رازهای پنهان و تناقضات تاریخی در بازخوانی هولوکاست
به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، هولوکاست برگرفته از یک واژه ی یونانی
به معنای کشتار دسته جمعی به شیوه ی سوزاندن می باشد که امروزه از طرف
مورخان صهیونیست در خصوص یک سیاست براندازی از طرف آلمان نازی استفاده می
شود که ظاهرا طی آن شش میلیون نفر یهودی کشته شده اند. روژه گارودی در
کتاب " اسطوره های بنیانگذار سیاست اسرائیل"
ادعای کشتار یهودیان را تا هشت میلیون نفر نیز می داند. این محقق که
بخاطر انکار هولوکاست مدتی زندانی بود در همین کتاب به گزارش یه مهندس
امریکایی متخصص در امور اعدام استناد می کند که در بازدید تخصصی اش در سال
1988 از اردوگاه های مورد ادعا هیچ نشانه ای از اتاق های گاز نمی یابد.
در طول تاریخ رایش سوم یهودیانی که در دسترس هیتلر بودند هرگز از سه و نیم
میلیون نفر تا چهار و نیم میلیون نفر فراتر نرفتند و همچنین یهودیان کشته
شده در قلمرو رایش سوم حتی به این تعداد هم نمی رسند لذا ادعای کشتار شش
میلیونی پایه و اساسی ندارد. پرفسور آرتور بوتس که پژوهش های گسترده ای
درباره ی هولوکاست داشته معتقد است حدود 350 هزار الی 400 هزار نفر از
ساکنان اردوگاه های آلمانی در طول جنگ مردند و تقریبا اقلیت آنها یهودی
بودند. همچنین بیماری شیوع یافته تیفوس موجب شده تا کوره های مرده سوزی
برای جلوگیری از شیوع بیشتر بیماری تعبیه شود و همچنین قحطی که از محاصره
متفقین در آلمان به وجود آمد موجب مرگ و میر بسیاری شد. روبر فوریسون در
کتاب اتاق های گاز، واقعیت یا افسانه
اکثر عکس های منتشر شده از اتاق های گاز را جعلی می داند و این پرسش را
مطرح می کند که چطور سربازان نازی بدون ماسک می توانند در اتاق های گاز
شاهد خفه شدن یهودیان باشند؟
روژه گارودی نویسنده کتاب "اسطوره بنیانگذار سیاست اسرائیل"
نفوذ مادی و قدرت سیاسی یهودیان ثروتمند در جمهوری وایمار آنچنان زیاد بود که از آن با نام "جمهوری یهودی" یاد می کنند. در حکومت رایش دوم (1918-1871) یهودیان از جایگاه سیاسی – اجتماعی مطلوبی برخوردار بودند مانند "والتر راتناو
(متوفی به سال 1922) که یک کارخانه دار یهودی آلمانی بود.با اینکه جمعیت
یهودیان به نسبت جمعیت آلمان یک در صد بود اما به عنوان مثال در سال 1928
حقوقدانان یهودی شصت و چهار درصد در فرانکفورت بودند و در سال 1931 حدود
هشتاد درصد مدیران تئاتر در برلین یهودی بودند.این آمار نشانه ی نفوذ
یهودیان در جمهوری وایمار است که عامل اصلی بحران عظیم اقتصادی در زمان
صدراعظمی هیتلر نیز بودند.
در نوامبر 1938 یک یهودی 17 ساله به نام "هرشل گرینزبان" کاردار آلمان در پاریس را ترور کرد که این یک عامل برافروخته شدن خشم آلمان نازی علیه یهودیان بود. هیتلر در کتاب نبرد من
یهودیان را به دو دسته ی صهیونیست و غیر صهیونیست تقسیم می کند و
صهیونیست ها را با خصلت سرمایه داری بین المللی خطرناک می داند ،مشابه این
نظر نیز در آرائ مارکس مشاهده می شود او گسترش سرمایه داری را با عبارت "یهودی کردن دنیا" تعبیر می کند.
باید گفت یهودیان برای ارتش نازی نوعی نیروی کار به حساب می آمدند لذا
یهودیان کارگر برای هیتلر بهتر از یهودیان مرده بود.از سویی هیچ سند
معتبری مبنی بر دستور سران حزب ناسیونال سوسیالیسم برای کشتار یهودیان
وجود ندارد و ادعای دادگاه نورنبرگ در خصوص کنفراس وانزه
ساختگی ست زیرا سران نازی از جمله شخص هیتلر در این کنفرانس شرکت نداشته
بودند و سند مورد ادعای دادگاه نورنبرگ فاقد هرگونه امضایی می
باشد.نماینده صلیب سرخ در سپتامبر 1944 به بازدید اردوگاه آشوئیتس پرداخت و طی گزارشی گفت که توقیف شدگان مجاز بودند بسته های کمکی را دریافت کنند ،در 4 آوریل ،25 آگوست ،13 سپتامبر 1944 عکسبردای های هوایی از منطقه ی آشوئیتس – بیرکناو توسط
متفقین انجام شده که بر خلاف عقاید صهیونیست ها هیچ دودی از کوره ها یا
چیزی شبیه به آن وجود نداشت و نیروی هوایی متفقین می توانستند به راحتی
امکانات خط آهن متصل شده به اردوگاه و دیگر امکانات مربوطه را بمباران
کنند.در 20 ژانویه 1942 در شهر وانزه در حومه برلین یهودیان برای جاده سازی به کار گرفته شدند و هیچ فرمان امضا شده توسط هیتلر درباره ی نابودی یهودیان مطرح نگردید.
امروزه تابوی هولوکاست آنچنان سایه گسترده که اگر شخصی در کشورهای اروپایی
به حقیقت هولوکاست تردید کند به پنج سال حبس محکوم می شود این در صورتی
ست که قریب پنجاه میلیون کشته در جنگ های جهانی در پشت پرده ی هولوکاست
کاملا مغفول مانده است، لذا این پرسش مطرح است آیا جنایات فجیع امریکا در
پاناما ،مکزیک ،نیکاراگوئه ؛استفاده از بمب نارنجی که موجب تولد نسلی ناقص
العقل در ویتنام گشت ، استفاده از بمب هسته ای در هیروشیما، بمباران شهر"
درسدن" توسط امریکا و بریتانیا که موجب آن یک میلیون نفر غیر نظامی کشته
شده اند در طی جنگ دوم جهانی در سال 1945 ،جنایات و نسل کشی نیست؟ نتیجه
اصلی افسانه هولوکاست بعد از پایان جنگ به پذیرفته شدن اسرائیل در
اتحادیه اروپا و مجاز بودن این رژیم برای دارا بودن 250 سلاح هسته ای و
همچنین به تعبیر رابرت کگان نویسنده کتاب "بهشت و قدرت"
باج دادن آلمان برای اتهام ساختگی هولوکاست به اتحادیه اروپا و قدرت گیری
صهیونیست که هولوکاست یقینا این اطمینان را به آنها خواهد داد تا
خودسرانه هر اقدامی را مجاز بدانند منجر شده است. القای این دروغ بزرگ
تاریخی در آثار همچون "فهرست شیندلر"، "پیانیست"، "شب و مه" در سینما و یا رمان "مرگ کسب و کار من است"
و آثاری از این دست شدیدا تاثیر گذار بوده اما باید دانست جملگی این
آثار از سوی سرمایه داران قدرتمند رسانه ای حمایت می شده و خالقان این
آثار بعضا یهودی نیز بوده اند. بسیاری از تاریخ نگاران معتبر همچون مارتین
بروژات و یا دیوید اروینگ معتقدند تمامی مدارک ارائه داده شده در دادگاه
نورنبرگ مبنی بر وجود اتاق و کامیون های گاز جعلی و ساختگی ست و هیچ سند
معتبر و عینی در این خصوص وجود ندارد،بسیاری از شاهدان حضور یافته در این
دادگاه نیز از سوی کانون های سرمایه داری یهودی استخدام شده بودند.
در خصوص ماهیت و نتایج جنگ دوم جهانی و همچنین قدرت گیری ناسیونال
سوسیالیسم شبهات و پرسش های فراوانی وجود دارد که آن را به مقاله دیگر
موکول می کنیم به عنوان مثال رابطه هیتلر جوان با والتر اشتین
فراماسون ،عضو سرویس اطلاعاتی بریتانیا و مشاور شخصی وینستون چرچیل و
عضویت هیتلر در لژ ماسونی او و همچنین نقش اینتلیجنس سرویس و شبکه پنهان
ایلگارشی یهودی در صعودی نازیسم (رجوع کنید به مقاله رازهای پنهان صعودی
نازیسم نوشته عبدالله شهبازی) می تواند به بسیاری از نقاط تاریک تاریخ جنگ
بین الملل دوم و ظهور و سقوط نازیسم اشاره داشته باشد. همین جمعیتی که
امروزه هولوکاست را فاجعه بار ترین رویداد تاریخی قرن بیستم می دانند چندی
پیش در روزنامه نیویورک تایمز در خصوص حمایت از هیتلر و موسیلینی در دهه
1930 عذر خواهد می کنند، پس باید بر این امر واقف بود که پیدایش هولوکاست
در راستای یک سیاست دوگانه با اهداف استعماری است.پشت پرده ظهور حزب نازیسم
یقینا محفل های زرسالار صهیونیستی و بریتانیایی حضور دارند.کشتار و جنایت
حزب نازی هیچ گاه موجه نخواهد بود و در این کشتار اهداف نژاد پرستانه
پیرو نظریه موهوم آریایی گرایی نیز حضور پر رنگ داشت بزرگترین مروج آریایی
گرایی کانون های استعماری بریتانیا بودند و حمایت بودند . مهمترین حاصل
آن اتکا صهیونیسم به کشتار یهودیان برای توجیه نمودن جنایات خود است لذا
نباید صهیونیسم با یهودیت سامی مساوی انگاشته شود.