمریکایی‌ها تندتر، سخت‌تر و خشن‌تر می‌شود، این، برای این است که جزو شگردهای اینهاست، جزو حیله‌ها و خدعه‌های اینهاست.»
و اکنون، سؤال این است که چرا در طول بیش از ۱۱ سال گذشته، هر وقت به نقطه پایان نزدیک شده‌ایم، آمریکایی‌ها بهانه جدیدی پیش کشیده و ساز تازه‌ای کوک کرده‌اند و اجازه نداده‌اند مذاکرات به نتیجه برسد؟! علت آن است که به ادامه چالش برای ادامه تحریم‌ها نیاز دارند.
سال گذشته در آغاز سال ۱۳۹۲، حضرت آقا طی سخنانی در حرم‌رضوی علیه‌السلام به همین نکته اشاره داشته و گفتند؛ «آمریکایی‌ها دوست ندارند گفت‌وگوهای هسته‌ای تمام شود و مناقشه هسته‌ای حل شود وگرنه چنانچه آن‌ها مایل به اتمام این مذاکرات بودند، راه حل بسیار نزدیک و بسیار آسان بود».
۳- «دیوید فروم» کارشناس و نویسنده برجسته آمریکایی در سایت CNN می‌نویسد «در صورت پایان مذاکرات هسته‌ای و رسیدن به توافق با ایران، باید تحریم‌ها برداشته شود و این در حالی است که تحریم‌ها با دو هدف پلکانی «تغییر رفتار- BEHAVIOR» و سپس «تغییر ساختار - STRUCTURE» نظام دینی ایران وضع شده‌اند!» که البته به قول رهبر انقلاب تغییر رفتار همان تغییر ساختار است.
پیش از او، «جرج فریدمن» مسئول مرکز راهبردی «استراتفور» که به باشگاه کهنه‌کاران CIA معروف است، تصریح کرده بود که «مشکل ما با ایران بر سر فعالیت هسته‌ای این کشور نیست، بلکه مشکل آن است که ایران نشان داده است نه فقط بدون حمایت آمریکا، بلکه در حال درگیری و مناقشه با آمریکا نیز می‌توان بزرگترین قدرت تکنولوژیک و نظامی منطقه بود. این پدیده، ایران را به یک الگو تبدیل کرده که بهار عربی (بیداری‌اسلامی) را در پی داشته است».
۴- اوایل دهه ۸۰ و در گرماگرم نخستین سال‌های چالش هسته‌ای کشورمان با تروئیکای اروپایی- فرانسه، انگلیس و آلمان- و چند ماهی بعد از اجلاس اکتبر ۲۰۰۳ تهران، طی یادداشتی با اشاره مستند به کارشکنی‌ها و قانون‌گریزی‌های حریف، نتیجه گرفتیم که چالش هسته‌ای غرب با ایران اسلامی فقط یک بهانه است و این چالش را با استناد به شواهد و قرائن موجود، ادامه جنگ تحمیلی دانستیم که با تغییر شکل- و نه ماهیت- در عرصه‌ای دیگر کلید خورده و به جریان افتاده است. پیش‌بینی کرده بودیم که آمریکا و متحدانش پرونده هسته‌ای کشورمان را به شورای امنیت سازمان ملل می‌فرستند. آن روزها برخی از مسئولان محترم کشورمان، ابرو در هم کشیده و به کیهان اعتراض کردند که چرا «تخم بدبینی می‌افشاند!» و آقای «گری سیک» مشاور امنیتی رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه‌ای، کیهان را به «تندروی»! و «سنگ‌اندازی»! در مسیر مذاکرات متهم کرد. ولی آن پیش‌بینی به حقیقت پیوست و آمریکا و متحدانش برخلاف  بند«C» از ماده ۱۲ اساسنامه آژانس، پرونده هسته‌ای کشورمان را به شورای امنیت سازمان ملل فرستادند».
۵- تأکید بر این واقعیت که چالش هسته‌ای هرگز نقطه پایانی ندارد و رسیدن به «توافق» با حریف «ناممکن» و «محال» است، از آن جهت ضروری است که؛
الف: برخی از مسئولان محترم کشورمان برخلاف آنچه انتظار می‌رفت و می‌رود، از فراز و نشیب چالش ۱۱ ساله هسته‌ای درس نگرفته‌اند و هنوز با خوشبینی غیرموجه و بی‌دلیل به نتیجه مذاکرات می‌نگرند. بدیهی است که چنانچه این طیف از مسئولان محترم نگاه خویش را از تابلوی مذاکرات به «شناسنامه مذاکرات» برگردانند، کلید لغو تحریم‌ها را در قفل مذاکرات نمی‌چرخانند.
ب: اگر بپذیریم که حریف از چالش هسته‌‌ای به عنوان یک بهانه برای تحریم‌ها استفاده می‌کند و هرگز از آن دست نمی‌کشد، بی‌تردید، برای عبور از تحریم‌ها به راه‌کارهای دیگری روی می‌آوریم و بسیاری از ظرفیت‌های بر زمین مانده داخلی را به کار می‌گیریم که رویکرد به اقتصاد مقاومتی از جمله آنها و بااهمیت‌ترین آنهاست.
ج: چنانچه ما نیز به مذاکرات هسته‌ای به عنوان آوردگاه و میدان جنگ با حریف نگاه کنیم، به جای امتیازدهی برای جلب اعتماد طرف مقابل، که می‌دانیم بی‌نتیجه است، پاشنه آشیل حریف را نشانه می‌رویم و از اهرم‌های فراوانی که در اختیار داریم برای ضربه زدن به آمریکا و متحدانش استفاده می‌کنیم. به عنوان مثال، چرا مجلس شورای اسلامی، طرحی را به تصویب نمی‌رساند که براساس آن، کشورهای اروپایی همراهی کننده با تحریم‌های آمریکا را از اولویت مبادلات تجاری کشورمان خارج کند. هم اکنون کارخانه عظیم «رنو» و «پژو سیتروئن» فرانسه به برکت روابط اقتصادی پرحجم با ایران نفس می‌کشد و قطع این رابطه می‌تواند فرانسه را با بحران اقتصادی بزرگی روبرو کند و یا در حقوق بین‌الملل فصلی با عنوان حق مقابله به‌مثل -RETALIATION- آمده است. این فصل به کشوری که حق قانونی آن از سوی یک یا چند کشور دیگر نقض گردیده اجازه مقابل به مثل داده است. جمهوری اسلامی ایران می‌تواند در واکنش به قطعنامه اتحادیه اروپا که تعهدآور بین‌المللی نیست، از این حق استفاده کند و تنگه هرمز را به روی نفتکش‌های حامل نفت برای کشورهای اروپایی تحریم کننده ایران ببندد. گفتنی است کشورهای اروپایی مجاز به خرید یا نخریدن نفت ایران هستند ولی قطعنامه اتحادیه اروپا تصریح دارد که این اقدام برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین جمهوری اسلامی ایران نیز با استناد به «کنوانسیون ۱۹۵۸ ژنو» و «کنوانسیون ۱۹۸۲ جامائیکا» که مدلول آن نظام حقوقی آبراهه‌های بین‌المللی و حق عبور کشتی‌هاست، می‌تواند عبور نفتکش‌های حامل نفت برای کشورهای اروپایی تحریم‌کننده ایران و یا کشتی‌های اروپایی حامل کالا برای کشورهای منطقه را ممنوع اعلام کند و...
د: اگر آنگونه که شواهد و نشانه‌ها حکایت از آن دارند، بر این باور باشیم که چالش هسته‌ای فقط یک بهانه برای تحریم‌هاست، دلیلی ندارد که همه توان کشور را درگیر مذاکرات کنیم و می‌توانیم سطح مذاکرات را هم از مقامات بلندپایه- وزیر خارجه- به سطح کارشناسان و مدیران کل تنزل بدهیم.
همین جا گفتنی است که ادامه مذاکرات به دو علت ضروری است. اول؛ اثبات غیرقابل اعتماد بودن آمریکا و دوم آن که تیم هسته‌ای کشورمان به لحاظ فنی و حقوقی که مبنای قانونی مذاکرات است نسبت به حریف دست برتر را دارد.
۶- متأسفانه جریان مرموزی در داخل کشور که به شدت شیفته آمریکاست و برخی از اصحاب فتنه ۸۸ نیز در آن نفوذ کرده‌اند، هرگونه نقد و پیشنهادی را بدون ارزیابی میزان کارآمدی آن، به حساب مخالفت با دولت محترم و یا تیم مذاکره کننده هسته‌ای می‌نویسند و حال آن که هیچ منتقد دلسوز و دوستدار نظام، فرزندان انقلاب را به کوتاهی و بی‌توجهی نسبت به منافع ملی متهم نمی‌کند، اگرچه به قول رهبرمعظم‌انقلاب، طرف مقابل اهل حیله و نیرنگ است و این واقعیت علاوه بر آن که هوشمندی و هوشیاری بیشتر تیم محترم مذاکره کننده را می‌‌طلبد، به دلسوزان انقلاب که دوستداران تیم مذاکره‌کننده هستند نیز این حق را می‌دهد که دلواپس و نگران ترفندهای حریف باشند. چرا که فرزندان انقلاب بی‌تردید، منافع اسلام و انقلاب و مردم را نادیده نمی‌گیرند. اما احتمال این که خدای نخواسته در مواردی از سوی نمایندگان شیطان بزرگ فریب بخورند، وجود دارد.

حسین شریعتمداری

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۳۴
امیر مهدوی

سردار سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صبح دیروز در جلسه مجلس خبرگان رهبری، سخنرانی کرد. به گزارش «وطن امروز»، فرمانده کل سپاه در سخنان خود به موضوعات مهمی درباره نقش مستشاری سپاه در تحولات منطقه، وظایف سپاه در پیشروی انقلاب و خنثی‌سازی فتنه‌ها اشاره کرد. سرلشکر جعفری در سخنان خود به موضوع قابل توجهی اشاره کرد که جز در راستای اقتدار مطلق جمهوری اسلامی ایران تعریف نمی‌شود. فرمانده سپاه نسبت به دشمنان هشدار داد، در صورت اقدامی علیه ایران به سمت فروپاشی آنان پیش خواهیم رفت. سردار سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه دومین روز از هفدهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری در گفت‌وگو با تسنیم اظهار داشت: اگر دشمنان بخواهند جهالت‌های استراتژیک خود را علیه انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی عملی کنند ما به‌سمت فروپاشی آنان پیش خواهیم رفت. سرلشکر جعفری با بیان اینکه حضرت امام خامنه‌ای واقعیتی به‌نام جهان اسلام را به‌عنوان قطب قدرت، مطرح کرده‌اند و آمریکا را از مدیر و ناظم جهانی به یک بازیگر تنزل داده‌اند، گفت: امروز راه‌های غلبه بر جهان اسلام تحت هدایت‌های حکیمانه این وجود مطهر و بابرکت مسدود شده و امپراتوری آمریکا در چرخه نزولی قدرت قرار گرفته است. وی تأکید کرد: ما به‌میزانی قدرتمند شده‌ایم که هیچ نگرانی از رفتارهای غیرعقلانی دشمن نداریم. از هر سناریوی موردنظر دشمن عبور خواهیم کرد. این را تاریخ نزدیک ما اثبات کرده است؛ چه تهدید نظامی و چه تحریم باشد، ما آنها را خنثی می‌کنیم. فرمانده کل سپاه ادامه داد: آمریکا باید برای بقای در حال انقراض خود، تعیین تکلیف کند و ما متعجبیم که دشمن چرا بر سناریوهای پرهزینه و بی‌خاصیت خود تأکید دارد. سرلشکر جعفری گفت: راهبردهای ما قاطع و تمام‌کننده است. ما راه‌های دشمن را برای تحقق نیات متکبرانه و ظالمانه‌اش بسته‌ایم و بیش از هر زمان دیگری مبسوط‌الید هستیم. فرمانده کل سپاه پاسداران همچنین در بخشی از سخنان خود در جلسه مجلس خبرگان رهبری بیان داشت: مقام معظم رهبری در دیداری که در محضرشان بودیم فرمودند حفظ انقلاب یعنی حفظ پیش‌روندگی انقلاب و همین مأموریت اصلی سپاه پاسداران است. تنها نیرویی که باید بتواند انقلاب را حفظ کند سپاه است. وی در ادامه گفت: با توجه به این مأموریت سپاه پاسداران باید پیرامون دستاوردهای انقلاب اسلامی سخن بگوییم. الحمدلله انقلاب اسلامی با سرعت خوبی در حال پیشرفت است و نمونه آن صدور روز افزون انقلاب اسلامی است. فرمانده سپاه پاسداران در بخش دیگری از سخنان خود به فتنه 88 و پیامدهای آن برای کشور پرداخت و افزود: فتنه 88 داشت تهدیداتی را برای انقلاب اسلامی و کشور پدید می‌آورد که بحمدالله با قیام یکپارچه مردم در 9 دی توطئه معاندان نظام اسلامی خنثی شد. فرمانده سپاه در ادامه از نقش مستشاری جمهوری اسلامی در عراق و سوریه گفت و پاکسازی مناطقی از عراق از گروه‌های تروریستی و داعش با کمک و مشاوره فرماندهان نظامی سپاه پاسداران را نیز یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی تحلیل کرد و افزود: امروز نه تنها فلسطین و لبنان بلکه مردم عراق و سوریه نیز به نقش اثرگذار انقلاب اسلامی اذعان دارند و در این زمینه قدردان ملت ایران هستند و به‌رغم تبلیغات دشمن و راه انداختن بحث عرب و عجم آنچه شاهد آن هستیم نزدیکی بیش از پیش 2 ملت است. سردار جعفری بر تفکر انقلابی برای مقابله با توطئه دشمنان داخلی و خارجی تأکید کرد و گفت: شعار «نه غزه، نه لبنان» در واقع دشمنی با اهداف بنیادین جمهوری اسلامی است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۰۸
امیر مهدوی

برخلاف واکنش ظریف به نامه 47 سناتور آمریکایی معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور می‌گوید سناتورها درست می‌گویند؛ نمی‌شود روی اوباما حساب کرد

 حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور در یادداشتی در صفحه شخصی خود به تحلیل نامه 47 سناتور آمریکایی به رهبران ایران پرداخت. به گزارش «وطن امروز»، ابوطالبی ضمن تشریح شرایط قانونگذاری و اعتبار مصوبات داخلی و بین‌المللی در چارچوب قوانین آمریکا، آنچه را که 47 سناتور آمریکایی بیان کرده‌اند کاملا درست می‌داند. به اعتقاد معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور، اگرچه دولت آمریکا برای رهایی از برخی قوانین داخلی خود، توافق موقت هسته‌ای را در ژنو منعقد کرده است اما از آنجا که رئیس‌جمهور آمریکا چندان در عرصه بین‌الملل فعال نیست و در حقیقت وجهه‌ای ندارد، نمی‌توان از آنچه در توافق نهایی نوشته می‌شود، مطمئن بود. ابوطالبی در نهایت، آنچه را که می‌تواند ضمانتی برای اجرای توافق نهایی و عمل به تعهدات درباره لغو تحریم‌ها باشد در همسان بودن حزبی دولت و کنگره آمریکا دانست. چیزی که اکنون وجود ندارد و قاعدتا این خبر خوبی برای مذاکرات نخواهد بود. متن کامل یادداشت معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور با عنوان «تفاهمات و معاهدات بین‌المللی و قانون اساسی آمریکا» بدین شرح است:
اول: ٤٧سناتورآمریکا نوشته‌اند: توافقی که به تصویب کنگره نرسیده باشد، می‌تواند فقط با یک حرکت قلم رئیس‌جمهوری بعدی باطل شود و کنگره آینده هم هر زمان لازم دید، قادر است موارد توافق را تغییر دهد (شبیه اقدامی که جو بایدن، معاون کنونی رئیس‌جمهوری آمریکا، زمانی که رئیس کمیته روابط خارجی سنا بود، در نامه‌ای به کالین پاول، وزیر خارجه وقت، درباره «پیمان مسکو» درباره تسلیحات استراتژیک اتمی با روسیه در سال ۲۰۰۲ و تایید آن درکنگره انجام داده بود). لذا، سناتورها براساس قانون اساسی آمریکا با توجه به پیچیدگی‌های آن از قرن ١٨ تاکنون سخن کاملا درستی می‌گویند؛ بویژه آنکه با این نامه می‌خواهند سابقه‌ای هشدارگونه برای روندهای داخلی قانونی خود ایجاد کنند و به جامعه بین‌المللی هم هشدار دهند.  از این امر نباید آسان گذشت.
دوم: چراکه تفاهمات و معاهدات بین‌المللی در آمریکا به دو صورت سامان قانونی به خود می‌گیرند:
الف) به صورت Treaty‌ها که باید به تصویب اکثریت قاطع سنا برسد؛ و حتی از آغاز آن هم باید از سنا و با مجوزهای آن روند کار شروع شود.
ب) به صورت(Executive Agreement E.A)‌ها که آنها هم به سه گروه تقسیم می‌شوند:
1- Congressional E.A که براساس اجازه قبلی سنا شکل و سامان می‌گیرد.
2- E.A‌هایی که تداوم تریتی‌ها (P.T) است.
3- Sole E.A‌ها برمبنای مجوز رئیس‌جمهور سامان می‌یابد؛ که اینها بسیار محدودند و در حوزه قدرت رئیس‌جمهور در سیاست خارجی است، مانند به رسمیت شناختن یک کشور یا... اما اگر در این موارد هم اختلافی پیش بیاید به روندهای دادگاه قانون اساسی آمریکا و... دچار می‌شود (مانند اختلاف کنگره و دولت در دعاوی مربوط به دارایی‌های ایران و آمریکا و...) اینها
simple signature هستند و قائم به نظر رئیس‌جمهور آمریکا که عموما برخلاف روح آنها در دوران آن رئیس‌جمهور عمل نمی‌شود؛ نه اینکه اجباری و لازم‌الاجرا برای همه باشد و این روند تداوم دارد تا آنکه امضا پس گرفته شود.
سوم: بحث دیگری که اینجا مطرح می‌شود آن است که این تفاهمات و معاهدات
 Self Executive باشند یا خیر چراکه نحوه تعامل با آنها و اجرایی‌شدنشان در داخل آمریکا به شکل فدرال یا توسط پارلمان‌های ایالتی و... متفاوت خواهد بود و آنها می‌توانند به آن عمل نکرده یا برخلاف آن عمل کرده و تصمیم بگیرند.  لذا آمریکا برای رهاشدن از این مشکلات، گفت‌وگوهای ژنو را به صورت برنامه اقدام مشترک
(Joint Plan of Action) پذیرفت که خارج از این روند تعهدات و قوانین داخلی باشد.
چهارم: بدین شکل، این پیچیدگی‌های قانونی در آمریکا به سناتورها این توانایی را می‌دهد که حتی در صورت امضای هر توافقی در چارچوب یکی از اشکال فوق، آن را به چالش بکشند یا آنکه رئیس‌جمهور بعدی با حرکت قلم آن را تایید نکند که البته وضع آن در حوزه بین‌الملل با حوزه داخلی در آمریکا متفاوت خواهد بود. این نزاع میان دولت و کنگره آمریکا – که آقای اوباما می‌گوید: «این یک ائتلاف غیرمعمول است... برخی اعضای کنگره نشان داده‌اند که می‌خواهند خود را با تندروهای داخل ایران در یک ردیف قرار دهند» و سخنگوی کاخ سفید بدون ورود به محتوا درباره آن اضافه می‌کند: «این نامه یک استراتژی حزبی با هدف تضعیف توانایی رئیس‌جمهوری آمریکا برای هدایت سیاست خارجی و پیشبرد منافع امنیت ملی کشور در جهان است»- نشان می‌دهد که در آن کشور، دولت در تفاهمات و معاهدات حوزه بین‌الملل فعال  مایشاء نیست که این خود چالشی بزرگ برای مذاکرات بوده و تنها در صورتی می‌توان اطمینان خاطر نسبت به روند و تحولات قانونی درباره رفع یا عدم افزایش تحریم‌ها در داخل آمریکا داشت که رئیس‌جمهور و اکثریت کنگره از یک حزب باشند. «اتفاقی که اکنون اینگونه نیست.»  به نظر می‌رسد این اظهارنظر معاون سیاسی رئیس‌جمهور مبنی بر اینکه دولت آمریکا فعال مایشاء نیست، می‌تواند کنایه‌ای به سخنان چند روز پیش محمدجواد ظریف باشد که با استناد به حقوق بین‌الملل و ارجاع توافق هسته‌ای به شورای امنیت، آن را الزامی برای اجرا عنوان کرده بود. الزامی که بنا بر اظهار نظر حمید ابوطالبی مبنی بر شرایط سیاسی حاکم بر آمریکا و تاثیر نه‌چندان دولت حاکم بر مناسبات بین‌المللی چندان هم الزام‌آور نیست و اصطلاحا نمی‌توان روی آن حساب کرد. ظریف در بخشی از مصاحبه خود با یکی از هفته‌نامه‌های اصلاح‌طلب و حامی دولت درباره مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 گفته بود: «مساله این است توافق سیاسی که شکل می‌گیرد، باید متوازن باشد. اینکه پس از توافق چگونه تحریم‌ها برداشته می‌شود و آیا پیچیدگی حقوقی برایش تعریف می‌شود یا خیر به جزئیات توافق بستگی دارد. در نتیجه باید به اینکه شکل این توافق چگونه باشد توجه کرد چراکه بالاخره این توافقی است که در یک قطعنامه فصل هفتمی منشور ملل متحد مورد تایید قرار می‌گیرد و در نتیجه به یک توافق بین‌المللی و الزام‌آور برای همه دولت‌ها تبدیل می‌شود. اینکه دولت‌ها به چه میزان به تعهدات بین‌المللی‌شان عمل می‌کنند بحثی جداگانه است اما ما در حقوق بین‌الملل مبانی‌ای داریم که برای دولت‌ها تعهدآور است و از آن مبانی‌ استفاده می‌کنیم». اکنون و با توجه به شرایط حاکم بر مذاکرات هسته‌ای و شرایط سیاسی آمریکا لازم است تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای دقت لازم را به خرج دهد تا تجربه نقض عهدهای طرف مقابل چون سال‌های پیش و حتی آنچه مکررا بعد از توافق هسته‌ای در این دولت صورت گرفت درباره غایت مذاکرات رخ ندهد.


منبع : وطن امروز

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۰۴
امیر مهدوی

«ابراهیم الجعفری» وزیر خارجه عراق در پاسخ به اظهارات اخیر علی یونسی گفت که عراق به هیچ کشوری اجازه دخالت یا نقض حاکمیت نداده و نخواهد داد.

به گزارش فارس، وزیر خارجه عراق در واکنش به اظهارات علی یونسی، دستیار ویژه حسن روحانی در امور اقلیت‌های دینی و مذهبی که از «امپراتوری ایران به پایتختی بغداد» سخن گفته، به روزنامه «الشرق‌الاوسط» گفت: عراق دارای حاکمیت کامل است و به هیچ طرفی چه ایران و چه غیر از آن اجازه نداده و نخواهد داد که این حاکمیت را نقض یا در امور داخلی این کشور دخالت کند. حجت‌الاسلام علی یونسی، دستیار ویژه رئیس‌جمهور ایران در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی روز یکشنبه در همایش هویت ایرانی با عنوان «ایران، نام، مردم و سرزمین» با اشاره به قدرت و نفوذ ایران در منطقه و اینکه «نتانیاهو صریحا به عظمت نفوذ ایران اعتراف کرده و هرچند وی گفته که ایران 4 کشور را بلعیده است» گفت «اما باید بگوییم ایران به 4 کشور کمک کرده است» و با نام بردن از بغداد گفت: عراق نه تنها حوزه تمدنی است بلکه هویت، مرکز و پایتخت‌ ماست که تفکیک جغرافیای ایران و عراق ممکن نیست. این سخنان یونسی بشدت در رسانه‌های عربی بویژه رسانه‌های وابسته به کشورهایی مانند عربستان و قطر(مانند الجزیره و العربیه) کاملا بازتاب یافت و با بهره‌برداری از این سخنان، سیاست ایران‌هراسی با شدت بیشتر ادامه پیدا کرد. در مقابل اما دیروز  چهارشنبه یونسی در گفت‌وگو با العالم در پاسخ به شبهه ایجاد شده درباره اظهاراتش گفت: ما معتقدیم کشورهای منطقه با اتحاد و همکاری می‌توانند با توسعه‌طلبی کشورهای خارج از منطقه مقابله کنند و این به معنای چشمداشت ایران به مرزهای سایر کشورها نیست.
 

منبع : وطن امروز

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۵۹
امیر مهدوی