نازعات313

آخرین نظرات
نویسندگان

۶۴۴ مطلب توسط «امیر مهدوی» ثبت شده است


Image result for ‫جانشین فرمانده کل سپاه‬‎

جانشین فرماندهی کل سپاه پاسداران با بیان اینکه توصیه ما به تیم هسته‌ای این است که اگر آمریکا مجددا با ادبیات ارعاب،‌ تهدید و تحقیر در مذاکرات به دنبال برتری‌طلبی سیاسی بود، میدان مذاکرات را ترک کند، تاکید کرد که کار را به ما بسپارید تا در فضای تهدید با آنها تعیین تکلیف کنیم.

سردار «حسین سلامی» جانشین فرماندهی کل سپاه پاسداران در خبر سراسری شبکه یک سیما در واکنش به تهدید نظامی مقامات آمریکایی اظهار داشت:‌ دوران به کار بردن قدرت نظامی پایان یافته و آمریکا نباید پیروزی‌های گذشته خود بر ارتش‌های پوسیده که شبیه مانور بدون دشمن و شوی نظامی بود را با درگیری با ایران عزیز و اسلامی مقایسه کرده و دچار خطا در محاسبه و اشتباه در برآورد شوند.
سردار سلامی ادامه داد: بنده به عنوان یک فرمانده نظامی جنگ دیده که در دوران جوانی در جنگ بزرگ شده‌ام و جنگ برایم پدیده‌ای واقعی و نه ذهنی است، به آنها هشدار می‌دهم و می‌گویم ما بیش از آنکه برای صلح، سازش و تعامل با آنها قدرت ساخته باشیم برای جنگ‌های گسترده و طولانی‌مدت با امکان حقیقی پیروزی و غلبه بر آنها قدرت‌سازی کرده‌ایم.
جانشین فرماندهی کل سپاه پاسداران با بیان اینکه اگر آمریکا بخواهد از پایگاه هوایی روی زمین استفاده کند باید بداند که آنجا به آتش کشیده خواهد شد، افزود: اگر هواپیماهای آنها می‌خواهند در آسمان پرواز کنند بدانند تمام طبقات و سقف‌های مختلف آسمان سراسر آتش خواهد شد.
وی خاطرنشان کرد: ما به خلبان‌های آنها هشدار می‌دهیم که اولین پرواز آخرین پرواز خواهد بود و هیچ کس سالم بازنخواهد گشت و باید پروازهای خود را به نام پرواز آخر نامگذاری کنند.
سردار سلامی تصریح کرد: ما براساس فرض خطرناکترین سناریو که به‌زبان لاتین آن برای فهم بهتر آمریکایی‌ها Worst Case Scenario  است، آماده شده‌ایم و این برای ما یک مفهوم ساده است؛ ما از جنگ با آمریکا استقبال می‌کنیم چرا که معتقدیم آنجا میدان موفقیت‌ها و عرض اندام پتانسل‌های حقیقی قدرت ماست.
جانشین فرماندهی کل سپاه پاسداران یادآور شد: اگر آمریکا بلوف می‌زند و عملیات روانی می‌کند ما باز هم با این قضیه جدی برخورد می‌کنیم و اگر واقعی هم می‌گویند ما آماده‌ایم تا واقعیت‌ها را در میدان به رخ یکدیگر بکشیم.
وی درباره تیم هسته‌ای کشورمان گفت: تیم مذاکره‌کننده ایرانی حامل یک امانت الهی و بار عزت، کرامت، حیثیت و استقلال یک ملت است و در واقع آنها نمایندگان این ملت در عرصه نبرد دیپلماتیک هستند.
سردار سلامی بر همین اساس اظهار داشت:‌ما به تیم مذاکره‌کننده توصیه می‌کنیم با آرامش، وقار و اعتماد به نفس و تکیه بر یک قدرت عظیم و بی‌پایان که ملت ایران و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی اندوخته‌اند در مذاکرات حاضر شوند.
وی تاکید کرد: تیم مذاکره‌کننده نباید هیچ‌گونه توافقی که ذره‌ای به عزت و باورهای اصیل ملت ایران می‌زند، داشته باشد.
جانشین فرماندهی کل سپاه پاسداران با اشاره به ماجرای مک فارلین در طول دوران دفاع مقدس ادامه داد: ما آمریکایی‌ها را سال 65 و در ماجرای مک فارلین آزموده‌ایم از این رو اگر نیاز عامل مذاکره بود ما در اوج نبرد نابرابر با عراق و متحدان آن از جمله آمریکا، شوروی، اروپا و اعراب، مک فارلینی که با پاسپورت جعلی به فرودگاه مهرآباد آمده بود و در آن شرایط اخراج نمی‌کردیم.
وی تصریح کرد: ملت ایران یک ملت کارآزموده و جنگ دیده است و آزمودن دوباره آنها خطاست.
سردار سلامی با بیان اینکه توصیه ما به تیم هسته‌ای این است که اگر آمریکا مجددا با ادبیات ارعاب،‌تهدید و تحقیر در مذاکرات به دنبال برتری‌طلبی سیاسی بود، میدان مذاکرات را ترک کند، گفت: آنها این قضیه را به ما بسپارند تا در فضای تهدید با آنها تعیین تکلیف کنیم و کار را ادامه دهیم.
به گزارش فارس،جانشین فرماندهی کل سپاه پاسداران با اشاره به اشتباه آمریکا تصریح کرد: آمریکا وقتی در منطق سیاسی کم می‌آورد از اعمال قدرت نظامی استفاده می‌کند و منطق آنها از زبان لوله تفنگ خارج می‌شود در حالی که ما گلوله‌هایمان از زبان منطق خارج می‌شود.
وی یادآور شد: ما اگر آمریکا را تهدید نمی‌کنیم به این دلیل نیست که قدرتمند نیستیم بلکه به این دلیل است که معتقدیم در فضای تعاملات دیپلماتیک و سیاسی باید اجازه داد سیاست مسیر خود را طی کند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۵:۲۹
امیر مهدوی



سعدالله زارعی : تمرکز بمباران رژیم سعودی طی روزهای اخیر علیه شهر «صعده» و در حالی که جنگ علیه یمن به بن‌بست رسیده است، معنای خاصی دارد. طی چند روز گذشته بحث «آتش‌بس» از سوی محافل سعودی و آمریکایی مطرح شده و جان‌کری وزیر خارجه آمریکا در «ریاض» از آتش‌بسی پنج روزه صحبت کرد و اضافه نمود که در صورت موافقت حوثی‌ها با آن قابل تمدید می‌باشد. اما همانطور که در اظهارات جان‌کری آمد، مشکل این است که هم اینک «انصارالله» درباره «قید و شرط‌ها» حرف دارد و می‌گوید توقف جنگ از سوی متجاوز نباید توأم با تعیین شرط برای طرفی که مورد تهاجم و تجاوز نظامی قرار گرفته است، باشد. به عبارت دیگر انصارالله در این میان می‌گوید نباید پاکسازی یمن از نیروهای القاعده، عوامل شبه نظامی حزب اخوانی وهابی اصلاح و عوامل شبه نظامی منصور هادی که موضوعی کاملاً داخلی یمنی‌ها می‌باشد و برای امنیت و ثبات یمن ضرورتی اجتناب‌ناپذیر به حساب می‌آید، مورد خدشه قرار گرفته و با مقوله توقف تجاوز گره بخورد.
تمرکز بمباران علیه صعده برای این است که انصار از احقاق حق طبیعی ملت یمن در اعمال سیاست‌های داخلی صرف‌نظر کند و اجازه دهد، شبه نظامیان وابسته به آمریکا و عربستان که شریک جرم این دو کشور در بمباران یمن و شهادت هزاران نفر از زنان و کودکان و... بوده‌اند، ادامه حیات دهند و انصار از تعقیب و مجازات این خیانتکاران اجتناب نماید. و البته در یک موضع کاملاً منطقی و منطبق با اصول پذیرفته شده و عام حقوقی، انصارالله می‌گوید ما صلح تحمیلی با خائنان را نمی‌پذیریم و علاوه بر آن مداخله آمریکا و عربستان در این موضوع را نیز تجاوز دیگری به استقلال، حریت و شؤون مردم یمن می‌دانیم.
در این موضوع گفتنی‌هایی وجود دارد:
1- رژیم وابسته سعودی پس از 45 روز تجاوز و جنگ یکجانبه علیه یمن حتی قادر نیست طرف مقابل خود را به پذیرش متقابل آتش‌بس در پاکسازی یمن از خائنان وادار نماید و چون راه دیگری ندارد، صعده که به نوعی مرکز معنوی و فرهنگی جنبش انصارالله می‌باشد را زیر بمباران گرفته و با کشتار زنان و کودکان و... و تخریب بازارها و مدارس و مراکز مذهبی و معنوی این شهر تلاش می‌کند تا به آتش‌بس متقابل دست پیدا کند. این در حالی است که سخنگوی نظامیان متجاوز - سرتیپ احمد العسیری- در روزهای اول درباره اهداف جنگ، می‌گفت تا نابود کردن انصارالله و آزادسازی همه شهرهای یمن از سیطره آنان جنگ ادامه پیدا می‌کند و تا همین چند هفته پیش و از آغاز عملیات موسوم به اعادهًْ‌الامل با یک عقب‌نشینی آشکار می‌گفت تا آزادسازی استانهای جنوبی از سیطره انصارالله، جنگ ادامه می‌یابد و هم اینک که سیطره انصار در جنوب گسترده‌تر هم شده است، این رژیم می‌گوید جنگ را متوقف می‌کنیم به شرط آنکه انصارالله از ادامه تعقیب هم‌پیمانان ما در یمن صرف نظر نماید و جالب این است که انصارالله در یک موضع محکم و محکمه‌پسند می‌گوید این یک موضوع داخلی است و شما حق دخالت درباره آن را ندارید!
2- شکست رژیم سعودی در این جنگ یکطرفه در حالی اتفاق افتاده است که طرف مقابل به جز در موارد بسیار محدود، علیه عربستان وارد جنگ نشده و حال آنکه به لحاظ توانایی نظامی- تسلیحات و نیروی انسانی- می‌توانسته تا عمق عربستان و پایتخت آن را مورد تهاجم قرار دهد. یک اکیپ چند صد نفره از انصارالله قادر است به فاصله چند روز هزاران کیلومتر مربع از خاک کشور متجاوز را به تصرف درآورد و موشک‌های اسکاد بی، اسکادسی و... و هواپیماهای جنگی یمن می‌توانستند تا ریاض را مورد تهاجم قرار دهند اما انصارالله و ارتش یمن در یک سیاست و تاکتیک هوشمندانه انرژی خود را صرف پاکسازی درونی یمن از شبه نظامیان وابسته نموده و از درگیر شدن مستقیم نظامی با رژیم متجاوز خودداری کردند. حاصل کار این شد که رژیم متجاوز اگرچه آسیب‌های مهم انسانی و مالی و .... به یمنی‌ها وارد کرد اما چیزی که بتواند پس از خاتمه جنگ از آن بعنوان اهرم فشار استفاده کند، بدست نیاورد. به عبارت روشن‌تر، عربستان 45 روز پس از حمله یکجانبه نظامی نتوانسته است حتی بر یک روستا و یا یک جزیره یمن تسلط پیدا کند و یا به سیطره عوامل وابسته به خود بر یک روستا یا جزیره یمن کمک نماید و این در حالی است که انصارالله در این 45 روز بیش از هشتاد هزار کیلومتر مربع- یعنی تقریباً به اندازه مساحت امارات و بحرین - پیشروی داشته و به همین میزان عوامل وابسته به عربستان و آمریکا را عقب‌زده است. در واقع در این جنگ رژیم سعودی جدای از آنکه از نظر اخلاقی و سیاسی به دلیل متجاوز بودن، شکست خورده است، از جنبه استراتژی و تاکتیک نظامی نیز شکست خورده است چرا که هیچ چیز بدست نیاورده و چیزهای زیادی را هم از دست داده است این در حالی است که در نقطه مقابل آن «جنبش انقلابی دینی انصارالله» جدای از آنکه در صحنه عملیات پیروزی بزرگی بدست آورده و  امروز نه تنها بر شمال بلکه بر جنوب یمن هم مسلط شده است، از جنبه اخلاقی و سیاسی‌ هم پیروز بزرگ میدان است چرا که بر رژیم سعودی غلبه کرده است بدون آنکه به مردم مسلمان عربستان آسیبی وارد کرده باشد و یا اصول و قواعد سیاسی اخلاقی را در ارتباط با همسایه خود نادیده گرفته باشد. در واقع می‌توان گفت پیروزی انصارالله در جنبه اخلاقی و سیاسی برجسته‌تر از جنبه نظامی است و این می‌تواند در کشور عربستان منجر به شکل‌گیری یک سلسله مباحث سیاسی گردد.
3- شکست نظامی، اطلاعاتی، مخابراتی، تکنولوژیکی، سیاسی و اخلاقی آل‌سعود در این جنگ، سرنوشت حاکمان جدید را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این شکست بزرگ زمانی روی داده است که پادشاه جدید به یک پاکسازی درونی دست زده و نارضایتی‌های جدی را در درون سیستم سبب گردیده است. همانطور که اگر دستگاه سیاسی و نظامی سعودی در این جنگ به پیروزی می‌رسید، می‌توانست با تکیه بر آن مخالفان درون سیستم و بیرون آن را به حاشیه براند، شکست در این جنگ، زبان انتقاد و اعتراض مخالفان را بازتر می‌کند و این به آن معناست که پایان جنگ با یمن، آغاز جنگ در درون آل‌سعود خواهد بود. براین اساس یک‌بار دیگر در سطح منطقه این سوال خودنمایی می‌کند که آیا آمریکا قادر است وارد یک پرونده امنیتی در منطقه شده و آن را به نفع عوامل خود به نتیجه برساند؟ چنین سوالی که پاسخ مشخصی دارد، پیامدهای مهمی در منطقه به وجود می‌آورد و به سر بر آوردن انصارالله‌های دیگر در کشورهای مسلمان وابسته  به آمریکا می‌شود و این طبعا نگرانی بزرگی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی خواهد بود.
4- هم‌اینک انصارالله با تکیه بر یک مشروعیت گسترده مردمی که شکل‌دهنده به مشروعیت حقوقی آن نیز می‌شود و به دلیل عملکرد موفق در مدیریت جنگ تحمیلی خارجی و مهار گروه‌های خیانتکار مسلح داخلی دارای مشروعیت مضاعفی شده و نیز به دلیل شکل‌دهی به یک جریان اجتماعی خدماتی در جنوب، قلب تحول جنوب یمن هم به حساب می‌آید، چند استراتژی اساسی را مطرح کرده است و از دیگران می‌خواهد براساس ضوابط شناخته شده حقوقی به این استراتژی‌ها بعنوان «راه‌حل» مسایل یمن و منطقه توجه نمایند: استراتژی‌ اول: اعلام رسمی متجاوز بودن عربستان در جنگ تحمیلی علیه یمن و تصریح به مشروع بودن دفاع یمنی‌ها در این جنگ از سوی شورای امنیت سازمان ملل. این خواسته انصارالله کاملا منطقی است و با وظایف شورای امنیت تطبیق می‌کند هر چند این شورا در جنگ‌ها نوعا در کنار متجاوز بوده است. استراتژی‌ دوم این است که عربستان بعنوان کشوری که در این جنگ در متجاوز بودن آن تردیدی وجود ندارد، غرامت جنگ را بپذیرد و هزینه‌های چند ده میلیارد دلاری ناشی از خسارات آن را بپردازد و علاوه بر آن برای کمک به بازسازی یمن یک کنفرانس کمک بین‌المللی شکل بگیرد. این نیز خواسته‌‌ای منطقی و عادلانه است چه اینکه طبق حقوق بین‌الملل و حقوق‌اسلامی، متجاوز مجبور به جبران خسارات وارده می‌باشد.
استراتژی سوم انصارالله این است که صحبت کردن از اینکه منصور هادی و خالد سجاح علیرغم استعفا و فرار و دعوت از رژیم آل‌سعود برای تجاوز به یمن، هنوز رئیس‌جمهور و نخست‌وزیرند و باید به قدرت بازگردند، کنار گذاشته شود، چرا که این دخالت آشکار در امور یمن بوده و با حقوق ملت‌ها و کشورها که در منشور سازمان ملل نیز آمده است، منافات دارد. مردم یمن و از جمله جنبش انصارالله می‌گویند نحوه اداره یمن را یمنی‌های داخل یمن و آنان که مخالف تجاوز خارجی به کشورشان بوده‌اند، تعیین خواهند نمود. این نیز خواسته‌ای کاملا منطقی است. استراتژی چهارم انصارالله این است که می‌گوید پاکسازی بقیه یمن از عناصر القاعده، بقایای اندک میلیشیای منصور هادی، عوامل شبه نظامی حزب اصلاح و یا هر گروه و دسته‌ای که امنیت داخلی یمن را تهدید می‌کنند، تا انتها و همیشه باید ادامه پیدا کند و این موضوعی نیست که ملت یمن و انصارالله بتوانند درباره آن مصالحه نمایند. رهبران انصارالله در روزهای اخیر تاکید کردند گفتگوی یمنی-یمنی فقط شامل آن دسته از گروه‌ها و افراد می‌شود که در دوره جنگ آل‌سعود در کنار مردم خود و نقطه مقابل رژیم متجاوز بوده‌اند. این نیز موضوعی منطقی و منطبق با رویه‌های پذیرفته شده بین‌المللی و اسلامی است. انصارالله می‌گوید ما هم‌اینک فقط با آن بخش از جریان شش ضلعی موسوم به « القاء مشترک» که حزب اخوانی‌ وهابی اصلاح هم از این گروه است، مذاکره می‌کنیم که در جریان حمله نظامی سعودی با بیانیه رسمی تجاوز به کشور خود را محکوم کرده باشند.
5- در یک جمعبندی می‌توان گفت همانطور که علیرغم مظلوم بودن و خودداری از کشیدن جنگ به درون کشور متجاوز، انصارالله ابتکار عمل در میدان نظامی-در جنگ خارجی و نیز درگیری داخلی- در دست داشته، اینک در میدان سیاسی نیز، اگر فرایندی شکل بگیرد ابتکار عمل در دست انصارالله است چرا که کلیه قواعد، اصول و ضوابط حقوقی، اخلاقی و سیاسی با انصار همراه است. البته ما می‌دانیم که شورای امنیت، متجاوز بودن عربستان را اعلام نمی‌کند و آن را وادار به پرداخت غرامت هم نخواهد کرد و عربستان هم کماکان از هادی و سجاح بعنوان دو مقام رسمی یمن یاد خواهد کرد اما در این موضوع هم برای انصارالله یک پیروزی دیگر نهفته است و آن این است که عربستان ناچار به توقف جنگ بدون گرفتن تضمین از انصارالله برای پایان یافته تلقی کردن پرونده جنگ است. انصارالله در شرایطی که از طرق شناخته شده حقوقی- شورای امنیت و... - نتواند حقوق مردم یمن را استیفا کند، می‌تواند با سلب کردن متقابل امنیت از مرزها ومنابع سعودی- بخصوص در مرزهای مشترک- هزینه‌های فراوانی را بر این رژیم متجاوز تحمیل گرداند. و ما النصر الا من عندالله العزیز الحکیم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۵:۱۶
امیر مهدوی

هشدار هشدار هشدار

در مذاکرات با غرب به ظاهر اعتماد نکنیم چرا که این  جنایت کاران دو چهره اند هیچ وقت به عهدی که بسته اند عمل نکرده اند ما که سراغ نداریم اگر کسی سراغ دارد بیان کند تا بدانیم پس به سیاسیون توصیه می شود هشیار باشند که مبادا نام آنه درکنار نام ملکم خان، سپهسالار و...قرار گیرد که مورد لعن ونفرین هستند


منبع (عکس) یاد یاران

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۱۲
امیر مهدوی

«در آن دوران دولت انگلیس خیالش از هندوستان آسوده بود. زیرا کشمکش‌های قومی و نژادی و اختلافات دینی و فرهنگی، فرصت شورش علیه سیطره و نفوذ انگلیس را به ساکنان شبه‌قاره نمی‌داد. در سرزمین چین نیز وضع بر همین منوال بود و از سوی پیروان بودا و کنفسیوس که دین‌هایی مرده بودند، خطری انگلیس را تهدید نمی‌کرد و بعید به نظر می‌رسید «که مردم چین و هند با آن همه اختلافات بنیادی که با هم داشتند، در فکر استقلال و آزادی خود باشند، زیرا چیزی که در این نقاط مطرح نبود، اندیشیدن به زندگی و آزادی بود.»


آسودگی خاطر انگلستان از آرامش سیاسی این دو منطقه پهناور، باعث شده بود تا تحولات دیگر مناطق به خصوص در قلمرو عثمانی به هر صورت مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که فروپاشی دولت عثمانی یعنی فرصت برای به دست آوردن مستعمرات جدید در آسیا. در بین کشورهای اروپایی فرانسه نیز در انتظار چنین روزهایی به سر می‌برد. بنابراین هر روز رقابت این دو کشور با اعزام مستشاران و ماموران انگلیسی و فرانسوی به کشورهای عراق، ترکیه، شام، عربستان، فلسطین، ایران و ... شدت می‌گرفت.

در بین ماموران انگلیسی این دوران باید از مستر همفر بیش از دیگران یاد کرد. همفر در سال 1710 از سوی وزارت مستعمرات انگلستان برای جمع‌آوری اطلاعات و یافتن راههایی برای در هم شکستن مسلمانان، راهی کشورهای مصر، عراق ، ایران، حجاز و قسطنطنیه22 شد. همزمان با او 9 مامور دیگر از بهترین و زبده‌ترین ماموران وزارت مستعمرات، به همراه حجم وسیعی از اطلاعات درباره وزراء، فرمانروایان، مأموران عالی‌رتبه دولتی و حکومتی، علما و روسای قبایل به کشورهای اسلامی گسیل شدند.

وزارت مستعمرات دستور اکید داشت که کمک مالی و اعتبارات را به هر مقدار که لازم باشد، در اختیار این ماموران قرار دهد.

موقع خداحافظی معاون وزارت مستعمرات آنها رابا این جمله بدرقه کرد: «موفقیت شما سرنوشت آینده کشور ما را تعیین خواهد کرد. پس هر چه در قوه دارید، به کار بندید تا موفق شوید.»

همفر در حالی که از ماموریتش بسیار شادمان بود، سوار بر کشتی که به سوی استانبول ـ مرکز خلافت اسلامی ـ می‌رفت، لندن را ترک کرد او که تنها چند واژه ساده ترکی در لندن آموخته بود، راه سختی را در پیش داشت. اگر قرار بود در میان مسلمانان زندگی و اطلاعاتی از وضعیت زندگی و اعتقادات آنها پیدا کند، می‌باید که زبان ترکی و سپس عربی، تفسیر قرآن و فارسی را به خوبی یاد بگیرد. یادگیری زبان شاید دو یا سه سال طول می‌کشید اما تسلط بر آن‌ها به سال‌ها وقت نیاز داشت.

با این همه همفر جوان چندان دلواپس نبود. او تا حدی به روحیه مسلمان‌ها آشنایی داشت و به گفته خودش: «می‌دانستم که روح مهمان‌نوازی، گشاده‌دستی و حسن ظن ایشان که یادگار تعالیم قرآن و سنت پیامبر است اجازه نخواهد داد مانند مسیحیان گرفتار سوءظن و بدبینی گردند.»

از طرف دیگر حکومت عثمانی آن قدر دچار مشکلات شده بود که وقت کشف شبکه‌های جاسوسی و اطلاعاتی انگلستان و فعالیت عمال بیگانه رادر قلمرو کشورهای اسلامی نداشت. سلطان عثمانی و اطرافیانش کاملا درگیر مسایل خود بودند. همفر پس از چند ماه مسافرت طولانی و خسته‌کننده، سرانجام به دارالخلافه عثمانی رسید. چند هفته بعد او یکی از شاگردان روحانی کهنسالی از اهل تسنن به نام احمد افندی بود. شاید از نیکبختی و خوش‌اقبالی همفر بود که شیخ احمد هرگز از اصل و نسب همفر سوالی نکرد وحتی با باور این که این جوان مودب و طالب علم نامش محمد و از دیاری دیگر آمده است، او را مهمان خود دانست.

همفر به شیخ گفت که والدینش از دنیا رفته و برای او که تنها فرزند خانواده است، مقداری ارث به جا گذاشته‌اند. او گفت که تصمیم دارد پس از فراگیری قرآن و زبان‌های ترکی و عربی و اندوختن سرمایه دینی، کسب و کاری حلال برای خودش دست و پا کند.

دو سال تلاش و کوشش همفر در محضر شیخ احمد، او را بر زبان‌های ترکی و عربی و یادگیری قرآن مجید مسلط کرد.

همفر اکنون بیش از هر زمان دیگری با اوضاع و اخبار استانبول و وضعیت مسلمانان و عقایدشان آشنا شده بود. او که به ظاهر در یک مغازه نجاری کار می‌کرد، عصرها به منزل شیخ احمد می‌رفت و شب‌ها در مقابل پولی که به خادم مسجد می‌داد، شب را در آنجا سر می‌کرد.
صاحب مغازه نجاری به گفته خود همفر مردی فاسد و منحرف بود که به او پیشنهاد لواط می‌داد اما همفر این پیشنهاد رارد کرد و درباره آن در گزارشی که در پایان هر ماه از آخرین تحولات پایتخت برای وزارت مستعمرات می‌نوشت، سخن گفت. وزارت مستعمرات پاسخ عجیب و غیرمنتظره‌ای به او داد: «اگر قبول آن پیشنهاد، رسیدن به هدف را آسان‌تر می‌سازد، مانعی ندارد.»



سرانجام پس از دو سال، ده مامور اعزامی وزارت مستعمرات به لندن فراخوانده شدند اما 4 نفر از آن‌ها هرگز به انگلستان بازنگشتند، یکی از آن‌ها پس از مسلمان شدن در مصر مانده بود و برای انگلیسی‌ها جای شادمانی بود که او هیچ سری را فاش نکرد. جاسوس دیگری که اصل و نسب روسی داشت، به سرزمین مادری‌اش بازگشته بود، آیا او چیزی از اسرار مستعمرات انگلیس را فاش می‌کرد؟ کمی بعدتر معاون مستعمرات به این نتیجه رسید که وی از همان ابتدا برای روس‌ها در وزارت مستعمرات جاسوسی می‌کرد و اکنون پس از پایان ماموریتش به کشورش بازگشته است.
در هر حال نفوذ در شبکه‌های جاسوسی موضوع تازه‌ای نبود. جاسوس سوم در محل ماموریت به بیماری وبا درگذشته بود و ازسرنوشت چهارمی هیچ اطلاعی در دست نبود. وزارت مستعمرات خبر او را تا «صنعاء» پایتخت یمن داشت و حتی گزارش‌های ماهانه‌اش را به مدت یک سال دریافت می‌کرد اما او به ناگهان ناپدید شد و تلاش وزارت مستعمرات برای کسب اطلاع از وی به هیچ جا نرسید.
وزارت مستعمرات از عواقب غیبت یک جاسوس زبردست با خبر بود. هر مامور به دلیل مهارت‌هایی که کسب می‌کرد، به لحاظ مادی و معنوی ارزش بسیاری داشت برای دولت انگلستان که در آستانه اجرای برنامه‌های مختلف هرج و مرج، شورش و نفوذ به بدنه حکومت‌های اسلامی در قلمرو عثمانی بود، این وضعیت خطرناک بود. علی‌رغم این ضرر و زیان و خطرات احتمالی هنوز 6 نفر از این گروه ده نفره، باقی بودند، آن‌ها هر کدام می‌توانستند اطلاعات مهمی را در گزارش‌هایشان به وزارت مستعمرات تحویل دهند. در کمترین زمان ممکن وزارت کنفرانسی را با حضور صاحب‌منصبان وزارت و شخص وزیر تشکیل داد. هدف این بود که تک‌تک گزارش‌ها مورد ارزیابی قرار گیرد. گزارش همفر در ارزیابی فعالیت‌های جاسوسی رتبه سوم گرفت. در پایان این کنفرانس 6 ساعته معاون وزارت مستعمرات دو نکته مهم را به همفر گوشزد کرد:

«موضوع مهم برای تو در ماموریت آینده دو نکته است، 1- یافتن نقاط ضعف مسلمانان که ما را در نفوذ به آن‌ها و ایجاد تفرقه و اختلاف بین گروه‌ها موفق کند زیرا عامل پیروزی ما بر دشمن شناخت این مسایل است.

2 - پس از شناخت نقاط ضعف، اقدام به ایجاد تفرقه و اختلاف ضروری است. هر گاه در این کار مهم توانایی لازم از خود نشان دهی، باید مطمئن باشی که در شمار بهترین جاسوسان انگلیس، و شایسته نشان افتخار خواهی بود.»

همفر 6 ماه در لندن ماند و در این مدت با «ماری شوی» ؛ دختر عمه‌اش که یک سال از خودش بزرگتر بود، ازدواج کرد اما جوان جویای نام و جاه‌طلب انگلیسی در حالی که با ناشکیبایی منتظر تولد فرزندش بود، دستور قاطعی از وزارتخانه دریافت کرد. او باید بدون فوت وقت و بی‌درنگ به کشور عراق مسافرت می‌کرد.

بصره در نگاه انگلیسی‌ها سرزمین عشیره‌ای بود که ساکنان آن را بیشتر عشایر نواحی نزدیک تشکیل می‌دادند و دو گروه مذهبی مهم شیعه و سنی، اعم از ایرانی و عرب در کنار یکدیگر زندگی می‌کردند. تعداد اندکی هم مسیحی در بصره اقامت داشتند. تازه در این جا بود که توجه همفر به مسئله اختلاف بین پیروان دو گروه مذهبی شیعه و سنی جلب شد. او می‌دانست با این که شیعیان و اهل سنت هر دو پیروان یک دین هستند، اختلافاتی در بعضی از موضوعات از جمله مسئله امامت و تعیین جانشین پیامبر با یکدیگر داشتند. آیا ممکن بود از این مسئله بتوان به نفع انگلستان استفاده کرد؟

همفر در روزهای بعد اطلاعات دیگری درباره این موضوع کسب کرد، او به یکی از مقامات عالی‌رتبه در وزارت مستعمرات گفت:

«مسلمین اگر معنی زندگی را می‌دانستند، این اختلافها را رها می‌کردند و درصدد اتحاد برمی آمدند.»26مخاطبش در وزارت مستعمرات پاسخ قاطعی برای او داشت:

«تو باید آتش اختلاف را در بین مسلمانان دامن بزنی، نه این که آن‌ها را به وحدت و رفع اختلافات موجود دعوت کنی.»27
قبیله، زمین، قوم، دین و نژاد پنج مقوله‌ای بودند که همفر امیدوار بود، بتواند با شناخت ابعاد اختلافات آنها به مقصود انگلستان دست یابد.

جهت اطلاعات بیشتر ودیقیقتر توصیه می شود خاطرات این جاسوس(مستر همفر)را مطالعه فرمایید

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۲:۵۲
امیر مهدوی

حمایت-کامل-از-گروهکی-که-در-لیست-گروه-های-تروریستی-قرارداشت.

در همین ارتباط نشریه الحیات ، در تاریخ 23 اکتبر 2005 از ارتباط برخی اعضای کنگره آمریکا با منافقین و نیز تلاش وزارت دفاع آمریکا برای حذف نام سازمان منافقین از لیست گروه های تروریستی ، نوشت :

« کنگره آمریکا با دعوت از اعضای سازمان جهنمی به اصطلاح مجاهدین خلق و پذیرایی از آنها در ساختمان کنگره ، بار دیگر بر شدت فعالیت های خود علیه مردم مظلوم ایران افزود .

در مراسمی که به میزبانی این کنگره برگزار شد ، مریم عضدانلو(رجوی) رهبر تروریستهای خون ریز(موسوم مجاهدین خلق ، ایران را از دخالت در عراق و تلاش برای گسترش امپراتوری شیعی به بغداد برحذر داشت .

در این جلسه شش تن از اعضای دمکرات و جمهوری خواه کنگره به همراه جمع زیادی از مخالفین جموری اسلامی ایران در ایالت های ویرجینیا ، کالیفرنیا و تگزاس حضور داشتند . تعدادی از اعضای کنگره آمریکا از جمله ایلیناروز لیتین و تام تانکیردو ، خواستار حذف نام سازمان مجاهدین خلق از لیست گروه‌های تروریستی هستند. درباره وجود نام این سازمان در فهرست گروه‌های تروریستی ، میان وزارتخانه های دفاع و امور خارجه آمریکا اختلاف وجود دارد . پنتاگون پس‌از ارائه اطلاعاتی درباره نیروگاه های هسته ای ایران از سوی این سازمان، و همکاری این سازمان با آمریکا درباره برنامه هسته‌ای ایران،

1- تلاش دارد تا نام این سازمان را از فهرست گروه های تروریستی خارج کند . »

دولت جورج بوش نیز نه تنها از سازمان منافقین برای جاسوسی علیه ایران استفاده می کرد ، بلکه آنان را در طرح های براندازی جمهوری اسلامی ایران نیز به کارگیری می کرد . یکی از نویسندگان غربی به نام لرد بالتیمور ، در یک گزارش تحلیلی مفصل در پایگاه خبری «خانه شفاف سازی اطلاعات»، در تشریح دستور دولت جورج بوش به منظور براندازی حکومت ایران، می نویسد که آمریکا حمایت کامل و جامعی را از نیروی نظامی مجاهدین خلق به عمل می آورد و این در حالی است که مجاهدین خلق در لیست گروه های تروریستی وزارت خارجه آمریکا قرار داشته است.

2-اسکات ریتر بازرس سابق تسلیحاتی سازمان ملل متحد نیز در سال 2005 طی مقاله ای اشاره کرد که دولت بوش اجازه انجام چند عملیات مخفیانه را در درون ایران به سازمان مجاهدین خلق داده بود . به نوشته ریتر :

« مشهود ترین اقدامات ، اقدامات مورد پشتیبانی سازمان سیا است که اخیراً توسط مجاهدین خلق صورت گرفته است . این گروه زمانی برای سرویس های امنیتی صدام حسین کار می کرد اما اینک صرفاً در حال همکاری با مدیران عملیاتی سیا می باشد . » 3
سیمور هرش خبرنگار نشریه نیویورکر نیز طی مقاله ای در سال 1387 به نقل از یک مقام ارشد سابق اطلاعاتی آمریکا ، به افشای کمک های مالی و آموزشی سازمان سیا به مجاهدین خلق پرداخته ، می نویسد :

« دولت بوش از سیاست «دشمن دشمن من ، دوست من است»، استفاده می کند و از این نظر کمک هایی به سازمان بلوچی جندالشیطان [عبدالمالک ریگی] و نیروهای منافقین خلق داشته است

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۲:۳۱
امیر مهدوی




سرلشکر محمدعلی جعفری دقایقی پیش در اجلاسیه کنگره ۳هزار شهید استان سمنان در سالن غدیر شهر سمنان، اظهار داشت: اقتدار امروز نظام جمهوری اسلامی ایران وعده نصرت الهی و به‌برکت خون شهداست.
فرمانده کل سپاه پاسداران تصریح کرد: اگر از صمیم قلب می‌خواهیم که مولا و مقتدای ما امام زمان(عج) بیایند باید برای زمینه‌سازی ظهور ایشان تلاش شود و زمینه‌سازی برای ظهور امام زمان(عج) همین اتفاقی است که در حال رخ دادن است.

سرلشکر جعفری با اشاره به اینکه هلال شیعی با حوادث اخیر در حال شکل‌گیری است، بیان کرد:‌ وقتی صحبتی از توسعه هلال شیعی‌ می‌شود؛ مانند شمشیری است که به قلب اسرائیل غاصب می‌خورد. هلال شیعی به‌معنی همدل شدن و وحدت مسلمانان منطقه مانند کشورهای ایران، سوریه، یمن، عراق، لبنان و دیگر کشورهای مقاوم منطقه است.

وی با اشاره به امنیت موجود در کشور افزود: در حالی که وضعیت امنیتی در منطقه به‌شدت بحرانی است و این موضوع به دیگر نقاط دنیا مانند آمریکا و اروپا نیز کشیده شده است، شاهد آن هستیم امنیتی که امروز در کشور ما حاکم بوده امنیتی بی‌نظیر است.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران محل ثبات و آرامش در منطقه است، خاطرنشان کرد: این در حالی است که هدف اصلی دشمنان ناامن کردن کشورهاست.

سرلشکر جعفری با اشاره به تلاش‌های آمریکا در یک دهه گذشته برای تهدید ایران با به وجود آمدن حادثه ۱۱ سپتامبر و حمله به عراق و افغانستان گفت: آمریکایی‌ها به‌خیال خودشان می‌خواستند ما را از مسیر خود منحرف و رفتار ملت بزرگ ایران را در مسیر شهدا محدود کنند اما امروز شاهد آن هستیم که در حین حضور دشمنان اطراف ایران اسلامی، مردم ما بالاترین و بزرگترین شعارهای انقلابی خود را چه در موضوعات داخلی و چه در وقایع خارجی سر می‌دهند.

وی با اشاره به اینکه امنیت شرط اصلی و نیاز اولیه هر جامعه‌ای است، گفت: به‌برکت خون شهدا امروز امنیت موجود در کشور و قدرت عظمت و عزت جمهوری اسلامی ایران در اوج قرار دارد.

فرمانده کل سپاه پاسداران افزود: حمایت از مردم لبنان، غزه، یمن و دیگر کشورهای مظلوم جهان شعارهایی است که ملت بزرگ ایران در مسیر راه شهدا و حمایت از انقلاب اسلامی ایران سر می‌دهند و دشمن هم هیچ غلطی نتوانست کند.
سرلشکر جعفری افزود: آمریکا عراق را اشغال کرد تا در آن رژیمی به‌وجود بیاورد که مقابل ایران بایستد ولی امروز شاهد آن هستیم که نظامیان آمریکایی، عراق را تخلیه کرده‌اند و در حال تخلیه افغانستان نیز هستند؛ حرکت انقلابی مردم عراق سبب شده که امروز در این کشور یک حکومت با اکثریت شیعه که اهل تسنن نیز در آن سهم دارند، تشکیل شود.

فرمانده کل سپاه پاسداران افزود: آمریکا صدام را از بین برد و برای آن هزینه هنگفتی صرف کرد تا دستاوردی برای این کشور داشته باشد اما امروز این اقدام آنان نتیجه عکس داده است.

سرلشکر جعفری با بیان "امروز هر اقدامی که دشمنان جمهوری اسلامی ایران در منطقه و دیگر دشمنان انقلاب اسلامی ما انجام داده‌اند نتیجه معکوس داده است" خاطرنشان کرد: بسیاری از کشورهای عربی علیه انقلاب اسلامی ایران اقدامات دشمنانه‌ای انجام دادند اما همه آن‌ها نتیجه عکس داشته است.

وی با اشاره به اقدامات استکبار برای تحت فشار قرار دادن نیروهای انقلابی در منطقه اظهار داشت: معارضان را در سوریه مسلح کردند تا نظام حاکم بر سوریه را که در مسیر انقلاب اسلامی و در خط مقدم جبهه اسلامی بود ساقط کنند، اما نتیجه آن تشکیل نیروی مردمی مسلح ۱۰۰هزار نفره طرفدار جمهوری اسلامی ایران بود که در این کشور ساماندهی شده‌اند. مهمتر از آن دل‌های مردم سوریه بود که امروز با ایران و جمهوری اسلامی یکی شده است.
سرلشکر جعفری با اشاره به اینکه کشورهای استکباری در عراق نیز داعش را بسیج کرده‌اند تا مقابل جمهوری اسلامی ایران بایستند، اظهار داشت: آمریکا به‌دلیل آنکه شکست مفتضحانه‌ای در عراق خورده دریافته است که نمی‌تواند علیه ایران اقدامی نظامی انجام دهد و با حضور نظامی خود در عراق نیز قادر به فشار بر جمهوری اسلامی ایران نیست داعش را تشکیل داد اما نتیجه آن این بود که یکصد هزار نیروی جوان، انقلابی و مؤمن در عراق در قالب یگان‌های مختلف مسلح شده و با حضور در نبردهای مستقیم با داعش تجربه پیدا کرده‌اند و این نیروها سرمایه‌ای عظیم در کشور عراق برای حمایت از نظام اسلامی است.

وی اختلاف قومی و قبیله‌ای را توطئه دیگر دشمنان برای اختلاف‌افکنی در کشورهای منطقه عنوان و خاطرنشان کرد: دشمنان نظام اسلامی به‌ویژه رژیم غاصب صهیونیستی همواره توطئه‌هایی در راستای اختلاف‌افکنی بین اقوام مختلف در کشورهای منطقه انجام داده‌ و رابطه صمیمی بین مردم ایران و عراق را مورد هدف قرار داده بودند، این موضوع برنامه‌ریزی طولانی‌مدت استکبارگران برای رسیدن به اهداف شوم آنها بود؛ اما دیدیم که ظهور همین داعش که به‌ظاهر تهدیدی برای مسلمانان عراق است سبب خیر شده و این توطئه دشمن را بر هم زد.

فرمانده کل سپاه پاسداران تصریح کرد: خدعه‌های دشمنان به‌برکت خون شهدا با نصرت خداوند و خدعه الهی خنثی شده و نتیجه آن یکی شدن دل‌های مردم عراق و ایران شده است. وحدت و همدلی بین ملت‌های عراق، سوریه، یمن و دیگر کشورهای منطقه با ایران محقق شده است و این مهم را تنها ادامه حرکت در راه خدا محقق کرده است.

وی با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران امروز در اوج عظمت، اقتدار و افتخار ملی قرار دارد، اظهار داشت: ایران هیچ‌گاه و در هیچ شرایطی این عظمت و اقتدار امروز را نداشته است. قدرت و اقتدار تنها به‌معنای قدرت مادی و تسلیحاتی نیست و دیدیم که در ۸ سال دفاع مقدس همه امکانات دنیا پشت سر صدام بسیج شد ولی مقابل جمهوری اسلامی ایران موفق نشده‌اند.
سرلشکر جعفری با اشاره به پیروزی مردم مقاوم لبنان و فلسطین در جنگ‌های ۳۳، ۲۲، ۸ و ۵۱روزه با تبعیت از آرمان‌های اسلامی و انقلابی در برابر ارتش تا بُن‌دندان مسلح رژیم غاصب صهیونیستی، تصریح کرد:‌ همه جنگ‌های اخیر در منطقه به‌نفع مردان مسلمان انقلابی پیرو انقلاب اسلامی رقم خورده است.

سرلشکر جعفری با اشاره به اینکه یکی از کارهای سخت و هنرهای بزرگی که امروز کمتر از آن سخن گفته می‌‌شود موضوع آینده‌پژوهی و آینده‌سازی است، بیان کرد: باید نقاط مختلف انقلاب اسلامی را که از نزدیک به ۵۰ سال قبل آغاز شده و در ۷ تا ۸ سال پیش اوج پیدا کرده است به هم وصل کرده تا شاید بتوانیم آینده را حدس بزنیم.

فرمانده کل سپاه پاسداران تصریح کرد: اگر از صمیم قلب می‌خواهیم که مولا و مقتدای ما امام زمان(عج) بیایند باید برای زمینه‌سازی ظهور ایشان تلاش شود و زمینه‌سازی برای ظهور امام زمان(عج) همین اتفاقی است که در حال رخ دادن است.

سرلشکر جعفری با اشاره به اینکه هلال شیعی با حوادث اخیر در حال شکل‌گیری است، بیان کرد:‌ وقتی صحبتی از توسعه هلال شیعی‌ می‌شود؛ مانند شمشیری است که به قلب اسرائیل غاصب می‌خورد. هلال شیعی به‌معنی همدل شدن و وحدت مسلمانان منطقه مانند کشورهای ایران، سوریه، یمن، عراق، لبنان و دیگر کشورهای مقاوم منطقه است.

فرمانده کل سپاه پاسداران با اشاره به تحلیل کارشناسان صهیونیستی مبنی بر هدف قرار دادن شهادت و مهدویت به‌عنوان ۲ بال انقلاب اسلامی و نیز ولایت فقیه به‌عنوان رأس و رکن انقلاب اسلامی ما، خاطرنشان کرد: آنها نیز می‌دانند دل‌های شیعه به‌امید ظهور حضرت مهدی(عج) می‌تپد.
وی با اشاره به نفوذ روزافزون انقلاب اسلامی ایران در منطقه و دنیا، تصریح کرد:‌ پس از صدر اسلام نفوذ انقلاب اسلامی ایران در دل‌های مردم جهان، مستضعفان، محرومان و آزادگان جهان، چه مسلمان و چه غیرمسلمان بی‌نظیر بوده و فوج فوج از این مردم از ادیان دیگر به‌سمت اسلام گرایش پیدا می‌کنند و این موضوع استکبار را به وحشت انداخته و طبیعی است که هر اقدامی که از دست آن بر بیاید برای پیشگیری از آن انجام می‌دهند.

فرمانده کل سپاه پاسداران با اشاره به اینکه اگر دشمن امیدی به گزینه نظامی علیه انقلاب اسلامی داشت نسبت به آن اقدام می‌کرد، تصریح کرد:‌ آنها نیز می‌دانند‌ که گزینه نظامی مسخره است و نتیجه عکس می‌دهد و به همین سبب به‌سمت تهدیدات دیگر مانند تهدیدات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آمده‌اند که این جبهه، جبهه جنگ نرم با دشمن است.

سرلشکر جعفری با بیان اینکه امروز دشمن به‌شدت به تقلا افتاده و همه امکانات خود را برای جنگ نرم با ملت ایران به‌کار گرفته است، گفت: امروز بر همه ما واجب است تا راه شهدا را ادامه دهیم.

فرمانده کل سپاه پاسداران تصریح کرد: همه قدرت‌ لایزال الهی پشت اراده شهدا است اما تا زمانی که جامعه در مسیر شهدا حرکت کند.

جعفری افزود: استمرار راه شهدا که امروز در نظام جمهوری اسلامی این راه ادامه دارد، ضمانت‌کننده این مسیر در رسیدن به اهداف والای انقلاب اسلامی بوده و در همین مسیر بوده که ظهور امام زمان(عج) رخ می‌دهد.

سرلشکر جعفری با اشاره به اینکه امید دل‌های همه مستضعفان جهان به جمهوری اسلامی ایران است، اظهار داشت: بنا به فرمایش مقام معظم رهبری تضعیف جمهوری اسلامی بزرگترین منکر است.

وی با بیان اینکه برخی افراد به‌علت‌های مختلف مانند خصومت‌های شخصی، تحلیل‌های غلط سیاسی و کینه‌توزی از برخوردهایی که با آنها شده حرف‌هایی در راستای تضعیف نظام جمهوری اسلامی می‌زنند، خاطرنشان کرد: با این‌همه دشمنی دشمنان و کینه‌توزی آنان باید بدانیم که در برابر این تحمل و مقاومت و ایستادگی که در برابر دشمنان انجام می‌دهیم انقلاب اسلامی چه دستاوردهای بزرگی را به دست آورده است.

سرلشکر جعفری با اشاره به حضور باشکوه مردم ایران در حمایت از انقلاب اسلامی بیان کرد:‌ ملت بزرگ ایران هرسال با شکوه و عظمت بیشتری در صحنه حمایت از انقلاب حضور داشته و باید مراقب باشیم که هدف دشمنان خاموش کردن نگاه مردم به انقلاب اسلامی و باور آنان به این راه و آرمان‌های آن به‌عنوان موتور حرکت انقلاب اسلامی است.

فرمانده کل سپاه پاسداران با اشاره به استقامت و پایداری ملت بزرگ ایران در ۸ سال دفاع مقدس این استقامت و پایداری را از برکت خون شهدا دانست و گفت: این موضوع مبنایی برای صدور انقلاب و بیداری اسلامی در دنیا شد و روزبه‌روز شاهد افزایش عظمت، عزت و اقتدار ایران و ایرانی در دنیا هستیم به‌طوری که اقتدار ایران اسلامی امروز بزرگترین دشمنان اسلام و قدرت‌های مادی و تسلیحاتی جهان را به زانو در آورده است.

سرلشکر جعفری با اشاره به تهدیدات اخیر آمریکا در مذاکرات هسته‌ای، این تهدیدات را کُری‌خوانی در مذاکرات خواند و افزود: اگر عمیق شده و با دقت نگاه کنیم می‌بینیم که این کشورها تسلیم اقتدار و عظمت نظام اسلامی ایران شده و امروز از قدرت جمهوری اسلامی ایران هراسان شده‌اند.
وی گفت: دشمنان جمهوری اسلامی ایران امروز از توسعه بیداری اسلامی در منطقه می‌ترسند و وقتی می‌بینند که بدون اقدام مستقیم جمهوری اسلامی ایران یک ملت آزاده مانند ملت یمن به پا خاسته و همان راه انقلاب اسلامی و شهدای آن را ادامه داده و از آن الگوگیری می‌کنند از این موضوع به‌شدت در هراسند.

فرمانده کل سپاه پاسداران با اشاره به اینکه حزب‌الله لبنان بر اساس درس‌های انقلاب اسلامی حرکت می‌کند، خاطرنشان کرد: این کشورها بر اساس حرکت در مسیر انقلاب اسلامی دست نشانده‌های استکباری را از کشورشان بیرون رانده و در برابر دشمنان داخلی، منطقه‌ای و مزدوران منطقه‌ای آنان بسیج شده‌اند.

سرلشکر جعفری با بیان اینکه امروز همه کشورهای دنیا بسیج شده‌اند تا جلوی پیروزی ملت بزرگ یمن را بگیرند، از پیروزی ملت شیعه یمن خبر داد و گفت: قدرت اسلام و انقلاب اسلامی که به‌برکت خون شهدا حاصل شده است دستاوردی بسیار بزرگ است.

وی با اشاره به مقاومت و پایداری ملت بزرگ و انقلابی ایران در مسیر شهدا و مقابل فشارها و تهدیدات دشمن و محاصره‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آنان، خاطرنشان کرد: همه این مقاومت و پایداری مردم ایران برای رسیدن به اهداف والای انقلاب اسلامی است.

فرمانده کل سپاه پاسداران بیان کرد: دشمن جنگ تحمیلی را به کشور تحمیل کرد تا ملت بزرگ ایران دست از ادامه این راه و انقلاب اسلامی بردارند اما نتیجه این شد که دشمن را پس از یک سال و هشت ماه از آغاز جنگ تحمیلی از خاک خود بیرون کرده و امروز در اوج عظمت و اقتدار قرار داریم.

منبع : یاد یاران
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۴۸
امیر مهدوی
خالی‌بندی جدید روزنامه زنجیره‌ای برای بزک کردن آمریکا

روزنامه زنجیره‌ای شرق تیتر اول خود را به «هیئت نفتی آمریکا مسافر تهران» اختصاص داد.

به گزارش جهان، این روزنامه که برخلاف نام خود جزو بزک‌کنندگان سیاست‌های آمریکا و غرب در کشور محسوب می‌شود نوشت پس از سفر بازرگانان به تهران، هیئت نفتی آمریکا مسافر تهران می‌شود. شرق از قول معاون وزیر نفت می‌گوید «پیش‌بینی می‌شود با سفر این هیئت آمریکایی و در صورت لغو تحریم‌های صنعت، در آینده شاهد حضور شرکت‌های بزرگ بین‌المللی نفت و گاز آمریکا در ایران باشیم.»

این قبیل فضاسازی‌ها در حالی است که جف راتکه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در واکنش به خبر مورد اشاره گفت: هنوز داد و ستد با ایران زود است و در خبر منتشره نام هیچ فرد یا شرکتی ذکر نشده است، هر فعالیتی که ناقض تحریم‌ها علیه ایران باشد دولت آمریکا دست به اقدام خواهد زد.
خالی‌بندی جدید روزنامه زنجیره‌ای برای بزک کردن آمریکا


آمریکا هفته گذشته بانک فرانسوی بی‌ان‌پی پاریبا را به خاطر معامله ۳ سال پیش با ایران و ۲ کشور دیگر ۸/۹ میلیارد دلار جریمه کرد.

نشریاتی مانند شرق سال ۹۲ نیز به هنگام انتشار توافق ژنو از گسیل هیئت‌های تجاری فرانسوی به تهران برای عقد قرارداد، برقراری پرواز تهران- نیویورک و فروش هواپیماهای آمریکایی به تهران خبر داده بودند که جملگی دروغ از آب درآمد. بنا بر گزارش‌های دقیق، تحریم‌های هسته‌ای حتی در صورت تعلیق یا لغو، ۱۷ درصد تحریم‌ها محسوب می‌شود و ۸۳ درصد تحریم‌های اصلی از جمله در زمینه نفتی و بانکی برقرار می‌ماند.

نشریات زنجیره‌ای هفته گذشته به دنبال حضور جان کری در دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل و مذاکره با دکتر ظریف، تیترهایی نظیر «وزیر خارجه آمریکا پس از ۳۶ سال در خاک ایران قدم گذاشت» انتخاب کرده و به لاپوشانی رفتار توهین‌آمیز آمریکا با ویزای سفیر منتخب آقای روحانی (ابوطالبی) پرداخته بودند.

منبع : یاد یاران

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۰۱
امیر مهدوی

چهار سرکرده گروهک تروریستی "النصره" در عملیات نیروهای حزب الله لبنان در کوه‌های شرق این کشور به هلاکت رسیدند.
 به گزارش مشرق، حمله رزمندگان "حزب الله" به یک دستگاه خودروی گروهک تروریستی النصره در "جرود الطفیل" به هلاکت "ابو ودیع" مسئول این گروهک در منطقه "الجبه" و "ابو فاطمه" مسئول "گردان الصقور المحمدیه" انجامید.  
 

شبکه تلویزیونی "المیادین" گزارش داد: حمله نیروهای حزب الله به تجمع تروریست ها در رشته کوه های شرق لبنان، همچنین موجب هلاکت "ابو بدر" و "ابو فرج العمری" دو سرکرده النصره در منطقه "راس المعره" شد.

درگیری شدیدی نیز میان رزمندگان حزب الله و تروریست های النصره در اطراف "جرود بریتال" و "الطفیل" در رشته کوه های شرق لبنان به وقوع پیوست.

بر اساس این گزارش، همچنین چند نیروهای حزب الله با موشک های هدایت شونده هفت دستگاه خودروی گروهک تروریستی النصره را در مناطق تحت سلطه این گروهک در مرز لبنان و سوریه هدف قرار دادند که به هلاکت 16 تروریست و مجروحیت ده ها نفر از عناصر النصره انجامد.

   

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۵۵
امیر مهدوی

مجتبی اصغری: هر چه به زمان عقد توافق نهایی میان ایران و کشورهای 1+5 نزدیک‌تر می‌شویم، اظهارات مدیران ارشد دولت اوباما درباره مفاد توافق، رسمیت بیشتری یافته و وخامت‌آفرین می‌شود. جدیدترین روایت آمریکایی‌ها از شیوه بازرسی‌ها، محدوده و زمان بازرسی و راستی‌آزمایی، نحوه ارائه «تخفیف تحریمی» و آنچه در ایران «لغو یکباره همه تحریم‌ها» ترجمه شده؛ هیچ نسبتی با خواسته‌های طرف ایرانی و قول‌های ارائه شده به مردم و منتقدان ندارد. احتمالا مدیران دولت یازدهم در پاسخ به گزاره‌های جدی و رسمی مطرح شده توسط جان کری و وزرای انرژی و خزانه‌داری آمریکا باز هم خواهند گفت: «این عبارات تکان‌دهنده تنها مصرف داخلی دارد و برای راضی نگه داشتن صهیونیست‌ها و جمهوریخواهان مطرح شده است».

در پاسخ به این تحلیل یک سوال مهم ایجاد می‌شود؛ آیا در انتهای همه ادوار مذاکرات و پس از عقد توافق نهایی، دولت آمریکا نباید به خواسته‌های طرف ایرانی جامه عمل بپوشاند و تحریم‌ها به «یکباره» لغو شود و راستی‌آزمایی برنامه هسته‌ای ایران به شکلی معلوم و محدود براساس چارچوب زمانی، اجرایی شود؟ قطعا پاسخ به این سوال مثبت است! پس علت پنهانکاری و دروغ‌بافی درباره اصلی‌ترین مفاد توافق پیش رو توسط تیم آمریکایی چیست؟! چرا دولت اوباما در شرایط فعلی به «تحریک تقاضا»ی مخالفان توافق با ایران روی آورده است و مرتب گزاره‌های جدید و محدود‌کننده بیشتری از توافق نهایی را رو می‌کند؟!

بی‌تعارف اینکه دولت آمریکا نمی‌تواند تحریم‌ها را به صورت «یواشکی» و «بدون اطلاع کنگره» و «جامعه سیاسی آمریکا» لغو کند! پس اگر حقیقتا بنا بر عقد چنین توافقی با ایران در فرصت باقیمانده باشد اصولا باید لابی‌گران کاخ سفید به جای تهدید ایران به جنگ و صحبت از «بازرسی ابدی و نامحدود» و «عدم لغو تحریم‌ها» با رایزنی و ارائه اسناد و مدارک درباره قابل اطمینان بودن دولت یازدهم و تیم مذاکره‌کننده ایرانی، جامعه سیاسی آمریکا را برای عقد توافقی

«برد- برد» آماده کنند. اینکه چرا چنین نمی‌کنند و شرایط به سمت و سویی پیش می‌رود که هر روز زوایای منفی و تکان‌دهنده‌تری از در پیش بودن یک «توافق بد» برای طرف ایرانی و «توافقی عالی» برای آمریکا و صهیونیست‌ها افشا می‌شود، نشان از تعامل آمریکایی‌ها با متحدان خود دارد. اغلب شرط‌گذاری‌های جدید آمریکا، مسیر توافق را به سمتی پیش می‌برد که عقب‌نشینی تیم مذاکره‌کننده آمریکا به علت بالا بردن سطح توقعات داخلی را عملا ناممکن می‌سازد.

علاوه بر همه این موارد با ورود بموقع کنگره آمریکا به مذاکرات هسته‌ای، معین شد توافق نهایی میان ایران و 1+5 تنها در صورت تایید کنگره مورد پذیرش آمریکا قرار گیرد. پس در موعد اجرای مفاد توافق نهایی، دولت اوباما هیچ مسیری برای پنهان کردن مفاد و جزئیات توافق همچون «لغو یکباره تحریم‌های ایران» و «محدوده و زمان بازرسی‌ها و دوره راستی‌آزمایی» نخواهد داشت. بنابراین قطعا اوباما و اعضای دولتش باید «دیوانه» باشند که با بالا بردن سطح انتظارات داخلی از توافق نهایی، در بازه زمانی کوتاه 3 ماهه باقیمانده، کار خود را با کنگره سخت‌تر نیز کنند!

آنچه در این مدت از تیم مذاکره‌کننده و دولت آمریکا مشاهده شد ـ شامل افشای مرحله به مرحله جزئیات مذاکرات اعم از مدت، میزان و سطح بازرسی از تاسیسات محرمانه هسته‌ای و نظامی ایران، سطح و زمان ارائه تخفیفات تحریمی و بازه نامحدود و ابدی پروسه راستی‌آزمایی برای اثبات صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای کشورمان ـ حکایت از آن دارد که دولت اوباما از دیپلماسی محرمانه بشدت پرهیز کرده تا به واسطه کنجکاوی‌های روزافزون کنگره و صهیونیست‌ها، در میانه مراحل مذاکره و عقد توافق، با مشکل داخلی مواجه نشود. در مقابل دولت و تیم مذاکره‌کننده کشورمان به‌رغم توصیه بزرگان، کماکان به ادامه مسیر خطرناک «محرمانگی مذاکرات و تفاهمات» ادامه می‌دهند.

 مسیری که به واسطه بی‌انگیزگی طرف مقابل به حفظ چارچوب‌های محرمانگی تا همین بخش از کار نیز صدماتی جدی به اعتماد ملی به دولتمردان کشورمان وارد ساخته است. هر چند منتقدان تاکنون بسیار کوشیده‌اند تیم مذاکره‌کننده ایرانی را به پاسخ دادن به ادعاهای حریف درباره «عدم لغو تحریم‌ها» و «بازرسی از مراکز نظامی» و «نامحدود بودن پروسه راستی‌آزمایی»، مجاب کنند با انتشار گزاره‌برگ ایرانی، روایت خود را از توافق لوزان منتشر کنند اما متاسفانه به نظر می‌رسد دولت هنوز به اصل قدیمی «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» پایبند است.

نکته جالب توجه پایمردی عجیب دولت بر نامحرم نگاه داشتن مردم و نمایندگان مجلس در مسیر مذاکرات است در حالی که پیش از این خود رئیس‌جمهور روحانی به صراحت اعلام کرده بود در صورت لزوم، برای ادامه مسیر به «رفراندوم» و رای و نظر مردم متوسل خواهد شد! اما نکته اصلی این است که همان تیمی که مانور رسانه‌ای بر «رفراندوم هسته‌ای» را به‌عنوان نمادی تزئینی از موافقت مردم با نظر خود مجاز برمی‌شمرد هم‌اکنون از ارائه پاسخ به مردم با تکیه بر اصل مشکوک «محرمانگی مفاد توافقات»، خودداری می‌کند. آیا از ابتدا هم دولت، به فرض اختیار برگزاری رفراندوم، قرار بود بسته‌ای

مهر و موم‌شده را به رای و نظر مردم بگذارد؟! مردم بناست با چه مفهوم هسته‌ای موافقت کنند؟ میان «تعطیلی برنامه هسته‌ای» و «نرمش قهرمانانه به منظور به رسمیت شناخته شدن حقوق و برنامه هسته‌ای ایران» تفاوت بسیار زیادی وجود دارد!

اصل ماجرا این است که این بار خرج کردن دولت و موافقان «توافق بد هسته‌ای» از کیسه تحریم‌ها میسر نیست. فراموش نکنیم توافق ژنو به واسطه بدعهدی طرف مقابل با چه سرعت حیرت‌انگیزی رنگ باخت و حتی 10 استاد دانشگاه نیز حاضر نشدند درخواست رئیس‌جمهور روحانی برای دفاع از این توافق ضعیف و نقض‌شده را اجابت کنند. این بار پای قول شخص رئیس دولت یازدهم برای «رفع یکباره تحریم‌ها»، «عدم صدور اجازه بازرسی‌های ویژه»، «حفظ ساختار برنامه هسته‌ای کشور» و «ادامه تحقیق و توسعه هسته‌ای» در میان است. آیا تیم مذاکره‌کننده کشورمان به فاصله بسیار زیاد قول‌های اعلام شده از سوی دولت ایران و ادعاهای دولت آمریکا درباره مفاد توافق نهایی واقف است؟ آیا تیم ایرانی گمان می‌کند مجلس شورای اسلامی مفاد «توافق هسته‌ای بد» را به رسمیت خواهد شناخت؟

مروری کوتاه بر جو عمومی جامعه سیاسی آمریکا نشان از آن دارد که هیچ آمادگی و عزمی برای عقد توافقی با مفاد مورد علاقه طرف ایرانی وجود ندارد و به همین جهت است که اوباما و تیم وی به صورت مکرر با افشای زوایای جدیدی از عقود توافق نهایی، درصدد پاسخگویی به مطالبات جامعه خود هستند. در چنین شرایطی ادامه سیاست طرف مذاکره‌کننده ایرانی با تاکید بر وجود «ابهامات جزئی در پرانتزها و کروشه‌های توافق نهایی» و یافتن «راه‌حل‌ها»، تنها به سنگین‌تر شدن توقعات مردم از دولت یازدهم منجر می‌شود. تن دادن به صبر استراتژیک همراه با اعتماد به وعده‌های شیرین دولت یازدهم درخصوص رفع یکباره همه تحریم‌ها و ایجاد رونق اقتصادی و به رسمیت شناخته شدن تمام حقوق هسته‌ای کشورمان در فضای جهانی، حقیقتا آسان است. خصوصا که رئیس‌جمهور محترم قول داده‌اند پس از رفع تحریم‌ها مشاغل بیشتری برای همه اقشار جامعه فراهم خواهد شد و کسب و کار به صورت ناگهانی رونقی روزافزون خواهد یافت. باید منتظر ماند و دید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۵۱
امیر مهدوی

حسین قدیانی: «عاقبت ایران و 1+5 در زمینه هسته‌ای توافق می‌کنند یا نه؟» چندی است میان افکارعمومی حتی رسانه‌های مدعی حمایت از دولت، جای خود را به گزاره دیگری داده است؛ «بر فرض توافق هم خیلی نمی‌توان از آن انتظار معجزه داشت». آن اوایل که گزاره اول مجال قیل و قال بیشتری داشت، حدس زده می‌شد که ناظر بر اشتیاق یک‌سوی میز مذاکره بر صرف توافق، حتماً توافقی حاصل می‌شود لیکن مستند بر زیاده‌خواهی، سیری‌ناپذیری و عدم وفای به عهد مشهود سوی دیگر میز مذاکره، پا به پای حدس حصول توافق، این گمانه هم مطرح بود که اساساً توافقی شکل نخواهد گرفت. ما اما همان روزها مکرر در «وطن امروز» نوشتیم که بسی مهم‌تر از دمیدن در سؤال «توافق می‌شود یا نه؟» این است که دیپلمات‌های خود را تشویق کنیم به بستن یک «توافق خوب» مبتنی بر حفظ منافع ملی، عزت ملی، غرور ملی و اقتدار ملی؛ یعنی توافقی که داده‌هایش با ستانده‌هایش بخواند. برای ما آنچه اصل بود، فراتر از توافق یا عدم توافق، حفظ منفعت ملت بود. هنوز هم همه حرف ما به دست‌اندرکاران مربوط این است که تا راه باز است و جاده دراز، بروید و یک «توافق خوب» برای مردم بیاورید. توافق خوب از نظر ما فقط این نیست که تو بروی یک توافق جلوی مردم بگذاری که در آن صنعت هسته‌ای کاملاً یا حتی نسبتاً حفظ شده باشد. ما از آنجا که مثل آحاد مردم، مثل آحاد منتقدان و صد البته مثل آحاد جماعتی که به هر دلیل رأی به رئیس فعلی قوه مجریه داده‌اند، شغلی غیر از «دلالی تحریم» داریم، توافقی را توافق خوب می‌دانیم که هم بر اساس آنچه مرقوم می‌دارند و هم بر اساس اساسی‌ترین واقعیت‌های موجود، لرزه سفت و سخت بر ساختمان تحریم بیندازد. پس دغدغه ما فقط بسط دانش هسته‌ای، حفظ صنعت هسته‌ای و افزودن بر پیشرفت‌های علمی و عملی در بحث هسته‌ای نیست، بلکه به جد دغدغه یعنی آرزو داریم در خلال یک توافق خوب، سایه بی‌رحم و ظالمانه تحریم از سر ملت ما برداشته شود. به اذعان دوست و اعتراف دشمن، بخش اعظم تحریم‌های این سالیان، نتیجه خوش‌رقصی جنایت‌گونه سران فتنه در سال 88 و یکی ـ دو سال بعد از آن است. «تقلب» اشتباه است که فکر کنیم فقط «اسم رمز آشوب» بوده، این تهمت زشت، بسی بالاتر از این حرف‌ها «اسم رمز تحریم‌های جدید» نیز هست و دقیقاً از همین زاویه، همان دشمن جلاد تحریم که می‌خواهد سر به بدن ملت ایران و انقلاب اسلامی خمینی نباشد، از اصحاب فتنه به عنوان دوست و متحد خود یاد می‌کند.

حال به مطلع یادداشت بازگردیم و بررسی کنیم که چرا گزاره «توافق می‌شود یا نه؟» جای خود را به این گزاره داده است: «برفرض توافق هم خیلی نمی‌توان از آن انتظار معجزه داشت»؟! واقعیت آن است آنچه افکارعمومی را به این گزاره دوم رسانده، هم مشاهده هر روزه بدعهدی‌ها و خباثت‌های لاینقطع 1+5 بویژه رژیم منفور آمریکا بوده و هم مشاهده سلسله‌وار بی‌تدبیری‌های دولت. مردم این روزها از خود می‌پرسند «واقعاً انتظار چه معجزه‌ای را می‌توان از توافق با رژیمی داشت که مهم‌ترین حامی داعش است؟»... یکی مثل سردار سلیمانی با داعش می‌جنگد که یکی مثل آقای ظریف از دل مذاکره با مهم‌ترین حامی داعش، مثلاً چه توافقی را برای ملت به ارمغان بیاورد و چه گلی به سر مملکت بزند؟!... به راستی با وجود این اوباما، این جان کری، این وندی شرمن، این نتانیاهو و این همه دروغ و دغل و ‌بدعهدی و حرف متناقض و اتخاذ مواضع بسیار خصم‌آلود‌تر از قبل، گیرم هم که توافق بشود؛ اولاً تا یک ساعت آیا دوام خواهد داشت؟! ثانیاً بر فرض دوام، کدام گره را می‌خواهد بگشاید؟! این همه البته تنها یک روی سکه پرسش‌های ملت است. روی دیگر سکه، سؤالات افکار عمومی را فهرست‌وار در ادامه می‌نویسم:
- برفرض توافق شود، توافق هم دوام داشته باشد و بخش قابل توجهی از تحریم‌ها هم رفع شود؛ وقتی درباره مسکن‌مهر از ابتدای این دولت تا همین الان، صدجور حرف متضاد زده می‌شود، لیکن هیچ کار درست و درمانی صورت نمی‌گیرد، توافق می‌خواهد مثلاً چه معجزه‌ای کند؟!
- بر فرض توافق شود، توافق هم دوام داشته باشد و بخش قابل توجهی از تحریم‌ها هم رفع شود؛ وقتی درباره یارانه‌ها، هیچ سیاست منسجم و کارآمدی مشاهده نمی‌شود و حرف وزیر اقتصاد، حرف سخنگوی دولت را نقض می‌کند و حرف مسؤولی دیگر، هر دو حرف قبلی را، توافق می‌خواهد مثلاً چه معجزه‌ای کند؟!
- برفرض توافق شود، توافق هم دوام داشته باشد و بخش قابل توجهی از تحریم‌ها هم رفع شود؛ وقتی درباره معضل ریزگردها، سرکار خانم سبزپوش معتقد است همین هست که هست و مردم باید با این معضل کنار بیایند، توافق می‌خواهد مثلا چه معجزه‌ای کند؟!
ـ بر فرض توافق شود، توافق هم دوام داشته باشد و بخش قابل‌توجهی از تحریم‌ها هم رفع شود؛ وقتی شعار افزایش احترام به پاسپورت ایرانی، یک روز خلاصه در ماجرای تاسفبار سفیر دائم ایران در سازمان ملل می‌شود و دگر روز محدود به آنچه در فرودگاه عربستان گذشت، توافق می‌خواهد مثلا چه معجزه‌ای کند؟!
ـ بر فرض توافق شود، توافق هم دوام داشته باشد و بخش قابل‌توجهی از تحریم‌ها هم رفع شود؛ وقتی این آمار اقتصادی، آن آمار اقتصادی را نقض می‌کند و تورم و گرانی در روز روشن، «شیب ملایم» خوانده می‌شود، توافق می‌خواهد مثلا چه معجزه‌ای کند؟!
ـ بر فرض توافق شود، توافق هم دوام داشته باشد و بخش قابل‌توجهی از تحریم‌ها هم رفع شود؛ وقتی در سیاست خارجه و درباره یک گزاره‌برگ، رئیس‌جمهور یک چیز می‌گوید، وزیر امور خارجه یک چیز دیگر می‌گوید، آقایان عراقچی و صالحی هم برای خودشان یک چیز دیگر، توافق می‌خواهد مثلا چه معجزه‌ای کند؟!
ـ بر فرض توافق شود، توافق هم دوام داشته باشد و بخش قابل‌توجهی از تحریم‌ها هم رفع شود؛ وقتی درباره شعار انتخاباتی «افزایش اعتبار پول ملی» هیچ کار مشخصی انجام نمی‌گیرد و هیچ پاسخی هم از سوی آقایان داده نمی‌شود، توافق می‌خواهد مثلا چه معجزه‌ای کند؟!
ـ بر فرض توافق شود، توافق هم دوام داشته باشد و بخش قابل‌توجهی از تحریم‌ها هم رفع شود؛ وقتی مسؤولان به جای ارائه کارنامه در حوزه کاری خود، مرتب حرف غیر و غیرضرور می‌زنند و آنچه را که باید بگویند نمی‌گویند توافق می‌خواهد مثلا چه معجزه‌ای بکند؟!
... و عاقبت یک چیزی، بلکه یک چیزهایی هست که صرف‌نظر از آحاد مردم و جماعت منتقد، حتی فلان روزنامه مثلا اصلاح‌طلب هم بر‌می‌دارد در سرمقاله خود می‌نویسد: «بر فرض توافق هم خیلی نمی‌توان از آن انتظار معجزه داشت». آری! دولت باید نگاه خود را درست کند والا توافق با کدخدایی که دیگر نیست، علاج هیچ مشکلی نیست. آمریکا اگر خیلی حلال مشکل بود، مشکلات کاخ سفید با سیاهان آمریکایی را درست می‌کرد، بلکه پرزیدنت مودب و باهوش مجبور نشود در اظهارنظری زشت و عاری از ادب، سیاهپوستان آمریکا را «دزد» خطاب کند! من واقعا بنا ندارم در این یادداشت معضلات و گرفتاری‌های آمریکا را یکی‌یکی فهرست کنم اما خوب است آقایان توضیح دهند که توافق با مهم‌ترین حامی داعش، چه گلی می‌خواهد به سر مردم غیور ما بزند؟! دیروز در دیدار با معلمان،  «حضرت آقا» ضمن بیان آنکه حل مشکل اقتصادی وابسته به رفع تحریم نیست، بازهم تاکید کردند نیاز آمریکا به مذاکره با ما، از نیاز ما به مذاکره با آنها بیشتر است. کاش بفهمند این موضع حکیمانه را! امروز در منطقه غرب آسیا، در این جغرافیای مقاومت، بعد از رژیم حرامزاده اسرائیل، منفورترین رژیم، رژیم آمریکاست. هرچقدر مردم منطقه، قاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله را محبوب می‌شمرند، از اعماق دل نفرت دارند از اوباما و جان کری. اگر ایستادگی جمهوری اسلامی کنار مردم مظلوم فلسطین و علیه دشمن صهیونیستی موجب محبوبیت ایران نزد ملل منطقه شده است، ایستادگی کاخ سفید کنار صدها کلاهک اتمی اسرائیل، جز این برای آمریکا سودی نداشته که بغض و کینه ملت‌ها را نسبت به خود انباشته‌تر کند. امروز هم ایستادگی ملت ایران کنار ملت مظلوم یمن، باعث فخر و اعتلای دوچندان نام جمهوری اسلامی شده است، همچنان که ایستادگی آمریکا کنار بمب‌افکن‌های سعودی، خشم جهانیان را از کاخ سفید مضاعف کرده است. خب! چه نظامی به مذاکره با چه نظامی احتیاج بیشتری دارد؟! اصلا صرف‌نظر از توافق، خود همین نشستن پای میز مذاکره، احتیاج کدام سوی میز است؟! برای کسانی که بنا به هر دلیل نمی‌توانند «توافق خوب» برای مردم‌شان بیاورند، کارهای دیگری غیر از دیپلماسی هم هست! «توافق» یوسف پیامبر نیست که روی زلیخای فرتوت بی‌تدبیری، ردایی به معجزه بیندازد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۴۶
امیر مهدوی