در عرصه بینالمللی برای تنظیم سیاست خارجی و برقراری رابطه و تعامل با
دیگر کشورها، داشتن شناخت دقیق از کشور مورد نظر، امری ضروری و شرط لازم
برای موفقیت و حفظ منافع و در صدر منافع تأمین امنیت ملی است. در شرایط
کنونی موضوع هستهای ایران به یک موضوع اولویتدار در سیاست خارجی تبدیل
شده و دولت یازدهم، بیشترین وقت را برای حل و فصل مسائل هستهای به مذاکرات
با امریکا اختصاص داده است. سؤال این است که نگاه واقعبینانه به امریکا
برای پیشبرد مذاکرات، کدام نگاه است؟ به عبارت دیگر بر اساس کدام شناخت از
امریکا، دولت کنونی برای حل موضوع هستهای و برداشتن فشار تحریمها از
اقتصاد ایران، ایالاتمتحده را در نقطه کانونی مذاکرات قرار داد و عملاً در
طول مذاکرات، دیگر کشورهای عضو گروه 5+1 به حاشیه رفتند. بررسیها نشان
میدهد این رویکرد نسبت به امریکا، مبتنی بر این نگاه شکل گرفت که
ایالاتمتحده کدخدای قدرتمند جهان است و بستن با کدخدا راحتتر بوده و
مذاکرات با دولت این کشور تنها راه برای حل مشکلات کشورمان است. بدیهی است
چنین نگاهی نتیجهبخش بودنش، در گرو داشتن صداقت و تعهد از سوی امریکاست.
موقعی میتوان با امریکا به توافق رسید و نسبت به این توافق و پیامدهایش
خوشبین بود و خاطری آسوده داشت که دولتمردان ایالاتمتحده، به آنچه
میگویند و متعهد میگردند، پایبند باشند. آیا امریکا این چنین است؟ نه
تنها دلیل کافی برای اثبات صداقت امریکاییها و پایبندی آنها به تعهداتشان
نداریم بلکه تاریخ امریکا انباشته از بیصداقتیها و زیرپاگذاشتن
تعهداتشان میباشد.
حضرت امام (ره) با شناختی دقیق و عمیق از ماهیت
نظام حکومتی امریکا، از واژه «شیطان بزرگ» برای امریکا استفاده نمودند و
فرمودند: «امریکا شیطان بزرگ است.»
حیلهگری، خدعه و نیرنگ و اساس کار
برای فریب دادن با وعدههای دروغین، از ویژگیها و کار ویژههای شیطان است.
در ماه مبارک رمضان رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان نظام، با
اشاره به ویژگیها و کارویژههای شیطان، از امریکا به عنوان شیطانی یاد
کردند که اهل خدعه و فریب بوده و به وعدههای خود مانند شیطان عمل نمیکند.
معظمله در روز چهارشنبه هفته گذشته نیز در دیدار نمایندگان مجلس خبرگان
رهبری با اشاره به رفتار امریکاییها در مذاکرات هستهای طی ماههای گذشته،
ضمن تأکید بر دلسوزی و امانتداری تیم مذاکرهکننده ایران که برای صلاح
کشور تلاش میکند، فرمودند: «در عین حال من نگرانم، چون طرف مقابل طرف
حیلهگری است. از جمله چیزهایی که غالباً پنهان میماند از چشمها،
حیلهگری اشخاص یا جهاتی است که دارای ظاهر بزرگ و فربهی هستند، آدم فکر
نمیکند که اینها هم حیلهگر باشند. خب امروز امریکا ظاهر فربهی دارد، قدرت
مالی، قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی، قدرت نظامی، قدرت امنیتی و غفلت میشود
از اینکه همین دستگاه صاحب قدرت، اهل موذیگریهای آدمهای ضعیف هم باشد،
ولی هست، اهل حیلهگری است، اهل خدعه است، اهل خنجر از پشت زدن است،
اینجوری است. ما نباید تصور کنیم که حالا اینها چون مثلاً بمب اتم دارند یا
وسایل نظامی قدرتمندی دارند، بنابر این احتیاجی ندارند به اینکه دست به
حیله و خدعه بزنند. نه، اتفاقاً احتیاجشان هم زیاد است و عمل هم میکنند و
واقعاً خدعهگری میکنند، این ما را نگران میکند، باید مراقب شگردهای دشمن
باشیم.»
بنابر این مسئولان در نظام جمهوری اسلامی و خصوصاً
دستاندرکاران در قوه مجریه و دستگاه دیپلماسی کشور، باید به این نکته توجه
داشته باشند که امریکا یک قدرت وظیفهشناس، دارای صداقت و قابل اعتماد
نیست. امریکا کشوری حیلهگر و اهل خدعه است و هرگز نباید به او اعتماد کرد.
نامه 47 سناتور امریکایی به مقامات ایران، قله میزان بیاعتماد بودن به
این کشور را نمایان ساخت. این نامه با هر انگیزهای که صادر شده باشد، یک
واقعیت را آشکار میسازد و آن اینکه هیچکس در دنیا نباید به ایالات متحده
اعتماد داشته باشد. در چنین شرایطی، هر نوع توافقی با امریکا باید با دقت
هر چه تمام و بستن تمام راههای زیر پاگذاشتن تعهدات باشد. مخالفت مقام
معظم رهبری با دو مرحلهای شدن توافق نهایی، بر اساس همین شناخت دقیق از
حیلهگری و رفتارهای موذیگرانه امریکاست.
امریکاییها پس از توافق
ژنو با تفسیرها و تأویلهای خود از برخی بندهای این توافقنامه نشان دادند
در هر توافقی با امریکا، باید همه چیز شفاف، صریح، روشن و غیرقابل تفسیر
باشد.
نویسنده : دکتر یدالله جوانی