نازعات313

آخرین نظرات
نویسندگان

۵۴۸ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است


روز شنبه نیروهای آمریکایی ادعا کردند توانسته اند در عملیاتی منحصر بفرد «ابوسیاف» مسئول نفت و گاز داعش را به همراه ده ها تن دیگر از همراهانش به هلاکت برسانند این در حالی است که تلویزیون سوریه پیش از اعلام آمریکایی ها از کشته شدن این مقام ارشد داعشی که نام های متعددی دارد، خبر داد.

به گزارش جام جم آنلاین، شکار ابوسیاف اگر چه در برخی رسانه ها به نام نیروهای آمریکایی مامور مبارزه با داعش مستقر در عراق و در برخی دیگر از رسانه ها به استناد گزارش تلویزیون سوریه در نتیجه تلاش ارتش این کشور قلمداد و در کارنامه سوری ها ثبت می شود اما برخی تحلیل ها نیز می گوید این عملیات را حتی اگر آمریکایی ها انجام داده باشند، بدون هماهنگی با دولت سوریه به فرجام نمی رسید.

روایت شبکه آمریکایی سی ان ان که این عملیات را بنا به گفته آشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا، «سیلی محکم» به داعش خوانده است با روایت رسمی سوریه از این رویداد هم در ماهیت طرف مجری این عملیات و هم در تعداد تلفات تروریست ها متفاوت است.

سی ان ان گزارش داد: یگان ویژه مبارزه با تروریسم آمریکا شامگاه شنبه با دستور آشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا و موافقت باراک اوباما رییس جمهور این کشور با مدیریت و فرماندهی گروه ویژه موسوم به دلتا متشکل از 20 نیروی آموزش دیده و باتجربه و همچنین مشارکت بیش از 100 نیروی دیگر از یگان های مختلف رزمی از جمله خلبانان مسئول هلی برد نیروها از عراق به سوریه، اقدام به انجام عملیات کرد.

سی ان ان به نقل از یک منبع آگاه از جزئیات عملیات مدعی شد که کماندوهای مشارکت کننده در این عملیات با چند بالگرد «بلک هاوک» و هواپیمای وی-22 به عمق خاک سوریه و مشخصاً ساختمانی چند طبقه که اعضای گروه تروریستی داعش در آن پناه گرفته بودند، منتقل شدند. به گفته این منبع، داعش تلاش کرد از زنان و کودکان حاضر در این ساختمان به عنوان سپر انسانی استفاده کند.

نقش سگ های ارتش آمریکا در شکار ابوسیاف

گفته می شود در این عملیات که با کمک سه فروند بالگرد نیروهای آمریکایی به محل عملیات اعزام شده اند، سگ های ارتش نیز برای تعقیب چهره های شناخته شده تر داعش استفاده شدند.

با وجود انتشار اطلاعات ناقص در باره این عملیات، برخی منابع مانند مرات البلد سوریه از حضور سگ های ارتش در این عملیات بر ای تعقیب وو قتل برخی افراد خاص داعش خبر داده است؛ امری که نشان می دهد آمریکایی ها از قبل، اطلاعات دقیق و حتی «دی ان ای» تروریست های داعش را در اختیار داشته اند.

این پایگاه خبری از نقش سگ های ارتش آمریکا در شکار وزیر نفت داعش خبر داده و اعلام کرده است که هدف از به کارگیری سگ های ارتش آمریکا شکار زنده یا کشتن دقیق اشخاص مدنظر آمریکایی ها در این عملیات بوده است.

یک منبع آگاه دیگر به سی ان ان گفت: یگان حمله موفق شد این ساختمان را تصرف کند و بدون اینکه به زنان و کودکان آسیبی برسد اقدام به کشتن تروریست های مسلح کند. ابوسیاف وزیر نفت و گاز داعش نیز قرار بود زنده دستگیر شود اما مقاومت کرد و کشته شد.

فعالیت های برده داری ابوسیاف و همسرش

یک مقام آمریکایی مطلع دیگر به سی ان ان گفت که همسر ابوسیاف موسوم به «ام سیاف» نیز دستگیر و تحویل یکی از بازداشتگاه های آمریکا در عراق شده است. این مقام آمریکایی گفت: گفته می شود که ابوسیاف و زنش در ربودن و اسارت گروگان های داعش دست داشته اند.

واشنگتن پیش از این گفته بود که ام سیاف در تجارت زنان و به کنیزی کشاندن زنان اقلیت ایزدی عراق نقش قابل توجهی داشته است.

یک مسئول آمریکایی نیز بدون اینکه بگوید نام واقعی ابوسیاف چیست گفت که او مقام ارشد داعش در امور نفت و گاز و تونسی تبار است. این مسئول آمریکایی گفت که به دولت تونس نیز درباره کشته شدن شهروند تروریست آن در عملیات مذکور اطلاع داده شد.

آشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا این عملیات را سیلی محکمی به چهره گروه تروریستی داعش دانست و افزود: همه نیروهای مشارکت کننده در این عملیات تحت فرماندهی نیروی دلتا سالم به پایگاه های خود بازگشتند.

ارتش سوریه می گوید عملیات را انجام داده است

این روایت آمریکایی ها از به هلاکت رسیدن یکی از بارزترین چهره های اقتصادی درامدزا برای گروه تروریستی داعش بود اما تلویزیون سوریه اعلام کرد که این عملیات را ارتش سوریه انجام داده است.

تلویزیون سوریه شامگاه عصر روز شنبه چند ساعت قبل از آمریکایی ها از کشته شدن ابوسیاف و 40 تن از تروریست های داعشی همراه وی در عملیات ویژه ارتش این کشور نزدیک چاه نفتی العمر خبر داد.

نام های دیگر ابوسیاف

تلویزیون سوریه در این خبر فوری نام دیگر ابوسیاف را نیز ذکر کرد؛ «ابو التیم السعودی» که گفته می شود عربستانی و نه تونسی تبار است.

برخی رسانه ها مانند العربیه وابسته به عربستان سعودی ابوسیاف را دارای تابعیت عراقی می دانند و تمایل ندارند از او به عنوان یک سعودی تبار یاد شود. این شبکه می گوید ابوسیاف همان نبیل الجبوری المکنی عراقی تبار است که زمانی در زندان بوکا آمریکا به سر برده است.

اختلاف بر سر نام واقعی ابوسیاف باعث شده که نام های مختلفی از او در رسانه ها منتشر شود؛ اسامی از قبیل ابو التیم السعودی، نبیل الجبوری، محمد العراقی و عبدالغنی.

گزارش دیده بان حقوق بشر مستقر در لندن اما از تعداد کشته ها نیز متفاوت است. در این گزارش تعداد داعشی های کشته شده 19 نفر ذکر شده است که 12 نفر از آنها خارجی (غیر سوری) هستند.

اعلام کشته شدن ابوسیاف در رسانه های سوریه چند ساعت پیش از انتشار این خبر در رسانه های آمریکایی را برخی ناظران دلیل بر نادرستی ادعای آمریکایی ها درباره اجرای این عملیات دانسته اند اما این تمام گمانه های موجود در این باره نیست.

هماهنگی آمریکا و سوریه؟

برخی منابع و تحلیل ها نیز مدعی شده اند که آمریکا و سوریه برای کشتن این تروریست ها هماهنگ بوده اند؛ اظهاری که از همان ابتدای انتشار خبر کشته شدن ابوسیاف مطرح شده بود.

شامگاه شنبه و کمی بعد از انتشار خبر هلاکت وزیر نفت داعش، «برنادت میهان» سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا گفت که هیچ هماهنگی بین آمریکایی ها و دولت بشار اسد صورت نگرفت و به نظام سوریه درباره این عملیات چیزی نگفته شد. میهان افزود: نظام اسد شریک ما در جنگ با داعش نبوده و نیست.

این اظهار مقام امنیتی آمریکا در حالی است که برخی ناظران و تحلیلگران تحولات مرتبط با فعالیت های تروریستی در عراق و سوریه چیزی غیر از این می گویند.

این تحلیلگران معتقدند بین نظام سوریه و آمریکا برای انجام عملیات هایی از این دست در خاک سوریه هماهنگی های لازم انجام می شود، زیرا تداخل عملیات و انجام پروازهای بدون هماهنگی می تواند برای نیروهای آمریکایی فاجعه به بار آورد.

پایگاه خبری مرآت البلد در این باره نوشت: در پشت پرده این عملیات با وجود انکار مقام های آمریکایی هماهنگی بین نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و ارتش سوریه وجود دارد. با وجود اینکه درباره نام و هویت واقعی مسئول نفت و گاز داعش نیز اختلافاتی هست، اما اعلام زودهنگام کشته شدن ابوسیاف پیش از آنکه آمریکایی ها چیزی درباره این عملیات فاش کنند حاکی از هماهنگی نظامی بین دو طرف است حتی اگر واشنگتن بگوید چنین چیزی وجود ندارد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۱۳
امیر مهدوی
نماینده مردم تهران در مجلس تاکید کرد: این درخواست غربی‌ها که همزمان با نظارت‌هایی که می‌کنند با افراد ایرانی و دانشمندان ما مصاحبه داشته باشند و به تعبیری اقدام به "بازجویی" کنند، غیرقابل قبول است.

علیرضا زاکانی در گفتگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم، از درخواست غربی‌ها برای بازجویی و مصاحبه با برخی دانشمندان و مقامات ایران خبر داد و اظهار داشت: خاطره تلخ انتقال اطلاعات دانشمندان هسته‌ای ایران به آژانس انرژی اتمی با شهادت شهدایی همچون شهید شهریاری همراه بود که حکایت‌ از نامطمئن بودن آژانس انرژی اتمی برای شناخت عناصر انسانی مؤثر در حوزه فناوری هسته‌ای دارد.وی تصریح کرد: بنابراین این درخواست که همزمان با نظارت‌هایی که می‌کنند با افراد ایرانی و دانشمندان ما مصاحبه داشته باشند و به تعبیری اقدام به "بازجویی" کنند، غیرقابل قبول است.وی با بیان اینکه این اقدام خطرات بنیادینی را معطوف دانشمندان ما و دانش هسته‌ای کشور می‌کند، تاکید کرد: معتقدیم که نظارت باید نظارت متعارف باشد و هرچه از این دست مطالبات مطرح می‌شود، در راستای زیاده خواهی‌های آمریکا و نظام سلطه و به منظور اهداف شومشان برای نابودی دانش و دانشمندان هسته‌ای ایران است.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۴۸
امیر مهدوی

مذهب تشیع یکی از مهم‌ترین مذاهب شناخته‌شده‌ اسلامی در دنیای معاصر است؛ پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دین اسلام اغلب از زاویه‌ مذاهب اهل‌سنت مورد شناسایی، تحلیل و بررسی قرار می‌گرفت و متون سنتی اهل سنت مبنای قضاوت درباره‌ ابعاد گوناگون اسلام بود؛ اگرچه مستشرقان و پژوهش‌گران تاریخ، کم و بیش با قرائت شیعی از دین اسلام، که با محوریت رفتار و گفتار اهل‌بیت علیهم السلام و عنصر پویای امامت شکل گرفته است، آشنا بودند، اما هنوز ظرفیت‌ها و نقاط قوت برجسته‌ای که در این مذهب وجود دارد، برای همه روشن نبود؛ با طلوع خورشید انقلاب اسلامی ایران و آثار گسترده و عمیقی که بر مناسبات گوناگون سیاسی، فرهنگی، معنوی، اقتصادی، ... جهان گذاشت، اسلام کم کم به صورت دیگری خود را بر مردم دنیا آشکار کرد و همین امرموجب پیدایش مراکز و دپارتمان‌های تحقیقاتی و رشته‌های متعدد پژوهشی پیرامون ابعاد گوناگون مذهب تشیع شد؛ شاید بتوان گفت که مذهب تشیع، تنها مذهب اسلامی است که از ابتدای تولد تاکنون به علل گوناگون تاریخی، جامعه‌شناختی، سیاسی، ... همواره در معرض شناسایی و نقد بوده است؛ افراد و گروه‌هایی که از خاستگاه دشمنی و ضدیت با شیعه به بررسی و نقد آن روی آورده‌اند، اغلب کوشیده‌اند تا آن را به عناصری بیرون از ریشه‌های اصلی و اصیلش، در رفتار و گفتار پیامبر، نسبت داده و آن را نوعی جعل تاریخی جلوه دهند؛ ارزیابی موفقیت یا عدم موفقیت این افراد و گروه‌ها را باید در جای دیگری بررسی کرد، اما بی‌تردید یکی از مهم‌ترین تحلیل‌های تاریخ محورانه، تحلیلی است که شکل‌گیری تشیع را به دوران حکومت صفویه ارجاع کرده و تلاش می‌کند تا با سرهم کردن ادله‌ تاریخی، اثبات کند که صفویان اول بار و برای تحکیم و گسترش پایه‌های حکومت خود، مذهب شیعه را به‌وجود آوردند و گسترش دادند؛  و حتی گروههای سلفی و تکفیری نیز امروزه به این امر استناد می‌کنند. در این نوشتار و دو نوشتار دیگر بنا داریم تا با طرح چنین شبهاتی، به بررسی و نقد آنها‌ بپردازیم.
 
 یکی از شبهاتی که مطرح می‌شود اینکه از لحاظ تاریخی و جامعه‌شناختی، ریشه‌های مذهب تشیع به دوران صفویان می‌رسد؛ صفویان با پدیدآوردن مذهب تشیع و از طریق اعمال زور و خشونت، توانستند بر ایران مسلط شده و دامنه‌ حکومت خود را در تمام مناطق این کشور پهناور گسترش دهند؛ پایه‌گذار مذهب تشیع، شاه اسماعیل اول بود که با همراهی قزلباش‌ها و غلبه‌ قهرآمیز بر مخالفان، به بسط و توسعه مذهب تشیع همت گماشت!(1)
ریشه تشیع درعمق تاریخ اسلام
درپاسخ بایدگفت یکی از شیوه‌های مرسوم در میان اهل سنت در نقد مذهب شیعه، انتساب آن به شخصیت‌های موهوم و جریان‌های خاص سیاسی است؛ پاره‌ای از عالمان سنی، به جای نقد عالمانه و منصفانه‌ مبانی کلامی، تاریخی و روایی مکتب تشیع، با نسبت دادن این مکتب به افراد موهومی مانند عبدالله بن سبا و یا جریان‌های سیاسی‌ای مانند صفویه، می‌کوشند از نقد عالمانه‌ای، که از قضا توان آن را هم ندارند، بگریزند؛ از افسانه‌ عبدالله بن سبا(2)که بگذریم، هرچند صفویه نقش مهمی در گسترش مذهب تشیع در میان ایرانیان داشتند و برای اول بار حکومت یکپارچه و مقتدری با گرایش‌های شیعی بنا نهادند، اما هرگز نمی‌توان پذیرفت که پایه‌گذار مذهب شیعه بوده‌اند؛ مذهب شیعه، که با محوریت ولایت و محبت اهل‌بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بنیان نهاده شده است، ریشه در اعماق تاریخ اسلام و آموزه‌های نبوی دارد؛ آنجا که پیامبر به امام علی علیهما السلام فرمود: یا علی! انت و شیعتک هم الفائزون یوم القیامه(3)؛ نکته‌ مهمی که باید به این حقیقت افزود این است که شیعیان هرگز خود را مذهب یا فرقه‌ای در عرض دیگر فرق اسلامی نمی‌دانند تا کسی به دنبال تاریخ شکل‌گیری آن برآید؛ بلکه شیعه، به حق، خود را اسلام راستین و تفسیر حقیقی اسلام ناب محمدی می‌داند!
 تشیع، نهالی که پیامبر غرس کرد!
اسناد و مدارک و دلایل تاریخی فراوانی بر این حقیقت تأکید دارد که نه تنها مذهب شیعه، مذهبی ریشه‌دار در تاریخ اسلام است و بنیاد آن در زمان خود پیامبر(ص)بنا نهاده شده است، بلکه ورود تفکر و گرایش شیعی به ایران هم در سال‌هایی بسیار دورتر از پیدایش صفویان اتفاق افتاده است؛ هرچند نمی‌توان انکار کرد که صفویان، با انگیزه‌های گوناگونی، به گسترش و تحکیم پایه‌های تشیع در ایران کمک کردند؛  محققان بر این باورند که ما هنوز اطلاعات کمی درباره‌ تاریخ صفویان داریم؛ «در چند دهه اخیر، دشمنى‏هاى زیادى با صفویان شده است که ریشه در برخى ناآگاهى‏هاى تاریخى و مذهبى دارد؛ جریان روشنفکرى دینى در ایران، در مقطعى از حرکت خود، با حمله به صفویان و فرهنگ مذهبى صفوى، کوشید تا آن را از پایه، سست گرداند؛ مع الاسف، این حرکت توفیق زیادى به دست آورد و توانست در یک مقطع تاریخى، تصور مردم کشور ما را به آن دوره، بدبین سازد؛ چیزى که هنوز آثار آن در اذهان و افکار جامعه برجاى مانده است».(4)در حالی که می‌دانیم صفویه خدمات زیادی به کشور و مذهب ما داشته است؛ هرچند دوران حکومت صفویان، همانند بسیارى از دوره‏ها، خالى از خبط و خطا، بویژه از سوى شاهان صفوى نبوده است.
شکی نیست که صفویان در گسترش مذهب تشیع نقش برجسته‌ای دارند، اما آیا می‌توان به آسانی باور کرد که تشیع در تاریخ ایران پیش از صفویه سابقه‌ای نداشته است و صفویه با خشونت و اجبار آن را رسمیت بخشیده و ترویج کرد‌ه‌اند؟! یقیناً هیچ حکومتی نمی‌تواند بدون فراهم آوردن زمینه و ساختار اجتماعی مناسب، اقدامات مهمی همچون تغییر مذهب را در یک جامعه اجرا و نهادینه کند؛ این واقعیت مهم و سنت اجتماعی، درباره حکومت صفویه هم ساری و جاری است؛ ما بر این باوریم که اگر در مقطعی از تاریخ، دولتی شیعی در ایران به قدرت رسید و در توسعه‌ فکر شیعی کوشش کرد و این فرهنگ و مذهب تا به امروز همچنان محکم و پابرجاست، در نتیجه تحولات داخلی و اجتماعی و ساختارهای فرهنگی جامعه بوده است؛ به یقین تشیع در بستر جامعه ایرانی به حدی از گستره و باور عمیق مردمی تبدیل شده بود که ناگزیر دولتی شیعی لازم بود تا براساس خواست مذهبی و دینی مردم، ساختارهای سیاسی را سامان دهد؛ نکته‌ جالب‌توجه اینجاست که شاهان صفوی، در ابتدا صوفی مسلک بودند، اما وقتی با توده‌ عمومی شیعی در جامعه ایران مواجه شدند، آهسته آهسته مسلک خود تغییر داده و به تشیع گرویدند؛ چرا که می‌خواستند بر جامعه‌ای شیعی حکمرانی کنند!
ریشه‌های تشیع در اعماق تاریخ ایران 
اندکى پیش از سقوط عباسیان، تشیع پیشرفت خود را در عراق، شام و ایران آغاز کرده بود؛ با سقوط دولت عباسیان، حرکت شیعی، در عراق و ایران سرعت بیشترى به خود گرفت؛ افزون بر این، ظهور تشیع در جهان اسلام، به شکل‏هاى مختلفى خود را نشان داد؛ یکى از صورت‌های ظهور فکر شیعی‏، درآمیختن آن با تصوف بود؛ این آمیختگی شاید یکی از مهم‌ترین جلوه‏هاى اوج‏گیرى تشیع در تمامى بلاد اسلامى به شمار می‌رود؛ بسیارى از عقاید شیعه به نحله‏هاى تصوف مسلمان راه یافت و از آنجا که صوفی‌گری در میان سنیان، نفوذ چشمگیرى داشت، بطور طبیعى زمینه بسط تشیع فراهم ‌می‌شد».(5)
منابع و مدارک گوناگونی بر این واقعیت تأکید دارند که تشیع، سا‌ل‌ها پیش از تشکیل حکومت صفویه، در پهنه‌ سرزمین ایران گسترش یافته بود؛ با شروع قرن دوم هجری، تشیّع از مرزهای جزیره العرب و عراق بیرون رفت و به تمام قلمرو اسلامی کشیده شد؛ با توجه به پراکندگی شیعیان و علویان در سرزمین‌های اسلامی، این مسئله به خوبی قابل فهم است؛ از زمان حجاج بن یوسف ثقفی، مهاجرت شیعیان و علویان از کوفه به دیگر مناطق پررنگ‌تر و شدیدتر شد؛ این مهاجرت‌ها در قرن دوم هجری و با شروع تبلیغات شیعی و نهضت‌های علویان شتاب بیشتری به خود گرفت.(6)
نهضت‌های علویان در دوران عباسیان هم پیوسته رخ می‌داد؛ یکی از نتایج قطعی این نهضت‌ها، پراکندگی علویان در مناطق گوناگون بود؛ چنانکه بعد از قیام محمد نفس زکیه در زمان حکومت منصور و شکست او، نوادگان امام حسن (علیه السلام) در مناطق گوناگون پراکنده شدند؛ مسعودی، مورخ شهیر، در این‌باره می‌نویسد: «برادران محمد بن عبدالله (نفس زکیه)، در بلاد گوناگون پراکنده شدند ... ؛ برادرش، یحیی، به ری و از آنجا به طبرستان رفت؛ برادر دیگرش، ابراهیم، به بصره رفت و در آنجا لشکری از مردم اهواز، فارس و سایر شهرها گرد آورد.(7)
همچنین در قرن دوم هجری، حرکت مبلغان بنی‌هاشم (بنی عباس) به خراسان آغاز شد و مردم زیادی در آنجا به تشیّع گرویدند؛ یعقوبی، مورخ مشهور، می‌نویسد: «وقتی زید بن علی بن الحسین به شهادت رسید، شیعیان در خراسان به جنب‌وجوش آمدند و تشیّع خود را آشکار کردند؛ خطیبان، آشکارا ظلم و ستم بنی‌امیه بر خاندان پیامبر را بازمی‌گفتند»؛(8) پاره‌ای از مورخان نوشته‌اند: «در سالی که یحیی (فرزند زید) کشته شد، هر طفلی که در خراسان به‌ دنیا آمد، نامش را یحیی نهادند».(9)
قم، حرم اهل‌بیت (ع)
قم یکی از مهم‌ترین شهرهای شیعه‌نشین ایران است که از قرن دوم هجری، سابقه‌ تشیع پررنگی داشته است؛ قم از ابتدا به دست شیعیان بنیان‌گذاری شد و از روز نخست، شیعیان در آن ساکن شدند و همواره شیعه‌نشین بوده و هست؛ تشیّع قم، همواره دوازده امامی بوده و انحراف به آن راه نیافته است؛ بسیاری از مردم قم خدمت ائمه اطهار (علیهم السلام) می‌رسیدند و از محضر آن بزرگواران کسب فیض می‌کردند و پیوسته با امامان خود رابطه داشتند؛ از این‌رو قم، به یکی از مهم‌ترین تجمع‌گاه‌های شیعی تبدیل شد و شیعیان، بویژه علویان، از هرسو بدانجا آمدند و در آن سکنی گزیدند؛ در پایان قرن دوم هجری، ورود بی‌بی‌ فاطمه‌ معصومه (س)، نقطه‌ عطفی در تاریخ این شهر محسوب می‌شود.(10)
شهرهای اهواز، همدان، سیستان، بُست و ری مناطقی از ایران است که در قرن سوم هجری وکلای ائمه اطهار (علیهم السلام) در آنها بوده‌اند؛ در قرن سوم، کوفه، قم و نیشابور مهم‌ترین شهرهای شیعی به شمار می‌رفتند و فقه شیعی براساس احادیث ائمه‌ اطهار (علیهم السلام) در آنها تدریس می‌شده است.(11)
وجود دولت علویان طبرستان در منطقه‌ شمال ایران، بین سال‌های250 تا 316 هجری، باعث بسط تشیع در مناطق مختلف ایران گردید و یکی از نخستین دولت‌های شیعی به تدریج شکل گرفت؛ علویان طبرستان در چند برهه‌، برمناطق ری، زنجان و قزوین نیز چیره شدند(12) و یقیناً زمینه‌ها و بستر تشیع را در این مناطق گسترش دادند.
آل‌بویه، نخستین دولت شیعی ایرانی
در همین راستا باید از دولت مهم آل بویه نیز یاد کرد؛ این دولت قدرتمند شیعی از سال 328 تا 446 هجری، به مدّت نزدیک به یک قرن و نیم توانست بر جغرافیای ایران تسلّط داشته و به صورت عمومی باعث گسترش تشیع شد.در این دوران اقدامات زیادی مبتنی بر مذهب تشیع، پدید آمد که به پاره‌ای از آنها اشاره می‌کنیم:
 1. حمایت دولتی و مردمی از علمای بزرگ شیعه، به صورتی که بسیاری از کتاب‌های معتبر شیعه در این دوران تالیف شده‌اند؛ کتاب‌هایی چون الاستبصار و التهذیب، تالیف شیخ طوسی (م 460)، من لا یحضره الفقیه، تالیف مرحوم شیخ صدوق (م 381) که هرسه از کتب اصول چهارگانه شیعه به شمار می‌روند؛ الارشاد، تألیف شیخ مفید (م 413)، رجال نجاشی (م 450) و ... 
2. برگزاری علنی مراسم عاشورای حسینی، که مختص شیعیان اثنی عشری است. به اعتراف برخی از مورخان، در زمان حکومت آل‌بویه در ایران و عراق، علاوه بر عزاداری، سایر شعارهای شیعی، آشکارا رواج یافت و می‌توان گفت که در ایران مرحله‌ بسیار مهمی برای بسط مذهب تشیع به وجود آمد که تا آن زمان سابقه نداشته است. 
3. وارد شدن شیعیان به امور دولتی و اقدام آنها به ساختن بارگاه‌های امامان علیهم السلام نیز در این دوران صورت گرفت.(13)
دولت ایلخانان و بسط تفکر شیعی
دولت ایلخانان را در مدت محدودی، می‌توان از دولت‌های شیعه در ایران به شمار آورد؛ هرچند مدت شیعه‌بودن آن دولت کوتاه بود، ولی به جهت وسعت قلمرو، تاثیر زیادی بر گسترش شیعه داشتند؛ دوران ایلخانان مغول یکی از بهترین دوران‌ها برای ترویج تشیع، بویژه در ایران بود؛ در این دوره برای اولین بار تشیع در تمامی سرزمین ایران به عنوان مذهب رسمی اعلام شد؛ اولجایتو یا سلطان محمد خدابنده، که در ابتدا به مذهب حنفی و سپس شافعی روی آورده بود، به دلیل نزاع و تنش شدید پیروان این دو مذهب، به تشیع گروید؛ وجود علامه‌ حلی که در آن زمان، شهرتی فرامنطقه‌ای داشت، در کنار سلطان محمد اولجایتو و برگزاری جلسات بحث و مناظره بین او و علمای اهل سنت، به اثبات حقانیت مذهب اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و مذهب شیعه کمک زیادی کرد.(14)
صفویان و گسترش مذهب شیعه
آنچه گفته شد، تنها مختصری از وجود زمینه‌ها و بسترهای مهم برای ورود و گسترش مکتب تشیع در مناطق ایران، پیش از ظهور صفویان است؛ تشیع، قرن‌ها قبل از صفویه توانسته بود در ایران رشد کند و به صورت انبوه، طرفدارانی پیدا کند؛ کار صفویان این بود که بنابر انگیزه‌های گوناگون، برای رسیدن به اهداف خود، مذهب تشیع را مذهب رسمی اعلام کرده و به گسترش بیش از پیش آن یاری رساندند و علمای شیعه با استفاده از شرایط به وجود آمده، در راه ترویج مکتب تشیع و تحکیم و تعمیق فرهنگ آن تلاش‌های زیادی از خود نشان دادند.
هرچند نمی‌توان و نباید تمام اقدامات دولت صفویه را مورد تأیید قرار داد و از سخت‌گیری‌های غیرمنطقی آنان برای رسمی کردن مذهب تشیع، در ابتدای شکل‌گیری دولت صفوی، دفاع کرد، اما چنانکه محققان معتقدند، در مورد خشونت‌ها و اقدامات ایذایی آنان بقدر زیادی، بزرگنمایی شده است. 
شاه دستور داد تا علنّا نام دوازده امام را در خطبه خواندند و اعلان لعن کردند و برخى جوانان قزلباش مسلح ایستاده بودند تا در صورت مخالفت، مخالف را از میان بردارند؛ اما این برخورد شاه براى آن بود تا در آغاز کار، زهره‌چشمى از مخالفان بگیرد، ولی در ادامه، کار به راحتى پیش رفت و هیچ گونه جنبش ضد شیعى مسلحانه در ایران برپا نشد؛ طبیعى است که ترس از قزلباشان وجود داشت، اما مخالفان هم انگیزه‌ زیادى براى مقاومت نداشتند؛ طى سال‏ها درگیرى صفویان و عثمانیان، هیچ نیروى داخلى، با انگیزه‌ سنی‌گرایانه، به حمایت از عثمانیان اقدام نکرد؛ این در حالى است که جنبش‏هاى افراطى و غالى فراوانى در ایران به وجود آمد؛ روشن است که به سادگى نمى‏توان از این امر گذشت.(15)
سیاست صفویان، به رهبری شاه اسماعیل، در رسمیت دادن به تشیع اثنی‌عشری، با مقاومت چندانی روبرو نشد؛ زیرا برای مردم ایران، زمینه‌های فراوانی برای تشیع وجود داشت و آنها خیلی پیشتر مذهب تشیع را پذیرفته بودند؛ سیاست‌های تشویقی نیز در این زمینه وجود و تأثیر داشت؛ چنان‌که در دو منطقه سرخه سمنان، سنگ‌نوشته‌هایی از شاه عباس بر جای مانده که حاوی این دستور است که اگر کسی شیعه شود، از مالیات معاف خواهد بود.(16)
از طرف دیگر، موفقیت مذهب تشیع در نفوذ در کشور پهناور ایران، نه فقط برخاسته از قدرت سلسله‌ صفویان، بلکه ناشی از جاذبه‌های ذاتی آن است؛ از همان ابتدا و از دوران شاه اسماعیل صفوی، عالمان شیعه از جبل عامل، بحرین و سرزمین‌های شمال شرقی عربستان و عراق به ایران دعوت شدند تا پایه‌های فکری و عقیدتی تشیع را در میان مردم عمق بخشند؛ بنابراین، قدرت سیاسی در کنار قدرت فرهنگی و زمینه‌های اجتماعی، توانسته است نقش برجسته‌ای ایفا کند.
* مرکز ملی پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم 
______________________________
1. مقاله‌: صفویان و تغییر ماهیت مذهبی ایرانیان.
2. ر.ک. سید مرتضی عسگری، عبدالله بن سبا و نیز 150 صحابی ساختگی؛
3. تاریخ مدینه دمشق، ج42، ص333
4. رسول جعفریان، صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست، تهران، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چ اول، ش‏1379، ج1، ص15مقدمه مولف.
5. همان، ص17.
6. غلامحسن محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان غیبت صغری، قم، موسسه امام خمینی، چ ششم، 1386ش، ص184.
7. مسعودی، مروج الذهب، تحقیق اسعد داغر، قم،‌دار الهجرة، چ دوم، 1409ق، ج 3، ص 296.
8. یعقوبی، تاریخ الیعقوبى، بیروت،‌دار صادر، بی‌تا، ج 2، ص 326.
9. مسعودی، پیشین، ج3، ص213.
10. محرمی، پیشین، ص186-187.
11. همان، ص188.
12. طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد أبوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چ دوم، 1387ق، ج9، ص346.
13. غلامحسن محرمی، درسنامه تاریخ تشیع، قم، نشر هاجر(حوزه علمیه خواهران)، چ اول، 1391ش، ص230تا232.
14. همان، ص254.
15. جعفریان، پیشین، ج1، ص25.
16. رسول جعفریان، تایخ تشیع در ایران، سازمان تبلیغات اسلامی، چ پنجم، 1377ش، ج1، ص 760.

منبع : کیهان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۷
امیر مهدوی

محمد صرفی : جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا سال 1357 و در واکنش به پیروزی انقلاب اسلامی گفته بود: ما از منافع حیاتی خود در منطقه خلیج فارس و متحدانمان در برابر هر تهدیدی دفاع خواهیم کرد و اگر لازم باشد از نیروی نظامی نیز استفاده می‌کنیم. مواضع رئیس جمهور فعلی آمریکا در نشست کمپ دیوید هم تکرار همان لفاظی‌های کارتر در 37 سال پیش است. 

اوباما پنج‌شنبه هفته گذشته میزبان سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بود. این شورا متشکل از شش کشور عربستان، کویت، قطر، امارات، بحرین و عمان است که در سال 1981 و برای مقابله با انقلاب اسلامی پایه‌گذاری شد. نشست کمپ دیوید با انتشار بیانیه‌ای نسبتاً مفصل به کار خود پایان داد. بیانیه‌ای که به عقیده بسیاری چیزی جز کاغذبازی نبود و آمریکا در آن خود را به هیچ چیز متعهد نکرد؛ جز فروش بیشتر و سریع‌تر سلاح به شیخ‌نشین‌های ثروتمند خلیج فارس! 
در چهار سال گذشته ریاض به تنهایی 90 میلیارد دلار تسلیحات خریداری کرده و این کشور در سال 2014 عنوان بزرگ‌ترین واردکننده سلاح در جهان را به خود اختصاص داد. کاخ سفید در کمپ دیوید به اعراب قول داد چتری موشکی برایشان فراهم کند و این یعنی ده‌ها میلیارد دلار سود برای کمپانی‌های نظامی آمریکا. اما این همه تسلیحات پیشرفته و انبوه چه دردی از شیخ‌نشین‌های خلیج فارس -که در بسیاری از موارد توانایی استفاده از این تسلیحات را هم ندارند- دوا می‌کند؟
پایگاه‌های نظامی اغلب این کشورها میزبان ارتش‌های کشورهای غربی هستند و رژیم صهیونیستی هم طی دهه‌های اخیر حتی یک تهدید شفاهی را هم متوجه آنان نکرده است، چه رسد تهدید واقعی و عملی. جمهوری اسلامی ایران نیز هرگز همسایگان جنوبی خود را مورد تهدید قرار نداده و استراتژی تهران دفاعی بوده و بر همین اساس نیازی به حمله به این کشورهای کوچک ندارد. آنچه پادشاهی‌های خلیج فارس را بطور واقعی تهدید می‌کند، نحوه اداره کشورهای خود و برخورد با ملت‌هایشان است. سیاستی که رای و نظر مردم در آن جایی نداشته و دیدن صندوق رای در برخی از این کشورها به اندازه دیدن آدم‌های فضایی می‌تواند مردم را شگفت‌زده کند! البته در آن کشورهایی هم که گاهی انتخاباتی برگزار می‌شود، چیزی جز یک نمایش مضحک در حد رقص شمشیر نیست. اما این مسائل برای آمریکایی‌ها که خود را منادی آزادی و حقوق بشر می‌دانند، هیچ اهمیتی ندارد. 
یکی از نکات مورد اشاره در بیانیه کمپ دیوید تاکید بر همکاری با کشورهای عربی برای مبارزه با گروه‌های تروریستی است. افسانه آمریکایی مبارزه با تروریسم از سال 2001 آغاز شد. نتایج این جنگ هم قابل توجه است. در سال 2004 تعداد گروه‌های تروریستی 21 گروه بود و در 18 کشور فعال بودند. این تعداد 10 سال بعد به 41  گروه رسیده و حوزه اقدامات آنان نیز 24 کشور شده است. حتی اگر این خبر قطعی را که داعش محصول استراتژی آمریکا و دلارهای نفتی سعودی‏هاست کنار بگذاریم، نگاهی به عملکرد ائتلاف ضدداعش و مقایسه آن با دیگر جنگ‌های آمریکا قابل توجه است و نشان می‌دهد آنها هرگز به دنبال نابودی داعش نیستند. آمریکایی‌ها از اوت 2014 تا مارس 2015 جمعاً 5547 حمله هوایی داشته‌اند که بطور متوسط روزانه 23 حمله است. کافی است این آمار را با حملات هوایی آمریکا علیه عراق در سال 2003 مقایسه کنید؛ 1700 پرواز و پرتاب موشک فقط در یک روز!
میزبان و مهمانان کمپ دیوید از حمله عربستان به یمن نیز حمایت کرده و در عین حال از سعودی‌ها بخاطر کمک چند ده میلیارد دلاری برای کمک به این کشور و مردم آن قدردانی کرده‌اند! سعودی‌ها در حمله به یمن بیش از 3000 تن را کشته و چندین برابر آن را نیز مجروح کرده‌اند. قربانیانی که به اعتراف سازمان‌های بین‌المللی اغلب آنها شهروندان غیرنظامی هستند. تشکر از آل سعود برای اقداماتش در یمن به میزان قابل توجهی از وقاحت نیاز دارد که ظاهراً تنها در واشنگتن یافت می‌شود. سعودی‌ها به دستور آمریکا و به بهانه درخواست رئیس جمهور غیرقانونی و فراری یمن از شورای همکاری خلیج فارس، تجاوز به این کشور را آغاز کردند. عربستان به عنوان پدرخوانده این شورا در حالی به یمن تجاوز کرد که سال‌ها یمنی‌ها به دنبال پیوستن به این شورا بودند و ریاض هرگز چنین اجازه‌ای به همسایه جنوبی خود نداد. چرا که شورای همکاری خلیج فارس، باشگاه تشریفاتی پادشاهان ثروتمند است و تنها کشور جمهوری و از قضا فقیر این منطقه، نمی‌تواند و نباید جایی در آن داشته باشد. 
تامین امنیت، هدف اصلی نشست منفور کمپ دیوید عنوان شده بود. اما کدام امنیت و از دیدگاه چه کسی؟ عربستانی که از کودتای ژنرال‌ها در مصر حمایت می‌کند، مردم انقلابی بحرین را سرکوب می‌کند، عابر بانک داعش است، به دیکتاتورهای فراری - مانند زین‌العابدین بن علی- پناه می‌دهد و در یمن کشتار می‌کند؟!
بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار روز گذشته را می‌توان پاسخی به نشست شرم‌آور کمپ دیوید دانست. آنجایی که ایشان فرمودند؛ «آنها (آمریکایی‌ها) به دنبال منافع خود و پر کردن جیب کمپانی‌های اسلحه‌سازی هستند، بنابراین کشورهای منطقه باید هوشیار باشند تا اسیر این سیاست‌ها نشوند. امنیت خلیج فارس مربوط به کشورهای این منطقه است که دارای منافع مشترک هستند و نه آمریکا. بنابراین امنیت منطقه‌ خلیج فارس باید به‌وسیله‌ کشورهای همین منطقه تأمین شود. آمریکا به‌دنبال تأمین امنیت منطقه‌ خلیج فارس نیست و صلاحیت اظهار نظر در این خصوص را هم ندارد.»
امنیت خلیج فارس را نه ناوگان‌های بیگانه می‌توانند تامین کنند و نه نشست‌های بی‌خاصیت در کمپ دیوید و پاریس. البته کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را برای سفر به کمپ دیوید نباید چندان سرزنش کرد. به قول سردبیر بخش خاورمیانه روزنامه گاردین، مگر آنها جای دیگری هم برای رفتن دارند و جز آمریکا به چه کسی می‌توانند دل ببندند؟! آمریکایی که حتی در نشست با اعراب نیز در موضعی تحقیرآمیز، آشکارا اعلام می‌کند که اولویت نخست واشنگتن، موجودیت و امنیت رژیم غاصب صهیونیستی است. بسیار شرم‌آور و خفت‌بار است که در آستانه روز «نکبت» -روزی که رسماً آوارگی فلسطینیان آغاز شد- اعراب در کمپ دیوید سر بر آستان استکبار ساییده و از آن طلب حمایت کنند. کار آنان به کجا رسیده است که فارین پالیسی از قول منابع صهیونیستی بنویسد؛ «اشکالی ندارد به اعراب اسلحه بدهید!» وقتی قرار نیست حتی یک گلوله به سوی سرزمین‌های اشغالی شلیک شود، وقتی قرار است یمنی‌های ضدصهیونیست و سوری‌های در خط مقاومت هدف این تسلیحات باشند، نه تنها اشکالی ندارد بلکه ضروری هم هست و باید تسریع شود!
کمپ دیوید اگر برای اعراب آب نداشت، برای آمریکایی‌ها نان داشت و به همین خاطر بود که اوباما قول داد سال دیگر هم میزبان دوستان خود در شورای همکاری خواهد بود. نشستی که دستاوردش برای آمریکا ده‌ها میلیارد سود است و برای اعراب عکسی یادگاری با پرزیدنت اوباما!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۳۲
امیر مهدوی

فرید باقی: ایجاد تغییرات بنیادین در فضای حاکمیتی‌ترین وزارتخانه کشور؛ آموزش‌وپرورش، با سرعتی عجیب و برآمده از نگاهی سیاسی که خود را ملزم به اجرای بی‌چون و چرای قوانین «جهانی‌سازی اجباری» می‌داند، در جریان است. از طرفی شاهد بروز تغییرات غیر‌قانونی در نحوه استخدام و به کارگیری «معلمان» در مدارس و خود نهاد آموزش‌وپرورش به واسطه برگزاری آزمون استخدامی میان فارغ‌التحصیلان بیکار سایر دانشگاه‌ها بدون کشف «تخصص و تعهد معلمی» برخلاف منویات امام و رهبر انقلاب هستیم و از طرف دیگر موضوع «خصوصی‌سازی مدارس غیردولتی» برخلاف قانونگذاری مجلس شورای اسلامی و صراحت قانون اساسی در حال اجراست. درباره دانشگاه فرهنگیان و فتنه رها شدن 28 دانشگاه کشور با احکام سرپرستی طولانی‌مدت به واسطه تعلل مشهود شورایعالی انقلاب فرهنگی و کارشکنی دولت، پیش از این بحث‌هایی را آغاز کرده‌ایم اما بحث خصوصی‌سازی مدارس دولتی که به نظر می‌رسید پس از ورود بموقع و هوشمندانه مجلس شورای اسلامی مختومه شده، مجددا با پافشاری شخص رئیس‌جمهور و برخی توجیهات غیر قابل قبول مجددا به سرخط خبرها صعود کرده است.
 اصلی‌ترین سوال این است که انگیزه دولت یازدهم از پافشاری بر این موضوع چیست؟
روحانی در نگاهی صرفا اقتصادی 12 اردیبهشت گفت: «اگر سرانه دانش‌آموز یک میلیون تومان باشد، با خرید خدمت این امکان وجود دارد که هزینه مثلاً تا ۷۰۰ هزار تومان کاهش یابد اما با کیفیت بالا‌تر تربیت انجام شود‌»! اقتصادی‌اندیشی مزمن، براساس تجربه تاریخی دوره کارگزاران و تذکرات اخیر رهبر انقلاب در واکنش به نگاه غلط «هزینه‌ساز خواندن آموزش‌وپرورش»، ناشی از بیگانگی با آرمان‌های بلند این نهاد عظیم و آینده‌ساز است.
پر واضح است مدیر مدرسه غیر دولتی به فرض کاهش 30 درصدی هزینه‌ها ناچار است بخشی از خدمات علمی – آموزشی را کاهش دهد، چرا که اصولا خدمات ارائه شده حداقلی است. اطلاعات منتشر شده از شرایط اداره 900 مدرسه دولتی مناطق محروم کشور که با تفسیر خلاف قانون در سال گذشته به  متقاضیان با سوابق معلوم، منتقل شد نیز نشان از نارضایتی گسترده والدین از «افت شدید خدمات آموزشی» و به کارگیری جمعی از «فارغ‌التحصیلان بیکار» در  جایگاه مهم معلمی دارد که حاضر شده‌اند با شرایط حق‌التدریسی و حقوق 300 تا 700 هزار تومان در ماه، کلاس را اداره کنند. هر چند براساس اذعان صریح مدیران همین مراکز، به‌رغم کمک دولت، اداره مدارس مذکور بدون دریافت وجوه سنگین از والدین دانش‌آموزان مقدور نیست و علت پیشقدم شدن مدیران برخی مراکز غیرانتفاعی در طرح پیمانکاری دولت نیز همین «سودآور کردن اجباری» مدارس دولتی با دریافت وجوه سنگین از والدین بوده است.
موضوعی که بلافاصله پس از بالا رفتن صدای اعتراض والدین مبنی بر عدم توانایی پرداخت هزینه‌های تحصیل، تلاش شد با طرح پرداخت وام 10 میلیون تومانی به خانواده‌های ناراضی به شرط حفظ فرزندان‌شان در مدارس غیر‌دولتی، حل و فصل شود. به این ترتیب آموزش‌وپرورش به عنوان یک مرکز متولی فرهنگ و ارتقای علمی دانش‌آموزی در نقش بنگاهی اقتصادی با برنامه‌های کلان مالی ظاهر شد که برای گردش مالی خود نیز فکرهایی کارگزارانی و برآمده از تفکر سرمایه‌داری دارد!
پرواضح است که این نگاه هزینه‌ساز به آموزش‌وپرورش علاوه بر ایجاد مخاطره
«ترک تحصیل» فرزندان خانواده‌های محروم، در آینده نزدیک قدرت رقابت این دانش‌آموزان در گردونه اجتماعی تحصیل به قصد ارتقای طبقه اقتصادی و اجتماعی را از آنها سلب خواهد کرد. یعنی پروسه‌ای که پیش از این به واسطه ظهور مدارس غیرانتفاعی با شهریه سالانه 20 میلیون تومانی منجر به فتح رشته‌های با منزلت شغلی بالا همچون پزشکی و مهندسی در دانشگاه‌های کشور توسط طبقه مرفه ممتاز شد، با طرح جدید تکمیل شده و فرصت هرگونه رقابت احتمالی را از فرزندان محرومان خواهد گرفت.
اما آیا همه نگاه دولت به طرح «خصوصی‌سازی مدارس دولتی» برآمده از نگاه اقتصادی و پیامدهای تجاری آن است؟
«آموزش‌وپرورش» مهم‌ترین و کلیدی‌ترین کرسی تربیت نسل آینده است، به همین جهت سال‌هاست جنگی خاموش در جهان به منظور غلبه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بر این بخش مهم و حیاتی در میان قدرت‌ها و نظامات جهانی در جریان است. تظاهرات این جنگ محدوده وسیعی را شامل تلاش شرکت‌های چندملیتی برای تصاحب مدارس کشورهای جهان سوم  تا تدوین قوانین و جزوات آموزشی کشورهای مسلمان توسط نهادهای بین‌المللی سیستم سرمایه‌داری مثل یونسکو در بر می‌گیرد.  مروری کوچک بر طرح‌ها و ایده‌های جهانی در امر «آموزش» نشان از آن دارد که ایده «جهانی‌سازی» جوامع با هدف تربیت نسلی مطیع و فرمانبر از بانیان سیستم لیبرال - سرمایه‌داری، نیازمند «خصوصی شدن» و خروج داوطلبانه دولت و حاکمیت‌های مردمی از این حوزه پرمشتری است.
 به این ترتیب سیستم جهانی در قالب طرح «آموزش برای صلح» یا «جهان بهتر برای همه» از توان «حل تعارض ضدارزش‌های خود» با نسل آینده جوامع ناهمگون برخوردار شده و ملت‌های دارای هویت «ملی» مشهود به واسطه تربیت نسل بیگانه با مفاهیم ملی و حل در اقتضائات «فراملی» در سیستم غرق خواهند شد. این هدفی است که آشکارا در کتابچه‌های راهنمای یونسکو با عنوان «آموزش همگانی جهانی» به چشم می‌خورد.
اما آنچه در این میان از سوی سیستم جهانی در کشورهای اسلامی به عنوان مهم‌ترین خاستگاه تعارض با ضد ارزش‌های نظام سرمایه‌داری دیده می‌شود، اندکی فراتر از سایر نقاط جهان است. غرب معترف است «اسلام» از توان به چالش کشیدن و تقابل در سطحی برتر با زیربنای فکری – فلسفی‌اش برخوردار است. به همین جهت بزرگ‌ترین فلاسفه خود را به کار گرفت تا «آموزش ایدئولوژیک» یا به قول ما «تربیت و پرورش اسلامی» را ناکارآمد و غیر‌حرفه‌ای نمایش دهد. مروری کوتاه بر فضای مقالات آموزشی منتشر شده توسط جمعی واحد از مدیران اجرایی این تئوری زیربنایی در ایران، تاییدکننده تلاش برای همه‌گیری این تفکر ضد تمدنی در  کشور ما و سایر بلاد اسلامی است. در حقیقت ما امروز شاهد یک جنگ تمام عیار میان اندیشه فلاسفه اسلامی همچون شهید مطهری و علامه طباطبایی و فلاسفه غربی نئولیبرال با ایده تربیت «شهروندان جهان وطن» هستیم.
خصوصی‌سازی مدارس دولتی ـ چه مدیران ما بدانند و چه ندانندـ پروسه «گسست آرمانی نسل‌ها» را سرعت بخشیده و فضای خصوصی تربیت نسل آینده را به دست بخش غیر‌حاکمیتی در حوزه جهانی خواهد داد. آیا به همین دلیل است که برخی تئوریسین‌های دولت یازدهم همراه با قلع و قمع توأمان مراکز تربیت معلم، سیستم استخدامی آموزش -پرورش و تخریب مدارس دولتی، علنا اعلام می‌کنند «دوره آموزش‌وپرورش ایدئولوژیک به پایان رسیده است؟»  آیا این همان طرحی نیست که هم اکنون در فلسطین، اردن، امارات، عربستان و مصر با هدف حذف مظاهر «نفرت» و «تعارض با جامعه جهانی» رای به پاکسازی کتب درسی از تاریخ «اعراب و اسرائیل» داده است؟ آیا این همان نگاهی است که تقویم مهد‌های کودک خصوصی کشور را به واسطه آموزه‌های نئولیبرالیستی یونسکو از مناسبت‌های انقلابی و میهنی خالی کرده است؟
 ما در حال یک جنگ تمام‌عیار در همه حوزه‌های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی با ژنرال‌های جهانی‌سازی اجباری و نخبگان بی‌وطن هستیم. تصمیم با ماست؛ با مطهری و بهشتی و علامه طباطبایی بمانیم یا تربیت فرزندان‌مان را به به زیگموند فروید و روسو بسپاریم.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۱۸
امیر مهدوی

 نقض آتش‌بس ادعایی 5 روزه خودخوانده سعودی‌ها در یمن همچنان ادامه دارد و حتی در روز عید بزرگ مسلمانان (مبعث پیامبر اسلام) همچنان مناطق شمال و جنوب این کشور توسط ائتلاف متجاوز  بمباران شد. این حملات تنها به صعده و صنعا 2 مرکز عمده انقلابیون و انصارالله محدود نشده و همانند روزهای پیش از آتش‌بس جنگنده‌های سعودی به طور وسیع بر فراز استان عدن به پرواز در آمده و چندین  موضع در بندر عدن را بمباران کردند. طی روزهای منتهی به عید مبعث، رژیم جنایتکار سعودی در چندین منطقه مرزی در گذرگاه علب، کتاف و دشت الفرع، القمع، البرم، المحلاحیظ و المنازله با حملات راکتی و خمپاره‌ای به مسلمان‌کشی‌هایش ادامه داد  و
2 منطقه الزرق و الحصامه در مرز استان‌های صعده و حجه نیز هدف حملات موشکی قرار گرفت. این در حالی‌است که یکی از تحولات آشکار پس از اعلام آغاز آتش‌بس خودخوانده ریاض در یمن اوج‌گیری فعالیت‌های تروریست‌های تکفیری طرفدار سعودی و حملات آنها  به مواضع ارتش یمن در خط ساحلی منطقه دار السعد و خانه‌های مردم در منطقه العریش حدفاصل استان‌های ابین و عدن و برخی مواضع در استان‌های تعز و لحج بوده است. این نشان می‌دهد محمد بن‌سلمان، وزیر جنگ و پسر همه‌کاره پادشاه عربستان از فرصت آتش‌بس برای تقویت و محک زدن نیروهای ترویستی تکفیری مورد حمایت ریاض در یمن برای ادامه تجاوز به این کشور به صورت نیابتی استفاده کرده است.
نامه انصارالله به فرستاده سازمان ملل
منابع یمنی اعلام کردند مسؤول پرونده مذاکرات در جنبش انصارالله یمن روز جمعه با ارسال نامه‌ای به فرستاده سازمان ملل در یمن ادامه تجاوزات سعودی و نقض آتش‌بس از سوی عربستان را به اطلاع او رساند. همچنین  نیروهای ارتش و امنیت یمن  و نیز کمیته‌های مردمی و انصارالله  با وجود نقض پی‌درپی آتش‌بس از سوی عربستان و متحدانش و نیز تجاوزات شبه نظامیان حزب‌الاصلاح و القاعده و حامیان عبد ربه منصور هادی، به عدم نقض آتش‌بس پایبند هستند. به گزارش خبرگزاری رسمی یمن سبأ، «شرف غالب لقمان» سخنگوی رسمی نیروهای مسلح یمن گفت: «نقض آتش‌بس از سوی عربستان بیانگر تلاش عربستان برای فریب و گمراه کردن افکار عمومی در داخل و خارج بوده و از سوءنیت و جدی نبودن عربستان به آتش‌بس حکایت دارد. نقض آتش‌بس بیانگر حرص عربستان در محاصره مردم یمن و ادامه شدیدترین جنایت‌ها در حق آنان است». او  کشورهای جهان و سازمان ملل و تمام سازمان‌های دست‌اندرکار حقوق بشر را به مسؤولیت‌پذیری و رعایت اصول اخلاقی در نقض آتش‌بس از سوی سعودی و تجاوزات این رژیم و کشتار مردم یمن و ویرانی این کشور از حدود 50 روز پیش فراخوانده و تاکید کرد، این تجاوزات امکان ندارد به هیچ قیمتی بتواند مردم یمن را به زانو درآورد.
تحریم مذاکرات ریاض توسط انصار‌الله
پس از آنکه نصرالدین عامر، عضو شورای رسانه‌ای جنبش انصارالله یمن اعلام کرد این جنبش انقلابی تحت هیچ شرایطی در کنفرانس احتمالی ریاض شرکت نخواهد کرد حال سازمان ملل قصد دارد با تغییر مکان مذاکرات صلح از ریاض به مکانی دیگر به آن مشروعیت ببخشد. به گزارش خبرگزاری «تاس» روسیه، «استیفان دوجاریک» سخنگوی دبیرکل سازمان ملل با اشاره به اینکه گفت‌وگوهای یمن در کشوری به جز عربستان و یمن (احتمالا ژنو) برگزار خواهد شد، تأکید کرد بحران این کشور با راه‌های نظامی حل نمی‌شود. به گفته او دبیر کل سازمان ملل قصد دارد نشستی را میان طرف‌های بحران یمن برگزار کند.
وضعیت بغرنج انسانی در صنعا
با آنکه طی روزهای اخیر چند هواپیمای امدادرسان از جمله یک هواپیمای نجات کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل موفق شده‌اند خود را به فرودگاه صنعا برسانند اما فاجعه انسانی در یمن بسیار فراتر از حد تصور است. پایگاه خبری «رصیف» با اشاره به اینکه امکانات سازمان‌های بشردوستانه محدود است، در این‌باره  به اظهارات «علی المقالح»، عضو یکی از این سازمان‌ها اشاره می‌کند که تصریح کرده بود در بازدید از خانواده‌های اهل صنعا متوجه شدیم وضع آنها بسیار اسفبارتر از زخمی‌هایی است که در بیمارستان‌ها به سر می‌برند. این پایگاه گزارش می‌دهد ده‌ها خانواده در پایتخت یمن که بر اثر حملات جنگنده‌های سعودی خانه‌های خود را از دست دادند، مجبورند برای ادامه زندگی و در امان ماندن از حملات هوایی به فاضلاب‌های زیرزمینی شهر صنعا روی بیاورند و در آنجا اقامت ‌کنند. به گزارش فارس، خانواده‌های محله «فج عطان» که  از محله آنها تنها ویرانه‌ و خرابه‌ای بیش برجا نمانده، خود را آواره و بی‌خانمان یافته و به «فاضلاب‌ها» روی آورده‌اند. از زمان آغاز تجاوز عربستان سعودی علیه یمن حدود یکصد نفر از اهالی محله فج عطان کشته و صدها نفر دیگر زخمی شدند.
توافق بر سر سپر موشکی عربی-آمریکایی
توافق شیوخ عربی با طرح جنجالی سپر موشکی آمریکا در نشست ننگین و دستوری  کاخ سفید  با سران شورای همکای خلیج فارس تنها نتیجه اجلاس کمپ‌دیوید برای آمریکا بود. دیوید ایگناتیوس، ستون‌نویس روزنامه واشنگتن‌پست، بیانیه‌های اجلاس کمپ دیوید را  خوشبینانه دانست و نوشت تردیدهای مشترک همچنان بر جای خود باقی هستند. کارول ‌ای لی و جی سولومون نیز با انتشار مطلبی در  وال‌استریت ژورنال به این مساله اشاره کردند که اوباما حمایت نظامی از کشورهای عربی را تقویت کرد و در مقابل حمایت آنها را از یک توافق هسته‌ای با ایران جلب کرد که می‌توان نارضایتی از آن را در اظهارات عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان مشاهده کرد به طوری که می‌توان گفت سعودی‌ها و حتی کشورهای کوچکی مثل قطر، متعهد به رعایت هژمونی کلی آمریکایی در منطقه نخواهند شد، اگرچه هر یک به دنبال معاهده دفاعی دوجانبه با آمریکا و متعهد ساختن واشنگتن به حمایت نظامی از آنها درصورت تهدید نظامی بودند. آنها همچنین خواستار دسترسی به برخی از پیشرفته‌ترین تجهیزات نظامی آمریکا مانند جنگنده‌های اف-35 بودند.  اوباما تلاش کرد پنجشنبه گذشته در کمپ‌دیوید کشورهای عربی خلیج‌فارس را حول محور عربستان تابع هژمونی جدید خود در منطقه سازد که اگرچه  رایزنی‌های صریحی میان ریاض و واشنگتن  درباره آنچه «تهدیدات ایران» خوانده می‌شود صورت پذیرفته است اما مثلا در باره یمن عربستان بسیار سرکش عمل می‌کند. در همین حال روزنامه لبنانی السفیر به افشاگری جدید «مجتهد» فعال و وبلاگ‌نویس معروف عربستانی پرداخت که حال دامنه فاش‌گویی‌هایش از خاندان سعودی فراتر رفته و به روابط میان شیوخ عربی کشیده است. مجتهد در آخرین پیام‌های توئیتری‌اش  فاش کرده که  شیخ تمیم بن‌حمد امیر قطر دنباله‌رو محمد بن نایف ولیعهد سعودی و نماینده اصلی عربستان به جای ملک سلمان بیمار در کمپ‌دیوید شده  است و از این پس دیگر «قطر شریک سعودی نیست بلکه تابع و دنباله‌رو سیاست‌های آن در منطقه خلیج‌فارس، عراق، ترکیه، سوریه، مصر و ایران و نیز نوع روابط با جنبش‌های افراطی تکفیری است». به گفته این افشاگر سعودی از مهم‌ترین توافقات آمریکایی‌ها و کشورهای عرب خلیج فارس در کمپ‌دیوید سپر موشکی به هزینه ده‌ها میلیارد دلار است که راه‌اندازی آن براساس روش«پول از شما، نظارت و کنترل از ما» در اختیار آمریکاست.

منبع : وطن امروز

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۱۳
امیر مهدوی

سرلشکر قاسم سلیمانی پس از خواندن کتاب «آن بیست‌وسه‌نفر» نامه‌ای برای احمد یوسف‌زاده، نویسنده کتاب نوشته است. به گزارش تسنیم، متن نامه سرلشکر قاسم سلیمانی برای نویسنده کتاب «آن بیست‌وسه‌نفر» به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
منَ المُؤمنینَ رجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا الله عَلَیه فَمنهُم مَن قَضى نَحبَهُ وَمنهُم مَن یَنتَظرُ وَ ما بَدَّلوا تَبدیلاً
احمد عزیزم! تقریظ و تحسین رهبر عزیزمان مرا تشویق به خواندن کتابت کرد و پس از قرائت آن به مقامت غبطه خوردم و افسوس که در کارنامه‌ام یک شب از آن شب‌ها و یک روز از آن روزهای گرفتار در قفس را ندارم. شماها عارفان حقیقی و عابدان به عبودیت رسیده‌ای هستید که به عرش رسیدید، ای‌کاش در همان بالا بمانید. چه افتخارآمیز است ربانیون بر منبر نشسته، تربیت‌یافتگان منابر خود را به تماشا بنشینند. چه زیباست جوانان جویای کمال، کودکان کمال‌یافته در قفس دشمن را ببینند. ای‌کاش سفیران در قصرهای مجلل نشسته کشورمان، این سفیران در قفس گرفتار شده را ببینند و چگونه سفیر بودن را بیاموزند.
احمد عزیز! وقتی کتابت را خواندم ناخودآگاه صحنه اسارتی در مقابل دیدگانم مجسم شد و به‌یاد آن اسیر، بر کتاب این اسیر، اشک ریختم، یاد قهرمان اسارت که اسارت را به اسیری گرفت. بانوی معظمه خسته‌ای که با مجروحیت دل و جسم، در حالی که سر برادران، برادرزاده‌ها و فرزندان خود را بالای نی جلوی چشم داشت و ده‌ها زن و کودک اسیر هر روز کتک‌خورده را در طول هزاران کیلومتر پیاده یا بر شتر برهنه نشسته، سرپرستی می‌کرد، در عمق قرارگاه دشمن بر هیبت او شلاق زد و با بیانی که خاطره پدرش علی(ع) را در یادها زنده کرد همانند شمشیر برنده برادرش عباس بر قلب دشمن فرود آورد و با جمله «ما رأیت الّا جمیلاً» عرش را گریاند و بشریت را تا ابد متحیر عظمت خود ساخت. به کرمانی بودنم افتخار می‌کنم، از داشتن گوهرهایی همچون «شهسواری» که فریاد «مرگ بر صدام، ضد اسلام» را در چنگال دشمن سر داد و نشان داد به‌خوبی درس خود را از مکتب امام سجاد(ع) آموخته است و «امیر شاه‌پسندی» که بر گوشت‌های بر اثر شلاق فروریخته او اطو کشیدند و «احمد یوسف‌زاده»، «زادخوش»، «مستقیمی»، «حسنی» و... که از اسارت عظمت آفریدند.  در پایان درود می‌فرستم برمردی که به‌احترام شما و همه مجاهدین و شهدا، قریب 30 سال چفیه یادگار آن روزها را به گردن آویخته تا عشق به این راه و مرام و فرهنگ را به همه یادآوری کند و بر هر نوشته شما بوسه می‌زند و در بالاترین جایگاه فقاهت، حکمت و اندیشه، زیباترین کلمات را نثارتان می‌کند. چقدر مدیون این مردیم و بدون او تاریکیم. خداوندا؛ وجودش را برای ایران و اسلام حفظ بفرما.
قاسم سلیمانی، 17 اردیبهشت 94
 
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۰۹
امیر مهدوی

معاون ظریف: براساس پروتکل الحاقی، آژانس به مراکز نظامی ایران دسترسی مدیریت‌شده خواهد داشت

 تنها چند روز بعد از آنکه یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی صراحتا از بازرسی‌های ماموران این آژانس از مراکز نظامی ایران گفت، تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای دولت حسن روحانی به‌رغم مواضع متفاوت پیشین، به بازدید ماموران آژانس از مراکز نظامی ایران اعتراف کرد. به گزارش «وطن امروز»، عباس عراقچی، معاون جواد ظریف و نفر دوم تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای که پیش‌تر مدعی شده بود هرگز اجازه دسترسی آژانس به مراکز نظامی ایران داده نخواهد شد، پنجشنبه شب در گفت‌وگو با بخش خبری ساعت 21 شبکه اول سیما، درباره اظهارات آمانو مبنی بر بازرسی از مراکز نظامی ایران براساس پروتکل الحاقی گفت: «زمانی که اجرای پروتکل الحاقی را قبول کنیم یک سری دسترسی‌های مدیریت‌شده به مراکزی که غیر از مراکز هسته‌ای باشد،‌ طبق شرایط خاصی می‌تواند برای آژانس ایجاد شود». وی با تاکید بر اینکه بازدید از مراکز نظامی به هیچ وجه صورت نخواهد گرفت، افزود: «دسترسی مدیریت‌شده کاملا با آنچه ما در ذهنمان از بازدید از یک مرکز داریم متفاوت است». معاون وزیر امور خارجه گفت:‌ «اگر آژانس اطلاعاتی داشته باشد که کار خلاف قاعده هسته‌ای در یک مرکزی صورت می‌گیرد، فرآیندی شروع خواهد شد و نهایتا کاری که آژانس انجام می‌دهد، بازدید نیست بلکه دسترسی مدیریت‌شده است برای نمونه‌گیری محیطی که آیا مواد رادیواکتیو در آنجا وجود دارد یا خیر».  براساس این اظهارات عباس عراقچی، او میان بازرسی و دسترسی به مراکز نظامی تفاوت قائل شده است. بر این اساس او معتقد است، آنچه در پروتکل الحاقی وجود دارد، امکان دسترسی مدیریت‌شده به بخشی از تاسیسات نظامی را به ماموران آژانس می‌دهد و این معنایی متفاوت از بازرسی دارد.البته پیش از این، بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی نیز در اظهاراتی گفته بود اینکه آمانو از پروتکل الحاقی، معنای بازرسی را برداشت کرده، نشان‌دهنده تفسیر متفاوت او است. به عبارت دیگر، سخنگوی سازمان انرژی اتمی معتقد است آمانو تفسیر مطلوب خود را از پروتکل الحاقی داشته است. البته ماجرای تفسیر آژانس از موضوعات هسته‌ای، یادآور تفسیر آژانس از ماجرای تعلیق در دوران مدیریت البرادعی و در دوره اعتماد‌سازی اول به مدیریت حسن روحانی در دولت خاتمی است که در آنجا نیز نهایتا تفسیر آژانس به‌عنوان معیار قرار گرفت و همین موضوع منجر به شکست آن مذاکرات شد به همین دلیل به نظر می‌رسد اکنون نیز بار دیگر قرار است تیم مذاکره‌کننده از همان سوراخ آژانس مجددا گزیده شود.اما در میان این نکات، نکته اساسی درباره تناقض‌گویی‌های تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای درباره همین موضوع بازرسی‌ها یا براساس آنچه عراقچی می‌گوید، دسترسی‌ها است. عباس عراقچی در حالی مدعی شده با پذیرش پروتکل الحاقی، فقط امکان «دسترسی» ماموران آژانس به اماکن نظامی داده می‌شود که پیش‌تر، یعنی بیش از یک ماه قبل صراحتا گفته بود براساس توافق لوزان به هیچ عنوان امکان دسترسی به مراکز نظامی وجود ندارد! عراقچی 22 فروردین‌ماه در گفت‌وگو با تسنیم در پاسخ به سوالی درباره احتمال بازدید ناظران خارجی از مراکز نظامی ایران تحت عناوین مبهم قیدشده در بیانیه لوزان که احتمال ورود به مسائل مربوط به PMD را مطرح می‌کند، گفت: قطعاً هیچ نظارت و «دسترسی»‌ای را در این زمینه نخواهیم پذیرفت. وی افزود: موشک‌های ما چه بالستیک و چه غیره نیز تحت نظر و نظارت طرف‌های‌مان نخواهد بود. این عین عبارات آقای عراقچی در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم است. و متاسفانه نمی‌تواند نشان‌دهنده وجهی از صداقت آنها باشد.آقایان درحالی مدعی هستند پذیرش پروتکل الحاقی، نه بازرسی، امکان دسترسی به مراکز نظامی را ایجاد می‌کند که پیش‌تر مدعی بودند به هیچ وجه اجازه همین «دسترسی» را نیز به آژانس نخواهند داد! در کنار صدها گزاره دیگر که تناقض‌گویی تیم مذاکره‌کننده و صداقت کلام منتقدان را اثبات کرده، این مورد، یعنی مورد پروتکل الحاقی و بازرسی از مراکز نظامی نیز در زمره روند و تاکتیک پنهان‌کاری و سپس تغییر عبارات و... قابل بررسی است.
نماینده ایران در آژانس: نگرانم!
اما درست در شرایطی که عباس عراقچی وظیفه جا انداختن توافق ظریف را بر عهده گرفته، نماینده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نسبت به سوء‌رفتار و عدم صداقت آمانو در امانت‌داری اطلاعات ایران ابراز نگرانی کرد. رضا نجفی، نماینده دائم ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی چهارشنبه‌شب در برنامه تلویزیونی «تیتر»  از شبکه خبر (برنامه‌ای که دکتر فریدون عباسی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی نیز در آن حضور داشت) درباره نگرانی نسبت به درز اطلاعات ایران بویژه پس از توافق جامع هسته‌ای گفت: براساس توافقی که با آژانس داشتیم نگرانی‌های امنیتی‌مان را گفتیم و قرار شد آژانس آنها را لحاظ کند همچنین در بیانیه‌های جنبش غیرمتعهدها، این مساله به صراحت گنجانده شده است. ما بارها از مدیرکل خواسته‌ایم تمهیداتی اتخاذ کند که اطلاعات درز نکند. آقای آمانو در صحبت‌های خصوصی ادعا می‌کند تمام اقدامات لازم را اتخاذ کرده است و به نوعی می‌خواهد رفع مسؤولیت کند و بگوید افراد دیگری در آژانس جاسوسی می‌کنند اما هنوز به آن حد نرسیده که بیاید و این را اعلام کنند. با این حال ما نگران هستیم. نجفی گفت: بویژه با توافقی که قرار است انجام شود آژانس دسترسی و اطلاعات بیشتری درباره ایران و فعالیت‌های هسته‌ای‌اش پیدا می‌کند و این مایه نگرانی است و امیدواریم جلوی این کار گرفته شود. این اظهارات صریح نجفی به وضوح نشان می‌دهد نماینده ایران در آژانس از جایگاه داوری آژانس در توافق جامع هسته‌ای میان ایران و 1+5 نگران است. براساس اظهارات نجفی، با توجه به آنکه براساس توافق ظریف، آژانس دامنه وسیع‌تری از اطلاعات هسته‌ای و نظامی ایران را در اختیار خواهد گرفت، باز هم این نگرانی که این اطلاعات به بیرون درز کرده و در اختیار سرویس‌های امنیتی بیگانه قرار گیرد بسیار زیاد خواهد شد. البته این نگرانی درست نجفی را پیش‌تر بارها و بارها منتقدان محتوای مذاکرات هسته‌ای دولت حسن روحانی مطرح کرده‌اند. و البته متاسفانه هر بار بیان این نگرانی‌ها با توهین و بی‌ادبی طرف مقابل مواجه شده است!
 
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۶:۵۴
امیر مهدوی
در خجسته سالروز بعثت پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص)، رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار جمعی از مسؤولان و کارگزاران نظام، سفرای کشورهای اسلامی و قشرهای مختلف مردم، با تأکید بر لزوم بهره‌گیری از درس‌های بعثت برای مقابله هوشیارانه با جاهلیت مدرن امروز که بسیار خطرناک‌تر و مجهزتر از جاهلیت قبل از اسلام است، استکبار و در رأس آن آمریکا را عامل اصلی شکل‌گیری «جاهلیت مدرن» دانستند و گفتند: تجربه 35 سال گذشته جمهوری اسلامی ایران، نشان داده است امت بزرگ اسلامی با حفظ دو اصل «بصیرت» و «عزم و همت» می‌تواند در مقابل این جاهلیت بایستد و آن را شکست دهد. به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی با تبریک عید بزرگ و تاریخی مبعث به ملت ایران و مسلمانان جهان و همه انسان‌های آزاده، بشریت را نیازمند درس‌های بعثت و بازخوانی این درس‌ها دانستند و افزودند: بعثت پیامبر(ص) برای مقابله با جاهلیتی بود که نه فقط مخصوص جزیره..‌العرب، بلکه بر امپراتوری‌های آن روز دنیا نیز حاکم بود. حضرت آیت‌الله ‌العظمی خامنه‌ای 2 عنصر اصلی این جاهلیت را «شهوت» و «غضب» برشمردند و خاطرنشان کردند: اسلام در آن زمان به مقابله با عرصه وسیعی از گمراهی در زندگی انسان‌ها پرداخت که از یک طرف ناشی از شهوات نفسانی و جنسی مهارگسیخته و از طرف دیگر ناشی از حاکمیت غضب و قساوت ویرانگر بود. ایشان با اشاره به بازتولید جاهلیت دوران قبل از اسلام در عصر کنونی، بر همان 2 پایه «شهوت» و «غضب»، افزودند: امروز نیز شاهد شهوت‌رانی بی‌منطق و بی‌مهار و قساوت و کشتار بی‌حد و مرز هستیم با این تفاوت که جاهلیت کنونی متأسفانه مجهز به سلاح علم و دانش شده و بسیار خطرناک‌تر است. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: البته در مقابل، اسلام نیز مجهزتر و نیروی عظیم اسلامی با استفاده از ابزارهای گوناگون در دنیا گسترده شده و امید به موفقیت نیز بالا است اما شرط آن «بصیرت» و «عزم و همت» است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه شرایط کنونی کشورهای اسلامی و ناامنی، برادرکشی و تسلط گروه‌های تروریستی در کشورهای منطقه، نمونه‌هایی از جاهلیت مدرن امروز است که نتیجه طراحی قدرت‌های استکباری و در رأس آنها آمریکا است، گفتند: آنها برای اجرای اهداف شوم و حفظ منافع خود، از تبلیغات گسترده مبتنی بر دروغ نیز استفاده می‌کنند که نمونه آن ادعای آمریکایی‌ها در مبارزه با تروریسم است. ایشان خاطرنشان کردند: آمریکایی‌ها در حالی این ادعاها را مطرح می‌کنند که خودشان به دست داشتن در ایجاد خطرناک‌ترین گروه‌های تروریستی همچون داعش اذعان کردند. آمریکایی‌ها رسماً از گروه‌های تروریستی در سوریه و پشتیبانان آنها حمایت می‌کنند، آمریکایی‌ها از رژیم جعلی صهیونیستی که فلسطینی‌ها را در غزه و ساحل غربی مورد فشار قرار داده است، حمایت می‌کنند اما در شعارهایشان، به دروغ مدعی مبارزه با تروریسم هستند و این، همان «جاهلیت مدرن» است. رهبر انقلاب اسلامی همه کشورهای اسلامی را خطاب قرار دادند و گفتند: ملت ایران، امت بزرگ اسلامی و زمامداران کشورهای اسلامی، بدانید، ما می‌توانیم در مقابل این جاهلیت بایستیم. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، محور اصلی سیاست‌های خباثت‌آلود استکبار در منطقه را در شرایط کنونی، ایجاد جنگ‌های نیابتی خواندند و تأکید کردند: آنها به دنبال منافع خود و پر کردن جیب کمپانی‌های اسلحه‌سازی هستند، بنابراین کشورهای منطقه باید هوشیار باشند تا اسیر این سیاست‌ها نشوند. ایشان یکی دیگر از ادعاهای دروغین آمریکا را ادعا درباره امنیت منطقه خلیج‌فارس دانستند و افزودند: امنیت خلیج‌فارس مربوط به کشورهای این منطقه است که دارای منافع مشترک هستند و نه آمریکا. بنابراین امنیت منطقه خلیج‌فارس باید به‌وسیله کشورهای همین منطقه تأمین شود. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه آمریکا به‌دنبال تأمین امنیت منطقه خلیج‌فارس نیست و صلاحیت اظهارنظر در این باره را هم ندارد، گفتند: اگر منطقه خلیج‌فارس امن باشد، همه کشورهای منطقه از این امنیت بهره‌مند خواهند شد اما اگر خلیج‌فارس ناامن شود، برای همه کشورهای منطقه ناامن خواهد بود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نمونه دیگر از دروغ بودن ادعای آمریکایی‌ها مبنی بر تلاش برای حفظ امنیت منطقه را اوضاع تأسف‌بار یمن خواندند و افزودند: امروز یمن به صحنه کشتار کودکان و زنان بیگناه تبدیل شده است که عامل آن کشورهای به ظاهر مسلمان هستند اما طراح و عامل اصلی آن، آمریکا است. ایشان با اشاره به ادعای دروغین دیگر آمریکایی‌ها مبنی بر حمایت ایران از تروریسم، خاطرنشان کردند: ملت ایران با تروریسمی که با پول و حمایت آمریکا، در داخل کشور، سر بلند کرده بود، قاطعانه مقابله کرد، آن وقت ایران متهم به حمایت از تروریسم می‌شود! در حالی که آن کسی که آشکارا از تروریسم حمایت می‌کند، آمریکا است. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه ملت ایران همواره در مقابل تروریسم و حامیان آنها بوده و خواهد بود، گفتند: ملت ایران با همه کسانی که در عراق، سوریه، لبنان و سرزمین‌های اشغالی در مقابل خطرناک‌ترین تروریست‌ها و صهیونیست‌های تروریست ایستاده‌اند، همکاری خواهد کرد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با یادآوری مجدد اقدامات تروریستی آمریکا، خطاب به دولتمردان آمریکایی گفتند: تروریست شما هستید، اقدامات تروریستی، کار شما است، ما با تروریسم مخالف هستیم و با آن مبارزه و از هر مظلومی نیز حمایت خواهیم کرد. ایشان ملت‌های یمن، بحرین و فلسطین را از جمله ملت‌های مظلوم دانستند و خاطرنشان کردند: در حالی که در صدر اسلام، مشرکین مکه در ماه حرام، جنگ را متوقف می‌کردند، امروز در یمن، در ماه رجب که ماه حرام است، بر سر مردم بیگناه این کشور بمب و موشک ریخته می‌شود. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه حمایت از مظلوم دستور صریح اسلام است، افزودند: ما هر اندازه که بتوانیم از مظلوم دفاع و با ظالم مقابله خواهیم کرد. حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای کشورهای منطقه را به هوشیاری در قبال سیاست استکبار برای ایجاد دشمن موهوم و ترساندن این کشورها از یکدیگر، فراخواندند و گفتند: آنها تلاش دارند تا دشمن اصلی را که استکبار و وابستگان آنها و صهیونیست‌ها هستند، در حاشیه نگه دارند و کشورهای اسلامی را در مقابل یکدیگر قرار دهند، بنابراین باید با این سیاست که همان جاهلیت مدرن است، مقابله کرد. ایشان با تأکید بر اینکه ملت‌های منطقه بیدار شده‌اند، خاطرنشان کردند: شاید بتوان بیداری اسلامی را برای دوره‌ای موقت سرکوب کرد اما بیداری و بصیرت، سرکوب شدنی نیست و امروز ملت ایران و بیشتر ملت‌های منطقه، آگاه و هوشیار هستند. رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: قدرت‌های استکباری سال‌ها است که در تلاش برای سرکوب بیداری و مقاومت در منطقه هستند و در 35 سال گذشته نیز از هیچ تلاشی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور این بیداری فروگذار نکرده‌اند، اما همواره شکست خورده‌اند و بعد از این هم شکست خواهند خورد.  
پیش از سخنان رهبر معظم انقلاب، حجت‌الاسلام والمسلمین روحانی رئیس‌جمهور، با تبریک عید مبعث، بعثت پیامبر اسلام(ص) را به معنای برانگیخته شدن انسانیت و آغاز دوران جدیدی برای جامعه ایمانی خواند و افزود: طبق آموزه‌های بعثت، آنچه می‌تواند تاریخ آینده و جامعه توأم با قسط و عدل را بسازد، نه شمشیر و گلوله و کاخ‌های مرتفع، بلکه حق و وحی است. وی با بیان اینکه شریعتی که پیامبر(ص) برای مردم آورد، حکمت، عدالت، فضیلت و کمالات اخلاقی است، گفت: شریعت اسلامی نسبتی با خشونت ندارد و آنها که می‌خواهند شریعت را در کنار خشونت قرار دهند، چیزی از شریعت نفهمیده‌اند.
رئیس‌جمهور با اشاره به ترویج تفرقه و توهم ایران‌هراسی در میان مسلمانان و با بیان اینکه ایران از آغاز به دنبال صلح، عدالت، کمک به دیگران و ایستادگی در برابر ظلم و زورمداران بوده و زیر بار ظلم و زیاده‌خواهی نخواهد رفت، خاطرنشان کرد: ایران به هیچ کشوری تجاوز نکرده و نمی‌کند اما اگر مورد تجاوز قرار بگیرد، پاسخش همانند دفاع 8 ساله پشیمان‌کننده خواهد بود. آقای روحانی با بیان اینکه ایران چیزی بالاتر از حقوق قانونی خود نمی‌خواهد، خطاب به کشورهای مسلمان منطقه و همسایگان، تاکید کرد: به کمپ پیامبر(ص) و قرآن پناه ببرید، و به سوی کمپ دیوید نروید، چرا که تنها اردوگاه اسلام و پیامبر(ص) می‌تواند منجی شما باشد.

رهبرمعظم انقلاب اسلامی با اشاره به جنایات صورت‌گرفته در یمن تبیین کردند

در خجسته سالروز بعثت پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص)، رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار جمعی از مسؤولان و کارگزاران نظام، سفرای کشورهای اسلامی و قشرهای مختلف مردم، با تأکید بر لزوم بهره‌گیری از درس‌های بعثت برای مقابله هوشیارانه با جاهلیت مدرن امروز که بسیار خطرناک‌تر و مجهزتر از جاهلیت قبل از اسلام است، استکبار و در رأس آن آمریکا را عامل اصلی شکل‌گیری «جاهلیت مدرن» دانستند و گفتند: تجربه 35 سال گذشته جمهوری اسلامی ایران، نشان داده است امت بزرگ اسلامی با حفظ دو اصل «بصیرت» و «عزم و همت» می‌تواند در مقابل این جاهلیت بایستد و آن را شکست دهد. به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی با تبریک عید بزرگ و تاریخی مبعث به ملت ایران و مسلمانان جهان و همه انسان‌های آزاده، بشریت را نیازمند درس‌های بعثت و بازخوانی این درس‌ها دانستند و افزودند: بعثت پیامبر(ص) برای مقابله با جاهلیتی بود که نه فقط مخصوص جزیره..‌العرب، بلکه بر امپراتوری‌های آن روز دنیا نیز حاکم بود. حضرت آیت‌الله ‌العظمی خامنه‌ای 2 عنصر اصلی این جاهلیت را «شهوت» و «غضب» برشمردند و خاطرنشان کردند: اسلام در آن زمان به مقابله با عرصه وسیعی از گمراهی در زندگی انسان‌ها پرداخت که از یک طرف ناشی از شهوات نفسانی و جنسی مهارگسیخته و از طرف دیگر ناشی از حاکمیت غضب و قساوت ویرانگر بود. ایشان با اشاره به بازتولید جاهلیت دوران قبل از اسلام در عصر کنونی، بر همان 2 پایه «شهوت» و «غضب»، افزودند: امروز نیز شاهد شهوت‌رانی بی‌منطق و بی‌مهار و قساوت و کشتار بی‌حد و مرز هستیم با این تفاوت که جاهلیت کنونی متأسفانه مجهز به سلاح علم و دانش شده و بسیار خطرناک‌تر است. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: البته در مقابل، اسلام نیز مجهزتر و نیروی عظیم اسلامی با استفاده از ابزارهای گوناگون در دنیا گسترده شده و امید به موفقیت نیز بالا است اما شرط آن «بصیرت» و «عزم و همت» است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه شرایط کنونی کشورهای اسلامی و ناامنی، برادرکشی و تسلط گروه‌های تروریستی در کشورهای منطقه، نمونه‌هایی از جاهلیت مدرن امروز است که نتیجه طراحی قدرت‌های استکباری و در رأس آنها آمریکا است، گفتند: آنها برای اجرای اهداف شوم و حفظ منافع خود، از تبلیغات گسترده مبتنی بر دروغ نیز استفاده می‌کنند که نمونه آن ادعای آمریکایی‌ها در مبارزه با تروریسم است. ایشان خاطرنشان کردند: آمریکایی‌ها در حالی این ادعاها را مطرح می‌کنند که خودشان به دست داشتن در ایجاد خطرناک‌ترین گروه‌های تروریستی همچون داعش اذعان کردند. آمریکایی‌ها رسماً از گروه‌های تروریستی در سوریه و پشتیبانان آنها حمایت می‌کنند، آمریکایی‌ها از رژیم جعلی صهیونیستی که فلسطینی‌ها را در غزه و ساحل غربی مورد فشار قرار داده است، حمایت می‌کنند اما در شعارهایشان، به دروغ مدعی مبارزه با تروریسم هستند و این، همان «جاهلیت مدرن» است. رهبر انقلاب اسلامی همه کشورهای اسلامی را خطاب قرار دادند و گفتند: ملت ایران، امت بزرگ اسلامی و زمامداران کشورهای اسلامی، بدانید، ما می‌توانیم در مقابل این جاهلیت بایستیم. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، محور اصلی سیاست‌های خباثت‌آلود استکبار در منطقه را در شرایط کنونی، ایجاد جنگ‌های نیابتی خواندند و تأکید کردند: آنها به دنبال منافع خود و پر کردن جیب کمپانی‌های اسلحه‌سازی هستند، بنابراین کشورهای منطقه باید هوشیار باشند تا اسیر این سیاست‌ها نشوند. ایشان یکی دیگر از ادعاهای دروغین آمریکا را ادعا درباره امنیت منطقه خلیج‌فارس دانستند و افزودند: امنیت خلیج‌فارس مربوط به کشورهای این منطقه است که دارای منافع مشترک هستند و نه آمریکا. بنابراین امنیت منطقه خلیج‌فارس باید به‌وسیله کشورهای همین منطقه تأمین شود. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه آمریکا به‌دنبال تأمین امنیت منطقه خلیج‌فارس نیست و صلاحیت اظهارنظر در این باره را هم ندارد، گفتند: اگر منطقه خلیج‌فارس امن باشد، همه کشورهای منطقه از این امنیت بهره‌مند خواهند شد اما اگر خلیج‌فارس ناامن شود، برای همه کشورهای منطقه ناامن خواهد بود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نمونه دیگر از دروغ بودن ادعای آمریکایی‌ها مبنی بر تلاش برای حفظ امنیت منطقه را اوضاع تأسف‌بار یمن خواندند و افزودند: امروز یمن به صحنه کشتار کودکان و زنان بیگناه تبدیل شده است که عامل آن کشورهای به ظاهر مسلمان هستند اما طراح و عامل اصلی آن، آمریکا است. ایشان با اشاره به ادعای دروغین دیگر آمریکایی‌ها مبنی بر حمایت ایران از تروریسم، خاطرنشان کردند: ملت ایران با تروریسمی که با پول و حمایت آمریکا، در داخل کشور، سر بلند کرده بود، قاطعانه مقابله کرد، آن وقت ایران متهم به حمایت از تروریسم می‌شود! در حالی که آن کسی که آشکارا از تروریسم حمایت می‌کند، آمریکا است. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه ملت ایران همواره در مقابل تروریسم و حامیان آنها بوده و خواهد بود، گفتند: ملت ایران با همه کسانی که در عراق، سوریه، لبنان و سرزمین‌های اشغالی در مقابل خطرناک‌ترین تروریست‌ها و صهیونیست‌های تروریست ایستاده‌اند، همکاری خواهد کرد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با یادآوری مجدد اقدامات تروریستی آمریکا، خطاب به دولتمردان آمریکایی گفتند: تروریست شما هستید، اقدامات تروریستی، کار شما است، ما با تروریسم مخالف هستیم و با آن مبارزه و از هر مظلومی نیز حمایت خواهیم کرد. ایشان ملت‌های یمن، بحرین و فلسطین را از جمله ملت‌های مظلوم دانستند و خاطرنشان کردند: در حالی که در صدر اسلام، مشرکین مکه در ماه حرام، جنگ را متوقف می‌کردند، امروز در یمن، در ماه رجب که ماه حرام است، بر سر مردم بیگناه این کشور بمب و موشک ریخته می‌شود. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه حمایت از مظلوم دستور صریح اسلام است، افزودند: ما هر اندازه که بتوانیم از مظلوم دفاع و با ظالم مقابله خواهیم کرد. حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای کشورهای منطقه را به هوشیاری در قبال سیاست استکبار برای ایجاد دشمن موهوم و ترساندن این کشورها از یکدیگر، فراخواندند و گفتند: آنها تلاش دارند تا دشمن اصلی را که استکبار و وابستگان آنها و صهیونیست‌ها هستند، در حاشیه نگه دارند و کشورهای اسلامی را در مقابل یکدیگر قرار دهند، بنابراین باید با این سیاست که همان جاهلیت مدرن است، مقابله کرد. ایشان با تأکید بر اینکه ملت‌های منطقه بیدار شده‌اند، خاطرنشان کردند: شاید بتوان بیداری اسلامی را برای دوره‌ای موقت سرکوب کرد اما بیداری و بصیرت، سرکوب شدنی نیست و امروز ملت ایران و بیشتر ملت‌های منطقه، آگاه و هوشیار هستند. رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: قدرت‌های استکباری سال‌ها است که در تلاش برای سرکوب بیداری و مقاومت در منطقه هستند و در 35 سال گذشته نیز از هیچ تلاشی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور این بیداری فروگذار نکرده‌اند، اما همواره شکست خورده‌اند و بعد از این هم شکست خواهند خورد.  
پیش از سخنان رهبر معظم انقلاب، حجت‌الاسلام والمسلمین روحانی رئیس‌جمهور، با تبریک عید مبعث، بعثت پیامبر اسلام(ص) را به معنای برانگیخته شدن انسانیت و آغاز دوران جدیدی برای جامعه ایمانی خواند و افزود: طبق آموزه‌های بعثت، آنچه می‌تواند تاریخ آینده و جامعه توأم با قسط و عدل را بسازد، نه شمشیر و گلوله و کاخ‌های مرتفع، بلکه حق و وحی است. وی با بیان اینکه شریعتی که پیامبر(ص) برای مردم آورد، حکمت، عدالت، فضیلت و کمالات اخلاقی است، گفت: شریعت اسلامی نسبتی با خشونت ندارد و آنها که می‌خواهند شریعت را در کنار خشونت قرار دهند، چیزی از شریعت نفهمیده‌اند.
رئیس‌جمهور با اشاره به ترویج تفرقه و توهم ایران‌هراسی در میان مسلمانان و با بیان اینکه ایران از آغاز به دنبال صلح، عدالت، کمک به دیگران و ایستادگی در برابر ظلم و زورمداران بوده و زیر بار ظلم و زیاده‌خواهی نخواهد رفت، خاطرنشان کرد: ایران به هیچ کشوری تجاوز نکرده و نمی‌کند اما اگر مورد تجاوز قرار بگیرد، پاسخش همانند دفاع 8 ساله پشیمان‌کننده خواهد بود. آقای روحانی با بیان اینکه ایران چیزی بالاتر از حقوق قانونی خود نمی‌خواهد، خطاب به کشورهای مسلمان منطقه و همسایگان، تاکید کرد: به کمپ پیامبر(ص) و قرآن پناه ببرید، و به سوی کمپ دیوید نروید، چرا که تنها اردوگاه اسلام و پیامبر(ص) می‌تواند منجی شما باشد.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۶:۳۶
امیر مهدوی

اندیشکده امریکن اینترپرایز در مقاله‌ای تحلیلی به بررسی الگوی تصمیم سازی در حاکمیت ایران و ماهیت استراتژی امنیتی و نظامی کشورمان از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون پرداخته است. این مقاله برای ارائه به سرویس های امنیتی، اطلاعاتی، نظامی و در مجموع دولت آمریکا تهیه شده است.

به گزارش خبرگزاری فارس، اندیشکده «امریکن اینترپرایز» در گزارشی 30 صفحه‌ای تحت عنوان «تفکر راهبردی ایران: ریشه‌ها و تکامل» به قلم «متیو مکینیس» به بررسی ریشه‌ها و ماهیت استراتژی امنیتی و نظامی ایران از زمان انقلاب اسلامی در سال 1357 تا کنون پرداخته است. نویسنده این مقاله سعی کرده تا عوامل موثر بر فرهنگ استراتژیک و راهبردی ایران و نیز ماهیت اصلی فرایند تصمیم سازی حاکمیت ایران را مورد بررسی قرار دهد.

«متیو مکینیس» که در حال حاضر از اعضای مقیم اندیشکده «امریکن اینترپرایز» با تمرکز بر مسائل مربوط به ایران است و به طور خاص روی فرهنگ استراتژیک ایران و قدرت نظامی و ارتش این کشور پژوهش می‌کند، پیش از این از سال های 1998 تا 2013 میلادی به عنوان تحلیلگر ارشد وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) فعالیت داشته است. مکینیس در سال 2010، در فرماندهی نیروهای مرکزی آمریکا به عنوان تحلیلگر ارشد مسائل ایران مشغول به فعالیت شد و در تمام سال های پیش از آن نیز مسئول برنامه ریزی‌های راهبردی و جایگاه‌های رهبری با محوریت ایران، عراق و خاورمیانه بوده است. وی به طور همزمان بر روی موضوع اثرگذاری فعالیت‌های جامعه اطلاعاتی آمریکا در ارتباط با حوزه‌های تخصصی خود به ویژه ایران تحقیق و پژوهش کرده است.

این مقاله که با هدف ارائه به نهادهای دولتی آمریکا برای لحاظ در تصمیم سازی‌های خارجی واشنگتن تهیه شده، با بررسی برداشت‌های دولت و حاکمیت ایران از تهدیدات داخلی، خارجی و بین المللی، به ارائه تصویری از محاسبات راهبردی ایران طی سه دوره تاریخی می پردازد: جنگ نفتکش‌ها، جنگ آمریکا در عراق و بحران اخیر سوریه. نویسنده این مقاله مدعی است که رهبران ایران طی این سه دوره به این نتیجه رسیده اند که تحولات منطقه‌ای، تهدیدی واقعی برای امنیت و ثبات ایران بوجود آورده است و سبب شده تا تحولاتی عملیاتی در داخل ارتش این کشور رخ دهد و تکاملی راهبردی در میان رهبران ایران حاصل شود.

این پژوهشگر اندیشکده امریکن اینترپرایز در تحلیل خود نوشت: ایران به هیچ عنوان کشوری غیرقابل پیش بینی، غیرمنطقی و آنچنان که ادعا شده است، کشوری سرکش نیست. تنها مسئله‌ای که وجود دارد این است که این کشور به درستی شناخته نشده است. ما می‌توانیم با تحلیل فرهنگ راهبردی ایران، به درک درستی از محاسبات راهبردی و نیز برداشت های این کشور از تهدیدات پیرامون این رژیم برسیم.

بنا بر این گزارش، انعطاف پذیری و قدمت ایران به عنوان یک ملت و یک تمدن، در کنار عدم توانایی ایران مدرن برای دستیابی مجدد به قدرتی که این کشور در قرن های اولیه امپراطوری پارس در اختیار داشت، همگی در کنار یکدیگر، هویت ملی ایران را شکل می دهد و تعریف دقیقی از آن ارائه می کند. جایگاه جغرافیایی و استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه، یک پدافند طبیعی در برابر حملات خارجی برای این کشور به ارمغان آورده است اما در عین حال نوعی حس انزوا برای ایران ایجاد کرده و باعث شده تا به لحاظ تاریخی نیز این کشور متحدان طبیعی اندکی داشته باشد. سیاست خارجی ایران نیز تحت تأثیر هویت‌های بعضا متناقضی که این کشور در طول تاریخ برای خود برگزیده، اغلب پیچیده‌اند؛ هویت‌هایی نظیر هویت پارسی، هویت اسلامی، هویتی شیعی و نیز هویت انقلابی. اصول انقلابی ایران اساس مشروعیت رژیم حاکم در این کشور و البته مبنای سیاست خارجی آن را شکل می دهد و در عین حال پارامترهای مهمی را برای تصمیم سازی توسط رهبری ایران مشخص می سازد. حتی در برخی مواقع منافع ملی می‌تواند از ایدئولوژی مهمتر بوده و گوی سبقت را برباید.

تصمیم سازی در ایران، روندی توافقی میان رهبران ارشد نظامی و سیاسی است

ساختار ترکیبی نظامی ایران شامل ارتش و سپاه در کنار یکدیگر، درک این کشور را دشوار کرده است

مکینیس در ادامه مقاله خود تأکید کرد: بهترین روش برای توصیف تصمیم سازی‌های ایران در زمینه مسائل استراتژیک و امنیتی، توصیف آن به صورت یک روند توافقی میان رهبران ارشد نظامی و سیاسی در این کشور است. تصمیمات برای استفاده از نیروی متعارف، تغییر سیاست‌های مهم خارجی و یا هدایت اقدامات نیروهای شبه نظامی جمهوری اسلامی و سازمان های مختلف در این کشور، همگی از طریق کانال های مستقیم و یا غیرمستقیم، زیر نظر هدایت رهبر عالی ایران اتخاذ و اجرا می‌شود. در حال حاضر بیش از پیش شاهد ادغام ارتش ایران با نیروهای سپاه انقلاب اسلامی هستیم اگرچه همین ساختار منحصر به فرد نظامی ایران، درک راهبردها، تصمیم سازی‌ها و کنترل و فرماندهی این کشور را دشوارتر و پیچیده تر می‌سازد.

بنا به نوشته این تحلیلگر آمریکایی، ایران اساسا کشوری تدافعی است و براساس نگرانی‌هایی که درباره حفظ ثبات خود و نیز حفظ رژیم حاکم دارد، اهداف خود را تبیین می کند. اهداف اصلی راهبردی این کشور عبارتند از کاهش انزوای نسبی در جامعه بین المللی و در عین حال ممانعت از هرگونه حمله احتمالی از جانب دشمنان مختلف منطقه‌ای خود. همین نگرانی‌های ایران نیز باعث شده تا این کشور به دنبال افزایش نفوذ راهبردی خود در منطقه باشد و تمایل و گرایش بیشتری به خودکفایی نظامی پیدا کند.

تحلیلگر سابق پنتاگون می‌افزاید: از سوی دیگر، منافع ملی (مصالح ملی) و ایدئولوژی ایران دو عامل مهمی است که سیاست خارجی و امنیتی این کشور را شکل می‌دهد. کشمکش میان این دو قطب فکری، مباحثات مربوط به امنیت ملی را در داخل رژیم حاکم در ایران شکل می دهد، اگرچه هرزمان که رهبران ایران اعتقاد به وجود یک درگیری واقعی داشته باشند، منافع و مصالح ملی از نگرانی‌های ایدئولوژیکی پیشی می‌گیرد و ارجحیت می یابد. فعالیت‌های نظامی و نیز فعالیت‌های مرتبط با اعمال قدرت نرم توسط شبکه مقاومت یاران ایران همچون حزب الله لبنان و نیز نیروهای شیعه در عراق، مظهر هر دو عامل منافع ملی و ایدئولوژی این کشور در راهبرد ایرانی است.

این مقاله همچنین مدعی است: ایران نگرانی های مربوط به امنیت داخلی را فراتر از امنیت خارجی اولویت بندی کرده است. هوشیاری در قبال فعالیت‌های خرابکارانه و براندازانه و نیز حفظ ثبات داخلی در رأس سیاست گذاری‌های امنیتی و نظامی این کشور قرار دارد. هرچقدر که حاکمیت ایران نفوذناپذیرتر می‌شود و از طرفی سازمان‌های امنیتی در این کشور تخصصی تر عمل می‌کنند، سبک تصمیم سازی توافقی ایران (تصمیم سازی مبتنی بر توافق تمام طرفین و احزاب) نیز منسجم تر می‌شود.

شناخت منافع ملی و اصول ایدئولوژیک ایران به درک الگوی تصمیم سازی ایران کمک می کند

این تحلیلگر ایران‌شناس آمریکایی معتقد است: رفتار و برخورد ایران در شرایط گوناگون ناشی از درک و برداشت این کشور از تهدیدات منافع ملی و اصول پایه‌ای ایدئولوژیکی این کشور است. تشخیص اینکه چه زمانی کشور و حاکمیت ایران، تداوم انقلاب این کشور، رشد اقتصادی آن و یا رهبری ایران در میان مسلمانان، مسلمانان شیعه و یا همسایگان منطقه‌ای در خطر می افتد، برای انجام تحلیل‌ها و سیاست گذاری‌ها در رمزگشایی و پیش بینی تصمیم سازی‌های امنیتی ایران نقش به سزایی ایفا می‌کند.

وی ادامه می‌دهد: تاریخ نشان داده که تمایل ایران بیش از هرچیز به سمت جنگ‌های نامتقارن، جنگ‌های نیابتی و نیز نبردهایی با شدت اندک و به صورت پراکنده می‌باشد. استفاده از دیگران در درگیری‌ها و برپایی جنگ‌های نیابتی و مشغول نگاه داشتن دشمنان فراسوی مرزها، واکنشی منطقی به جایگاه دشوار استراتژیک ایران است و به محدود ساختن درگیری ها کمک می ‌ند. در حقیقت، دکترین و راهبردهای نظامی ایران، واکنشی به سلطه منطقه‌ای آمریکا و متحدان این کشور است. ایران روی قابلیت‌های نظامی خود سرمایه‌گذاری کرده و تلاش می‌کند تا با انجام عملیاتی خاص، برتری آمریکا در قدرت متعارف را کاهش دهد.

نتایج عنوان شده در این پژوهش به شرح ذیل است.

تعیین چهارچوبی برای تفکر راهبردی ایران

هیچ الگوریتم حاضر و آماده‌ای برای نحوه تصمیم‌سازی هر کشوری- شامل ایران- در حوزه امنیت ملی، سیاست خارجی و استفاده از نیروی نظامی، وجود ندارد. اما این امر بدان معنا نیست که چنین تصمیماتی غیر قابل درک و یا ذاتاً غیر قابل پیش بینی هستند. تحلیل الگوهای رفتاری تاریخی، نحوه ایجاد جهان‌بینی و درک تهدیدات، و نیز شخصیت‌ها و فرایند‌های کلیدی که شکل دهنده تصمیم‌سازی هر کشوری هستند، می‌توانند در جهت پیش‌بینی رفتارها و سیاست‌های یک کشور، پارامترهای مشخص و عقلانی را به ما ارائه کنند. نویسنده، طی این نوشتار این استدلال را مطرح کرده‌است که میراث تاریخی ایران، واقعیت‌‌های جغرافیایی، اصول مذهبی و ایدئولوژیک، و نیز منافع ملی ایران، شکل دهنده درک جمهوری اسلامی از مسئله تهدید و نیز جهان‌بینی رهبر این کشور هستند.  شناخت و فهم این مؤلفه‌های فرهنگ راهبردی ایران، به سیاست‌مداران آمریکایی کمک می‌کند تا سیاست‌ها، رفتارها و نیز نگرش ایران نسبت به امنیت را بفهمند.

بادر نظر داشتن فرهنگ راهبردی ایران، ویژگی‌های اصلی تفکر نظامی و راهبردی ایران چه هستند؟ اول اینکه، ایران اساساً یک کشور دفاعی است [تسلیحاتش فقط به منظور دفاع از مرزها و منافع ملی‌اش است نه حمله و اشعال خاک یک کشور]. اصولاً، ایران نگران ثبات و بقای رژیم خودش است، و از همین رو، کاستن از انزوی نسبی و توان بازدارندگی در مقابل تهاجم بالقوه از سوی چند کشور ستیزه‌جوی همسایه، از اهداف راهبردی ایران می‌باشند. در بیشتر رفتارهای تهران، نوعی نگرانی نسبی، قابل مشاهده است، برای نمونه، می‌توان به تلاش این کشور برای جست‌و‌جو و یافتن عمق استراتژیک بزرگتر در منطقه، و تمایل به خودکفایی در امور نظامی اشاره کرد.

دوم اینکه، خط‌مشی امنیتی و سیاست خارجی ایران، به وسیله عوامل دوگانۀ منافع ملی (مصلحت) و ایدئولوژی این کشور تدوین می‌شود و شکل می‌گیرد. تضاد میان این دو قطب فکری، تعیین کننده مسئله امنیت ملی در داخل رژیم است، هر چند هنگامی که ساختار حاکم، کشمکش و تعارضی جدی را احساس کند، نقش مصلحت در زمینه تصمیم سازی، پررنگ‌تر از نگرانی‌های ایدئولوژیک می‌شود. به منظور حفظ ارزش‌ها و اصول انقلاب اسلامی، باید از حکومت، پاسداری شود. هرچند که، نمی‌توان ارزش‌های ایدئولوژیک را نیز نادیده گرفت و به کناری گذاشت.

متحدان و شبکه مقاومت نیابتی، مهمترین وجه تمایز سیاست نظامی و خارجی ایران است و همین امر بیانگر دوگانۀ ایدئولوژی و منافع ملی است. ایران ترجیح می دهد که در این تلاش‌ها، از اِعمال قدرت نرم و نه قدرت سخت بهره ببرد اما از هر دوی آن‌ها با شدت و قدرت استفاده می‌کند. این شبکه در ضمن این‌که مجهز کننده حکومت تهران به وسایل و ابزارهای مرگبار و سرّی برای بسط و بازتاب قدرت، بازداشتن دشمنان و معرضان این کشور، و رقابت با رقبای منطقه‌ای‌اش هست، منعکس کننده نفوذ و آرمان‌های ایران نیزمی‌باشد. در حالیکه ایران یک کشور دفاعی‌ است، کارزار و تلاش‌های نامتقارن منطقه‌ای و جهانی‌ آن و شبکه مقاومت، می‌تواند ستیزه‌جویانه باشد.

سوم این‌که، برای ایران نگرانی‌های امنیتی داخلی پر رنگ‌تر و مهم‌تر از نگرانی‌های امنیتی خارجی است. به عنوان یک کشور انقلابی، بزرگترین تهدید برای (جایگاه) حکومت، ناشی از شکاف میان نخبگان رژیم و یا از سوی مردم ایران خواهد بود. هوشیاری در برابر تخریب‌ها و حفظ ثبات داخلی، برنامه ‌ریزی نظامی و سیاست‌گذاری‌های امنیتی را تحت الشعاع خود قرار داده است. این نگرانی‌ها محدود به زمان بحران‌ها نیست، چرا که دفاع در برابر فتنه‌های ناشی از اقدامات کشورها و قدرت‌های خارجی به طور اخص، مهم است. در تعارض، ایران احتمالاً به این درک خواهد رسید که خطوط مقدم نبرد، هم در داخل مرزهایش است و هم در بیرون مرزهایش.

نکته چهارم این‌که به موازات تنگ‌تر شدن حلقه رده بالای حاکمیت و نیز تکامل و حرفه‌ای تر شدن سازمان‌های امنیتی، شیوه توافقی تصمیم‌سازی ایران، منسجم‌تر و هماهنگ‌تر می‌شود. این روند به طور اجتناب ناپذیری بر سرعت و ویژگی‌های تصمیم سازی ایران اثر خواهد گذاشت، اما اینکه دقیقاً چطور، نامعلوم و نامشخص است. در بحران‌ها و درگیری‌های آینده، آیا تصمیم بر استفاده از قوه قهریه، سریع‌تر خواهد بود؟ آیا آن‌ها نسبت به گروه‌اندیشی، پذیراتر خواهند بود؟ آیا تلاش‌های نظامی منسجم‌تر خواهد بود، یا فرماندهی و کنترل دوشعبه‌ای ایران، با موانع عملیاتی روبرو خواهد شد؟ این‌ها سؤالات مهمی برای برنامه‌ریزان نظامی ایالات متحده آمریکا هستند.

پنجم این‌که، برداشت رژیم ایران از تهدیدات منافع ملی و نیز اصول بنیادین ایدئولوژیک، منشأ رفتار بین‌المللی و داخلی ایران است. تشخیص این‌که چه زمانی حکومت، ارزش‌ها و اصول انقلاب؛ رهبری امت مسلمان و به خصوص شیعیان و یا مسلمانان کشورهای همسایه؛ با خطر مواجه‌اند برای تحلیلگران و سیاستگذاران، برای کشف و پیش‌بینی تصمیم‌های امنیتی ایران، حیاتی و مهم هستند. برای نمونه، اگر که از تهدید خطر حمله نظامی آمریکا به ایران کاسته شود، واشنگتن تغییرات جدیدی را در موضع‌گیری‌های دیپلماتیک و نظامی ایران مشاهده خواهد کرد. اگر تهدید عمده برای ایران، مبارزه با گروه‌های شبه‌نظامی و نامتعارف چون داعش باشد این کشور ممکن است موضع گیری نظامی خودش را تغییر دهد و بر روی جنگی چند وجهی در منطقه متمرکز شود و توانایی خودش در استفاده از نیروی زمینی و هوایی را همراستا با نیرو‌های نیابتی منطقه‌ای‌اش افزایش دهد. همچنین، اگر که تلاش ایران برای ساخت بمب هسته‌ای منوط به توان بازدارندگی در برابر تهاجمات نظامی متعارف بالقوه می بود این دو روند مختلف در درک تهدید، ممکن است ارزش نسبی دستیابی به بمب هسته‌ای را کاهش دهد.

ششم اینکه، ایران به صورت تاریخی به پیشبرد جنگ‌های نامتقارن، نیابتی، و پراکنده تمایل دارد. بهره‌گیری از دیگران برای جنگیدن برای شما و دور نگه‌داشتن کشورهای متخاصم از مرزهایتان، واکنشی منطقی به موقعیت دشوار راهبردی ایران در منطقه است. همان‌گونه که در عملیات نیروهای ارتش و سپاه در جریان جنگ نفتکش‌ها و نیز جنگ عراق پس از سال 2003، مشاهده شد، داشتن دلایلی عقلانی و منطقی برای انکار و نیز محدود نگه داشتن درگیری‌ها، امکان این را برای تهران فراهم کرد تا تنش‌های روبه افزایش با قدرت متخاصمی چون ایالات متحده آمریکا را مدیریت کند.

در نهایت این‌که، راهبردها و دکترین‌های نظامی ایران واکنشی به سلطه نظامی متعارف منطقه‌ای آمریکا و متحدانش می‌باشد. تهران نیازمند به بازدارندگی در برابر آمریکا و متحدان منطقه‌ای‌اش است و موضع دفاعی خودش- موشک‌های بالسیتک، موشک‌های کروز ضد ناو، مین‌ها، و ظرفیت‌های سایبری‌اش- را در واکنش به این تهدیدات شکل داده است. دفاع منفعلانه و دکترین موزاییک برای راهبرد دفاعی ایران اساسی و مهم هستند و در اصل برای مقابله با شیوه جنگ آمریکا از سال 1991 به بعد، تدارک و تدوین شده‌اند. علاوه بر این، ایران در تدوین راهبرد‌های نظامی‌اش، کارکشتگی روزافزونی را از خود بروز داده‌ است.

همه این عوامل، ویژگی‌ها و اصول، باید به تحلیلگران، سیاستگذاران، در فهم و شناخت بهتر رفتار و تفکر راهبردی ایران، کمک کند. هر چند که این موارد، تنها چهارچوب‌های نظری هستند و نیاز به مطالعه و بررسی‌های تجربی عمیق‌تر دارند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۶:۱۱
امیر مهدوی