محمدرضا کردلو: از همان پاسخی که به دکتر- بازجوی ساواک- داده بود، معلوم بود تا آخر پای حرفش میماند. در پاسخ به پیشنهاد مدیریت کاخ جوانان شاه در شمال شهر و بیخیال شدن ادامه مبارزه گفته بود: «من اگر مدیر آنجا شوم، میتوانم در آنجا برای امام حسین(ع) عزاداری کنم؟» این برخوردش باعث شد بازگردد زندان، بیشتر کتک بخورد و فحش بشنود از ماموران ساواک اما میگوید: به گره خوردن زلفش با امام حسین(ع) میارزد. میگوید: هرکسی زلفش به امام حسین گره بخورد، هر جای عالم برود و پای هر میزی مثلا با 1+5 بنشیند، مطمئن است، چون پای اعتقاداتش خواهد ایستاد.
«عبدالحمید فخیمجو» مبارزی که از پیش از انقلاب تا امروز انقلابی زندگی کرده خاطرات فراوانی از زندانهای شاه، کمیته استقبال حضرت امام، مدرسه علوی، دولت موقت، غائله کردستان، بنیصدر و حضور در دادستانی انقلاب و جنگ دارد. فخیمجو کسی است که در دوره ریاستجمهوری بنیصدر به خاطر اینکه وی به حضرت امام توهین کرده بود، با سیلی زیر گوشش نواخته بود. به طوری که به نقلی تا پای اعدام هم پیش رفت.