نازعات313

آخرین نظرات
نویسندگان

۵۴۸ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است


در حالی که دولت عراق تلاش می‌کند تروریست‌های گروه تکفیری-بعثی "داعش" را از شهر "تکریت" عقب براند و در این راه به موفقیت‌هایی چشمگیر نیز دست یافته است، نقش پررنگ کشورمان در هدایت و مدیریت این عملیات آمریکایی‌ها را شگفت‌زده کرده است.

دولت عراق هم ترجیح میدهد بدون دخالت آمریکایی‌ها به جنگ "داعش" برود، وبسایت "آتلانتیک کنسول" در این باره می‌نویسد: "آمریکا ظاهراً در عملیات "تکریت" نقشی ایفا نمی‌کند، ممکن است دلیلش نگرانی از نقش پررنگ ایران و گروهی شیعه باشد.

 
 همچنین ممکن است آمریکا اینطور محاسبه کرده باشد که عملیات "تکریت" به پشتیبانی حملات هوایی نیازی ندارد، اما متحدان عراقی آمریکا هم ظاهراً نگران غیبت این کشور در عملیات "تکریت" نیستند.
 
 این بدان معناست که ممکن است آنها در ظاهر به دریافت پشتیبانی از آمریکا علاقه نشان دهند؛ ولی از طرح‌ریزی عملیات مستقل نظامی و دریافت همکاری انحصاری ایران هم استقبال میکنند."

شبکه خبری "سیبیاس نیوز" هم در وبسایت خود به نقش انکارناپذیر ایران در نبرد با تروریست‌های "داعش" پرداخته است، "هالی ویلیامز،" خبرنگار این شبکه درباره رخدادهای چند روز اخیر عراق و تکریت مینویسد: " رخدادهای اخیر، آمریکا را نسبت به افزایش نفوذ ایران نگران کرده است؛ اما در شرایطی که حدود یک‌سوم از خاک عراق به دست "داعش" افتاده است، بسیاری از عراقی‌ها از حضور ایران استقبال میکنند.
 
 دکتر "نجم‌الدین کریم،" فرماندار استان جنگ‌زده "کرکوک معتقد است نیروهای عراقی نمیتوانند به تنهایی چنین عملیاتی را به سرانجام رسانند و کسی نمیتواند در این گفته تردید کند، پس اگر ایرانی‌ها از طرق مختلف به این فرایند کمک کنند، نمیفهمم چطور کسی میتواند به آنها پاسخ منفی دهد."
 
 "استراتژی آمریکا در عراق به گونه‌ای روزافزون به ایران وابسته می‌شود،" این عنوان مقاله‌ایست که "نیویورک تایمز" در وبسایت خود منتشر کرده است.
 
"هلین کوپر،" خبرنگار و ستوننویس "نیویورک تایمز" در این باره مینویسد: "در زمانی که جمهوری‌خواهان کنگره فشارهای سیاسی را بر پرزیدنت اوباما درباره مذاکرات هسته‌ای با ایران و بلندپروازی‌های این کشور افزایش داده‌اند، تناقضی آشکار نمایان شده است: اوباما که تلاش می‌کند بدون دخالت نیروهای زمینی آمریکا ستیزه‌جویان "داعش" را در عراق و سوریه مهار کند، به شکل روزافزونی به نیروهای ایرانی وابسته میشود.
 
 مراکز فرماندهی آمریکا و ایران در عراق تلاش میکنند با واسطه قرار دادن مراکز فرماندهی متعلق به عراقی‌ها با یکدیگر درگیر نشوند، اگر استراتژی آمریکا در عراق تا به حال با موفقیت قرین بوده، بیشتر آن را باید به ایران نسبت داد، این ایران بود که 7 ماه پیش نیروهای شیعه را برای شکستن حصر یک هفته‌ای "آمرلی" سازماندهی کرد.
 
همینطور باز هم این ایران بود که 4 ماه پیش به ارتش عراق و نیروهای شیعه برای آزادسازی شهر مرکزی "بیجی" و شکسته شدن محاصره یک پالایشگاه نفت در مجاورت آن کمک کرد و تابستان گذشته هم وقتی ستیزه‌جویان "داعش" موصل را تصرف کردند و خود را به نزدیک اربیل – پایتخت کردها – رساندند، ژنرال "قاسم سلیمانی" با 2 هواپیمای پر از تجهیزات نظامی به اربیل پرواز کرد‌ به گفته مقامات آمریکایی، اقدام ایران به تقویت استحکامات دفاعی کردها اطراف اربیل کمک کرد.
 
 نقش پررنگ نیروهای شیعه تحت لوای ایران در عملیات آزادسازی "تکریت،" به نوشته وبسایت "آیبی تایمز: "گزارش شده سه‌شنبه هفته گذشته ژنرال "قاسم سلیمانی" برای نظارت بر عملیات "تکریت" در عراق حضور داشت
 
 در عراق دستکم 37 (سی و هفت) گروه شیعه فعالیت میکنند که به نوعی با ایران در ارتباط هستند، دستکم 6 گروه شیعه عراقی با گروه "حزب‌ا... لبنان" ارتباط تنگاتنگی دارند و دستکم 9 گروه شیعه عراقی با "سازمان بدر" پیوندهای مستحکمی دارند، "بدر" حزبی سیاسی در عراق است که آموزش شاخه نظامی آن را ایران بر عهده دارد.
 
رادیوی ملی آمریکا، "ان پی آر" نیز در این باره در سایت خود مینویسد: "آمریکایی‌ها با پهپادهایشان این عملیات را تماشا میکنند، مقامات آمریکایی بر این نکته اصرار دارند که فعالیت‌های نظامی آنها با برنامه‌های نظامی ایران هماهنگ نمیشود، ایرانی‌ها در این عملیات هم به ارتش عراق و هم به گروه‌های شیعه مشاوره میدهند.
 
به هر حال، دیر یا زود دولت عراق برای آزادسازی "موصل" و پاکسازی "دومین شهر بزرگ خود" از وجود تروریست‌های "داعش" دست به کار میشود، باید دید آمریکایی‌ها به حضور احتمالی پررنگ کشورمان در سازماندهی عملیات "موصل" چه واکنشی نشان میدهند.

منبع : باشگاه خبر نگاران جوان
 
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۳۲
امیر مهدوی

  بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر سبک‌مغز رژیم صهیونیستی در سخنرانی سه‌شنبه گذشته خود در کنگره آمریکا حقایق بسیاری را وارونه جلوه داد تا شاید بتواند نقش خود را در ایجاد فشار سنگین‌تر بر ایران در جریان مذاکرات هسته‌ای کامل کند.
در این میان او اشاره‌ای نیز به برهه‌ای از تاریخ ایران داشت و از آن جمله از شخصیتی با نام «هامان» یاد کرد و در ادامه تلاش کرد تلویحا رهبر انقلاب را از نقطه نظر تقابل با یهودیان صهیونیست با او قیاس کند. ابتدا بخشی از سخنرانی نتانیاهو، این جنایتکار بدسابقه را با هم می‌خوانیم: «ما ملت کهنی هستیم. طی تاریخ 4000 ساله‌مان، بسیاری همواره سعی کرده‌اند مردم یهودی را از بین ببرند. فردا شب، ما به مناسبت تعطیلات یهودی پوریم، کتاب استر را خواهیم خواند. ما درباره یک نایب‌السلطنه قدرتمند پارسی به نام هامان می‌خوانیم که دسیسه‌چینی کرده بود تا ملت یهود را حدود 2500 سال پیش نابود کند اما یک زن شجاع یهودی، ملکه استر، این دسیسه را فاش کرد و به یهودیان این فرصت را داد تا آنها بتوانند از خودشان در مقابل دشمنانشان دفاع کنند. این دسیسه خنثی شد. مردم ما نجات یافتند... امروز یک فرمانروای مقتدر دیگر و باز هم از ایران، قصد نابودی ما یهودیان را دارد. رهبر عالی ایران، آیت‌الله خامنه‌ای سرچشمه دیرینه‌ترین نفرت، دیرینه‌ترین نفرت یهود‌ستیزی با جدیدترین فناوری است».
هرچند آگاهان مسائل تاریخی دقیقا می‌دانند نتانیاهو از چه واقعه‌ای سخن می‌گوید اما بسیاری از شنوندگان و خوانندگان این جملات احتمالا طالب دانستن تفصیل این ارجاع تاریخی نامربوط و احمقانه نخست‌وزیر صهیونیست‌ها هستند. این نوشته کوششی در بررسی اجمالی آن برهه تاریخی خواهد بود که به درستی به هولوکاست ایرانیان شهرت یافته است.
هامان که بود؟

بنابر اسناد تاریخی، هامان وزیر اعظم خشایارشاه و صاحب نفوذ بسیاری در دربار بوده است. برخی مورخان معتقدند نام وزیر اعظم خشایارشاه «هامان» نبوده بلکه الیگارشی یهود در نقل تحریف‌گونه تاریخ آن دوره به جهت مشابهت‌سازی با «هامان» وزیر فرعون از او با این نام در متون خود یاد کرده‌اند. در کتاب «استر» عهد قدیم او شخصیتی بسیار منفی و شرور نمایانده شده است که قصد داشته یهودیان ایران را قتل‌عام کند. اما این روایت از کجا نشأت گرفته است؟ در دوران مورد اشاره که با سده پنجم پیش از میلاد انطباق دارد، گروهی از اشراف یهود تکاپوی شگفت‌آوری در ایران داشته‌اند. چنانکه در دربار خشایارشاه نیز توطئه‌ای را رقم زدند که در نهایت به کشتار ده‌ها هزار ایرانی به همراه هامان و 10 پسرش انجامید. در جریان جشنی طولانی چند تن از یهودیان که در دربار نفوذ داده شده بودند، از خشایارشاه که در حال مستی بود خواستند تا دستور دهد همسرش، ملکه «وشتی» عریان در مقابل درباریان و سربازان ظاهر شود و این طرح‌ریزی با آگاهی از روحیات ملکه ایران که زنی اصیل بود صورت گرفت.
خشایارشاه در همان حال به این توصیه کینه‌توزانه پیرامون خود تن داد و دستوری احمقانه صادر کرد که ملکه از اجرای آن سر باز زد و بدین شکل خشایار، «وشتی» را به تیغ جلاد سپرد.
در آن برهه «مردخای» که پیشوای الیگارشی یهود در ایران بوده است، در دربار خشایارشاه سمتی دیوانی و مهم داشت و عوامل او در سراسر ایران تحرکات مخرب بسیاری داشتند. از جمله اینکه از دادن مالیات استنکاف می‌ورزیدند و در هر منطقه‌ای مخالفان خود را به شیوه‌های گوناگون از میدان به در می‌کردند.

چنین رفتارهای جامعه‌ستیزانه‌ای «هامان» وزیر خشایارشاه را به ستوه آورده بود.
این رفتار توطئه‌آمیز هامان را به مقابله با مردخای و تلاش برای کاهش نفوذ او در دربار مصمم کرده بود.
استر، همسر خشایار می‌شود
پس از کشته شدن ملکه با توطئه «مردخای»، او برادرزاده خود استر را به دربار آورد و بی‌آنکه کسی از نسبت این دو آگاه باشد، استر در میان زنان دربار جای گرفت و با دلربایی از شاه توانست به سرعت به ملکه ایران تبدیل شود. این همه در حالی بود که کسی از یهودی بودن او آگاهی نداشت. بدین ترتیب توطئه‌ای مهیب که در حال شکل‌گیری بود، در قدم نخست با مهارت تمام به اجرا درآمد.
نخبگان و پارسایان ایران علیه کانون توطئه
چنانچه گفته شد افکار عمومی ایرانیان به سبب رفتارهای قدرت‌طلبانه باند مردخای موضعی بشدت منفی علیه آنان داشت و مطالبه‌ای عمومی برای محدود کردن مجازات آنان شکل گرفته بود. براساس روایات تاریخی، بزرگان، نخبگان و سرداران مناطق مختلف ایران مصرانه از دولت مرکزی توقع داشتند تا برخوردی قاطع با توطئه‌گران انجام دهد. بدین ترتیب رشته‌ای محکم از دل کوچک‌ترین شهرها تا وزیر خشایارشاه شکل می‌گیرد و هامان مصمم می‌شود که محافل و گروه‌های توطئه‌گر یهود را از دربار اخراج کند و مجرمان آنان را به مجازات برساند. بزرگان و سرداران ایرانی در این زمان در انتظار رسیدن دستور برای اجرای عدالت هستند.
آغاز مأموریت استر
استر که با حیله ملکه ایران شده بود، از قصد هامان برای برخورد با کانون‌های توطئه‌گر آگاه می‌شود و با همکاری عموی خود، مردخای، با توطئه‌چینی و بدگویی از هامان نزد خشایارشاه او را از سمت خود برکنار می‌کند. با اصرار استر، مردخای وزیر می‌شود. دیگر کسی مانع اجرای توطئه اصلی الیگارشی یهود در ایران نیست. فاجعه آغاز می‌شود.
قتل هامان و سرداران ایران
هامان، وزیر دشمن‌ستیز خشایار برکنار شده است اما همچنان برنامه‌ای عمومی برای مقابله با کانون‌های توطئه‌گر یهود در سراسر ایران در انتظار اجراست. در فاصله چند روز مانده به عملی شدن طرح سرداران و بزرگان ایرانی، استر و مردخای که اکنون بسیار به خشایار نزدیک شده بودند، در محفلی خصوصی با خوراندن شراب بسیار به شاه، حکم قتل هامان و دیگر سرداران ایران را در حال مستی به امضای او می‌رسانند.
هامان به همراه 10 پسرش بدون درنگ در شوش به دار آویخته شدند و یهودیان کینه‌توز دربار که میدان تاختن را بسیار فراخ یافته بودند، از شاه برای کشتن همه مخالفان خود در سراسر ایران 3روز مهلت می‌گیرند.
هولوکاست ایرانی
قتل‌عام بزرگان و سرداران ایرانی آغاز می‌شود و توطئه‌گران در هر شهر مخالفان خود را از دم تیغ می‌گذرانند. توصیف قساوت‌آمیز «کتاب استر» عهد عتیق از کشتار نخبگان و پارسایان ایرانی به دست این میهمانان نورسیده حیرت‌انگیز است: «و یهودیان بر دشمنان خویش استیلا یافتند... ترس ایشان بر همه قوم‌ها مستولی شده بود و جمیع رؤسای ولایت‌ها و امیران و والیان و عاملان پادشاه، یهودیان را اعانت کردند، زیرا ترس مردخای بر ایشان مستولی شده بود... پس یهودیان جمیع دشمنان خود را به دم شمشیر زده، کشتند و هلاک کردند و با ایشان هر چه خواستند به عمل آوردند. یهودیان در دارالسلطنه شوش 500 نفر را به قتل رسانیده و هلاک کردند... 10 پسر هامان بن همدانای، دشمن یهود را کشتند... و جسد آنان را در شوش به دار آویختند... در روز چهاردهم ماه آذار نیز جمع شده، 300 نفر را در شوش کشتند... و سایر یهودیانی که در ولایت‌های پادشاه بودند... 77 هزار نفر از مبغضان خویش را کشته بودند... در روز چهاردهم ماه آرامی یافتند و آن روز را روز بزم و شادمانی نگاه داشتند...»
هرچند روایت کتاب «استر» کشتار 77 هزار ایرانی است اما برخی منابع تاریخی تا چند برابر این تعداد را نیز نقل کرده‌اند. آیا این واقعه دردناک برای یدک کشیدن نام هولوکاست شایسته‌تر نیست؟!
جشن پوریم و سیزده بدر
چنانچه گفته شد، کشتار مخالفان الیگارشی یهود در ایران در روزهای 13 و 14 از ماه آذار (اولین ماه سال - فروردین) صورت گرفته است. بسیاری از متون تاریخی اعتقاد به نحس بودن روز 13 فروردین در میان ایرانیان و نیز خروج از شهرها را با آن واقعه شوم مرتبط می‌دانند که مردم با اطلاع از آغاز کشتار برای حفظ جان خود از شهرها خارج شدند و این بیرون رفتن مردم از خانه‌ها ریشه در کشتار تاریخی ایرانیان داشته است.
هم اکنون نیز همزمان با سیزده‌بدر ایرانیان، یهودیان سراسر جهان که روایت تحریف‌شده‌ای از آن واقعه به خوردشان داده شده است به شکرانه پیروزی بزرگ خود در کشتار مخالفان، جشن مفصلی برگزار می‌کنند که به «جشن پوریم» شهرت یافته است. در این روز صهیونیست‌ها تا حد جنون شراب می‌نوشند و بدمستی یکی از سنت‌های آنان در این روز است. اوج این جشن‌ها در سرزمین‌های اشغالی فلسطین است و خاخام‌های صهیونیست در نوشیدن مشروبات و رقص و پایکوبی با یکدیگر رقابت می‌کنند.
در آموزه‌های تلمود به صراحت به نوشیدن شراب تا حد سرمستی در این روز توصیه شده است: «در روز پوریم هر فرد یهودی مکلف است به حدی شراب بنوشد که تفاوت میان «نفرین بر هامان» و «درود بر مردخای» را تشخیص ندهند.»!
نوشیدن خون یا نوشیدنی به رنگ خون به عنوان نمادی از کینه یهودیان صهیونیست نسبت به ایرانیان از دیگر رسوم آنان در این جشن است.
یکی دیگر از سنت‌های مرسوم در این روز به آتش کشیدن نمادین هامان و نیز پختن نوعی شیرینی به نام «گوش هامان» است.

اما سواد تاریخی دکتر ظریف!
در این میان فقد بضاعت تاریخی دکتر ظریف نیز قابل شماتت است که در مصاحبه با شبکه NBC و در مقام گوشزد به نتانیاهو به غلط گفت: «جای تأسف است که تعصب به اندازه‌ای رسیده که اتهاماتی علیه کشوری مطرح می‌شود که سه بار در تاریخ یهودیان را نجات داده است؛ یک مرتبه در دوران نخست‌وزیری هامان که سعی داشت یهودیان را بکشد و پادشاه ایران یهودیان را نجات داد و بار دیگر در دوران کوروش کبیر و دفعه سوم در دوران جنگ جهانی دوم بود که ایران به نجات یهودیان رفت».
این در حالی است که هامان یک ایرانی بود که در کانون جاه‌طلبی و دسیسه استر و مردخای، خود و قبیله‌اش در کنار 77000 ایرانی دیگر کشته شدند.
ارجاع احمقانه تاریخی نتانیاهو
اشاره نتانیاهو به این واقعه تاریخی در کنگره و قیاس تلویحی رهبر انقلاب با هامان البته از سوی بسیاری از دوستان و همراهان همیشگی اسرائیل نیز مورد نقد قرار گرفت. تحلیلگران بسیاری از رسانه‌های غربی در صحت روایت نتانیاهو و الیگارشی صهیونیسم جهان ـ وطنی از واقعه تاریخی «پوریم» تشکیک کردند و برخی دیگر نیز که معتقد به همین روایت بودند، ارجاع نابخردانه او را به 2دلیل اصلی نابجا خواندند: نخست آنکه نتانیاهو با این اشاره صراحتاً بر دشمنی تاریخی ایرانیان با کانون‌های توطئه‌گر و کینه‌توز یهود صحه گذارده و آن را تأیید کرده است و دیگر اینکه ایرانیان را به وقوع کشتاری دیگر بسان کشتار نخست وعده داده است و این در حالی است که این ارجاع در خلال یک سخنرانی با هدف مظلوم‌نمایی نسبت به تهدید هسته‌ای ایران صورت گرفته است البته این تناقضات البته از چشم دوستان و دشمنان اسرائیل مخفی نماند. تناقضاتی که از ترسی عمیق ناشی می‌شد که در سراسر سخنرانی نتانیاهو عیان بود. ترس از تسلط ایران بر منطقه و نفوذ رو به تزاید انقلاب اسلامی در خاورمیانه عربی، جایی که تا چند دهه پیش ارتش‌های چند کشور عربی نیز در مقابل ارتش عبری عاجز بودند و اکنون گروه‌های مقاومت کوچک مورد حمایت ایران، اسرائیل را از اطراف محاصره کرده‌اند. اسرائیل وحشت‌زده‌تر از همیشه است، چرا که ترس همزاد دروغ است و مرگ و نابودی سرنوشت فساد و طغیان.

نویسنده : امیرحسین صفایی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۴۸
امیر مهدوی

نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی» اگرچه در ابتدا از سوی امام خمینی رحمه‌الله طرح شد، اما بعد از ایشان، توسط رهبر انقلاب نیز ادامه یافت و تعاریف و جنبه‌های بیشتری نیز به آن افزوده شد.

 «نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی» اگرچه در ابتدا از سوی امام خمینی رحمه‌الله طرح شد، اما بعد از ایشان، توسط رهبر انقلاب نیز ادامه یافت و تعاریف و جنبه‌های بیشتری نیز به آن افزوده شد.

برای مثال، رهبر انقلاب در پیام حج امسال، سه مسئله‌ی کلیدی جهان اسلام را «اتحاد مسلمانان»، «مسئله‌ی فلسطین» و «مسئله‌ی درک تفاوت اسلام‌ ناب-اسلام آمریکایی» معرفی کردند. در این میان، دو مسئله‌ی اتحاد جهان اسلام و مسئله‌ی فلسطین، همواره تا حدودی در ذهن و زبان نخبگان امت مطرح بوده‌، اما به نظر می‌رسد مسئله‌ی سوم آن‌چنان‌که باید، ضریب نگرفته و مورد توجه قرار نگرفته است. حال آنکه امروزه با تحولات شگرفی که در منطقه حادث شده، اهمیت پرداختن به این مسئله‌ صدچندان شده است. یادداشت زیر تلاش می‌کند تا به‌عنوان گام نخست، تکوین این نظریه و ادوار تاریخی آن را در کلام امام خمینی رحمه‌الله و رهبر انقلاب، مورد بررسی قرار دهد.

غیبت و مهجوریت نظریه کلیدی امام خمینی

دوگانه‌ی اسلام ‌ناب-اسلام آمریکایی به‌مثابه‌ی‌ یک ایده‌ی محوری و به‌نوعی همزاد تاریخی و معرفتی انقلاب اسلامی است. با این همه، کمتر به جایگاه شایسته‌اش در میان فعالان دلسوز جهان اسلام دست یافته است. از زمینه‌های سیاسی-اجتماعی و منفعت‌محور مهجوریت این ایده که بگذریم، برخی خطاهای روش‌شناختی، این نظریه‌ی کلیدی را تا حدودی از دسترس خارج کرده است.یکی از مهم‌ترین خطاها در این زمینه، تلقی خطابی از این مفهوم است؛ این تصور که اسلام ناب-اسلام آمریکایی صرفاً یک ترکیب‌ شعاری و صورت‌بندی جدلی است و حداکثر یک‌سری مصرف‌های تبلیغاتی در جهان و انتخاباتی در ایران و یا مانند آن دارد. این تلقی باعث شده است یکی از پُربسامدترین مفهوم‌سازی‌ها در نظام اندیشه‌ی امام خمینی رحمه‌الله، آن‌چنان‌که باید، مورد توجه جامعه‌ی علمی قرار نگیرد. شاید تا حدودی غیرقابل باور باشد، اما تقریباً هیچ تحلیل، کتاب یا برنامه‌ی پژوهشی جدی‌ نیست که کاری در این زمینه ارائه کرده باشد. در حالی که «اسلام ناب-اسلام آمریکایی» به‌عنوان عصاره‌ی اندیشه‌ی امام خمینی رحمه‌الله، یک تئوری جامع است که قابلیت تبیین بسیاری از شکاف‌ها و پدیده‌های اصلی جهان اسلام را دارا است و می‌تواند به‌مثابه یک اندیشه‌ی بدیل، از بسیاری از مسائل به‌ظاهر غیرقابل حل موجود، صورت‌بندی جدید و راهگشایی دست دهد.

خطای کلیدی بعدی، متوجه بازخوانی‌های غیرضابطه‌مندی است که از این مفهوم انجام شده است. اغلب درباره‌ی اسلام ‌ناب بسیار سخن گفته می‌شود. به یک معنا، تمام کسانی که در تمام حوزه‌های تفکر اسلامی در حال پژوهش یا سخنرانی هستند، مدعی هستند درباره‌ی اسلام ناب کار می‌کنند. اما باید توجه داشت مراد از تئوری اسلام ناب-اسلام آمریکایی، مفهوم اسلام ناب در کلیت خود نیست، بلکه مفهوم و تمایزی است که به‌وسیله‌ی امام خمینی رحمه‌الله طرح و صورت‌بندی شده است. این بصیرت مهم در پیام حج رهبر انقلاب به‌روشنی برجسته شده است: «نخستین‌بار امام راحل بزرگ ما به تمایز این دو مقوله همت گماشته و آن را وارد قاموس سیاسی دنیای اسلام کرد.»۱ بی‌توجهی و عدم بازخوانی تمایزی که امام خمینی رحمه‌الله میان این دو مقوله تبیین کرده، برداشت‌های متفاوت و گاهی متضاد را ذیل این مفهوم جای داده است.

ادوار نظریه «اسلام ناب-اسلام آمریکایی»
نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی، یکی از بنیانی‌ترین وجوه اندیشه‌ی‌‌ سیاسی و اجتماعی امام خمینی رحمه‌الله، ادواری را طی کرده است. فهم این ادوار، زمینه‌ی مناسبی برای درک معنای این نظریه دست می‌دهد. در ادامه تلاش می‌شود تصوری از این دوره‌ها به‌اختصار به بحث گذاشته شود.

با بررسی متونی که امام خمینی رحمه‌الله در زمینه‌ی این نظریه نوشته یا بیان کرده‌اند، می‌توان شکل‌گیری این نظریه را تشریح کرد. پس از امام خمینی رحمه‌الله، حضرت‌ آیت‌الله خامنه‌ای این نظریه ‌را به‌مثابه یکی از کلیدی‌ترین «معارف انقلاب اسلامی» دانسته و «راز بزرگ» انقلاب را براساس آن تشریح می‌کنند. ایشان در طول مدت رهبری خود، بارها و بارها با استناد به مفاهیم و منطق این نظریه، مسائل کشور و جهان اسلام را تشریح می‌کنند.

مفهوم‌سازی‌های متعدد و کاربرد‌های فراوانی که در بیانات ایشان وجود دارد، حکایت از نقش محوری ایشان در بسط و احیای این نظریه‌ی کانونی، اما مهجور امام خمینی رحمه‌الله دارد. براساس بسط و کاربست نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی، در ادبیات حضرت‌ آیت‌الله خامنه‌ای می‌توان ادوار دیگری را در تاریخ حیات اجتماعی این نظریه تمییز داد. بر این اساس، نظریه‌ی اسلام ‌ناب-اسلام آمریکایی به‌عنوان یک مفهوم و دال جدی در اندیشه‌ی امام و رهبری، پنج دوره‌ی متمایز را طی کرده است:

۱. طرح مبادی

منظور از طرح مبادی، دوره‌ای است که علی‌رغم تأکید بر معانی، مبانی و تضادهای معرفتیِ مطرح در این نظریه، هنوز ادبیات و واژگان اسلام ناب-اسلام آمریکایی به‌طور جدی صورت‌بندی و مطرح نشده است. به‌‌عنوان نمونه، در اولین پیام سیاسی-اجتماعی به‌جای‌مانده از امام خمینی رحمه‌الله در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۲۳، تضاد میان دوگانه‌ی «قیام لله/قیام برای نفس» مطرح است.۲ این دوگانه در سال‌های پس از خرداد ۱۳۴۲ با تعابیر مختلف میان اسلام ناقص و اسلام جامع، اسلام عدالت‌خواه و اسلام انقلابی مطرح می‌شود:

«اسلام دین افراد مجاهدى است که به دنبال حق و عدالت‌اند. دین کسانى است که آزادى و استقلال مى‌خواهند. مکتب مبارزان و مردم ضداستعمار است. اما این‌ها اسلام را طور دیگرى معرفى کرده‌اند و مى‌کنند. تصور نادرستى که از اسلام در اذهان عامه به وجود آورده و شکل ناقصى که در حوزه‌هاى علمیه عرضه مى‌شود، براى این منظور است که خاصیت انقلابى و حیاتى اسلامى را از آن بگیرند.»۳امام خمینی رحمه‌الله این نگاه انتقادی نسبت به «شکل ناقص اسلام در حوزه­‌های علمیه» را تا بالاترین سطوح مطرح کرده و این‌چنین است که حتی «رساله­‌های عملیه» به‌عنوان محصول اندیشه‌ی مراجع تقلید وقت را نیز در این چارچوب، مورد نقد قرار می­‌دهند که تفاوت‌های زیادی میان رساله‌ها، به‌عنوان متون مبنا در «آنچه به‌عنوان اسلام معرفی می‌شود» و منابع سنت اسلامی (قرآن و حدیث) به‌عنوان متون مبنا در اسلام واقعی، وجود دارد. این تفاوت عمدتاً در دو مؤلفه‌ی «جامعیت» و «تأثیر عینی در زندگی» مشخص می‌شود و «نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادى آن [برخلاف رساله‌های عملیه]، از نسبت صد به یک هم بیشتر است!»۴از نظر ایشان، «آنچه به‌عنوان اسلام معرفی می­‌شود»، «ناقص» است، ابعاد اجتماعی اسلام را در بر ندارد و «خاصیت انقلابی و حیاتی» از آن گرفته شده است. به همین دلیل، ایشان ضمن تأکید بر اهمیت ابعاد عبادی اسلام و اینکه «البته مسائل عبادى را باید یاد بدهید»۵ تأکید دارند که اسلام با محوریت قرار گرفتن مسائل دیگری مطرح شود: «اما مهم مسائل سیاسى اسلام است، مسائل اقتصادى و حقوقى اسلام است. این‌ها محور کار بوده و باید باشد.»۶

با این همه، به نظر می‌رسد ما در طرح مبانی و معانی این نظریه با دو دوره مواجه هستیم. اگر در سال‌های قبل از خرداد ۴۲ تأکید بیشتر بر طرح اسلام ناب بود، در دوره‌ی پس از خرداد ۴۲، نفی اسلام‌های متحجر و متجدد پُررنگ‌تر می‌شود.

۲. مفهوم‌سازی و صورت‌بندی

در سال‌ آخر عمر امام خمینی رحمه‌الله، ایشان تجربه‌ی نظری و عملی ربع قرن درگیری میان قرائت انقلاب اسلامی از اسلام با اسلام مقدس‌مآب و اسلام متجددمآب را مفهوم‌سازی می‌کنند. پس از دو و نیم دهه، این درگیری ژرف معنایی، در قالب واژگان و مفاهیم دوگانه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی چارچوب‌بندی می‌شود. بررسی‌ها نشان می‌دهد در جای‌جای پیام‌های رسمی و عمومی و نامه‌های خصوصی، حکومتی و عمومی امام خمینی رحمه‌الله در این دوره، از ادبیات و مفهوم‌سازی‌های این نظریه استفاده شده است. نمودار زیر فراوانی کاربرد دو واژه‌ی کلیدی این نظریه در ادبیات امام خمینی رحمه‌الله را در این دوره با دیگر سال‌ها مقایسه می‌کند.

۳. شرح نظریه

پس از امام خمینی رحمه‌الله، در شرایطی که ادبیات اسلام ‌ناب-اسلام آمریکایی در فضای سیاست‌زده‌ی داخل کشور مورد طعن و قهر و یا مصرف انتخاباتی جناح‌های عمده‌ی سیاسی قرار گرفته است، آیت‌الله خامنه‌ای بار دیگر این ادبیات را در کانون توجه‌ها قرار می‌دهند. ایشان طی دوره‌‌ای حدوداً یک‌ساله، به تشریح مفاهیم این نظریه پرداخته و با مفهوم‌سازی‌های متعدد، ادبیات این نظریه را گسترش می‌دهند. شاید بتوان نمونه‌ی کامل و جمع‌بندی این دوره را در پیام ایشان در اولین سالگرد رحلت امام خمینی رحمه‌الله مشاهده کرد. آنجا که کلیت مدرسه‌ی فکری امام خمینی رحمه‌الله و همچنین لایه‌های بنیادین و معرفتی انقلاب اسلامی را در چارچوب دوگانه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی تشریح ‌می‌کنند.۷

۴٫ بسط نظریه

پس از دوران شرح متن نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی، ما با دورانی در ارتباط با این نظریه مواجهیم که می‌توان از آن به دوران بسط این نظریه تعبیر کرد. در این دوره، ضمن اینکه شرح، مفهوم‌سازی و خلق مضامین جدید در ارتباط با این نظریه در ادبیات رهبری انقلاب به‌وفور موج می‌زند، اما فراتر از تکرار ادبیات، تلاش می‌شود بسط این منطق دنبال شود. در این مرحله است که مضمون‌سازی‌ها و محورهای اصلی در ادبیات اسلام ناب-اسلام‌آمریکایی مورد توجه است، بی‌آنکه نیازی باشد واژگان این نظریه تکرار شود. بسط امر به معروف و نهی از منکر به حوزه‌های کلان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و تقابل امر به معروف فردی/اجتماعی، مبارزه با اشرافیت (اسلام اشرافیت)، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، مردم‌سالاری دینی، نوسازی معنوی، استقلال‌خواهی، کرامت انسانی، آزاداندیشی نظری و آزادی‌خواهی سیاسی-اجتماعی از فصول محوری ادبیات رهبری در این دوره است.

این ادبیات، مضامین نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی را فراتر از الفاظ و واژگان نهفته در یک نظریه، به یک منطق فکری تبدیل می‌کند. ضرورت تاریخی-اجتماعی این فرایند، این است که به اقتضای سیر اجمال به تفصیل انقلاب اسلامی، مفاهیم نظریه‌ی اسلام‌ ناب-اسلام آمریکایی از دستبرد مصارف سیاسی خارج گردد. در صورتی که اگر این نظریه بدون این بسط و بازتولید معنایی در طول یکی دو دهه صرفاً تکرار می‌شد، نه تنها به دلیل کلیشه‌شدگی، کارآمدی خود را از دست می‌داد، بلکه چه‌بسا ظرفیت بسیج‌کنندگی و تولید سرمایه‌ی اجتماعی آن نیز مورد سوءاستفاده‌ قرار می‌گرفت. اما از آنجا که مفاهیم اسلام ناب-اسلام آمریکایی، واژگان‌ و ادبیاتی صرفاً تکرار شونده نبودند، جریان‌های اشرافیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نمی‌توانستند آن را به‌مثابه یک شعار، به مصرف سیاسی برسانند. بسط معنایی و مضمون‌سازی نظریه‌ی «اسلام ناب-اسلام آمریکایی» در این مرحله، آن را از تکرار، کلیشه‌شدگی و نهایتاً ابهام، بازمی‌دارد.

۵. بازخوانی مجدد متن نظریه

از سال ۱۳۸۸ به بعد، بار دیگر متن واژگان نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی طرح می‌شود. گسل‌های جدی سیاسی-اجتماعی در داخل و خارج از کشور فعال شده‌اند. رهبر انقلاب اسلامی نیز برای تشریح این شکاف‌ها و نزاع‌های فتنه و بیداری اسلامی، بار دیگر متن ادبیات نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی را مطرح می‌کنند. در این دوره است که ایشان نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی را به‌مثابه چارچوبی برای مطالعه‌ی انقلاب‌های بیداری اسلامی مطرح می‌کنند۸ و در نهایت، در پیام اخیرشان به کنگره‌ی حج، کاربست این نظریه را به‌عنوان یکی از سه اولویت جهان اسلام، در ردیف مسائلی چون «اتحاد مسلمین» و «مسئله‌ی فلسطین» جای می‌دهند.۹

نگاره‌ی دو، فراوانی کاربرد کلیدواژه‌ی اسلام ‌آمریکایی در طول سال‌های ۶۸ تا ۹۲، نشان‌دهنده‌ی این سه مرحله است10

مسئله‌ی مهم دیگری که در نظریه‌ی اسلام ناب- اسلام آمریکایی امام خمینی رحمه‌الله مطرح است اینکه از منظر ایشان، اسلام آمریکایی صرفاً اسلام غرب‌زده یا اسلامی که مورد تبلیغ یا حمایت مستقیم ایالات متحده‌ی آمریکا باشد، نیست. از منظر امام خمینی رحمه‌الله، تجدد و تحجر به‌مثابه دو مانع در فهم اسلام ناب عمل می‌کنند. قرائتی از اسلام که متأثر از این دو زمینه‌ی اجتماعی ارائه می‌شود، اسلام تجدد و اسلام تحجر خواهد بود. اسلام آمریکایی عنوان عامی برای هر اسلام برخاسته از هر دوی این زمینه‌هاست.از منظر رهبر انقلاب اسلامی، «اسلام آمریکایی فقط آن نیست که آمریکاپسند باشد»، بلکه اسلام آمریکایی هرچیزی است که «خارج از این اسلام ناب است.»۱۱ در واقع در مفهوم‌سازی‌های این نظریه، هم «اسلام متحجرِ آمیخته با خرافات» و هم «اسلامِ تطبیق‌داده‌شده‌ی با اصول آمریکایی و مورد نظر غربی‌ها» مورد نقد هستند که «هر دو این‌ها اسلام آمریکایی است.»۱۲ از همین روست که از دیدگاه ایشان، اسلام آمریکایی دو نوع عمده دارد: «نوع لائیک و غرب‌گرا» و «نوع متحجر و خشن».

منبع : http://nokhbeh313.ir

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۵۴
امیر مهدوی
این روزها از کاهش تورم 40 درصدی به 15‌درصد به عنوان یک معجزه اقتصادی یاد می‌شود آن هم توسط کارشناسان داخلی و خارجی. نماگرها هم که دروغ نمی‌گویند و بنابراین نمی‌توان آن را زیر سؤال برد اما چگونه به این معجزه دست یافتیم‌؟‌ تا پیش از یک ماه پیش ادعا می‌شد دولت با برقراری انضباط مالی و عدم‌دست درازی به بانک مرکزی به چنین دستاورد بزرگی خود را رسانده است که ناگهان خبرهایی مبنی بر ورود ریالی 4.5 میلیارد دلار نفت وصول نشده رسانه‌ای شد. به فاصله کمتر از چند روز نیز 1.2‌میلیارد دلار دیگر به آن افزوده شد تا نشان دهد با احتساب ضریب افزایش اعتباراین رقم معادل تمام نقدینگی‌ای که برای مسکن مهر در دولت قبلی ایجاد شده، ‌پول بدون پشتوانه خلق شده است، پس چگونه دولتمردانی که معتقد بودند تورم 40 درصدی دولت قبلی ناشی از افزایش نقدینگی است توانسته‌اند تورم را به 15 درصد برسانند؟
نگارنده کاهش تورم را معجزه نمی‌داند اما حاصل معادله‌ای ساده و واقعی است و آن هم عمق بخشی به رکود به بهای کاهش تورم‌! اقدامی که لابد قابل لمس و درک از سوی مردم نیست و ناشی از چهار کار بزرگ نکرده و یک کار حساب شده دولت است که می‌توان به ترتیب زیر آنها را برشمرد:
1- به گفته وزیر دارایی و امور اقتصادی این کار حاصل مردم است. بخش مهمی از این کاهش تورم واقعاً کار مردم بوده است. هر چند خود نمی‌دانند چگونه معجزه کرده‌اند، مردم به عنوان یکی از مؤلفه‌های بزرگ در تقاضای کل با کاهش قدرت خرید ناگزیر به کوچک کردن سبد هزینه خود شدند، به عبارت دیگر کاهش تقاضا باعث کاهش فشار به عرضه و قیمت‌ها شده است. آنچنان که در بازار مسکن نمود آن در کاهش 62 درصدی پروانه‌های ساخت پیداست و بنابراین می‌توان گفت بهای این معجزه عمیق‌تر شدن رکود است به رغم آنکه نرخ رشد بر اساس اعداد و آمار مثبت شده است.
2- گفته شد در دولت قبلی یکی از عوامل مؤثر در تورم پول پاشی خارج از ظرفیت اقتصاد بوده که از آن جمله می‌توان به طرح هایی چون بنگاه‌های زود بازده یا ایجاد خط اعتباری برای مسکن مهر اشاره کرد. همچنین اجرای هدفمندی نیز به طور طبیعی نرخ تورم را افزایش می‌دهد اما در دولت یازدهم تاکنون هیچ طرحی برای خروج از رکود، ‌ایجاد اشتغال یا تحرک در بازارهای اصلی مانند مسکن اجرا نشده است، بنابراین عدم اجرای برنامه‌ای عملی در دولت همراه با افزایش نرخ سود تسهیلات باعث شده تا اقتصاد بیشتر دچار رخوت شود ولذا افزایش تورم نیز حتی از محل تحریک عرضه کل نیز به وجود نیامده است.
3- عامل دیگر حالت انتظار در بازارهای اقتصادی است. در حقیقت بازارهای موجود در اقتصاد به دلیل تأکیدات زیاد دولت بر مذاکره با غرب باعث شده تا بیش از حد دچار محافظه کاری شود و لذا هر تحرکی دراقتصاد منوط به مذاکرات شده است. این اقدام نیز خودبه خود هم بر کاهش تقاضا و هم بر کاهش عرضه اثر‌گذار است و آثار این نوع رکود نیز در قیمت‌ها خود را نشان می‌دهد.
4- چهارمین عامل و شاید مهم‌ترین دلیل آن که دولت فعلی هیچ نقشی در آن نداشته، ‌تخلیه آثار قیمتی ناشی از تغییر قیمت ارزهای خارجی است. در حقیقت دولت قبل با قبول بدنامی افزایش 5/2 برابری دلار منجر به تراز شدن هزینه‌ها و درآمد دولت از محل درآمدهای خارجی شد و طبیعی است که این افزایش قیمت یک‌بار رخ داده و تا افزایش بعدی نرخ ارز تکرار نمی‌شود، لذا این عامل نیز نمی‌تواند معجزه‌ای اقتصادی از دولت یازدهم باشد.
5- اما در حوزه فعالیت دولت یازدهم اگر جمع‌آوری نقدینگی توسط بانک‌ها و پرداخت سودهای بالای 20 درصد را به دلیل خنثی کردن خاصیت تورم‌زایی عملیات خود بانک‌ها کنار بگذاریم، مهم‌ترین کار انجام شده در ماه‌های آخر سال را می‌توان کنترل قیمت‌ها دانست که البته این موضوع نیز نه معجزه که امری عرفی و روالی عادی در برنامه‌ریزی دولتی است. نگاهی به نماگرهای بانک مرکزی طی سنوات گذشته اخیر نشان می‌دهد دولت‌ها همواره به منظور پایین آوردن نرخ تورم در ماه‌های پایانی و تا زمان تعیین حداقل حقوق کارگران تلاشی هدفمند و حساب شده در سرکوب قیمت‌ها داشته‌اند، آنچنان که شواهد نیز نشان می‌دهد این دولت افزایش قیمت نان و برق را حتی به سال آینده نیز موکول نکرده و در اسفند ماه آن را اجرایی کرده است.

نویسنده : مهران ابراهیمیان 
منبع :nokhbeh313.ir
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۲۳
امیر مهدوی

ضرب المثلی هست که می گویند این از آن حرف های است که مرغ پخته می خنداند

این روزها بعضی ها در اداره امور  معجزه  می کنند بنازم به این همه .....کرامت، شاید عنوان بهتری برای این داستان سرایی حضرات باشد چرا که معجزه مخصوص انبیای الهی وعبارت ازکار خارق العاده ای  است که همراه با ادعا ودیگران از انجام آن عاجز باشند وغیر ازآنها(انبیاء) حتی ائمه هدی سلام الله علیهم اجمعین هرگز چنین ادعای نکرده اند البته گوینده هم نکفتن من معجزه کرده ام بلکه ازقول دیگران گفتند: بسیاری از صاحبنظران داخلی و خارجی حضوری یا کتبی برای ما نوشته‌اند که کار این دولت شبیه معجزه است آیا جناب ایشان نمی دانند که مردم فهمیده اندو خوب می توانند  تشخیص دهند که ......؟

این درحالی است که مشاوراقتصادی جنابشان در یک نشست خبری از روند بدتر شدن شرایط رفاه خانوارها و تغییر نکردن خالص اشتغال کشور از سال 86 به بعد سخن می گویند. دکتر مسعود نیلی گفتند با در نظر گرفتن مؤلفه‌های رشد اقتصادی و فقدان برنامه در حوزه اقتصاد، حتی در صورت کاهش نرخ تورم، رفاه و اشتغال همان روند بدتر شدن و نزولی را طی کرده است ایشان شرایط اقتصادی کشور را به طور کلی خطیر و غیر پایدار توصیف کرد.

حال سئوال این است که با این توصیفی که آقای مشاور خود ایشان از اوضاع اقتصادی کشور کردند( و نه منتقدین یا به قولی بیسوادها) چه مجزه ای در مملکت رخ داده است لطفاٌ با مدرک مستعدل وقانع کننده توضیح دهند تا مرغ پخته نخندد

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۲۹
امیر مهدوی

آورده اند روزی بهلول با مرد غمگینی مواجه شد که سخت پریشان بود.

بهلول علت را جویا شد و آن مرد گفت: من تاجری هستم که چند سال پیش از این شهر عبور می کردم. در بین راه به کاروانسرایی رسیدیم و برای استراحت به همراه دوستان به آنجا رفتیم. ولی متاسفانه فراموش کردم پول مرغ و چند تخم مرغ پخته ای را که خورده بودم به صاحب کاروانسرا بپردازم. الان که دوباره به این شهر بازگشتم، به آن کاروانسرا رفتم و خواستم که قرضم را بپردازم اما صاحب کاروانسرا گفت: که قرض شما طبق محاسبات من 1000 دینار می شود. چون اگر آن مرغ ها و تخم مرغ ها زنده بودند تا الان تعدادشان چند برابر شده بود؛ پس تو باید پول همه آنها را بپردازی! ماجرا به حاکم شهر کشانده شد. بهلول وکیل مدافع مرد تاجر شد ولی با تاخیر به محکمه آمد. حاکم که عصبانی شده بود؛ علت تاخیر بهلول را پرسید و او جواب داد: زمینی دارم هر روز تا دانه های گندم را بپزم و بعد بکارم زمان زیادی سپری می شود. حاکم از این حرف بهلول خنده اش گرفت و گفت: آخر چه کسی گندم را می پزد و می کارد؟ بهلول جواب داد: در شهری که مرغ پخته می تواند تخم مرغ بگذارد و تخم مرغ پخته بتواند مرغ شود؛ پس حتما ً گندم پخته شده هم تبدیل به خوشه گندم می شود. حاکم که دید بهلول راست می گوید، مرد تاجر را بیگناه اعلام و ماجرا بدین گونه تمام شد.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۹
امیر مهدوی


                                                          بسم الله الرحمن الرحیم

در مقاتل آمده است در روز عاشورا هنگامی که جنگ مغلوبه گردیدو دشمن از هر طرف به امام حسین (ع)  حمله ور شد اصحاب باوفای آن حضرت تا  زنده بودند نگذاشتنداحدی از بنی هاشم  شهید شودهمه آنهاپروانه واربرگرد شمع وجودامام(ع)می گشتندودرراه دوست می سوختند در این میان یکی از اصحاب به نام عمرو بن قرظه انصاری هر تیر و نیزه‌ای که به طرف امام (ع) می‌آمد آن را با دستانش می‌گرفت و ومانع ازآن می شد که به مولایش اصابت نماید آنقدر این کار را تکرار نمود تا بر اثر زخم‌های فراوان توانش را از دست داد وبدن مطهرش نقش زمین گردید  زیبایی عمل هنگامی به اوج می‌رسد که در همان  حالت صورتش را به طرف امام (ع) برمی گرداند و عرض می کندای فرزند رسول خدا آیا به عهدی که با تو بسته بودم وفا کردم؟ امام (ع) فرمودند آری این جانبازی بی‌نظیر و مثال زدنی را هنگام نماز خونین ظهر عاشورا سعید بن عبدالله حنفی و زهیر بن قین بجلی تکرار نموده و خود را سپر بلای امام (ع) کردند تا بتوانند نماز ظهر را به جماعت بخواند و به حدی از خود مقاومت نشان دادند که نماز امام به اتمام رسید و همراه با سلام نماز بدنهای مطهر و پاره پاره‌شان نقش زمین گشت جالب است که اینان نیز‌‌ همان سوال عمرو بن قرظه انصاری را تکرار کردند و عرض کردند‌ای پسر رسول خدا آیا از ما راضی شدی؟ به راستی سرباز ولایت اینگونه است هنگام خطر بلاگردان ولی می‌شود و زخم تیر و شمشیر و نیزه را به جان خریده ودریک جمله همه هستی‌اش در راه دوست فدامی‌کند با این وجود بازهم شک دارد که آیا به وظیفه‌اش عمل کرده است یا نه؟
این مطلب دو پیام دارد یکی برای دوستان و خواص جامعه دیگری برای دشمنان:
و اما آن دسته ازخواصی که جز رضای پروردگارشان به چیز دیگری نمی اندیشند  هنگام احساس خطر به میدان آمده وبه وظیفه خود عمل می نمایند  خداوند هم آبروی آن‌ها را حفظ نموده و انشاالله عاقبت به خیر خواهند شد اما اگر مانند کسانی باشند که در فتنه ۸۸ با احتیاط عمل نموده وبه اصطلاح یکی به میخ می زنند و یکی به نعل و فقط در فکر حفظ موقیعت خود بوده، بدانند که خداوند رسوایشان خواهد کرد و نزد افکار عمومی آبرویی برای آن‌ها نخواهد ماند و ملت مسلمان و انقلابی به آن‌ها پشت کرده و سرسوزنی برایشان ارزش قائل نیستند هر چند که سوابق چنین وچنان داشته و جز یاران امام خمینی (ره) به حساب آیند چرا که آن حضرت فرمودند ملاک حال فعلی افراد است و این جملهٔ نورانی تا قیام قیامت تازگی دارد.
و اما دشمنان خارجی و قلیل تفاله‌های آن‌ها در داخل بدانند که می‌دانند فدائیان امام خامنه‌ای که حاضرند همچون یاران امام حسین (ع) بلا گردان ولایت شده و از تمام هستی خویش گذشت کنند نه تنها درایران اسلامی بلکه درسراسرجهان اسلام وحتی درقلب اروپا وآمریکاآنقدر زیاد هستند که هر چه از آن‌ها به فیض عظیم شهادت نایل آیند تمام نخواهند شد و اگردشمنان خبیث روزی فکراحمقانه ای درسرداشته باشندقبل ازاینکه بتوانند آن راعملی  نمایندآن چنان ازاین مجاهدان سیلی خواهند خورد   که برای همیشهٔ تاریخ فکر ضربه زدن به اسلام ناب محمدی و ولایت امت اسلامی را از مغز پوکشان بیرون کرده و آرزوی تسلط و سروری بر جهان بویژه دنیای اسلام را همراه با جسم ناپاکشان به گور خواهندبرد انشاالله

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۵۲
امیر مهدوی

بسم الله الرحمن الرحیم

به دنبال ارسال پیامکی ازطرف سامانه ارسال پیام کوتاه"پیام نخبگان"برای گروه های مخاطب ( عین آن پیام ازفرمایشات حضرت امام خامنه ای است) یکی از مخاطبین محترم سئوالاتی را مطرح نمودند که مارا بر آن داشت جواب آن عزیز را هرچند ناقص برایشان ارسال نماییم که هم متن پیامک وهم سئوال های آن عزیز وهم جواب های اینجانب راملاحظه می فرمایید. 

+امام خامنه ای(مدظله): دیپلماسی ایران در جهان باید تیزتر از شمشیر، نرم تر از حریر و سخت تر از سنگ و فولاد باشد. عرصه ی سیاست خارجی میدان نرمش های قهرمانانه است اما نرمشی که در برابر دشمن تیز باشد. دیپلمات ما باید در مواضع اصولی خود مستحکم بایستد. 17 مرداد75 "پیام نخبگان"

*نخبگان عزیز ، از کجای معنای لغوی واصطلاحی وعرفی دیپلماسی ،تیزی سرنیزه وبه سر سختی سنگ فهمیده می شود . از این وضعیت بیشتر معنای جنگ فهمیده می شود تا دیپلماسی، از عزیزان تقاضا دارم این مطلب را روشن فرمائید. 1392/07/10

ج-منظور حضرت آقا ازبکار بردن تعابیرفوق این است که مومن بایدزیرک باشد ودر برابر دشمن مکار دچارانفعال نشودودرمقام تهدید ویا انعطاف به موقع عمل نماید

*با سلام ،مطلب دوم ،خواهشمند است ادله حجاب اجباری را بیان فرمائید ومشخص فرمائید آیت ا...جنتی کدام اسلام را معرفی می نماید 

ج-ادله حجاب درآیات 31 سوره نور و59سوره احز؟اب صریح وروشن بیان شده بطوری که نیاز به تفسیر هم نداردمی توانید مراجعه فرمایید.

در موردحضرت آیت الله جنتی ما ایشان را عالمی عابد ،زاهد ،وارسته وخداترس می دانیم ومتوجه منظور شما ازاین که  کدام اسلام رامعرفی می نمایندنمی شویم واگرشما موردی را سراغ دارید که به نظرتان خلاف اسلام است بیان فرمایید.

*مطلب سوم: سوال ،چرا بانرمش قهرمانانه زمانی موافقت شد که ما در امور داخلی و سیاست خارجی خود را دچار مشکلات عدیده ای نمودیم و از روی اضطرار تن به باصطلاح نرمش قهرمانانه دادیم چرا سه سال قبل که نه تحریم بودیم و مشکلات داخلی اینچنین گریبانگیر کشور نگردیده بود ، نه تنها با نرمش قهرمانانه موافقت نمی شد بلکه نرمش قهرمانانه خیانت محسوب می شد. در مذاکرات اخیر برد اصلی با آمریکائیها بود که توانستند دشمن اصلی خود یعنی ایران را به دوست تبدیل نمایند ولیکن ما این هنر را در منطقه هم نداشتیم

ج-اگرشما به تاریخ مطلبی که به صورت پیام برای شما آمده توجه می کردید(مرداد75)خوب بودوهمچنین مقام معظم رهبری فرمودندبا نرمش قهرمانانه ای که چند سال پیش ازاین مطرح کردم موافقم ضمناٌ بدنیست بدانید ومیدانید شاید فراموش کرده باشیدکه نظام بیش از حد انتظار درمقاطع مختلف زمانی به غربی ها انعطاف نشان داده است که درهمه مواردنتیجه آن بعکس بوده است حال به بعضی از آنها(مشت نمونه خروار) اشاره می شود

-در ارتباط با 8نفر گروگان آمریکایی درلبنان به درخواست آمرکایی ها(زمان بوش پدر) جمهوری اسلامی دخالت کرد وگرو گانها آزاد شدنداماآمرکایی هاوقتی که.....ازپل گذشت به جای تشکرسختگیریهارا زیادتر کردندورسماٌاعلام کردند ما هیچ حسن نیتی دربرابر ایران نشان نمی دهیم وحتی مسئولین بلند پایه وقت جمهوری اسلامی را تحت تعقیب پلیس بین المللی قراردادند

-درافغانستان باز به درخواست آمریکاییها جمهوری اسلامی کمک کرد ومشکل آنهارا حل نمودولی درعوض بوش پسر ایران را محور شرارت خواند

در بحث هسته ای ده سال پیش به دنبال قول قرار غربیهاتعلیق داوطلبانه را پذیرفتیم که بیش از دوسال ادامه پیدا کرد   نتیجه اش چه شد؟مگر غیر از این بود که آنهاروز به روزفشاررا بر این مردم مظلوم بیشتر وبیشتر کردندالآن هم شما مطمئن باشید اتفاق خاصی نخواهد افتادواگر نظام تحت عنوان نرمش قهرمانه مذاکرات را پذیرفته نه از سر ضعف وناتوای است بلکه برای روشن شدن افکار عمومی دنیا  ونشان دادن حقانیت نظام اسلامی به جهانیان است به همین دلیل بایداز دولت وتیم مذاکره کننده حمایت شود تاانشالله نتیجه دلخواه به دست آید.

ضمناٌ همه ما میدانیم آنها موجودیت ماراهدف گرفته اندچند سال پیش ازاین وزیر جنگ وقت آمریکاگستاخانه گفت ریشه ملت ایران باید بعنوان یک ملت خشکیده شود این اظهارات چه چیزی را نشان میدهد؟تاریخ پر است ازخیانت غربیها خصوصاٌآمریکا وانگلیس وازگفتن آن هم هیچ ابائی ندارند. انشالله موفق ومنصورباشید

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۰۱
امیر مهدوی