ابطال خط استکبارزدایی از آمریکا
سه شنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۳۹ ق.ظ
از دیدار دانشجویان تا خطبههای عید فطر از مصلای تا حسینیه امام
امیرعلی جهاندار: امروز هیچکس در این شک ندارد که مبتنی
بر مبانی نظری دولت یازدهم سیاست کلی دولت مستقر «همگرایی با غرب» برای
رسیدن به توسعه است. برای بخشهایی از دولت توافق با آمریکا نیز بیش از
آنکه در حوزه هستهای و تحریمها اهمیت داشته باشد در خصوص آغاز تعامل
اهمیت دارد؛ چنانکه روحانی در سخنرانی بعد از بیانیه لوزان یکی از 3 هدف
کلان دولت از مذاکرات را که توانسته تا حدودی بدان دست یابد، تعامل با دنیا
– دنیایی که از نظر روحانی آمریکا و چند کشور غربی است - و تلاش برای رفع
خصومت با آن دانست. و پیشتر از آن صراحتا معاون سیاسی روحانی اعلام کرد:
«ارزش آغاز تعامل ایران و آمریکا، بیش از موضوع پرونده هستهای است».
پیش از همه اینها هاشمی رفسنجانی که او را بهعنوان پدرخوانده دولت میشناسند، در قالب بیان خاطرات خود از امام به رابطه با آمریکا اشاره میکند و میگوید: «من در سالهای آخر حیات امام(ره) نامهای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه 7 موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سد راه آینده کشور شود. گردنههایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیاست».
بازخوانی این خاطره در شرایط بعد از انتخابات تحت عنوان دیپلماسی اعتدال، برای ساختن این چارچوب معنایی است که برای عدم ارتباط با دولت آمریکا نه در زمان امام و نه در زمان بعد از امام استدلالی وجود ندارد، چون این عدم رابطه قابل تداوم نیست. موضع مهم و به یک معنا مهمتر هاشمی در گفتوگویی بود که با مجله مطالعات بینالمللی در تابستان 92 انجام داد که حمایت از حزبالله و فلسطین به شرط آن است که از طریق آنها مزاحمتی برای دیگران (معلوم است که در اینجا منظور کیست) ایجاد نکنیم.
همین نگرش باعث شد هاشمی در مصاحبهای اعلام کند: «اینکه ایران مستقیما با آمریکا صحبت میکند، اقدام خوبی است. ما یک تابو را شکستهایم.» و در ادامه بگوید: «بازگشایی سفارت آمریکا در ایران «غیرممکن نیست».
البته نگاه استکبارزدایی از آمریکا خطی بود که خود اوباما هم آن را خوب فهمیده بود و در مصاحبه با نیویورک تایمز گفته بود «یکی از سیاستهای کلان و اصلی آمریکا در این مذاکرات، «تغییر ذهنیت» ایرانیها نسبت به آمریکا» و به عبارت روشنتر و به تعبیر نگارنده «استکبارزدایی ذهنی» از ایرانیان نسبت به چهره این رژیم است.
این مسیر فکری غلط باعث شد جریان دانشجویی که استکبارستیزی را جزئی از آرمان انقلاب و هویت خود میداند، این خط غلط را بشکند و در دیدار دانشجویی با رهبر انقلاب، نماینده اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل بعد از تبیین مبانی نظری دولت و شمردن بیتدبیریهای دولت درباره مذاکرات از رهبری پرسید: «با توجه به اینکه رسانههای متعدد بزککننده آمریکا با خوشحالی از موضوع تابوشکنی مذاکره با آمریکا برای تزریق تئوری نفی استکبارستیزی و نفی استقلال استفاده میکنند؛ به واقع تکلیف استکبارستیزی بعد از توافق هستهای چیست؟ آیا با مردمی استکبارستیز و در مقابل ساختارهای حکومتی مخالف آن مواجه خواهیم بود؟»
و روشنگریها از دیدار دانشجویی شروع شد. ایشان در آن دیدار گفتند: «مگر مبارزه با استکبار، تعطیلپذیر است؟ مبارزه با استکبار، مبارزه با نظام سلطه تعطیلپذیر نیست. این جزو کارهای ما است، جزو کارهای اساسی است، جزو مبانی انقلاب است. یعنی اگر مبارزه با استکبار نباشد، ما اصلاً تابع قرآن نیستیم. مبارزه با استکبار که تمام نمیشود. درباره مصادیق استکبار، آمریکا اتمّ مصادیق استکبار است. ما به این مسؤولان محترمی که در قضیه هستهای مذاکره میکنند - که حالا اینها اجازه پیدا کردهاند که مسؤولان روبهرو با هم حرف بزنند؛ البته سابقه داشت، در این سطح نه، در سطوح پایینتر سابقه داشت؛ در این سطح، اولینبار بود - گفتهایم که فقط در مساله هستهای شما حق دارید مذاکره کنید؛ در هیچ مساله دیگری حق ندارید مذاکره کنید و نمیکنند. آن طرف مقابل، گاهی مسائل منطقه و سوریه و یمن و مانند اینها را پیش میکشد، اینها میگویند ما در این زمینهها با شما صحبتی نداریم و صحبت نمیکنند. مذاکره فقط در زمینه مساله هستهای است، آن هم به همان دلایلی که من گفتم و چند بار تکرار کردم که چرا در قضیه هستهای ما این گرایش را، این رویکرد را انتخاب کردیم؛ من این را مفصل تشریح کردم. مبارزه با استکبار تعطیلپذیر نیست، تکلیفش کاملاً روشن است و خودتان را آماده کنید برای ادامه مبارزه با استکبار».
ایشان این خط را در خطبههای عید فطر جدیتر دنبال کردند و فرمودند: «با این مذاکرات و با متنی که تهیه شده است، در هر صورت سیاست ما در مقابل دولت مستکبر آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد. همانطور که بارها تکرار کردیم، ما با آمریکا درباره مسائل گوناگون جهانی و منطقهای مذاکرهای نداریم؛ درباره مسائل دوجانبه مذاکرهای نداریم؛ گاهی در موارد استثنایی مثل این مورد هستهای، براساس مصلحت، مذاکره کردهایم؛ این مورد هم فقط نبوده است، قبل از این هم مواردی بوده است که من در سخنرانیهای عمومی قبلی به آنها اشاره کردهام. سیاستهای آمریکا در منطقه با سیاستهای جمهوری اسلامی ۱۸۰ درجه اختلاف دارد».
این سخنان رهبر انقلاب پایانی است برای آن کسانی که تلاش دارند استکبارستیزی را که جزو هویت ایرانی مسلمان است از او جدا کنند. همان خطی که امام آن را شروع کردند و فرمودند: «ما تا آخر عمر علیه دولت آمریکا مبارزه میکنیم و تا آن را سر جایش ننشانیم و دستش را از منطقه کوتاه نکنیم و به تمام مبارزان راه آزادی کمک نکنیم تا آنها را شکست دهند و خود مردم سرنوشت خویش را به دست گیرند از پای نمینشینیم».
پیش از همه اینها هاشمی رفسنجانی که او را بهعنوان پدرخوانده دولت میشناسند، در قالب بیان خاطرات خود از امام به رابطه با آمریکا اشاره میکند و میگوید: «من در سالهای آخر حیات امام(ره) نامهای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه 7 موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سد راه آینده کشور شود. گردنههایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیاست».
بازخوانی این خاطره در شرایط بعد از انتخابات تحت عنوان دیپلماسی اعتدال، برای ساختن این چارچوب معنایی است که برای عدم ارتباط با دولت آمریکا نه در زمان امام و نه در زمان بعد از امام استدلالی وجود ندارد، چون این عدم رابطه قابل تداوم نیست. موضع مهم و به یک معنا مهمتر هاشمی در گفتوگویی بود که با مجله مطالعات بینالمللی در تابستان 92 انجام داد که حمایت از حزبالله و فلسطین به شرط آن است که از طریق آنها مزاحمتی برای دیگران (معلوم است که در اینجا منظور کیست) ایجاد نکنیم.
همین نگرش باعث شد هاشمی در مصاحبهای اعلام کند: «اینکه ایران مستقیما با آمریکا صحبت میکند، اقدام خوبی است. ما یک تابو را شکستهایم.» و در ادامه بگوید: «بازگشایی سفارت آمریکا در ایران «غیرممکن نیست».
البته نگاه استکبارزدایی از آمریکا خطی بود که خود اوباما هم آن را خوب فهمیده بود و در مصاحبه با نیویورک تایمز گفته بود «یکی از سیاستهای کلان و اصلی آمریکا در این مذاکرات، «تغییر ذهنیت» ایرانیها نسبت به آمریکا» و به عبارت روشنتر و به تعبیر نگارنده «استکبارزدایی ذهنی» از ایرانیان نسبت به چهره این رژیم است.
این مسیر فکری غلط باعث شد جریان دانشجویی که استکبارستیزی را جزئی از آرمان انقلاب و هویت خود میداند، این خط غلط را بشکند و در دیدار دانشجویی با رهبر انقلاب، نماینده اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل بعد از تبیین مبانی نظری دولت و شمردن بیتدبیریهای دولت درباره مذاکرات از رهبری پرسید: «با توجه به اینکه رسانههای متعدد بزککننده آمریکا با خوشحالی از موضوع تابوشکنی مذاکره با آمریکا برای تزریق تئوری نفی استکبارستیزی و نفی استقلال استفاده میکنند؛ به واقع تکلیف استکبارستیزی بعد از توافق هستهای چیست؟ آیا با مردمی استکبارستیز و در مقابل ساختارهای حکومتی مخالف آن مواجه خواهیم بود؟»
و روشنگریها از دیدار دانشجویی شروع شد. ایشان در آن دیدار گفتند: «مگر مبارزه با استکبار، تعطیلپذیر است؟ مبارزه با استکبار، مبارزه با نظام سلطه تعطیلپذیر نیست. این جزو کارهای ما است، جزو کارهای اساسی است، جزو مبانی انقلاب است. یعنی اگر مبارزه با استکبار نباشد، ما اصلاً تابع قرآن نیستیم. مبارزه با استکبار که تمام نمیشود. درباره مصادیق استکبار، آمریکا اتمّ مصادیق استکبار است. ما به این مسؤولان محترمی که در قضیه هستهای مذاکره میکنند - که حالا اینها اجازه پیدا کردهاند که مسؤولان روبهرو با هم حرف بزنند؛ البته سابقه داشت، در این سطح نه، در سطوح پایینتر سابقه داشت؛ در این سطح، اولینبار بود - گفتهایم که فقط در مساله هستهای شما حق دارید مذاکره کنید؛ در هیچ مساله دیگری حق ندارید مذاکره کنید و نمیکنند. آن طرف مقابل، گاهی مسائل منطقه و سوریه و یمن و مانند اینها را پیش میکشد، اینها میگویند ما در این زمینهها با شما صحبتی نداریم و صحبت نمیکنند. مذاکره فقط در زمینه مساله هستهای است، آن هم به همان دلایلی که من گفتم و چند بار تکرار کردم که چرا در قضیه هستهای ما این گرایش را، این رویکرد را انتخاب کردیم؛ من این را مفصل تشریح کردم. مبارزه با استکبار تعطیلپذیر نیست، تکلیفش کاملاً روشن است و خودتان را آماده کنید برای ادامه مبارزه با استکبار».
ایشان این خط را در خطبههای عید فطر جدیتر دنبال کردند و فرمودند: «با این مذاکرات و با متنی که تهیه شده است، در هر صورت سیاست ما در مقابل دولت مستکبر آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد. همانطور که بارها تکرار کردیم، ما با آمریکا درباره مسائل گوناگون جهانی و منطقهای مذاکرهای نداریم؛ درباره مسائل دوجانبه مذاکرهای نداریم؛ گاهی در موارد استثنایی مثل این مورد هستهای، براساس مصلحت، مذاکره کردهایم؛ این مورد هم فقط نبوده است، قبل از این هم مواردی بوده است که من در سخنرانیهای عمومی قبلی به آنها اشاره کردهام. سیاستهای آمریکا در منطقه با سیاستهای جمهوری اسلامی ۱۸۰ درجه اختلاف دارد».
این سخنان رهبر انقلاب پایانی است برای آن کسانی که تلاش دارند استکبارستیزی را که جزو هویت ایرانی مسلمان است از او جدا کنند. همان خطی که امام آن را شروع کردند و فرمودند: «ما تا آخر عمر علیه دولت آمریکا مبارزه میکنیم و تا آن را سر جایش ننشانیم و دستش را از منطقه کوتاه نکنیم و به تمام مبارزان راه آزادی کمک نکنیم تا آنها را شکست دهند و خود مردم سرنوشت خویش را به دست گیرند از پای نمینشینیم».
۹۴/۰۴/۳۰