چگونگی لو رفتن کودتای نوژه
چگونه یک خلبان کودتای نوژه را به مقام معظم رهبری لو داد آن شب در خانه موضوع کودتا را با برادر و مادرش در میان مىگذارد و مادر که بهشدت ناراحت شده بود، پاسخ داد: تو نه تنها نباید اینکار را بکنى، بلکه باید به انقلابیون خبر دهى و جلوى اینکار را بگیرى؛ اگر غیر از این باشد شیرم حلالت نیست.
به گزارش تسنیم: پایگاه هوایى شهید نوژه در 50 کیلومترى شهر همدان قرار داشت و تیمسار محققى، تیمسار سعید مهدیون، سروان حمید نعمتى، سروان ایرج ایراننژاد و چند تن دیگر از سران کودتا در آنجا خدمت کرده بودند و اماکن و پرسنل پایگاه را مىشناختند. براى تصرف پایگاه نوژه بهعنوان کلید عملیات کودتا قرار بود 12 تیم مرکب از یکصد تن از کلاهسبزهاى تیپ نوهد، 300 تا 400 نفر از فریبخوردگان یکی از ایل ها و 12 نفر راهنما از داخل پایگاه به فرماندهى سرگرد کوروش آذرتاش جهت تصرف پایگاه نوژه وارد عمل شوند.
از اولین روزهاى پیروزى انقلاب اسلامى ایران، آمریکا تلاش گستردهاى را براى به سازش کشاندن انقلاب یا سقوط آن آغاز کرد. آمریکا بهدلیل اطلاعات و تحلیلهاى غلط تصور مىکرد قادر است در اندک زمانى رویدادهاى ایران را همچون دوران پهلوى در اختیار بگیرد؛ بنابراین به انواع حیلهها علیه جمهورى اسلامى متوسل شد که یکى از این توطئهها، کودتاى پایگاه هوایى شهید نوژه بود.
برنامهریزى براى کودتا
در دى 1358 یکى از هواداران شاپور بختیار، به نام مهندس قادسى، نمودار
سازمانى را تهیه کرد و نام آن را نقاب گذاشت، نام نقاب جمع حروف اول «نجات
قیام انقلاب بزرگ» بود و سازمان داراى شورایى شامل مسؤول تهران، مسؤول
امور شهرستانها، مسؤول امور وزارتخانهها، مسؤول امور دانشگاهها،
انتشارات و تبلیغات، مسؤول امور ایلات و مسؤول امور چریکى بود.
از نظر مسؤولان نقاب، فتح تهران مساوى با پیروزى در سراسر کشور بود و با
تصورى که از کودتاى 28 مرداد 1332 داشتند فکر مىکردند با سقوط تهران همه
کشور تسلیم آنها مىشوند.
علل انتخاب پایگاه نوژه
سران کودتا براى شروع کار در صدد به اختیار گرفتن یک پایگاه نظامى برآمدند
که داراى هواپیما، به تهران نزدیک، در خارج از شهر، عناصر آن قابل جذب و
رهبران عملیات هوایى، با پرسنل و اماکن آن آشنایى داشته باشند. به این
ترتیب پایگاه هوایى شهید نوژه براى شروع کودتا انتخاب شد.
این پایگاه قبل از انقلاب به نام «پایگاه شاهرخى» خوانده مىشد و بعد از
انقلاب مدت کوتاهى به «پایگاه حر» نام گرفت، بهدنبال شهادت سرهنگ دوم
خلبان محمد نوژه از خلبانان فداکار این پایگاه، که در پاسخگویى به فرمان
حضرت امام خمینى(ره) براى کمکرسانى به شهید چمران و جلوگیرى از سقوط پاوه
در تاریخ 25/5/58 به شهادت رسید، نام این پایگاه به پایگاه هوایى شهید
نوژه تغییر کرد.
چگونگى شروع کودتا
سران کودتا با ارتش بعثى عراق هماهنگ کردند - آن زمان جنگ تحمیلى هنوز
آغاز نشده بود اما بین ایران و عراق خصومت وجود داشت - که در روز 19 تیر
1359 و در ساعت مقرر وارد حریم هوایى منطقه شوند و در پى عملیات هوایى
عراق، آژیر قرمز پایگاه که رمز شروع کودتا بود به صدا درآید و پرسنل
هواپیماها را مسلح و آماده پرواز کنند، بهطور همزمان خلبانان وابسته به
کودتا در ظاهر براى حرکت به سمت مرزها و پاسخ به ارتش عراق و در واقع براى
حرکت بهسوى تهران و بمباران اهداف از پیش تعیین شده پرواز کنند.
اهداف بمباران
با رسیدن هواپیماها به تهران قرار بود بیت حضرت امام(ره)، فرودگاه
مهرآباد، دفتر نخست وزیرى، ستاد مرکزى سپاه پاسداران، ستاد مرکزى
کمیتههاى انقلاب، پادگان ولى عصر(عج)، پادگان امام حسین(ع) و چند نقطه
مهم دیگر بمباران شود. پس از بمبارانهاى هوایى، هواپیماها با شکستن دیوار
صوتى به نیروى زمینى علامت مىدادند که مرحله دوم کودتا را آغاز کند.
در این مرحله باید صداوسیما، فرودگاه مهرآباد، ستاد ارتش جمهورى اسلامى،
پادگان حر، پادگان قصر و پادگان جمشیدیه تسخیر شود و در سطح شهر تهران با
اعمال خشونت و ارعاب حالت نظامى ایجاد شود، طبق برنامه اگر نیروى زمینى
موفق نمىشد صدا و سیما را تسخیر کند، هواپیماها آنجا را بمباران
مىکردند.
افشاى کودتا
3 روز مانده به موعد کودتا یکى از خلبانان که براى همکارى انتخاب شده بود،
در تهران با سروان حمید نعمتى ملاقات مىکند، حمید نعمتى به او مىگوید
مأموریت تو بمباران بیت امام(ره) است و ما مىتوانیم تا 5 میلیون نفر را
بکشیم.
گویا شگرد حمید نعمتى این بود که در نخستین دیدار توجیهى کودتا به خلبانان
عضوگیرىشده چنین جملهاى را مىگفت تا از میزان آمادگى آنها براى
شرکت در کودتا و کشتار میلیونى مردم اطلاع یابد.
خلبان یادشده در مقابل نوع مأموریت و وسعت کشتار مردم غافلگیر و مردد شد، اما بهدلیل ترس از سران کودتا نمىدانست چه باید بکند.
پس از خروج از خانه حمید نعمتى، تشویش و نگرانى بر او مسلط شده بود و
مىخواست موضوع را با کسى در میان بگذارد.آن شب در خانه موضوع کودتا را با
برادر و مادرش در میان مىگذارد و مادر که بهشدت ناراحت شده بود، پاسخ
داد: تو نه تنها نباید اینکار را بکنى، بلکه باید به انقلابیون خبر دهى و
جلوى اینکار را بگیرى که اگر غیر از این باشد شیرم حلالت نیست. این سخن
مادر موجب شد در نخستین دقایق بامداد چهارشنبه خلبان یادشده تصمیم خود را
بگیرد و با پذیرش احتمال کشته شدن توسط سران کودتا، ماجراى کودتا را افشا
کند. او از خانه خارج مىشود و پس از پرسوجوها و دوندگىهاى مختلف،
حدود اذان صبح منزل حضرت آیتالله خامنهاى را یافته و خود را به آنجا
مىرساند.
مقام معظم رهبرى این واقعه را چنین تعریف مىکنند: شبى حدود اذان صبح
دیدم که در منزل ما را بهشدت مىزنند، من رفتم دیدم مىگویند: یک ارتشى
آمده و با شما کار واجب دارد، دیدم یک نفر تکیه داده به دیوار، با حال کسل
و آشفته و خسته سرش را فرو برده، گفتم: "شما با من کار دارید؟" بلند شد و
گفت: بله. گفتم: چکار دارید؟ گفت: کار واجبى دارم و فقط به خودتان
مىگویم... من به حرفش حساس شدم... احتمال این بود که سوءنیتى داشته باشد؛
اما دیدم نمىشود به حرفش گوش نداد... یک جایى گوشه حیاط نشستیم... آثار
بیخوابى و خیابانگردى و خستگى و هیجان در او پیدا بود. خلاصه آنچه گفت
این بود که در پایگاه همدان اجتماعى تشکیل شده و تصمیمى بر کودتایى گرفته و
پولهایى به افراد زیادى دادهاند، به خود من هم پول دادهاند... قرار
است جماران و چند جاى دیگر را بمباران کنیم! پرسیدم: "کى قرار است این
کودتا انجام شود؟" گفت: امشب. من دیدم مسأله خیلى جدى است و باید آن را
پیگیرى کنم، در این بین این احتمال را مىدادم که یک سیاست باشد و بخواهند
ما را سرگرم کنند، اما در عین حال اصل قضیه آنقدر مهم بود که با وجود این
احتمالات، لازم بود آنرا پیگیرى کنیم.
افشاگرى دومین نفر
چند ساعت پس از افشاى کودتا بهوسیله خلبان یادشده، یکى از درجهداران
تیپ 23 نوهد نیز به کمیته مستقر در اداره دوم ستاد مشترک مراجعه مىکند و
پس از افشاى کودتا و اعتراف به اینکه قرار است به همراه عدهاى دیگر در
براندازى جمهورى اسلامى شرکت کند، یک پاکت حاوى بخشى از طرح عملیات کودتا
را در اختیار کمیته فوق قرار مىدهد، به این ترتیب به فاصله چند ساعت از
سوى 2 عنصر جذبشده به کودتا، اقدام به ضد کودتا تبدیل مىشود و انقلاب
در برابر خطرى که در چند قدمىاش کمین کرده بود آگاه مىشود. این ضد
کودتا، گرچه بهوسیله 2 فرد که از اقدام یکدیگر بىاطلاع بودند صورت
گرفت، اما عمل این 2 نفر در واقع ترجمان اراده یک ملت انقلابى براى دفاع
از انقلابشان بود.