در مذمت «ارزیابی شتابزده»
محمدرضا کردلو: پرونده هستهای 12 ساله ایران و غرب که یکی از طولانیترین
پروندههای معاصر است حالا و پس از تمدیدهای مکرر و اعلام ضربالاجلهای
متعدد واقعا در وین به جمعبندی پایانی رسیده است.
بسیاری از کسانی که
روزهای متمادی پیگیر مذاکرات هستهای ایران با 1+5 بودهاند و از نیویورک و
تماس تلفنی روحانی- اوباما تا عکس مشترک اشتون-ظریف در ژنو و بیانیه لوزان
و این آخریها نشست 18 روزه در ژنو را دنبال کردهاند، حالا و پس از آنچه
خبرگزاریهای خارجی از آن بهعنوان توافق یاد میکنند، سوالهای بسیاری را
در پس ذهن دارند که معمولترین آنها تاثیر توافق صورت گرفته در زندگی و
معیشت و اقتصاد و «جیب مردم» است. شاید افراد دیگر دغدغههای با اهمیت
دیگری را نیز مطرح کنند، شبیه اینکه آیا این توافق عزتمندانه است؟ یا
امثالهم. برخی به اشتباه گمان میکنند خطقرمزهای مطروحه توسط رهبری برای
تیم مذاکرهکننده خدای نکرده «فرمالیته» است و مذاکرهکنندههای ارشد ایران
نسبت به این خط قرمزها بیاعتنا هستند. باید گفت: این گزاره به هیچوجه
درست به نظر نمیآید، هرچند از سوی برخی و البته با «افراط» مطرح شود اما
درباره عزتمندانه بودن یا نبودن این توافق نمیتوان نظر قطعی داد. پسندیده
آن است که منتقدان فنی مشابه دفعات قبل از روی متن سخن بگویند.
با همه این اوصاف اما خوشبینانه آن است که به خاطر لحاظ کردن «خطقرمز»های
مطروحه نباید این توافق را «ذلیلانه» تلقی کرد یا این تعبیر را به کار برد
که «مملکت را دادند رفت!»
اما قطعا نقل قولهایی درباره مذاکرات شنیده
خواهد شد. واقعیت آن است که تیم مذاکرهکننده در توافقات قبلی رویکردی
یکپارچه درباره متن توافقات اتخاذ نکرده است. چه درباره ژنو و عدم تطبیق
متن فارسی با انگلیسی و ایجاد شبهات فراوان و چه در ماجرای پس از لوزان و
قضیه فکتشیت. با این همه اما افراد دیگری جز تیم مذاکرهکننده و کمی تا
قسمتی دبیر شورایعالی امنیت ملی از مجموعه دولت در دسترس نیستند و لاجرم
باز اظهارات ظریف، عراقچی و شمخانی بیش از بقیه سندیت دارد، چه آنکه درباره
متن نباید به افرادی که سواد فنی در مذاکرات ندارند، اعتنا کرد. ممکن است
برخی از این افراد از مسؤولان کشوری و لشکری باشند. باید با تحقیق
اظهارنظرها را مورد بررسی قرار داد. درباره نظر رهبری هم وضعیت کاملا مشخص
است. در این میان برخی ممکن است به اشتباه شرایط را با قطعنامه598 مشابهت
دهند یا از تعبیر «جام زهر» تحمیلی به رهبری استفاده کنند. این فرض و
پیشزمینه فکری در انواع تطبیقها اساسا اشتباه است. اقتضائات در هر
دورهای متفاوت است. ممکن است با یک توافق ایدهآل روبه رو نباشیم اما دلیل
نمیشود آن را به خاطر ایدهآل نبودن «ذلیلانه» تفسیر کنیم. مردم به تبع
اعتماد رهبر حکیم انقلاب به تیم مذاکرهکننده به این تیم اعتماد دارند،
اگرچه نباید این اعتماد مجوزی برای سکوت و دستمایهای برای «عدم انتقاد»
شود.
طبیعی است که حتی با فرض بعید رفع مساله هستهای، چالش سیاست خارجی دولت
به قوت خود باقی است که با اشکالات جدی مواجه است؛ نمونه بارز آن، مساله
توطئه کاهش قیمت نفت توسط عربستان و آمریکاست. این اتفاق چه زمانی رخ داد؟
در حالی که ظریف و کری در حال پیادهروی بودند و وزارت امور خارجه رویکردی
با خشوع نسبت به عربستان در پیش گرفته بود. ذکر باقی مثالها بماند.
برخی، موضوع ارتباط با آمریکا یا بازگشایی سفارت این کشور در تهران را
مطرح کردهاند و دنبال گرفتن ماهی خود از مذاکرات هستند. ذکر این نکته قابل
اهمیت است که رهبری در دیدار اخیر با دانشجویان، آمریکا را مصداق اتمّ
استکبار معرفی کردند و به دانشجویان گفتند: خودتان را برای ادامه مبارزه با
استکبار آماده کنید.
«دلواپس»؛ واژهای که از آغازین روزهای مذاکرات دستمایهای برای نشنیدن
انتقادات فنی قرار گرفت، حالا و در پایان مذاکرات اهمیت خود را به خوبی
نشان میدهد. اگرچه این تعبیر را که برخی منتقدان بر روی خودشان گذاشتند
را، از همان اول نمیپسندیدیم اما اهمیت و تاثیرگذاری این جریان حالا معلوم
میشود. این گروه که با انتشار گزارهبرگ ایرانی عمومیت یافته و مردم
زیادی آن را تشکیل دادند، جریان «توافق به هر قیمتی» را زیر سوال بردند و
نگذاشتند «توافق بد» اتفاق بیفتد. در واقع جمعبندی فعلی مذاکرات در صورت
عزتمندانه بودن، نتیجه پافشاری این گروه در انتقاد از توافق بد است.
و اما تاثیر این مذاکرات بر معیشت مردم تا چند ماه دیگر دیده خواهد شد.
نیلی، مشاور اقتصادی رئیسجمهور گفته است بعد از توافق معجزه نخواهد شد.
سعید لیلاز، اقتصاددان اصلاحطلب هم اساسا تاثیر تحریمها بر اقتصاد را زیر
سوال برده و گفته: اقتصاد ایران تحریمپذیر نیست. در واقع اصلا مشکلات
اقتصادی فعلی ربط زیادی به تحریمها نداشت که بخواهد بعدش اتفاق خاصی
بیفتد.
حالا اما تنها فایده اخبار وین این بود که در سایه آن 18 قلم کالا چند
درصدی گران شود. مذاکرات هستهای کمک بسیاری کرد تا از شدت و ضرب اخبار
افزایش قیمت کالاها بکاهد و این خبر را در اولویت چندم
قرار دهد. اما بعد و مهمتر از همه اینها مساله اجرای توافق و «دبه»
آمریکایی است که ممکن است امیدواریها برای نتایج مثبت توافق را کمرنگ کند.