نازعات313

آخرین نظرات
نویسندگان

۵۴۸ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

عربستان با حمله زمینی به یمن وارد باتلاقی می‌شود که اجازه خروج از آن را ندارد

عربستان با حمله به یمن دچار اشتباه محاسباتی شده و هیچ راهی جز عقب‌نشینی ندارد و به‌محض حمله زمینی به این کشور وارد باتلاقی می‌شود که اجازه خروج از آن را نخواهد داشت.

بهرام بیرانوند نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم با اشاره به تجاوز نظامی عربستان سعودی به کشور یمن اظهار داشت: عربستان در حال ایفای نقش در نظم جهانی است که آمریکا تعریف کرده و می‌خواهد بین کشورهای اسلامی نقش ژاندارمی را برای خود دست و پا کند.




بهرام بیرانوند نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم با اشاره به تجاوز نظامی عربستان سعودی به کشور یمن اظهار داشت: عربستان در حال ایفای نقش در نظم جهانی است که آمریکا تعریف کرده و می‌خواهد بین کشورهای اسلامی نقش ژاندارمی را برای خود دست و پا کند.

وی با بیان اینکه عربستان به‌دنبال راه انداختن چنگ مذهبی در منطقه است در حالی که مشکلات اصلاً مذهبی نیست، تصریح کرد: عربستان عقب‌مانده‌ترین سیستم سیاسی دنیا را دارد؛ یک خانواده این کشور را اداره می‌کند و حداقل 50 درصد منابع درآمدی عربستان برای شاهزادگان سعودی است و کشور را با 50 درصد بقیه درآمدهای نفت و گاز اداره می‌کنند و به همین دلیل قشر عظیمی از مردم عربستان زیر خط فقر زندگی می‌کنند.

این نماینده مجلس ادامه داد: با توجه به درآمدهای بالای نفتی عربستان و حضور حجاج در این کشور اما از آنجا که تقسیم درآمدها در این کشور ناعادلانه است، مردم فقیری در عربستان زندگی می‌کنند.

** عربستان از بیشتر شدن نقش مردم یمن در اداره حکومت این کشور می‌ترسد

بیرانوند بر همین اساس تصریح کرد: حکومت یمن در چند دهه گذشته انواع مختلفی از انتخابات‌ها را داشته و نقش مردم در اداره حکومت این کشور روز به روز نهادینه‌تر می‌شود لذا عربستان که عقب‌مانده‌ترین سیستم سیاسی را دارد، نمی‌تواند تحمل کند که کنارش کشوری باشد که نقش مردم در اداره حکومت جدی است همچنین از حداکثر شدن نقش مردم یمن در اداره حکومت این کشور می‌ترسد.

وی افزود: مردم یمن تلاش می‌کنند سرنوشت کشورشان را تعیین کنند و دو هفته‌ است که بمباران یک‌طرفه عربستان را تحمل می‌کنند و ایمانشان نسبت به آنچه باید در این کشور رخ دهد، بیشتر می‌شود.

نماینده مردم بروجرد در ادامه سخنان خود گفت: عربستان که در این حمله نظامی با آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس همراه است، دچار اشتباه محاسباتی شده و هیچ راهی جز عقب‌نشینی ندارد. چراکه در نهایت مجبور به حمله زمینی می‌شود و به‌محض این حمله، وارد باتلاقی می‌شود که اجازه خروج از آن را نخواهد داشت چراکه مردم یمن چریک به دنیا می‌آیند و گرچه فقیرند اما قائلند که رئیس حکومت باید "قائم به سیف" و مردی از مردان جهاد و شهادت باشد.

بیرانوند با بیان اینکه این تفکر با تفکر دودمان فرسوده و فرتوت عربستان جور درنمی‌آید، تأکید کرد: ما خود را به‌عنوان مسلمان ایرانی شریک رنج‌ها و مصیبت‌هایی می‌دانیم که از سوی عربستان به مردم یمن تحمیل می‌شود و از نظر معنوی کنارشان هستیم و هرگاه از ما کمک‌های پزشکی، غذایی و دارویی بخواهند دریغ نخواهیم کرد اما یقین داریم که مردم یمن به‌اندازه کافی قدرتمند هستند و می‌توانند میدان را به‌نفع خود مدیریت کنند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۳۹
امیر مهدوی


 رضا کرمابدری:امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) روز گذشته در دیدار رجب‌طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه با بیان اینکه تحول عظیم «بیداری عمومی اسلامی» علت اصلی نگرانی دشمنان اسلام است و اشاره به طرح‌های دشمنان برای مواجهه با این حادثه بزرگ و تأکید بر اینکه آمریکا و صهونیست‌ها از اختلافات داخلی برخی کشورهای اسلامی خوشحال هستند و راه‌حل این مشکلات، همکاری کشورهای اسلامی و انجام اقدامات عملی مناسب و سازنده است؛ بدون اشاره مستقیم به اظهارات غرض‌ورزانه دوهفته پیش اردوغان علیه ایران، که در یادداشت دیروز به بخش‌هایی از آن اشاره شد، به آن پاسخ دادند و با یادآوری تحولات منطقه و رفتار وحشیانه گروه‌های تروریستی در عراق و سوریه فرمودند: «اگر کسی دست پنهان دشمن را در این قضایا نبیند، خود را فریب داده است». معظم‌له با نام‌بردن از داعش و ذکر نمونه‌هایی از رفتار وحشیانه آنها این پرسش کلیدی و تعریضی را مطرح کردند که چه کسانی این جریان‌ها را پشتیبانی مالی و تسلیحاتی می‌کنند؟ ایشان درباره قضایای یمن که این روزها رژیم وهابی سعودی شب و روز بی‌رحمانه و کینه‌توزانه به آن حمله می‌کند و زنان و کودکان بی‌گناه را مانند جنایت‌آفرینی صهیونیست‌ها در غزه به خاک و خون می‌کشد و ترکیه نیز از آن حمایت می‌کند، تأکید کردند: «موضع جمهوری اسلامی درخصوص تمام کشورها از جمله یمن، مخالفت با دخالت خارجی است بنابراین، از نظر ما راه‌حل بحران یمن نیز توقف حملات و دخالت خارجی علیه مردم این کشور است و این یمنی‌ها هستند که باید برای آینده کشورشان تصمیم‌گیری کنند». امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) با ورود به بحث عراق و اشاره به کمک ایران به مردم عراق برای جلوگیری از تسلط تروریست‌ها، به ادعای اردوغان درباره دخالت ایران در امور عراق پاسخ دادند و فرمودند: «ایران در عراق حضور نظامی ندارد، اما روابط تاریخی ریشه‌دار و بسیار نزدیکی بین دو ملت ایران و عراق برقرار است». با اینکه پیش‌تر وزیر امور خارجه ایران و برخی رسانه‌ها و نمایندگان مجلس به اظهارات ضدایرانی اردوغان واکنش نشان داده بودند، دریافت پاسخ این اظهارات از بالاترین جایگاه حکومتی نظام در وضعیت پرنوسان منطقه، فرصت بازنگری در دیدگاه اردوغان را درباره اظهارات ضدایرانی‌اش فراهم آورده و اردوغان با تأمل در آن می‌تواند به نتایجی برسد که بر روند تحولات منطقه تأثیرگذار شود. ان‌شاءالله


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۲۴
امیر مهدوی

ارسال به دوستان

1- از نیمه شب سیزدهم فروردین که بیانیه لوزان منتشر شد، موضع مردم ایران و رهبر معظم انقلاب نسبت به این بیانیه مورد توجه رسانه‌ها و تحلیل‌گران قرار گرفت. طیفی از رسانه‌ها و تحلیل‌گران به ارزیابی بیانیه پرداختند اما طیف دیگر اقدام به گمانه‌زنی درباره نظر مردم و رهبری کردند؛ برخی هم پیشتر رفتند و رفتاری را مرتکب شدند که می‌توان آن را مصادره به مطلوب موضع مردم و رهبری به نفع تحلیل مورد علاقه خود یا تحمیل تحلیل خود به واقعیت نام نهاد. رفتار اخیر با نوعی از هم‌پوشانی طیف رسانه‌ای خاص داخلی و خارجی همراه بود و این احتمال را به ذهن متبادر می‌کرد که طیف مذکور بدون هزینه کردن از عنوان «مردم» و «رهبری» قادر نیست قضاوت خود را در میان افکار عمومی و نخبگان و ناظران جا بیندازد و بنابراین به شکلی شتابزده از قاعده و رأس نظام هزینه می‌کند.

2- در همین حیص و بیص اتفاق دیگری نیز صورت بست. شبکه سیاسی و رسانه‌ای معارض با انقلاب تلاش کرد به سنت مألوف خود به یک دو قطبی غیر واقعی در داخل دست بزند و توپی را که در زمین حریف (دشمن) است به درون زمین ایران برگرداند. به تعبیر دیگر به جای وحدت و همدلی ضروری در برابر دشمنان زیاده‌خواه و متکبر قرار بود یک دوقطبی القا شود که در یک سمت آن هیجان و شادی پیروزی و در سمت دیگر آن سرخوردگی و احساس شکست و از دست رفتن همه چیز باشد. یک طرف القای «فتح‌الفتوح» و «پیروزی مشعشع تاریخی» و انتساب این تحلیل به «مردم» بود که در عملکردها و تصاویر و گزارش‌های بی‌بی‌سی و صدای آمریکا و برخی تیترهای نشریات داخلی نظیر «عبور از بحران» و «شگون سیزده» و... نمود پیدا کرد و در مقابل ادعای سرکشیدن «جام زهر» و «بازگشت به وضعیت قبول قطعنامه 598» و «آغاز عقب‌نشینی‌های رژیم»! و... از سوی محافل معارض القا شد تا در برابر استراتژی «همدلی»، به تقابل ملت و حاکمیت دامن بزند؛ سناریویی که در مصاحبه اخیر اوباما با نیویورک تایمز و اذعان به روحیه مقاومت و تسلیم‌ناپذیری ملت ایران رنگ باخت.
3- واکنش مردم ایران به ماجرا چیست؟ روشن است که اگر توافقی متضمن حفظ حق پیشرفت ملت ایران در کنار رفع تحریم‌های ظالمانه- به موازات شفاف‌سازی متقابل- باشد مایه شادمانی قاطبه مردم ماست. اما آیا یک «چرک‌نویس» - به تعبیر دکتر ظریف- با هر محتوایی آن قدر مایه در خود دارد که موجب «جشن ملی» شود؟! آسوشیتدپرس، فرانس‌پرس، رویتر و یک خبرگزاری نشان شده و مورد طمع داخلی با چند فریم عکس سعی کردند جشن و شادمانی مردم ایران را تداعی بکنند؛ همچنان که روز بازگشت دکتر ظریف یک جمعیت چند ده نفره، شعارهای قالبی و سفارشی جریان آلوده به فتنه و آشوب 88 را تکرار کردند. فعلاً بر آن نیستیم که بگوییم چند تجمع چند ده نفره، خودجوش یا سازمان یافته و یا خودجوش سازمان یافته(!) بود؛ همچنان که نمی‌پرسیم ماشین‌های چند صد میلیونی آدم‌های خوشحال(!) برخی از این عکس‌ها چه نسبتی با قاطبه مردم و چه تناسبی با لغو یا ابقای تحریم‌ها دارد! اصلاً فرض را بر این می‌گیریم که از طبقه متوسط و پایین شهری هم در آن تجمع‌های چند ده - یا به فرض- چند صد نفره حضور داشتند و حقیقتاً خیال کردند اتفاق مهمی مثلاً درباره لغو تحریم‌ها و... پیش آمده و شادی کردند. فعلاً چشممان را هم به آن یکی دو نفری که یورو و دلار را با افتخار سر دست گرفتند - و تغییر نام میدان «استقلال» پایتخت اوکراین به «یورو» از سوی غربگراها را تداعی کردند- یا آن خانمی که روسری خود را به باد خودروی لوکس خود و همراهانش سپرد، می‌بندیم. آن کامنت‌های بلاصاحب فضای مجازی و معرکه‌گیری «کلیک، کلیک- بنگ، بنگ»های اپوزیسیون را هم به کناری می‌گذاریم که برای تشفی خاطر یکدیگر نوشتند برای سلامتی هم زهرماری مصرف کرده یا با تصاویر در حال سخنرانی اوباما و کری در ماهواره‌ها عکس «سلفی» دو نفره گرفته‌اند!
4- اصلاً به ترکیب عادی و غیرعادی آن عکس‌ها و اینکه چه قدر شهروندان معمولی و چه قدر افراد خاص و استثنایی بوده‌اند کاری نداشته باشیم و این گونه بپرسیم که این نمایش آمیخته با هیجان چه نسبتی با قاطبه مردم ما دارد؟ این پرسش از آن جهت مهم است که می‌تواند آدرس درست یا غلط درباره ملت ایران بدهد. البته آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها حقیقت ملت ما را در حماسه 22 بهمن سال گذشته دیده‌اند و نیک می‌دانند که این ملت با وجود علاقمندی به حل چالش‌های خارجی و از جمله تحریم‌ها، حاضر نیست بر سر عزت و حیثیت و آینده خود معامله کند. اما می‌توان برای دیر باورترین ذهن‌ها نیز یک استدلال ساده ارائه کرد و از این بحث عبور کرد. همه ما پیروزی تیم ملی فوتبال بر استرالیا و صعود به جام جهانی و همچنین صعود اخیر به جام جهانی را به خاطر داریم. جمعیتی که در این 2 اتفاق برای ابراز شادی و هیجان به خیابان‌ها آمدند را تداعی کنید. آیا حتی یک هزارم جمعیت شادمان از پیروزی تیم ملی بر تیم استرالیا، برای بیانیه لوزان ابراز ذوق و هیجان کردند؟! معلوم است که موفقیت‌های جهانی آن هم در سطح چالش هسته‌ای موجب شادمانی و خوشحالی مردم ما خواهد شد اما چرا باید مردمی که به یک معنا 12 سال و به یک معنای تاریخی‌تر 200 سال است بد عهدی و بی‌صداقتی دشمنان را تجربه کرده‌اند، برای چرک‌نویس یک توافق هیجان زده شوند؟ شادی و جشن و روحیه واقعی همین ملت مظلوم اما عزیز و مقتدر را اگر دیده بینا و منصفی باشد باید در 22 بهمن‌های ده‌ها میلیونی خانوادگی دیده باشد یا در همین مصاحبه اخیر اوباما با نیویورک تایمز مرور کند. او می‌گوید «ایران کشوری است که در برابر جنگ 8 ساله مقاومت کرده و یک میلیون کشته داده است؛ آنها نشان داده‌اند در ارتباط با برنامه هسته‌ای که آن را مایه غرور و در مواردی بقای ملی می‌دانند، سختی‌ها را تحمل می‌کنند». این حقیقت و هویت و فضیلت ملت ایران حتی به شهادت دشمن‌ترین دشمنان اوست. با این وصف طیف‌هایی که با شعبده رسانه‌ای سطح ملتی این چنین ایستاده بر سر حقوق خود را در حد ذوق زدگی برای چرک‌نویس یک بیانیه -یا پرچم کردن دلار و یورو(!)- پایین می‌آورند، مأمور یا ابزار تزریق حس ضعف به داخل و حس قدرت به دشمن هستند.
5- رهبر معظم انقلاب به عنوان کانون همدلی و هماهنگ کننده جبهه ملت ایران همواره مورد توجه دوستان و دشمنان کینه‌توز بوده است. مدیریت رهبری در قبال چالش‌های مهم  از جمله در سیاست خارجی همواره معطوف به ایجاد انسجام ملی، انسجام نخبگان و انسجام حاکمیتی بوده به نحوی که در مسیر پیشرفت ملی، جمع میان چند طیف «شتابان، پیشرو، متوسط‌الحال،‌کندرو، جامانده و تأخیری»  حاصل آید و این کاروان ملی را در فراز و نشیب‌ها با همراهی و همدلی به سمت آرمان‌ها پیش ببرد. در حالی که در آمریکا، اوباما به اعتبار عملکرد سایر نهادهای رسمی و غیر رسمی قدرت به عنوان یک رئیس جمهور ضعیف‌الاختیار به تصویر درآمده، در این سوی میدان، امام و رهبری به شکل قاطع از نوع دولت‌ها حمایت کرد‌ه‌اند مگر جاهایی که کار به عبور از خط قرمز منافع ملی و استراتژی کلان نظام کشیده باشد. این جمله از باراک اوباما شنیدنی است که به نیویورک تایمز می‌گوید «رهبر ایران فردی است که به سختی می‌توان درون وی را خواند. او معمولاً از جنایت‌هایی که در گذشته علیه کشورش شده یاد می‌کند اما آنچه روشن است او در این مذاکرات به مذاکره کنندگانش آزادی عمل و اختیار داد تا امتیازهای مهمی بدهند که امکان به ثمر رسیدن توافق را فراهم می‌کند؛ هر چند که او به غرب بدبین است».
6- این سخن اوباما در واقع اعتراف به شکست یک پروژه موازی و جانبی در مذاکرات - بلکه مهم‌تر از اصل مذاکرات- در زمینه ایجاد دوقطبی و القای حاکمیت دوگانه است. ایجاد یا القای تقابل میان دولت و حاکمیت ایران همواره وجهه همت آمریکا و غرب بوده است تا بدین ترتیب یا امر سیاست و پیشرفت را در داخل ایران قفل کرده و افکار عمومی را متحیر و مأیوس سازند و یا به عنوان دستاوردی هم‌سنگ، دست هماهنگ کننده و فرمانده کلان ایران  برای هدایت خط دفاع و پیشرفت در برابر دشمنی غرب را ببندند و به فهم احمقانه خود، ایجاد انفعال کنند. میدان و مجال مانوری که رهبر حکیم انقلاب با طرح تاکتیک نرمش قهرمانانه برای دولت یازدهم و گشودن گره مذاکرات هسته‌ای و گرفتن مجال بهانه‌جویی دشمن فراهم کردند، در نوع خود بی‌نظیر است. بدین ترتیب تیم مذاکره کننده مجال یافت در کنار رعایت خطوط قرمز فنی و سیاسی  که برآمده از جمع‌بندی‌های کارشناسی و ابلاغ رهبری است، در مذاکرات انعطاف نشان دهد. در مقابل اوبامای با هوش و زیرک که قرار بود عملیات فریب را در حوزه مذاکره به اجرا بگذارد و حیثیت آمریکا را بازسازی کند به همراه دولت خود هول کردند که عمق رفتار ایران را نفهمیده و پس از توافق موقت ژنو با بدفهمی از نرمش قهرمانانه، به بدعهدی و سوء استفاده و 100 مورد تحریم جدید و تهدید به گزینه نظامی پرداختند. آنها پس از انتشار بیانیه لوزان نیز به رهنمود روشنگر رهبر معظم انقلاب مبنی بر غیر قابل اعتماد بودن، بی‌صداقتی و عهدشکنی آمریکا صحه گذاشتند که به باز تفسیر همین توافق نیم بند پرداختند و تصریح کردند شاکله تحریم‌ها را با وجود مطالبه امتیازهای نقد نظیر کاهش سانتریفیوژهای فعال نطنز از 19 هزار به 5 هزار دستگاه، توقف غنی‌سازی 20 درصد در فردو، باز طراحی رآکتور اراک و... تداوم خواهند بخشید.

7- منطق رهبر انقلاب درباره نرمش قهرمانانه و مجال و مرز آن روشن است و هر بیانیه و توافقی را هم باید در همین منظومه راهبردی ارزیابی کرد. به این عبارات عنایت فرمایید: «تعامل ایرادی ندارد منتها طرف مقابل و شگردهای او را باید شناخت، ممکن است دشمن سر راه شما را بگیرد، بگوید از اینجا نباید جلو بروید. سازش با او به این صورت نیست که شما قبول کنید برگردید؛ هنر این است که شما کاری کنید که راهتان را ادامه دهید و الا اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که بگوید شما باید از این راه برگردید، شما هم بگویید خیلی خوب، این که خسارت است». «نرمش و انعطاف و مانور هنرمندانه و قهرمانانه نبایستی به معنای عبور از خطوط قرمز یا برگشتن از راهبردهای اساسی یا عدم توجه به آرمان‌ها شد. اینها را باید رعایت کرد». «عرصه سیاست خارجی میدان نرمش قهرمانانه است اما نرمشی که در برابر دشمن تیز باشد. دیپلمات‌های ما باید در مواضع اصولی خود محکم بایستند و استقامت و پایمردی امام خمینی را الگوی خود قرار دهند». «با اینکه این دوستان و برادران ]تیم مذاکره کننده[ برادران خوبی هستند، برادران امینی هستند و می‌دانیم که دارند برای صلاح کشور تلاش می‌کنند. در عین حال من نگرانم چون طرف مقابل طرف حیله‌گری است... اهل حیله‌گری و خدعه و از پشت خنجر زدن است. احتیاجشان ]به خدعه‌گری[ هم زیاد است و هم عمل می‌کنند». و «این حرف آمریکایی‌ها که ما قرارداد با ایران می‌بندیم بعد نگاه می‌کنیم ببینیم اگر به قرارداد عمل کردند تحریم‌ها را برمی‌داریم، حرف غلط و غیرقابل قبولی است. این را ما قبول نداریم. رفع تحریم‌ها جزو موضوعات مذاکره است نه نتیجه مذاکرات. این یک خدعه آمریکایی است».
همانگونه که رهبر حکیم انقلاب در حرم مطهر رضوی(ع) عنوان کردند آمریکا به حربه تحریم به عنوان ابزار کارزار و ایجاد بی‌ثباتی علیه امنیت بی‌نظیر ایران در منطقه نگاه می‌کند. آمریکایی‌ها به اعتبار شکست‌های گسترده از ایران در چهارگوشه غرب آسیا، تأثیرگذاری بر ساختار جمهوری اسلامی از طریق فشار به مردم ایران را مد نظر دارند و بنابراین دلیلی نمی‌بینند این حربه را کنار بگذارند حتی اگر تظاهر به آن کنند.


نویسنده : محمد ایمانی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۰۹
امیر مهدوی

اوباما اهداف زیادی را در گفت‌وگوهای هسته‌ای با تهران دنبال می‌کرد به همین دلیل هم این روزها، روزهای خوبی برای اوست و در تمام طول روزهای گذشته با رسانه‌های مختلف آمریکایی گفت‌وگو کرده و از پیروزی آمریکا در رسیدن به چارچوب توافق هسته‌ای در لوزان تعریف کرده است.  رسانه‌های آمریکایی این روزها هر کدام بنا بر جناح‌بندی‌ای که دارند به این اهداف اشاره کرده‌اند. با این حال اوباما شخصاً نیز بسیاری از اهداف پیدا و پنهان در این مذاکرات را در گفت‌وگوهایش آشکار کرده است. او تاکنون از امنیت بیشتر اسرائیل می‌گفت و اعتقاد داشت با توافق هسته‌ای امنیت اسرائیل بیشتر می‌شود و همچنین نگرانی‌های امنیتی در سایر کشورهای حوزه خلیج فارس نیز برطرف خواهد شد. این توافق همچنین احتمال انتخاب یک دموکرات به عنوان رئیس‌جمهور بعدی ایالات متحده را نیز بیشتر می‌کند. اوباما نگرانی‌های زیادی نیز راجع به برنامه‌های نظامی ایران داشت که سعی می‌کند کمتر راجع به آنها صحبت کند اما به‌تازگی در گفت‌وگو با رادیو NPR و توماس فریدمن، خبرنگار نیویورک‌تایمز، آشکارا از اهداف سیاسی خود نیز صحبت کرده است.  رئیس‌جمهور آمریکا در گفت‌وگو با خبرنگار نیویورک‌تایمز که برای اولین بار از مواضع متفاوت ایران و آمریکا در مذاکرات لوزان نوشته بود، خاطرنشان کرد که سیاست یا دکترینش در قبال ایران این است: «ما تعامل می‌کنیم اما همه ظرفیت‌هایمان را هم حفظ می‌کنیم.» به همین دلیل بود که او باز هم از روی میز بودن گزینه نظامی علیه ایران گفت. اوباما با این حال در گفت‌وگو با رادیو NPR از دیگر اهداف و چشم‌اندازهایی که در گفت‌وگوهای هسته‌ای دیده است، پرده برداشت. او معتقد است هم برای کسانی که ایران را دشمن آمریکا می‌دانند و هم برای کسانی که ایران را کشوری می‌دانند که می‌تواند با آمریکا تعامل مثبت داشته باشد، توافق هسته‌ای، توافق خوبی است. اما چرا این توافق برای اوباما و همکارانش «توافقی خوب» به حساب می‌آید؟
تقویت اصلاح‌طلبان در ایران

صحبت‌های روز گذشته اوباما نشان داد که او تنها به دوره ریاست‌جمهوری خود فکر نمی‌کند و چشم‌انداز 10 یا 20 ساله را بشدت مورد توجه دارد تا از این طریق بتواند به تقویت گروه‌های داخلی ایران که مواضع نزدیک‌تری به دولت آمریکا دارند بپردازد و از این طریق همان‌طور که پیش از این نیز کارشناسان آمریکایی گفته بودند، راه را برای رشد و افزایش فعالیت‌های گروهی از اصلاح‌طلبان در ایران هموار کند که می‌توانند رابطه خوبی با آمریکا برقرار کنند.  او در این باره به خبرنگار این رادیوی آمریکایی گفت: «من فکر می‌کنم دولت روحانی که میانه‌رو است، حتی اگر با دیدگاه‌های ما هم‌راستا نباشد و ما را دشمن خود حساب کند، اگر بتواند مردم خود را راضی کند احتمالاً در برابر تندروهای ایران تقویت خواهد شد و دست بالا را خواهد داشت.» رئیس‌جمهور آمریکا همچنین گفت: «اگر در طول زمان موقعیت‌هایی بود که ما شاهد تغییراتی در رژیم ایران باشیم، خب بهتر هم خواهد بود. اما نباید روی این موضوع حساب کنیم. ما باید اطمینان یابیم که حتی اگر ایران تغییر نکرد، اسرائیلی‌ها در امنیت باشند».
تحریم‌ها برداشته می‌شود؟
اوباما در این گفت‌وگو از طول دوره زمانی 10 تا 15 ساله و فراتر از آن برای بازرسی‌های گسترده از تأسیسات هسته‌ای ایران و دیگر فعالیت‌های نظامی ایران گفت و خاطرنشان کرد: «براساس بیانیه مشترک سوییس، » ایران با بازرسی‌های بی‌سابقه و راستی‌آزمایی‌ها روی برنامه هسته‌ای خود موافقت کرده است. وی در ادامه گفت: «این موضوع نه‌تنها در 10 سال ابتدایی به طول می‌انجامد بلکه بازرسی‌ها و راستی‌آزمایی‌هایی که بی‌سابقه هستند برای یک دهه بعد از آن هم فراتر می‌رود». اوباما به صراحت خاطرنشان کرد که «تحریم‌های» بسیاری برداشته خواهد شد. اما آنطور که سخنگوی کاخ سفید گفته است، این تحریم‌ها به صورت یکجا برداشته نخواهد شد و فاز زمانی برداشته شدن تحریم‌ها می‌تواند مطابق با فاز زمانی انجام به تعهدات در ایران باشد که می‌تواند دوره‌ای 10 تا 20 ساله را نیز در بر بگیرد.  جاش ارنست در این باره گفته است: دیدگاه قوی در دولت این است که عاقلانه و به سود جامعه جهانی نیست که همه تحریم‌ها همان روز اول برداشته شود. دیدگاه ما این است که با توجه به سابقه ایران، آنچه می‌تواند برای موفقیت توافق موثر باشد، این است که این کشور انگیزه‌ای برای پایبندی به توافق داشته باشد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۲۲
امیر مهدوی

یکی از شروط مهم که در قالب طرح خطوط قرمز هسته‌ای رسما منتشر شده، تاکید بر «متعارف و غیر فوق‌العاده بودن روابط ایران و آژانس بین‌المللی هسته‌ای» دارد. هر چند نمایندگان آژانس انرژی اتمی رسما طرف مذاکره نیستند اما سهم تعیین شده برای آنها بسیار ویژه و فاقد حد و مرز حقوقی مشخص است. در مقابل نگرانی‌های کارشناسان از عدم تعیین حدود حقوقی سیر راستی‌آزمایی آژانس، ظریف بر اصل رفتار منصفانه این نهاد بین‌المللی با ایران پس از تکمیل پروسه غیر متعین راستی‌آزمایی تاکید دارد. آیا چنین ادعایی قابل اطمینان است؟
1
- ارزش تبدیل ایران به عضو عادی آژانس، به دلیل توجه دلسوزان نظام به بنای سیستم حقوق بین‌الملل براساس رویه «سابقه‌سازی» است که خاستگاه تبلور آن ساختار حقوق داخلی آمریکا و انگلیس است.  
تمام کشورهای اروپایی و بیشتر کشورهای دیگر دنیا از جمله ایران از حقوق مدون برخوردار هستند که در آن قوه مقننه از طریق وضع و تدوین قوانین به ایجاد «حقوق» می‌پردازد اما بریتانیا و ایالات متحده از «نظام کامن‌لا» برخوردار هستند که در آن رعایت آرای قبلی دادگاه‌ها الزام‌آور است و حقوق از طریق سابقه قضایی ایجاد می‌شود.
رفتار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با ایران سال‌هاست مبتنی بر همین اصل سوابق ساختگی است که همواره صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها در این پروسه «سابقه‌سازی دروغین» نقش‌آفرین و سناریوساز بوده‌اند. به این ترتیب بعید نیست پرونده ایران پس از 25 سال تنش‌زدایی و تن دادن به تمام شروط سخت و هزینه‌ساز آژانس، به واسطه یک سناریوسازی دیگر دچار بحرانی جدید و معطوف به سوابق قبلی شود که خود این رویه دغل‌بازانه ساده و پرتکرار، می‌تواند به وضع تحریم‌های شدیدتر و سنگین‌تر منجر شود؛ علاوه بر آن استیفای حقوق هسته‌ای ملت نیز هرگز میسر نشود. بیانیه لوزان به عنوان چارچوب توافق آینده، ناظر به «متعارف و غیرفوق‌العاده بودن روابط ایران و آژانس بین‌المللی هسته‌ای» حتی در آینده دور نیز نیست و همین موضوع دست دشمنان نظام را برای سابقه‌سازی‌های آینده باز می‌گذارد.
2- مرتبط ساختن برنامه هسته‌ای ایران به سایر پرونده‌سازی‌های صورت گرفته و تاکید بر لغو تدریجی و پلکانی تحریم‌های هسته‌ای با بی‌توجهی به چندموضوعی بودن همه تحریم‌های وضع شده در شورای امنیت و کنگره آمریکا بر ضد ایران نیز نوعی بی‌توجهی غیر قابل توجیه به قوانین داخلی آمریکا و حقوق بین‌الملل محسوب می‌شود. این هم زیر شاخه‌ای از سابقه‌سازی آشکار آژانس است. کما اینکه براساس سناریوسازی‌های آمریکایی‌ها در مجامع جهانی، بحث قدرت دفاع موشکی کشورمان نیز تبدیل به بستری برای صدور قطعنامه و تحریم شده است. حقوق بشر نیز دست کمی از سایر پرونده‌ها ندارد.
اکنون سوال اصلی این است که تیم مذاکره‌کننده کشورمان برای حل موضوع «سابقه‌سازی مکرر» دشمنان برای بحرانی نگاه داشتن پرونده ایران در مجامع بین‌المللی چه باید بکند؟
3- در تقابل با یک نظام ظالمانه، رواداری با سیستم به منظور رتق و فتق امور عادی کشور باید بسیار محتاطانه و حقوقی صورت گیرد چرا که ضمانتی برای عدالت‌ورزی و رفتار منصفانه بدوا وجود ندارد و این اهمیت پایش مکرر منطق درونی تیم مذاکره‌کننده کشورمان در سهم‌گذاری برای «اعتماد به آمریکا» به عنوان ضامن وعده‌های سرخرمن در نگارش توافق نهایی را صد چندان می‌کند.
وزیر امور خارجه کشورمان در گفت‌وگو با مردم در برنامه چالشی «نگاه» در توجیه موضوع مهم تفاوت اسناد منتشر شده توسط طرف‌های مذاکره و تاکید آمریکایی‌ها بر برداشته نشدن تحریم‌ها به شکل تعریف شده در ایران، به قیودی همچون «نمی‌توانند و نمی‌شود و دنیا تغییر کرده است» متوسل شد. به نظر می‌رسد ظریف «عدالت و انصاف آمریکایی» را تنها ضامن «لغو تحریم‌ها» به شکل خیالی ترسیم شده، می‌داند. البته در نظام حقوقی بین‌الملل نیز همچون سیستم حقوقی کامن‌لا در آمریکا و انگلیس «انصاف» تعریف شده است اما سلیقه‌ای و سیاسی بودن چنین موضوعی در تقابل با ارزش و اهمیت سابقه‌سازی‌های صورت گرفته حقیقتا قابل استناد نیست و امیدی در فضای جهانی ایجاد نمی‌کند. کما اینکه آمریکایی‌ها هم‌اکنون جنگ رسمی عربستان بر ضد مردم انقلابی یمن را برخلاف همه قوانین بین‌المللی با استناد به اصل «انصاف» و «عدالت منطقه‌ای» توجیه می‌کنند.

درباره جایگاه «عدالت» در عرصه جهانی نیز بهترین محک، وضعیت فعلی اداره دنیا و میزان رضایتمندی ملت‌ها و دولت‌ها از کارنامه به اصطلاح «نظم» حاکم بر فضای جهانی است.
همه طرف‌های مذاکره هدف از مذاکرات هسته‌ای را دستیابی به «امنیت و صلح پایدار» عنوان می‌کنند اما برداشت‌ها از این مفهوم متنوع است. زمانی که «تامین امنیت اسرائیل» شرط آمریکا برای دستیابی به یک «توافق خوب» با ایران اعلام می‌شود آیا می‌توان به «عدالت و انصاف جهانی» توسل جست؟!  پس می‌توان به سادگی نتیجه گرفت تنها اصلی که در بهترین شرایط منجر به تامین نظر طرف ایرانی می‌شود و ضامن لغو تحریم‌ها خواهد بود، عملکرد حقوقی صرف و تضامنی است. در چنین شرایطی بی‌توجهی به خطوط قرمز نظام همچون تبیین سازوکار حقوقی مشخص و تضمینی برای تبدیل ایران به عضو عادی  آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با حقوق هسته‌ای برابر با سایرین، از پتانسیل نقض اصل توافق به جهت امکان سابقه‌سازی مجدد و مکرر توسط دشمنان فرضا به بهانه حفظ امنیت اسرائیل یا تامین منافع منطقه‌ای در آینده برخوردار است.
4- همین میزان تلاش بین‌المللی در به‌رسمیت شناختن بدیهی‌ترین حقوق اولیه هسته‌ای ایران نیز ناشی از تغییر رویه استکباری آمریکا و فراگیری موج عدالت‌ورزی جهانی نیست بلکه افزایش غیرقابل انکار قدرت فرامنطقه‌ای ایران و به دنبال آن نقش‌آفرینی سریع کشور در تغییر مرزهای ژئوپلیتیک منطقه همزمان با نزول بی‌سابقه قدرت هژمونیک آمریکا در سراشیبی افول، دلیل تغییرات مذکور است.  ادامه اداره جهان با نظم آشفته کنونی ممکن نیست، چرا که کلانتر هفت تیرکش سابق به علت افول قدرت از توان اداره تک‌نفره جهان برخوردار نیست. به همین سبب است که پس از 11 سپتامبر ایده تشکیل «حکومت جهانی» با سرعت و جدیت بیشتری در دستور کار قرار گرفته است. علت میدان‌دهی و تاکید آمریکا بر نقش‌آفرینی همپیمانان اروپایی، چین و روسیه و عربستان و رژیم صهیونیستی در گفت‌وگوهای هسته‌ای با ایران نیز تلاش برای عادی‌سازی شکل جدید حاکمیت جهان است.  پرواضح است که چشم‌پوشی از قدرت و سهم ایران در این بازی بزرگ میسر نیست. بزرگ‌ترین ترس سعودی‌ها و رژیم صهیونیستی از پررنگ شدن نقش و سهم ایران در تحولات جهانی نیز متناظر بر همین موضوع است. قضیه هسته‌ای ثابت کرد جهان از توان به انزوا کشاندن ایران قدرتمند حتی پس از سال‌ها تحریم و تنبیه و بی‌اعتنایی برخوردار نیست. به همین جهت است که رهبر انقلاب به‌رغم تاکید بر بی‌نتیجه بودن مسیر مذاکرات در دورنمای کلی، اقدام قاطعی را برای پایان دادن به آن در دستور کار قرار نداده‌اند. در حقیقت نگاه رهبر انقلاب به مذاکرات برخلاف تئوری‌های ساده‌انگارانه‌ای که بعضا از جانب تحلیلگران پر اشتباه غربی مطرح می‌شود، برآمده از نگاهی فراملی و با هدف نمایش جهانی ضعف‌های غیرقابل چشم‌پوشی «ساختار فعلی مدعی نظم جهانی» در منظر ملت‌ها و دولت‌هاست. به نظر می‌رسد از منظر رهبر انقلاب، تا زمانی که گفت‌وگوها و حتی توافقات در مسیر تثبیت سهم ایران در شکل آینده حاکمیت جهانی و برقراری نظمی متفاوت از بی‌نظمی فعلی باشد، قابل تامل است. این موضوع مهمی است که در آینده بیشتر به آن خواهیم پرداخت.

نویسنده : مجتبی اصغری

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۱۵
امیر مهدوی
برخی حکومت های اسلامی با پول و امکانات به اسلام خیانت می کنند

حضرت امام خامنه‌ای با اشاره به تحولات برخی کشورهای منطقه و فعالیتهای وحشیانه گروههای تروریستی در عراق و سوریه، تاکید کردند: اگر کسی دست پنهان دشمن را در این قضایا نبیند، خود را فریب داده است.
حضرت امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر روز (سه شنبه) در دیدار آقای رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه، تحول عظیم «بیداری عمومی اسلامی» را علت اصلی نگرانی دشمنان اسلام خواندند و با اشاره به طراحی‌های متقابل دشمنان برای مواجهه با این حادثه بزرگ، تأکید کردند: امروز امریکا و صهیونیستها از اختلافات داخلی برخی کشورهای اسلامی خوشحال هستند و راه حل این مشکلات، همکاری کشورهای اسلامی و انجام اقدامات عملی مناسب و سازنده است.

حضرت امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر روز (سه شنبه) در دیدار آقای رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه، تحول عظیم «بیداری عمومی اسلامی» را علت اصلی نگرانی دشمنان اسلام خواندند و با اشاره به طراحی‌های متقابل دشمنان برای مواجهه با این حادثه بزرگ، تأکید کردند: امروز امریکا و صهیونیستها از اختلافات داخلی برخی کشورهای اسلامی خوشحال هستند و راه حل این مشکلات، همکاری کشورهای اسلامی و انجام اقدامات عملی مناسب و سازنده است.

حضرت امام خامنه‌ای در این دیدار با اشاره به منافع و مصالح مشترک ایران و ترکیه از تقویت روابط، خاطرنشان کردند: قدرت هر یک از کشورهای مسلمان در دنیای اسلام، در واقع قدرت امت اسلامی است و سیاست کلی جمهوری اسلامی ایران این است که کشورهای اسلامی یکدیگر را تقویت و از تضعیف هم خودداری کنند، و تقویت روابط ایران و ترکیه نیز به تحقق همین هدف کمک می‌کند.
رهبر انقلاب افزودند: تأکید همیشگی ما این است که کشورهای اسلامی از اعتماد به غرب و امریکا بهره‌ای نمی‌برند، و امروز نیز همه به روشنی، نتیجه اقدامات غرب در منطقه را که به ضرر اسلام و منطقه است، می‌بینند.
ایشان با اشاره به تحولات برخی کشورهای منطقه و فعالیتهای وحشیانه گروههای تروریستی در عراق و سوریه، گفتند: اگر کسی دست پنهان دشمن را در این قضایا نبیند، خود را فریب داده است.
حضرت امام خامنه‌ای در تأیید این واقعیت، به خوشحالی امریکا و صهیونیستها از وضعیت منطقه اشاره کردند و افزودند: صهیونیستها و بسیاری از دولتهای غربی و بیش از همه امریکا، از این قضایا خشنودند و تصمیم ندارند، مسئله داعش را تمام کنند.
رهبر انقلاب در ادامه با یادآوری برخی نمونه‌ها از وحشی‌گری‌های کم‌نظیر داعش، و همچنین قصد اولیه این گروه تروریستی برای تسلط بر بغداد، این سوال اساسی را مطرح کردند که چه کسانی این جریانها را پشتیبانی مالی و تسلیحاتی می کنند؟
ایشان افزودند: بیگانه‌ها قطعاً نمی‌خواهند این مسائل حل شود، بنابراین، این کشورهای اسلامی هستند که باید برای حل این مشکلات تصمیم بگیرند، ولی متأسفانه تصمیم جمعی مناسب و سازنده‌ای گرفته نمی‌شود.
حضرتامام خامنه‌ای، در ادامه، قضایای یمن را یک نمونه دیگر از مشکلات جدید دنیای اسلام خواندند و در خصوص راه حل بحران یمن، تأکید کردند: موضع جمهوری اسلامی در خصوص تمام کشورها از جمله یمن، مخالفت با دخالت خارجی است، بنابراین، از نظر ما راه حل بحران یمن نیز توقف حملات و دخالت خارجی علیه مردم این کشور است، و این، یمنی‌ها هستند که باید برای آینده کشورشان تصمیم‌گیری کنند.
رهبر انقلاب حادثه عظیم «بیداری عمومی اسلامی» و عطش ملتها برای اسلام را، علت اصلی حساسیت دشمنان خواندند و گفتند: در مقابل این بیداری، دشمنان اسلام، ضد حمله خود را مدتهاست آغاز کرده‌اند و واقعیت تأسف‌بار این است که برخی از حکومتهای اسلامی نیز خیانت می‌کنند و پول و امکانات خود را در خدمت دشمن قرار می‌دهند.
حضرت امام خامنه‌ای سپس به وضعیت عراق اشاره کردند و با اشاره به کمک ایران به مردم عراق برای جلوگیری از تسلط تروریستها، افزودند: ایران در عراق حضور نظامی ندارد، اما روابط تاریخی، ریشه‌دار و بسیار نزدیکی بین دو ملت ایران و عراق برقرار است.
رهبر انقلاب با آرزوی شوکت و عزت روزافزون برای دنیای اسلام، بر آمادگی ایران برای تبادل نظر و همفکری برای حل مسائل منطقه تأکید کردند.
در این دیدار که آقای روحانی رئیس‌جمهور نیز حضور داشت، آقای رجب طیب اردوغان رییس‌جمهوری ترکیه با اشاره به مذاکرات خود در تهران، گفت: در این سفر مسائل دو جانبه را مورد بررسی قرار دادیم و در خصوص روابط سیاسی، اقتصادی و همچنین مسائل منطقه گفتگو کردیم.
وی به روابط تهران و آنکارا در حوزه انرژی اشاره و خاطرنشان کرد: شورای همکاری اقتصادی ایران و ترکیه تشکیل شده و به وزیران خود دستور داده ایم که کارها را دنبال کنند، تا با فعالیت بیشتر، انتظاراتی نظیر افزایش مبادلات اقتصادی به سطح 30 میلیارد دلار محقق شود.
رییس‌جمهور ترکیه با تاکید بر لزوم حل مسائل و مشکلات دنیای اسلام در درون آن و بدون دخالت غرب، گفت: مشکلات زیادی در منطقه وجود دارد که باید با کمک یکدیگر، آنها راحل کنیم و نباید برای حل این مسائل منتظر غرب ماند.
رییس‌جمهور ترکیه، همچنین با بیان اینکه جنایتهای گروه تروریستی داعش را محکوم می‌کند، تأکید کرد: من داعش را مسلمان نمی‌دانم و علیه آن نیز موضع‌گیری کرده‌ام.
 
منبع :نخبه313  nokhbeh313.ir
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۰۹:۵۸
امیر مهدوی

هنگامی که دارسی روباه صفت امتیاز انحصاری حق اکتشاف و استخراج نفت را در سال 1901 میلادی از مظفرالدین شاه قاجار دریافت می کرد، شاید هیچ ایرانی حتی در مخیله اش هم نمی گنجید که این ماده سیاه رنگ و بدبو، در آینده ای نه چندان دور تا چه حد ارزشمند و حیاتی خواهد بود.

خودآگاهی مردم پس از گذشت نیم قرن بدان حد رسید که دکتر مصدق با پشتیبانی آیت الله کاشانی، توانست حق غصب شده و ثروت به غارت رفته ایرانیان را از چنگ بریتانیا و مزدوران آنگلوساکسون آن درآورده و صنعت نفت ایران را رسماً ملی کند.
اینک اما موضوع فعالیت های صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی به سرنوشتی مشابه دچار شده و هنوز پیدا می شوند ساده‌لوحانی که بر اهمیت انرژی اتمی یا غنی سازی هسته ای به عنوان انرژی جایگزین منابع رو به اتمام نفت و گاز و...، واقف نیستند!
وقتی یک عضو اصلاح طلب مجلس ششم معتقد است: «اگر جمهوری اسلامی به جای 10هزار سانتریفیوژ 500 یا هزار و یا حتی یک دستگاه داشته باشد چه اتفاقی رخ می‌دهد؟!» یا استاد همه‌چی‌دان دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران می گوید: «فعالیت‌های هسته‌ای خیلی شیره گلوسوزی برای مملکت نبوده، چه بسا به ضرر ما بوده است.»؛ می توان نتیجه گرفت که این دوستان تا چه حد از لحاظ آینده پژوهی سیاسی دچار ضعف و مشکل هستند!
غرض از سطور فوق اینکه همقطاران و همفکران این عده معلوم الحال، در همان دقایق اولیه قرائت تفاهمنامه – بخوانید توافقنامه! – لوزان، وعده های نسیه طرف مقابل را چنان در بوق و کرنا کردند که گویی شق القمر دیگری از طرف تیم مذاکره کننده ایرانی رخ داده است چراکه ایشان اصلاً به از کف داده های هسته ای اعتنایی نداشته و بُرد را تنها در ستانده های نیم‌بند می دانند!
از سوی دیگر دستپخت مذاکره کنندگان اعتدالی در لوزان آنقدر شور و غیر قابل دفاع بود که مدافعان شناسنامه دار تفاهمنامه، با استناد به تجمعات بعضاً چند ده نفره عده ای از جوانان در برخی بوستان ها و خیابان های پرتردد پایتخت، منتقدان را به مخالفت با خواست اکثریت ملت متهم کردند؛ غافل از اینکه بیرون آمدن مردم از خانه هایشان نه صرفاً بابت خوشحالی از نتایج مذاکرات هسته ای، بلکه از جهت بدر کردن سیزدهم فروردین در محیطی خارج از منازلشان بوده است!
گذشته از این، خوانش های متناقض و تضادهای فاحش در Fact Sheet منتشره از سوی طرفین مذاکره، آنچنان مثل روز روشن بود که جای هیچگونه شک و تردید در غل و غش داشتن طرف مقابل را باقی نمی گذاشت!
اگرچه متن منتشره شده در رسانه های ایرانی که از سوی وزارت خارجه کشورمان در اختیار خبرنگاران مستقر در محل مذاکرات قرار گرفت، علی الظاهر مناسب به نظر می رسید اما ساعاتی نگذشت که کاخ سفید نیز در پایان مذاکرات، بیانیه‌ای کاملاً متفاوت را منتشر کرد که ابعادی دیگر و بسیار فراتر از توافقات صورت گرفته در لوزان را در بر می گرفت.
این درحالی بود که در جریان توافق ژنو که در آذرماه 92 در قالب برنامه اقدام مشترک میان ایران و 5+1 امضا شد نیز تناقضات پرشماری دیده می شد، اما گذر زمان ثابت کرد که نه تنها هیچکدام از موارد ادعایی تیم مذاکره کننده ایرانی در توافق ژنو به واقعیت نرسید، بلکه هر آنچه طرف مقابل خواستار بود بدان دست یافت!
با این وجود اگر بخواهیم طبق تجربه بدست آمده از توافق ژنو قضاوت کنیم و متن منتشر شده از سوی کاخ سفید را ملاک عمل قرار دهیم، درخواهیم یافت که پای چه کلاه گشادی در میان است!
در بند نخست از عنوان «غنی سازی» سند رسمی کاخ سفید آمده است: «تعداد سانتریفیوژهای ایران از 19هزار کنونی به 6104 دستگاه می رسد، که در 10 سال آینده تنها 5060 عدد از آن‌ها اورانیوم غنی‌سازی خواهد کرد. تمامی سانتریفیوژها از نوع IR-1 خواهد بود.» همچنین این بیانیه در بند 14 نیز اضافه می کند: «ایران دستکم 10 سال از مدل‌های IR-2، IR-4، IR-5، IR-6 یا IR-8 برای تولید اورانیوم غنی‌شده استفاده نمی‌کند.»
این درحالیست که رهبری معظم انقلاب در تیرماه سال گذشته با تأکید بر حفظ ظرفیت غنی سازی خاطرنشان کردند: «هدف آنها این است که در موضوع ظرفیت غنی‌سازی، جمهوری اسلامی ایران را به ۱۰هزار سو راضی کنند. البته ابتدا از ۵۰۰ سو و ۱۰۰۰ سو شروع کردند که ۱۰هزار سو محصول حدود ۱۰هزار سانتریفیوژ از نوع قدیمی است که داشتیم و داریم. در حالی که به گفته مسئولان، نیاز قطعی کشور ۱۹۰هزار سو است.»لازم است بدانیم معادل سازی سو (SWU) با سانتریفیوژ بر مبنای مدل هرکدام از ماشین های غنی سازی متفاوت خواهد بود. برای مثال ظرفیت ماشین های نسل IR-1، بین 1 الی 1.7 سو می باشد یا ظرفیت ماشین های پیشرفته IR-8، معادل 24 سو غنی سازی است.
حال با توجه به اینکه مذاکرات لوزان، ایران را تنها مجاز به استفاده از نسل IR-1 نموده، کشور در خوشبینانه ترین حالت به حداقل 110هزار سانتریفیوژ نسل یک احتیاج دارد که شرمسارانه در بیانیه لوزان تنها به 5هزار سانتریفیوژ اشاره شده است!
جالب تر اینکه در بند دوم بیانیه کاخ سفید می خوانیم: «ایران موافقت کرده دستکم به مدت 15 سال، بالای 3.67 درصد غنی‌سازی نکند.»
در همین زمینه بیاد آورید شهریورماه سال 1388 و زمانی را که جمهوری اسلامی به سبب پایان یافتن سوخت مورد نیاز رآکتور تحقیقاتی تهران، پیشنهاد خرید اورانیوم با غنای 20 درصد را تسلیم سازمان بین المللی انرژی اتمی (IAEA) نمود. در همین برهه، هنگامی که رایزنی های دکتر جلیلی با 6 کشور مذاکره کننده پیرامون خرید اورانیوم به نتیجه نرسید، رئیس جمهور سابق در 18 بهمن‌‌ همان سال با اشاره به تعلل غرب برای در اختیار گذاشتن سوخت 20 درصد، دستور تولید این سوخت توسط دانشمندان ایرانی را صادر نمود و این امر با تلاش شبانه روزی شهید دکتر مجید شهریاری و همکارانش رنگ واقعیت به خود گرفت و جهانیان را به شگفتی واداشت.
با این وجود پس از آنکه در توافق ژنو ایران ملزم شد تا تنها در حد 5درصد غنی سازی اورانیوم داشته باشد، اینک نیز این رقم به حد 3.67درصد غنی سازی تقلیل یافت. این در حالی است که غنی سازی در حدود زیر 5درصد که می‌توان از آن به عنوان «غنی سازی صوری یا دکوری» نیز یاد کرد، نه تنها مرتفع کننده هیچ مشکلی نیست که حتی کفایت نیازهای کشور در حوزه های پزشکی، صنعتی و تحقیقاتی را نیز نخواهد نمود.
علاوه بر این در هیچیک از مفاد بیانیه فوق الذکر نیامده است که جمهوری اسلامی طی سالیان آتی در صورت نیاز به اورانیوم با غنای بالاتر از 3.67، می‌باید آن را از کدام کشور خریداری کند یا در بدبینانه ترین حالت، اصلاً مجاز به خریداری آن از سایر کشورها هست یا خیر؟!
فارغ از دیدگاه مثبت یا منفی نسبت به چنین توافقی، بیشترین استناد دولتمردان در اثبات شاهکار توافق نمایشی، تأکید بر تصدیق حق غنی سازی ایران از جانب 6 کشور بوده است.
این مدعا در حالی عنوان می گردد که بر طبق حقوق اولیه اعضای NPT، پذیرش حق هسته ای کشورهای عضو از جمله بدیهیات این پیمان نامه محسوب می شود و اذعان مجدد ۱+۵ بدان دستاورد چشمگیری بحساب نمی آید. افزون بر اینکه در این تفاهم ایران ملزم به پذیرش پروتکل الحاقی نیز شده است.
در این میان اما تأیید همین حق از سوی 6 کشور نیز نه بشکل قطعی و مصرّح بلکه بطور مشروط و تلویحاً مورد اشاره قرار گرفته و حتی جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده در مصاحبه اخیر خویش نیز پذیرش حق غنی سازی ایران را بکلی مُنکر شده است!
با از نظر گذارندن فوق ابهاماتی دیگر در ذهن پدید می آید که جای دارد به آنها نیز اشاره داشته باشیم:
1- با توجه به مذاکرات فرسایشی چندین ساله ایران با ۱+۵، آیا امکان حصول چنین توافق سهل الوصول و راحت الحلقومی در سالیان گذشته فراهم نبود؟
بدون شک امکان دستیابی به امثال این تفاهم یا حتی بیش از آن در طول 10 سال گذشته امکان پذیر بوده اما تیم سابق مذاکره کننده جمهوری اسلامی، به هیچ عنوان حاضر به عقب نشینی اینچنینی از حقوق هسته ای ملت نبوده است.
2- آیا با دستیابی به تفاهمنامه «لوزان»، از خون های پاک شهدای هسته‌ای کشورمان حفظ و حراست شده است؟
همگان بر این امر معترفند که از دست رفتن شهیدان «علیمحمدی»، «شهریاری»، «رضایی‌نژاد» و «احمدی‌روشن»؛ به قطع و یقین در ازای توقف غنی سازی جمهوری اسلامی در حدود پایین تر از 3.67درصد نبوده چراکه آرمان و غایت نهایی این بزرگواران بسیار فراتر از "پذیرش مشروط حق هسته ای ایران” و "تعلیق تعداد محدودی از تحریم ها” بوده است.
3- دستاورد هسته ای و اقتصادی تیم مذاکره کننده ایران در مذاکرات لوزان چه بوده است؟
شواهد و قرائن موجود از آن حکایت دارد که بجز تکرار پذیرش با اکراه حق هسته ای ایران، در عین لحاظ نمودن قیود و شروط فراوان از سوی 6 کشور، هیچ موفقیت هسته ای دیگری در بیانیه لوزان برای ایران ملحوظ داشته نشده است. افزون بر این علی رغم امتیازات گسترده داده شده به طرف غربی، هیچ گشایش ملموسی در وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم دحاصل نخواهد شد!
4- چه تضمینی وجود دارد که کشورهای طرف مذاکره ایران همان راه و رسم ناجوانمردانه سال 2003 را مجدداً تکرار ننموده و ایرانیان را تا چشمه نبرده، تشنه بازنگردانند؟
همانطور که رهبر گرامی انقلاب فرمودند، نمی توان به طرف های مذاکره کننده بالاخص ایالات متحده خوشبین بود و فرجامی مطلوب را در این رابطه تصور داشت.در پایان قضاوت در این باره را به شما مخاطبان فهیم واگذار می کنیم چراکه گذشت زمان روشنگر بسیاری از مکتومات و ناگفته ها خواهد بود.
* محمد زندی / دانشجوی مقطع کارشناسی
 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۴۶
امیر مهدوی


هفته نامه آستان مقدس امام خمینی(ره) در شماره 162 خود که پنج‌شنبه 6 فروردین 94 منتشر کرده است مصاحبه‌ای با سهیل محمودی شاعر و مجری [سابق] برخی برنامه‌های ادبی صدا و سیما دارد. او محمودی سید است و نام کامل او سیدحسن ثابت محمودی است اما معمولا از او به‌نام سهیل محمودی یاد می‌شود.
گوشه‌هایی از اظهارات او[سهیل محمودی] در این گفتگو، خواندنی است؛
- امروز حرف نو زدن و نگاه متفاوت داشتن جرم است.
- ما یک گفتمان رسمی داشتیم که از رسانه‌ها منتشر شده و می‌شود و یک جریان غیررسمی که آن را شدیداً سرکوب کردیم.
- نگاه من به امام امروز یک نگاه تماماً توام با احترام است که البته نقد هم دارم. این نقد نشان دهنده تغییراتی است که در زاویه نگاه پیش آمده است.
- امروز نگاه دهه 60 مهندس بازرگان را به خودم نزدیک‌تر می‌دانم.


- یکی از آسیب‌های جدی ما بعد از انقلاب نگاه حداکثری بود.

سهیل محمودی در این مصاحبه از محسن مخملباف، نماینده منافقین در اتحادیه اروپا و کسی که تازگیها از بهائیت در سرزمین‌های اشغالی فلسطین ستایش و تکریم کرد به عنوان یک هنرمند داستان نویس در کنار مشاهیر ایران یاد می‌کند.

نمی‌خواهیم حرف‌های او را نقد کنیم، نمی خواهیم نزدیکی نگاه او به بازرگان را تخطئه کنیم و بی‌مهری او به امام (ره) را مذمت کنیم و حتی نمی‌خواهیم تکریم او از محسن مخملباف ضد انقلاب را مورد گلایه قرار دهیم و نیز نمی‌خواهیم بگوییم آنها که این دین حداقلی را تبلیغ و ترویج می‌کنند مجبور به پناهندگی فرهنگی و سیاسی به لندن و واشنگتن شدند و از بی بی سی با ملت سخن می‌گویند.اما این گله را داریم؛ جای این حرفها در ارگان آستان مقدس امام خمینی (ره) نیست. این دیدگاهها باید در دهها نشریه‌ای که عناصر نامحرم با انقلاب در تهران دارند ترویج شود. این جفا به امام (ره) است که در ارگانی که منسوب به اوست تفکراتی تبلیغ و ترویج شود که نسبتی با اندیشه‌های بنیان گذار جمهوری اسلامی ندارد.امام (ره)، بازرگان و نهضت آزادی را بدتر از منافقین می‌دانست، نباید در  نشریه منسوب به ایشان از بازرگان تجلیل شود و هفته‌نامه آستان مقدس امام خمینی (ره) به عنوان ارگان نهضت آزادی درآید!


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۵۷
امیر مهدوی

رئیس‌جمهور آمریکا بار دیگر گزینه روی میز را به رخ کشید

اوباما: اکنون در حال ایجاد مکانیسمی هستیم تا بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بتوانند به هر جایی بروند



باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا 3 روز بعد از اتمام مذاکرات سوییس، اختلاف تفاسیر از بیانیه پایانی لوزان را با تهدید ایران به حمله نظامی تکمیل کرد. به گزارش «وطن امروز»، اوباما که 16 فروردین با توماس‌ فریدمن، ستون‌نویس مشهور روزنامه نیویورک‌تایمز آمریکا گفت‌وگو می‌کرد در بخشی از تحلیل خود در حوزه سیاست خارجی دولتش در قبال برنامه هسته‌ای گفت اگرچه اکنون وارد تعامل دیپلماتیک با ایران شده اما هنوز هم همه گزینه‌ها و توانمندی‌های کشورش- از جمله گزینه نظامی- را روی میز نگه داشته است. به گزارش تسنیم، رئیس‌جمهور آمریکا در بخشی از این مصاحبه در ارتباط با خط‌مشی‌ای که در قبال کشورهایی چون ایران یا کوبا در پیش گرفته است گفت به نظر، «تعامل» همراه با دستیابی به نیازهای استراتژیک اصلی، منافع آمریکا را در قبال این کشورها بهتر از تحریم‌ها و انزوای ابدی تأمین خواهد کرد. وی در ادامه افزود: آمریکا با قدرتی که دارد، باید اعتماد به‌نفس داشته باشد و برخی ریسک‌های محاسبه شده را بپذیرد تا امکان‌های بیشتری را پدید آوریم. اوباما گفت: «برای مثال کوبا را در نظر بگیرید. برای ما آزمایش این امکان که تعامل با آنها به نتایج بهتری برای مردم کوبا منتهی خواهد شد ریسک‌های زیادی نخواهد داشت. کوبا کشوری بسیار کوچک است. کشوری نیست که منافع امنیتی اصلی ما را تهدید کند بنابراین دلیلی وجود ندارد که این مساله را آزمایش نکنیم... همین امر درباره ایران نیز صادق است، کشوری بزرگ‌تر و خطرناک، کشوری که در فعالیت‌های منجر به مرگ شهروندان آمریکایی دخیل بوده اما واقعیت مساله این است؛ بودجه دفاعی ایران 30 میلیارد دلار است. بودجه دفاعی ما نزدیک به 600 میلیارد دلار است. ایران می‌فهمد که نمی‌تواند با ما بجنگد... درباره دکترین اوباما پرسیدید. دکترین این است: ما تعامل خواهیم کرد اما تمام توانمندی‌های‌مان را نیز حفظ می‌کنیم». وی در ادامه گفت: «این عقیده که ایران قابل بازدارنگی نیست واقعیت ندارد بنابراین اینکه بگوییم بیایید امتحان کنیم با توجه به اینکه همه گزینه‌های‌مان از جمله گزینه نظامی روی میز است، نشان‌دهنده ساده‌انگاری ما نیست اما اگر این مسائل را از طریق دیپلماتیک حل کنیم، بیشتر ایمن بوده و در موقعیت بهتری قرار خواهیم داشت تا از متحدان‌مان محافظت کنیم و کسی چه می‌داند شاید ایران تغییر کند. اگر این اتفاق نیفتد، توانمندی‌های بازدارنده ما و برتری نظامی ما سر جایش است... ما ظرفیت‌مان برای دفاع از خودمان یا متحدان‌مان را کنار بگذاریم. با توجه به این مسائل، چرا نباید [تعامل با ایران را] امتحان کنیم». اوباما با اشاره به اینکه هنوز تا پایان توافق با ایران راه درازی باقی مانده است، گفت: «کار ما هنوز تمام نشده است و هنوز احتمال عقب‌رفت، لغزش و مشکلات سیاسی جدی را هم در ایران و هم در کنگره آمریکا می‌توان مشاهده کرد».
همه جای ایران در اختیار  آژانس
اوباما در بخش دیگری از این مصاحبه از طراحی مکانیسمی خبر داد که براساس آن بازرسان آژانس به همه جای ایران دسترسی خواهند داشت. اوباما درباره رژیم بازرسی‌ها و نظارت بر تأسیسات هسته‌ای ایران در یک توافق جامع احتمالی گفت: «آنچه که ما بر روی آن توافق کرده‌ایم این است که بتوانیم بر تمام ذنجیره هسته‌ای از معادن اورانیوم گرفته تا تأسیسات نهایی به مانند نطنز نظارت کنیم... این بدین معناست که ما تنها چند نفر محدود را به 2 یا یک یا 5 سایت نخواهیم فرستاد بلکه قادر خواهیم بود آنچه را که آنها انجام می‌دهند به صورت گسترده‌ای ببینیم و در حقیقت، اکنون اگر آنها بخواهند که یک برنامه پنهانی برای تولید بمب ایجاد کنند باید یک چرخه تأمین کاملا متفاوت ایجاد کنند. این نکته شماره یک است». وی افزود: «نکته شماره 2؛ ما قرار است یک کمیته تدارکات تهیه کنیم که هر آنچه ایرانی‌ها وارد می‌کنند، آنچه وارد کشور می‌شود و مدعی هستند که کاربرد دوگانه دارد، را بررسی می‌کند تا مشخص شود آیا از آنها در راستای برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای استفاده می‌کنند یا در یک برنامه تولید بمب. و شماره 3؛ اکنون در حال ایجاد مکانیسمی هستیم تا بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بتوانند به هر جایی بروند». وی در پاسخ به این سوال که «واقعا هر جایی در ایران؟» گفت: «جاهایی که به آنها مظنون هستیم. واضح است که درخواستی باید مطرح شود. ایران می‌تواند اعتراض کند اما آنچه ما انجام می‌دهیم سعی در طراحی مکانیسمی است که براساس آن پس از اینکه این اعتراض‌ها شنیده شدند، یک وتوی نهایی توسط ایران نخواهد بود بلکه نوعی مکانیسم بین‌المللی وجود خواهد داشت که ارزیابی منصفانه‌ای درباره اینکه مکان مورد نظر باید بازرسی شود یا نه انجام دهد. اگر آنها بگویند که این کار باید انجام شود، تصمیم همین خواهد بود، نه اینکه ایران بگوید نه، نمی‌توانید بروید آنجا».
نظارت بر ایران فراتر از پروتکل الحاقی
ادعای دیگر رئیس‌جمهور ایالات متحده در مصاحبه با نیویورک تایمز نظارتی فراتر از پروتکل الحاقی بر فعالیت‌های ایران بود. اوباما گفت: بنابراین نه‌تنها پروتکل الحاقی که آژانس بر کشورهایی که در گذشته برنامه هسته‌ای مساله‌داری را داشته‌اند، داریم، بلکه ورای آن ایران باید تحت مکانیسم بازرسی‌ها و راستی‌آزمایی‌هایی قرار گیرد که تاکنون سابقه نداشته‌اند». اوباما درباره زمانبندی رفع تحریم‌های ایران و پیاده‌سازی مفاد تفاهم هسته‌ای گفت: «هنوز جزئیاتی وجود دارد که باید مشخص شوند اما فکر می‌کنم چارچوب اولیه از ایران می‌خواهد آنچه را لازم است درباره سانتریفیوژ‌ها و سایر موارد انجام دهد. پس از آن تحریم‌های سازمان ملل تعلیق می‌شود. در این مرحله، ما توانایی بازگرداندن تحریم‌ها را در صورت نقض توافق خواهیم داشت. اگر اینگونه نشد، غیر از تحریم‌های مرتبط با اشاعه و موشک‌های بالستیک که به قوت خود باقی هستند،‌ می‌توانند از زیر تحریم‌ها خارج شوند و بدانند این نظارت‌های مداوم در صورتی که تعهدات‌شان را لغو کنند اقداماتی در پی خواهد داشت». وی در ادامه گفت: « اگرچه توافق هسته‌ای با ایران رویدادی بزرگ خواهد بود اما به مسائل ما با ایران پایان نمی‌دهد و ما با همکاری گسترده با متحدان و دوستان‌مان به تلاش برای کاهش- و در مرحله‌ای پایان- فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران در منطقه و حمایت از سازمان‌های تروریستی ادامه می‌دهیم».
شناختن رهبر ایران سخت است
بخش دیگری از این مصاحبه به سوالی درباره نامه‌‌های اوباما خطاب به رهبر معظم انقلاب و نیز بیانات رهبر انقلاب درباره آمریکا  مربوط می‌شد. وی در این‌باره گفت: «شناختن رهبر عالی ایران بسیار سخت است. من به صورت مستقیم با وی گفت‌وگو نکرده‌ام. در نامه‌هایی که وی می‌فرستد، معمولا یادآوری‌های زیادی درباره مظالمی که قبلا به ایران رفته است، وجود دارد اما آنچه به نظر من اهمیت دارد این است که وی به مذاکره‌کنندگانش اجازه داد در این مذاکرات امتیازات مهمی بدهند، تا چارچوب توافق پدید‌ آید... . وی می‌دانست که رژیم تحریم‌ها در بلندمدت ایران را تضعیف می‌کند و اینکه اگر می‌خواهد ایران بار دیگر به جامعه بین‌المللی بازگردد اکنون فرصت‌هایی پدید آمده است».
در هر جنگی کنار اسرائیل هستیم
رئیس‌جمهور آمریکا درباره ادعاهای نتانیاهو راجع به آسیب‌پذیری‌های رژیم صهیونیستی و اینکه تفاهم هسته‌ای با ایران موجودیت اسرائیل را به خطر می‌اندازد نیز توضیحاتی ارائه و تاکید کرد آمریکا در هر جنگی کنار اسرائیل خواهد بود. اوباما گفت: «این اعتقاد اسرائیل را که با توجه به تاریخ تراژیک مردم یهود، نمی‌توانند برای تأمین امنیت‌شان صرفا به ما تکیه کنند را درک می‌کنم،‌ اما آنچه به آنها می‌گویم این است که نه‌تنها به صورت کامل به آنان اطمینان می‌دهم که برتری نظامی کیفی‌شان را حفظ می‌کنند و می‌توانند در برابر هر نوع حمله آتی امکان بازدارندگی داشته باشند بلکه مایلم تعهداتی را بدهم که برای همه در این منطقه، شامل ایران، روشن شود که اگر اسرائیل توسط هر دولتی مورد حمله قرار بگیرد، در کنار آنها خواهیم بود و فکر می‌کنم این کافی است تا از فرصتی که یک بار پدید می‌آید استفاده کرده و ببینیم آیا می‌توانیم مساله هسته‌ای را از روی میز حذف کنیم یا نه. هیچ فرمول و گزینه‌ای بیش از ابتکار‌های دیپلماتیک و نیز چارچوبی که به‌دست آوردیم، برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای وجود ندارد».

مونیز: رفع تحریم‌های ایران پس از یک‌ساله شدن گریز هسته‌ای خواهد بود
ارنست مونیز، وزیر انرژی آمریکا در گفت‌وگو با شبکه سی‌بی‌اس آمریکا در تشریح تفاهم سیاسی بین ایران و گروه 1+5 گفت:‌ «ما تمام راه‌های ایران به‌سوی بمب را مسدود کرده‌ایم. ما باید تأکید کنیم که این نه یک توافق 10ساله بلکه توافقی بلندمدت است. مراحل بسیاری وجود دارند که از محدودیت‌های بسیار شدید بر برنامه هسته‌ای ایران آغاز می‌شوند. امیدواریم آنها در بلندمدت به توافق عمل و اعتمادسازی کنند اما ما محدودیت‌های 10ساله، 15ساله، 25ساله و دائمی ‌داریم بنابراین این یک برنامه بلندمدت است». به گزارش تسنیم، مونیز گفت که آمریکا روی تمام زنجیره تأمین اورانیوم «نظارت خواهد داشت» و به زیر نظر نگه داشتن تأسیسات سانتریفیوژ و تولید آن ادامه می‌دهد. وی گفت: «آنها همچنین تعهد خواهند داد که تمام سوخت مصرف شده در رآکتور تازه‌تأسیس خود را که پلوتونیوم بسیار کمتری نسبت به قبل تولید خواهد کرد به خارج از کشور منتقل کنند».وی با اشاره به گزارش روزنامه نیویورک‌تایمز درباره اختلافاتی که میان متن ارائه شده از تفاهم سیاسی توسط وزارتخانه‌های خارجه ایران و آمریکا وجود دارد، گفت: «فکت‌شیت ایرانی‌ها در بسیاری از حوزه‌ها درست است اما واضح است که روی بخش‌های مختلفی از توافق متمرکز بوده و گرایش دارند برخی دیگر از بخش‌های توافق را حذف کنند».مونیز برای مثال گفت در فکت‌شیت ایرانی‌ها اعلام شده این کشور بیش از 5هزار سانتریفیوژ خواهد داشت اما به این واقعیت اشاره نمی‌کند که این رقم نمایانگر کاهش تعداد 19هزار سانتریفیوژ کنونی است. وزیر انرژی آمریکا در ادامه گفت: «در تحریم‌ها، کاملاً شفاف بگویم: رهایی از تحریم‌ها زمانی آغاز می‌شود که آنها محدودیت‌های هسته‌ای اصلی را اعمال کردند، یعنی زمانی که گریز هسته‌ای از 3ـ2 ماه کنونی به یک سال افزایش یافت. در این زمان است که رهایی از تحریم‌ها واقعاً آغاز می‌شود». مونیز گفت: «هیچ شکی وجود ندارد که مسائل‌ بسیار زیادی با ایران داریم. این توافق به هیچ عنوان از اهمیت فعالیت‌های ما علیه آنها و حمایت کاملاً قوی از دوستان و متحدان‌مان در منطقه نمی‌کاهد».

منبع : وطن امروز

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۲۰
امیر مهدوی

دکتر علی یحیی زاده:دکتر ظریف در برنامه شنبه شب صدا و سیما سند رسمی وزارت خارجه آمریکا در خصوص مفاد تعهدات دوطرف در تفاهم لوزان را تلویحا تکذیب کرد.

آمریکاییها در سند کذا اعلام کردند که تحریمهای آمریکا (بیش از ۹۰ درصد تحریمها  لغو نمیشود و صرفا بعد از راستی آزمایی اجرای تعهدات ایران توسط آژانس انرژی اتمی، تعلیق میشود!

اما دکتر ظریف اعلام کرد که این ادعا خلاف واقع است. مجری پرسید یعنی تحریمها لغو میشود؟ ایشان درجواب گفت ما کاری نداریم که در داخل آمریکا چگونه میخواهند تحریمها را لغو کنند، اما دولت آمریکا متعهد میشود که تحریمهای هسته ای را لغو کند. بقیه موضوع مشکل داخلی آمریکاست.

در همین رابطه و در بخش دیگر مجری پرسید چگونه شما در مورد پروتکل الحاقی بدون اخذ مصوبه مجلس تعهد به اجرا داده اید؟ ظریف گفت نه ما تعهد به اجرای داوطلبانه داده ایم و گفته ایم که نمیتوانیم از طرف مجلس ایران تعهد بدهیم.

به عبارت دیگر همانطور که دولت ایران در توافق بین المللی نمی تواند از طرف مجلس تعهد به تصویب پروتکل الحاقی کند، دولت آمریکا هم نمیتواند از طرف کنگره تعهد به تصویب لغو تحریمهای هسته ای کند. این به آن در.

در نتیجه تحریمهای اصلی که مربوط به کنگره آمریکاست و اتفاقا هسته ای صرف هم نیست باقی میماند و دولت آمریکا صرفا بعد از اینکه اجرای تعهدات ایران (از جمله PMD بخوانید بازرسی از سایتهای نظامی)، به تدریج تحریمها را تعلیق میکند.

با توجه به خطوط قرمز نظام که بارها از جمله در سخنان روز اول فرودین امسال تکرار شده است، دولت نمیتواند بدون لحاظ لغو تحریمهای هسته ای آمریکا توافق نهایی را امضا کند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۱۰:۱۰
امیر مهدوی