نازعات313

آخرین نظرات
نویسندگان

تشیع صفوی ؛ توهم یا واقعیت؟

يكشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۷:۴۷ ق.ظ

مذهب تشیع یکی از مهم‌ترین مذاهب شناخته‌شده‌ اسلامی در دنیای معاصر است؛ پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دین اسلام اغلب از زاویه‌ مذاهب اهل‌سنت مورد شناسایی، تحلیل و بررسی قرار می‌گرفت و متون سنتی اهل سنت مبنای قضاوت درباره‌ ابعاد گوناگون اسلام بود؛ اگرچه مستشرقان و پژوهش‌گران تاریخ، کم و بیش با قرائت شیعی از دین اسلام، که با محوریت رفتار و گفتار اهل‌بیت علیهم السلام و عنصر پویای امامت شکل گرفته است، آشنا بودند، اما هنوز ظرفیت‌ها و نقاط قوت برجسته‌ای که در این مذهب وجود دارد، برای همه روشن نبود؛ با طلوع خورشید انقلاب اسلامی ایران و آثار گسترده و عمیقی که بر مناسبات گوناگون سیاسی، فرهنگی، معنوی، اقتصادی، ... جهان گذاشت، اسلام کم کم به صورت دیگری خود را بر مردم دنیا آشکار کرد و همین امرموجب پیدایش مراکز و دپارتمان‌های تحقیقاتی و رشته‌های متعدد پژوهشی پیرامون ابعاد گوناگون مذهب تشیع شد؛ شاید بتوان گفت که مذهب تشیع، تنها مذهب اسلامی است که از ابتدای تولد تاکنون به علل گوناگون تاریخی، جامعه‌شناختی، سیاسی، ... همواره در معرض شناسایی و نقد بوده است؛ افراد و گروه‌هایی که از خاستگاه دشمنی و ضدیت با شیعه به بررسی و نقد آن روی آورده‌اند، اغلب کوشیده‌اند تا آن را به عناصری بیرون از ریشه‌های اصلی و اصیلش، در رفتار و گفتار پیامبر، نسبت داده و آن را نوعی جعل تاریخی جلوه دهند؛ ارزیابی موفقیت یا عدم موفقیت این افراد و گروه‌ها را باید در جای دیگری بررسی کرد، اما بی‌تردید یکی از مهم‌ترین تحلیل‌های تاریخ محورانه، تحلیلی است که شکل‌گیری تشیع را به دوران حکومت صفویه ارجاع کرده و تلاش می‌کند تا با سرهم کردن ادله‌ تاریخی، اثبات کند که صفویان اول بار و برای تحکیم و گسترش پایه‌های حکومت خود، مذهب شیعه را به‌وجود آوردند و گسترش دادند؛  و حتی گروههای سلفی و تکفیری نیز امروزه به این امر استناد می‌کنند. در این نوشتار و دو نوشتار دیگر بنا داریم تا با طرح چنین شبهاتی، به بررسی و نقد آنها‌ بپردازیم.
 
 یکی از شبهاتی که مطرح می‌شود اینکه از لحاظ تاریخی و جامعه‌شناختی، ریشه‌های مذهب تشیع به دوران صفویان می‌رسد؛ صفویان با پدیدآوردن مذهب تشیع و از طریق اعمال زور و خشونت، توانستند بر ایران مسلط شده و دامنه‌ حکومت خود را در تمام مناطق این کشور پهناور گسترش دهند؛ پایه‌گذار مذهب تشیع، شاه اسماعیل اول بود که با همراهی قزلباش‌ها و غلبه‌ قهرآمیز بر مخالفان، به بسط و توسعه مذهب تشیع همت گماشت!(1)
ریشه تشیع درعمق تاریخ اسلام
درپاسخ بایدگفت یکی از شیوه‌های مرسوم در میان اهل سنت در نقد مذهب شیعه، انتساب آن به شخصیت‌های موهوم و جریان‌های خاص سیاسی است؛ پاره‌ای از عالمان سنی، به جای نقد عالمانه و منصفانه‌ مبانی کلامی، تاریخی و روایی مکتب تشیع، با نسبت دادن این مکتب به افراد موهومی مانند عبدالله بن سبا و یا جریان‌های سیاسی‌ای مانند صفویه، می‌کوشند از نقد عالمانه‌ای، که از قضا توان آن را هم ندارند، بگریزند؛ از افسانه‌ عبدالله بن سبا(2)که بگذریم، هرچند صفویه نقش مهمی در گسترش مذهب تشیع در میان ایرانیان داشتند و برای اول بار حکومت یکپارچه و مقتدری با گرایش‌های شیعی بنا نهادند، اما هرگز نمی‌توان پذیرفت که پایه‌گذار مذهب شیعه بوده‌اند؛ مذهب شیعه، که با محوریت ولایت و محبت اهل‌بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بنیان نهاده شده است، ریشه در اعماق تاریخ اسلام و آموزه‌های نبوی دارد؛ آنجا که پیامبر به امام علی علیهما السلام فرمود: یا علی! انت و شیعتک هم الفائزون یوم القیامه(3)؛ نکته‌ مهمی که باید به این حقیقت افزود این است که شیعیان هرگز خود را مذهب یا فرقه‌ای در عرض دیگر فرق اسلامی نمی‌دانند تا کسی به دنبال تاریخ شکل‌گیری آن برآید؛ بلکه شیعه، به حق، خود را اسلام راستین و تفسیر حقیقی اسلام ناب محمدی می‌داند!
 تشیع، نهالی که پیامبر غرس کرد!
اسناد و مدارک و دلایل تاریخی فراوانی بر این حقیقت تأکید دارد که نه تنها مذهب شیعه، مذهبی ریشه‌دار در تاریخ اسلام است و بنیاد آن در زمان خود پیامبر(ص)بنا نهاده شده است، بلکه ورود تفکر و گرایش شیعی به ایران هم در سال‌هایی بسیار دورتر از پیدایش صفویان اتفاق افتاده است؛ هرچند نمی‌توان انکار کرد که صفویان، با انگیزه‌های گوناگونی، به گسترش و تحکیم پایه‌های تشیع در ایران کمک کردند؛  محققان بر این باورند که ما هنوز اطلاعات کمی درباره‌ تاریخ صفویان داریم؛ «در چند دهه اخیر، دشمنى‏هاى زیادى با صفویان شده است که ریشه در برخى ناآگاهى‏هاى تاریخى و مذهبى دارد؛ جریان روشنفکرى دینى در ایران، در مقطعى از حرکت خود، با حمله به صفویان و فرهنگ مذهبى صفوى، کوشید تا آن را از پایه، سست گرداند؛ مع الاسف، این حرکت توفیق زیادى به دست آورد و توانست در یک مقطع تاریخى، تصور مردم کشور ما را به آن دوره، بدبین سازد؛ چیزى که هنوز آثار آن در اذهان و افکار جامعه برجاى مانده است».(4)در حالی که می‌دانیم صفویه خدمات زیادی به کشور و مذهب ما داشته است؛ هرچند دوران حکومت صفویان، همانند بسیارى از دوره‏ها، خالى از خبط و خطا، بویژه از سوى شاهان صفوى نبوده است.
شکی نیست که صفویان در گسترش مذهب تشیع نقش برجسته‌ای دارند، اما آیا می‌توان به آسانی باور کرد که تشیع در تاریخ ایران پیش از صفویه سابقه‌ای نداشته است و صفویه با خشونت و اجبار آن را رسمیت بخشیده و ترویج کرد‌ه‌اند؟! یقیناً هیچ حکومتی نمی‌تواند بدون فراهم آوردن زمینه و ساختار اجتماعی مناسب، اقدامات مهمی همچون تغییر مذهب را در یک جامعه اجرا و نهادینه کند؛ این واقعیت مهم و سنت اجتماعی، درباره حکومت صفویه هم ساری و جاری است؛ ما بر این باوریم که اگر در مقطعی از تاریخ، دولتی شیعی در ایران به قدرت رسید و در توسعه‌ فکر شیعی کوشش کرد و این فرهنگ و مذهب تا به امروز همچنان محکم و پابرجاست، در نتیجه تحولات داخلی و اجتماعی و ساختارهای فرهنگی جامعه بوده است؛ به یقین تشیع در بستر جامعه ایرانی به حدی از گستره و باور عمیق مردمی تبدیل شده بود که ناگزیر دولتی شیعی لازم بود تا براساس خواست مذهبی و دینی مردم، ساختارهای سیاسی را سامان دهد؛ نکته‌ جالب‌توجه اینجاست که شاهان صفوی، در ابتدا صوفی مسلک بودند، اما وقتی با توده‌ عمومی شیعی در جامعه ایران مواجه شدند، آهسته آهسته مسلک خود تغییر داده و به تشیع گرویدند؛ چرا که می‌خواستند بر جامعه‌ای شیعی حکمرانی کنند!
ریشه‌های تشیع در اعماق تاریخ ایران 
اندکى پیش از سقوط عباسیان، تشیع پیشرفت خود را در عراق، شام و ایران آغاز کرده بود؛ با سقوط دولت عباسیان، حرکت شیعی، در عراق و ایران سرعت بیشترى به خود گرفت؛ افزون بر این، ظهور تشیع در جهان اسلام، به شکل‏هاى مختلفى خود را نشان داد؛ یکى از صورت‌های ظهور فکر شیعی‏، درآمیختن آن با تصوف بود؛ این آمیختگی شاید یکی از مهم‌ترین جلوه‏هاى اوج‏گیرى تشیع در تمامى بلاد اسلامى به شمار می‌رود؛ بسیارى از عقاید شیعه به نحله‏هاى تصوف مسلمان راه یافت و از آنجا که صوفی‌گری در میان سنیان، نفوذ چشمگیرى داشت، بطور طبیعى زمینه بسط تشیع فراهم ‌می‌شد».(5)
منابع و مدارک گوناگونی بر این واقعیت تأکید دارند که تشیع، سا‌ل‌ها پیش از تشکیل حکومت صفویه، در پهنه‌ سرزمین ایران گسترش یافته بود؛ با شروع قرن دوم هجری، تشیّع از مرزهای جزیره العرب و عراق بیرون رفت و به تمام قلمرو اسلامی کشیده شد؛ با توجه به پراکندگی شیعیان و علویان در سرزمین‌های اسلامی، این مسئله به خوبی قابل فهم است؛ از زمان حجاج بن یوسف ثقفی، مهاجرت شیعیان و علویان از کوفه به دیگر مناطق پررنگ‌تر و شدیدتر شد؛ این مهاجرت‌ها در قرن دوم هجری و با شروع تبلیغات شیعی و نهضت‌های علویان شتاب بیشتری به خود گرفت.(6)
نهضت‌های علویان در دوران عباسیان هم پیوسته رخ می‌داد؛ یکی از نتایج قطعی این نهضت‌ها، پراکندگی علویان در مناطق گوناگون بود؛ چنانکه بعد از قیام محمد نفس زکیه در زمان حکومت منصور و شکست او، نوادگان امام حسن (علیه السلام) در مناطق گوناگون پراکنده شدند؛ مسعودی، مورخ شهیر، در این‌باره می‌نویسد: «برادران محمد بن عبدالله (نفس زکیه)، در بلاد گوناگون پراکنده شدند ... ؛ برادرش، یحیی، به ری و از آنجا به طبرستان رفت؛ برادر دیگرش، ابراهیم، به بصره رفت و در آنجا لشکری از مردم اهواز، فارس و سایر شهرها گرد آورد.(7)
همچنین در قرن دوم هجری، حرکت مبلغان بنی‌هاشم (بنی عباس) به خراسان آغاز شد و مردم زیادی در آنجا به تشیّع گرویدند؛ یعقوبی، مورخ مشهور، می‌نویسد: «وقتی زید بن علی بن الحسین به شهادت رسید، شیعیان در خراسان به جنب‌وجوش آمدند و تشیّع خود را آشکار کردند؛ خطیبان، آشکارا ظلم و ستم بنی‌امیه بر خاندان پیامبر را بازمی‌گفتند»؛(8) پاره‌ای از مورخان نوشته‌اند: «در سالی که یحیی (فرزند زید) کشته شد، هر طفلی که در خراسان به‌ دنیا آمد، نامش را یحیی نهادند».(9)
قم، حرم اهل‌بیت (ع)
قم یکی از مهم‌ترین شهرهای شیعه‌نشین ایران است که از قرن دوم هجری، سابقه‌ تشیع پررنگی داشته است؛ قم از ابتدا به دست شیعیان بنیان‌گذاری شد و از روز نخست، شیعیان در آن ساکن شدند و همواره شیعه‌نشین بوده و هست؛ تشیّع قم، همواره دوازده امامی بوده و انحراف به آن راه نیافته است؛ بسیاری از مردم قم خدمت ائمه اطهار (علیهم السلام) می‌رسیدند و از محضر آن بزرگواران کسب فیض می‌کردند و پیوسته با امامان خود رابطه داشتند؛ از این‌رو قم، به یکی از مهم‌ترین تجمع‌گاه‌های شیعی تبدیل شد و شیعیان، بویژه علویان، از هرسو بدانجا آمدند و در آن سکنی گزیدند؛ در پایان قرن دوم هجری، ورود بی‌بی‌ فاطمه‌ معصومه (س)، نقطه‌ عطفی در تاریخ این شهر محسوب می‌شود.(10)
شهرهای اهواز، همدان، سیستان، بُست و ری مناطقی از ایران است که در قرن سوم هجری وکلای ائمه اطهار (علیهم السلام) در آنها بوده‌اند؛ در قرن سوم، کوفه، قم و نیشابور مهم‌ترین شهرهای شیعی به شمار می‌رفتند و فقه شیعی براساس احادیث ائمه‌ اطهار (علیهم السلام) در آنها تدریس می‌شده است.(11)
وجود دولت علویان طبرستان در منطقه‌ شمال ایران، بین سال‌های250 تا 316 هجری، باعث بسط تشیع در مناطق مختلف ایران گردید و یکی از نخستین دولت‌های شیعی به تدریج شکل گرفت؛ علویان طبرستان در چند برهه‌، برمناطق ری، زنجان و قزوین نیز چیره شدند(12) و یقیناً زمینه‌ها و بستر تشیع را در این مناطق گسترش دادند.
آل‌بویه، نخستین دولت شیعی ایرانی
در همین راستا باید از دولت مهم آل بویه نیز یاد کرد؛ این دولت قدرتمند شیعی از سال 328 تا 446 هجری، به مدّت نزدیک به یک قرن و نیم توانست بر جغرافیای ایران تسلّط داشته و به صورت عمومی باعث گسترش تشیع شد.در این دوران اقدامات زیادی مبتنی بر مذهب تشیع، پدید آمد که به پاره‌ای از آنها اشاره می‌کنیم:
 1. حمایت دولتی و مردمی از علمای بزرگ شیعه، به صورتی که بسیاری از کتاب‌های معتبر شیعه در این دوران تالیف شده‌اند؛ کتاب‌هایی چون الاستبصار و التهذیب، تالیف شیخ طوسی (م 460)، من لا یحضره الفقیه، تالیف مرحوم شیخ صدوق (م 381) که هرسه از کتب اصول چهارگانه شیعه به شمار می‌روند؛ الارشاد، تألیف شیخ مفید (م 413)، رجال نجاشی (م 450) و ... 
2. برگزاری علنی مراسم عاشورای حسینی، که مختص شیعیان اثنی عشری است. به اعتراف برخی از مورخان، در زمان حکومت آل‌بویه در ایران و عراق، علاوه بر عزاداری، سایر شعارهای شیعی، آشکارا رواج یافت و می‌توان گفت که در ایران مرحله‌ بسیار مهمی برای بسط مذهب تشیع به وجود آمد که تا آن زمان سابقه نداشته است. 
3. وارد شدن شیعیان به امور دولتی و اقدام آنها به ساختن بارگاه‌های امامان علیهم السلام نیز در این دوران صورت گرفت.(13)
دولت ایلخانان و بسط تفکر شیعی
دولت ایلخانان را در مدت محدودی، می‌توان از دولت‌های شیعه در ایران به شمار آورد؛ هرچند مدت شیعه‌بودن آن دولت کوتاه بود، ولی به جهت وسعت قلمرو، تاثیر زیادی بر گسترش شیعه داشتند؛ دوران ایلخانان مغول یکی از بهترین دوران‌ها برای ترویج تشیع، بویژه در ایران بود؛ در این دوره برای اولین بار تشیع در تمامی سرزمین ایران به عنوان مذهب رسمی اعلام شد؛ اولجایتو یا سلطان محمد خدابنده، که در ابتدا به مذهب حنفی و سپس شافعی روی آورده بود، به دلیل نزاع و تنش شدید پیروان این دو مذهب، به تشیع گروید؛ وجود علامه‌ حلی که در آن زمان، شهرتی فرامنطقه‌ای داشت، در کنار سلطان محمد اولجایتو و برگزاری جلسات بحث و مناظره بین او و علمای اهل سنت، به اثبات حقانیت مذهب اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و مذهب شیعه کمک زیادی کرد.(14)
صفویان و گسترش مذهب شیعه
آنچه گفته شد، تنها مختصری از وجود زمینه‌ها و بسترهای مهم برای ورود و گسترش مکتب تشیع در مناطق ایران، پیش از ظهور صفویان است؛ تشیع، قرن‌ها قبل از صفویه توانسته بود در ایران رشد کند و به صورت انبوه، طرفدارانی پیدا کند؛ کار صفویان این بود که بنابر انگیزه‌های گوناگون، برای رسیدن به اهداف خود، مذهب تشیع را مذهب رسمی اعلام کرده و به گسترش بیش از پیش آن یاری رساندند و علمای شیعه با استفاده از شرایط به وجود آمده، در راه ترویج مکتب تشیع و تحکیم و تعمیق فرهنگ آن تلاش‌های زیادی از خود نشان دادند.
هرچند نمی‌توان و نباید تمام اقدامات دولت صفویه را مورد تأیید قرار داد و از سخت‌گیری‌های غیرمنطقی آنان برای رسمی کردن مذهب تشیع، در ابتدای شکل‌گیری دولت صفوی، دفاع کرد، اما چنانکه محققان معتقدند، در مورد خشونت‌ها و اقدامات ایذایی آنان بقدر زیادی، بزرگنمایی شده است. 
شاه دستور داد تا علنّا نام دوازده امام را در خطبه خواندند و اعلان لعن کردند و برخى جوانان قزلباش مسلح ایستاده بودند تا در صورت مخالفت، مخالف را از میان بردارند؛ اما این برخورد شاه براى آن بود تا در آغاز کار، زهره‌چشمى از مخالفان بگیرد، ولی در ادامه، کار به راحتى پیش رفت و هیچ گونه جنبش ضد شیعى مسلحانه در ایران برپا نشد؛ طبیعى است که ترس از قزلباشان وجود داشت، اما مخالفان هم انگیزه‌ زیادى براى مقاومت نداشتند؛ طى سال‏ها درگیرى صفویان و عثمانیان، هیچ نیروى داخلى، با انگیزه‌ سنی‌گرایانه، به حمایت از عثمانیان اقدام نکرد؛ این در حالى است که جنبش‏هاى افراطى و غالى فراوانى در ایران به وجود آمد؛ روشن است که به سادگى نمى‏توان از این امر گذشت.(15)
سیاست صفویان، به رهبری شاه اسماعیل، در رسمیت دادن به تشیع اثنی‌عشری، با مقاومت چندانی روبرو نشد؛ زیرا برای مردم ایران، زمینه‌های فراوانی برای تشیع وجود داشت و آنها خیلی پیشتر مذهب تشیع را پذیرفته بودند؛ سیاست‌های تشویقی نیز در این زمینه وجود و تأثیر داشت؛ چنان‌که در دو منطقه سرخه سمنان، سنگ‌نوشته‌هایی از شاه عباس بر جای مانده که حاوی این دستور است که اگر کسی شیعه شود، از مالیات معاف خواهد بود.(16)
از طرف دیگر، موفقیت مذهب تشیع در نفوذ در کشور پهناور ایران، نه فقط برخاسته از قدرت سلسله‌ صفویان، بلکه ناشی از جاذبه‌های ذاتی آن است؛ از همان ابتدا و از دوران شاه اسماعیل صفوی، عالمان شیعه از جبل عامل، بحرین و سرزمین‌های شمال شرقی عربستان و عراق به ایران دعوت شدند تا پایه‌های فکری و عقیدتی تشیع را در میان مردم عمق بخشند؛ بنابراین، قدرت سیاسی در کنار قدرت فرهنگی و زمینه‌های اجتماعی، توانسته است نقش برجسته‌ای ایفا کند.
* مرکز ملی پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم 
______________________________
1. مقاله‌: صفویان و تغییر ماهیت مذهبی ایرانیان.
2. ر.ک. سید مرتضی عسگری، عبدالله بن سبا و نیز 150 صحابی ساختگی؛
3. تاریخ مدینه دمشق، ج42، ص333
4. رسول جعفریان، صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست، تهران، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چ اول، ش‏1379، ج1، ص15مقدمه مولف.
5. همان، ص17.
6. غلامحسن محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان غیبت صغری، قم، موسسه امام خمینی، چ ششم، 1386ش، ص184.
7. مسعودی، مروج الذهب، تحقیق اسعد داغر، قم،‌دار الهجرة، چ دوم، 1409ق، ج 3، ص 296.
8. یعقوبی، تاریخ الیعقوبى، بیروت،‌دار صادر، بی‌تا، ج 2، ص 326.
9. مسعودی، پیشین، ج3، ص213.
10. محرمی، پیشین، ص186-187.
11. همان، ص188.
12. طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد أبوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چ دوم، 1387ق، ج9، ص346.
13. غلامحسن محرمی، درسنامه تاریخ تشیع، قم، نشر هاجر(حوزه علمیه خواهران)، چ اول، 1391ش، ص230تا232.
14. همان، ص254.
15. جعفریان، پیشین، ج1، ص25.
16. رسول جعفریان، تایخ تشیع در ایران، سازمان تبلیغات اسلامی، چ پنجم، 1377ش، ج1، ص 760.

منبع : کیهان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۲۷
امیر مهدوی