نازعات313

آخرین نظرات
نویسندگان

محمد صرفی:«این بادیه‌نشین کیست که می‌خواهد حکومت 900 ساله خاندان مرا به چالش بکشد؟»؛ این جمله مشهور امام یحیی، حاکم منطقه شمال یمن در پاسخ به تجاوز آل سعود در سال 1934 است. یمن به دلیل موقعیت سوق‌الجیشی خود طی یک قرن اخیر بارها و بارها مورد تجاوز بیگانگان قرار گرفته است. از استعمار بریتانیا تا امپراطوری عثمانی و بادیه‌نشینان آل سعود و... نتیجه تمام این تجاوزها چنان بود که به یمن لقب «گورستان متجاوزین» داده‌اند. آخرین بار که پوزه یک کشور بیگانه در این منطقه به خاک مالیده شد 6 سال پیش بود و از قضا دو طرف جنگ آل سعود و حوثی‌ها بودند.
گویا تصمیم‌گیران اصلی امروز در ریاض جوان‌تر - بخوانید خام‌تر و احمق‌تر-  از آنند که تبعات جنگ خفت‌بار پیشین را لمس کرده باشند. حمله اخیر عربستان به یمن در قالب دکترین آمریکایی «شوک و ترس» (shock and awe) آغاز شد. دکترینی که مبتنی بر حملات شدید، گسترده و پرتلفات هوایی است و هدف اصلی آن سلب اراده مقاومت از طرف مقابل است. پیشینه این دکترین نظامی به حمله اتمی آمریکا به ژاپن بازمی‌گردد و نوع کامل آن در اشغال عراق به نمایش درآمد. ساده‌لوحانه خواهد بود اگر گمان کنیم تصمیم این جنگ در ریاض گرفته شده است. آمریکایی‌ها مدعی هستند که مستقیماً وارد این جنگ نشده و تنها از آن پشتیبانی اطلاعاتی و لجستیکی می‌کنند اما واقعیت‌های میدان نبرد حاکی از ماجرای دیگری است. در آغاز جنگ، روزنامه وال استریت ژورنال در گزارشی فاش کرد هواپیماهای شناسایی آمریکا دائماً بر فراز یمن در حال پرواز هستند، اهداف را شناسایی می‌کنند و در واقع پنتاگون است که به عربستان دستور می‌دهد کجا را باید بمباران کند. در سال 2011 هم این انگلیس و فرانسه بودند که لیبی را بمباران می‌کردند و البته به دستور و فرماندهی آمریکا. باراک اوباما در آگوست همان سال از نقش واشنگتن در این جنگ پرده برداشت و استراتژی کشورش را در این میدان «فرماندهی از پشت صحنه» (Leading From Behind) نامید. شواهد حاکی است آمریکایی‌ها در یمن نیز یک بار دیگر در حال اجرای همین استراتژی هستند و از این رو این جنگ را باید رویارویی آمریکا و یمن دانست. از این بابت عجیب نیست که خبر آغاز جنگ -نیم ساعت پس از شروع بمباران- نه در ریاض که  از سوی سفیر عربستان در واشنگتن اعلام می‌شود. استراتژی «فرماندهی از پشت صحنه» به این ترتیب است که تعدادی از نوچه‌ها به میدان نبرد اعزام می‌شوند و صحنه‌گردان اصلی بدون اینکه در ظاهر عملاً وارد صحنه شود، جنگ را در میدان نظامی و البته دیپلماتیک مدیریت می‌کند. برگ برنده این استراتژی در هزینه و فایده نتیجه جنگ نهفته است. اگر پیروزی حاصل شد، صحنه‌گردان وارد میدان می‌شود و افتخار و امتیازها را به حساب خود می‌نویسد و سایرین نیز نخواهند توانست اعتراض کنند اما اگر عملیات نظامی به نتیجه مورد نظر نرسید، این مزدوران هستند که باید هزینه شکست را پرداخته  و بار خفت آن را به دوش بکشند، بدون آن که فرمانده اصلی جنگ هزینه‌ای بپردازد.
بیش از 20 روز از آغاز جنگ علیه یمن می‌گذرد و حملات هوایی نتوانسته است جنگ‌افروزان را به اهداف خود برساند چرا که تا چکمه بر خاک ننشیند و استقرار نیابد، حتی فکر کردن به پیروزی هم غیرممکن است. هیچ کس بهتر از آمریکایی‌ها نمی‌داند آل سعود وارد چه مهلکه‌ای شده است. آمریکایی‌ها با آمار 90 سلاح سبک به ازای هر 100 نفر بیشترین سرانه سلاح شخصی را دارند، البته پس از یمن!  زیرا در یمن 25 میلیونی 70 میلیون سلاح سبک در دست مردم است. یعنی به ازای هر نفر 3 اسلحه!
این اولین بار نیست که آمریکایی‌ها شانس خود را در یمن آزمایش می‌کنند. در سال 1979 هم کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا از طریق سازمان سیا ده‌ها میلیون دلار در اختیار ملک حسین پادشاه اردن گذاشت تا جنگ شمال-جنوب را در یمن به راه اندازد. طی یک دهه گذشته  نیز آمریکایی‌ها در یمن رسماً پایگاه نظامی داشته و با پهپادهای خود بیش از 1000 تن از مردم یمن را به بهانه مبارزه با تروریسم به قتل رساندند.
این بار بهانه اعلام شده برای تجاوز به یمن، حمایت از مشروعیت منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی و فراری این کشور است. درخواست از ریاض برای حمله به مردم محروم و رنج کشیده کشورش، اولین خیانت هادی نیست. خیانت پای ثابت گذشته اوست. 20 سال پیش هم در بحبوحه جنگ شمال و جنوب، او از جنوب به شمال گریخت و علیه متحدان پیشین خود وارد جنگ شد!
طنز تلخ آنجاست که پادشاهی فاسد عربستان که تاکنون رنگ انتخابات را به خود ندیده، حتی یک حزب نمایشی هم ندارد و پاسخ کوچک‌ترین انتقاد را با هزار ضربه شلاق می‌دهد، می‌خواهد از مشروعیت چنین خائنی حمایت کند و با بمباران، دموکراسی را به مردم یمن هدیه دهد! اگر تا پیش از این حوثی‌ها 40 درصد جمعیت یمن را تشکیل می‌دادند، امروزه هر یمنی خود را یک حوثی و بخشی از نیروی مقاومت سراسری «انصارالله» می‌داند. دستاوردهای عملی این تجاوز را می‌توان اینگونه شمرد؛ اتحاد یمنی‌ها اعم از سنی، شیعه و زیدی‌ها و صدبرابر شدن تنفر تاریخی یمنی‌ها از همسایه شمالی خود.
نقش آمریکایی‌ها در این میان از ریاض هم تنفرآمیزتر است. کافی است نگاهی به موضع دوگانه و پر از نفاق آنها در بحران اوکراین و یمن بیندازیم. وقتی معترضان اوکراینی کیف را اشغال کردند و ویکتور یانوکوویچ، رئیس جمهور قانونی این کشور به روسیه رفت، آمریکایی‌ها اعلام کردند یانوکوویچ با خروج از کشور، اعتبار و مشروعیت خود را از دست داده است. اما وقتی در یمن منصور هادی که دوره انتقالی وی به سر آمده - و از قضا استعفا هم داده- فرار می‌کند، همچنان مشروعیت دارد و می‌تواند بهانه‌ای برای آغاز یک جنگ باشد!
تجاوز به یمن ابعاد بسیار گسترده و مهمی دارد (از اتهام‌های بی‌اساس به جمهوری اسلامی گرفته تا شانتاژ رسانه‌ای جنگ شیعه-سنی و عرب-عجم، موضوع اتحاد آمریکا و القاعده در یمن، چرایی تمرکز انصارالله بر اوضاع داخلی و تاثیر این جنگ بر تحولات داخلی عربستان و...) که در این مجال نمی‌توان به همه آنها پرداخت. اما در پایان بد نیست اشاره‌ای به نقش رژیم صهیونیستی و تنگه باب‌المندب در این میدان داشته باشیم.
موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل (INSS) معتقد است؛ حمله عربستان به یمن دارای منافع قابل توجهی برای اسرائیل است. نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سخنرانی جنجالی اخیر خود در کنگره آمریکا، بطور مفصل به لزوم اطمینان تل آویو از امنیت تنگه باب‌المندب برای عبور و مرور دریایی این رژیم پرداخت.
باب‌المندب (به معنای دروازه اشک و اضطراب) جایگاهی تعیین‌کننده برای آمریکایی‌ها و عربستان دارد. این تنگه نقش راه دوم را برای آنها در صورت بسته شدن تنگه هرمز بازی می‌کند. تسلط مردم یمن با گرایش‌های به شدت ضداسرائیلی و آمریکایی و البته ضد سعودی بر این تنگه، برای این مثلث فاجعه‌بار است و نمی‌خواهند به هیچ قیمتی اتفاق بیافتد. سال 2013 نیویورک تایمز در گزارشی پیشنهاد کرد جنوب یمن به عربستان بپیوندد! این گزارش فایده دوطرفه این الحاق را اینگونه شرح داده بود؛ یمنی‌ها که فقیرترین اعراب هستند از ثروت عربستان بهره می‌برند و ریاض هم با تسلط بر باب‌المندب از کابوس بسته شدن تنگه هرمز رهایی می‌یابد.
در افسانه‌های یونانی آمده است که تمام فلاکت و بدبختی‌ها در جعبه‌ای به نام پاندورا قرار دارد که باز کردن آن مساوی است با بیچاره شدن. شاهزادگان جوان و عیاش آل سعود با عملیات «طوفان قاطعیت» علیه یمن، جعبه پاندورا را گشوده‌اند. اگر این عملیات را طوفان حماقت بنامیم به نظر دقیق‌تر می‌رسد. طوفانی که می‌تواند طومار آل سعود را در هم بپیچد.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۴ ، ۰۶:۳۲
امیر مهدوی
اس ـ ۳۰۰ عامل تغییر موازنه قدرت منطقه به نفع ایران

«تحویل موشک‌های اس -۳۰۰ به ایران موازنه قدرت در منطقه را به نفع این کشور دگرگون خواهد کرد. ایران پس از دستاوردهایی که در رقابت تسلیحاتی به دست آورده است اکنون در رقابت تسلیحاتی متعارف پیشرفت زیادی حاصل کرده و فاصله بین این کشور و رقبای خود چندین مایل شده است.» این بخشی از آخرین تحلیل عبدالباری عطوان، نویسنده سرشناس عرب است که درباره لغو ممنوعیت فروش سامانه موشکی روسی «اس -۳۰۰» به ایران با امضای ولادیمیر پوتین نوشته شده است.
در حالی که عطوان این اتفاق را دومین سیلی محکم به صورت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در فاصله کمتر از یک ماه می‌داند، واکنش اسرائیلی‌ها نیز حاکی از نهایت خشم آنهاست. به محض اینکه روز دوشنبه ممنوعیت تحویل این موشک‌ها به ایران از جانب روسیه لغو شد، نتانیاهو در تماس با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه از این اقدام مسکو ابراز نگرانی و ناخشنودی کرد ولی وقتی هیچ نتیجه‌ای از این تماس نگرفت رو به تهدید روسیه آورد. روز سه‌شنبه پایگاه خبری آمریکایی ان‌آرجی گفته‌های یک منبع آگاه ارتش رژیم صهیونیستی را بازتاب داد که تاکید داشت اسرائیل ممکن است در پاسخ به تصمیم روسیه برای لغو ممنوعیت ۵ ساله فروش سامانه دفاعی اس-۳۰۰ به ایران، تسلیحات نظامی خود را به اوکراین ارسال کند. عبدالباری عطوان با اشاره به تلاش برخی کارشناسان نظامی اسرائیل برای کم اهمیت جلوه دادن اقدام اخیر روسیه می‌نویسد: «این کارشناسان گفتند جنگنده‌های اسرائیلی می‌توانند بر خطر موشک‌های
اس-۳۰۰ غلبه کنند اما سوال این است که اگر این اظهارنظرها واقعی است پس چرا نتانیاهو در سال گذشته فقط دوبار به مسکو سفر کرد تا پوتین را متقاعد کند سامانه موشکی اس -۳۰۰ را به ایران تحویل ندهد؟» از طرف دیگر شبکه المیادین در تحلیل انگیزه‌های پوتین برای لغو تعلیق 5 ساله تحویل سامانه دفاع موشکی
اس -300 به ایران، جلوگیری از ضرر روسیه به خاطر نفروختن آن به ایران بوده است، چرا که تهران چندی پیش اعلام کرد تولید زیرساخت‌های سامانه دفاع موشکی باور 373 را که برابر با سامانه اس-300 روسیه است به پایان برده است.
 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۴ ، ۰۶:۲۷
امیر مهدوی

سعید ملکی: پس از نهایی شدن «تفاهم هسته‌ای» در لوزان سوییس و قرائت «بیانیه مطبوعاتی مشترک» توسط «محمدجواد ظریف» و «فدریکا موگرینی» شاهد موجی از تبریکات از سوی برخی مسؤولان داخلی و حتی دولتمردان برخی کشورهای منطقه به دولت و ملت ایران بودیم. موج شادی ایجادشده توسط برخی رسانه‌ها آنچنان بود که تعداد اندکی ـ شاید به صورت سازماندهی شده ـ بویژه در نقاط شمالی شهر تهران با حضور در خیابان‌ها برای اتفاقی که هنوز نیفتاده است، به جشن و پایکوبی پرداختند! اتفاقی که بنا به آنچه در لوزان سوییس به وقوع پیوست، محلی از اعراب نداشته و اگر نگوییم حرکتی «غلط» لکن اقدامی کاملاً «بی‌معنا» بوده است. همین موضوع در دیدار اخیر حضرت امام خامنه‌ای رهبر عالیقدر انقلاب با مداحان اهل‌بیت علیهم آلاف التحیه.. و الثنا در سالروز میلاد باسعادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها، مورد انتقاد ایشان نیز قرار گرفت. رهبر حکیم انقلاب در این دیدار ضمن اشاره به این موضوع که در مذاکرات هسته‌ای ایران با غرب، هنوز کار خاصی انجام نگرفته و هیچ چیز الزام‌آوری بین دو طرف توافق نشده است، فرمودند: «اینکه حالا تبریک می‌گویند، به بنده تبریک می‌گویند، به دیگران تبریک می‌گویند، بی‌معنی است، چه تبریکی؟ آنچه تاکنون انجام گرفته است نه اصل توافق و مذاکره‌ منتهی به توافق را تضمین می‌کند، نه محتوای توافق را تضمین می‌کند؛ هیچ کدام را؛ حتی تضمین نمی‌کند که این مذاکرات تا به آخر برسد و به یک توافق منتهی بشود. اینکه تا الان انجام گرفته، این‌جوری است. همه چیز مربوط به بعد از این است.» تاکیدات صریح حضرت امام خامنه‌ای بیش از هر چیز لزوم پرهیز از هرگونه «جوزدگی» و «جوآفرینی» را به مسؤولان کشور گوشزد می‌کند.
رفتارهای اینچنینی بی‌تردید آثار و پیامدهای نامطلوبی را بر روند مذاکرات هسته‌ای و از همه مهم‌تر بر منافع ملی کشور خواهد گذارد. با توجه به آنکه سرنوشت مناقشه هسته‌ای ایران با غرب آثار فراوانی بر جامعه ایرانی خواهد گذارد، در ادامه با در نظر گرفتن هر دو احتمال «خودساخته» یا «برساخته» بودن این رفتارهای «هیجانی» به بیان چند نکته ضروری در این باره می‌پردازیم. توضیح آنکه چه موج کاذب ایجادشده در روزهای پس از تفاهم سوییس را «طبیعی» و چه آن را «غیرطبیعی» بدانیم، این اقدام آثار و نتایج نه چندان مطلوبی را بر سطح جامعه ایرانی خواهد گذارد که در ادامه به بیان چند نمونه از آن پرداخته‌ایم.
یک ـ ایجاد «فضایی کاذب و دروغین» در سطح جامعه حداقل اثر نامطلوب این نوع اقدامات خواهد بود. به وجود آمدن این فضای نه چندان «عقلایی» در سطح جامعه ضمن پیچیده کردن بیشتر موضوع، بی‌شک در صورت تداوم می‌تواند ایجاد نوعی «گفتمان ضدملی»* در سطح جامعه ایرانی را با خود به همراه داشته باشد. توضیح آنکه به نظر می‌رسد برخی نیروهای سیاسی مغرض داخلی با ایجاد این ذهنیت نادرست و متوهمانه در فضای عمومی جامعه به دنبال گسیل داشتن فضای مذاکرات به سمت و سویی خاص هستند. بنا به شواهد و قرائن متعدد ـ که تفصیل آنها در این مقال میسر نیست ـ نیروهای سیاسی ورشکسته که تمام تلاش خود را برای دستیابی به هرگونه توافقی با غرب به کار بسته‌اند، به دنبال اهداف دیگری غیر از تامین حداکثری منافع ملی هستند.
دو ـ شائبه انتخاباتی کردن موضوع هسته‌ای از دیگر پیامدهای اینگونه اقدامات است. با توجه به آنکه انتخابات مجلس شورای اسلامی اسفندماه امسال برگزار خواهد شد، برخی ناظران بر این باورند اینگونه فضاسازی‌ها تنها می‌تواند مصرف تبلیغاتی ـ انتخاباتی داشته باشد. نکته دیگر در همین رابطه آنکه برخی «دغدغه‌مندان» انقلاب و کشور نگران آنند اینگونه فضاسازی‌ها تدبیری برای سرکوب سلایق سیاسی مخالف باشد.
سه ـ نکته سوم بر وجود نوعی دوگانگی تاکید دارد. دوگانگی‌ای که چندان در مسیر همدلی و همزبانی دولت با ملت قابل ردگیری نیست.

به عبارت دیگر اگر قرار است دولت یازدهم همدل و همزبان با ملت باشد، نیازی به رفتارهای تبلیغاتی در تمجید از اتفاقی که هنوز به وقوع نپیوسته، نیست. بنابراین رفتارهایی از این دست هر چند شاید در «کوتاه‌مدت» همراهی برخی گروه‌های اجتماعی با دولت را داشته باشد لکن در «میان‌مدت» گسترش شکاف میان ملت و دولت را دربرخواهد داشت.
...........................................................................
*گفتمان ضدملی را می‌توان به معنای غلبه فضایی توده‌ای بر رفتار گروه‌هایی از جامعه که مطالباتشان چندان قرابتی با منافع ملی کشور ندارد، در نظر گرفت. به عبارت دیگر برخی گروه‌ها که بیشتر از طبقات مرفه شهری تشکیل شده‌اند، با ترویج این فضای تبلیغاتی به دنبال تحقق مطالبات خود در مسیر مذاکرات خواهند بود. بی‌شک هرگونه حرکت این گروه‌ها هزینه‌های گوناگونی را برای کشور به بار خواهد آورد. نمونه این اتفاق در فتنه سال 88 به وقوع پیوست.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۴ ، ۰۶:۱۸
امیر مهدوی



قصابی در حال کوبیدن ساطور بر استخوان گوسفند بود که تراشه ای از استخوان پرید گوشه چشمش. ساطور را گذاشت و ران گوشت را برداشت و به نزد طبیب رفت و ران گوشت را به او داد و خواست که چشمش را مداوا کند. طبیب ران گوشت را دید طمع او را برداشت و فکر کرد حالا که یکی به او محتاج شده باید بیشتر از پهلوی او بخورد بنابراین مرهمی روی زخم گذاشت و استخوان را نکشید. زخم موقتا آرام شد. قصاب به خانه رفت. فردا مجددا درد شروع شد به ناچار ران گوشتی برداشت و نزد طبیب رفت. باز هم طبیب ران گوشت را گرفت و همان کار دیروز را کرد تا چندین روز به همین منوال گذشت تا یک روز که قصاب به مطب مراجعه کرد طبیب نبود اما شاگرد طبیب در دکان بود قصاب مدتی منتظر شد اما طبیب نیامد. بالاخره موضوع را با شاگرد بیان کرد. شاگرد طبیب بعد از معاینه کوتاهی متوجه استخوان شد و با دو ناخن خود استخوان را از لای زخم کشید و مرهم گذاشت و قصاب رفت. بعد از مدتی طبیب آمد از شاگرد پرسید. کسی مراجعه نکرد. گفت چرا قصاب باشی آمد طبیب گفت تو چه کردی شاگرد هم موضوع کشیدن استخوان را گفت طبیب دو دستی بر سرش زد و گفت: ای نادان آن زخم برای من نان داشت تو چطور استخوان را دیدی نان را ندیدی .

 

                            گرچه لای زخم بودی استخوان          لیک ای جان در کنارش بود نان


منبع : تبیان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۳۰
امیر مهدوی

آیت‌الله مکارم‌شیرازی:

اتفاقات اخیر مسجد الحرام آغاز تکفیر و جنگ است / داعش میوه مکتب وهابیت است

یکی از مراجع تقلید با اشاره به اتفاقات اخیر مسجدالحرام، گفت: امروز این افراد در مقدس‌ترین منطقه جهان شروع به تکفیر و جنگ کرده‌اند.

خبرگزاری فارس: اتفاقات اخیر مسجد الحرام آغاز تکفیر و جنگ است / داعش میوه مکتب وهابیت است

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، آیت‌الله ناصر مکارم‌شیرازی صبح امروز در جلسه خارج فقه خود که در مسجد اعظم حرم‌ مطهر حضرت معصومه (س) برگزار شد با اشاره به حدیثی از امام حسن‌عسکری (ع) اظهار کرد: دوست جاهل رنج و ناراحتی است.

وی افزود: هیچ مذهبی به اندازه اسلام در باب علم سخن نگفته است و از آغاز خلقت بشر عظمت علم را می‌توان دید و به دلیل اینکه انسان دارای علم و دانش بود همه موجودات در برابر انسان سجده کردند.

این مرجع تقلید با اشاره به اینکه در محیط جهل و نادانی پیامبر اکرم (ص) مبعوث شدند، گفت: همه انسان‌ها نباید به جهاد بروند و برخی از افراد باید به جهاد علم بروند و پایه‌های علمی کشور را محکم کنند.

آیت‌الله مکارم‌شیرازی تصریح کرد: به همان اندازه که از علم تعریف شده است به همان اندازه نیز از جهل گفته شده دوری کنید و افرادی که فعالیتی را بدون علم انجام دهند فسادش بیشتر از ثوابش خواهد بود.

وی با اشاره به اینکه آدم جاهل هیچوقت مسیر درست را پیدا نخواهد کرد گفت: ممکن است در این مسیر زحمات زیادی بکشد اما این امکان نیز وجود دارد که دچار گناه شوند.

استاد حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: در برخی مواقع زمانی که سخن از وجوهات می‌شود برخی افراد می‌گویند اجازه دهید این مبلغ را برای ازدواج جوانان استفاده کنیم در حالی که نقش علم و دانش، تبلیغ و علوم اعتقادی را در جامعه درک نکرده‌اند.

آیت‌الله مکارم‌شیرازی با اشاره به اینکه کسی که دوست فرد نادان شود به زحمت خواهد افتاد، گفت: به هر حال امیدواریم با توجه به این مسائل در فراگرفتن علم بیش از بیش زحمت بکشیم و علم خود را به دیگران انتقال دهیم و به علم اهمیت دهیم و از هر فرصتی برای تبلیغ دین استفاده کنیم.

وی بیان کرد: اخیرا در مسجدالحرام فردی بد و بیراه می‌گوید و از ایرانیان بدگویی می‌کند این در حالی است که این افراد چند هفته قبل کنگره ضد تکفیری‌ها را برگزار کرده بودند.

این مرجع تقلید با اشاره به اینکه این افراد مدعی جنگ میان شیعه و سنی هستند گفت: امروز این افراد در مقدس‌ترین منطقه جهان شروع به تکفیر و جنگ کرده‌اند.

آیت‌الله مکارم‌شیرازی تاکید کرد: پس از ظهور و جنایت‌های گروه‌های تکفیری و داعشی معلوم شد این مکتب تکفیر بر ضد عقل و قرآن کریم است و آبرومندانه است که از این مکتب وهابیت فاصله بگیریم.

وی با اشاره به اینکه میوه مکتب وهابیت داعش است، گفت: باید سعی کنیم از این مکتب فاصله بگیریم و با توجه به این امر باید به دامن اسلام برگردیم.

استاد حوزه علمیه قم یادآور شد: ایران و یمنی‌ها و تمام شیعیان می‌خواهند مسئله یمن به صورت سیاسی حل شود و اگر طرفدار آزادی یمن هستید باید ببینید خواسته مردم یمن چیست، باید دید که این افراد در همه جا جنگ و ویرانی را آغاز می‌کنند و آن وقت می‌گویند تقصیر ایران است.

آیت‌الله مکارم‌شیرازی با اشاره به اینکه عراقی‌ها و یمنی‌ها حق دفاع از کشورشان را دارند، گفت: یمنی‌ها حاضر به مذاکره هستند تا کشور خود را به صورتی که مردم خواستار آن هستند اداره کنند.

وی تصریح کرد: چه کسی می‌خواهد مکه و جده را بگیرد و رسوایی جده در تاریخ ماندگار شده است و در تاریخ سابقه نداشته است.

این مرجع تقلید با اشاره به اینکه اخیرا نامه‌ای برای ما در خصوص اتفاقات مسجد الحرام ارسال شده است، گفت: امیدواریم این تذکر را تذکر دوستانه بدانند و مسلمین را از این عذاب الیم نجات دهند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۳۸
امیر مهدوی


شروین طاهری: وقتی کارکشته‌ترین وزیر خارجه جهان بخواهد خام‌ترین وزیر جنگ جهان را بی‌اعتبار کند، همان کاری را می‌کند که روباه پیر سعودی با «بچه» خیره‌سر عمویش کرد؛ یعنی خودش را سر بزنگاه با متانتی ساختگی از سر راه هشدار و نذیر «دشمن دانا» کنار می‌کشد تا «دوست نادان» رسوای عام و خاص شود.  اینچنین سعودالفیصل 75 ساله که 4 دهه است سکان دیپلماسی خارجی عربستان را در دست دارد، درسی ظریف به ظریفان همتای خود داد و بی‌آنکه نیشش را تا بناگوش باز کند، نیش گزنده‌ای به رقیب داخلی زد و به ریش محمد بن ‌سلمان، وزیر دفاع 34 ساله سعودی خندید که تنها 4 ماه است با نشستن پدر آلزایمری‌اش بر تخت پادشاهی عربستان به قدرت رسیده ولی در حال قبضه کردن افسار آل‌سعود است.  
سعود فیصل روز یکشنبه در کنفرانس خبری پس از ملاقات با فابیوس، همتای فرانسوی‌اش با یک تغییر لحن اساسی نسبت به ایران، مانور دیپلماتیک دوجانبه‌ای را در داخل و خارج از  حجاز به نمایش گذاشت.  اگرچه مانور او هر چه بود، از قدرت ایران و تزلزل آل‌سعود حکایت می‌کرد.  
پسر ارشد ملک فیصل که بیش از هر وزیر خارجه‌ای در دنیا سابقه دارد، این بار هم ایران را به دخالت و نقش غیرسازنده در یمن محکوم کرد اما دست آخر با یک عقبگرد کامل  گفت: «ما با ایران در جنگ نیستیم.» یعنی درست عکس آنچه دستگاه پروپاگاندای غربی- عربی سعی در القای آن به افکار عمومی دارد. فراموش نکنیم که هم او حدود 3 هفته پیش  یعنی 3 روز قبل از آغاز تجاوز ائتلاف سعودی به یمن، با لحنی بسیار گستاخانه درباره ایران صحبت کرده بود به‌طوری که با مقایسه لحن شاهزاده دیپلمات سعودی در 2 کنفرانس چنین به نظر می‌رسد که یکی از معدود عقلای ریاض در این فاصله لختی درنگ کرده و شرط عقل را به جا آورده که همان «ترس» است.  برکسی پوشیده نیست که منشأ این ترس از کجاست. عتاب و خطاب چند روز پیش حضرت «سید‌علی» به حاکمان ریاض را همه دنیا شنیدند آنجا که بر پایه قواعد نظامی «احتمال پیروزی سعودی‌ها در جنگ علیه مردم یمن را زیر صفر دانستند» و پیش‌آگهی دادند: «قطعاً بینی سعودی‌ها به خاک مالیده خواهد شد.» و صد البته آن هشدار مستقیمی که برای معدود عقلای دستگاه حاکمه عربستان فرستادند: «ما با سعودی‌ها اختلافات متعددی در مسائل گوناگون سیاسی داریم؛ اما این را همیشه می‌گفتیم که سعودی‌ها در کار سیاست خارجی‌شان یک وقار و متانتی نشان می‌دهند؛ این وقار و متانت را هم از دست دادند.  چند جوان بی‌تجربه،  امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبه‌ توحش را غلبه می‌دهند بر جنبه متانت و ظاهرسازی؛ این به ضررشان تمام خواهد شد. من هشدار می‌دهم به سعودی‌ها، از این حرکت جنایت‌آمیزی که در یمن می‌کنند باید دست بردارند؛ این در این منطقه قابل قبول نیست.» همه هنر سعود الفیصل این بود که با زبان دیپلماتیک بگوید -  برخلاف آن جنگ‌سالار جوان مجنون قدرت که سودای «صدامی» برش داشته و وحشی‌گری‌اش در یمن، حتی در «روضه.. الخریم» ریاض و کاخ سفید واشنگتن، خیلی‌ها را به عاقبت‌اندیشی واداشته -  پیام رهبر عالیقدر ایران را‌شنیده است.  برای همین وزیر خارجه به حاشیه رانده شده سعودی پس از آنکه اعتراف کرد: «ما با ایران در جنگ نیستیم»، با شگفتی تمام، مخاطب پیام خود را چنین خطاب کرد: «جناب امام خامنه‌ای!» قطعا لوران فابیوس و همه دیپلمات‌ها و خبرنگاران حاضر در کنفرانس خشکشان زده بود چون این خطابی است که تنها می‌توان از وفاداران سرسخت انقلاب اسلامی و مقاومت در جهان انتظار داشت.  
بلافاصله وهابی‌های برآشفته از این تکریم بی‌سابقه رهبر حکیم انقلاب، در شبکه‌های اجتماعی بر سر وزیر عاقل ریختند که چرا؟
 خبرگزاری احرار الحجاز وابسته به شیعیان حجاز، پاسخ وهابی‌های خشک مغز را اینچنین داد: «هدف وزیر خارجه، ارسال یک پیام به طرف ایرانی مبنی بر آمادگی برای حل مشترک بحران یمن بود که در حال حاضر عربستان در باتلاق آن گرفتار شده است.»
علاوه بر این سعود به خود می‌بالید که فراتر از ماموریت برون‌مرزی‌اش، با یک تیر دو نشان شخصی زده است؛ از یک طرف با تکریم «امام خامنه‌ای» خود را مصداق تعریف ایشان از «وقار و متانت سیاست خارجی‌ پیشین» عربستان نشان داد و از طرف دیگر با جاخالی دادن برای عتاب «چند جوان بی‌تجربه در راس امور آن کشور که دارند جنبه‌ توحش را غلبه می‌دهند»، پسر جاه‌طلب ملک سلمان را در نقش قصاب کودکان یمن با انگ «توحش» بر پیشانی در میان مردم منطقه تنها گذاشت.  اینگونه بن‌فیصل انتقامی شیرین از بن‌سلمان گرفت که از وقتی با حکم پدرش به ریاست دربار و وزارت دفاع و ریاست شورای اقتصادی رسیده، عرصه را بر او و شاهزادگان  دیگر تنگ کرده است.
این 4 ماه که از بر تخت نشستن سلمان به جای عبدالله مرده می‌گذرد، برای پسران فیصل، سعود و ترکی که مهره‌های قدیمی آمریکا در دستگاه دیپلماسی و اطلاعاتی ریاض هستند، مثل یک قرن گذشته است. سعود تاکنون 3 بار تا آستانه برکناری رفته و ترکی جایگاهش را در استخبارات از دست داده. این فرصتی نادر بود برای تحقیر «بچه»، اگرچه نشانه‌ای آشکار هم بود از عمق شکافی که میان آل‌سعود پدید آمده به طوری که حالا با اسم رمز «امام خامنه‌ای» به جان هم افتاده‌اند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۲۶
امیر مهدوی


زیباکلام: من معتقدم نه اینکه اسرائیلی‌ها نمی‌گذارند بلکه با مشکلی که ما با اسرائیلی‌ها داریم، خود به خود نخواهند گذاشت که ما یک رابطه حداقلی با آمریکا داشته باشیم.

هاشمی رفسنجانی: اگر ما بخواهیم، اسرائیلی‌ها هم کمک می‌کنند. برای اینکه می‌دانند که اگر یک رابطه معمولی باشد، آمریکا می‌تواند روی کم کردن خصومت ما تاثیر بگذارد. اسرائیلی‌ها هم آینده‌نگر هستند.


نتیجه تصویری برای هاشمی رفسنجانی وصادق زیبا کلام

هاشمی‌رفسنجانی که چندی پیش جامعه گسترده منتقدان عملکرد تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای را متهم به همنوایی با اسرائیل کرده بود؛ اکنون در تازه‌ترین اتهام خود مدعی شد منتقدان عملکرد تیم هسته‌ای، حضرت امام(ره) را اذیت می‌کردند!
آقای هاشمی در همایش بانوی انقلاب موردی را مطرح کرد که به نظر می‌رسد نباید درباره آن سکوت کرد. به گزارش «وطن امروز»، بررسی سوابق آقای هاشمی رفسنجانی بویژه درباره رابطه با آمریکا و رفتار رژیم صهیونیستی در قبال این رابطه، تاحدود زیادی واقعیات پنهان درباره شرایط فعلی را توضیح خواهد داد.  به عنوان نمونه آقای هاشمی رفسنجانی درباره رابطه با آمریکا یک دیدگاه مشخص و مستند دارد. و جالب اینکه برخلاف آنچه اکنون می‌گوید و منتقدان محتوای مذاکرات هسته‌ای را همنوا با اسرائیل می‌خواند؛ معتقد است رژیم صهیونیستی نیز علاقه‌مند به رابطه ایران و آمریکا است و برای برقراری این رابطه تلاش خواهد کرد!
این نظرات آقای هاشمی در سلسله گفت‌وگوهای او با صادق زیباکلام مطرح شد. زیباکلام مجموعه چند گفت‌وگوی خود با هاشمی رفسنجانی را در کتابی با عنوان «هاشمی بدون روتوش» منتشر کرد.
در صفحه 204 چاپ اول این کتاب که سال 1387 منتشر شد؛ دیدگاه هاشمی درباره رفتار اسرائیل نسبت به برقراری رابطه میان ایران و آمریکا به‌وضوح آمده است.
متن این بخش از گفت‌وگوی هاشمی و زیباکلام بدین شرح است:
زیباکلام: من معتقدم نه اینکه اسرائیلی‌ها نمی‌گذارند بلکه با مشکلی که ما با اسرائیلی‌ها داریم، خود به خود نخواهند گذاشت که ما یک رابطه حداقلی با آمریکا داشته باشیم.
هاشمی رفسنجانی: اگر ما بخواهیم، اسرائیلی‌ها هم کمک می‌کنند. برای اینکه می‌دانند که اگر یک رابطه معمولی باشد، آمریکا می‌تواند روی کم کردن خصومت ما تاثیر بگذارد. اسرائیلی‌ها هم آینده‌نگر هستند.
زیباکلام: پس شما دارید یک نظریه دیگری مطرح می‌کنید. معتقدید که اتفاقا اگر ایران چرخش و تمایلی به آمریکا نشان دهد، اسرائیلی‌ها تلاش خواهند کرد که این تمایل گسترده شود، چرا که معتقدند بهبود روابط ایران و آمریکا همانند نوری در انتهای تونل برای اسرائیلی‌ها خواهد بود و گرمی میان تهران و واشنگتن نهایتا روی نگاه ایران به اسرائیل تاثیرخواهد گذاشت.
هاشمی رفسنجانی: قطعا اسرائیلی‌ها مساله را اینگونه می‌بینند.
زیباکلام: اگر نبینند؟
هاشمی رفسنجانی: این را شما می‌گویید ما اینگونه نمی‌فهمیم.
 بنابراین براساس این دیدگاه‌های مستند هاشمی درباره رابطه با آمریکا، یک نکته می‌تواند مورد توجه قرار گیرد و آن این است که از نظر هاشمی رفسنجانی، صهیونیست‌ها از برقراری یک رابطه معمولی میان ایران و آمریکا استقبال می‌کنند. اما چند نکته دیگر در این‌باره را نیز می‌توان مورد توجه قرار داد.
الف ـ هاشمی معتقد است دلیل کمک اسرائیل به برقراری رابطه میان ایران و آمریکا این است که در اثر ایجاد این رابطه، از میزان خصومت ایران نسبت به این رژیم کاسته خواهد شد. در واقع او صراحتا می‌گوید موضوع امنیت رژیم صهیونیستی، می‌تواند یکی از موضوعات هر گونه رابطه با آمریکایی‌ها باشد!
ب ـ برخی معتقدند آقای هاشمی از مدت‌ها قبل به دنبال برقراری رابطه با آمریکایی‌ها بوده است. اگر اینگونه باشد؛ پس اظهارنظرهای عجیب او در قبال رژیم صهیونیستی و تحولات منطقه را نیز باید از همین زاویه بررسی کرد. به عنوان نمونه سال 2012 نتانیاهو در کنگره آمریکا از برخی که روی هاشمی سرمایه‌گذاری کرده‌اند گلایه کرد! آقای هاشمی اما چند ماه بعد و چند روز قبل از کاندیداتوری رسما گفت: «ما با اسرائیل سر جنگ نداریم». این اظهارنظر عجیب هاشمی می‌تواند به نوعی اعتمادبخشی نسبت به هرگونه رابطه با آمریکا باشد! البته آقای هاشمی در ماجرای سوریه نیز بشدت علیه اسد موضع گرفت؛ موضعی که می‌تواند در راستای همان «ما با اسرائیل سر جنگ نداریم» باشد!
پ ـ براساس همین منطق آقای هاشمی، کسانی که از بهانه کردن موضوع هسته‌ای برای ایجاد رابطه با آمریکا انتقاد می‌کنند؛ نمی‌توانند همنوا با اسرائیل باشند. بلکه این همراهان و موافقان رابطه با آمریکا هستند که نسبت به کمک اسرائیلی‌ها به برقراری این رابطه امیدوار هستند! به هر حال وقتی آقای هاشمی خود بر این باور است که اسرائیل نسبت به برقراری رابطه میان ایران و آمریکا کمک می‌کند؛ نمی‌تواند اسرائیل را مانع توافق هسته‌ای و از آن مهم‌تر، منتقدان عملکرد دوستان او در مذاکرات را متهم به همنوایی با اسرائیل کند. تاکنون نیز آنچه نسبت به رفتار صهیونیست‌ها مشاهده شده مخالفت با توافق نیست. نتانیاهو به صراحت در کنگره اعلام کرد او از توافق هسته‌ای با ایران حمایت می‌کند و گزینه جایگزین او برای شکست مذاکرات، جنگ نیست بلکه او معتقد است بهترین گزینه برای یک توافق، توافق بهتر است!
 

منبع : وطن امروز

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۴۶
امیر مهدوی

سیدباقر پیشنمازی در سرمقاله روزنامه رسالت نوشت:

نامگذاری سال، همواره باهدف عطف افکارعمومی به "فرصتها"، وپیشگیری ازآسیبهاوتهدیدهای احتمالی انجام می شود، تا بتواندعزم ملی را درجهت ترمیم چالشهایاتعظیم هویت اسلامی وملی وانقلابی، درپی داشته باشد. همدلی وهمزبانی تمهیداتی داردکه اگرمحقق شود،دامنه آثار آن فراترازدولت وملت خواهدرفت وبرکات آن نیز. باورداشت مردم وظرفیتهای عظیم وگره گشای آنان توسط حضرت امام خمینی قدس سره، منجربه تشکیل "بسیج" وحل معمای مقاومت درهشت سال دفاع مقدس و دستاوردهای عزت بخش آن شدواکنون نیزمی تواندبسیاری ازگره های بزرگ را بازکند.

دولتی که باچالشهای جدی اقتصادی مواجه است وهنوز منشوری از وعده های داده شده به مردم راپیش رو دارد......دولتی که می خواهد از اقتدار وعزت به دست آمده دراثرمقاومت وپایداری ملت ،پاسداری کند....دولتی که برای رسیدن به عدالت اقتصادی ،اجتماعی وسیاسی وزمینه سازی جهش‌های علمی به پشتوانه ایمان ومعنویت وحمایت وهمبستگی نیازمند است، ناگزیراست که فضای اعتماد وهمدلی وهمزبانی با ملت رافراهم کندوبه اقتضائات آن عمل نمایدتابتواند برای این ظرفیت عظیم ، انگیزه حضوروهمراهی بادولت درعبوراز
گردنه های حساس واهداف دشواررا فراهم آورد.

مردم بامشاهده عدالت درسیاستگذاریها ونحوه عملکرد کارگزاران، به دولت اعتماد می کنند واین اعتمادزمینه همکاری ومشارکت عمومی درحل مشکلات رافراهم خواهد آورد.

( همدلی یک موضوع دستوری نیست بلکه باید آن رابه وجود آورد همدلی مثل یک گل است، نهال آن راباید درزمین نشاندوازآن مراقبت وآبیاری کرد تارشد کند،شرایط کنونی فرصت مناسبی برای به وجود آمدن "همدلی بامردم" است). (1)

نهال همدلی اگردرست نشانده شود ومراقبت دلسوزانه نیز صورت گیردبه درخت تناوری تبدیل می‌شود که همه شئون اجتماعی فرهنگی وسیاسی رادر سایه خود می گیرد.

اگردولت برخلاف احزاب (مدعی طرفداری )موفقیت خودرا دریکپارچگی وهمبستگی عموم مردم جستجو کند، لازم است برای تحصیل همدلی بامردم ،ریل گذاری مناسب داشته باشد. تاهرجا بخشی از دولت درخط مقدم ارتباط بامردم قرار گرفت، دراین زمینه احساس مسئولیت کند ورفتار مناسب نشان دهد.

درخت همدلی ریشه وشاخ وبرگهایی دارد.همدلی بین خانه ومدرسه،مدرسه ومسجدمحل،معلم ودانش آموز،استاد ودانشجو،دانشگاه وحوزه، کارفرما وکارگرو.......شاخ وبرگ، وریشه قدرتمند این درخت نیز دراحساس آرامش روحی وامنیت اجتماعی مردم است. ودرشرایط آرامش وآسایش روحی وآسودگی خاطر است که استعدادهای انسان شکوفا می شود(2).ودرچنین فضایی است که همدلی وهمزبانی می تواند بوجود آید.

اکنون که دولت پیشگام همدلی وهمزبانی شده است ابتدا بایدنسبت به برداشتن موانع اعتمادسازی اقدام نماید. مثلااگر خودرامتعلق به همه مردم نداند(3)وآشکارا به برخی جریانهای سیاسی تعلق خاطر بیشترنشان دهد! اگرقانون گرایی برای عموم مردم بودولی باخواص ونزدیکان رفتار متفاوتی صورت گرفت؟! اگرنورچشمی هایی
که هزاران میلیاردبدهی بانکی خودرا که ازوجوه عمومی مردم
گرفته اندنمی پردازند، ازحاشیه امن برخوردارشده باشند؟ وبانک هاهم حاضرنباشندحتی از آنها شکایت کنند؟اگریارانه ای که باوعده وشرط کمک به تولیدکشور،ازداوطلبان انصراف ،حذف وبه "جیب ثروتمندان" غیرمنصرف نیزریخته شد؟!

اگرسقف حقوق برخی کارگزاران دولت بیش از30 برابر کف آن شد؟!اگرمسائل جوانان واشتغال وازدواج وتأمین مسکن آنان درحدوعده باقی ماند! اگردفاع از "پاسپورت ایرانی" به خاطره انتخاباتی تبدیل شد!اگرحمیت دفاع ازحیثیت وحرمت زائران ایرانی (که درهفته های اخیربه اشکال گوناگون موردتعرض واهانت واقع شدند) بعدازاعتراض خیابانی وشعارهای مردم هشیارشد!،اگرنخبگان مردم هم درموردمسائل واخبار مذاکرات هسته ای نامحرم تلقی شدند!اگرخبرنگارشناخته شده رسانه صهیونیستی به سادگی واردکشورشد وبه کارجاسوسی خود پرداخت وبه راحتی هم کشوررا ترک کرد ودستگاه های دولتی مسئول هم غافل بودند ویا تغافل کردند!اگراظهار دوستی وهمکاری فردخائنی که قصدپناهندگی سیاسی به دشمن وفعالیت رسانه ای علیه نظام راداشت، پذیرفته می‌شودامابسیاری ازمدیرانی که باهزینه نظام سالهاتجربه اندوخته وصرفا به دلیل اینکه دردولت قبل نیز مدیر بوده اندمورداعتماد قرار نگرفته وبرکنار می‌شوند!..... اگربرای امنیت اجتماعی واخلاقی جامعه تدبیری وجودندارد....نه شعاراعتدال باورمی‌شودونه اعتمادقبلی بازسازی می گردد!..... درچنین فضایی است که "جای خالی همدلی وهمزبانی" احساس می‌شود! وبرای تحصیل آن همه باید تلاش کنند تادولت بتواندباچالشهای موجود مقابله کند وبرآنها فائق آید.

مقام معظم رهبری درسخنرانی روز اول فروردین درموردنسبت دولت به ملت فرموده اند: " دولت کارگزار ملت وملت کارفرمای دولت است".

کارگزار می تواند با همه ظرفیت به دغدغه های کارفرمای خود بپردازد.یکی ازعوامل بسیارمهمی که انگیزه دولت رادرجهت خدمت خالصانه به مردم بازسازی می کند،تجدیدنظردربرخی از کارگزارانی است که برطبل اختلاف می کوبند وجایگزین کردن خدمتگزارانی دلسوز که اولین مسئله آنان انصاف وخدمت به عموم مردم باشد.

احزابی که نان خودرا در سرخ و آبی کردن مردم وتشدیدشکافهای سیاسی واجتماعی می‌دانند وازوحدت وهمبستگی بین دولت ومردم آسیب می بینند وبه حاشیه می روند، نمی توانندمشاوران ومدیرانی امین تلقی شوند، خصوصا درسال همدلی وهمزبانی دولت وملت.

امیرالمؤمنین علیه السلام درمنشورمدیریت اسلامی به مالک اشتر فرموده اند:

دوست داشتنی ترین چیزها درنزدتو، درحق میانه ترین ودرعدل فراگیر ترین، ودرجلب خشنودی مردم گسترده ترین باشد، که همانا خشم عمومی مردم، خشنودی خواص(نزدیکان) راازبین می برد اما خشم خواص را خشنودی همگان بی اثر می کند.خواص جامعه، همواره بارسنگینی رابرحکومت تحمیل می کنندزیرا درروزگار سختی
یاری شان کمتر، ودر اجرای عدالت از همه ناراضی تر، ودرخواست‌هایشان پافشارتر، ودرعطا وبخششها کم سپاس تر، وبه هنگام منع خواست ها
دیر عذر پذیر تر، ودربرابر مشکلات کم استقامت ترمی باشند. درصورتی که ستونهای استوار دین، واجتماعات پرشور مسلمین، ونیروهای ذخیره دفاعی، "عموم مردم" می باشند. پس به آنها گرایش داشته واشتیاق تو با آنان باشد.(4)

پی نوشت‌ها:

1- مقام معظم رهبری-1/1/94

2- قرآن کریم -سوره فتح آیه 4

3- پایگاه خبری تحلیلی صراط-مصاحبه مشاور
رئیس جمهور-کدخبر156847-24/10/92

4- نهج البلاغه نامه شماره 53

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۲۵
امیر مهدوی

سعید جلیلی گفت: در سال 1384 که تیم جدید برای شرکت در مذاکرات اعزام می‌شد، در نشست‌ها به طور روشن و صریح اعلام کردند که تعلیق موقت و داوطلبانه باید به تعطیلی تبدیل شده و بعد تاسیسات تخریب شود.

به گزارش مشرق، سعید جلیلی بعد از ظهر امروز در همایشی که با حضور دانشجویان در سالن آمفی‌تئاتر دانشکده علوم پایه دانشگاه آزاد اسلامی ارومیه ترتیب یافت، اظهار داشت: چند کشور محدود که خود را همه جهان می‌دانند با دستیابی ایران به استقلال مخالف هستند.

وی افزود: صرف‌نظر از حق انحصاری پنج کشور در داشتن سلاح هسته‌ای، در ام.پی.تی به طور صریح مجاز بودن سایر کشورها برای دستیابی به انرژی صلح‌آمیز هسته‌‌ای اشاره شده است و همچنین در ام.پی.تی صحبتی از درصد و میزان غنی‌سازی به میان نیامده است.

جلیلی با بیان اینکه در سال 82 به دنبال گفت‌وگوها و توافقات در صدد تعطیل کردن کارخانه کیک زرد اصفهان بودند، افزود: به دنبال اعتمادسازی و اقداماتی از این نوع توافقی صورت گرفت تا داوطلبانه و به طور موقت فعالیت‌ها تعطیل شود.

وی با اظهار به اینکه برای بی‌اعتمادی خود شواهدی داریم، گفت: طبق توافقات سال 82 تعلیق فعالیت‌ها موقت و داوطلبانه بود، پس با هدف اعتمادسازی کارخانه کیک زرد اصفهان و غنی‌سازی تاسیسات نطنز به صورت موقت و داوطلبانه تعلیق شد که دو سال و نیم طول کشید.

نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی در ارتباط با نتیجه تلاش‌های ایران برای اعتمادسازی و رفتار طرف مقابل، گفت: در سال 1384 که تیم جدید برای شرکت در مذاکرات اعزام می‌شد، در نشست‌ها به طور روشن و صریح اعلام کردند که تعلیق موقت و داوطلبانه باید به تعطیلی تبدیل شده و بعد تاسیسات تخریب شود.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیاز یک میلیون بیمار کشور به دارو را تامین نکرد 

وی در ارتباط با یکی دیگر از ادعاهای دول طرف مقابل گفت: مدعی هستند ایران اسلامی نیازی به غنی‌سازی نداشته و می‌تواند به راحتی نیازمندی‌های خود را از سایر کشورها تهیه کند، ولی در عمل اقلام مورد نیاز را به کشور ما برای خرید عرضه نمی‌کنند.

وی یکی از مصارف صلح‌آمیز انرژی هسته‌ای را اقلام دارویی دانست و گفت: راکتور تحقیقاتی تهران برای تولید دارو اقدام می‌کند به طوری که سال 88 نیاز حدود 850 هزار بیمار را تامین می‌‌کرد که هم‌اکنون یک میلیون نفر هستند.

جلیلی گفت: ایران برای تامین سوخت مورد نیاز راکتور تحقیقاتی تهران با آژانس مکاتبه کرد که این موضوع به یک اهرم فشار برای دنبال کردن اهداف و غرائض در دست کشورهای دیگر تبدیل شد به همین دلیل پیشنهاد گفت‌وگو را مطرح کردند حال آنکه طبق قوانین آژانس باید این ملزومات تامین می‌شد.

وی به مطرح شدن مبحث تبادل سوخت توسط طرف مقابل اشاره کرد و گفت: به این بهانه به دنبال خارج کردن سوخت از کشور ما بودند، بنابراین «بی‌اعتمادی به طرف مقابل» با مشاهده این نوع رویکردها و رفتارها به وجود آمده است.

وی نکته مورد تاکید رهبری مبنی بر اینکه «به طرف مقابل اعتماد نداریم» را محصول رفتارهای دوگانه کشورهای طرف مقابل و مربوط به عصر جاری دانست و گفت: در صورت رجوع به تاریخ، اسناد بی‌شماری از خیانت و جنایت آمریکا در کشورمان به دست می‌آید.

جلیلی با اظهار به اینکه به دلیل تعلل آژانس در تامین سوخت برای تولید دارو برای  غنی‌سازی 20 درصد در داخل کشور اقدام کردیم، گفت: این ادعای ما برای غرب مضحک به نظر می‌رسید ولی به رغم سنگ‌اندازی‌شان به این فناوری دست یافتیم.

وی به سفر وزیر امور خارجه برزیل و ترکیه به تهران در چند سال قبل اشاره کرد و گفت: در این نشست بیانیه تهران با امضای وزرای خارجه سه کشور و منطبق بر قوانین ام.پی.تی تنظیم و امضاء شد، ولی به دلیل لحاظ شدن حقوق ملت ایران در این بیانیه، در کمتر از 24 ساعت قطعنامه جدید شورای امنیت علیه کشور صادر شد.

جلیلی به شوکه شدن وزاری خارجه این دو کشور به دنبال این واقعه اشاره کرد و ادامه داد: با وجودی که وزاری این کشورها برای انعکاس اظهارات اوباما به نمایندگی او به ایران آمده بودند، ولی به دلیل لحاظ حقوق ملت در بیانیه تهران، قطع‌نامه‌ای دیگر علیه کشور صادر شد، که برزیل و ترکیه به این قطعنامه برای خدشه‌دار نشدن وجهه خودشان رای منفی دادند.

وی با تاکید مجدد بر وجود شواهد و مستندات کافی نسبت به دلایل بی‌اعتماد بودن به طرف مقابل، گفت: در یک سال اخیر نیز دیدیم که حتی به توافق‌نامه ژنو نیز پایبند نیستند.

مدعیان «ضرورت اعتمادسازی»، مطالب بیانیه لوزان انتشار یافته توسط آمریکا را مطالعه کنند

وی با اشاره به اینکه مطالب انتشار یافته در سایت وزارت امور خارجه آمریکا توسط یک روزنامه‌نگار نگاشته نشده و برداشت شخصی از یک رویداد محسوب نمی‌شود، گفت: سایت وزارت امور خارجه آمریکا مطالبی را تحت عنوان بیانیه لوزان به طور رسمی منتشر کرده که باید بخوانید چرا که چهار صفحه بیشتر نیست.

وی به مطالب ادعا شده در این بیانیه آمریکایی اشاره کرد و گفت: کسانی که مدعی عبور از قرون وسطی و دوران تاریک بوده و عصر خودشان را عصر روشنگری می‌دانند، با وقاحت و جسارت مطالب جالبی بیان می‌کنند.

وی ادامه داد: در این بیانیه آمریکایی آمده که «اگر کشوری به دنبال تحقیق و توسعه است، دامنه فعالیت، برنامه و حدود آن را آمریکا تعیین کرده و با آن کشور توافق شود»، این نقشه راهی است که آمریکا دنبال می‌کند.

جلیلی اضافه کرد: طبق این بند بیانیه آمریکایی از این به بعد « اگر ایران به دنبال خرید هر وسیله جدید باشد باید از کانال تعیین شده توسط آمریکا آن را تهیه و وارد کند، اعم از اینکه به حوزه تامین، تجهیز و ... مربوط باشد».

وی با اظهار به اینکه این موضوع می‌تواند، هزاران قلم کالا را شامل شود، ادامه داد: «این بند فقط به اقلام هسته‌ای مختص نشده، بلکه لوازم و ملزوماتی که از مصرف دوگانه هسته‌ای، بهداشتی و ... برخوردار هستند، باید از کانال تعیین شده توسط آمریکا خریداری شود و کشور ما حق ندارد آن را بخرد».

نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی اظهار داشت: طبق بیانیه آمریکایی «حتی اقلام مورد نیاز به صنعت نفت، کشاورزی و ... مربوط باشد، باید از کانال تعیین شده توسط آمریکا خریداری شود».

جلیلی « دلیل اهمیت داشتن انرژی هسته‌ای کشورمان برای غرب» را یک سئوال اساسی دانست و گفت: باید به این سئوال پاسخ روشن داده شود، همچنین باید جواب داد چرا بر روی این تکنولوژی متمرکز شده‌اند.

غرب از اراده ملت ایران اسلامی در واهمه است

وی ادامه داد: چند کشور معدود به دنبال سلطه بر ثروت، ذخایر طبیعی و منابع انسانی دنیا هستند، در این میان یک کشور به دنبال مستقل بودن است و مقابل استکبار ایستادگی می‌کند، بنابراین با توطئه‌چینی‌های مختلف به دنبال ضربه زدن به نظام هستند که بارزترین آن هشت سال جنگ تحمیلی است.

وی با اظهار به اینکه به موازات صدور قطعنامه علیه کشور چندین اقدام تخریبی نیز انجام دادند، گفت: فرستادن ویروس به ساختار هسته‌ای کشور، ارسال مواد منفجره داخل تجهیزات، ترور دانشمندان هسته‌ای، خرابکاری اخیر و ... اقداماتی است که علاوه بر تحریم‌های مختلف صورت گرفته است.

وی با اشاره به اینکه در دستیابی به سوخت 20 درصد و تبدیل آن به صفحات سوخت به دانشمندان هسته‌ای و بسیجی وامدار هستیم، گفت: یک دانشمند فیزیکدان مسلمان هسته‌ای بدون مطالبه حتی یک ریال با روحیه بسیجی این کار بزرگ را انجام داد و جان خود را نیز فدا کرد.

جلیلی به نقش‌آفرینی دکتر شهریاری در این زمینه اشاره کرد و گفت: وی با خداوند معامله کرده و به شهادت رسید، که خوشبختانه زمانی استکبار به هدف شوم خود به عبارتی حذف فیزیکی این دانشمند دست یافت، که کار بزرگی در این حوزه انجام گرفته و محاسبات پیچیده صورت گرفته بود.

منبع : حاج رضا


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۱۰
امیر مهدوی

خالد اسلامبولی با تکبیر و فریاد «منم قاتل فرعون» با بی دادگاه نظامی مصر مواجه شد و سرانجام نیز به حکم این بی دادگاه به جوخه اعدام سپرده شد و شربت شهادت نوشید


نوید شاهد/ روز 14 مهر 1360 ، خالد اسلامبولی و سه همرزمش ، دست به اعدام « انور سادات »رییس جمهور خائن مصر ، زدند. این مجاهدان ، بلافاصله پس از اعدام فرعون مصر دستگیر شده و مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفتند و چند ماه بعد ، در بی دادگاه رژیم «مبارک» حکم اعدام خود را دریافت کردند.
خالد بن احمد شوقی اسلامبولی یک افسر مصری و عضو گروه جهاد اسلامی مصر بود که به همراه تنی چند از همرزمان مسلمانش در روز ۶ اکتبر ۱۹۸۱ انور سادات رئیس آمریکایی رژیم مصر را روانه جهنم کرد.
او در سال ۱۹۵۵ میلادی در مصر متولد شد. و در مدرسه فرانسوی «نوتردام» قاهره تحصیل کرده، سپس به ارتش مصر پیوست. او در سن ۲۰ سالگی با درجه ستوانی در واحد توپخانه ارتش مصر مشغول خدمت شد.خالد اسلامبولی مدتی با جنبش اسلامی «الجهاد» که مخفیانه فعالیت می کرد همکاری داشت.
او پس از برنامه ریزی دقیق در روز ۶ اکتبر ۱۹۸۱ (۱۴ مهر ۱۳۶۰) هنگامی که واحدهای ارتش و نظامیان کشور مصر در سالگرد جنگ رمضان در برابر انور سادات رژه می رفتند، در ساعت ۱۲:۴۰ به همراه چند همرزمانش به جایگاه مخصوص حمله کرد. در این حمله علاوه بر انور سادات فرعون مصر، ۵ نفر دیگراز مقامات رژیم او نیز کشته شدند. ۲۸ نفر از جمله ۱۴ افسر آمریکایی نیز زخمی شدند.
خالد اسلامبولی به همراه سه تن از همرزمانش دستگیر و روانه زندان شدند. او و سایر متهمان در قفس های فولادی در دادگاه شرکت می کردند. وی طی جلسات محاکمه خود انگیزه اش را از قتل انور سادات، بستن پیمان سازشکارانه کمپ دیوید اعلام کرد که خیانتی بزرگ به آرمان رهایی فلسطین بود.
سرانجام خالد اسلامبولی در ۱۵ آوریل ۱۹۸۲ (۲۶ فروردین ۱۳۶۱) به اعدام محکوم شد و حکم اعدام وی در آوریل ۱۹۸۲ به مرحله اجرا گذاشته شد و به شهادت رسید.
وصیت نامه شهید خالد الاسلامبولی
پدر، مادر، خواهران و برادر عزیزم محمد!
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
بر شما باد التزام به احکام اسلام و عمل به قرآن و ترس از خداوند. من شما را به اطاعت از دستورات خداوند دعوت می کنم. امیدوارم به خاطر مشکلاتی که شما را دچار آنها می کنم، مرا ببخشید و مورد عفو قرار دهید.
خداوند ما را برای شهادت در راه خود انتخاب و هدایت کرد و ان شاء الله ما و شما را در بهشت در کنار یکدیگر جمع خواهد کرد.
حاکم جامعه ما طغیان کرده و جباری را پیشه خود ساخته است. امت اسلامی راهی برای خلاصی از او ندارد مگر با قتل او ...
مادرم! ناراحت نباش، چون ما به اذن خداوند در زمره شهدا هستیم. نامه من زمانی به شما خواهد رسید که در دنیای آخرت قرار داریم.
خواهرم انسیه و سمیه و برادرم محمد را به خداوند می سپارم. مبلغ پولی که نزد خواهرم انسیه است، بین فقرا و مساکین تقسیم شود و فرزندانش فاطمه و مروه با تربیت اسلامی و مقید به دستورات شرعی تربیت شوند.
ما با هم تصمیم گرفتیم که فرعون مصر را به قتل برسانیم تا شاید خداوند به خاطر این کار، ما را از ننگ دوستی باصهیونیست ها که دامن ما را گرفته و فساد روحی و اخلاقی سادات و همسرش را در جامعه علنی ساخته است نجات بخشد.
اشهد انّ لا اله الا الله و اشهد انّ محمّدا رسول الله

شهدایی که مبارک مزارشان را پنهان کرد

رژیم نامبارک مصری از دادن اجساد این 5 نفر به خانواده هایشان خودداری کرد و آن ها را به طور پنهانی در گورستان ناشناسی به خاک سپرد و تا همین امروز نیز محل دفن این شهیدان ناشناس است.

.


شهدایی که مبارک مزارشان را پنهان کرد

محمد انور سادات و محمد حسنی مبارک ، فراعنه اسبق و سابق مصر ، دقایقی قبل از آغاز عملیات شهید خالد اسلامبولی

شهدایی که مبارک مزارشان را پنهان کرد

اولین ثانیه های آغاز عملیات اعدام فرعون مصر

شهدایی که مبارک مزارشان را پنهان کرد

شهید خالد اسلامبولی و یارانش ، جایگاه فرعون مصر را به گلوله می بندند

شهدایی که مبارک مزارشان را پنهان کرد

شهید خالد احمد شوقی اسلامبولی(طراح و رهبر عملیات اعدام فرعون مصر)

شهدایی که مبارک مزارشان را پنهان کرد

شهید حسین عباس محمد(از مجریان عملیات اعدام فرعون مصر)

شهدایی که مبارک مزارشان را پنهان کرد

شهید عطاطایل حمید (از مجریان عملیات اعدام فرعون مصر)

شهدایی که مبارک مزارشان را پنهان کرد

شهید عبدالحمید عبدالسلام عبدالعال(از مجریان عملیات اعدام فرعون مصر)

 


 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۰۹:۴۹
امیر مهدوی