مقایسه ای میان دو نگاه دکتر حسن روحانی درباره صلح امام حسن(ع)
پایگاه اطلاع رسانی اصولگرایان / حجت الاسلام حمیدرسایی : نمی دانم این را باید به حساب خوش اقبالی منتقدان آقای روحانی گذاشت یا بد اقبالی آقای روحانی که در سال ۵۶ در مسجد حکیم اصفهان درباره صلح امام حسن سخنرانی کند، در سال ۹۱ وقتی رئیس مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده آن را […]
پایگاه اطلاع رسانی"اصولگرایان" حجت الاسلام حمیدرسایی : نمی دانم این را باید به حساب خوش اقبالی منتقدان آقای روحانی گذاشت یا بد اقبالی آقای روحانی که در سال ۵۶ در مسجد حکیم اصفهان درباره صلح امام حسن سخنرانی کند، در سال ۹۱ وقتی رئیس مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده آن را بوسیله انتشارات این مرکز به چاپ برساند و نام خود را روی آن درج کند، در سال ۹۴ در گردشی عجیب ۱۸۰ درجه برخلاف روایات و تحلیل هایی که بر اساس آنها سخنرانی کرده، در آستانه یک توافقنامه ظالمانه مردم ایران اسلامی را دعوت به کاری کند که مردم زمانه امام حسن کردند! و درست زمانی که نویسنده این سطور در سفر چند روزه تبلیغی است، این کتاب به دستش برسد و قلمی شدن یک نقد را فراهم کند.
آقای روحانی اخیرا در جمع استانداران تحلیل عجیبی را درباره صلح امام حسن مجتبی(ع) به زبان آورده اند که متاسفانه نمی توان نتیجه ای جز تغییرات ایدیولوژیک در شخص ایشان از آن برداشت کرد بویژه که این سخنان در زمانی گفته شده که در مذاکرات هسته ای طرف غربی بر مطالبات ظالمانه از جمله ابقای تحریم ها و نقض خطوط قرمز ملت ایران اصرار دارد، از طرفی معاون مطبوعاتی دولت وی نیز در همان ایام رسانه ها را دعوت کرده و ضمن اعلام خبر قطعیت توافق نهایی، به رسانه ها امر کرده که هیچ کس نباید تعبیر “توافق بد” را برای آنچه ادعای پذیرش آن شده است بکار ببرد!
روحانی در نشست با استانداران گفته است: «ما نیازمند آنیم که زندگی ائمه اطهار (ع) را بازخوانی کنیم و درس عقلانیت و تدبیر و میانهروی و اعتدال را در برابر افراط گرایان وخشونت گرایان بیاموزیم. افراط گرایانی که حتی در برابر پیامبر و ائمه هم نمی توانستند راه مدارا را به خوبی درک کنند و به آن پایبند بمانند و از این رو زبان به گلایه می گشودند. عمل امام حسن (ع) به ما نشان می دهد که در مقاطعی از دنیای اسلام، وحدت و مدارا در برابر افکار دیگران تا چه حد اهمیت دارد… به اعتقاد من نرمش قهرمانانه، سختتر از جهاد قهرمانانه است و امام حسن، سبط اکبر پیامبر این قهرمانی و شجاعت را برگزید و انتخاب کرد. ما باید راه امام حسن را ادامه بدهیم.»
حسن روحانی همچنین در صفحه توییتر خود هم نوشت: «امام حسن به ما یاد دادند که باید به مصلحت امت و خواست مردم و جامعه توجه کرد و به نفع امت و جامعه اسلامی تصمیم گرفت.» این نگاه آقای روحانی که صلح در زمان امام حسن(ع) به “نفع جامعه” بوده و تقدس بخشیدن به خیانت مردم زمان آن امام مظلوم در این مقطع زمانی، برآی بسیاری از مخاطبان این شبهه را ایجاد کرده است که آقای روحانی تحت هر شرایطی به دنبال تحمیل توافق پیش روست و به همین منظور در حال ایدئولوژی سازی برای آن است.
در همین راستا در اعتراض به این سخنان آقای روحانی، در روزهای اخیر جملات متعددی از امام خمینی(ره) در فضای مجازی منتشر شده است که حکایت از تفاوت مبنایی و فکری روحانی امروز با رهبر کبیر انقلاب اسلامی دارد که فقط به نمونه ای از آنها اشاره می کنم: حضرت امام خمینی در این باره می فرماید: «قصه امام حسن و قضیه صلح، این هم صلح تحمیلى بود؛ براى اینکه امام حسن، دوستان خودش، یعنى آن اشخاص خائنى که دور او جمع شده بودند، او را جورى کردند که نتوانست خلافش بکند، صلح کرد؛ صلح تحمیلى بود. این صلحى هم که حالا به ما مى خواهند بگویند، این است. بعد از اینکه صلح کردند، به حسب روایت، به حسب نقل، معاویه به منبر رفت و گفت که تمام حرف هایى که گفتم، من قرار دادم، زیر پایم؛ مثل پاره کردن این مردیکه (صدام) آن قراردادها را. آن صلح تحمیلى که در عصر امام حسن واقع شد، آن حکمیت تحمیلى که در زمان امیر المؤمنین واقع شد و هر دویش به دست اشخاص حیله گر درست شد، این ما را هدایت مى کند به اینکه نه زیر بار صلح تحمیلى برویم و نه زیر بار حکمیت تحمیلى.» (صحیفه امام، ج۲۰، ص: ۱۱۸ و ۱۱۹)
امام راحل در جایی دیگر فرمودند: «معاویه یک سلطان بود در آن وقت؛ حضرت امام حسن بر خلافش قیام کرد در صورتى که آن وقت همه هم با آن مردک بیعت کرده بودند و سلطانش حساب مى کردند. حضرت امام حسن قیام کرد تا آن وقتى که مى توانست. وقتى که یک دسته علاف نگذاشتند که کار را انجام بدهد، با آن شرایط صلح کرد.» (صحیفه امام، ج۲، ص: ۳۷۱)
اما مهمتر از نگاه امام خمینی، نسبت به مردمی که حسن روحانی در حال توجیه رفتار آنها بلکه تقدس بخشیدن به خیانت شان است، قضاوتی است که روحانی، خود پیش از این درباره مردم دوره امام حسن(ع) داشته است. وی که در تیرماه سال ۱۳۵۶ به دعوت گروهی از جوانان انقلابی اصفهان به آن شهر سفر کرده با مرور تاریخ سیاسی اهل بیت به مدت ده شب در مسجد حکیم اصفهان به بررسی رفتار سیاسی اهل بیت بویژه صلح امام حسن و رفتار مردم آن زمان می پردازد. وی در سال ۹۰ این مجموعه سخنرانی خود را در کتابی به نام “مقدمه ای بر تاریخ امامان شیعه” به چاپ می رساند.
در مقدمه این کتاب که چهار سال قبل توسط مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام -که زیر نظر حسن روحانی بود- به چاپ رسیده، وی می نویسد: «برای فهم دقیق سیره امامان شیعه، بازخوانی و بازنویسی تاریخ زندگی آنان، ضرورتی انکارناپذیر است، که نیاز به اجتهاد تاریخی و پژوهشی عمیق و گسترده دارد. یکی از پیشنیازهای این بازخوانی، بازسازی فضای جوامع آن روزگار است. باید فضای سیاسی، اجتماعی و اعتقادی شهرهای بزرگ نظیر مکه، مدینه، کوفه، بصره و دمشق را بازسازی کرد تا به بسیاری از راز و رمزها پی برد. باید چهرههای تأثیرگذار آن مقاطع را شناخت و بهدرستی معرفی کرد. باید تغییرات سریع و عجیب و غریب جوامع آن روزگار را مورد ارزیابی دقیق قرار داد؛ از ستایشانگیزترین اخلاق شهروندی تا سهمگینترین خیانتها و نقض پیمانها و دروغپردازیها، از بصیرت و آگاهی خیرهکننده تا غفلتها و خطاهای باورنکردنی، از ایثار و فداکاری تحسینبرانگیز تا سستیها و وظیفهناشناسیهای حیرتآور. باید همه ویژگیها و خصوصیات ۲۵۰ ساله تاریخ معاصر ائمه هدی(ع) را بهخوبی ترسیم نمود تا تحلیلگران بتوانند به واقعیتها دست یابند و به بیراهه کشیده نشوند.»
آقای روحانی که متأسفانه این ایام به شدت خود را نیازمند توافق با غربی ها یآ همان معاویه های زمانه نشان می دهد، در حالی مردم دوره امام حسن را به عنوان الگو به مردم ایران اسلامی معرفی و به دنبال شباهت سازی در مطالبات آنهاست که پیش از این در سال ۵۶ بر اساس تحقیقات و مستندات تاریخی، مردم دوره امام حسن را خائن معرفی کرده است! آ
آقای روحانی در صفحه ۲۰۵ کتاب “مقدمه ای بر تاریخ امامان شیعه” در تحلیل رفتار مردم آن روز آورده است: «این حضور مردم، این ایثار مردم و این فداکاری مردم است که امروز (سال ۵۶) مسیر مبارزه و نهضت و آینده را مشخص می کند. خود امام حسن (ع) به مردم فرمود: به اهداف مورد نظرتان نخواهید رسید، مگر در سایه صبر و تحمل ناملایمات. در مدائن، امام مجتبی (ع) مردم را در مسجد شهر جمع کرد و وقایع را برای آنها توضیح داد. خیانت ها را گفت و افرادی را که در صحنه جنگ با دشمن، خیانت کرده بودند، معرفی کرد. رو به مردم کرد و اتمام حجت کرد. به مردم گفت: آیا برای ایثار و فداکاری و جانبازی و دادن خون، که برای شما عزت دنیا و آخرت است، آماده هستید؟ فرمود اگر بایستید، خداوند شما را یاری می کند و ما پیروز می شویم و اگر آمادگی نداشته باشید، دنیای شما توام با غم و اندوه و آخرت شما با مشکلات زیادتری توام خواهد بود. مردم چه جوابی به امام حسن (ع) دادند؟ گفتند: ما می خواهیم زنده بمانیم و زندگی کنیم. ما آمادگی برای جنگ و فداکاری نداریم. این پاسخ مردم در مسجد مدائن در محضر فرزند رسول خدا و عقب نشینی از صحنه فداکاری و ایثار بود که دست روی دست گذاشتن امام مجتبی (ع) را رقم زد. آنچه بعد به نام صلح لقب گرفت، چیزی بود که به دست مردم، در مدائن حاصل شد و نه به دست امام مجتبی در کوفه. ایثار مردم و فداکاری مردم و جهاد می توانست سرنوشت دیگری را رقم بزند.»
آقای روحانی معتقد است که امام حسن در سخنرانی علنی خود، اولا خواص خائنی که زیر پرچم معاویه رفتند را معرفی کردند، ثانیا به مردم گفتند که اگر بایستید خدا آنها را یاری می کند و عاقبت پیروز می شویم، ثالثا صراحتا به مردم گفتند که اگر تن به ذلت صلح با معاویه دهید، دنیایتان با غم توام و آخرتتان بدتر از آن خواهد بود، رابعا صلح با معاویه را محصول تصمیم مردم می داند نه تصمیم امام حسن. اکنون اما چند سئوالی که آقای روحانی باید به آن پاسخ دهد:
۱. آیا مردم دوره امام حسن از سال ۵۶ که رفتارشان تقبیح شده تا سال ۹۴ که رفتارشان تایید می شود، تغییر کرده اند، مردمی که روزگاری بر روی منبر توسط آقای روحانی خائن معرفی شدند، چگونه در این روزها به عنوان الگو معرفی می شوند؟ قطعا مردم دوره امام حسن(ع) تغییر نکرده اند، تاریخ و حوادث رخ داده در آن نیز در این مدت تغییری نکرده است بنابر این باید نتیجه گرفت که این حجت الاسلام حسن روحانی است که تغییر یافته است.
۲. آقای روحانی در سخنرانی و کتاب خود می گوید: “در مدائن، امام مجتبی (ع) مردم را در مسجد شهر جمع کرد و خیانتکارانی که حاضر به جنگ با معاویه نشدند را معرفی کرد سپس با مردم اتمام حجت کرد. ” آیا آقای روحانی که امروز نسخه صلح و سازش را برای ملت ایران می پیچد، در سخنرانی خود خواص خائنی که میدان نبرد با معاویه زمان را ترک کرده اند، معرفی کرده است؟
۳. آقای روحانی در سخنرانی و کتاب خود می گوید که “امام حسن مجتبی(ع) در سخنرانی عمومی خود به مردم گفت: آیا برای ایثار و فداکاری و جانبازی و دادن خون، که برای شما عزت دنیا و آخرت است، آماده هستید؟ فرمود اگر بایستید، خداوند شما را یاری می کند و ما پیروز می شویم و اگر آمادگی نداشته باشید، دنیای شما توام با غم و اندوه و آخرت شما با مشکلات زیادتری توام خواهد بود. ” سئوال این است که آیا ایشان هم در سخنرانی خود به مردم ایران اسلامی می گوید که اگر با معاویه زمان نجنگید، دنیای شان با غم و اندوه و آخرتشان با مشکلات بیشتری مواجه خواهد شد؟ یا بر خلاف آن، آقای روحانی در سخنرانی های عمومی اش، به طور غیر مستقیم پذیرش شروط ظالمانه آمریکا را موجب برطرف شدن کلیه تحریم ها و مشکلات کشور از آب خوردن تا محیط زیست می داند؟
۴. آقای روحانی پیش از این، صلح با معاویه را نتیجه تصمیم غلط مردم آن زمان می داند نه نتیجه تصمیم حقیقی امام، سئوال این است که مردم ایران اسلامی که امام امت آنها را بعد از ۷۲ یار حسین بن علی(ع) بهترین مردم از زمان رسول خدا تاکنون می داند، بارها نشان داده اند که حاضر به پذیرش ذلت استکبار نیستند، با این حساب ایشان چه اصراری بر تحریف تاریخ اسلام و تاریخ پرشکوه مردم ایران اسلامی دارد؟ آیا حسن روحانی امروز، خود را در جایگاه حسن(ع) می بیند که اصرار دارد مردم زمان او، پذیرش ذلت با معاویه زمان را به وی پیشنهاد دهند؟ و این در حالی است که ولی فقیه زمان که جایگاه امام آن روز در رهبری مردم را دارد و مردم زمانه ایشان، یعنی مردم ایران اسلامی، کلید حل مشکلات را نه در ژنو، لوزان و نیویورک بلکه در درون کشور می دانند و یکپارچه و متحد فریاد می زنند، هیهات من الذله.
این در حالی است که آقای روحانی در همان کتاب به صراحت اشاره می کند: «ائمه هدی (ع)، همه مثل یکدیگر بودند. هدایت آنها یکسان بود. راه آنها یکسان بود. آنچه متفاوت بود، جامعه و وضعیت مردم و نحوه حضور و فداکاری مردم بود. این ما هستیم که خدای ناکرده باعث می شویم رهبری دست روی دست بگذارد و این ما هستیم که با حق خود در صحنه، زمینه ای فراهم می کنیم که رهبر، در صف مقدم در برابر همه قدرت ها بایستد.»
امیدوارم مردم اصفهان یکبار دیگر آقای روحانی را برای تبلیغ و منبر در مسجد حکیم اصفهان به این شهر دعوت کنند تا وی با مرور تاریخ اسلام، به اصلاح برداشتهای غلط امروز خود از پروژه صلح آمریکایی بپردازد.