نازعات313

آخرین نظرات
نویسندگان

۶۴۴ مطلب توسط «امیر مهدوی» ثبت شده است

به مناسبت سالروز شهادت «خالد شوقی اسلامبولی»؛

آخرین تقاضای خالد اسلامبولی قبل از اعدام چه بود؟

خالد تقاضای فرصت برای دو رکعت نماز کرد تا به استقبال شهادت برود. زمانی که مأموران قصد بستن چشم‌های آنان را داشتند، فریادشان بلند شد: «اشهد أن لا اله ‏الا الله و اشهد أن محمد رسول ‏الله» و فرمان آتش صادر شد.


خالد در دادگاه فریاد می‌کشید «انا خالد اسلامبولی، انا قاتل السادات، انا قاتل الفرعون، انا قاتل الطاغوت فی سبیل الله». متهمان دیگر نیز با صدای بلندِ الله اکبر گفته‌های او را تأیید می‌کردند.

همه ساله نیروهای مسلح مصر، روز 6 اکتبر، در شهر مصر به مناسبت سالگرد عبور واحدهای رزمی آن کشور از کانال سوئز که در سال 1973 صورت گرفته است رژه بزرگی انجام می‌دهند. هر چند در آن سال اسرائیلی‌ها موفق شدند که جنگ اکتبر را به نفع خود تمام کنند، اما موفقیت نیروهای مصری در شکستن خط دفاعی بارلو در صحرای سینا باعث شد که از بی اعتباری حاصل از جنگ در برابر ارتش صهیونیستی نجات یابد. سالگرد این روز در سال 1981 که مصادف با روز عید قربان بود، برای انور سادات رئیس جمهور مصر (که در جریان معاهده کمپ دیوید پیمان صلح و به رسمیت شناختن رژیم غاصب اسراییل را امضا نمود) به عنوان یکی از خطیرترین روزهای زندگی‌اش به شمار می‌رفت، چرا که با برگزاری رژه، هم جشن عید قربان را بر پا می‌داشت و هم خاطره پیروزی 6 اکتبر را بزرگ می‌شمرد.
محل رژه در خیابان شش ردیفه‌ای بود که از برابر جایگاهی که نزدیک ساختمان هرم مانندی که به یادبود سرباز گمنام مصری ساخته شده بود، می‌گذشت. نیروهای مسلح، برای انجام رژه آن روز، انواع و اقسام سلاح‌های مدرن را، از جمله تانک‌های «ام 60» امریکایی، کامیون‌های نفربر روسی، تفنگ‌ها و توپ‌های ساخت کره جنوبی در نظر گرفته بود. این مجموعه با بسیاری از سلاح‌های آتشین دیگر، اجزای کارناوال عظیم نظامی انور سادات را تشکیل می‌داد.


اعدام دیکتاتور مصر در روز عید قربان
در ساعت دوازده و چهل دقیقه که تقریباً نیمی از رژه تمام شده بود، ناگهان مقابل جایگاه، کامیونی که یک تفنگ 130 میلیمتری ضد تانک روسی را یدک می‌کشید توقف کرد. رانندگان دیگر که تصور کردند مشکل مکانیکی برای آن به وجود آمده، مسیر خود را کج نمودند و از پهلوی آن عبور کردند. لحظاتی بعد 3 مرد مسلح از عقب کامیون، بیرون پریدند و جایگاه را به رگبار بستند. چهارمین مرد مسلح، از صندلی جلو کامیون پیاده شد و یک نارنجک به داخل جمعیت انداخت که عمل نکرد، نارنجک دوم پرتاب شد، باز هم عمل نکرد. شخصی که نارنجک‌ها را پرتاب کرده بود به طرف کامیون برگشت و تفنگ اتوماتیک خود را برداشت و شروع به شلیک گلوله‌ها به سمت جایگاه کرد. 3 مرد دیگر هم از عقب کامیون پایین پریدند و به او پیوستند و جایگاه را در حالی که فریاد می‌زدند «زنده باد مصر» به رگبار بستند.


در این حمله، انور سادات بشدت زخمی شد و با بالگرد نظامی به بیمارستان معادی برده شد. در این حمله 5 نفر کشته و 28 نفر زخمی شدند که 4 نفر آمریکایی نیز بین آنان دیده می‌شد. سادات در بیمارستان در حالت کما به سر می‌برد و خون از دهانش بیرون می‌زد. گلوله‌ها و ترکش‌ها جانب چپ سینه او را شکافته بودند. گردن و زانوها و کمر او بشدت مصدوم شده بود و قبل از آن که اقدام پزشکی روی سادات انجام بگیرد، به هلاکت رسید. در گزارش پزشکی که بعداً پخش شد، اعلام گردید که مرگ سادات در ساعت چهارده و چهل و پنج دقیقه بعد از ظهر روز سه شنبه 14 مهر 1360 و به سبب شوک شدید و خونریزی داخلی در ناحیه سینه و پاره شدن شش چپ و شریان‌های اصلی قلب اتفاق افتاده است.
بیوگرافی خالد اسلامبولی، رهبر اعدام کنندگان سادات


ستوان خالد احمد شوقی اسلامبولی رهبری اعدام کنندگان انور سادات را بر عهده داشت. او در سال 1957 در منطقه «ملوی» از توابع استان الصید مصر به دنیا آمده بود. خالد در خانواده خود یک برادر وچهار خواهر داشت. پدر وی احمد شوقی وکیل حقوقی یک شرکت بود و مادرش قدریه علی یوسف نام داشت. خانواده اسلامبولی، خانواده‌ای در وهله اول تحصیل‌کرده و آگاه به شرایط آن روز مصر و در درجه دوم، مبارز به شمار می‌رفتند. خالد نیز که پس از رد شدن در امتحان ورودی برای خلبان شدن، به مدرسه عالی توپخانه پیوسته بود، در سال 1978با رتبه ممتاز فارغ التحصیل شد. او پس از فارغ التحصیل شدن به واحد توپخانه مستقر در پادگان «کستیب» معرفی شد و مشغول به کار گردید.
رفت وآمدهای خالد به مسجد «انصار المحمدیه» موجب شد او در سال 1980 تسلط اداره اطلاعات نظامی احضار شود و مورد بازجویی قرار گیرد. ثبت «خطرناک بودن خالد اسلامبولی» در پرونده وی حاصل این بازجویی بود. در این هنگام او با سازمان جماعت اسلامی آشنا شد و با عبدالسلام فرج روابط دوستانه‌ای برقرار کرد. عبدالسلام فرج به خالد می‌گفت: «در کشورهای اسلامی- به خصوص مصر - کفار حاکم می‌باشند و وضعیت آن اصلاح نخواهد شد مگر با حکومت و تطبیق احکام شریعت. حاکمان فعلی مانند حکام مغولی می‌باشند و عصر سیاهی که الآن مصر در آن به سر می‌برد شبیه به عهد مغولان است؛ عصری که جز با سقوط نظام کافر به پایان نخواهد رسید».
روز چهارشنبه 23سپتامبر  1981بود که ستوان یکم خالد اسلامبولی از سوی دفتر فرماندهی واحد خود فرا خوانده شد. در این احضار، سرگرد مکرم عبدالعال، حکم شرکت در مراسم رژه روز ششم اکتبر از مقابل سادات را به خالد ابلاغ کرد. بر اساس این دستور خالد علاوه بر شرکت در رژه می‌بایست فرماندهی 12جرثقیل حامل توپ 130میلیمتری را نیز بر عهده داشته باشد. البته خالد ابتدا از شرکت در این مراسم عذر خواست ولی پس از عدم امکان سرپیچی از دستور فرمانده قدم در این راه نهاد که انتهای آن اعدام انور سادات توسط او و همراهانش بود.


من قاتل فرعون هستم
پس از این اتفاق، خالد اسلامبولی به ‌همراه سه تن از هم‌رزمانش دستگیر و روانه زندان شد. او و سایر متهمان در قفس‌های فولادی در دادگاه شرکت می‌کردند. وی طی جلسات محاکمه‌، انگیزه‌اش را از قتل انور سادات، بستن پیمان سازشکارانه کمپ‌دیوید اعلام کرد که خیانتی بزرگ به آرمان رهایی فلسطین بود. خالد در دادگاه فریاد می‌کشید «انا خالد اسلامبولی، انا قاتل السادات، انا قاتل الفرعون، انا قاتل الطاغوت فی سبیل الله». متهمان دیگر نیز با صدای بلندِ الله اکبر گفته‌های او را تأیید می‌کردند.


آخرین تقاضای خالد اسلامبولی قبل از اعدام
خالد اسلامبولی و همراهانش در دادگاه محکوم به اعدام شدند و در تاریخ 26 فروردین 1361 با امضا و تأیید حسنی مبارک به شهادت رسیدند. هنگام اجرای حکم اعدام، یکی از افسران، حکم را چنین قرائت کرد: «شما به‌ خاطر ترور رئیس‌جمهور محکوم به اعدام شده‌اید. آخرین خواسته‌ شما چیست؟» خالد تقاضای فرصت برای دو رکعت نماز کرد تا به استقبال شهادت برود. زمانی که مأموران قصد بستن چشم‌های آنان را داشتند، فریادشان بلند شد: «اشهد أن لا اله ‏الا الله و اشهد أن محمد رسول ‏الله» و فرمان آتش صادر شد. رژیم مصر از دادن اجساد این 5 نفر به خانواده‌هایشان خودداری کرد و آنها را به طور پنهانی در گورستان ناشناسی به خاک سپرد و خانواده‌های آنها در حالی که به یکدیگر تبریک می‌گفتند اعلام داشتند که تسلیت کسی را نمی پذیرند، چون فرزندانشان را جزء شهدا می‌دانند.

منبع : دانشجو


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۰۹:۰۷
امیر مهدوی

دکتر رضا سیمبراستاد علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه گیلان

اندیشه های سلفی و طالبانی حکام سعودی به شدت خطرناک و نژاد پرستانه است.

امروز واژه دلواپسی را عده‌ای به سخره می‌گیرند اما نمی‌دانند دلواپسان از چنین روزهایی در هراس هستند.

دلواپسی حق مردم ماست. حق مردمی که هزینه‌های زیادی را برای آنچه امروز دارند، صرف کرده‌اند.
 

امروز واژه دلواپسی را عده‌ای به سخره می‌گیرند اما نمی‌دانند دلواپسان از چنین روزهایی در هراس هستند. دلواپسی حق مردم ماست. حق مردمی که هزینه‌های زیادی را برای آنچه امروز دارند، صرف کرده‌اند.

  •  
  •  

در هیاهوی مباحث توافق لوزان، زمانی که موافقان و مخالفان راجع به دیدگاههای خود به بحث می پردازند، جریان خطرناکی توسط مزدوران آمریکایی، در قالب رژیم سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران  به راه افتاده است.  وهابیون آل سعود که با حمایت ایالات متحده آمریکا به نیروگاههای برق و آب یمن، بیمارستانها و مدارس حمله نظامی می کنند، و ظرف تنها چند روز صدها نفر را به شهادت رسانده اند، اصلا دوست ندارند که ایران کوچکترین نفوذی در منطقه داشته باشند.  آنان از قوام مشروعیت و هویت ایران سخت در هراس هستند و خود که به سختی با بحرانهای متفاوت مواجه هستند، تلاش دارند با استفاده از قهر و زور جایگاه خود را در منطقه با حمایت دولت واشنگتن حفظ نمایند.

عملا می توان گفت که اندیشه های سلفی و طالبانی حکام سعودی به شدت خطرناک و نژاد پرستانه است.  آنها اصلا توان دیدن رشد و ثبات و توسعه نفوذ منطقه ای ایران را ندارند و در صددند با همکاری ایالات متحده آمریکا، حتی شانیت ایرانی را به اهانت بکشانند.  پارادیم پازلی رخدادهای منطقه، و عملکرد رژیم سعود حاکی از آن است که رخداد فرودگاه سعودی به طور عامدانه طراحی شده است تا بتوانند شان و حیثیت ایرانی را در منظر منطقه ای و جهانی به چالش بکشانند.  رژیمی که حاضر است، بر خلاف موازین حقوق بین الملل به خاک کشور دیگری تعرض کند و جان صدها نفر مردم عادی را در بمباران هواپیماهای آمریکایی و با حمایت لجستیک و دفاعی واشنگتن بگیرد، قطعا در رخداد حادثه در فرودگاه جده نیز عامدانه و با نقشه و طراحی از قبل دست به چنین اقدام شنیع و جسورانه ای علیه شهروندان عادی ایرانی زده است.

همه این ها در حالی است که میلیاردها دلار را شهروندان ما برای انجام عمره مستحبه مفرده از کشور خارج می کنند و به خزانه سعودی می ریزند.  در ایمان و محبت دینی مردم ما اصلا شک و تردیدی وجود ندارد اما باید نوعی عمل کرد که حیثیت و هویت اسلامی و ایرانی کشور ما حفظ شود.  گفته می شود هزینه انجام این سفرها معادل کل بودجه عمرانی کشور ماست، بنا بر این، در مدیریت این سفرها و حتی استمرار آن باید با تمشیت و تدبیر عمل کنیم.  اکنون رژیم سعودی علیرغم این درآمد هنگفت حاصله از این سفر مستحب ایرانیان، حرمت، حیثیت و شانیت و کرامت ایرانیان عزیز را نشانه رفته است.

افکار عمومی ایرانیان در این قضیه به شدت جریحه دار شده است.  این یک موضوع ساده نیست که اتفاقی و خود به خود به وجود آمده باشد.  این قضیه ای است که دنباله دار است و اگر امروز جلوی آن را نگیریم، قطعا فردا هزینه های بسیار بیشتری باید برای آن باید بپردازیم. 

در کنار دلواپسیهایی که داریم، شایسته است که دلواپس این حیثیت و شانیت باشیم و از مجلس و دولت بخواهیم که سریعا و با قدرت به حفظ کرامت ایرانی در منطقه و جهان بپردازند.  به خصوص دولت جناب روحانی که در شعارهای انتخاباتی به مردم وعده داده بودند شانیت پاسپورت ایرانی را حفظ نمایند.  حال چه شده است که در جلوی چشمان خانواده های ایرانی، نه تنها به پاسپورت ما بلکه به کلیت شرف و ناموس ما تجاوز می کنند و ما از ابراز واکنش منطقی و معقولانه، اما جدی و قاطع باز مانده ایم.  چه شده است که برخی از مسئولین به یاد وعده های خود نیفتاده اند، و با اقدامات قاطع و به موقع خود این حیثیت را پاس نمی دارند.  جالب است حتی در خیلی از بیانیه ها سعی می شود که موضوع چندان جدی و مهم نشان داده نشود و با ذکر جملاتی مانند اینکه پلیس فرودگاه معذرت خواهی کرده  است و یا اینکه با ما در موضوع تحقیق همکاری می کنند، به سادگی از موضوع رد می  شوند.

مسئولین ما باید در مقابل افکار عمومی پاسخگو باشند، افکار عمومی ایرانیان در این قضیه به شدت جریحه دار شده است.  این یک موضوع ساده نیست که اتفاقی و خود به خود به وجود آمده باشد.  این قضیه ای است که دنباله دار است و اگر امروز جلوی آن را نگیریم، قطعا فردا هزینه های بسیار بیشتری باید برای آن باید بپردازیم.  تمام کسانی که می خواستند از پاسپورت ایرانی دفاع کنند امروز روز تحقق وعده هایشان است و لازم است با تمام جدیت و همت اما مدبرانه با تمشیت، به شکل قواعد پروتکلی دیپلماتیک واکنشهای لازم را از خود نشان دهند.

شاید اگر دیروز در قضیه پاسپورت سفیر معرفی شده به سازمان ملل متحد در مقابل شیطنت آمریکائیها کوتاه نمی آمدیم، پاسپورت سفیری که به تروریست بودن محکوم شده بود، امروز این تاوان را پس نمی دادیم.  اگر دولت قاعده پروتکل را در رفتار دیپلماتیک خود رعایت نکند، راه را برای تعرض هر چه بیشتر، و اهانتهای هر چه بزرگتر در آینده فراهم می آورد.  دیروز که می بایست در خصوص پاسپورت سفیر رسمی خود و اتهامات واهی مربوط به آن کوتاه نمی آمدیم، و در عمل متقابل رفتار گستاخانه آمریکا را به طور متقابل پاسخ می دادیم، امروز وضع بهتری داشتیم.  دیروز که شهروند مقام دار و رسمی ما، متهم به تروریسم شد، و پاسپورت مرجوعی او از نیویورک را پس گرفتیم و در اقدامی منفعلانه به جای شکایت و ایستادگی پاسپورت دیگری را معرفی کردیم امروز باید متوقع باشیم که پاسپورت نوجوان ما را عربهای وهابی تکفیری ملاعمری بگیرند و نهایتا به زور تهدید تپانچه به او تعرض فیزیکی کنند.  امروز باید متوقع باشیم که حیثیت و شرافت و هویت ما را عامدانه نشان بگیرند.  این شان انقلاب اسلامی ما نیست.  این شان هزاران شهیدی نیست که جان خود را برپایی و استمرار انقلاب اسلامی ایران گذاشتند.

امروز مردم ما از دولت یازدهم متوقع هستند اقداماتی لازم را در خصوص اقدامات رژیم سعودی نشان بدهد و دولت نیز باید رجا واثق داشته باشد که از حمایت قاطع همه مردم ایران به خوبی و با قدرت و همدلی برخوردار خواهد بود.

امروز واژه دلواپسی را عده ای به سخره می گیرند اما نمی دانند که دلواپسان از چنین روزهایی در هراس هستند.  دلواپسی حق مردم ماست.  حق مردمی که هزینه های زیادی را برای آنچه که امروز دارند، صرف کرده اند.  مردمی که در هویت یابی انقلاب اسلامی ایران انتظار دارند شانیت، کرامت و حیثیت آنان حفظ شود.  این حق دلواپسان و منتقدان است که بخواهند دستگاه دیپلماسی و سایر دستگاههای متولی در قالب قاعده پروتکل اقدامات مناسب، به جا و مدبرانه را اتخاذ کنند.

همان طوری که مقامات عظام دینی هم فرموده اند حج عمره مفرده عملی مستحبی است، شایسته است این سفرها تا معلوم شدن تکلیف امنیت کرامتی و حیثیتی زائران ما قطع شود، نه اینکه رژیم سعودی هواپیمای زائران ما در هوا عودت دهد این خود یک اقدام توهین آمیز دیگر است.  لازم است دستگاه دیپلماسی ما هر چه سریعتر سطح روابط رسمی دیپلماتیک را کاهش دهد تا این پیام را به مقامات سعودی برساند که این گونه اقدامات اهانت آمیز از حساسیت زیادی در افکار عمومی ایران دارا می باشد.  به نظر می رسد ریاست محترم جمهور با تشکیل هیات ویژه ای نظارت مستقیم بر این امر را بر عهده بگیرند و به عنوان نماینده اصلی دستگاه سیاست خارجی ما انتظارات و توقعات مردم ما را دراین زمینه برآورده سازند.

در سال همدلی دولت و مردم که توسط مقام رهبری اعلام شده است ، ما در همه اتفاقاتی که به وجود می آید باید که وحدت و یکرنگی را شاهد باشیم.  قطعا امروز مردم ما از دولت یازدهم متوقع هستند اقداماتی لازم را در خصوص اقدامات رژیم سعودی نشان بدهد و دولت نیز باید رجا واثق داشته باشد که از حمایت قاطع همه مردم ایران به خوبی و با قدرت و همدلی برخوردار خواهد بود، بنا بر این بهتر است هر چه سریعتر از این سرمایه مردمی در راه حفظ شانیت پاسپورت ایرانی استفاده نماید.

منبع : فارس

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۴۰
امیر مهدوی

فرمانده کل سپاه از واقعیت اظهارات نسنجیده و جنجالی هاشمی پرده برداشت

اظهارات نسنجیده و ساختار‌شکن 2 روز پیش هاشمی رفسنجانی در همایش بانوی انقلاب با واکنش‌های انتقادی گسترده‌ای همراه شده است.


اظهارات نسنجیده و ساختار‌شکن 2 روز پیش هاشمی رفسنجانی در همایش بانوی انقلاب با واکنش‌های انتقادی گسترده‌ای همراه شده است. فرمانده کل سپاه پاسداران، معاون اول و سخنگوی قوه‌قضائیه، نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی در اظهاراتی به این سخنان واکنش نشان دادند. در مقابل اما سخنان انحرافی و تکراری هاشمی رفسنجانی و نقل خاطرات بدون سند و اتهام‌زنی به دلسوزان انقلاب اسلامی با استقبال گسترده رسانه‌های حامی دولت مواجه شد. در مهم‌ترین واکنش انتقادی، سرلشکر جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران در انتقاد از این اظهارات، خشک مقدس خواندن دلسوزان انقلاب را ناشی از یک بغض خطرناک نسبت به جریان ارزشی دانست. سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه مراسم تودیع و معارفه مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه پاسداران در گفت‌وگو با تسنیم، در واکنش به برخی سخنان مطرح شده در همایش بانوی انقلاب، گفت: وقتی نظام اسلامی می‌خواهد عدالت را جاری کند و دانه‌درشت‌ها را در محکمه افکار و وجدان عمومی محاکمه کند، معلوم است که صدای وااسلاما، دادخواهی و تظلم از کسانی که در معرض محاکمه هستند و وابستگان آنها بلند می‌شود. اینها می‌خواهند جای ظلم و عدل را عوض کنند! وی افزود: امروز همه می‌دانند اینکه فردی خود را معیار حق بداند و حریم دائمی برای خود ایجاد کند در نظام ما منسوخ شده و مردم همه را در برابر قانون برابر می‌دانند. سرلشکر جعفری خاطرنشان کرد: اینکه دلسوزان انقلاب و کسانی را که بیشترین شهید را داده‌اند و هنوز زخم میدان‌های جهاد بر جسم و روح‌شان باقی است، به‌عنوان خشک‌‌مقدس‌های اذیت‌کننده‌ امام معرفی کنیم به چه معنی است؟! این یک بغض خطرناک نسبت به جریان ارزشی انقلاب اسلامی و آرمان‌های حضرت امام‌خمینی(ره) است که ریشه در خاستگاه همین مردم ارزشی و آرمان‌خواه دارد و البته بی‌توجهی آنان نسبت به اینگونه افراد! فرمانده کل سپاه پاسداران در واکنش به بخش دیگری از سخنان مطرح شده در همایش بانوی انقلاب، تأکید کرد: بدانیم همین دلواپسان با شنیدن این اظهارات، از اینگونه افراد محکم‌تر، مؤمنانه‌تر و هوشیارانه‌تر در همه صحنه‌ها همچنان از انقلاب اسلامی و آرمان‌های امام و شهیدان دفاع خواهند کرد و ادامه این سخن‌پراکنی‌ها تنها موجب افزایش نفرت جامعه از آنها می‌شود و این سیاهنمایی‌ها فقط بذر تردید در دل مساله‌دار‌های انقلاب می‌پاشد و مردم مؤمن و انقلابی ما آنقدر آگاه هستند که بتوانند قضاوت‌های دقیقی داشته باشند. آنها خالق 9 دی بوده‌اند، در 22 بهمن‌های انقلاب حماسه‌های باشکوه آفریدند و قبلاً طراحان اینگونه سیاهنمایی‌ها را منزوی کرده‌اند، همان‌گونه که نمایندگان خبره آنها اخیراً چنین کردند.
اژه‌ای: سخنان هاشمی مصداق نشر اکاذیب است
معاون اول قوه قضائیه نیز درباره دیگر ادعای رفسنجانی مبنی بر ظلم به زندانیان و انجام رفتار خشن در زندان‌های کشور تاکید کرد چنانچه این ادعاها بدون استناد باشد در زمره تهمت و تشویش اذهان عمومی قرار می‌گیرد. معاون اول دستگاه قضا تاکید کرد اگر کسی مطلبی دارد مستند ارائه دهد، یقینا دنبال می‌شود. بیان این مطالب کلی، خلاف قانون است. حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری روز گذشته خود در پاسخ به سوال «نسیم» درخصوص اظهارات اخیر هاشمی درباره رفتار خشن در زندان‌ها گفت: درباره مطالبی که گاهی گفته می‌شود اگر بدون استناد باشد افترا، تهمت و تشویش اذهان عمومی است بنابراین همیشه توصیه ما این بوده که اگر کسی مطلبی دارد مستند ارائه دهد که یقینا قضیه دنبال می‌شود. وی همچنین گفت: اگر به کسی ظلمی صورت گرفته باشد حتما با آن برخورد و استیفای حق می‌شود. در کل بیان این مطالب کلی حتما خلاف قانون است و صحیح نیست.
تکذیب مذاکره‌ای برای رفع ممنوع‌التصویری یکی از سران فتنه
محسنی‌اژه‌ای همچنین در بخش دیگری از این نشست خبری، مذاکره برای رفع ممنوع‌التصویری و ممنوع‌البیانی رئیس دولت اصلاحات را تکذیب کرد. اژه‌ای در پاسخ به سوالی مبنی براینکه جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور اخیراً از رایزنی با قوه‌قضائیه برای رفع ممنوع‌التصویری و ممنوع‌البیانی رئیس دولت اصلاحات خبر داده بود، گفت: اگر ایشان با شخص خاصی صحبت کرده باشد خبر ندارم اما تاکنون به صورت رسمی در این باره مذاکره‌ای نشده و تنها یک نقل قول و اظهار امیدواری بوده است.
تکذیب ادعای رفسنجانی توسط وزیر کشور
سخنان روز شنبه هاشمی رفسنجانی درباره وضعیت زندان‌ها و رفتار خشن در آن با تکذیب وزیر کشور مواجه شد. عبدالرضا رحمانی‌فضلی، وزیر کشور صبح دیروز در اولین نشست خبری خود با رسانه‌های داخلی و خارجی در سال 94، گفت: مسؤول زندان‌ها وزارت کشور نیست، اما براساس گزارشی که آقای آملی‌لاریجانی در جلسات شورایعالی امنیت ملی درباره زندان‌ها می‌دهند چنین چیزی نبوده و به‌عکس از نظارت دائم بر زندان‌ها اعلام رضایت کردند، حتی در جلسه اخیر که با مسؤولان نیروی انتظامی داشتیم سوال کردم که آیا گزارشی از سرکوب و برخورد خشن توسط مأموران ناجا گزارش شده که گفتند: حتی یک مورد هم نداشتیم.

منبع : وطن امروز

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۴۳
امیر مهدوی

راه امام (ره) راه خدا، قرآن و پیامبر و اهل بیت علیهم السلام است. وهرگز منحرف نمی شود این

انسانها هستند که ممکن است از راه امام(ره) منحرف شوند ودر عین کمک به دشمنان امام فکر کنند

  درخط امام هستند

هشدار در مورد انحراف از راه امام(ره) ستودنی است. باید در هر زمان از باب تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر، آن را مغتنم بشماریم. اما حضرت آیت الله انحراف از راه امام (ره) را مطرح نمی‌فرمایند بلکه سخن از این است که اگر راه امام منحرف شود!

آقای هاشمی رفسنجانی در مراسم بزرگداشت بانوی انقلاب اسلامی، خانم خدیجه ثقفی، نسبت به خطر انحراف از راه امام خمینی (ره) هشدار داد. وی گفت: "اگر راه امام (ره) منحرف شود خطرات بسیاری ایجاد می‌شود، باید در جلوگیری از تحریف‌ها کوشا باشیم."

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: "سال 84 راضی نبودم به رقابت‌های انتخاباتی وارد شوم اما خانم ثقفی (همسر امام) مرا خواستند و فرمودند: امام (ره) این انقلاب را به دست شما و دوستانتان سپرده‌اند. آیا می‌دانید اینها چه کسانی هستند و با انقلاب چه خواهند کرد؟ و با این حرفشان تکان خوردم و اشک به چشمم آمد و قبول کردم." وی در این همایش برای چندمین بار از رای مردم به عنوان حق الناس یاد کردند و انکار آن را بزرگترین منکر و ظلم نامیدند. (1)

در مورد مطالب جدید آیت الله هاشمی رفسنجانی نکاتی است که تامل در آن خالی از فایده نیست؛

1- هشدار در مورد انحراف از راه امام(ره) ستودنی است. باید در هر زمان از باب تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر، آن را مغتنم بشماریم. اما حضرت آیت الله انحراف از راه امام (ره) را مطرح نمی‌فرمایند بلکه سخن از این است که اگر راه امام منحرف شود!

مگر راه امام منحرف می‌شود؟ راه امام (ره) راه خدا، قرآن و پیامبر و اهل بیت علیهم السلام است. در آن انحراف نیست.

ظاهرا حذف حرف "از" از کلام ایشان ممکن است مشکلاتی پدید‌ آورد که ورود به آن خیلی خوشایند نیست.

2- راه امام (ره) چیست؟ انحراف از آن کدام است؟ بزرگترین معجزه امام (ره) در قرن ما تاسیس یک نظام الهی است که با نظام‌های متعارف کنونی جهان وجوه تمایزی دارد که حفظ این وجوه و نیز اصل خود این نظام از منظر راه امام از اوجب واجبات است.

باید دید آقای هاشمی رفسنجانی در فتنه سال 88 که دشمنان قسم خورده نظام اقتدار و امنیت ملی نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار داده‌ بودند به این هشدار خود عمل کردند؟!

وقتی حرامیان در خیابان‌های تهران شعار می‌دادند؛ "انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است" و وقیحانه فریاد می‌زدند: "مرگ بر اصل ولایت فقیه"، آقای هاشمی رفسنجانی که در همه صحنه‌ها چه پیش و چه پس از انقلاب در برابر منافقان و نامحرمان سینه سپر می‌کردند، کجا بودند؟ برخی فرزندان او در لابه لای فتنه‌گران که اصل نظام را نشانه گرفته بودند، در اردو کشی خیابانی چه می‌کردند؟

آیا فیلم و عکسی از ایشان که نشانه حمایت از نظام مظلوم جمهوری اسلامی در فتنه 88 باشد وجود دارد؟ غیر از فرمان شورش خیابانی که ساعات نخست رای گیری انتخابات ریاست جمهوری سال 88 توسط همسر محترم ایشان صادر شد و نیز قبل از آن نامه بدون سلام و بسم الله ایشان که خبر از ظهور آتشفشان‌های جدید می داد، سند دیگری هست؟!

هشدار آقای هاشمی را باید جدی گرفت و از خط امام و راه امام فاصله نگرفت. مهمترین مولفه خط امام و راه
امام (ره) حفظ نظام است، چرا که امام (ره) فرمود:

- "حفظ نظام جمهوری اسلامی از اهم واجبات عقلی و شرعی است که هیچ چیز به آن مزاحمت نمی‌کند." (2)

- "حفظ ثغور اسلام جزء فرایضی است که هیچ فریضه‌ای بالاتر از آن نیست، حفظ اسلام است." (3)

چرا آقای هاشمی در سال 88 از این فریضه الهی که در خط امام (ره) یک شاخص است غفلت کردند و

تاریخ خدمات خود به انقلاب را مخدوش نمودند و حاضر نیستند حتی آن را به نوعی ترمیم کنند؟

3- ایشان در مورد نامزدی خود در سال 84 مطالبی به همسر گرامی امام (ره) نسبت می‌دهند که موجب وهن و تحقیر نامزدهای مطرح در این سال می‌باشد. بانو ثقفی الآن در قید حیات نیستند تا نسبت به صحت و سقم آن اظهار نظر کنند.

اگر این نقل قول درست باشد و ایشان نسبت به آینده برخی از نامزدها به ایشان هشدار دادند که قرار است با انقلاب چه کنند، یکی از آن نامزدها آقای کروبی بوده است. چرا ایشان برخلاف توصیه همسر امام (ره) در فتنه 88 در مورد خیانتی که کروبی به رای ملت کرد و با منافقان و ضدانقلاب‌ همراه شد، چیزی نگفتند و جلوی محاربه او با نظام را نگرفتند؟

ثانیا: به غیر از آقای کروبی، عناصری چون آقایان لاریجانی، محسن رضایی، قالیباف و... نامزد بودند. آیا بانوی انقلاب در مقام تحقیر این افراد بودند که سابقه آنها در خدمت به انقلاب و کشور روشن است؟ آیا دلیل اینکه سال 92 هم می‌خواستند نامزد شوند همین است؟ یعنی آقای روحانی را لایق این سمت نمی دانستند؟!

4- مسئله حق الناس بودن رای ملت که از سوی مقام معظم رهبری مطرح شده است و برای چندمین بار مورد تاکید آقای هاشمی قرار گرفته چیز بسیار خوبی است. آیا از نظر ایشان سال 84 که مجری انتخابات، دولت خاتمی بوده است رای ملت به عنوان یک امانت و حق الناس رعایت شده است یا نه؟ اگر شده است چرا وی و برخی افراد خانواده وی آن را زیر سئوال می‌برند؟ چرا حق مردم را در تعیین سرنوشت خود به رسمیت نمی‌شناسند؟ چرا همین حق را سال 88 به رسمیت نشناختند و از پروژه‌ "دروغ تقلب" به عنوان رمز آشوب حمایت نموده و یا در خوش بینانه‌ترین تحلیل‌ها سکوت کردند؟!

آیا رای ملت فقط در یک دوره خاص، حق الناس است و در ادوار دیگر حق الناس نیست و می‌توان نظام را تا مرز بغی و محاربه در معرض تاراج گرگ‌های جهانی قرار داد؟

گذشته‌ها، گذشته است. اصل هشدار آقای هاشمی رفسنجانی را باید جدی بگیریم. انحراف از خط امام و راه امام خطرات بسیاری ایجاد می‌کند؛ اولین خطر آن این است که وظیفه حفظ "نظام" فراموش می‌شود و جای آن را به حفظ "خود" می‌دهد. تاریخ اسلام و ایران گواهی می دهد اگر نظام حفظ نشود، "خود" هم حفظ نخواهد شد. برای حفظ خود هم که شده است باید از نظام صیانت کرد.

پی‌نوشت‌ها:

1- جراید کشور 24/1/94

2- صحیفه امام خمینی 1378 ـ ج 9 ص 153

3- صحیفه امام خمینی 1378 - ج 16 ص 465

 

محمدکاظم انبارلویی-anbarloee.با کمی تصرف در مقدمه

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۴ ، ۰۹:۵۴
امیر مهدوی

براستی این صدای هاشمی رفسنجانی است یا صدای ...آیا مصلحت نظام ایجاب می کند حرفهای دشمن تکرار شوند یا....!! حتی در مخیله ما خطورهم نی کرد که روزی یکی از محبوبترین رجال این مملکت تبدیل به بلندگوی دشمن بشود ومدام به نظام تهمت بزند وهمه افتخارات گذشته خودرا با آتش کینه وتعصب بی جا بسوزاند

انما اموالکم و اولادکم فتنه و الله عنده اجر عظیم ):(همانا منحصرا اموال وفرزندانتان وسیله آزمایش شما هستند و اجر عظیم فقط در نزد خداست )(فتنه ) به معنای گرفتاریهایی است که جنبه آزمایش دارد، می فرماید: اموال وفرزندان وسیله آزمایش شما هستند، چون این دو نعمت از زینتهای جذاب زندگی دنیاست و نفس آدمی به سوی آن دو آنقدر تمایل می یابد که بکلی از آخرت و یادپروردگارش غافل می شود، در حالیکه اجر عظیم در نزد خداست ، پس مبادا در اثرشیفتگی به مال و واولاد در جانب خدا کوتاهی کنید و از او غافل شوید. (تغابن آیه 15 خلاصه تفسیر المیزان )

نمایندگان مجلس شورای اسلامی با انتقاد از اظهارات هاشمی رفسنجانی در همایش بانوی انقلاب، اینگونه موضع گیری‌ها را در راستای اهداف دشمن و شبیه گزارش‌های احمد شهید دانستند.


اظهارات روز یکشنبه «هاشمی‌رفسنجانی» رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در همایش «بانوی انقلاب» که به منظور تجلیل از مقام و خدمات همسر مرحومه حضرت امام(ره) برپا شده بود، واکنش نمایندگان مجلس شورای اسلامی را در پی داشت.

«فاطمه آلیا» نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرنگار کیهان گفت: رویکرد کلی صحبت‌های آقای هاشمی نشان می‌دهد که ایشان عصبانی هستند و با حالت انتقام جویی مسائل را مطرح می‌کنند.
آلیا افزود: وقتی این قبیل موضوعات کذب از سوی شخصیت‌های خودمان مطرح می‌شود، چه نیازی به «احمد شهید» داریم؟!
احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران است که هر از چندگاهی گزارش‌های

مغرضانه و سراسر دروغ علیه ملت ایران را منتشر می‌کند.

  هاشمی در موضوع حجاب

  به دنبال تبرئه خویش است


عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در ادامه اظهار داشت: حال سوالی پیش می‌آید و آن اینکه آیا مخاطبان آقای هاشمی مردم خارج از کشور هستند و اینگونه اظهارات به منزله چراغ سبز به آن هاست و یا اینکه این موضع گیری‌ها خطاب به ملت ایران است؟ اگر خطاب به ملت ایران است که باید بگوییم که ملت ما بارها موضع روشن خود را درخصوص ارزش‌های انقلاب و آرمان‌های امام راحل و رهبر معظم انقلاب بیان کرده‌اند. چرا آقای هاشمی به جای مظلوم از ظالم دفاع می‌کنند؟ در حقیقت سخنان ایشان شبیه و همراستا با گزارش‌های احمد شهید است.

آلیا همچنین با اشاره به آن بخش از اظهارات هاشمی درخصوص حجاب که گفته بود: «آدم‌های خشکه مقدس، جاهل و نادان نیز هستند که معتقدند امروز همه مصیبت این است که چند زن بدحجاب در خیابان باشد، بله این مصیبت است، اما مسئله این است که بقیه مسائل مانند زندان‌ها، ظلم ها، سرکوب‌ها و حق‌هایی که از مردم ضایع می‌شود چه می‌شود؟» خاطرنشان کرد: آقای هاشمی با این‌گونه اظهارات در مورد حجاب و عفاف به نوعی در پی تبرئه خویش است. ایشان در سال‌های دفاع مقدس و پس از آن در بحث حجاب کم لطفی کردند اتفاقا یکی از موضع گیری‌های آقای هاشمی چندی پیش در سایت شخصی ایشان منتشر و سپس حذف شد. حالا متاسفانه ایشان برای توجیه آن قضیه فرار به جلو می‌کنند. اصل قضیه این است که مردم فرهیخته حرفشان این است که با افرادی که ناهنجاری ایجاد می‌کنند و برای به سخره گرفتن حجاب مأموریت دارند و با ساختارشکنی از خط قرمز عبور می‌کنند برخورد قانونی صورت گیرد. هدف این است که اینگونه اشخاص در نهایت مطابق هنجارهای اجتماعی و ارزش‌های دینی رفتار کنند.

  انفعال هاشمی در دفاع از عربستان


نماینده مردم تهران در مجلس اظهار داشت: ما راضی نیستیم که شخصی چون آقای هاشمی که از نیروهای اصلی انقلاب بوده‌اند و سابقه طولانی مبارزاتی داشته‌اند در فهرست ریزش‌های انقلاب قرار بگیرند. چرا باید کار به جایی برسد که ایشان به امثال احمد شهید کد بدهد. ضمنا اظهارات ایشان همزمان با اقدامات ددمنشانه عربستان در یمن و حادثه تاسف‌انگیز فرودگاه جده نشان می‌دهد که آقای هاشمی در دفاع از عربستان دچار انفعال شده است.
 
دلگیری عمیق از رد صلاحیت


و بررسی پرونده یکی از نزدیکان


«احمد بخشایش اردستانی»  نماینده مردم اردستان در مجلس شورای اسلامی نیز در گفت و گو با خبرنگار کیهان درخصوص آن بخش از اظهارات هاشمی در همایش بانوی انقلاب که گفته بود: «در سال 84 یک موی بدنم راضی نبود کاندیدا شوم. چرا که دولت آقای خاتمی بود و من گفتم نمی‌آیم، همسر امام مرا خواست و به من گفت: امام این انقلاب را به دست شماها سپردند. آیا شما می‌دانید اینها چه کسانی هستند؟ همین صحبت‌های همسر امام سبب شد من قبول کنم و پذیرفتم»گفت: در اینکه آقای هاشمی از نیروهای انقلاب هستند هیچ جای شکی نیست؛ ولیکن گزاره‌های ذهنی ایشان به دو مسئله برمی گردد.
اردستانی افزود:اولین مسئله دلگیری عمیق ایشان از ردصلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 است.‌ای کاش آقای هاشمی در روزگاری که همسر امام(ره) در قید حیات بودند این مباحث را مطرح می‌کردند. اینکه انسان پیروزی خود را به خودش منتسب کند و شکست را به دیگری منتسب کند رفتار پسندیده‌ای نیست.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس خاطرنشان کرد: دومین مسئله پرونده فرزند ایشان در قوه قضائیه و سیر محاکمه وی است. نظام ما بر پایه مردم سالاری دینی بنا نهاده شده است. حضرت امام(ره) فرمودند: اگر فرزندان من در مقابل انقلاب بایستند من از آنها عبور می‌کنم.

  عده‌ای به دنبال جمع کردن سبد آراء هستند


«محمد حسن آصفری» نماینده مردم اراک در مجلس شورای اسلامی نیز در گفت و گو با خبرنگار کیهان گفت: اشخاصی همچون آقای هاشمی از جمله کسانی هستند که در طول انقلاب مسئولیت‌های زیادی بر عهده داشتند؛ بنابراین چرا باید به خودشان اجازه بدهند که برای اقبال یک جمع کوچک، این نظام را زیر سوال ببرند و یک جمعی را به سوی خودشان سوق بدهند. این ظلم به نظام است و مطمئنا این افراد در فردای قیامت نمی‌توانند پاسخگو باشند.
آصفری خاطرنشان کرد: این گونه اظهارات جنبه تبلیغاتی دارد و با توجه به نزدیک شدن به انتخابات مجلس، عده‌ای به دنبال جذب آرای خاکستری هستند و بر همین اساس مسائل را مطرح می‌کنند که هیچ سندیتی ندارد.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تصریح کرد: اگر عده‌ای به دنبال جمع کردن سبد آراء هستند بهتر است راه دیگری پیدا کنند زیرا مردم به این شیوه‌ها توجه نمی‌کنند و ملت ایران بارها ثابت کرده‌اند که پیوندشان با نظام جمهوری اسلامی ایران گسستنی نیست.
وی افزود: چرا امروز که پرونده‌های افراد خاص در قوه قضائیه در حال بررسی است، موضوع زندان‌ها مطرح شده است؟ بهتر است این اشخاص از اینگونه اظهارنظرها دست بردارند و بدانند که این قبیل اقدامات نه تنها خیانت به آرمان‌های امام راحل(ره) است بلکه می‌تواند به ابزاری در دست دشمنان جهت سواستفاده تبدیل شود.


 یادآوری توصیه امام(ره) در بیان نقل قول ها


«سید باقر حسینی» نماینده مردم زابل در مجلس شورای اسلامی نیز در گفت و گو با خبرنگار کیهان گفت: حضرت امام(ره) فرمودند که «حتما باید نوشته‌ای از من باشد یا ضبط شده باشد یا حتما بقیه شنیده باشند». حال ما تکذیب نمی‌کنیم ولیکن امام(ره) فرمودند که غیراز این را نپذیرید.
حسینی خاطرنشان کرد: به نظر بنده بهتر است که آقای هاشمی از بیان مواردی که به ایشان و اعتقاد مردم خدشه وارد می‌کند خودداری کنند زیرا ما برای نظام هزینه‌های زیادی داده ایم.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اشاره به آن بخش از اظهارات هاشمی که گفته بود: «آدم‌های خشکه مقدس، جاهل و نادان نیز هستند که معتقدند امروز همه مصیبت این است که چند زن بدحجاب در خیابان باشد...» تصریح کرد: در قرآن به صراحت آمده است که «رعایت نکردن حجاب زمینه ساز دیگر مفاسد در جامعه است» ولی من تاکنون نشنیده‌ام که کسی همه مصیبت کشور را مسئله حجاب عنوان کرده باشد. به نظر من تخطئه کردن مسائل منطقی ، منصفانه نیست.


 بغض خطرناک نسبت به جریان ارزشی


سرلشکر «محمدعلی جعفری» فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در حاشیه مراسم تودیع و معارفه مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه پاسداران در گفت‌وگو با تسنیم، در واکنش به برخی سخنان مطرح شده در همایش بانوی انقلاب، گفت: وقتی نظام اسلامی می‌خواهد عدالت را جاری کند و دانه‌درشت‌ها را در محکمه افکار و وجدان عمومی محاکمه کند، معلوم است که صدای وااسلاما، دادخواهی و تظلم از کسانی که در معرض محاکمه هستند و وابستگان آنها بلند می‌شود. اینها می‌خواهند جای ظلم و عدل را عوض کنند!!


وی افزود: امروز همه می‌دانند اینکه فردی خود را معیار حق بداند و حریم دائمی برای خود ایجاد کند در نظام ما منسوخ شده و مردم همه را در برابر قانون برابر می‌دانند.

سرلشکر جعفری خاطرنشان کرد: اینکه دلسوزان انقلاب و کسانی را که بیشترین شهید را داده‌اند و هنوز زخم میدان‌های جهاد بر جسم و روح‌شان باقی است، به‌عنوان خشکه‌مقدس‌های اذیت‌کننده‌ امام معرفی کنیم به چه معنی است؟! این یک بغض خطرناک نسبت به جریان ارزشی انقلاب اسلامی و آرمان‌های حضرت امام خمینی(ره) است که ریشه در خاستگاه همین مردم ارزشی و آرمان‌خواه دارد و البته بی‌توجهی آنان نسبت به این‌گونه افراد!!
فرمانده کل سپاه پاسداران در واکنش به بخش دیگری از سخنان مطرح شده در همایش بانوی انقلاب، تأکید کرد: بدانیم همین دلواپسان با شنیدن این اظهارات، از این‌گونه افراد محکم‌تر، مؤمنانه‌تر و هوشیارانه‌تر در همه صحنه‌ها همچنان از انقلاب اسلامی و آرمان‌های امام و شهیدان دفاع خواهند کرد و ادامه این سخن‌پراکنی‌ها تنها موجب افزایش نفرت جامعه از آنها می‌شود و این سیاه‌نمایی‌ها فقط بذر تردید در دل مسئله‌دار‌های انقلاب می‌پاشد و مردم مؤمن و انقلابی ما آن‌قدر آگاه هستند که بتوانند قضاوت‌های دقیقی داشته باشند. آنها خالق 9 دی بوده‌اند، در 22 بهمن‌های انقلاب حماسه‌های باشکوه آفریدند و قبلاً طراحان این‌گونه سیاه‌نمایی‌ها را منزوی کرده‌اند، همان‌گونه که نمایندگان خبره آنها اخیراً چنین کردند.

سرلشکر جعفری در پایان تصریح کرد: آیا نباید از تاریخ صدر اسلام و حتی تاریخ نزدیک خودمان و حوادث درس‌آموز انقلاب اسلامی به‌ویژه فتنه 88 عبرت گرفت؟! هرگز در این‌گونه موضع‌گیری‌ها علاقه‌مندی به آرمان‌های امام، نظام و خیراندیشی برای امت اسلامی دیده می‌شود؟!

منبع : نخبه313

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۴ ، ۰۹:۰۶
امیر مهدوی

در تاریخ روایت شده که عبد الله بن سلام از یهودیان عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که اسلام را پذیرفت و رسما در صف مسلمانان قرار گرفت. او دوستى یهودی به نام "زید بن سعنه" داشت. عبدالله پس از پذیرش اسلام همواره زید را به اسلام دعوت مى کرد و عظمت محتواى اسلام را براى او شرح  مى داد، ولى زید هم چنان بر یهودى بودن خود پافشارى مى کرد و مسلمان نمى شد.

عبدالله مى گوید: روزى به مسجد النبى رفتم. ناگاه دیدم که زید در صف نماز مسلمانان نشسته  و مسلمان شده است. بسیار خرسند شدم. لذا نزدش رفتم و پرسیدم: علت مسلمان شدنت چه بوده است؟ زید گفت: روزی کتاب آسمانى تورات را مى خواندم؛ وقتى به آیاتى که در مورد اوصاف محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بود رسیدم، با ژرف اندیشى آنها را خواندم  و ویژگى هاى او را که در تورات آمده بود، به خاطر سپردم. با خود گفتم بهتر آن است که نزد محمد روم و او رابیازمایم و بنگرم که آیا او داراى آن ویژگى ها که یکى از آنها "حلم و خویشتن دارى " بوده است یا نه؟

چند روز به محضرش رفتم و همه حرکات و رفتار و گفتارش را تحت نظارت دقیق خود قراردادم. همه آن ویژگى ها را در وجود او یافتم، ولی با خود گفتم تنها یک ویژگى مانده است، باید در این مورد نیز به کند و کاو خودادامه دهم. آن ویژگى حلم و خویشتن دارى او بود؛ چرا که درتورات خوانده بودم: "حلم محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بر خشم او غالب است، جاهلان هرچه به او جفا کنند، از او جز حلم و خویشتن دارى نبینند."

روزى براى یافتن این نشانه در وجود آن حضرت، روانه مسجد شدم. در مسجد دیدم که عرب بادیه  نشینى سوار بر شتر به آنجا آمد. مرد عرب وقتى که  محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را دید، پیاده شد و گفت: من از میان یکی از قبیله ها به اینجا آمده ام، خشکسالى و قحطى باعث شده که همه گرفتار فقر و تنگدستی شده ایم. مردم آن قبیله مسلمان هستند و امید آن رادارند که به آنها احسان کنى." در این هنگام محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از على (علیه السلام) پرسید که آیا از وجوه قبلی چیزى نزد او باقی مانده است یا نه؟ على (علیه السلام) گفت: "نه". پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) حیران و غمگین شد. من همان لحظه به محضرش رفتم و عرض کردم: اى رسول خدا! اگر بخواهى با تو خرید و فروش سلف کنم؛ اکنون این مبلغ را به تو مى دهم تا هنگام فصل محصول، همین مقدارخرما به من بدهى. آن حضرت پیشنهاد مرا پذیرفت و معامله را انجام داد و پول را از من گرفت و به آن عرب بادیه نشین داد.

من هم چنان در انتظار بودم تا این که هفت روز به فصل چیدن خرما مانده بود. در این ایام، روزى به صحرا رفتم. در آنجا محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) را دیدم که درسایه درختى نشسته و هر کدام از یارانش در گوشه اى نشسته اند. من  گستاخانه نزد آن حضرت رفتم، گریبانش را گرفتم و او را خطاب قرار دادم و گفتم:" من شما را خوب مى شناسم که مال مردم را مى گیرید و در بازگرداندن آن کوتاهى و سستى مى کنید. آیا مى دانى  که چند روزى به آخر مهلت  بیشتر باقی نمانده است؟"

من با کمال  بى پروایى این گونه جاهلانه با آن حضرت رفتار کردم (با این که چند روزى به آخر مهلت باقى مانده بود.) ناگاه از پشت  سر آن  حضرت، صداى خشنى شنیدم؛ عمر بن خطاب را دیدم که شمشیرش را از نیام برکشیده است. او به من رو کرد و با بکار بردن کلامی ناشایست، گفت: دور باش. در این هنگام، عمر خواست  با شمشیر به من حمله کند، اما محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از او جلوگیرى کرد و فرمود: " نیازى به این گونه پرخاشگرى نیست، باید او (زید) را به حلم  و حوصله سفارش کرد». آن گاه به عمر فرمود تا مقدار معینی از خرمائی خاص را به من بدهد. عمر مرا همراه خود برد و حق مرا داد؛ به علاوه بیست پیمانه دیگر اضافه بر حقم به من خرما داد. گفتم: این زیادى چیست؟ گفت: چه کنم حلم محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) موجب آن شده است، چون تو از نهیب و فریاد خشن من آزرده شدى، او به من دستور داد این مقدار بیشتر به تو دهم، تا از تو دلجویى شود و خوشنودى تو به دست آید.

هنگامى که آن اخلاق نیک و حلم عظیم محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را دیدم، مجذوب اسلام  و اخلاق زیباى پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) شدم و گواهى به یکتایى خدا، و رسالت  محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) دادم و در صف مسلمانان درآمدم.

در سیره عملى پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، صدها نمونه مشابه از این اخلاق نیک و زیبا وجود دارد که هر کدام، نشانگر قطره اى از اقیانوس عظیم حسن خلق آن حضرت است؛ همان گونه که خداوند با تعبیر

"و إنک لعلی خلق عظیم "و همانا تو اخلاق عظیم و برجسته اى دارى  به این مطلب  اشاره فرموده است. این شواهد تاریخی از اخلاق نیکو، یکى از راز و رمزهاى مهم پیشرفت اسلام  را که بسیار در گسترش آن نقش داشت، روشن می نماید.
منابع : نقش اخلاق در سیره عملی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)"، تألیف "حجة الإسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی، وبلاک شباهنگ و...
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۲۴
امیر مهدوی

قصه گرگ و پوستین دوزی؟


گرگی نزد شیری رفت و گفت: چرا نشسته ای که خرس تصمیم گرفته حاکم جنگل شود و دیر یا زود به سراغت خواهد آمد و تو را از پای در خواهد آورد. من آمده ام تا به تو بگویم هوشیار و آگاه باشی.

شیر از حرفهای گرگ عصبانی شد و منتظر فرصتی بود تا خرس را بدَرد.

اما گرگ تنها به این حرف راضی نشد. به سراغ خرس رفت و گفت: شیر تصمیم گرفته تو را حاکم جنگل کند، پیش او برو و از او تشکر کن.
خرس شاد و سرحال به طرف بیشه شیر رفت.

شیر عصبانی خرس را دید که به سویش می آید، نعره ای زد و به طرف خرس حمله کرد.

خرس که دید وضعیت مناسب نیست پا به فرار گذاشت و شیر هم به دنبال او می دوید.

بالاخره شیر گردن خرس را گرفت و پوست او را از گردن تا دم شکافت و از تن جدا کرد.

گرگ که در گوشه ای پنهان شده بود و منتظر نتیجه کار بود، بیرون آمد و به شیر گفت:
به به چه پوستین زیبایی! راستی که برازنده و مناسب پادشاهی مثل شماست. آن را بپوشید و بگذارید پارگی پشت آن را بدوزم. شیر قبول کرد.

گرگ جلو رفت و شیر را که در پوست خرس اسیر شده بود، هلاک کرد.

هشدار ، هشدار ، هشدار ...این حکایت گر چه در قالب قصه برای کودکان آورده شده مطلبی آموزنده ودارای معنای بسیار عمیق است برای سیاسیون،مسئولین واصحاب دیپلماسی و وقتی به کنایه  استفاده می شود که دشمنی، ادعای محبت و مهربانی کند، در حالی که به دشمن دیرینه نمی توان اعتماد کرد.

ازاین دست هشدارهای سیاسی در ادبیات ما ایرانی ها کم نیستند بطور مثال قصه ای جوجه نافرمان

درشعر پروین اعتصامی که در آن آمده است:

گفت با جوجه مرغکی هشیار

که ز پهلوی من مرو به کنار

گربه را بین که دم علم کرده

گوشها تیز و پشت خم کرده

چشم خود تا به هم زنی بردت

تا کله چرخ داده‌ای خوردت

جوجه گفتا که مادرم ترسوست

به خیالش که گربه هم لولوست

گربه حیوان خوش خط وخالیست

فکر آزارجوجه هرگز نیست

سه قدم دورتر شد از مادر

آمدش آنچه گفته بود به سر

گربه ناگاه ازکمین برجست

گلوی جوجه را به دندان خست

برگرفتش به چنگ و رفت چو باد

مرغ بیچاره از پیش افتاد

گربه از پیش و مرغ از دنبال

ناله‌ها کرد زد بسی پر و بال

لیک چون گربه جوجه را بربود

نالهٔ مادرش ندارد سود

گر تضرع کند وگر فریاد

جوجه را گربه پس نخواهد داد

وقص علی هذا
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۰۸
امیر مهدوی

رویکرد رهبر جدید انصار‌الله چیست؟

انصارالله به رهبری مدبرانه عبدالملک حوثی روز به روز موفق‌تر شد و نه تنها مناطق شمالی یمن را در اختیار گرفت، مناطق مرکزی و پایتخت را هم به اشغال خود گرفت.

  •  

 حمله عربستان به یمن به خصوص الحوثی‌ها برای کسانی که با تاریخ یمن آشنایی دارند رویداد‌ تازه‌ای نیست و این ششمین بار است که عربستان به یمن جمله می‌کند 

واکاوی تاریخی این حملات و بررسی تاریخ تحولات یمن در گفتگویی فارس با حجت الإسلام علی امیرخانی:

علی امیرخانی فرزند امام قلی در سال 1351 در بخش دینور از توابع استان کرمانشاه به دنیا آمد. در سال 1367به سبب علاقه به معارف و علوم اسلامی و حوزوی وارد حوزه علمیه آیت الله بروجردی (ره) شد. دروس مقدمات را در مدرسه علمیه مهدی موعود (عج) خواند و در سال 1371برای ادامه تحصیل و تکمیل دروس سطح وارد مدرسه علمیه امام محمد باقر (ع) شد درسال 1380موفق شد که دروس سطح (کفایتین و مکاسب) را به اتمام برسانم و به درس خارج راه پیدا کردم.از سال 1384 تاکنون در درس خارج فقه استاد بزرگوارم حضرت آیت الله جوادی آملی بهره می‌برد. و با تحولات فکری چهان اسلام آشناست و تالیفاتی دارد.

ادامه گفتگو با حجت الإسلام علی امیرخانی:

*چند درصد از جمعیت یمن را شیعیان تشکیل می‌دهند؟

در بحث آمار شیعیان یمن. حقیر در خصوص آمار شیعیان یمن به قدر متیقن اکتفا می‌کنم و مبنا را همان حدود 50 درصد قرار می دهم. مخصوصا اگر زیدیان سلفی را که حدودا یکی دو میلیون یا کمی بیشتر هستند را اصلا شیعی زیدی به شمار نیاوریم، همان گونه که حوثی‌ها آنان را سلفی و وهابی خطاب می‌کنند؛ در این صورت آمار شیعیان یمن (اعم از زیدی‌ها، اسماعیلی‌ها و اثنی عشری‌ها) حدود 50 درصد است. والله عالم

درباره بررسی اوضاع یمن باید چند مسئله مورد توجه عزیزان باشد: یکی ترکیب مذهبی یمن؛ یکی قبائل یمنی، و دیگری جریان‌های سیاسی یمن. ترکیب مذهبی یمن متشکل از شیعیان (زیدی و غیرزیدی)، و نیز از سنیان شافعی و حنبلی است. اکثریت زیدیان همان زیدیان سنتی هستند (جارودی قاسمیه) اما زیدیان سلفی هم در یمن وجود دارند.

از مهم ‌ترین قبائل یمنی می‌توان به بزرگترین مجمع القبائل یمن «حاشد» اشاره کرد که خود متشکل از چندین قبیله مهم دیگر از جمله قبیله «آل احمر» است. نیز از قبائل پر نفوذ یمن می‌توان از «حوثی‌ها» یاد کرد.

*«الاخوان المسلمون» یمن یکی از جریانهای سیاسی مهم یمن در نیم قرن گذشته است

از جریانهای سیاسی یمن هم می‌شود از شاخه «الاخوان المسلمون» یمن درطول پنجاه ـ شصت سال اخیر یاد کرد که اهمیت بسیاری در شکست و برچیده شدن سلسله حکومت امامان زیدی در سال 1962م داشته است.

*پان عربیستی یمن تحت تاثیر جمال‌ عبد‌الناصر رشد کرد

سپس از جریان ناسیونالیستی و پان عربیستی متاثر از حرکت جمال عبدالناصر مصر سخن به میان آورد که تا زمان شکست ناسیونالیسم عربی و جمال عبدالناصر در حاکمیت یمن بود.

*جریان سکولار با نفوذ آل سعود در یمن قدرت یافت

پس از آن با نفوذ آل سعود در یمن و پس از چند بار کودتای نظامی و درگیری‌های خونین، جریان سکولار علی عبدالله صالح به حاکمیت رسید و تا دوران بیداری اسلامی 2012م ادامه داشت.علی عبدالله صالح با رویکرد سکولار و استفاده از اهرم قبیله‌ای در یمن (البته فقط قبیله مهم حاشد)، ساختار قدرت در یمن را در سکولارها و هم قبیله‌ای‌های خود (حاشد) منحصر کرد.

*علی عبدالله صالح مانند غرب گرا و هم پیمان با آمریکا و اسرائیل بود

علی عبدالله صالح مانند دیگر حکام مرتجع عربی رویکرد غرب گرایی و هم پیمانی با آمریکا و اسرائیل داشت؛ همان طور که گرایش شدید ضد ایرانی هم داشت. از مهم‌ترین احزاب سیاسی و تاثیرگذار در حاکمیت دوران اخیر یمن، حزب الاصلاح است که متعلق به اسلام‌گراهای یمنی است (التجمع الیمنی للاصلاح). این حزب که از دل جریان اخوان المسلمین یمن در سال 1990 م شکل گرفت با عنوان اخوان الیمن هم شناخته می‌شود.

*حزب الاصلاح و اخوان المسلمین

 

 

این عکس ارتباط و علقه حزب الاصلاح یمن با اخوان المسلمین مصر را گویاست.

حزب الاصلاح تحت رهبری یکی از شیوخ زیدی با نام عبدالله حسین الاحمر (رییس مجمع القبائل حاشد) و با ائتلاف یکی از زیدیان سلفی سرشناس یمن با نام عبدالمجید الزندانی (موسس جامعة الایمان یمن) به وجود آمد. آنان اسلامگرا بودند و از مخالفان سرسخت حزب سوسیالیست یمن بودند. رویکرد اخوانی داشتند و هسته اصلی حزب الاصلاح را اخوانی‌ها تشکیل می‌دادند.این حزب (الاصلاح) با حکومت علی عبدالله صالح همکاری داشت. عبدالله حسین الاحمر علاوه بر آن‌که شیخ قبیله حاشد بود، رییس حزب الاصلاح و نیز رییس پارلمان یمن هم بود.

 


عبدالله حسین الاحمر

 

 

 

 


عبدالمجید الزندانی

 

 

علی عبدالله صالح در دوران حاکمیتش اعضای اصلی ارتش را از قبیله حاشد انتخاب کرد. رییس ارتش یمن در مناطق شمال غرب یمن و منطقه صعده (جایی که حوثی‌ها در آنجا حضور داشتند) شخصی به نام سرتیپ علی محسن الاحمر بود. او از قبیله آل الاحمر که با حاشد متحد شده بودند.

 

 


سرتیپ علی محسن الاحمر

 

 

 


علی محسن الاحمر در کنار علی عبدالله صالح

 

حوثی‌ها گرایش به آرمان‌های انقلاب اسلامی ایران داشتند و با غرب گرایی و آمریکا و اسرائیل و نیز همپیمانان آنان، مخالف بودند و از آن جا که ناعدالتی های اجتماعی و سیاسی در حقشان شده بود، مخالفت با دولت بمن را آغاز کردند. اما چون گرایش های ضد آمریکایی و ضد سعودی داشتند و نیز گرایش به ایران داشتند مورد سرکوب دولت علی عبدالله صالح قرار گرفتند.

همانطور که عرض شد تا قبل از بیداری اسلامی شش بار دولت و ارتش یمن (با ریاست علی محسن الاحمر) و با همکاری عربستان با حوثی ها درگیریهای خونین داشتند.

با آغاز بیداری اسلامی (بهار عربی) و اعتراض‌های عمومی به حاکمیت‌های مرتجع و وابسته عربی، در یمن نیز اعتراض های عمومی علیه علی عبدالله صالح با جلوداری حوثی ها انجام شد.

در این اعتراض‌ها برای اولین بار بین برخی از ائتلاف‌های مجمع القبائل حاشد، اختلاف شد. قبلیه مهم الاحمر از مخالفان علی عبدالله صالح شدند ولی حاشد با علی عبدالله صالح بود.

تا آنکه سرانجام رییس جمهور یمن در عملیات انتحاری زخمی شد و حکومت را به معاون خود «عبد ربه منصور هادی» واگذار کرد و برای معاینه به عربستان رفت و سپس به یمن بازگشت. علی عبدالله صالح یکی از چهره‌های نادر در جهان عرب است. وی دیکتاتوری است که اگرچه انقلاب مردمی آن را سرنگون کرده با این وجود همچنان بدون آزار و اذیت در کشورش اقامت دارد. با آن که مخلوع شد ولی هنوز نفوذ قابل توجهی در دولت و ارتش دارد. علی عبدالله صالح ده‌ها تن از خویشاوندان خود را در مناصب با نفوذ به ویژه در ارتش و نیروهای امنیتی قرار داد. اغلب این مقامات اکنون تصفیه شده‌اند اما هیچ کدام تعقیب قضایی نشدند.

دلیل اصلی آن بازگشت دارد به حاکمیت نظام قبیله ای در یمن. چون علی عبدالله صالح و افسران نظامی اش از قبلیه مهم حاشد هستند و حاشد از آنان حمایت می کند، در امنیت جانی و قضایی به سر می برند!

**رهبری حوثی‌‌ها بعد از درگذشت بدر‌الدین حوثی چه وضعیتی پیدا کرد؟

اما رهبری جریان حوثی ها بعد از درگذشت علامه بدر الدین حوثی در سال 1431ق (1389ش) به طور کامل به عبدالملک حوثی فرزند کوچک او افتاد. عبدالملک حوثی تعلق خاطر بسیاری به آرمانهای انقلاب اسلامی ایران و حزب الله لبنان دارد و جریان الشباب المومن که برادر شهیدش حسین الحوثی تشکیل داده بود را به انصارالله (هماهنگ با حزب الله لبنان) تغییر داد و نمادی شبیه به نماد آنان اتخاذ کرد.

 


علامه بدر الدین حوثی

 

 

انصارالله به رهبری مدبرانه عبدالملک حوثی روز به روز موفق‌تر شد و نه تنها مناطق شمالی یمن را در اختیار گرفت، مناطق مرکزی و پایتخت را هم به اشغال خود گرفت. منصور هادی که مخالفت سرسختی با انصارالله داشت و مورد حمایت سرسخت عربستان و آمریکا بود، مجبور شد به جنوب یمن (عدن) فرار کند.

تا آن که در اواسط بهمن ماه سال گذشته، اتفاق جالب دیگری در یمن به وقوع پیوست. در مجمع القبائل حاشد بر سر صلح با انصارالله شکاف ایجاد شد. این بار آل احمر از مخالفان سرسخت حوثی‌ها بودند اما دیگر قبائل حاشد با انصارالله و حوثی‌ها صلح کردند و با آنان پیمان امنیتی و همکاری بستند. از آن جا که ارتش یمن تحت نفوذ قبیله حاشد بود و با انصار الله همکاری می‌کرد بلافاصله همه مناطق استراتژیک یمن حتی بندر جنوبی عدن هم به تسخیر انصارالله و ارتش درآمد و منصور هادی به عربستان گریخت.

چندی پیش قبیله آل احمر و شخص علی محسن الاحمر از عربستان درخواست کمک کردند تا در مقابل انصار الله ایستادگی کنند اما عربستان ظاهرا خیال نمی‌کرد به این زودی کل یمن در اختیار انصارالله در بیاید، برای کمک به الاحمر شرط عدم حمایت از اخوان المسلمین و مبارزه با اخوان یمن را گذاشت!!!

البته مجمع القبائل حاشد متشکل از قبائل همپیمان متعددی است که برخی از آنان مانند آل العجی، آل وازع، آل الذیب و آل سرحان از اهل السنة و الجماعة هستند. به تعبیر دیگر در مجمع القبائل حاشد زیدی سنی هستند اما ظاهرا اکثریت آنان گرایش های سلفی دارند. از اینرو پیمان اتحاد انصارالله و حاشد تا کی و چقدر دوام بیاورد، معلوم نیست.شاید هم اکثریت نباشند، اطلاع دقیق ندارم.

البته حمله سریع و مغرورانه عربستان و چند کشور عربی، به احتمال زیاد اتحاد انصارالله و قبائل حاشد را بیشتر خواهد کرد؛ چرا که انگیزه آنان را در دفاع از میهن خود افزایش می‌دهد. امیدواریم مقاومت جانانه انصارالله که در امور نظامی انصافا چیره هستند و حمایتهای شیعیان جهان از آنان، پیروزی نهایی را رقم بزند.

**رویکرد پادشاه جدید عربستان چه بوده است؟

اقدام عجولانه و از سر استیصال پادشاه عربستان، به روحیه‌ او و مشاوران اتاق فکر او در عربستان باز می‌گردد. ملک سلمان که برادر تنی ملک فهد است به همراه پنج برادر دیگرش به هفت سُدیری های خاندان آل سعود مشهورند و بر خلاف ملک عبدالله که بیشتر به اقدامات سیاسی و رسانه ای معتقد بود و معمولا از نیروهای غیرمستقیم (گروه های تکفیری) در پیشبرد اهداف استفاده می‌کرد، سدیری ها و شخص ملک سلمان معتقد به اقدام نظامی مستقیم توسط ارتش عربستان و دیگر همپیمانان عربی هستند و آنرا شجاعانه قلمداد می‌کنند. همان طور که ملک فهد کشتار حجاج ایرانی بیت الله الحرام را اقدام شجاعانه !!! قلمداد می‌کرد.

اما ایجاد جنگ و اقدام های مستقیم انشالله در بلند مدت به ضرر آنها تمام خواهد شد. با رسانه ها و تبلیغات هم نمی توانند افکار عمومی را نسبت به آن خوشبین کنند.

همانطور که اقدام نظامی جمهوری خواهان آمریکا (جرج بوش) علیه عراق و افغانستان در آخر در افکار عمومی بر علیه شان تمام شد؛ با آن‌که تقریبا همه رسانه های تبلیغی در دست شان بود ولی باز توفیری حاصل نشد.

اخیرا در شرم الشیخ مصر ظاهرا وزرای 22 کشور عربی قرار است پیمان همکاری نظامی برای مقابله با تهدید کشورهای عربی ببندند! طبیعی است کشورهای عربی و گروههایی با گرایش مختلف سلفی با این حرکت موافق باشند. اما همانگونه ائتلاف غیر رسمی آنان + ائتلاف غربی عبری، در سوریه و عراق نتوانست به اهداف اصلی خود برسند در اینجا هم با مقاومت جانانه انشالله شکست خواهند خورد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۴۸
امیر مهدوی


یکی از تحلیلگران معروف جهان عرب با اشاره به ناتوانی سعودی ها در تحقق اهداف مورد نظر در جنگ افروزی علیه ملت یمن از تبعات این ماجراجویی و تغییر نقشه کنونی عربستان و گرفتار شدن آن در باتلاق یمن خبر داده است.


روزنامه الثوره در مطلبی به قلم امین حطیط کارشناس و تحلیلگر معروف لبنانی با عنوان کشور ویران کننده کشورهای عربی می کُشد و خودکشی می کند آورده است: در تصمیمی که با اصول و قواعد و استراتژی نظامی همخوانی ندارد سعودی ها وارد جنگی که امیدی برای پیروزی در آن نیست وارد شده است به طور حتم این جنگ به ویرانی کلی و خودکشی منجر می شود زیرا جنگی که سعودی علیه یمن به راه انداخت و ائتلاف عربی به سبک آمریکایی ها تشکیل داد جنگی عقیم که پیروزی مهاجم در آن محال است محسوب می شود.

وی می نویسد: ما هنگامی که از محال بودن پیروزی بر دشمن سخن می گوییم از نقطه نظر نظامی و این اصل نظامی که پیروزی در جنگ را به مفهوم تحقق اهداف اعلام شده برای مهاجم می داند سخن می گوییم.سعودی ها به یمن حمله کردند تا عبد ربه منصور هادی را به حکومت بازگردانند سئوال این است که آیا سعودی ها موفق به تحقق این هدف شده اند؟
حطیط بیان کرد: قبل از جواب این سئوال را بدهیم باید بگوییم که مشروعیت عبد ربه منصور هادی که سعودی ها از آن دم می زنند پایان یافته است زیرا مهلت دو ساله هادی تمام شده است و علاوه بر آن وی استعفا کرده است و قبل از آن پارلمان یمن نیز این استعفا را پذیرفته است و بنابراین ادعای سعودی ها غیر واقعی است.جدای از آن حمایت از مشروعیت با آنچه برای از بین بردن مشروعیت در کشور دیگری مانند سوریه از سوی سعودی ها انجام می شود ، در تناقض آشکار است.

وی می افزاید: اما درباره تحقق هدف و بازگراندن عبد ربه منصور هادی به قدرت این مستلزم تحولات میدانی است و این سیطره با حملات هوایی به تنهایی میسر نمی شود به هر اندازه که حجم کشتار و ویرانی بالا برود.سیطره با اقدام زمینی میسر می شود که در حال حاضر شرایط آن محقق نیست.سعودی‌ها نمی توانند بیش از 80 هزار نظامی با انواع سلاح برای اقدام زمینی جمع کنند و این نیروها نمی توانند اهداف مورد نظر را در مقابل با خصم محقق سازند زیرا دشمن آنها توان جنگی در جنگ کلاسیک و جنگ نسل چهارم دارد.ارتش یمن به خوبی می تواند در جنگ کلاسیک وارد شود و کمیته های مردمی و نیروهای انصارالله می توانند با مهاجمان مقابله کنند به ویژه که زمین مساحت زیادی دارد و شرایط طبیعی و جغرافیایی مناسب را در اختیار دارند.

حطیط نوشت: از سوی دیگر سعودی ها به دنبال کشاندن کشورهای عربی و اسلامی و مشارکت دادن آنها در جنگ زمینی علیه یمن هستند که تاکنون موفقیتی به دست نیاورده اند به ویژه که پاکستان تصمیم به عدم مشارکت گرفته است و علت مخالفت آن نیز درست است زیرا نمی خواهد نقشی در دودستگی میان مسلمانان داشته باشد موضوعی که سعودی ها در تجاوز به یمن به آن توجهی نکردند.

آیا سعودی ها تا این اندازه از نظر نظامی و استراتژیکی نادان هستند تا حمله ای که دست یابی به اهداف آن محال است را آغاز کنند؟ یا موضوع به گونه ای دیگر است؟ بعید نیست که در تصمیم نادرست سعودی ها وسوسه کردن دیگران در کار باشد و کسانی که سعودی ها را به جنگ تشویق کرده اند هدفش فرو بردن آن در باتلاقی بوده است که خروج از آن با شکست همراه است موضوعی که نمونه آن را در تاریخ نزدیک شاهده بودیم و آن سرنوشت صدام بود که گرفتار وسوسه آمریکایی ها شد و عراق را وارد مصیبتی کرد که هنوز تبعات آن تمام نشده است.

آمریکایی ها به خوبی می دانند که سعودی ها شانس و فرصتی برای پیروزی ندارند و با فهم این موضوع آنها را تشویق کرده است تا سعودی ها را سرگرم یمن کنند تا نگاه آنها را از تحولات اساسی منطقه از جمله پرونده ای هسته ای ایران و موضوع سوریه و عراق منحرف کند.

اما اسرائیل که ناتوان از رها شدن از نابودی مقاومت و محور مقاومت و سلاح آن است این جنگی که سعودی به راه انداخته اند و احتمال توسعه دامنه آن وجود دارد تا به جنگ مذهبی میان اهل سنت و شیعه و عرب یا خود عرب ها تبدیل شود را بهترین راه برای جبران شکست های خود در سوریه و در برابر محور مقاومت می داند و منافع خود و سعودی را در این جنگ یکی می داند.

برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس که می دانند سعودی ها دستاوردی از جنگ یمن به دست نمی آورند و تنها بیزاری و کینه ملت یمن علیه سعودی ها بیشتر خواهد شد، این جنگ را فرصتی برای رها شدن از هیمنه سعودی ها و فروپاشی آن و قرار دادن نقشه اش پس از شکست بر روی میز می دانند.

حطیط در ادامه می نویسد: تجاوز عربستان به یمن موضوع ساده ای در تاریخ منطقه نیست و ما در تاریخ معاصر عربی نظیر آن را ندیده ایم و در سطح عربی جنگ نخست میان دو کشور عربی یا دو طرف عربی است و درسطح اسلامی در دوره معاصر جنگ نخست با ابعاد مذهبی است.همانگونه که در نشست هرتزلیا اسرائیلی ها، فتنه انگیری میان اهل سنت و شیعه،عرب و فارس به جنگ پایان ناپذیر که ویرانی متقابل طرف ها را منجر می شود، محسوب شده است.

وی بیان کرد: سعودی ها وارد جنگی شده اند که آماتور و حرفه ای می داند که تحقق اهداف آن امکان پذیر نیست و این بدیهی است.سعودی ها در واقع جنگی اسرائیلی صهیونیستی غربی را به راه انداخته اند.این جنگی در راستای تحقق اهداف صهیونیست ها و اهداف استعمار غربی اشغالگری است.این جنگی است که سعودی ها در پایان شکست خورده از آن بیرون می آیند البته اگر بتوانند به شکل کنونی و در قالب یک کشور وجود داشته باشند.


منبع : سخن آشنا

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۲۳
امیر مهدوی

محمدی‌گلپایگانی گفت: حضرت آقا جمله‌ای درباره حکومت آل‌سعود فرمودند که یک بشارت در آن خواهد بود و فرمودند بزودی دماغشان به خاک مالیده می‌شود و ما در انتظار آن روز هستیم.

  
           

به گزارش «نسیم»، ‌حجت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی در آئین تودیع و معارفه اعضای هیات امناء‌ و رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) ‌تقارن این مراسم را با ایام ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) به فال نیک گرفت و به بیان روایتی در شأن حضرت زهرا (س) پرداخت.

وی در ادامه به سخنان اخیر مقام معظم رهبری درجمع مداحان اهل بیت اشاره کرد و گفت: ‌ایشان با آن سخنرانی جذاب، گویا و همه جانبه‌شان هیچ نقطه مبهمی در آینده سیاست گذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران باقی نگذاشتند و به همه سوالاتی که در ذهن دوستان و احیاناً‌ مخالفان بود جواب دادند و همه نکات را روشن کردند.

محمدی گلپایگانی افزود: پس از استماع این سخنرانی به یاد آن جلسه ای افتادم که وجود مبارک حضرت امام حسین (ع ) یک سال قبل از مرگ معاویه در صحرای منا داشتند.

رئیس دفتر مقام معظم رهبری گفت: حضرت ابا عبدالله الحسین در آن سال برای حج به مکه آمدند و در صحرای منا دستور دادند همه نزدیکان، صحابه و تابعین در صحرای منا جمع شوند و نطقی در آن جا ایراد کردند که در تاریخ ثبت است و خیلی فرمایش مقام معظم رهبری با آن نطق تاریخی شباهت داشت.

محمدی گلپایگانی افزود: امام حسین (ع ) ‌در آن جلسه که با حضور بیش از هزار نفر بود از جنایات طاغوت زمان یعنی معاویه سخن گفتند و ایشان بر ولایت امیر المومنین (ع)‌ 14 دلیل قطعی آوردند.

وی گفت:‌ امام حسین (ع ) ‌در آن روز فرمودند که ما به دنبال به دست آوردن پست و مقام و حکومت نیستیم و فقط آمده ایم تا علامت‌های دین خدا را زده کنیم.

رئیس دفتر مقام معظم رهبری با اشاره به اینکه اکنون وضع کنونی دنیا هم همین‌طور است، افزود: ببینید که چه کسانی در مقابل جمهوری اسلامی ایران ایستاده اند و در برخی کشورهای اسلامی چگونه جنایات بی‌شمار علیه مسلمانان و تخریب اماکن مسلمانان را شاهد هستیم.

محمدی گلپایگانی گفت: حضرت آقا جمله ای در خصوص حکومت آل سعود فرمودند که یک بشارت در آن خواهد بود و فرمودند به زودی دماغشان به خاک مالیده می شود و ما در انتظار آن روز هستیم.

رئیس دفتر مقام معظم رهبری افزود: همه باید شکرگزار چنین رهبری هوشیار، بیدار، آماده، آگاه و مخلص باشیم و به عنوان کسی که دائم در خدمت ایشان هستم اعلام می کنم که در وجود مبارک ایشان ذره ای هوا و هوس و برای خود چیزی خواستن وجود ندارد و آنچه که فکر می کنند چیزی جز ترویج اسلام نیست.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۳۶
امیر مهدوی