گروه سیاسی - دروغ بزرگ (به آلمانی: Große Lüge)، اصطلاح و تکنیکی است در پروپاگاندا، که اولین بار آدولف هیتلر از آن استفاده کرد و نمایندهٔ تکنیکی تبلیغاتی در دنیای سیاست است. آدولف هیتلر در کتاب نبرد من، میگوید مردم شکست آلمان در جنگ جهانی اول را به این دلیل پذیرفتند که یهودیهای دارای نفوذ در مطبوعات از این تکنیک استفاده کردند. از نظر او این روش مستلزم آن است که دروغ چنان عظیم باشد که هیچ کس باور نکند که «کسی آنقدر گستاخ باشد که چنین بیشرمانه حقیقت را تحریف کند». اولین مورد استفادهٔ دروغ بزرگ در این جملهٔ معروف او مستند شده است: «در دروغ بزرگ همواره نیروی قابل باور بودن موجود است.»
به گزارش بولتن، بی را بر گردن او بیاندازید. مردم دروغ بزرگ را زودتر از دروغ کوچک باور میکنند و اگر دروغی را مکرراً تکرار کنیدعدها یوزف گوبلز که وزیر تبلیغات هیتلر بود این تئوری را با کمی تغییر بدین گونه بیان کرد که دروغ بزرگ یکی از روشهای تبلیغاتی مورد استفادهٔ انگلستان است که دروغ بزرگی میگویند و در ضمن تحت هر شرایطی بر صحت آن پافشاری میکنند. شایع است که گوبلز روایت خود از روش دروغ بزرگ را بدون نسبت دادن آن به یهودیها و یا متفقین مورد استفاده قرار میداد. این روایت بدون منبع شایعترین نمونهٔ استفاده از دروغ بزرگ است و بر اساس آن معمولاً فرض گفته میشود که گوبلز خود مبدع تکنیک دروغ بزرگ بوده است.
در صفحهٔ ۵۱ گزارشی که از طرف دفتر خدمات استراتژیک ایالات متحده در مورد شرح حال روحی هیتلر منتشر شده بود چنین آمده است: «اولین قانون او این است که هیچوقت نگذارید مردم دلسرد شوند، هیچوقت خطا و تقصیری را نپذیرید، هیچوقت تصدیق نکنید که دشمن ممکن است صفت خوبی داشته باشد، هیچوقت جایی برای جایگزین باقی نگذارید، در آن واحد روی یک دشمن متمرکز شوید و تقصیر هر اتفاق بد
، دیر یا زود آن را باور خواهند کرد.»
گفتنیست این تکنیک را خیلی از دشمنان جمهوری اسلامی علیه آن استفاده کردهاند. با مراجعه به تاریخ سی و چند سالهی جمهوری اسلامی به خوبی میتوان شواهد این استفادهی کثیف را دید. به کرات دشمنان انقلاب اسلامی با آمارسازی و سندسازیهای گوناگون، خواستهاند تا واقعیت جمهوری اسلامی را قلب کرده تا به نیات شوم خود دست یابند. نکته اینجاست با وجود همهی استدلالاتی که حامیان جمهوری اسلامی در برابر تمامی ادعاهای دروغآمیز آنها ارائه میکردند، متهم به جانبداری میشدند. اما حالا اتفاقی جالب افتاده که در آن، یکی از نیروهای ضدانقلاب خود معترف به این واقعیت شده و با اشارات مستقیم نشان میدهد که چگونه از تکنیک دروغ بزرگ علیه جمهوری اسلامی استفاده میکنند، آنهم توسط خودیها!
اکبر گنجی در مقالهای تحت عنوان "آمارسازیهای شگفتانگیز، علم و دمکراسی سازی" به دروغهای بزرگی که توسط برخی دولتمردان و دیگر افراد در این چند وقت اخیر بیان شده اشاره میکند که خواندنش خالی از لطف نیست: «مخالفان جمهوری اسلامی نیز به جای آن که این گونه روشهای غیر علمی و غیر دموکراتیک را نقد و نفی کنند، به همین سنت توسل جسته و در عدد سازی گوی سبقت را از یکدیگر میربایند:
1. معاون اول رئیس جمهور- در ۵/۲/۹۴ ادعا کرد که دولت احمدی نژاد ۷۰۰میلیارد دلار پول کشور را خرج واردات کرد. سپس افزود : «در دو دوره قبل پیش و پس از مصرف ۷۰۰میلیارد دلار تعداد شاغلین در کشور ۲۰ میلیون نفر بوده است و این به آن معناست که این میزان پول رفته و موجب اشتغال جوانان چینی و کشورهای دیگر شده است.»
2. هزینه مستقیم ۷۰۰میلیارد دلاری پروژه هستهای ایران. مخالفان جمهوری اسلامی در خصوص این پرسش که آیا پروژه استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای به سود "منافع ملی ایران” بوده یا به زیان آن، اختلاف نظر دارند (به عنوان نمونه به نظرات رئیس سازمان انرژی اتمی شاه و اردشیر زاهدی- داماد شاه- بنگرید). با همه اینها، پرسش مهمی نیازمند پاسخ است: جمهوری اسلامی به طور مستقیم تاکنون چه میزان در این پروژه هزینه کرده است؟
3. مدعیان هزینه صدها میلیارد دلاری ایران در پروژه هستهای، این ادعا را هم مطرح میسازند که ایران صدها میلیارد دلار به سوریه، حزبالله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین کمک مالی کرده است. با توضیحاتی که پیش از این گذشت، معلوم نیست جمهوری اسلامی کارخانه چاپ دلار است یا معجزهگر؟
4. مطابق گزارش سازمان شفافیت بینالمللی، ایران از نظر شاخص فساد در وضعیت بدی قرار دارد (جایگاه ۱۴۵ در سال ۲۰۱۳ و جایگاه ۱۳۶ در سال۲۰۱۴). اقتصاد ایران دولتی، فاسد و رانتیر است. اما در این مورد هم اعداد و آمارهای مخالفان با واقعیت سازگار نیست.
5. استاد محترم علوم سیاسی در یک سخنرانی که با کف زدن های ممتد حاضران روبرو می شود، آمارهای مختلفی ارائه میکند. از جمله میفرمایند یک جنبه از سرنوشت زنان ایران به فاجعه انجامیده است، برای این که ۵۰ درصد ازدواجهای ایران به طلاق متهی میشود.»
اینها بخشی از مواردیست که اکبر گنجی بدان اشاره کرده و اعتراف و ثابت میکند که اینها نه تنها واقعیت ندارند بلکه صرفا ادعاهاییست که براساس تکنیک دروغ بزرگ علیه جمهوری استفاده شده است. اما جای تاسف دارد که این حربه را برخی از خودیها علیه نظام استفاده کردهاند. اینکه دشمن چنین کاری کند با این توجیه که "کار دشمن دشمنی کردن است" قابل هضم است. اما چه باید گفت به خودیهایی که به قول شاعر: من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هرچه کرد آن آشنا کرد... باشد که حداقل اعتراف نیروهای ضدانقلابی چون اکبر گنجی دلیل و حجتی شود برای آنهایی که تا امروز، استدلالات نیروهای انقلابی را توجیه میدانستند. هرچند، آن کسی که دنبال حقیقت است، به این آسمان ریسمان بافیها نیاز ندارد. فقط آرزو میکنیم مدیران و مسئولین جمهوری اسلامی با آمارسازیهای خلاف واقع و تنها بخاطر مسائل حزبی و جناحی، در زمین بازی دشمن بازی نکرده و آب به آسیاب دشمن نریزند و نظام را با هزینههای روانی مواجه نسازند.
بخشی ازبیانات حضرت امام خامنه ایدر دیدار مردم قم در سالگرد قیام ۱۹ دی:
ببینید در جنگ صفین، امیرالمؤمنین در مقابل کفار که قرار نداشت؛ جبههی
مقابل امیرالمؤمنین جبههای بودند که نماز هم میخواندند، قرآن هم
میخواندند، ظواهر در آنها محفوظ بود؛ خیلی سخت بود. کی باید اینجا روشنگری
کند و حقائق را به مردم نشان دهد؟ بعضی ها حقیقتاً متزلزل میشدند. تاریخ
جنگ صفین را که انسان میخواند، دلش میلرزد. در این صف عظیمی که
امیرالمؤمنین به عنوان لشکریان راه انداخته بود و تا آن منطقه ی حساس - در
شامات - در مقابل معاویه قرار گرفته بود، تزلزل اتفاق میافتاد؛ بارها این
اتفاق افتاد؛ چند ماه هم قضایا طول کشید. یک وقت خبر میآوردند که در فلان
جبهه، یک نفری شبهه ای برایش پیدا شده است؛ شروع کرده است به اینکه آقا ما
چرا داریم میجنگیم؟ چه فایده دارد؟ چه، چه. اینجا اصحاب امیرالمؤمنین -
یعنی در واقع اصحاب خاص و خالصی که از اول اسلام با امیرالمؤمنین همراه
بودند و از امیرالمؤمنین جدا نشدند - جلو میافتادند؛ از جمله جناب عمار
یاسر (سلام اللَّه علیه) که مهمترین کار را ایشان میکرد. یکی از دفعات عمار
یاسر - ظاهراً عمار بود - استدلال کرد. ببینید چه استدلالهائی است که
انسان میتواند همیشه اینها را به عنوان استدلالهای زنده در دست داشته باشد.
ایشان دید یک عدهای دچار شبهه شدهاند؛ خودش را رساند آنجا،
سخنرانی کرد. یکی از حرفهای او در این سخنرانی این بود که گفت: این پرچمی
که شما در جبههی مقابل میبینید، این پرچم را من در روز احد و بدر در
مقابل رسول خدا دیدم - پرچم بنی امیه - زیر این پرچم، همان کسانی آن روز
ایستاده بودند که امروز هم ایستاده اند؛ معاویه و عمروعاص. در جنگ احد، هم
معاویه، هم عمروعاص و دیگر سران بنی امیه در مقابل پیغمبر قرار داشتند؛
پرچم هم پرچم بنیامیه بود. گفت: اینهائی که شما می بینید در زیر این پرچم،
آن طرف ایستادهاند، همینها زیر همین پرچم در مقابل پیغمبر ایستاده
بودند و من این را به چشم خودم دیدم. این طرفی که امیرالمؤمنین هست، همین
پرچمی که امروز امیرالمؤمنین دارد - یعنی پرچم بنیهاشم - آن روز هم در جنگ
بدر و احد بود و همین کسانی که امروز زیرش ایستادهاند، یعنی
علیبنابیطالب و یارانش، آن روز هم زیر همین پرچم ایستاده بودند. از
این علامت بهتر؟ ببینید چه علامت خوبی است. پرچم، همان پرچم جنگ احد است؛
آدمها همان آدمهایند، در یک جبهه. پرچم، همان پرچم جنگ احد است؛ آدمها همان
آدمهایند در جبههی دیگر، در جبههی مقابل. فرقش این است که آن
روز آنها ادعا میکردند و معترف بودند و افتخار میکردند که کافرند، امروز
همانها زیر آن پرچم ادعا میکنند که مسلمند و طرفدار قرآن و پیغمبرند؛ اما
آدمها همان آدمهایند، پرچم هم همان پرچم است. خوب، اینها بصیرت است. اینقدر که ما عرض میکنیم بصیرت بصیرت، یعنی این.
از اول انقلاب و در طول سالهای متمادی، کیها زیر پرچم مبارزهی با امام
و انقلاب ایستادند؟ آمریکا در زیر آن پرچم قرار داشت، انگلیس در زیر آن
پرچم قرار داشت، مستکبرین در زیر آن پرچم قرار داشتند، مرتجعین وابستهی
به نظام استکبار و سلطه، همه در زیر آن پرچم مجتمع بودند؛ الان هم همین جور
است. الان هم شما نگاه کنید از قبل از انتخابات سال ۸۸، در این هفت هشت
ماه تا امروز آمریکا کجا ایستاده است؟ انگلیس کجا ایستاده است؟ خبرگزاریهای
صهیونیستی کجا ایستاده اند؟ در داخل، جناحهای ضد دین، از تودهای بگیر
تا سلطنتطلب، تا بقیهی اقسام و انواع بی دینها کجا
ایستادهاند؟ یعنی همان کسانی که از اول انقلاب با انقلاب و با امام
دشمنی کردند، سنگ زدند، گلوله خالی کردند، تروریسم راه انداختند. سه روز از
پیروزی انقلاب در بیست و دوی بهمن گذشته بود، همین آدمها با همین اسمها
آمدند جلوی اقامتگاه امام در خیابان ایران، بنا کردند شعار دادن؛ همانها
الان می آیند توی خیابان، علیه نظام و علیه انقلاب شعار میدهند! چیزی عوض
نشده. اسمشان چپ بود، پشت سرشان آمریکا بود؛ اسمشان سوسیالیست بود، لیبرال
بود، آزادی طلب بود، پشت سرشان همهی دستگاههای ارتجاع و استکبار و
استبداد کوچک و بزرگ دنیا صف کشیده بودند! امروز هم همین است. اینها علامت
است، اینها شاخص است؛ و مهم این است که ملت این شاخصها را میفهمد؛ این چیزی
است که انسان اگر صدها بار شکر خدا را بکند، حقش را به جا نیاورده است؛
سجدهی شکر کنیم.
این ملت عظیم از قشرهای مختلف در سراسر کشور نگاه میکنند به صحنه،
میشناسند صحنه را؛ خیلی چیز بزرگ و مهمی است. اینی که من عرض میکنم روز نُه
دی در تاریخ ماندگار است، به خاطر این است. مردم بیدارند؛ همین است که
کشور شما را نگه داشته است عزیزان من! همین است که انقلابتان را حفظ کرده
است؛ همین است که جرأت سران استکبار را از آنها گرفته است که بخواهند به
ملت ایران حمله کنند؛ میترسند. حالا در تبلیغات، زید و عمرو و بکر را
میکشند جلو، بمباران تبلیغاتی میکنند؛ اما حقیقت قضیه چیز دیگری است. دشمن
حقیقی آنها ملت ایران است، دشمن حقیقی آنها ایمان و بصیرت
ملت ایران است، دشمن حقیقی آنها همین غیرت دینی جوانهاست که میجوشد. یک
وقتی هم دندان روی جگر میگذارند، صبر هم میکنند، باید هم بکنند؛ اما یک وقت
هم آنجائی که وقت حضور در صحنه است، میآیند توی صحنه.تحلیل حوادث جاری کشورمان تحلیلی نیست که از حوادث عالم جدا باشد. حوادث
عالم، حوادث منطقه، اینها به هم متصل است. بخشی هم مربوط به کشور ماست، که
البته آن بخش اصلی و اساسی است. علت هم این است که استکبار لنگی کار خود را
از اینجا می بیند؛ و این نشان میدهد که یک ملت و یک مجموعهی انسانی
چه نقشی میتواند ایفاء کند. اینی که امام بزرگوار ما هی خطاب میکرد به امت
اسلام، با توجه به این حقیقت است. یک ملت وقتی بیدار میشود، اینجور میتواند
همهی محاسبات استکبار را به هم بریزد. کارخانهای که آنها درست
کردند، خط تولیدی که برای به ثمر رساندن اهداف استکبارىِ خودشان به وجود
آوردند، این خط تولید را بیداری یک ملت اینجور کُند یا متوقف میکند. اگر
همهی ملتهای مسلمان بیایند توی میدان، چه میشود! اگر همهی ملتهای
مسلمان همین بصیرت
را، همین آمادگی را، همین حضور را پیدا کنند، چه اتفاقی در دنیا می افتد!
از این میترسند. میخواهند صدای من و شما خاموش بشود و به گوش ملتهای دیگر
نرسد. میخواهند کاری کنند که ملتهای دیگر نفهمند تأثیر بیداری و بصیرت یک ملت در حوادث عالم چقدر است.
یک نکته را هم به جوانان عزیز انقلابی، به فرزندان عزیز انقلابی خودم، به
فرزندان بسیجی - از زن و مرد - عرض بکنم: جوانان از اطراف و اکناف کشور،
از آنچه که تهتّک بیگانگان از ایمان دینی به گوششان میخورد یا با چشمشان
میبینند، عصبانی هستند؛ وقتی می بینند روز عاشورا چگونه یک عدهای حرمت
عاشورا را هتک میکنند، حرمت امام حسین را هتک میکنند، حرمت عزاداران حسینی
را هتک میکنند، دلهاشان به درد میآید، سینههاشان پر میشود از خشم؛
البته خوب، طبیعی هم هست، حق هم دارند؛ ولی میخواهم عرض بکنم جوانهای عزیز
مراقب باشند، مواظب باشند که هرگونه کار بی رویهای، کمک به دشمن است.
اینجا جوانها تلفن میکنند - میفهمم من، میخوانم، غالباً تلفنها و نامه ها
را خلاصه میکنند، هر روز می آورند، من نگاه میکنم - می بینم همین طور
جوانها گلهمند، ناراحت و عصبانی؛ گاهی هم از بنده گله میکنند که چرا
فلانی صبر میکند؟ چرا فلانی ملاحظه میکند؟ من عرض میکنم؛ در شرائطی که دشمن
با همهی وجود، با همهی امکاناتِ خود درصدد طراحی یک فتنه است و
میخواهد یک بازی خطرناکی را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازی
کمک نکرد. خیلی باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد.
دستگاههای مسئولی وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون
هیچگونه تخطی از قانون، بایستی مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما
ورود افرادی که شأن قانونی و سمت قانونی و وظیفه ی قانونی و مسئولیت قانونی
ندارند، قضایا را خراب میکند. خدای متعال به ما دستور داده است: «و
لایجرمنّکم شنئان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی».(۱) بله، یک
عدهای دشمنی میکنند، یک عدهای خباثت به خرج میدهند، یک عده ای از
خباثتکنندگان پشتیبانی میکنند - اینها هست - اما باید مراقب بود. اگر
بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخی از قضایا بشود، بیگناهانی که از آنها
بیزار هم هستند، لگدمال میشوند؛ این نباید اتفاق بیفتد. من برحذر میدارم
جوانهای عزیز را، فرزندان عزیز انقلابىِ خودم را از اینکه یک حرکتی را
خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز بر روال قانون.
مسئولین کشور بحمداللَّه چشمشان هم باز است، میبینند؛ میبینند مردم در چه
جهتی دارند حرکت میکنند. حجت بر همه تمام شده است. حرکت عظیم روز چهارشنبه
ی نهم دی ماه حجت را بر همه تمام کرد. مسئولین قوهی مجریه، مسئولین
قوهی مقننه، مسئولین قوهی قضائیه، دستگاههای گوناگون، همه
میدانند که مردم در صحنهاند و چه میخواهند. دستگاهها باید
وظائفشان را انجام بدهند؛ هم وظائفشان در مقابل آدم مفسد و اغتشاشگر و
ضدانقلاب و ضدامنیت و اینها، هم وظائفشان در زمینهی ادارهی کشور.
مسائل کشور که فقط مسائل مربوط به اغتشاشگران نیست؛ کشور مسائل اقتصادی
دارد، مسائل علمی دارد، مسائل سیاسی دارد، مسائل بینالمللی دارد،
مسائل امنیتی دارد؛ صدها مسئلهی مهم پیش روی مسئولان کشور هست؛ باید
اینها را انجام بدهند؛ باید کشور را مدیریت کنند؛ باید کشور را جلو ببرند.
دشمن میخواهد با این حوادث، چرخهای کشور از کار بیفتد؛ نباید به دشمن کمک
کرد. دشمن میخواهد با اینگونه حوادث، چرخ پیشرفت اقتصادی متوقف بشود؛ دشمن
میخواهد چرخ پیشرفت علمی که بحمداللَّه دور برداشته است و حرکت علمی خوبی
آغاز شده و رو به رشد هم هست، متوقف بشود؛ دشمن میخواهد حضور سیاسی
قدرتمندانه ی جمهوری اسلامی در عرصه های بینالمللی را که امروز از
گذشته بسیار بارزتر و پرجلوهتر است، مخدوش کند، خراب کند با این مسائل
اینجوری؛ نباید به دشمن کمک کرد. بنابراین مسئولان باید کارهای خود را در
زمینههای اقتصادی، در زمینههای علمی، در زمینههای سیاسی، در
زمینههای اجتماعی، در همهی زمینه هائی که مسئولیتی دارند، وظیفهای
دارند، با قدرت، با قوّت و با دقت انجام بدهند. همکاری های با دولت و
مسئولین کشور هم باید ادامه پیدا کند. مردم هم که حضور خودشان را در صحنه
نشان داده اند.
بزرگترین ثروت برای یک نظام همین است که مردم پشت سرش باشند. آمدند به
اصطلاح خواستند این حرکت مردمی را خراب کنند؛ گفتند راهپیمائی حکومتی! بی
عقلها نفهمیدند که با این حرف دارند حکومت را تعریف میکنند؛ دارند از حکومت
تمجید میکنند. این چه حکومتی است که در ظرف دو روز - روز عاشورا (یکشنبه)
آن خباثتها را راه انداختند، روز چهارشنبه این حرکت عظیم راه افتاد -
میتواند یک چنین بسیج عظیم ملی را در سرتاسر کشور بکند؟ امروز کدام کشور
دیگر، کدام حکومت دیگر چنین قدرتی دارد؟ قویترین حکومتهای دنیا و
ثروتمندترینشان - که ولخرجیهای زیادی هم برای جاسوس پروری و خرابکاری و
تروریست پروری دارند - اگر همه ی تلاششان را هم بکنند، نمیتوانند ظرف دو
روز، صد هزار نفر آدم را بیاورند توی خیابانهای شهرشان یا کشورشان. چند ده
میلیون انسان در سرتاسر کشور بیایند! اگر به دستور حکومت آمده باشند، این
خیلی حکومت مقتدری است؛ پس خیلی حکومت قویای است که اینجور امکان بسیج را
دارد. اما حقیقت غیر از این است؛ حقیقت این است که در کشور ما حکومت و
مردمی وجود ندارد - همه یکی اند - مسئولین حکومت، از شخص حقیر این بنده
گرفته تا دیگران، هر کدام قطرههائی هستیم در اقیانوس عظیم این ملت.
رحمت خداوند بر روان پاک امام بزرگوارمان که سلسلهجنبان این حرکت عظیم،
او بود؛ و رحمت خداوند بر روان پاک شهدای عزیزمان که آنها بودند که
پیشروان و سابقون این حرکت عظیم بودند، که «و السّابقون السّابقون. اولئک
المقرّبون»؛ (۲) اینها هستند که راه را باز کردند، هموار کردند؛ و رحمت خدا
بر شما مردم عزیز، بر شما جوانان عزیز، که اینجور بصیرت
و آمادگی را از خودتان نشان میدهید و دشمن را از دست اندازی به کشورتان و
نظامتان و انقلابتان مأیوس میکنید. خداوند ان شاءاللَّه یار و نگهدار شما
باشد.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
رهبر انقلاب صبح دیروز از نمایشگاه کتاب تهران دیدن و با حضور در غرفههای
ناشران با آنها گفتوگو کردند و به تورق کتابهای مختلف پرداختند. به گزارش
تسنیم، رهبر معظم انقلاب با حضور در غرفه انتشارات بینالملل، برخی
کتابهای این ناشر را تورقی کردند و در پاسخ به توضیحات ناشر درباره کتاب
«زینب؛ فریاد فریادمند» اثر آنتوان بارا، فرمودند: نویسنده مسیحی عنوان
بسیار زیبایی برای این کتاب انتخاب کرده است. زمانی که ناشر به ایشان گفت
نویسنده مسیحی پس از رونمایی از کتاب یک نسخه از آن را به ایشان هدیه کرده
است و در ابتدای آن نیز جملاتی را نوشته است، رهبری فرمودند: بسیار جالب
است. مجموعه آثار صحابه پیامبر و عالم ربانی از دیگر آثار انتشارات
بینالملل بود که رهبر انقلاب این کتابها را تورق کردند و فرمودند:
کتابهای ارزشمندی است. رهبر انقلاب همچنین در بازدید از غرفه شهید ابراهیم
هادی، از مسؤول غرفه درباره میزان استقبال جوانان از کتابهای منتشر شده
توسط این ناشر که عمدتا درباره شهدای دوران دفاع مقدس است، پرسیدند که
غرفهدار گفت: نسبتا این کتابها مخاطبانی دارند اما عمده جوانان به دنبال
کتابهای منتشر شده با موضوع شهدای علمی و شهدای مدافع حرم هستند. رهبر
انقلاب همچنین در بازدید از غرفه فرهنگ معاصر کتابهایی همچون «چین» اثر
هنری کیسینجر، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، آسمان جان و مجموعه کتابهای
نصرالله پورجوادی را تورق و آن کتابها را از نشر فرهنگ معاصر خریداری
کردند. از طرفی بازدید رهبر انقلاب از غرفههای 3 انتشارات «نی»، «ثالث» و
«ققنوس» با حاشیههای جالب توجهی همراه بود. رهبر معظم انقلاب با حضور در
غرفه انتشارات «نی»،کتابهای «حکمت، معرفت و سیاست در ایران»، « فرهنگ
پسامدرن»، «تفسیرهای جدید بر فیلسوفان سیاسی مدرن»، «تاریخ فلسفه سیاسی»،
«کینکاس بوربا»، «شرلی»،
«نواندیشان ایرانی؛ تاریخچه اندیشه سیاسی غرب» و «تضاد دولت و ملت، نظریه
تاریخ و سیاست در ایران» را تورق کردند. ایشان همچنین پس از معرفی کتاب
جنبش دانشجویی پلیتکنیک ایران اظهار داشتند که چرا از واژه «پلی تکنیک» به
جای «امیر کبیر» استفاده شده است؟ همچنین حجتالاسلام رشاد، رئیس پژوهشگاه
فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره بازدید ایشان از این غرفه گفت: در ابتدای
بازدید توضیحاتی درباره دانشنامه فاطمی خدمت ایشان بیان کردم. البته ما
دانشنامه را پیش از این خدمت رهبری ارسال کرده بودیم که ایشان فرمودند کتاب
را تورقی کردهاند اما هنوز فرصت مطالعه آن را نیافتهاند اما اینکه
براساس تعالیم حضرت زهرا (س) و نوع زندگی ایشان یک سبک زندگی تعریف
کردهایم، قدم با ارزشی است. در این بازدید کارکنان این غرفه، انگشتری
فیروزهای را تقدیم رهبر انقلاب کردند. همچنین در خلال بازدید، برخی
مسؤولان غرفهها از رهبر انقلاب چفیههایی را هدیه گرفتند. حضرت آیتالله
خامنهای در بازدید از راهروی 20 در غرفه شهید زینالدین احوال مادر شهید
را جویا شدند و درباره شهدای زینالدین فرمودند: زینالدینها شهدای شاخصی
بودند.
حسین قدیانی: اولی که آمدند مدعی شدند؛ «چرا اروپا؟ بهتر است وارد مذاکره با خود کدخدا شویم!»
منظورشان از «کدخدا» آمریکا بود. سیوچند سال بعد از انقلاب خمینی، هنوز
فکر میکردند آمریکا کدخدای عالم است!
علامت تعجب را من یکی گذاشتم، تو صد
تا فرض کن! خودشان پیام بهمن 57 را نگرفته بودند، توهم زده بودند منتقد،
پیام فلان روز ماه خرداد را نگرفته! آن هم منتقد صاحب شعوری که پیروزی
چنددهم درصدی را هرگز بهانه نکرد برای دبه درآوردن! ابتدا تبریک گفت، بعد
به دوستی یعنی همان همدلی و همزبانی دست دراز کرد سمت فرد پیروز، لیکن این
دست، حواله به جهنم داده شد. در عوض و شاید منباب آنچه به آن «اعتدال»
میگفتند، به گرمی دست کدخدا را فشردند! «کدخدا» را تو بخوان ابلیس! یا به
تأسی از خمینی، «شیطان بزرگ»! برای بزک کردن جناب ابلیس، یک کارهایی هم
کردند! گمانشان این بود با کمی لوازم آرایش و خط چشم و رژ لب و بلکه هم
اپیلاسیون، دیو میشود فرشته! مثلا اگر قرار بود چیزی مرقوم بفرمایند،
همچین مینوشتند که تو گویی جلاد تحریم، آدم شده، از آن آدم حسابیها! همه
حرفشان این بود که او با ماست، نه مثلا با سنا یا نتانیاهو! یک جوری با
جان کری هواخوری میرفتند و جوری اوباما را «باهوش و مؤدب» میخواندند کأنه
در دوگانه ایران و اسرائیل، آمریکا عنقریب غش میکند طرف ایران! ابلیس
اما آدم نشد که هیچ، یک روز در خلال مذاکرات، دفاع از بمبهای اسرائیل کرد
علیه کودکان غزه و دگر روز طرف سعودیهای وحشی را گرفت علیه کودکان یمن! و
باز هم در خلال مذاکرات! و باز دوباره هم در همین خلال، یعنی خلال مذاکرات،
دیدیم و شنیدیم که تحریم همپای تهدید، محکمتر از قبل سر جای خود باقی
مانده! حالا حرف حساب من چیست؟ من اصلا میخواهم بگویم عجالتا بیخیال
آرمان و ایدئولوژی و بهمن 57 و خون شهدا. «عجالتا بیخیال...» را ناظر بر
سوژه یادداشت دارم مینویسم! عزیز من! عجالتا بی خیال این موارد! «عقل» که
داری شما؟! آدم عاقل آیا زیر سایه تهدید، مذاکره هم میکند؟! مگر نگفتید و
ننوشتید که مذاکره با کدخدا همانا و لرزه افتادن بر ساختمان تحریم،
همانا؟! و مگر مدعی نبودید که صرف مذاکره، نه فقط تحریم را کم میکند که
تهدید را هم؟! پس چه شد؟! مستندات شما کجاست؟! پاسختان چیست؟! اصل اصل
اصلش داعیه داشتید که اگر بیش از دولتهای اروپایی، مذاکره با خود کدخدا
کنیم، سایه تحریم از سر ملت ما برداشته میشود! برداشته شد؟! برداشتند؟!
شگفتا! جریتر هم شده کدخدا، بیشتر دم از تهدید میزند! دیگر چه جوری باید
تو را بپیچاند به سود سنا؟! تو ساده بودی که زیادی جدی گرفتی دعوای دموکرات
و جمهوریخواه را! او با سنا است، نه حتی با تو که این همه خوب کدخدا را
گفتی! من اصلا فرض میکنم ملل متحد، هیچ منشوری ندارد که مثلا یکی از مفادش
کانلمیکن تلقی کردن مذاکره زیر سایه تهدید باشد! من اصلا فرض میکنم
آرمان، هیچ است و ایدئولوژی، پوچ! این وسط میخواهم ببینم عقل تو چه
میگوید؟!
«عقل» حقا که «رسول باطنی» است. آیا پیام پیامبر درونی این است که دشمن،
دانش بومی تو را بگیرد، تحریم را برندارد، چشم طمع به اندرونی مهمات تو
داشته باشد، بیست و چهار ساعته هم تو را تهدید کند و تو باز هم با او
مذاکره کنی؟! من از قضا دعوا سر همین مذاکره زیرسایه تهدید دارم و الا وای
به حال آن توافقی که بخواهد از خلال چنین مذاکراتی حاصل شود! آن دیگر ببین
چه ملغمهای خواهد شد! من در این مجال، هیچ بنا ندارم که بیاورم از فلان
صفحه صحیفهنور! معالاسف دست فرمان شما به گونهای است که به این مقدسات
نمیرسد! توصیه من به شما توصیه عقل است. یک چیزی بدیهیتر از 2 ضربدر 2 که
میشود 4 ! من چکار دارم که حسین شریعتمداری در کیهان چه نوشته یا مهدی
محمدی در همین «وطن امروز»؟! من چکار به یادداشت محمد ایمانی دارم در اوایل
همین هفته؟! مستند من حرفهای خودتان است که گاه میگویید؛ «آمریکا بیعهد
است»، گاه میگویید؛ «آمریکا در فکتشیت ارائهشده توسط کاخ سفید دروغ
گفته»، گاه میگویید؛ «آمریکا دبه درآورده» و... ! خب، مردان حسابی! با
چنین جانور جلادی که هم دروغ میگوید، هم بیعهدی میکند، هم دبه
درمیآورد، چه سود از مذاکره؟! این حالا قصه مذاکره با آمریکاست، وای از
غصه توافق با ابلیس! نه این ستون، جایگاه خطیب جمعه است و نه من امام
آدینه. پس شما را به جای تقوا، عجالتا دعوت میکنم به عقل! از قضا، عقل
میگوید؛ از کدخدا نترس، از خدا بترس! آنی که شما کدخدا میخوانیدش سی و
چند سال بدبیاری آورده، شغلش را عوض کرده و دیگر کدخدا نیست! فوق فوقش
«جلاد تحریم» باشد! یک «جلاد» داریم که رئیسجمهور آمریکاست، یک «دلال» هم
داریم که رئیسجمهور آمریکا گفت کیست!
زیر سایه تهدید، چون به حکم عقل، هیچ تحریمی برداشته نمیشود، پس جملاتی
که بین این سو و آن سوی میز مطرح میشود دیگر نامش «مذاکره» نیست. من
نمیخواهم نام این کار غیرعقلانی را عیان کنم اما میخواهم در این سطور
آخر، پرده از یک راز مهم بردارم؛ در سر آدمی، خدا عضوی آفریده که نام
مبارکش «عقل» است! با کسی که هر روز تهدیدت میکند، رفتی و نشستی پای میز
مذاکره! تهدید بیشتر شد، هیچ اما از تحریم کم نشد! حالا باز برو با او
مذاکره کن تا او بیشتر به تو بفهماند با کیست؛ با تو یا با سنا؟! تحریم را
که برنداشت و تاکید هم دارد برنمیدارد؛ حالا باز برو با او مذاکره کن!
مذاکره کن... آری! مذاکره کن با مهمترین حامی داعش، با مهمترین حامی
مرکاوا، با مهمترین حامی طیاره بمباندازهای سعودی، با مهمترین حامی هر
ظلم و ستمی! یک ساعت عقل را به کار انداختن یعنی تفکر. ساعتی تفکر اگر از
هزار ساعت عبادت بهتر است، از هزاران دور مذاکره آن هم زیر سایه تهدید به
طریق اولی برتری دارد. برای اقتدار انقلاب اسلامی، بیش از 300 هزار شهید
دادهایم اما در این مجال ضمن شرمندگی از خون شهدا، میخواهم بنویسم عجالتا
اوصیکم به عقل!
رژیم جنایتکار سعودی در آستانه عید مبعث آتشبس خودخوانده را هم در یمن نقض کرد
data:image/jpeg;base64,/9j/4AAQSkZJRgABAQAAAQABAAD
اگر فکر میکنید قصد ما از نوشتن این شرح عکس، عذرخواهی از شما مخاطبان عزیز است، سخت در اشتباهید! و اگر در عصری به سر میبریم که هیچ چیز به اندازه تصاویر تکاندهنده، قادر به تکان دادن وجدان آدمی نیست، ما را بابت انتشار این عکس در صفحه نخست «وطن امروز» ملامت نکنید! دیری است سعودیها حق این دخترک یمنی را با بمب و گلوله و سرب و درد و داغ کف دستش گذاشتهاند. او اما با این همه غم و رنج، هیچ جایی در صفحه نخست رسانههای جهان ندارد. ما از عمد و البته در اینجا استثنائا خلاف قواعد مرسوم رسانه، تصویر این دختربچه را در صفحه نخست خود منتشر کردیم تا کودکان مظلوم یمنی بدانند که ازدیاد تاولهای صورتشان نه باعث فراموشیشان میشود نه بهانه سانسور حقیقت. ما اگر نام خود را «روزنامهنگار متعهد» گذاشتهایم، لاجرم به تکتک زخمهای این دخترک تعهد داریم. ای فرزند خردسال یمن! خوب میدانیم همدستی لات و عزی با بتهای آخرالزمانی چه بلایی سر صورت زیبای تو آورده اما دیر نیست «ابراهیم» دوباره تبر بردارد. ای عقیق سرخ! نزد خدای خودت شاهد باش که ما تو را سانسور نکردیم. راستی، «ولا حسین»! چه اسم قشنگی داری. به خون خدا قسم، دنیایی «روضه» در اسم والای تو نهفته است!
آل مظلومکش سعود نهتنها دومین آتشبس خودخواندهشان در یمن را هم زیر
پا گذاشتند بلکه در آستانه عید مبعث پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) نیز دست از
مسلمانکشی برنمیدارند تا به شاهدان تاریخ ثابت کنند فرزندان خلف
ابوسفیان و یزید هستند. دیروز جنگندههای متجاوز سعودی تنها با گذشت دقایقی
از آتشبس 6 روزه که قرار بود از بامداد چهارشنبه آغاز شود، آن را نقض
کردند تا حتی قول وزیر خارجه متحدشان، آمریکا را در این زمینه بیاعتبار
کرده باشند.
به گزارش شبکه پرستیوی، حملات عربستان به غیرنظامیان یمنی در 4 استان
دیروز هم ادامه یافت و دستکم 48 نفر در ساعات آتشبس قربانی شدند.
آتشبس ادعا شده از سوی ائتلاف متجاوز به یمن به سرکردگی رژیم سعودی پس از چندین روز حمله سنگین به مناطق مختلف این کشور، در ساعت 23 شامگاه سهشنبه به وقت محلی (ساعت 20 به وقت گرینویچ) آغاز شد. ائتلاف سعودی که تا پیش از اجرای این آتشبس دامنه حملات خود در یمن را تشدید کرده بود، حتی تنها یک ساعت پس از آغاز آن، به بمباران برخی مناطق ادامه داد که به کشته و زخمی شدن دهها نفر منجر شده است. احمد عسیری، سخنگوی ائتلاف عربی به خبرگزاری فرانسه گفت: آتشبس ساعت 11 شامگاه سهشنبه آغاز شده و روز جمعه به پایان خواهد رسید اما ائتلاف حملات هوایی خود را در صورتی که حوثیها آتشبس را نقض کنند از سر خواهد گرفت. بهرغم این ادعا، شبکه المیادین گزارش داد جنگندههای ائتلاف سعودی آتشبس را یک ساعت بعد از اجرای آن نقض کرده و 4 حمله هوایی به صعده، لحج و حجه داشتند. المیادین در عین حال تصریح کرد بعد از اجرایی شدن آتشبس، صنعا و بقیه استانها شاهد آرامش هستند. منابع یمنی نیز اعلام کردند با وجود اینکه آتشبس 5 روزه در یمن برای ارسال کمکهای انسانی به مناطق بحرانی این کشور از نیمهشب آغاز شده است، جنگندههای عربستانی و متحدان منطقهای آن بار دیگر منطقه العریش در عدن را بمباران کردند. طبق گفته این منابع، جنگندههای این کشور 2 مدرسه را در منطقه العریش در جنوب یمن بمباران کردند. منابع یمنی به جزئیات این حمله و میزان تلفات و خسارات آن اشارهای نکردند.
به گزارش خبرگزاری آسیا، منابع محلی و شاهدان در شمال یمن همچنین از
افزایش شمار قربانیان ناشی از حملات هوایی جنگندههای عربستانی به منطقه
عبس در استان حجه به 13 کشته و 19 زخمی خبر دادند. این منابع افزودند
جنگندههای عربستانی زندان مرکزی، یک مرکز فرهنگی، 2 خانه و یک مدرسه را در
منطقه عبس هدف قرار دادند. منابع یمنی افزودند حملات هوایی ائتلاف به
بازاری در منطقه الحدیده نیز شماری کشته و زخمی بر جا گذاشت. در همین حال
بالگردهای آپاچی سعودی هم در آسمان مناطق مرزی صعده مشاهده شدهاند. این در
حالی است که شورای امنیت از طرح عربستان و دولت یمن برای برقراری آتشبس
انسانی در یمن استقبال کرد و از طرفهای درگیر در این کشور خواست به این
آتشبس احترام بگذارند.
آمارهای جنایات سعودی
امدادرسانی به مردم یمن هدف نهایی این آتشبس موقت اعلام شده است، در
حالیکه سازمانهای بشردوستانه پیش از این اعلام کردند برای امدادرسانیها
به زمان بیشتری نیاز دارند. آمارهایی که مرکز حقوق بشر یمن منتشر کرده،
دستاوردهای مورد ادعای عربستان در تجاوز کمتر از 2 ماهه به ملت و کشور یمن
با بیش از 3 هزار مورد حمله هوایی به همه شهرهای این کشور را در کشته شدن
حدود 2 هزار تن از جمله صدها کودک و صدها زن و حدود 4000 زخمی خلاصه کرده
است اما درباره خسارتهای وارد شده به زیرساختها و مراکز خدماتی و منازل
شهروندان، آمارها حاکی از ویران شدن بیش از 5 هزار باب منزل مسکونی است که
بیش از 129 باب آن بر سر ساکنانش خراب شده است. این در حالی است که بالغ بر
36 باب بیمارستان، 35 باب مدرسه و 25 باب مسجد در این حملات تخریب شده
است. زیرساختهای اقتصادی این کشور نیز از این حملات بینصیب نمانده است به
گونهای که بیش از 180 پل، دهها مزرعه و بیش از 1200 خودرو و تانکر سوخت
نابود شده است. این در حالی است که بیش از 70 باب سیلوی غلات، بیش از
30 کارخانه تولید مواد غذایی و 30 پمپ بنزین، دهها باب ساختمان دولتی و
ساختمان سفارت و شبکههای ارتباطی و اماکن باستانی هدف بمباران قرار گرفته
است. علاوه بر آن، محاصره این کشور منجر به وقوع بحران شدید آب و فقدان
منابع سوخت شده و جریان نقل و انتقال در این کشور را فلج کرده و بحران
غذایی گستردهای به وجود آورده است. اکنون این سوال مطرح است که آیا آتشبس
5 روزه میتواند فجایع ناشی از 47 روز تجاوز را درمان کند و آیا جهانیان
میتوانند در این 5 روز زخم یمنیها را در این کشور جنگزده مداوا کنند؟
اهداف واقعی عربستان از توقف تجاوز
در مجموع به نظر میرسد عربستانسعودی توقف حملات نظامی خود را به یمن به
دلایل مختلف و با اهداف خاصی انجام داده است که در زیر به آنها اشاره
میشود:
- این آتشبس تا حد زیادی به آتشبسهای رژیم صهیونیستی با گروههای فلسطینی شباهت دارد که از سر استیصال و درماندگی و با تشدید فشار افکارعمومی داخلی و خارجی صورت میگیرند. چنین آتشبسهای کوتاهمدتی با هدف پادرمیانی یکی از کشورهای عربی یا غربی برای حل مناقشه دنبال میشوند و عمدتا نیز توافقات آنها نقض میشود.
- این آتشبس به دنبال فضاسازی برای ایجاد یک دوره تنفسی به منظور تحقق اهداف پشتپرده عربستان است. به نظر میرسد عربستان که در ٢ ماه گذشته هیچ پیشرفتی برای بازگردان منصور هادی به قدرت نداشته است درصدد است در قالب ارائه کمکهای بشردوستانه، به ارسال تسلیحات برای متحدان خود در یمن و همچنین تحریک گروههای قبایلی بهویژه در عدن که زادگاه منصور هادی است اقدام کند. هرچند تحقق این امر به دلیل محاصره این شهر توسط نیروهای انصارالله بسیار دشوار خواهد بود.
- از سوی دیگر احتمال میرود عربستان بخواهد طی مدت آتشبس بانک هدفگیری حملات هوایی خود را به روز و اقدام به نقض آتشبس کند. همچنانکه ویژگیهای شخصیتی محمدبن نایف و محمد بن سلمان (ولیعهد و جانشین ولیعهد سعودی) که جنگطلب، غیرمنطقی و کاملا غیرقابل پیشبینی هستند نیز این احتمال را تشدید میکند.
- با توجه به مخالفت اولیه محمد بن سلمان، وزیر دفاع و ولیعهد دوم عربستان با هرگونه آتشبس، نقش آمریکا و ایران در مذاکرات پشت صحنه تحقق این آتشبس بسیار پررنگ بوده است، ضمن آنکه تحرکات دیپلماتیک و بعضا نظامی ایران که با تهدیدهایی نیز همراه بوده در این فرآیند دخیل بوده است بنابراین این آتشبس را بیش از آنکه اقدامی نظامی تحلیل کرد باید اقدامی سیاسی بر مبنای فشار بازیگران خارجی ارزیابی کرد.
- از سوی دیگر در برقراری آتشبس نباید از نقش بحرانهای امنیتی اخیر در استانهای مرزی نجران و جیزان نیز به سادگی گذشت. این مساله که در پی حملات خمپارهای هواداران انصارالله و تصرف یک پادگاه نظامی صورت گرفت، حاوی پیام آشکاری برای عربستان بود که نشان میداد انصارالله قدرت کشاندن درگیریها به داخل عربستان را دارد. این مساله در تشدید نگرانیهای عربستان نسبت به ادامه جنگ و اعلان آتشبس موقت تاثیر بسزایی داشته است.
- آن چیزی که محتملتر به نظر میرسد این است که اگر عربستان به اهداف خود
نرسد احتمال میانجیگری یک کشور خارجی مثل آمریکا و پیگیری گفتوگوهای
سیاسی میان جریانهای یمنی مطرح است. آمریکا نیز بیشتر به دنبال
ریاستجمهوری خالد بحاح است، چرا که وی نه مطلوب عربستان است نه انصارالله!
از همین رو نیز کنارآمدن طرفین و توافق بر سر این گزینه را محتمل میداند.
در غیر این صورت احتمال تشدید اوضاع امنیتی و پیگیری حملات عربستان به یمن
وجود دارد. در مجموع میتوان گفت عملکرد مقامهای سعودی طی ماههای گذشته
نشان داده نمیتوان به گفتههایشان درباره یمن اعتماد کرد. همچنان که
عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان اعلام کرده زمان ٥روزه این آتشبس قابل
تمدید است اما در عین حال گفته است این آتشبس به شرطی است که تمام یمن را
فرابگیرد. او در مصاحبه با سیانان گفت: آتشبس برای همه یمنیها یا
هیچکدام از آنهاست. این حرف نشان میدهد سعودیها خود را برای نقض سریع
آتشبس به هر بهانهای آماده کردهاند. مضاف بر آنکه این پیشبینی وجود
دارد که با وجود توقف حملات هوایی، گروههای افراطی وابسته به عربستان به
حملات خود در این کشور ادامه دهند و پس از پاسخ نیروهای مردمی و ارتش به
این حملات، سعودیها به سرعت حملات خود را بار دیگر از سر بگیرند.
تخریب میراث فرهنگی و تاریخی یمن
آمار حداقلی سازمان ملل از میزان کشتار و ویرانیهای یمن توسط آل سفاک
سعودی وحشتبرانگیز است. دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل 48 ساعت
پیش از آغاز آتشبس ظاهری ریاض از دستکم 182 حمله هوایی عربستان به یمن
خبر داد. به گفته روپرت کولویل، سخنگوی این کمیساریا حدود نیمی از
قربانیان حملات هوایی عربستان در منطقه شیعهنشین صعده در شمال یمن
بودهاند که مرکز ثقل حوثیها و نخستین پایگاه جنبش انصارالله است. به گفته
این نهاد سازمان ملل، هواپیماها و توپخانههای عربستان مناطق مسکونی و
ساختمانهای غیرنظامی یمن را هدف میگیرند و تاکنون دستکم 66 ساختمان
دولتی یمن در این حملات تا حدی یا کاملا تخریب شده است. در همین حال
دبیرکل یونسکو صریحا عربستانسعودی را تخریبگر میرات فرهنگی یمن بهعنوان
مهد تاریخ بشر میخواند. ایرینا بوکووا، دبیرکل سازمان آموزشی، علمی و
فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) با ابراز نگرانی از حملات هوایی ائتلاف متجاوز
عربی- غربی به مناطق پرجمعیت یمن از جمله صنعا و صعده گفت: «این
بمبارانها آسیب شدیدی به بسیاری از ساختمانهای تاریخی در پایتخت یمن وارد
کرده و درعین حال شهر قدیمی صعده و نیز شهر قدیمی براقش که تاریخ آن به
دوران پیش از اسلام بازمیگردد، آسیبهای شدید دیدهاند. حملات
عربستانسعودی میراث فرهنگی بینظیر یمن را که گنجینه هویت، تاریخ و حافظه
انسانی و نشانه استثنایی از دستاوردهای تمدن اسلامی محسوب میشود تخریب
کرده است».
حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر دیروز در دیدار فؤاد معصوم رئیس جمهوری عراق و هیئت همراه، عراق را کشوری بسیار مهم و تأثیرگذار در میان کشورهای عربی و اسلامی دانستند و با اشاره به شرایط بسیار تأسف آور منطقه از جمله در یمن و سوریه تأکید کردند: عراق با توجه به جایگاه خود قطعاً میتواند در مسائل منطقه تأثیرگذار باشد و باید از این ظرفیت بیش از پیش استفاده شود.
رهبر انقلاب اسلامی، روابط جمهوری اسلامی ایران و عراق را بسیار عمیق و
برادرانه خواندند و با استقبال از گسترش روز افزون این روابط، گفتند: روابط
کنونی ایران و عراق در مقایسه با سالهای گذشته، بیسابقه است و این روند
که نشاندهنده حکمت و درایت برادران عراقی است، باید همچنان ادامه یابد.
حضرت
آیتالله العظمی امام خامنهای با تأکید بر آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای
ارائه کمکهای مختلف بمنظور پیشرفت و ثبات عراق، سخنان آقای فؤاد معصوم
درخصوص روابط دو کشور و شرایط عراق و منطقه را دقیق و جامع خواندند و
افزودند: عراق در میان کشورهای عربی و اسلامی یکی از چند کشور مهم و دارای
امتیازات منحصر به فردی است.
ایشان استقرار یک دولت مردمی و با ثبات در
عراق را یکی از امتیازات کم نظیر این کشور در میان کشورهای عربی برشمردند و
تأکید کردند: مسئولان و گروههای مختلف عراقی باید از این امتیاز بزرگ بشدت
محافظت کنند و نگذارند برخی اختلافهای احتمالی، این دستاورد تاریخی مردم
عراق را خدشهدار کند.
رهبر انقلاب همچنین با اشاره به تأثیرگذاری دولت
عراق در دنیای عرب، گفتند: امروز منطقه و دنیای اسلام شاهد مسائل تأسف آور و
حقیقتاً گریه آوری همچون موضوع فلسطین، قضایای شمال آفریقا و جنگ در سوریه
و یمن است که عراق قطعاً میتواند در این مسائل تأثیرگذار باشد.
حضرت
آیتالله العظمی امام خامنهای نقشه دشمنان اسلام برای سوریه را بسیار خطرناک
خواندند و خاطرنشان کردند: آنها به دنبال ایجاد بیثباتی و ناامنی دائمی در
سوریه هستند تا از این طریق همه منطقه را بیثبات کنند. نقشه برخی کشورهای
عربی برای سوریه بسیار ویرانگر است. نقشه آنها، نه تنها سوریه بلکه
کشورهای خودشان را نیز ویران خواهد کرد.
رهبر انقلاب اسلامی اعاده و حفظ ثبات در سوریه را مهمترین هدف دانستند و با اشاره به سخنان رئیس جمهور عراق در خصوص اقدامات تروریستی داعش در سوریه و تأثیر آن بر عراق و منطقه، گفتند: حضور گروههای متعدد تکفیری- تروریستی در سوریه و تحت عناوین مختلف، درواقع به نفع رژیم صهیونیستی و به نفع کسانی است که به دنبال بیثباتی منطقه برای تحمیل اراده خود هستند.
حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای در
ادامه به قضایای تأسف آور یمن نیز اشاره و تأکید کردند: سعودیها مرتکب خطای
بزرگی در یمن شدهاند و قطعاً آثار جنایتی که مرتکب شدهاند، گریبان خود
آنها را خواهد گرفت.
باید هرچه سریعتر کشتار مردم مظلوم در یمن متوقف
شود. قضایای یمن نشان میدهد که یک تفکر غیرحکیمانه و جاهلانهای در درون
سعودیها، در مورد مسائل یمن تصمیمگیری میکند.آنها به بهانه درخواست رئیس
جمهور مستعفی و فراری یمن که به کشور خود در حساسترین شرایط، خیانت کرد،
به یمن حمله کردند، که این بسیار احمقانه است.
حضرت آیتالله العظمی امام
خامنه ای، موضعگیری و ایفای نقش عراق را در این مسائل حائز اهمیت خواندند و
با اظهار خوشبینی فراوان نسبت به آینده عراق، از ابتکار دولت عراق برای به
صحنه آوردن مردم و استفاده از نیروهای مردمی در کنار ارتش، تجلیل کردند.
ایشان
گفتند: جوانهای عراق هر کدام یک قهرمان بالقوه هستند که میتوانند در
شرایط مناسب و در عرصههای مختلف نقش آفرینی کنند و این، تجربهای است که
ما در ایران بدست آورده ایم.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین از احوال آقای جلال طالبانی رئیس جمهور سابق عراق جویا شدند و از خداوند متعال سلامتی وی را مسئلت کردند.
در
این دیدار که روحانی رئیس جمهوری نیز حضور داشت، فؤاد معصوم رئیس جمهوری
عراق با ابراز خرسندی فراوان از دیدار با رهبر انقلاب اسلامی خطاب به ایشان
گفت: معتقدیم جنابعالی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی و به عنوان یک مرجع
بزرگ دینی، از هر دو منظر میتوانید به گسترش بیش از پیش روابط ایران و
عراق و همچنین حل مسائل و مشکلات عراق کمک کنید.
رئیس جمهور عراق با
تأکید بر اینکه دولت و ملت این کشور هیچگاه کمکهای جمهوری اسلامی ایران را
در زمان حمله داعش و در سختترین شرایط، فراموش نخواهند کرد گفت: داعش در
عراق و داعش در سوریه هیچ تفاوتی باهم ندارند زیرا خطر داعش برای همه
منطقه است.
فؤاد معصوم مذاکرات خود با روحانی را خوب خواند و اظهار
امیدواری کرد گفتگوهای انجام شده، زمینه گسترش روزافزون همکاریها را فراهم
آورد.
کنفرانس مشترک خبری روسای جمهور ایران و عراق
همچنین روز گذشته
حجتالاسلام حسن روحانی در نشستخبری مشترک با فواد معصوم رئیسجمهوری
عراق، با بیان اینکه دو کشور در بسیاری از موارد دارای نظرات مشترک هستند،
گفت: برای ما ثبات و امنیت عراق حائز اهمیت است و امنیت عراق را امنیت
ایران میدانیم.
وی افزود: در زمینه ایجاد ثبات و امنیت در عراق هرگونه
مساعدت و کمکی که دولت عراق برای مقابله با تروریسم و امنیت خود بخواهد این
آمادگی را داریم که ارائه کنیم. همانگونه که در ماههای گذشته در مقام
عمل این همکاریها را به اثبات رساندیم.
روحانی عراق را کشوری واحد و
متحد برای ایران دانست و اظهار داشت: به آنهایی که در آن سمت دنیا
نشستهاند و برای آینده عراق خوابهای آشفته دیدهاند میگویم که ملت عراق
ملت واحدی است و برای ثبات و انسجامش برنامهریزی دارد. لذا اجازه نخواهد
داد که کشورهای دیگر برای اشغال و تجزیه عراق سخنی بگویند.
رئیسجمهور
با اشاره به روابط اقتصادی دو کشور ایران و عراق از اعلام آمادگی ایران
برای افزایش همکاریهای اقتصادی به خصوص در زمینه راهآهن خبر داد و گفت:
ما آمادگی داریم برای همکاریهای بیشتر در زمینه احداث بزرگراهها و تردد
کالاها و همکاریهای بیشتر در زمینه کشاورزی و صنعت با یکدیگر گفتگو کنیم
که در دیدار امروز در این زمینهها گفتگوهای لازم صورت گرفت.
وی به
موضوع سوریه و حوادث رخ داده در این کشور اشاره و با بیان اینکه با طرف
عراقی در خصوص سوریه و مسائل مهم منطقه اتفاق نظر داریم، تصریح کرد: معتقد
هستیم که یمن در شرایط وخیمی به سر میبرد و کمکها به یمن باید صورت گیرد.
ما خواستار آتشبس فوری به معنای واقعی کلمه در یمن هستیم و امیدواریم
کمکهای دارویی و غذایی به این کشور نیز افزایش یابد.
به گفته
رئیسجمهور، مسئله یمن تنها مسئله سیاسی و منطقهای نیست و یک مسئله انسانی
برای همه جهانیان است و ندای مظلومیت مردم یمن باید به گوش همه انسان
دوستان در دنیا برسد.
همچنین فواد معصوم رئیسجمهور عراق در نشستخبری
مشترک با رئیس جمهور کشورمان برای تدارک این سفر تشکر کرد و گفت: ما
گفتگوهایی بدون هرگونه تنگنا در ایران داشتیم و باید بگویم کلیه بابهای
گفتگو میان طرفین باز بود.
وی داعش را دشمنی برای کل ملتهای منطقه دانست و افزود: داعش هیچ طایفه و مولفهای برای خود باقی نگذاشته که علیه آن اعلان جنگ نداد. لذا بر همین اساس مبارزه و جنگ علیه داعش گسترش یافته و امروزه از کلیه طرفهایمان از جمله جمهوری اسلامی ایران تشکر میکنم.
به
گزارش فارس رئیسجمهور عراق اضافه کرد: خواستار انتقال خطوط نفت و گاز از
خاک ایران به سوی عراق هستیم و درباره راهآهن و احداث بزرگراهها و
جابجایی آسانتر ایرانیان و عراقیها بین دو کشور گفتگو کردیم.
وی با
انتقاد از حمله نظامی به یمن، ابراز داشت: نگاه ما به یمن از همان روز اول
این بوده که دخالت نظامی نباید در این کشور صورت گیرد، بلکه باید باب
گفتگوها بین طرفین باز باشد و قطعاً جنگ در این کشور موجب ایجاد شکاف بین
اقشار ملت در یمن خواهد شد. فواد معصوم با بیان اینکه عراق مذاکرات جمهوری
اسلامی ایران و گروه ۱+۵ را تأیید میکند، خاطرنشان کرد: هیچ نیازی وجود
ندارد که کشورها از توافق ایران و گروه ۱+۵ احساس ترس کنند.
در پی انتقاد به اظهارات آقای محسن رضایی در مصاحبه با شبکه تلویزیونی
«المیادین» که در آن به آمادگی ایران برای دفاع از مرزهای عربستان اشاره
شده بود، دفتر وی با صدور بیانیهای اعلام کرد آنچه در گزارش المیادین از
مصاحبه محسن رضایی آمده بود، «ناقص» بوده است! در بیانیه دفتر دبیر مجمع
تشخیص مصلحت نظام، از روزنامه کیهان نیز به خاطر یادداشت روز چهارشنبه که
به انتقاد برادرانه از اظهارات آقای محسن رضایی اختصاص داشت با عنوان
«روزنامه حاشیه ساز»! یاد شده است و این در حالی است که انتظار میرفت و
روال منطقی نیز، این بود که دفتر ایشان، به جای حمله به کیهان که اظهارات
آقای رضایی در مصاحبه با المیادین را براساس آنچه در خبر این شبکه آمده
بود، نقد کرده است به شبکه المیادین به خاطر انتشار «ناقص» یا «ناصحیح» و
یا «سانسور شده» اظهارات آقای محسن رضایی اعتراض میکرد.
گفتنی است آقای
محسن رضایی در بخشی از مصاحبه خود با «المیادین» گفته بود «سلاحهای ما
برای دفاع از عربستان، قطر، امارات و همه جهان اسلام است. من اطمینان دارم
اگر کسی به مرزهای عربستان تعرض کند، ما از ملت این کشور دفاع میکنیم» و
کیهان در یادداشت دیروز خود با عنوان «برادر محسن از شما بعید بود» به نقد
برادرانه اظهارات ایشان پرداخته و آورده بود امروزه با توجه به جنایات
وحشیانه آلسعود در قتلعام زنان و مردان و کودکان مظلوم و بیپناه، یمن
احتمال تعرض به مرزهای عربستان فقط از سوی انصارالله یمن وجود دارد که در
صورت وقوع، اقدامیخداپسندانه و منطقی نیز هست و از آقای رضایی پرسیده بود،
آیا منظور شما از این که در صورت تعرض به مرزهای عربستان، ایران به دفاع
از عربستان برمیخیزد! مقابله ایران با انصارالله یمن است؟! و اگر غیر از
این است، کدام کشور دیگری قصد تعرض به مرزهای عربستان را دارد که تاکید شما
بر دفاع ایران از مرزهای عربستان در صورت تعرض دیگران ، مصداق داشته
باشد؟!
باید گفت کیهان از توضیح و تصحیح آقای رضایی درباره مصاحبه خود
با المیادین استقبال میکند و در بند پایانی یادداشت دیروز خود نیز تاکید
کرده بود:
«بدیهی است که آنچه در این وجیزه آمده- و متاسفانه از
اظهارات اخیر آقای محسن رضایی استنباط میشود- با توجه به شخصیت انقلابی
ایشان و سوابق درخشانی که از ایثار و فداکاری وی در کارنامه دفاع مقدس ثبت و
ضبط است، نمیتواند قابل قبول و باورکردنی باشد و یا خدای نخواسته از
سوءنیتی حکایت کند. ولی باید گفت بیدقتی برادر محسن در اظهارات یاد شده و
آثار سوء آن به شدت درخور ملامت و بایسته اصلاح است» و اکنون بسیار
خشنودیم که دفتر آقای رضایی متن کامل مصاحبه ایشان را منتشر کرده و در آن
بر اعتراض شدید آقای رضایی به جنایات آلسعود تاکید شده است. از این روی،
آن بخش از یادداشت کیهان که در انتقاد به سکوت آقای رضایی نسبت به جنایات
آلسعود و عدم حمایت ایشان از مردم مظلوم یمن بود، مصداق ندارد بنابراین
بخش یادشده هر چند که با استناد به گزارش اولیه «المیادین» نوشته شده بود
ولی خود را ملزم به پوزش از برادر عزیزمان آقای رضایی میدانیم. اگرچه
اظهارنظر ایشان درباره دفاع ایران از مرزهای عربستان را کماکان غیرقابل
توجیه تلقی میکنیم.
انتشار متن کامل مصاحبه
دفتر محسن رضایی متن کامل مصاحبه وی با شبکه المیادین را منتشر و خبر منتسب به وی مبنی بر حمایت از عربستان را تصحیح کرد.
محسن
رضایی در بخشی از این گفتوگو با اشاره به پدیده مرزشکنی در منطقه
خاورمیانه گفت: هفتاد سال است در منطقه مرکزی جهان اسلام، مرزشکنی به راه
افتاده است؛ اول صهیونیستها، بعد صدام و سپس تکفیریها دنبال این بودند و
الان حکام آل سعود از تغییر مرزهای منطقه سخن میگویند.
رضایی در این
گفتوگو تأکید کرد: انشاءالله روزی بیاید که یک امنیت پایدار در سراسر
جهان اسلام برقرار بشود و به جای این کشتارها و خونریزیها، جهان اسلام
بتواند موقعیت بینالمللیاش را در سطح جهان پیدا کند و بتوانیم به آن
فرهنگ و تمدن عظیمی که جهان اسلام داشته برسیم. امیدوارم رسیدن به آن روز،
خیلی طولانی نشود و به این هدف مشترکمان برسیم و ملتهای مسلمان با یکدیگر
متحد بشوند و بتوانیم قابلیتهای خودمان در علم و صنعت و فناوری و تمدن را
نشان دهیم.
سران سعودی درک درستی از وقایع ندارند
دبیر مجمع تشخیص
مصلحت نظام افزود: الان چند روزی است که هواپیماهای رژیم آل سعود، حملات
خودشان را روی صعده متمرکز کردهاند و روزانه ۱۱۰ تا ۱۲۰ سورتی پرواز دارند
و دیوانهوار همه چیز را مورد تهاجم قرار میدهند. این رفتار نشان میدهد
که آنها میخواهند شکست خودشان را بپوشانند. ادعا میکنند هدفمند حمله
میکنند. زمانی که ۴۰۰۰ نفر را شهید و ۶۵۰۰ نفر را زخمی کردهاید، این چه
هدفمندی است؟ نبرد یمن جنگ نظامی نیست. جنگ با آب و غذاست. جنگ با
خانوادهها و زنان و کودکان است. جنگ با سوخت است. الان مردم یمن آب و غذا
میخواهند. هواپیماهای سعودی، مراکز توزیع برق را تخریب کردهاند. مراکز
پخش آب آشامیدنی و پمپهای بنزین را منهدم کردهاند. جایگاههای سوختی که
مورد استفاده مردم است برای زندگی و کار کشاورزیشان. برای همین است که
میگوییم جنگ یمن، نبرد نظامی نیست. این وضعیت بسیار زشتی است برای حکام
سعودی که با یک کشور اسلامی چنین کاری را انجام میدهند. رضایی با انتقاد
از جنگ افروزی سعودیها افزود: اینها ادعا دارند که صعده مرکز حوثیهاست.
حوثیها، مردماند. در خیلی از کشورهای اسلامی طوایف مختلفی زندگی میکنند.
آیا آل سعود میخواهد همه قبایل حوثی را قتل عام کند؟ این کار که جز
نسلکشی عنوانی ندارد؟ این نسل کشی با هلوکاست یا کشتار ارامنه فرقی پیدا
نمیکند. حوثیها طوایف زیادی هستند. جمعیت زیادی از مردم یمن را حوثیها
تشکیل میدهند. عربستان میخواهد علیه همه این طوایف بجنگد؟ این حملات
کورکورانه است.
اقدام عربستان به ارتش رژیم صهیونیستی
روحیه داده است
رضایی
در تبیین واکنش جهان اسلام درباره حمله عربستان گفت: ما از حمله عربستان
به یمن تعجب کردیم و الان بهتی جهان اسلام را گرفته و فکر میکنیم علت
اینکه جهان اسلام حرکت بزرگی از خودش نشان نداده این است که کاملا در فکر
رفتهاند که جریان چیست؟! رژیم صهیونیستی از این حادثه خوشحال است.
آمریکاییها از این حادثه خوشحال هستند. تکفیریها از این حادثه خوشحال
هستند. از این خوشحالیها میشود فهمید که منافع این جنگ بیشتر برای دشمنان
جهان اسلام است. این نبرد متأسفانه به صهیونیستها روحیه داده است. اقدام
عربستان به ارتش رژیم صهیونیستی روحیه داده است.
تا حالا یک کشور حرفهای سعودیها را
تأیید نکرده است
وی
درباره نقش ایران در حوادث منطقه گفت: ایران در یمن حضور ندارد. از ابتدا
در هیچ جایی حضور نداشتیم. اگر لبنان از ما کمک نمیخواست ما به لبنان
نمیرفتیم. اگر صدام حسین به ایران حمله نمیکرد، با او هم کاری نداشتیم.
دلیل حضور ایران را صدام آورد. او به ایران حمله کرد. این بهانه که الان
سعودیها میگویند که ایرانیها در یمن هستند حرفهای غیرمنطقی است. همه
دنیا میدانند. تا حالا یک کشور مانند آمریکا یا سازمان ملل، حرفهای
سعودیها را تأیید نکرده است. اگر ما در یمن حضور داشتیم آمریکاییها
سروصدایشان بلند میشد. فرانسه و انگلستان باید داد و بیدادشان بلند میشد.
پس ایران آنجا حاضر نبوده است.
حمله عربستان به یمن وجود یک برنامه سازمان یافته برای منطقه است
رضایی
در ادامه موضوع مرزشکنی را توطئه آمریکا و اسرائیل دانست و گفت: دلیل
دیگر حمله عربستان به یمن وجود یک برنامه سازمان یافته برای منطقه است. از
زمانی که رژیم صهیونیستی در منطقه مطرح شده یک حرف واحدی از زبان
ماجراجویان و جنگ طلبان در منطقه ما شنیده میشود. اسرائیل میگوید، من این
مرزها را قبول ندارم. ابتدا مسئله نیل تا فرات را مطرح کرد. بعد از
صهیونیستها، صدام آمد و گفت، چرا این همه کشور عربی باشد. صدام به دنبال
آن بود که سه تا کشور عربی داشته باشیم. لبنان و سوریه و کشورهای حاشیه
خلیج فارس هم جمع بشوند و همه در عراق، عربستان و مصر تجمیع شوند. این سخن
را از زبان گروه داعش هم به شکل دیگری میشنویم. داعشیها میگویند این
مزرهایی که ما الان داریم متعلق به تقسیمات جنگ جهانی دوم است. این مرزها
باید برداشته شود. کاری که عربستان هم عملا آن را انجام داده، اجرای چنین
ایدهای است. من اسم این پدیده را مرزشکنی میگذارم. هفتاد سال است در
منطقه مرکزی جهان اسلام، مرزشکنی به راه افتاده است. اول صهیونیستها، بعد
صدام، بعد تکفیریها و الان هم حکام آل سعود همین حرف را میگویند.
تبعات حمله عربستان به یمن
رضایی
سپس به دامنه تبعات حمله عربستان پرداخت و افزود: اینها یمن را رها
نمیکنند. در ذهنشان حمله به کشورهای عربی دیگر هم هست. در سپتامبر سال
گذشته حمله کردند و منطقه خفجی را از کویتیها گرفتهاند. موضع ایران دقیقا
متفاوت با این طرح است. ما نگفتهایم که مرز کشوری باید مخدوش بشود. ما
میگوییم مرز عراق، بحرین، امارات متحده عربی، کویت، قطر، سوریه، لبنان،
فلسطین، عربستان و یمن باید حفظ بشود. پرچمدار مرزشکنی در منطقه عربستان
سعودی است. توسعه طلبی حکام سعودی، دلیل دیگری برای جنگ با یمن است.
کلاه بزرگی است که آمریکاییها، بر سر سران کشورهای اسلامی میگذارند
وی
افزود: این کلاه بزرگی است که آمریکاییها بر سر سران کشورهای اسلامی
میگذارند. ما برای دفاع از خودمان، متوقف نمیشویم و در راه دفاع به هر
سلاحی که لازم باشد جز بمب اتم و بمبهای شیمیایی و میکروبی که جنگافزارهای
ممنوعه هستند، خودمان را تجهیز خواهیم کرد. تسلیحات ما برای دفاع از عراق و
سوریه، عربستان، قطر، امارات است. موشکهای ما، موشکهای دفاع از جهان
اسلام است. موشکهای دفاع از لبنان و فلسطین است. اینکه موشکهای ایران
تهدید است، بهانه است. اینها آمدهاند چیزی را درست کردهاند و اسمش را
تهدید ایران گذاشتهاند تا سلاح بفروشند. میخواهند سپر موشکی را به بهای
پول میلیاردها بشکه نفت به کشورهای همسایه بفروشند. در حقیقت میخواهند
پولهایی که بابت نفت به کشورهای اسلامی میدهند را به عنوان فروش نفت از
جیب ملتها بیرون بکشند و به بانکهای غربی برگردانند.
ما معتقد به ائتلاف هستیم و به کشورهای اسلامی میگوییم که بیاییم روی چند اصل با یکدیگر توافق کنیم
دکتر
رضایی در تبیین موضع ایران درباره تحولات منطقه گفت: موضع ایران در قبال
این توطئه این است که میگوید باید از مرزهای فعلی و یکپارچگی کشورها
حمایت شود. همزمان در مقابل جبهه این تجاوز، جبهه مقاومت در منطقه شکل
گرفته است. اهداف جبهه مقاومت این است که ما بایستی به تمامیت ارضی کشورها
احترام بگذاریم و از مداخله خارجی بیگانگان جلوگیری کنیم. ثانیا استقلال
را بایستی به عنوان یک ارزش در منطقه گسترش بدهیم و اجازه ندهیم که
قدرتهای بینالملل ازکشورهای منطقه سوءاستفاده کنند. سوم اینکه با مقاومت
دست جمعی این تهدیدات را خنثی کنیم. الان هم در حال نتیجهگیری هستیم و
متکی بر همین شعارها در سوریه و عراق و یمن مردم روی پای خودشان
ایستادهاند و مبارزه میکنند. ما باید به سمت یک ائتلاف حرکت کنیم. ائتلاف
مقاومت در برابر تجاوز. البته ما نمیخواهیم ایران و عربستان روبهروی
یکدیگر قرار بگیرند. روز اول که عربستان به یمن حمله کرد کل بازارهای بورس
منطقه پنج شش درصد سقوط کرد، چون فکر میکردند ما اگر بخواهیم منطقه را
ناامن بکنیم فقط با یک حرکت کوچک تمام بازار بورس امارات متحده ظرف ۲۴ ساعت
سقوط میکند. تمام بازارهای بورس منطقه که به آن بازار شیشهای میگویند
فرومیپاشد و بادکنک اقتصاد منطقه با کوچکترین تحرک و علامت ایران
میترکد، ولی ما به دنبال چنین چیزی نیستیم. ما به عربستان توصیه میکنیم
که جنگ را ادامه ندهد و وارد باتلاق نشود، وگرنه نمیتواند بیرون بیاید.
رضایی
در پایان به بیان پیشنهادهای خود برای پایان دادن به ناآرامی اخیر پرداخت و
گفت: ما معتقد به ائتلاف هستیم و به کشورهای اسلامی میگوییم که بیاییم
روی چند اصل با یکدیگر توافق کنیم؛ یکی اینکه هیچ کشوری حق نداشته باشد به
کشور دیگر تجاوز کند. دوم آنکه مستقل از قدرتهای بینالمللی باشیم. سوم
اینکه اجازه بدهیم مردم با انتخابات سرنوشت خودشان را انتخاب کنند. الان
بین ما و عراق و سوریه و لبنان و حتی شاید ترکیه بتوانیم چنین ائتلافی را
راه اندازی کنیم به نام ائتلاف مقاومت علیه تجاوزگری.
منبع : کیهان
سعدالله زارعی: مطبوعات درونمرزی و فرامرزی آلسعود از چند روز قبل، ایران را به عنوان کشوری مسلمان و موثر که خیر مسلمانان را میخواهد، مورد خطاب قرار داده و از رهبری معظم آن خواستهاند که برای متوقف کردن جنگی که شعلهور ماندن آن به نفع رژیم صهیونیستی است، اقدام نماید! همزمان با این لحن مسلماندوستانه و آشتیجویانه، هواپیماهای جنگی رژیم عربستان طی یک هفته اخیر که بحث برقراری آتشبس مطرح شده است، بر شدت حملات علیه منازل، اماکن و شهروندان مظلوم یمنی افزوده و طی 48 ساعت گذشته به اوج خود رساندهاند.
روزهای گذشته روزنامههای الحیات و شرقالاوسط که لندن آن را از جانب
عربستان منتشر میکند و روزنامه «عکاظ» چاپ داخل عربستان، در مقالات متعدد
خود از ایران و بخصوص رهبر معظم انقلاب اسلامی خواستهاند که به حل منازعه
یمن کمک نماید. الحیات روز دوشنبه گذشته در مقالهای با عنوان «یا قادت
تعالوا الی کلمه سواء» نوشته است: «ما و شما- ایران- فقط در بعضی از روشها
با هم اختلاف داریم و این در حالی است که ما هر دو با رژیم صهیونیستی دشمن
هستیم و آن را دشمن اول مسلمین میدانیم پس چرا باید بر موارد اختلاف با
یکدیگر تاکید نمائیم». روزنامه عکاظ نیز در همین روز و طی مقالهای نوشته
است: «خونریزی ما را به هدف نمیرساند و این به نفع ایران یا عربستان نیست
که جنگ استمرار داشته باشد». درخواست عربستان برای وساطت ایران در این جنگ
در حالی است که در آغاز جنگ وزیر خارجه وقت عربستان در هنگام پاسخ به
سوالات درباره جنگ یمن گفت این جنگ ارتباطی به ایران ندارد و مسئلهای عربی
است. کما اینکه مقامات دیگر عربستان نیز طی هفتههای اول جنگ با وابسته
خواندن نیروهای انصارالله به ایران، علیه کشور ما موضع گرفتند با این وصف
امروز به کار بردن مکرر عباراتی مثل «یا سماحهًْالامام المرشد علی
الخامنهای» در مقالات «الحیات» به خودی خود نشان میدهد که عربستان در این
جنگ به بنبست رسیده و برای برونرفت از آن چشم به ایران دوخته است.
عربستان
به خوبی میداند که این جنگ نمیتواند ادامه پیدا کند و اگر یک ماه دیگر
هم ادامه یابد، نتیجهای به دست نمیآید، بنابراین ناچار است فکری برای
پایان دادن به آن بنماید. در این صحنه عربستان بطور جدی نگران حذف شدن از
روند مذاکرات سیاسی و جایگزین شدن تهران به جای ریاض است. همین دو روز پیش
آمریکاییها بروز دادند که مذاکرات یمنیها از ریاض به ژنو منتقل میشود.
این را کری در گفتگوی تلفنی به وزیر خارجه ایران اطلاع داده و البته خواسته
است که به نوعی به ظریف بفروشد. این در حالی است که آمریکا در این جابجایی
که البته هنوز درباره شکلگیری این گفتگوها تردیدهای جدی وجود دارد، نقشی
ایفا نکرده است.
جابجایی مذاکرات از ریاض به هر جای دیگر، خلاف قطعنامه
2216 شورای امنیت سازمان ملل میباشد و این آغاز اعتبارزدایی از
قطعنامههای ضد یمنی شورای امنیت و بویژه مهمترین آن یعنی قطعنامه 2216
است. در متن این قطعنامه بر محوریت شورای همکاری خلیجفارس و نقش عربستان
تاکید زیادی شده است. مقامات سعودی میدانند انتقال مذاکرات از ریاض به
معنای حذف و یا به حاشیه رفتن نقش عربستان و شورای همکاری است. با این وصف
عربستان در این صحنه علامت میدهد که حاضر است نقش منطقهای ایران را به
رسمیت بشناسد مشروط بر اینکه ایران نیز برای عربستان در منطقه نقشی قایل
باشد. الحیات در مقالهای به قلم سردبیر که با نام مستعار عبدالسلام منتشر
شده، نوشته است«اعراب نمیتوانند بر ایران سیطره پیدا کنند کما اینکه ایران
نیز نمیتواند بر سرزمین عرب مسلط شود حالا که اینگونه است رهبران ایران
کمک کنند تا فتنههای طایفهای مهار شوند.»
اما رژیم سعودی همزمان با
این زبان رسانهای، در صحنه یمن بر شدت عملیات نظامی خود افزوده است. از
روز پنجشنبه گذشته که بحث آتشبس 5 روزه مطرح گردید، شهرهای شمالی یمن بیش
از هر روز دیگر در دوره جنگ مورد حمله واقع شدهاند و حال آنکه براساس
برنامه کار «اعادهًْ الامل» که از روز بیست و هشتم جنگ آغاز شد، حملات
هوایی روی مناطق درگیری انصارالله با عوامل جریان اصلاح و هادی و... متمرکز
شد. تمرکز عملیات روی صعده، مران و عمران و بخصوص حمله به مراکز مذهبی و
تاریخی زیدیه در این روزها برای آن است که انصار کوتاه بیاید کما اینکه در
همین روزها جنگ روانی گستردهای که مبتنی بر پیشروی تروریستهای وابسته به
عربستان یعنی جبهه النصره در سوریه و در معرض تهدید قرار گرفتن دمشق راه
افتاد، همه دروغ بود و با این هدف دنبال شد که ایران با احساس خطر از تغییر
شرایط در سوریه، انصارالله یمن را برای پذیرش برنامه سیاسی آلسعود برای
آینده یمن تحت فشار قرار دهد.
به طور کلی تشدید عملیات نظامی در زمان
نزدیک به اعلام آتشبس، ارزش نظامی ندارد و با یکی از دو هدف صورت
میگیرد: تثبیت پیروزی برای ارتشی که پیروزیهایی را بدست آورده یا
پیروزینمایی ارتشی که علیرغم هزینه زیاد، شکست خورده است. حملات این
روزهای ارتش عربستان به مناطق شمالی یمن برای آن است که ضمن تحت فشار
قراردادن ایران و انصارالله، وانمود شود که ارتش سعودی کماکان ابتکار عمل
را در جنگ در دست دارد و این در حالی است که اگر فرض بر پذیرش عربستان
بعنوان یک طرف در گفتوگوهای بعد از جنگ پیرامون یمن باشد، این سؤال پیش
میآید که الان عربستان چه چیزی را برای آوردن بر سر میز دارد؟
با فرض
اینکه بطور واقعی، آتشبس در جنگ علیه یمن اتفاق افتاده و رژیم آل سعود
پذیرفته باشد که شلیک به یمن را ولو برای 5 روز متوقف کند، انصارالله در
صحنه میدان کاملاً دست برتر را دارد. دو روز پیش یکی از مقامات دولت اوباما
از قول او گفت «هرکس در هر کجاست در همانجا باشد، ما میگوئیم شلیک متوقف
شود». انصارالله در این میان سه شهر تعز، عدن و مأرب که جریان وابسته
اخوانی - وهابی اصلاح در آنها نفوذ زیادی داشت را تحت سیطره درآورده و جایی
برای عوامل سعودی باقی نمانده است. ارتش یمن که یک نهاد قانونی است در
کنار انصارالله قراردارد و لااقل 15 حزب کوچک و بزرگ یمنی با انصارالله در
ائتلاف میباشند و اینکه قبایل یمنی نیز نوعاً با انصار همراهی دارند با
این وصف اگر مذاکرهای شکل بگیرد و این مذاکره یمنی- یمنی باشد عربستان و
عوامل آن در کجای ماجرا میتوانند قرار بگیرند؟
با توجه به اینکه
عربستان، شورای همکاری و اتحادیه عرب عملاً نمیتوانند نقش مؤثری در روند
سیاسی داشته باشند، بینالمللی شدن پرونده اگر چه یک فرصت محدود به حساب
میآید ولی برای آل سعود مغتنم است. هر چند بینالمللی کردن پرونده یمن با
روح و اصول حاکم بر قطعنامه 2216 و اهداف منطقهای آلسعود در مغایرت کامل
میباشد و از این جهت بزرگترین ضربه به این قطعنامه به حساب میآید، اما
عربستان بین حل یمنی- یمنی پرونده و حل بینالمللی پرونده، دومی را کم
ضررتر میداند.
درباره اینکه آیا پرونده سیاسی یمن بینالمللی میشود یا
نه تردید جدی وجود دارد چرا که جریانات پیروز صحنه یمن از جمله انصارالله
هیچ تمایلی به خارج شدن پرونده سیاسی از داخل یمن ندارند. بینالمللی شدن
باعث زمانبر شدن حل پرونده میشود. سابقه گفتگوهای بینالمللی درباره
سوریه،کره و پرونده هستهای ایران به خوبی بیانگر آن است که بینالمللی
کردن، یک پروسه فرسایشی است و حال آنکه یمنیها همین الان به یک «دولت
مسئول» که معرف کل جغرافیای یمن باشد احتیاج دارند!
شاید روسیه اولین
کشوری بود که بحث «حل بینالمللی» رامطرح کرد اما درباره اینکه نگاه روسیه
به یمن چیست هم ابهامات زیادی وجود دارد. چینیها معتقدند برای روسیه که
نیازی به بابالمندب، دریای سرخ و خلیج عدن ندارد، طولانی شدن پروندهای که
یک طرف آن آمریکا و رژیمهای وابسته به آن باشد، فرصتی مهم به حساب
میآید. بسیاری از تحلیلگران آشنا به مسایل روسیه نیز «رأی ممتنع» نماینده
مسکو به قطعنامه 2216 را ناشی از این نگرش میدانند.
بهرحال طرح
بینالمللی کردن پرونده سیاسی یمن به نفع یمنیها نیست و ایران بعنوان
صادقترین حامی مردم مظلوم یمن باید مانع شکلگیری یک روند سیاسی
بینالمللی بنام حل بحران سیاسی یمن شود.
مردم یمن همانگونه که خود
هوشمندانه این جنگ نابرابر را به دفاعی مقدس تبدیل و اداره کردند،
میتوانند روند سیاسی را نیز به خوبی در داخل شکل داده و سریعتر به یک دولت
کارآمد برسند.