حمله عربستان به یمن به خصوص الحوثیها برای کسانی که با تاریخ یمن آشنایی دارند رویداد تازهای نیست و این ششمین بار است که عربستان به یمن جمله میکند
واکاوی تاریخی این حملات و بررسی تاریخ تحولات یمن در گفتگویی فارس با حجت الإسلام علی امیرخانی:
علی امیرخانی فرزند امام قلی در سال 1351 در بخش دینور از توابع استان کرمانشاه به دنیا آمد. در سال 1367به سبب علاقه به معارف و علوم اسلامی و حوزوی وارد حوزه علمیه آیت الله بروجردی (ره) شد. دروس مقدمات را در مدرسه علمیه مهدی موعود (عج) خواند و در سال 1371برای ادامه تحصیل و تکمیل دروس سطح وارد مدرسه علمیه امام محمد باقر (ع) شد درسال 1380موفق شد که دروس سطح (کفایتین و مکاسب) را به اتمام برسانم و به درس خارج راه پیدا کردم.از سال 1384 تاکنون در درس خارج فقه استاد بزرگوارم حضرت آیت الله جوادی آملی بهره میبرد. و با تحولات فکری چهان اسلام آشناست و تالیفاتی دارد.
ادامه گفتگو با حجت الإسلام علی امیرخانی:
*چند درصد از جمعیت یمن را شیعیان تشکیل میدهند؟
در بحث آمار شیعیان یمن. حقیر در خصوص آمار شیعیان یمن به قدر متیقن اکتفا میکنم و مبنا را همان حدود 50 درصد قرار می دهم. مخصوصا اگر زیدیان سلفی را که حدودا یکی دو میلیون یا کمی بیشتر هستند را اصلا شیعی زیدی به شمار نیاوریم، همان گونه که حوثیها آنان را سلفی و وهابی خطاب میکنند؛ در این صورت آمار شیعیان یمن (اعم از زیدیها، اسماعیلیها و اثنی عشریها) حدود 50 درصد است. والله عالم
درباره بررسی اوضاع یمن باید چند مسئله مورد توجه عزیزان باشد: یکی ترکیب مذهبی یمن؛ یکی قبائل یمنی، و دیگری جریانهای سیاسی یمن. ترکیب مذهبی یمن متشکل از شیعیان (زیدی و غیرزیدی)، و نیز از سنیان شافعی و حنبلی است. اکثریت زیدیان همان زیدیان سنتی هستند (جارودی قاسمیه) اما زیدیان سلفی هم در یمن وجود دارند.
از مهم ترین قبائل یمنی میتوان به بزرگترین مجمع القبائل یمن «حاشد» اشاره کرد که خود متشکل از چندین قبیله مهم دیگر از جمله قبیله «آل احمر» است. نیز از قبائل پر نفوذ یمن میتوان از «حوثیها» یاد کرد.
*«الاخوان المسلمون» یمن یکی از جریانهای سیاسی مهم یمن در نیم قرن گذشته است
از جریانهای سیاسی یمن هم میشود از شاخه «الاخوان المسلمون» یمن درطول پنجاه ـ شصت سال اخیر یاد کرد که اهمیت بسیاری در شکست و برچیده شدن سلسله حکومت امامان زیدی در سال 1962م داشته است.
*پان عربیستی یمن تحت تاثیر جمال عبدالناصر رشد کرد
سپس از جریان ناسیونالیستی و پان عربیستی متاثر از حرکت جمال عبدالناصر مصر سخن به میان آورد که تا زمان شکست ناسیونالیسم عربی و جمال عبدالناصر در حاکمیت یمن بود.
*جریان سکولار با نفوذ آل سعود در یمن قدرت یافت
پس از آن با نفوذ آل سعود در یمن و پس از چند بار کودتای نظامی و درگیریهای خونین، جریان سکولار علی عبدالله صالح به حاکمیت رسید و تا دوران بیداری اسلامی 2012م ادامه داشت.علی عبدالله صالح با رویکرد سکولار و استفاده از اهرم قبیلهای در یمن (البته فقط قبیله مهم حاشد)، ساختار قدرت در یمن را در سکولارها و هم قبیلهایهای خود (حاشد) منحصر کرد.
*علی عبدالله صالح مانند غرب گرا و هم پیمان با آمریکا و اسرائیل بود
علی عبدالله صالح مانند دیگر حکام مرتجع عربی رویکرد غرب گرایی و هم پیمانی با آمریکا و اسرائیل داشت؛ همان طور که گرایش شدید ضد ایرانی هم داشت. از مهمترین احزاب سیاسی و تاثیرگذار در حاکمیت دوران اخیر یمن، حزب الاصلاح است که متعلق به اسلامگراهای یمنی است (التجمع الیمنی للاصلاح). این حزب که از دل جریان اخوان المسلمین یمن در سال 1990 م شکل گرفت با عنوان اخوان الیمن هم شناخته میشود.
*حزب الاصلاح و اخوان المسلمین
این عکس ارتباط و علقه حزب الاصلاح یمن با اخوان المسلمین مصر را گویاست.
حزب الاصلاح تحت رهبری یکی از شیوخ زیدی با نام عبدالله حسین الاحمر (رییس مجمع القبائل حاشد) و با ائتلاف یکی از زیدیان سلفی سرشناس یمن با نام عبدالمجید الزندانی (موسس جامعة الایمان یمن) به وجود آمد. آنان اسلامگرا بودند و از مخالفان سرسخت حزب سوسیالیست یمن بودند. رویکرد اخوانی داشتند و هسته اصلی حزب الاصلاح را اخوانیها تشکیل میدادند.این حزب (الاصلاح) با حکومت علی عبدالله صالح همکاری داشت. عبدالله حسین الاحمر علاوه بر آنکه شیخ قبیله حاشد بود، رییس حزب الاصلاح و نیز رییس پارلمان یمن هم بود.
عبدالله حسین الاحمر
عبدالمجید الزندانی
علی عبدالله صالح در دوران حاکمیتش اعضای اصلی ارتش را از قبیله حاشد انتخاب کرد. رییس ارتش یمن در مناطق شمال غرب یمن و منطقه صعده (جایی که حوثیها در آنجا حضور داشتند) شخصی به نام سرتیپ علی محسن الاحمر بود. او از قبیله آل الاحمر که با حاشد متحد شده بودند.
سرتیپ علی محسن الاحمر
علی محسن الاحمر در کنار علی عبدالله صالح
حوثیها گرایش به آرمانهای انقلاب اسلامی ایران داشتند و با غرب گرایی و آمریکا و اسرائیل و نیز همپیمانان آنان، مخالف بودند و از آن جا که ناعدالتی های اجتماعی و سیاسی در حقشان شده بود، مخالفت با دولت بمن را آغاز کردند. اما چون گرایش های ضد آمریکایی و ضد سعودی داشتند و نیز گرایش به ایران داشتند مورد سرکوب دولت علی عبدالله صالح قرار گرفتند.
همانطور که عرض شد تا قبل از بیداری اسلامی شش بار دولت و ارتش یمن (با ریاست علی محسن الاحمر) و با همکاری عربستان با حوثی ها درگیریهای خونین داشتند.
با آغاز بیداری اسلامی (بهار عربی) و اعتراضهای عمومی به حاکمیتهای مرتجع و وابسته عربی، در یمن نیز اعتراض های عمومی علیه علی عبدالله صالح با جلوداری حوثی ها انجام شد.
در این اعتراضها برای اولین بار بین برخی از ائتلافهای مجمع القبائل حاشد، اختلاف شد. قبلیه مهم الاحمر از مخالفان علی عبدالله صالح شدند ولی حاشد با علی عبدالله صالح بود.
تا آنکه سرانجام رییس جمهور یمن در عملیات انتحاری زخمی شد و حکومت را به معاون خود «عبد ربه منصور هادی» واگذار کرد و برای معاینه به عربستان رفت و سپس به یمن بازگشت. علی عبدالله صالح یکی از چهرههای نادر در جهان عرب است. وی دیکتاتوری است که اگرچه انقلاب مردمی آن را سرنگون کرده با این وجود همچنان بدون آزار و اذیت در کشورش اقامت دارد. با آن که مخلوع شد ولی هنوز نفوذ قابل توجهی در دولت و ارتش دارد. علی عبدالله صالح دهها تن از خویشاوندان خود را در مناصب با نفوذ به ویژه در ارتش و نیروهای امنیتی قرار داد. اغلب این مقامات اکنون تصفیه شدهاند اما هیچ کدام تعقیب قضایی نشدند.
دلیل اصلی آن بازگشت دارد به حاکمیت نظام قبیله ای در یمن. چون علی عبدالله صالح و افسران نظامی اش از قبلیه مهم حاشد هستند و حاشد از آنان حمایت می کند، در امنیت جانی و قضایی به سر می برند!
**رهبری حوثیها بعد از درگذشت بدرالدین حوثی چه وضعیتی پیدا کرد؟
اما رهبری جریان حوثی ها بعد از درگذشت علامه بدر الدین حوثی در سال 1431ق (1389ش) به طور کامل به عبدالملک حوثی فرزند کوچک او افتاد. عبدالملک حوثی تعلق خاطر بسیاری به آرمانهای انقلاب اسلامی ایران و حزب الله لبنان دارد و جریان الشباب المومن که برادر شهیدش حسین الحوثی تشکیل داده بود را به انصارالله (هماهنگ با حزب الله لبنان) تغییر داد و نمادی شبیه به نماد آنان اتخاذ کرد.
علامه بدر الدین حوثی
انصارالله به رهبری مدبرانه عبدالملک حوثی روز به روز موفقتر شد و نه تنها مناطق شمالی یمن را در اختیار گرفت، مناطق مرکزی و پایتخت را هم به اشغال خود گرفت. منصور هادی که مخالفت سرسختی با انصارالله داشت و مورد حمایت سرسخت عربستان و آمریکا بود، مجبور شد به جنوب یمن (عدن) فرار کند.
تا آن که در اواسط بهمن ماه سال گذشته، اتفاق جالب دیگری در یمن به وقوع پیوست. در مجمع القبائل حاشد بر سر صلح با انصارالله شکاف ایجاد شد. این بار آل احمر از مخالفان سرسخت حوثیها بودند اما دیگر قبائل حاشد با انصارالله و حوثیها صلح کردند و با آنان پیمان امنیتی و همکاری بستند. از آن جا که ارتش یمن تحت نفوذ قبیله حاشد بود و با انصار الله همکاری میکرد بلافاصله همه مناطق استراتژیک یمن حتی بندر جنوبی عدن هم به تسخیر انصارالله و ارتش درآمد و منصور هادی به عربستان گریخت.
چندی پیش قبیله آل احمر و شخص علی محسن الاحمر از عربستان درخواست کمک کردند تا در مقابل انصار الله ایستادگی کنند اما عربستان ظاهرا خیال نمیکرد به این زودی کل یمن در اختیار انصارالله در بیاید، برای کمک به الاحمر شرط عدم حمایت از اخوان المسلمین و مبارزه با اخوان یمن را گذاشت!!!
البته مجمع القبائل حاشد متشکل از قبائل همپیمان متعددی است که برخی از آنان مانند آل العجی، آل وازع، آل الذیب و آل سرحان از اهل السنة و الجماعة هستند. به تعبیر دیگر در مجمع القبائل حاشد زیدی سنی هستند اما ظاهرا اکثریت آنان گرایش های سلفی دارند. از اینرو پیمان اتحاد انصارالله و حاشد تا کی و چقدر دوام بیاورد، معلوم نیست.شاید هم اکثریت نباشند، اطلاع دقیق ندارم.
البته حمله سریع و مغرورانه عربستان و چند کشور عربی، به احتمال زیاد اتحاد انصارالله و قبائل حاشد را بیشتر خواهد کرد؛ چرا که انگیزه آنان را در دفاع از میهن خود افزایش میدهد. امیدواریم مقاومت جانانه انصارالله که در امور نظامی انصافا چیره هستند و حمایتهای شیعیان جهان از آنان، پیروزی نهایی را رقم بزند.
**رویکرد پادشاه جدید عربستان چه بوده است؟
اقدام عجولانه و از سر استیصال پادشاه عربستان، به روحیه او و مشاوران اتاق فکر او در عربستان باز میگردد. ملک سلمان که برادر تنی ملک فهد است به همراه پنج برادر دیگرش به هفت سُدیری های خاندان آل سعود مشهورند و بر خلاف ملک عبدالله که بیشتر به اقدامات سیاسی و رسانه ای معتقد بود و معمولا از نیروهای غیرمستقیم (گروه های تکفیری) در پیشبرد اهداف استفاده میکرد، سدیری ها و شخص ملک سلمان معتقد به اقدام نظامی مستقیم توسط ارتش عربستان و دیگر همپیمانان عربی هستند و آنرا شجاعانه قلمداد میکنند. همان طور که ملک فهد کشتار حجاج ایرانی بیت الله الحرام را اقدام شجاعانه !!! قلمداد میکرد.
اما ایجاد جنگ و اقدام های مستقیم انشالله در بلند مدت به ضرر آنها تمام خواهد شد. با رسانه ها و تبلیغات هم نمی توانند افکار عمومی را نسبت به آن خوشبین کنند.
همانطور که اقدام نظامی جمهوری خواهان آمریکا (جرج بوش) علیه عراق و افغانستان در آخر در افکار عمومی بر علیه شان تمام شد؛ با آنکه تقریبا همه رسانه های تبلیغی در دست شان بود ولی باز توفیری حاصل نشد.
اخیرا در شرم الشیخ مصر ظاهرا وزرای 22 کشور عربی قرار است پیمان همکاری نظامی برای مقابله با تهدید کشورهای عربی ببندند! طبیعی است کشورهای عربی و گروههایی با گرایش مختلف سلفی با این حرکت موافق باشند. اما همانگونه ائتلاف غیر رسمی آنان + ائتلاف غربی عبری، در سوریه و عراق نتوانست به اهداف اصلی خود برسند در اینجا هم با مقاومت جانانه انشالله شکست خواهند خورد.