نازعات313

آخرین نظرات
نویسندگان

۱۵۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

این یک یادداشت واقعی است؛ یک مکالمه واقعی که برحسب اتفاق تکرار تلخ و البته واقعی یکی از جنجالی‌‌ترین بحث‌های طنز تلویزیون در ماه‌های گذشته بود.


 الناز خمامی‌زاده :
خانم شما که سوپروایزر بیمارستان.... هستید، واقعاً جای تأسف داره که این‌رو ندونید. باید از همه بچه‌هاش رضایتنامه بگیرید. تک‌تک فرزند‌ها باید برای عمل رضایت بدن.... من نمی‌دونم. بیماری نصف معده‌اش رو گرفته... ما سعی خودمونو می‌کنیم. به بچه‌هاش بگین بیمار باید هرچه سریع‌تر عمل بشه. هر یک دقیقه هم براش غنیمته.... چی! پول ندارن؟ وقتی پول ندارن چرا اومدن به این بیمارستان؟ چه می‌دونم ببرنش بیمارستان فیاض‌بخش. مجبور نیستن بیمارشون رو به بیمارستان خصوصی بیارن. بگین ببرن اونجا.(با طعنه)‌ من نمی‌دونم خانم بهشون بگید برن از آقای مهران مدیری بپرسن... چه می‌دونم ببرنش فیاض‌بخش شاید بتونم تا یه ماه دیگه بهشون وقت بدم!.... و بعد صدای بسته شدن گوشی که حکایت از قطع مکالمه داشت!


یک «در حاشیه» واقعی در خیابان ولیعصر!

این یک یادداشت واقعی است؛ یک مکالمه واقعی که برحسب اتفاق تکرار تلخ و البته واقعی یکی از جنجالی‌‌ترین بحث‌های طنز تلویزیون در ماه‌های گذشته بود. دیروز خانم جراحی که در کمال تعجب سوار خطوط بی‌آر‌تی در خیابان ولیعصر شده بود، آنقدر خونسرد صحبت می‌کرد و در طعنه زدن به بی‌پولی همراهان بیمارش آنقدر راحت خنده‌های عصبی می‌کرد که انگار نه انگار دارد درباره یک موجود زنده صحبت می‌کند؛ مخلوقی از مخلوقات خدا که شاید نفس‌های آخرش را می‌کشد؛ انسانی که در سخت‌‌ترین شرایط عمرش در تقلا میان مرگ و زندگی است و دشواری تجربه او را هیچ‌کس و هیچ‌کس به جز خود او نمی‌تواند درک کند.

صحبت‌های قاطع او اشک به چشم می‌آورد از این همه قساوت؛ خانم دکتر سپس رو به مسافری که بغل دستش نشسته بود، شروع به غرولند کردن درباره سریال مهران مدیری کرد و بعد درباره دشواری حرفه‌اش و اینکه گاه آدم میان کار و مسئولیت و وجدان و شخصیتش گیر می‌کند، صحبت کرد. در نهایت در پاسخ به زنگ‌های ممتد گوشی خود مستأصل گفت: «آقای دکتر بیمار رو تحویل بگیرید. دیگه چیکار کنیم؟ ازشون چک بگیرید.» این مکالمه واقعی هرچند پایان خوش داشت، اما متأسفانه بی‌انصافی و بی‌مسئولیتی در میان شماری از پزشکان دارد نام و اعتبار کلیت جامعه پزشکی کشور را خدشه‌دار می‌کند؛ جامعه‌ای که از دل آنها بزرگانی چون دکتر قریب ظهور و دلسوزی و حس مسئولیت و نوع‌دوستی جامعه پزشکی را به عینیت تمام ثابت کرده‌اند.

هنوز بسیاری سریال تلویزیونی به یادماندنی «دکتر قریب» را از یاد نبرده‌اند. هنوز که هنوز است در کشور پزشکان با مسئولیتی وجود دارند که بیماران تنگدست خود را بدون اخذ هزینه ویزیت درمان می‌کنند؛ پزشکانی که در کار وقف حوزه درمان و پزشکی سبقه‌ای طولانی دارند. نه‌تنها جامعه پزشکی کشور بلکه جامعه تمام اصناف و اقشار نیاز به دلسوزانی چون دکتر قریب دارند؛ کسانی که نگاهی مقدس به حرفه خود دارند نه نگاهی مال‌اندوزانه که زندگی تنگدستانه بیمار را به اسکناس و کاغذ بفروشند. سریال «در حاشیه» هم با وجود همه اغراق‌ها و بزرگنمایی‌هایی که داشت تلنگری به این خانم پزشک و امثال او بود. تلنگر به جامعه و صنفی مقدس که هرچه زودتر باید تاول‌های چرکی را از بدن خود بزداید تا نام و اعتبارش خدشه‌دار نشود.
منبع :جوان
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۴۲
امیر مهدوی

عباس حاجی‌نجاری: روز دوشنبه 14 اردیبهشت ماه در جریان مراسم بزرگداشت روز معلم، ‌سخنرانان دو مراسم اصلی بزرگداشت این روز با استقبال از اعتراضات معلمان و کارگران و تعطیلی کلاس‌های درس عملاً بر گمانه‌های قبلی مطرح در این زمینه که تجمعات و اعتراضات اخیر معلمان با هماهنگی برخی مراکز تصمیم‌ساز صورت می‌گیرد، صحه گذاشتند.

آقای هاشمی رفسنجانی در سخنان خود در جمع دانشجویان دانشگاه امیرکبیر می‌گوید: متأسفانه ما مشکلاتی در کشور داریم که آنها باید حل شود. معلمان ما این روزها به خاطر اعتراض به حق خود کلاس درس را تعطیل کرده و اعتراض می‌کنند که البته کسی مزاحم آنها نیست.

آقای روحانی ریاست محترم جمهور نیز در سخنان خود در آیین نکوداشت مقام معلم که در سالن شهید بهشتی نهاد ریاست جمهوری برگزار شد به موضوع راهپیمایی کارگران در روز جهانی کارگر اشاره کرد و افزود: همگان دیدند که برای اولین بار امسال کارگران تظاهرات خود را برگزار کردند و این سابقه نداشته است. حتی وقتی با من در این باره مشورت کردند، گفتم اشکالی ندارد. اگرچه در اینکه تاکنون به دلیل مشکلات اقتصادی و شرایط تحریم کشور، دولت‌های جمهوری اسلامی نتوانسته‌اند آنگونه که شایسته است خدمات معلمان عزیز یا کارگران شریف را جبران کنند، تردیدی نیست، اما واقعیت این است که برگزاری اعتراضات و تعطیلی کلاس‌ها (اگر قرار است به عنوان نماد آزادی) در کشور مطرح شود مربوط به زمانی است که مسئولان بر این واقف نبوده و به آن اعتراف نکرده باشند، اما در شرایطی که وزرای محترم مربوط به این دو وزارتخانه در رسانه‌ها علناً بر وجود کاستی‌ها تأکید و برای حل مشکلات وعده می‌دهند، زمینه‌سازی رسمی برای اینگونه تجمعات وجاهتی ندارد.
در روزهای اخیر وقتی تجمعات معلمان در برخی از شهر‌ها برگزار و حتی سفره خالی آنها در برابر مجلس شورای اسلامی یا دیگر مراکز دولتی پهن شد، تنها آبروی جمهوری اسلامی بود که به تاراج گذاشته شد و البته ذوق‌زدگی رسانه‌های بیگانه و القای فقر مردم ایران و حتی اهانت به مقام شریف معلمان در کشور که همه مردم ایران مدیون آنها هستند.

در این زمینه نکات دیگری نیز قابل ذکر است:

1- استقبال از اینگونه اجتماعات در حالی است که مسئولان ذی‌ربط حتی در دانشگاه‌ها نیز اجازه برگزاری نشست‌های آزاداندیشی با محوریت برخی منتخبان دولت را نمی‌دهند. این در حالی است که آن اجتماعات هم قابل کنترل است و مخاطبان آنها نیز دانشجویانی هستند که در جریان اینگونه نشست‌ها می‌توانند پاسخ‌های خود را بیابند.

2- برای نگارنده و بسیاری از کسانی که سابقه برخورد جناب آقای هاشمی رفسنجانی در دوران دولت‌های پنجم و ششم با منتقدان و مخالفان حتی در قالب نامه‌نگاری‌ها را در خاطره‌ها دارند، شنیدن این سخن بسیار تلخ است چرا که مقایسه این موضع و برخوردهای گذشته نتیجه‌ای جز تضعیف بیشتر نظام ندارد.

3- طبق قانون برگزارکنندگان اجتماعات باید مسئولیت شعارها و مباحث مطرح شده در اجتماعات را بپذیرند. نگارنده از صدور مجوز راهپیمایی که روز جمعه از خیابان طالقانی تا میدان فلسطین برگزار شد، اطلاعی ندارد ولی چه کسی مسئولیت برخی شعارهایی را که در آنجا مطرح شد و هیچ ارتباطی هم با مسائل کارگری نداشت می‌پذیرد و به ویژه آنکه اگر با هوشمندی نیروهای انتظامی کنترل نمی‌شد، می‌توانست در کنار نماز جمعه تهران به یک غائله تبدیل شود.

4- سخن آخر اینکه برخی از فعالان سیاسی تلاش دارند خلأ پایگاه اجتماعی خود و تبدیل شدن شعارها به یک گفتمان مقبول در جامعه را از طریق میانبر و از این مسیر دنبال کنند. به این دوستان توصیه می‌شود یک بار نتیجه عملکرد طراحان شعارهای «فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» و نافرمانی مدنی و... را در گذشته که حوادث تلخی را هم به دنبال داشت مرور کنند. با راه‌اندازی اینگونه تحرکات، ممکن است اهداف مشخصی در آغاز مطرح باشد ولی تجربه نشان داده است که از ثمره آن مخالفان و معاندان بهره می‌برند.

منبع : جوان
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۳۰
امیر مهدوی

یوسف شفیعی: ملک سلمان پادشاه عربستان هفته گذشته با تغییراتی که در دربار سعودی ایجاد کرد بار دیگر همه نگاه ها را متوجه خود کرد. پادشاه سعودی که از بیماری آلزایمر رنج می برد با تغییرات ایجاد شده قصد دارد تا از هر نظر شرایط را برای رسیدن فرزندش محمد بن سلمان به قدرت مهیا کند. وی در این راه در ابتدا فرزندان ملک عبدالله را به حاشیه راند و سپس با برکناری مقرن بن عبدالعزیز از ولیعهدی، محمد بن نایف را ولیعهد کرد تا بدین صورت پسر خود را جانشین ولیعهد سازد. به نظر می رسد وی می خواهد در زمان حیاتش، جایگاه پسرش که اکنون علاوه بر جانشین ولیعهدی، وزیر دفاع نیز است را آنچنان مستحکم سازد تا کسی نتواند وی را از قدرت برکنار سازد. این تغییرات در حالی است که عربستان با عملیات «طوفان قاطع» در یمن، در قاطعیت شکست خود نمی تواند شک کند و هر چند با دو مرحله ای سازی عملیات سعی دارد این شکست را پنهان کند، اما این ترفند آشکارا ناشیانه و کودکانه است.

در این مطلب نگاهی به تغییرات اخیر دربار سعودی خواهیم داشت و در ادامه به اهداف این تغییرات خواهیم پرداخت.

برکناری مقرن بن عبدالعزیز

عزل مقرن بن عبدالعزیز برادر پادشاه و نزدیک به جناح ملک عبدالله را می توان شاه کلید تغییرات اخیر در عرصه داخلی عربستان  دانست. عزل مقرن از پست ولیعهدی از مدت ها قبل محتمل بود، چرا که او شرایط پادشاهی از جمله داشتن مادری سعودی را نداشت، نزدیک به جناح شمری ها یا ملک عبدالله بود و مهمتر از این دو مورد، سدی در راه ورود نخبگان نسل سوم به چرخه جانشینی بود. بنابراین لازم بود تا با برکناری او، این راه هموارتر از قبل شود. علت مهم تر اما برای برکناری مقرن را شاید بتوان مخالفت با آغاز جنگ یمن عنوان کرد؛ مخالفتی که صبر محمد بن سلمان جوان و در کمین قدرت را لبریز کرد و در زمانی که ملک سلمان چندان تسلطی بر امور دیوان پادشاهی ندارد، حکم به برکناری او داد. در واقع عزل مقرن بن عبدالعزیز منجر به برچیده شدن منشور عبدالعزیز شد که در آن بر ضرورت انتقال قدرت به برادران پادشاه تاکید کرده بود، بنابراین در زمانی که ملک سلمان با بیماری و کهولت سن دست به گریبان است، می توان پادشاه و ولیعهد آینده عربستان را به ترتیب محمد بن نایف و محمد بن سلمان از نسل نوادگان عبدالعزیز دانست؛ در زمانی که هنوز 12 نفر از برادران پادشاه زنده هستند و برخی همچون احمد و عبدالرحمن خود را مستحق این انتقال می دانستند. اهمیت این موضوع در این است که برکناری ولیعهد در تاریخ دولت عربستان سعودی سابقه نداشته است.

 

برکناری سعود الفیصل

تغییر مهمتر دیگری که کلید خورد، برکناری سعود الفیصل وزیرخارجه کهنه کار عربستان و انتصاب عادل الجبیر متعلق به جناح بازها است که این انتصاب را نیز می توان تغییر رویه سیاست خارجی عربستان تعبیر کرد که از چند ماه پیش عملا رونمایی شد و در جنگ یمن مورد بهره برداری قرار گرفت. عادل الجبیر شخصیتی نزدیک به محافل آمریکایی است و درصدد است شکافی که در سال های اخیر میان عربستان و آمریکا ایجاد شده است را پُر کند و ضرورت های اتحاد استراتژیک دو کشور را گوشزد کند.

انتخاب جبیر نگرانی جناح سدیری ها از بازگشت افراد منتسب به «عبدالله بن عبدالعزیز» پادشاه پیشین، به قدرت را نشان می دهد. از آنجا که پیش از این، «عبدالعزیز بن عبدالله» پسر پادشاه مرده، مهمترین گزینه برای وزارت امورخارجه بود، بنابراین انتخاب جبیر شکاف در خاندان سلطنتی را نمایان تر می کند. دلیل دوم به طرح های آمریکا برای عربستان و روابط خوب جبیر با واشنگتن برمی گردد.  جبیر در عمل ابزار سیاست آمریکا در عربستان خواهد بود و آمریکا تلاش دارد از این راه، خواسته های خود در زمینه دموکراسی و حقوق بشر را به جامعه عربستان تزریق کند. آمریکا برای عربستان برنامه هایی دارد و به نظر می رسد عادل الجبیر بهترین گزینه اجرای این برنامه ها است.

 

انتخاب محمد بن نایف به عنوان ولیعهد

به نظر می رسد بتوان رد پای محمد بن نایف را در تصمیمات ملک سلمان به خوبی مشاهده کرد؛ کسی که حتی قبل از وفات ملک عبدالله پادشاه سابق عربستان تنظیم اوضاع داخلی این کشور را به نیابت از واشنگتن برعهده داشت و به عنوان جانشین ولیعهد تعیین شده بود. محمد بن نایف خیلی زود از جنگ یمن برای برکناری عمویش، مقرن بن عبدالعزیز، که از مادر یمنی به دنیا آمده بود، استفاده کرد. البته قبل از وی نیز ملک سلمان نیروهای تحت امر متعب بن عبدالله در گارد ملی این کشور را به بهانه شرکت در حمایت از عربستان سعودی از خطرات یمن به مرزهای یمن فرستاد.  این در حالی بود که منابع دیپلماتیک و برخی طرف‌های مرتبط با خاندان حاکم در عربستان سعودی تأکید دارند که متعب به دنبال جانشینی پدرش بود، اما محمد بن نایف از طریق آمریکا راه را به روی وی بست. پیشتر متعب مانع از رسیدن بن نایف به وزارت کشور عربستان شده و در ژوئن 2012 احمد بن عبدالعزیز از سوی ملک عبدالله به عنوان وزیر کشور تعیین شد، اما 5 ماه بعد و در پی حوادث امنیتی و انفجارهای مشکوک در کشور بن نایف به این وزارتخانه دست پیدا کرد.

 

انتخاب محمد بن سلمان به عنوان جانشین ولیعهد

شاید بتوان پس از برکناری ولیعهد، انتخاب محمد بن سلمان به عنوان جانشین ولیعهد را عجیب ترین تصمیم ملک سلمان دانست. محمد بن سلمان که در سیاست تجربه چندانی ندارد با شروع جنگ یمن خود را به عنوان یک چهره افراطی و جنگ طلب معرفی کرد. حتی گفته می شود به علت بیماری ملک سلمان تمامی تصمیمات پادشاه عربستان توسط بن سلمان اتخاذ می شود. به نظر می رسد وی با رسیدن به پست جانشین ولیعهد، در آینده سعودی نقش بسار زیادی ایفا خواهد کرد و با وجود وی باید شاهد افراطی تر شدن سیاست های عربستان بود. به ویژه این که بعد از انتصاب محمد بن سلمان به عنوان جانشین ولیعهد، دربار سعودی یکی از مهم ترین مناسب اقتصادی عربستان را نیز به وی عطا کرد و آن ریاست هیأت امنای بزرگترین شرکت نفت عربستان، آرامکو، بود. در اوایل این هفته شورای عالی اقتصادی عربستان با اعلام انحلال «شورای عالی امور نفت و معادن» و تأسیس «شورای هیأت امنای آرامکو»، «محمد بن سلمان» جانشین ولیعهد و وزیر دفاع را به عنوان رئیس هیأت امنای آن انتخاب کرد. شرکت نفت آرامکو، بزرگترین شرکت نفت عربستان و جهان محسوب می‌شود و تقریبا بر همه شرکت های نفتی دنیا برتری دارد و ذخایر نفت خام این شرکت  چیزی بالغ بر 265 میلیارد بشکه برآورد شده است؛ یعنی بیش از 15 درصد ذخایر نفتی کل جهان در اختیار این شرکت است.

 

دلایل و اهداف کودتای دربار سعودی

دلایل و انگیزه های اقدامات اخیر پادشاه عربستان متاثر از عوامل زیادی می تواند باشد. در شرایط کنونی نوعی بحران حاکمیت در عربستان سعودی وجود دارد. حجم دستورات پادشاهی و انگیزه‌های آن در طول سه‌ماهه اخیر از زمان به قدرت رسیدن ملک سلمان در عربستان نشانگر این بحران است. موج سوم دستورات پادشاهی عربستان (موج اول در روز وفات ملک عبدالله پادشاه سابق در 22 ژانویه بود و موج دوم در 29 ژانویه صورت گرفت) در راستای عملیات سرکوب روشمندِ میراث باقی‌مانده از ملک عبدالله بود. انگیزه دیگر از صدور دستورات جدید، پایان دادن به تناقض‌‌های داخل خاندان حاکم عربستان در مورد تجاوز به یمن بود، این در حالی است که شاخص‌‌هایی از مخالفت برخی شاهزادگان در مورد اقدامات نظامی در یمن و تکروی محمدبن سلمان در تصمیمات جنگ و صلح بروز پیدا کرده بود.

مهار پیامدهای شکست در جنگ یمن از دیگر اهداف پادشاه عربستان در این انتصابات بود. این موضوع نیازمند همگرایی در جبهه داخلی عربستان سعودی بود تا در صورت تصمیم توقف جنگ بدون تحقق دستاوردهای میدانی بتوان روی آن حساب کرد. صدور دستورات پادشاهی با این حساسیت و اهمیت در شرایط کنونی را می ‌توان به‌صورتی متفاوت تفسیر کرد. در شرایط عادی انجام چنین عزل و نصب هایی عادی به نظر می‌‌رسد، اما در شرایط جنگی، بدون شک این اقدامات معنای دیگری دارد و نشان دهنده بحران داخلی است که می‌‌طلبد چنین اقدامات فوری در دستور کار قرار گیرد.

تغییرات اساسی که اخیرا در پیکره رژیم آل سعود بوجود آمد نشانه وجود اختلاف و دودستگی در خاندان سعودی است. از آغاز حمله ارتش عربستان به مردم بی دفاع یمن هیأت حاکمه عربستان به دو طیف موافق و مخالف تبدیل شده‌اند، طیف موافق به سرکردگی محمد بن سلمان، وزیر دفاع، اعتقاد دارد که مردم یمن به ویژه انصارالله به شدت سرکوب شوند تا از رسیدن به قدرت رسیدن انصارالله بازمانند.  طیف دیگر به رهبری مقرن بن عبدالعزیز، ولیعهد برکنار شده، مخالف این رویکرد بود. وی اعتقاد داشت که نباید از طریق اعمال خشونت یک دشمن دائمی در کنار مرزهای عربستان در یمن ایجاد کرد و لذا با حملات هوایی و بمباران مردم یمن نمی‌توان امنیت پایدار برای عربستان ایجاد کرد.

ترس از واکنش ها نسبت به شکست عربستان سعودی در باتلاق یمن، شاه این کشور را مجبور به صادر نمودن این دستورات کرد. پادشاه عربستان سعی دارد تمامی رشته‌های قدرت را در اختیار داشته باشد و آن را بین دو خانواده سلمان و نایف محدود کند. وی در این جهت متعب بن عبدالعزیز را منزوی کرده است. ملک سلمان هر فرصت احتمالی برای رسیدن امیر متعب بن عبدالله به تخت پادشاهی را از بین می‌‌برد، بنابراین از آن جایی ‌که تنها تضمین موجود برای رسیدن متعب به قدرت، ولیعهد باقی ماندن مقرن بن عبدالعزیز بود، او را از این سمت برکنار کرد تا شانس رسیدن متعب به قدرت کاملا از بین برود.

تغییرات در حاکمیت عربستان سعودی که هفته گذشته اعلام شد، به صورت ناگهانی نبود، بلکه نتیجه سناریویی بود که آغاز آن چند ماه پیش و از زمان اعلام مرگ ملک عبدالله بن عبدالعزیز کلید خورد. اولین نشانه‌های این اقدام تعیین محمد بن نایف در سمت جانشین ولیعهد عربستان بود، چرا که پست ولایت عهدی پیشتر برای مقرن بن عبدالعزیز در نظر گرفته شده بود، ملک عبدالله با این اقدام سعی داشت متعب بن عبدالله را جانشین ولیعهد کند تا وی بتواند اولین نفر از نوادگان عبدالعزیز باشد که به تخت پادشاهی می رسد، اما این اتفاق نیفتاد. حال باید منتظر اقدامات بعدی ملک سلمان بود. شاید قربانی بعدی دربار سعودی شاه این کشور باشد و یا شاید محمد بن نایف قربانی جاه طلبی ها محمد بن سلمان شود. دربار سعودی در ماه های اولیه پادشاهی ملک سلمان گرفتار طوفان ناشیانه خود در یمن شده و این «طوفان قاطع» که شکست را با قاطعیت برای سعودی ها به همراه آورده در همین آغازین پادشاهی ملک سلمان، آل سعود را به ورطه فروپاشی سوق می دهد.


منبع : بصیرت


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۱۴
امیر مهدوی

یک دانشمند هسته‌ای کشورمان با اشاره به محدودسازی بخش اعظمی از فعالیت‌های هسته‌ای ایران، نسبت به تاثیرات این موضوع بر روحیه و انگیزه متخصصان صنعت هسته‌ای کشور هشدار داد. به گزارش «وطن امروز»، پیشنهادهای نسبتا کلان مالی از سوی برخی کشورهای عربی به دانشمندان ایرانی و در نتیجه از کار افتادن مهم‌ترین سرمایه صنعت هسته‌ای کشور از جمله مهم‌ترین موضوعاتی بود که این دانشمند هسته‌ای نسبت به آن ابراز نگرانی کرد. این دانشمند کشورمان که به دلیل مسائل امنیتی خواست نامش فاش نشود، در گفت‌وگو با «نسیم» اظهار داشت: «مهم‌ترین دستاورد بیانیه لوزان دستیابی به وجهه‌ای بین‌المللی برای فعالیت‌های هسته‌ای ایران بوده و تقریبا هیچ دستاورد قابل توجه دیگری در آن مشاهده نمی‌شود». وی همچنین درباره «هزار سانتریفیوژ فعال در فردو» افزود: موضوع چرخیدن و فعال بودن این سانتریفیوژها در فردو غیر از شانتاژ سیاسی هیچ دستاوردی برای ایران ندارد. وی در ادامه درباره مهم‌ترین خطری که برنامه هسته‌ای ایران را براساس بیانیه لوزان تهدید می‌کند، گفت: فاجعه زمانی رخ می‌دهد که محدودیت‌های جدی برای صنعتی مانند صنعت هسته‌ای به وجود‌ آید و دایره فعالیت در این زمینه با شدت بالایی محدود شود که این عملا سرخوردگی بسیاری از فعالان این حوزه بویژه دانشمندان و دانشجویان صنعت هسته‌ای را در پی خواهد داشت. وی با خاطرنشان کردن این نکته که اکنون در صنعت هسته‌ای قریب به 14000 نفر مشغول به کار هستند، گفت: از این تعداد 8000 نفر افراد فنی و متخصصی هستند که در صورت بیکاری ممکن است بر حسب ضرورت، پیشنهادهای کشورهای غربی و عربی را از بورس تحصیلی تا استخدام قبول کنند و حتی در کشورهایی مانند قطر و عربستان که اکنون به دنبال ایجاد تاسیسات هسته‌ای هستند مشغول کار شوند یا توسط کشورهای غربی به بهانه ادامه تحصیل به شکل بورسیه جذب شوند. این دانشمند هسته‌ای اظهار داشت: پس از توافقات اخیر بسیاری از دانشجویان این رشته از سر یأس و ناامیدی برای تغییر رشته درخواست داده‌اند و این در حالی است که کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس حاضر به پرداخت حقوق 6 تا 7 هزار دلار در ماه به دانشمندان هسته‌ای ایران هستند. وی در ادامه با بیان اینکه این همان موضوعی است که سال 82 ما را با آن مواجه کرد، گفت: آنها به دنبال این هستند که در 15-10 سال آینده با این روش برنامه هسته‌ای ایران را به شکل کلی از بین ببرند که پس از دوره محدودیت نه‌تنها امید بلکه عملا توان تخصصی نیز از ما گرفته شود. وی با تاکید به اینکه در بیانیه لوزان خطر بزرگ امنیتی برای کشور متصور هستیم، گفت: خطرناک‌ترین موضوع امنیتی که در این بیانیه وجود دارد موضوع اجرای پروتکل الحاقی است که اجرای آن به معنای شناسایی کل توان کشور توسط قدرت‌های خارجی است همچنین براساس این پروتکل زمانی که بازرسان آژانس از شما بخواهند مثلا پارچین را به آنها نشان دهید شما طبق برنامه‌ای که در خود پروتکل وجود دارد در یک بازه زمانی 2 ساعته تا یک روزه باید شرایط بازرسی آنها را فراهم کنید و نمی‌توانید به آنها نه بگویید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۵۳
امیر مهدوی


رئیس‌جمهور فرانسه و پادشاه عربستان در بیانیه‌ای مشترک به اتهام‌پراکنی علیه ایران پرداخته و خواسته‌اند توافق هسته‌ای بر هم نخوردن ثبات منطقه را تضمین کند.

به گزارش فارس، «فرانسوا اولاند» رئیس‌جمهور فرانسه و «ملک سلمان»، پادشاه عربستان سعودی، شامگاه دوشنبه ـ یک روز پیش از برگزاری نشست کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس در ریاض ـ در بیانیه‌ای ایران را به انجام اقدامات بی‌ثبات‌کننده در خاورمیانه متهم کرده و خواستار تضمین پایان این اقدامات در توافقنامه هسته‌ای احتمالی شدند.

اولاند که کشورش به موضع‌گیری‌های افراطی در مذاکرات هسته‌ای شهرت دارد، به دعوت عربستان سعودی به ریاض سفر کرده تا با شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس درباره مسائل منطقه گفت‌وگو کند.

بنا به گزارش رویترز، در بیانیه مشترکی که پس از دیدار سران 2 کشور منتشر شد، آمده است: «فرانسه و عربستان سعودی ضرورت دستیابی به توافقی مستحکم، ماندگار، قابل راستی‌آزمایی، عاری از مناقشه و الزام‌آور را مورد تایید قرار دادند».

این بیانیه می‌افزاید: «این توافق نباید امنیت و ثبات منطقه را بر هم بزند، ضمن اینکه نباید تهدیدکننده امنیت و ثبات همسایگان ایران باشد».
اصابت 6 راکت به نجران
کمتر از 40 روز پس از آغاز تجاوز سعودی‌ها به یمن، سرانجام جنگ به مناطق شهری عربستان هم سرایت کرد. روزنامه الریاض گزارش داد بعدازظهر دیروز شهر نجران در جنوب غرب عربستان  و در نزدیکی مرز یمن مورد اصابت دست کم 6 راکت قرار گرفت. تصاویر منتشر‌شده حکایت از آن دارد که چندین راکت به ساختمان‌های دولتی و مسکونی، از جمله نمایندگی همین روزنامه و روزنامه الوطن در  نَجران اصابت کرده‌ است.

اگرچه این حملات هیچ تلفات یا جراحت شدیدی برجای نگذاشت اما باعث قطع برق در برخی مناطق شهر شد. متعاقب آن اداره آموزش و پرورش نجران تمام مدارس منطقه را تعطیل کرد. همچنین دیروز خطوط هوایی عربستان اعلام کرد همه پروازها به مبدا یا مقصد شهر نجران تا اطلاع ثانوی متوقف شده است. هنوز هیچ گروهی مسؤولیت این حادثه را بر عهده نگرفته اما در هر صورت برقراری وضعیت جنگی در این شهر 300 هزار نفری عربستان،  شکست آشکار راهبرد نظامی تجاوزکارانه محمد بن سلمان، وزیر دفاع و همه‌کاره حکومت ریاض را نشان می‌دهد.

منبع :وطن امروز

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۴۳
امیر مهدوی

حسین قدیانی: ناظر بر سخن رئیس قوه مجریه مبنی بر آنکه «آموزش‌و‌پرورش باید از دولتی بودن خارج شود» حرف‌ها می‌توان زد. هم الان مدارس فراوانی هست که با سرمایه بخش خصوصی توسط همین بخش اداره می‌شود و هیچ‌کس هم متعرض ایشان نیست مگر آنکه حداقلی از صلاحیت را هم نداشته باشند. مع‌الاسف سخن فوق‌الذکر، حرف دیگری دارد می‌زند، یعنی استفاده از امکان دولت و سرمایه ملت به نفع بخش خصوصی! آیا مدرسه‌ای را که «سرمایه ملی» است و در آن، آموزش‌و‌پرورش به تاکید قانون اساسی ‌باید به صورت رایگان باشد، می‌توان به بخش خصوصی واگذار کرد؟! همان قانون اساسی که اصل 44 را در میان اصول خود دارد، دولت را مکلف کرده بر آموزش‌و‌پرورش رایگان! آقایان گمان کنم معنای خصوصی‌سازی را اشتباه گرفته‌اند! خصوصی‌سازی هرگز به این معنا نیست که هر جا قانون، تکلیفی روی دوش دولت گذاشت، دولت هم لطف(!) کند و این تکلیف قانونی را بگذارد روی دوش این و آن! شانه خالی کردن از بار تکلیف، آن هم تکلیف به این مهمی، که نشد اجرای اصل 44! آخر این چه تدبیری است که هر جا دیدیم پول و پله‌ای در کار نیست اما وظیفه و تکلیفی روی دوش هست، واگذارش کنیم به بخش خصوصی اما هر کجا دیدیم برای دولت نان دارد، آن را دودستی و محکم‌تر از قبل بچسبیم؟! یعنی همین مانده بود که بچه‌های این مرز و بوم برای آموزش‌وپرورش و یاد گرفتن 32 حرف الفبا هم سرشان را مقابل بخش خصوصی خم کنند! اینجا قانون اساسی دولت را مکلف به آموزش‌وپرورش رایگان کرده که دقیقا این سرخم کردن اتفاق نیفتد و عزت بچه‌های مملکت حفظ شود. توصیه ما به دولت، توصیه به اجرای درست تکالیف قانونی است و الا «آموزش‌وپرورش باید از دولتی بودن خارج شود» حرفی در همان مایه‌هاست که دیروز خانم ابتکار گفت: «مردم باید با ریزگردها کنار بیایند»! آیا مردم قرار است امروز با ریزگردها کنار بیایند و فردا با آموزش‌وپرورشی که از صدر تا ذیل پولی باشد و دست بخش خصوصی! واقعا اگر قرار است هر آنچه روی دوش قوه مجریه به‌عنوان تکلیفی قانونی گذاشته شده، واگذار به این و آن شود و اگر قرار است مجریان قانون، اینگونه و با این ابیات و ادبیات با مردم سخن بگویند، اساسا چرا مردم در روز انتخابات، رئیس‌جمهور تعیین می‌کنند! و اگر قرار است هم پول و هم قدرت دست دولت باشد لیکن تکالیف و وظایف یکی یکی واگذار شود، پس رئیس‌جمهور در خانه ملت سوگند می‌خورد برای انجام دقیقا کدام تکلیف و مشخصا کدام وظیفه؟! آن را که دشمن می‌گوید نداشته باش، واگذار کنیم به «بخش اجنبی» و آنقدر هم شدید و غلیظ واگذار کنیم که جناب جان کری از «بازرسی ابدی» سخن بگوید، آن را هم که قانون ما را مکلف به اموری کرده، گاه بگوییم نمی‌شود، ‌نمی‌توانیم،‌ همین است که هست و گاه بگوییم باید از شمار تکالیف دولت خارج شود، به نظر می‌رسد نوع خاصی از «تدبیر» باشد که فقط و فقط در دولت «تدبیر و امید» ‌مشاهده می‌شود! همین جا تا بحث واگذاری گرم است، خوب است اشاره کنم به موضوع واگذاری 2 تیم ملی و مردمی آبی و قرمز. صدالبته خصوصی‌سازی در امر ورزش پدیده مهم و مبارکی است اما استقلال و پرسپولیس نه 2 باشگاه با 2 رنگ متفاوت و احیانا چندتایی طرفدار، بلکه در ردیف سرمایه‌های ملی همین مردمند که با اندکی اغراق قابل عفو، هر کدام نیمی از ملت را هوادار خود می‌بینند. واقعاً آیا پسندیده است که شب بخوابیم و صبح بلند شویم و بفهمیم به بهانه خصوصی‌سازی در ورزش، ملت، دریبل دوطرفه خورده و استقلال افتاده دست فلانی و پرسپولیس هم دست بهمانی، چون احیاناً فقط پول زیادی دارند؟! اگر قاعده خصوصی‌سازی در ورزش، فقط و فقط یک استثنا داشته باشد، قطعاً این استثنا شامل 2 تیم محبوب قرمز و آبی است. متأسفانه به نظر می‌رسد اینجا هم بیش از آنکه فی‌الواقع بحث خصوصی‌سازی مطرح باشد، بحث این مطرح است که وزارت ورزش بنا به هر دلیل، حال و حوصله پاسخگویی به هواداران پرشور این دو تیم را ندارد و احساس می‌کند استقلال و پرسپولیس هم حکایت آموزش‌وپرورش تکلیفی است که همان به روی دوش این و آن سوار باشد، نه دولت!
اساسا دولتمردی یعنی خدمتگزاری... پس اگر آقایان مشکل با خدمت دارند و خیلی دربند تکلیف و وظیفه و پاسخگویی نیستند، چطور است این سطر را به مزاح برگزار کنیم و پیشنهاد دهیم کل دولت را به بخش خصوصی واگذار کنیم! من البته قبول دارم دولت بویژه دولت فعلی بسیار فربه است و باید تحت یک رژیم درمانی منظم و منضبط لاغر شود اما با تنبلی و فرار از کار و انداختن تکالیف قانونی روی دوش این و آن، هیچ دولتی لاغر نشده، دولت فعلی هم هکذا! همین چندی پیش بود که گفته شد «دلالان تحریم بهتر است فکر شغل دیگری باشند»! با گوینده این جمله به جد موافقم! به هیچ‌وجه زیبنده نیست از همان تحریم که برای ملت ضرر و خسران به بار آورده، نردبان رسیدن به دنیا و مافیها بسازیم... اما کاش این دلالی را همان بخش خصوصی انجام می‌داد تا پرزیدنت مؤدب و باهوش آمریکا در آن جمله قصار معروفش، این همه به صراحت از «دلال تحریم» رونمایی نمی‌کرد! عوض کردن شغل... آری! برای کسانی که در شغل‌شان، حالا هر شغلی، حاضر به انجام وظیفه و پاسخگویی نیستند، پیشنهاد خوبی به نظر می‌رسد!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۲۷
امیر مهدوی
Image result for ‫امام خامنه ای‬‎

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از معلمان سراسر کشور: 

من موافق مذاکره زیر شبحِ تهدید نیستم. مسئولان سیاست خارجی و مذاکره کنندگان باید خطوط قرمز و اصلی را به دقت رعایت کنند.

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، حضرت امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار وزیر و مسئولان آموزش و پرورش و جمع زیادی از معلمان سراسر کشور ضمن تبیین جایگاه بی بدیل آموزش و پرورش و همچنین نقش بسیار مهم و تأثیرگذار معلم در تربیت نسلی با ایمان، دانا، روشن بین، دارای اعتماد به نفس، پرنشاط و امیدوار، تحقق چنین اهداف والایی را در گرو اجرای منسجم و کامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دانستند و تأکید کردند: مسئولان دولت بویژه مسئولان اقتصادی باید نسبت به آموزش و پرورش و مسائل معیشتی معلمان نگاه ویژه و فراتر از دستگاههای دیگر داشته باشند و بدانند هرگونه هزینه در این مجموعه، سرمایه گذاری برای آینده و ایجاد ارزش افزوده است.

ایشان همچنین با اشاره به تهدیدهای اخیر مقامات رسمی آمریکا همزمان با برگزاری مذاکرات هسته ای تأکید کردند: من موافق مذاکره زیر شبحِ تهدید نیستم. مسئولان سیاست خارجی و مذاکره کنندگان باید خطوط قرمز و اصلی را به دقت رعایت کنند و همزمان با ادامه مذاکرات، باید از عظمت و هیبت ملت ایران نیز دفاع کنند و زیر بار هیچ تحمیل، زور، تحقیر و تهدیدی نروند.

رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود با گرامیداشت خاطره شهید آیت الله مطهری، مهمترین ویژگی ایشان را، معلم بودن همراه با اخلاص و تلاش خستگی ناپذیر دانستند و با اشاره به نقش بی بدیل آموزش و پرورش در ساختن آینده کشور، گفتند: در آموزش و پرورش، معلم کانونی ترین و تأثیرگذارترین نقش را در شکل دهی شخصیت فکری و روحی دانش آموزان و نسل آینده کشور دارد به گونه ای که حتی پدر و مادر و محیط زندگی چنین تأثیرگذاری بر دانش آموز ندارند.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: با توجه به جایگاه آموزش و پرورش و معلمان در آینده کشور، هرگونه هزینه در این بخش، در واقع سرمایه گذاری است.

ایشان با تأکید بر اینکه باید با چنین نگاهی، برای اقتصاد آموزش و پرورش برنامه ریزی شود، به نقش معلم در تربیت انسانهای بزرگ و شخصیت های برجسته اشاره کردند و گفتند: وظیفه معلم تربیت نسلی با ایمان، دانا، دارای اعتماد به نفس، امیدوار به آینده، با نشاط، روشن بین، با اراده و دارای سلامت جسمی و روحی است.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: وظیفه معلم در واقع ایجاد جامعه انسانی برتر و والاتر است که در امتداد وظیفه انبیاء یعنی تعلیم و تزکیه است.

حضرت امام  خامنه ای محقق شدن رسالت واقعی معلمان را نیازمند الزاماتی دانستند و گفتند: یکی از این الزامات توجه به مسئله معیشت معلمان است. مسئولان دولتی بویژه مسئولان اقتصادی باید با وجود محدودیت ها، نگاه ویژه ای به آموزش و پرورش و معلمان داشته باشند و آن را در مسائل اولویت دار خود قرار دهند.

ایشان با تأکید بر اینکه اگر درخصوص مسئله معیشت معلمان غفلت شود، دشمن سوءاستفاده خواهد کرد، افزودند: البته معلمان انسانهای مؤمن، نجیب و هوشیاری هستند و متوجه توطئه های دشمنان و افراد کینه توز نسبت به نظام اسلامی هستند که می خواهند به بهانه معیشت معلمان شعارهای فتنه گرانه و خطی و سیاسی مطرح و برای نظام دردسر درست کنند.

رهبر انقلاب اسلامی، موضوع دانشگاه فرهنگیان را نیز از جهت آنکه جذب و آموزش معلمان از طریق آن انجام می شود، بسیار مهم دانستند و تأکید کردند: همه فرآیندها در این دانشگاه بویژه بررسی صلاحیت ها برای جذب معلمان، محتوای دروس و انتخاب اساتید و اعضای هیأت علمی باید سالم و مطابق با معیارهای اسلام و انقلاب باشد.

حضرتامام خامنه ای با اشاره به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، و تأیید آن از جانب کارشناسان زبده و برجسته، افزودند: لازمه نتیجه بخش بودن این سند، اجرای منسجم و کامل مواد آن است و اگر بخشی از سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش اجرایی شود و بخش دیگری مورد غفلت قرار گیرد، این سند تأثیرگذار نخواهد بود و تحولی رخ نخواهد داد.

ایشان لزوم آشنا کردن بدنه آموزش و پرورش و معلمان با مطالبات این سند را مورد تأکید قرار دادند و گفتند: در این خصوص دستگاههای تبلیغاتی بویژه صدا و سیما باید به کمک آموزش و پرورش بیایند.

رهبر انقلاب اسلامی استفاده از ظرفیت برنامه ششم که انشاالله بر اساس سیاست های کلی در آینده تدوین خواهد شد، و نگاه ویژه در این برنامه به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را ضروری برشمردند و خطاب به مسئولان آموزش و پرورش تأکید کردند: مراقب باشید برنامه های سطحی و روزمره جایگزین تحول بنیادین در آموزش و پرورش نشود.
حضرت آیت الله خامنه ای شرایط کشور را مهیا و آماده برای تحول اساسی در آموزش و پرورش دانستند و گفتند: امروز خوشبختانه کشور دارای ثبات و امنیت است و مسئولان دولتی با علاقه مندی مشغول کار هستند و در چنین شرایطی، زمینه برای کیفی کردن آموزش و پرورش و رساندن آن به نقطه مطلوب فراهم است.
ایشان در پایان این بخش از سخنان خود با تجلیل مجدد از معلمان گفتند: من از همین جا به همه معلمان سراسر کشور سلام و درود می فرستم.
رهبر انقلاب اسلامی بخش دوم سخنان خود را به موضوع نحوه برخوردهای اخیر مقامات رسمی امریکا با ملت ایران، همزمان با مذاکرات هسته ای، اختصاص دادند و نکات مهمی را بیان کردند.

حضرت امام خامنه ای ابتدا به یک واقعیت انکارناپذیر اشاره کردند و گفتند: در طول 35 سال گذشته، دشمنان نظام اسلامی با وجود رجز خوانی های فراوان، اما همواره متوجه عظمت و هیبت ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی بودند.

ایشان تأکید کردند: این هیبت و عظمت، متوهمانه نیست بلکه واقعی است زیرا کشور بزرگ ایران با جمعیتی بیش از هفتاد میلیون، دارای سابقه فرهنگی و تاریخی اصیل و عمیق و شجاعت و عزم مثال زدنی است.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه این ملت همواره از هویت و شخصیت خود دفاع کرده است خاطرنشان کردند: در هشت سال دفاع مقدس، همه قدرتهای جهان تلاش کردند تا این ملت را به زانو درآورند اما نتوانستند، بنابراین باید این عظمت و هیبت را حفظ کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: به اذعان آشکار و پنهان بسیاری از مسئولان سیاسی کشورهای گوناگون، اگر تحریم ها و فشارهای کنونی بر ضد ملت ایران، علیه هر کشور دیگری اعمال می شد، آن کشور منهدم می شد اما جمهوری اسلامی ایران مقاوم و استوار ایستاده است.

ایشان تأکید کردند: این مسائل، موضوعات کوچکی نیستند، ولی تبلیغات جهانی همواره تلاش داشته است مردم کشورهای مختلف از واقعیات ایران مطلع نشوند اما بسیاری از ملتها نیز این واقعیات را می دانند و مسئولان سیاسی دنیا هم به خوبی به این واقعیات واقف هستند اگر چه بر زبان نمی آورند و بگونه ای دیگر سخن می گویند.

رهبر انقلاب اسلامی بعد از بیان این مقدمه خطاب به مسئولان کشور بویژه مسئولان سیاست خارجی و همچنین نخبگان جامعه گفتند: بدانید، اگر یک ملتی نتواند از عظمت و هویت خود در مقابل بیگانگان دفاع کند، قطعاً تو سری خواهد خورد، بنابراین باید قدر هویت و شخصیت ملت را دانست.

حضرت امام خامنه ای با اشاره به تهدید نظامی دو مقام رسمی آمریکا در روزهای اخیر و همزمان با مذاکرات هسته ای، افزودند: مذاکره در زیر شبح تهدید معنایی ندارد و ملت ایران مذاکره زیر سایه تهدید را بر نمی تابد.

ایشان با اشاره مجدد به اظهارات مقامات رسمی آمریکا در روزهای اخیر که گفته بودند اگر چنین شرایطی پیش آید ما حمله نظامی می کنیم، خطاب به دولتمردان آمریکایی گفتند: اولاً غلط می کنید. ثانیاً همانطور که در زمان رئیس جمهور قبلی آمریکا هم گفتم، دوران بزن و در رو تمام شده است و ملت ایران کسی را که بخواهد به او تعرض کند، رها نخواهد کرد.

رهبر انقلاب اسلامی بار دیگر با تأکید بر اینکه همه مسئولان بویژه مذاکره کنندگان باید به این موضوع توجه داشته باشند، افزودند: مذاکره کنندگان هسته ای همواره باید خطوط قرمز و اساسی مد نظرشان باشد و انشاءالله از این خطوط عبور نخواهند کرد.

حضرت امام خامنه ای خاطرنشان کردند: این، قابل قبول نیست که همزمان با مذاکرات، طرف مقابل دائماً تهدید کند.

ایشان افزودند: آمریکاییها نیازشان به مذاکره اگر بیشتر از ما نباشد، کمتر نیست. ما تمایل داریم که مذاکرات به سرانجام برسد و تحریم ها برداشته شوند اما این بدان معنا نیست که اگر تحریم ها برداشته نشوند، ما نمی توانیم کشور را اداره کنیم.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اکنون برای همه در داخل ثابت شده است که اینگونه نیست که حل مشکلات اقتصادی کشور وابسته به رفع تحریم ها باشد بلکه مشکلات اقتصادی باید با تدبیر و اراده و توانایی های خودمان حل شوند، چه تحریم ها باشند و چه نباشند.

حضرت امام خامنه ای خاطرنشان کردند: البته اگر تحریم ها نباشد، شاید حل مشکلات اقتصادی راحت تر باشد اما در صورت ادامه تحریم ها نیز، حل مشکلات امکان پذیر است.

ایشان با تأکید بر اینکه موضع جمهوری اسلامی نسبت به مذاکرات هسته ای چنین موضعی است، در بیان دلیل نیاز بالای دولت امریکا به مذاکرات کنونی، گفتند: آنها برای آنکه در کارنامه خود یک نقطه اساسی مطرح کنند، بشدت نیازمند این هستند که بگویند «ما ایران را سر میز مذاکره آوردیم و برخی موضوعات را به او تحمیل کردیم!».

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: با مذاکراتی که زیر شبح تهدید باشد، موافق نیستم.

حضرت امام خامنه ای خطاب به تیم مذاکره کننده افزودند: به مذاکره با رعایت خطوط اص

لی ادامه دهید و اگر در این چارچوب به توافق هم رسیدید اشکالی ندارد اما به هیچ وجه زیر بار تحمیل، زور، تحقیر و تهدید نروید.

ایشان با تأکید بر اینکه امروز دولت امریکا، بی آبروترین دولت در جهان است، یک دلیل آن را حمایت صریح امریکا از جنایات دولت آل سعود در یمن دانستند و گفتند: دولت آل سعود بدون هیچ توجیهی و تنها با این بهانه که چرا مردم یمن فلان شخص را برای ریاست قبول ندارد، سرگرم کشتار مردم بیگناه و زنان و کودکان در یمن هستند و امریکاییها نیز از این جنایت عظیم پشتیبانی می کنند.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه امریکا در میان ملتهای منطقه هیچ آبرویی ندارد، خاطرنشان کردند: امریکاییها بدون آنکه خجالت بکشند، از کشتار مردم یمن حمایت می کنند اما ایران را که به دنبال کمک دارویی و مواد غذایی به مردم یمن است، متهم به دخالت در این کشور و ارسال سلاح می کنند.

حضرتامام خامنه ای افزودند: ملت مبارز و انقلابی یمن نیازی به سلاح ندارد زیرا همه مراکز نظامی و پادگانها را در اختیار دارد، آنها به دلیل محاصره دارویی و غذایی و انرژی که شما ایجاد کردید نیازمند کمک های انسانی هستند ولی شما حتی اجازه ورود هلال احمر را نیز نمی دهید.

حضرتامام خامنه ای با تأکید بر اینکه راهی را که ملت ایران انتخاب کرده است، راه متین، مستحکم و خوش عاقبتی است، گفتند: به توفیق الهی و به کوری چشم دشمنان، این راه به نتایج خود خواهد رسید و همه خواهند دید که دشمنان نخواهند توانست اهداف شوم خود را در مورد ملت ایران، عملی کنند.
پیش از بیانات رهبر انقلاب اسلامی، آقای فانی وزیر آموزش و پرورش با گرامی داشت یاد و خاطره شهیدان رجایی، باهنر و مطهری و همچنین هفته معلم، خاطرنشان کرد: تشکیل ستاد اجرایی و تهیه نقشه راه سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش، افزایش اردوهای دانش آموزی راهیان نور، اجرای حفظ موضوعی قرآن کریم در مدارس، افزایش اردوهای تربیتی و پرورشی به منظور آموزش سبک زندگی ایرانی اسلامی، برگزاری المپیادهای ورزشی درون مدرسه ای با تکیه بر سه اصل «تحصیل، تهذیب و ورزش»، توجه ویژه به دانش آموزان مناطق محروم، اصلاح رویکرد برنامه های درسی مبتنی بر سیاست های جمعیتی و اقتصاد مقاومتی، افزایش مشارکت خیرین مدرسه ساز و ارتقای توانمندی‌های معلمان از جمله اقدامات وزارت آموزش و پرورش در دوره جدید بوده است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۴۱
امیر مهدوی
همین جمعیتی که امروزه هولوکاست را فاجعه بار ترین رویداد تاریخی قرن بیستم می دانند چندی پیش در روزنامه نیویورک تایمز در خصوص حمایت از هیتلر و موسیلینی در دهه 1930 عذر خواهی می‌کنند.
رازهای پنهان و تناقضات تاریخی در بازخوانی هولوکاست

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، هولوکاست برگرفته از یک واژه ی یونانی به  معنای کشتار دسته جمعی به شیوه ی سوزاندن می باشد که امروزه  از طرف مورخان صهیونیست در خصوص یک سیاست براندازی از طرف آلمان نازی استفاده می شود که ظاهرا طی آن شش میلیون نفر یهودی کشته شده اند. روژه گارودی در کتاب " اسطوره های بنیانگذار سیاست اسرائیل" ادعای کشتار یهودیان را تا هشت میلیون نفر نیز می داند. این محقق که بخاطر انکار هولوکاست مدتی زندانی بود در همین کتاب به گزارش یه مهندس امریکایی متخصص در امور اعدام استناد می کند که در بازدید تخصصی اش در سال 1988 از اردوگاه های مورد ادعا هیچ نشانه ای از اتاق های گاز نمی یابد. در طول تاریخ رایش سوم یهودیانی که در دسترس هیتلر بودند هرگز از سه و نیم میلیون نفر تا چهار و نیم میلیون نفر فراتر نرفتند و همچنین یهودیان کشته شده در قلمرو رایش سوم حتی به این تعداد هم نمی رسند لذا ادعای کشتار شش میلیونی پایه و اساسی ندارد. پرفسور آرتور بوتس که پژوهش های گسترده ای درباره ی هولوکاست داشته معتقد است حدود 350 هزار الی 400 هزار نفر از ساکنان اردوگاه های آلمانی در طول جنگ مردند و تقریبا اقلیت آنها یهودی بودند. همچنین بیماری شیوع یافته تیفوس موجب شده تا کوره های مرده سوزی برای جلوگیری از شیوع بیشتر بیماری تعبیه شود و همچنین قحطی که از محاصره  متفقین در آلمان به وجود آمد موجب مرگ و میر بسیاری شد. روبر فوریسون در کتاب اتاق های گاز، واقعیت یا افسانه اکثر عکس های منتشر شده از اتاق های گاز را جعلی می داند و این پرسش را مطرح می کند که چطور سربازان نازی بدون ماسک می توانند در اتاق های گاز شاهد خفه شدن یهودیان باشند؟

رازهای پنهان و تناقضات تاریخی در بازخوانی هولوکاست
                          روژه گارودی نویسنده کتاب "اسطوره بنیانگذار سیاست اسرائیل"

نفوذ مادی و قدرت سیاسی یهودیان ثروتمند در جمهوری وایمار آنچنان زیاد بود که از آن با نام "جمهوری یهودی" یاد می کنند. در حکومت رایش دوم (1918-1871) یهودیان از جایگاه سیاسی – اجتماعی مطلوبی برخوردار بودند مانند "والتر راتناو (متوفی به سال 1922) که یک کارخانه دار یهودی آلمانی بود.با اینکه جمعیت یهودیان به نسبت جمعیت آلمان یک در صد بود اما به عنوان مثال در سال 1928 حقوقدانان یهودی شصت و چهار درصد در فرانکفورت بودند و در سال 1931 حدود هشتاد درصد مدیران تئاتر در برلین یهودی بودند.این آمار نشانه ی نفوذ یهودیان در جمهوری وایمار است که عامل اصلی بحران عظیم اقتصادی در زمان صدراعظمی هیتلر نیز بودند.
در نوامبر 1938 یک یهودی 17 ساله به نام "هرشل گرینزبان" کاردار آلمان در پاریس را ترور کرد که این یک عامل برافروخته شدن خشم آلمان نازی علیه یهودیان بود. هیتلر در کتاب نبرد من یهودیان را به دو دسته ی صهیونیست و غیر صهیونیست تقسیم می کند و صهیونیست ها را با خصلت سرمایه داری بین المللی خطرناک می داند ،مشابه این نظر نیز در آرائ مارکس مشاهده می شود او گسترش سرمایه داری را با عبارت "یهودی کردن دنیا" تعبیر می کند.
باید گفت  یهودیان برای ارتش نازی نوعی نیروی کار به حساب می آمدند لذا یهودیان کارگر برای هیتلر بهتر از یهودیان مرده بود.از سویی هیچ سند معتبری مبنی بر دستور سران حزب ناسیونال سوسیالیسم برای کشتار یهودیان وجود ندارد و ادعای دادگاه نورنبرگ در خصوص کنفراس وانزه ساختگی ست زیرا  سران نازی از جمله شخص هیتلر در این کنفرانس شرکت نداشته بودند و سند مورد ادعای دادگاه نورنبرگ فاقد هرگونه امضایی می باشد.نماینده صلیب سرخ در سپتامبر  1944 به بازدید اردوگاه آشوئیتس پرداخت و طی گزارشی گفت که توقیف شدگان مجاز بودند بسته های کمکی را دریافت کنند ،در 4 آوریل ،25 آگوست ،13 سپتامبر 1944 عکسبردای های هوایی از منطقه ی آشوئیتس – بیرکناو توسط متفقین انجام شده که بر خلاف عقاید صهیونیست ها هیچ دودی از کوره ها یا چیزی شبیه به آن وجود نداشت و نیروی هوایی متفقین می توانستند به راحتی  امکانات خط آهن متصل شده به اردوگاه و دیگر امکانات مربوطه را بمباران کنند.در 20 ژانویه 1942 در شهر وانزه در حومه برلین یهودیان برای جاده سازی به کار گرفته شدند و هیچ فرمان امضا شده توسط هیتلر درباره ی نابودی یهودیان مطرح نگردید. 

رازهای پنهان و تناقضات تاریخی در بازخوانی هولوکاست

امروزه تابوی هولوکاست آنچنان سایه گسترده که اگر شخصی در کشورهای اروپایی به حقیقت هولوکاست تردید کند به پنج سال حبس محکوم می شود این در صورتی ست که قریب پنجاه میلیون کشته در جنگ های جهانی در پشت پرده ی هولوکاست کاملا مغفول مانده است، لذا این پرسش مطرح است آیا جنایات فجیع امریکا در پاناما ،مکزیک ،نیکاراگوئه ؛استفاده از بمب نارنجی که موجب تولد نسلی ناقص العقل در ویتنام گشت ، استفاده از بمب هسته ای در هیروشیما، بمباران شهر" درسدن" توسط امریکا و بریتانیا که موجب آن یک میلیون نفر غیر نظامی کشته شده اند در طی جنگ دوم جهانی در سال 1945 ،جنایات و نسل کشی نیست؟   نتیجه اصلی افسانه هولوکاست بعد از پایان جنگ به پذیرفته شدن اسرائیل در اتحادیه اروپا و مجاز بودن این رژیم برای دارا بودن 250 سلاح هسته ای و همچنین به تعبیر رابرت کگان نویسنده  کتاب "بهشت و قدرت" باج دادن آلمان برای اتهام ساختگی هولوکاست به اتحادیه اروپا و قدرت گیری صهیونیست که هولوکاست یقینا این اطمینان را به آنها خواهد داد تا خودسرانه هر اقدامی را مجاز بدانند منجر شده است. القای این دروغ بزرگ تاریخی در آثار همچون "فهرست شیندلر"، "پیانیست"، "شب و مه" در سینما و یا رمان "مرگ کسب و کار من است" و آثاری از این دست  شدیدا تاثیر گذار بوده اما باید دانست جملگی این آثار از سوی سرمایه داران قدرتمند رسانه ای حمایت می شده و خالقان این آثار بعضا یهودی نیز بوده اند. بسیاری از تاریخ نگاران معتبر همچون مارتین بروژات و یا دیوید اروینگ معتقدند تمامی مدارک ارائه داده شده در دادگاه نورنبرگ مبنی بر وجود اتاق و کامیون های گاز جعلی و ساختگی ست و هیچ سند معتبر و عینی در این خصوص وجود ندارد،بسیاری از شاهدان حضور یافته در این دادگاه نیز از سوی کانون های سرمایه داری یهودی استخدام شده بودند.

رازهای پنهان و تناقضات تاریخی در بازخوانی هولوکاست

در خصوص ماهیت و نتایج جنگ دوم جهانی و همچنین قدرت گیری ناسیونال سوسیالیسم شبهات و پرسش های فراوانی وجود دارد که آن را به مقاله دیگر موکول می کنیم به عنوان مثال رابطه هیتلر جوان با والتر اشتین فراماسون ،عضو سرویس اطلاعاتی بریتانیا و مشاور شخصی وینستون چرچیل و عضویت هیتلر در لژ ماسونی او و همچنین نقش اینتلیجنس سرویس و شبکه پنهان ایلگارشی یهودی در صعودی نازیسم (رجوع کنید به مقاله رازهای پنهان صعودی نازیسم نوشته عبدالله شهبازی) می تواند به بسیاری از نقاط تاریک تاریخ جنگ بین الملل دوم و ظهور و سقوط نازیسم اشاره داشته باشد. همین جمعیتی که امروزه هولوکاست را فاجعه بار ترین رویداد تاریخی قرن بیستم می دانند چندی پیش در روزنامه نیویورک تایمز در خصوص حمایت از هیتلر و موسیلینی در دهه 1930 عذر خواهد می کنند، پس باید بر این امر واقف بود که پیدایش هولوکاست در راستای یک سیاست دوگانه با اهداف استعماری است.پشت پرده ظهور حزب نازیسم یقینا محفل های زرسالار صهیونیستی و بریتانیایی حضور دارند.کشتار و جنایت حزب نازی هیچ گاه موجه نخواهد بود و در این کشتار اهداف نژاد پرستانه پیرو نظریه موهوم آریایی گرایی نیز حضور پر رنگ داشت بزرگترین مروج آریایی گرایی کانون های استعماری بریتانیا بودند و حمایت بودند . مهمترین حاصل آن اتکا صهیونیسم به کشتار یهودیان برای توجیه نمودن جنایات خود است لذا نباید صهیونیسم با یهودیت سامی مساوی انگاشته شود.

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۰۴
امیر مهدوی

ریچارد فالک : آمریکا و اتحادیه اروپا به عنوان یکی از اصلی ترین حامیان اسراییل، به دنبال این هستند تا فلسطینیان خودشان به این باور برسند که انتظار داشتن از اسراییل برای اجرای مسئله حق بازگشت به سرزمین شان امری غیرواقعی وغیر معقول است.


چطور دنیا اجازه وقوع روز نکبت را داد؟!!!

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، در مورد یوم نکبه و اینکه چطور دنیا اجازه روی دادن آن را داد باید مدت زمان طولانی سکوت کرد و درباره آن اندیشید."

"ریچارد فالک" گزارشگر ویژه و پیشین سازمان ملل در امور حقوق بشر فلسطین در آستانه سالروز نکبت یا یوم نکبه (تاسیس رژیم صهیونیستی) در تاریخ 15 می 1948، در گفتگویی اختصاصی با خبرنگار بخش انگلیسی خبرگزاری قدس (قدسنا) ضمن اشاره به اهمیت این روز برای فلسطینیان و غیر فلسطینیان گفت: "روز فاجعه، روز مهمی برای فلسطینیان و غیر فلسطینیان است که بازگو کننده آوارگی فاجعه بار و بی عدالتی وارد شده به فلسطینیان است. "روز نکبت" فاجعه ایی را که در سرزمین مادری فلسطینیان بر سر آنان فرود آمد، نمادین کرده است. این روز در حالی نقطه ی عطفی در مبارزات فلسطینیان برای بقا و عزت می باشد که  بسیاری از فلسطینیان آواره در اشغالگری، اردوگاه های آوارگان و یا در جوامع مختلف در تبعید زندگی می کنند، "

وی افزود: "این موضوع اهمیت دارد که روز نکبت به عنوان رخدادی که 67 سال پیش روی داده تبدیل به روندی شده که تاکنون ادامه یافته است. در مورد روز نکبت و اینکه چطور دنیا اجازه روی دادن آن را داد باید مدت زمان طولانی سکوت کرد و درباره آن اندیشید."

استاد سابق حقوق بین الملل دانشگاه پرینستون آمریکا در ادامه صحبت های خود به وضعیت حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین مادری خود پرداخت و گفت: "بر اساس قطعنامه 194 مجمع عمومی سازمان ملل، حق بازگشت فلسطینیان به عنوان یک قانون موجود بین المللی تایید شده است. قانونی بودن حق بازگشت فلسطینیان به دفعات تکرار شده و بیانگر دیدگاه اکثر کارشناسان حقوق بین الملل است که آواره شدگان و محرومان از سرزمین مادری خود را به عنوان افرادی می نگرند که بدون هیچگونه شرطی حق بازگشت دارند."

فالک تاکید کرد: "من این نگرش را به اشتراک گذاشته ام و معتقد هستم که این موضوع حاوی اصول اخلاق مناسب و دیپلماسی بشردوستانه است. در همین حال، اسراییل و مواضع صهیونیست با موفقیت مردمان بسیاری را از سراسر دنیا متقاعد کرده است که اعطای حق بازگشت به آوارگان فلسطینی و فرزندان آنها باعث تغییر تعادل جمعیتی در سرزمین های اشغالی شده و پروژه تاسیس "سرزمین مادری یهودیان" را نابود می سازد."

وی که در طول دوران حضورش در سازمان ملل به دلیل مواضع خود در قبال اسراییل همیشه از طرف "سوزان رایس" سفیر وقت آمریکا و "بان کی مون" دبیر کل سازمان ملل مورد انتقاد قرار می گرفت، در بخش بعدی صحبت هایش به نقش آمریکا و اتحادیه اروپا در تضعیف وضعیت حق بازگشت فلسطینیان پرداخت و تصریح کرد: "آمریکا و اتحادیه اروپا به عنوان یکی از اصلی ترین حامیان اسراییل، به دنبال این هستند تا فلسطینیان خودشان به این باور برسند که انتظار داشتن از اسراییل برای اجرای مسئله حق بازگشت فلسطینیان به سرزمین شان امری غیرواقعی و غیر معقول است."

فالک با اعتقاد به اینکه بیشتر تفکرات آزادی خواهی به دنبال ترغیب رهبران فلسطینی به تفکر درباره رویارویی با اسراییل، باز پس گیری اراضی اشغالی، تمرکز بر پایان بخشی به اشغال و خروج اسراییل از کرانه باختری است، افزود: ( از دید غربی ها)  اصرار بر حق بازگشت فلسطینیان آخرین ذره امید برای دستیابی به راه حل دو دولت را از بین خواهد برد. من باور دارم که اسراییل از صدور مجوز برای تاسیس کشور مستقل فلسطین نفعی نمی برد، موضوعی که نتانیاهو نیز در سخنرانی اخیر تبلیغات انتخاباتی اش در ماه مارس به طور واضح درباره آن صحبت کرد، بنابراین باید دربرابر فشار بر فلسطینیان برای نفی حق بازگشت مقاومت شود."

وی در خصوص نقش فعالان حقوق بشری در تحقق حق بازگشت فلسطینیان  گفت: "فعالان حقوق بشری می توانند در احیای این موضوع سهیم باشند و با قرار دادن این مسئله در دستور کاربرنامه هایشان، به یافتن راه حلی در مورد درگیری ها و تحقق حق بازگشت فلسطینیان کمک کنند ولی این مسئله همچنین  حمایت رهبران سیاسی فلسطینی را نیز می طلبد."

فالک در بخش پایانی گفتگوی خود با خبرنگار خبرگزاری قدس گفت: "از نظر من، انرژی واقعی جنبش ملی فلسطینیان از سمت تشکیلات خودگردان به سمت آوارگان فلسطینی سوق پیدا کرده است. باید به این موضوع توجه شود که اکنون این انرژی از طریق فعالیت های جامعه مدنی ابراز می شود.این موضوع به خصوص در فعالیت های جنبش جهانی تحریم علیه اسراییل مشهود است. دیپلماسی درون دولتی در قالب مذاکرات مستقیم در طول 20 سال گذشته بدون هیچ نتیجه مثبتی صورت گرفته است. در همین مدت اسراییل بیشتر اراضی با ارزش کرانه باختری را به اراضی اشغالی الحاق، شهرک های غیرقانونی خود را گسترش، پاکسازی نژادی و قومی را در قدس اجرا و به طور عمومی هرگونه امید برای دستیابی به راه حلی برای پایان درگیری ها را از بین برد. در اینجا باید گفت تنها فعالیت های جامعه مدنی می تواند نوعی فشار را ایجاد کند تا شاید فضای سیاسی در اسراییل و آمریکا را به طوری تغییر دهد که صلح پایدار ایجاد گردد.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۰۰
امیر مهدوی

متن تقدیمی حجت‌الاسلام پناهیان به همسر شهید «مدافع حرم»

حجت‌الاسلام پناهیان در یادداشتی خطاب به همسر شهید هادی کجباف می‌گوید: به یاد «ام‌وهب» افتادم که دشمنان را تحقیر کرد. جا دارد در تقدیر از این «زن» سروده‌ها سر داده شود و به‌عنوان الگوی انقلابی‌گری به جهانیان معرفی شود.

متن تقدیمی حجت‌الاسلام پناهیان به همسر شهید «مدافع حرم»

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، در پی سخنان حماسی همسر شهید «هادی کجباف» که تروریست‌های تکفیری برای عودت پیکرش شرط تعیین کرده بودند، حجت الاسلام علیرضا پناهیان متن کوتاهی را به این همسر شهید و خانواده‌اش تقدیم کرد:


«وقتی پیام حماسی خانواده شهید کجباف را شنیدم، یاد کربلا و ام‌وهب افتادم. سر فرزند شهیدش را که دشمنان به خیمه‌گاه انداخته بودند، به میان دشمنان پرتاب و آنان را تحقیر کرد. خدایا این قربانی را با اصحاب اباعبدالله الحسین(ع) محشور کن که چنین خانواده شجاعی دارد و مایه اقتدار جبهه مظلوم مقاومت شده است. جا دارد در تقدیر از این همسر گرامی شهید سروده‌ها سر داده شود و به‌عنوان الگوی انقلابی‌گری و مجاهدت به تمام جهانیان نشان داده شود. خانواده‌های شهدا همیشه این‌چنین تضمین کننده تداوم حماسه شهیدان بوده‌اند و خواهند بود و راهی را که پررهرو خواهد بود، پرفروغ نگه می‌دارند».

گفتنی است همسر این شهید در ابتدای مراسمی که برای یادبود این شهید در اهواز برگزار شده بود، با توجه به قرارداشتن پیکر شهید در دست تروریست‌های تکفیری از نارضایتی خود از معامله پیکر شهید با تروریست‌ها خبر داد و گفت: «هیچ‌گاه به خواسته دشمنان اسلام و شیعیان تن نمی‌دهیم و هیچ‌یک از اسیران آنها را با پیکر پاک شهیدانمان معاوضه نخواهیم کرد. ما پیکر عزیزمان را در راه خدا داده‌ایم و آنچه را در این راه دادیم، پس نمی‌گیریم.

«شنیده‌ایم که برای تحویل شهید عزیزمان دشمن پیشنهاد هزینه‌ای گزاف داده است، ولی به‌عنوان خانواده شهید راضی به این کار نیستیم، حاضر نیستیم حتی یک ریال نیز برای تحویل پیکر پاک شهیدانمان به داعش پرداخت شود، چرا که داعش، این پول را علیه دیگر عزیزان ما به کار خواهد گرفت. اگر بناست پیکر شهید کجباف با گروگان‌های داعش عوض شود یا مبلغی ولو یک دلار از طرف دولت برای بازگشت پیکر شهید به تکفیری‌ها پرداخت شود تا تروریست‌ها با این پول علیه شیعه اقدام کنند به هچ وجه راضی نخواهم بود».

 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۵۶
امیر مهدوی