نازعات313

آخرین نظرات
نویسندگان

چگونگی لو رفتن کودتای نوژه

شنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۱۷ ب.ظ

چگونه یک خلبان کودتای نوژه را به مقام معظم رهبری لو داد   آن شب در خانه موضوع کودتا را با برادر و مادرش در میان مى‏‌گذارد و مادر که به‏‌شدت ناراحت شده بود، پاسخ داد: تو نه تنها نباید این‏کار را بکنى، بلکه باید به انقلابیون خبر دهى و جلوى این‏کار را بگیرى؛ اگر غیر از این باشد شیرم حلالت نیست.

به گزارش تسنیم: پایگاه هوایى شهید نوژه در 50 کیلومترى شهر همدان قرار داشت و تیمسار محققى، تیمسار سعید مهدیون، سروان حمید نعمتى، سروان ایرج ایران‏‌نژاد و چند تن دیگر از سران کودتا در آنجا خدمت کرده بودند و اماکن و پرسنل پایگاه را مى‌‏شناختند. براى تصرف پایگاه نوژه به‌‏عنوان کلید عملیات کودتا قرار بود 12 تیم مرکب از یکصد تن از کلاه‏‌سبزهاى تیپ نوهد، 300 تا 400 نفر از فریب‏‌خوردگان یکی از ایل ها و 12 نفر راهنما از داخل پایگاه به فرماندهى‏ سرگرد کوروش آذرتاش جهت تصرف پایگاه نوژه وارد عمل شوند.

از اولین روزهاى پیروزى انقلاب اسلامى ایران، آمریکا تلاش گسترده‌‏اى را براى به سازش کشاندن انقلاب یا سقوط آن آغاز کرد. آمریکا به‌‏دلیل اطلاعات و تحلیل‏هاى غلط تصور مى‏‌کرد قادر است در اندک زمانى رویدادهاى ایران را همچون دوران پهلوى در اختیار بگیرد؛ بنابراین به انواع حیله‌‏ها علیه جمهورى اسلامى متوسل شد که یکى از این توطئه‏‌ها، کودتاى پایگاه هوایى شهید نوژه بود.

برنامه‏‌ریزى براى کودتا
در دى 1358 یکى از هواداران شاپور بختیار، به نام مهندس قادسى، نمودار سازمانى را تهیه کرد و نام آن‏ را نقاب گذاشت، نام نقاب جمع حروف اول «نجات قیام انقلاب بزرگ» بود و سازمان داراى شورایى شامل مسؤول تهران، مسؤول امور شهرستان‏ها، مسؤول امور وزارتخانه‌‏ها، مسؤول امور دانشگاه‏ها، انتشارات و تبلیغات، مسؤول امور ایلات و مسؤول امور چریکى بود.
از نظر مسؤولان نقاب، فتح تهران مساوى با پیروزى در سراسر کشور بود و با تصورى که از کودتاى 28 مرداد 1332 داشتند فکر مى‏‌کردند با سقوط تهران همه کشور تسلیم آن‏ها مى‏‌شوند.

 علل انتخاب پایگاه نوژه‏
سران کودتا براى شروع کار در صدد به اختیار گرفتن یک پایگاه نظامى برآمدند که داراى هواپیما، به تهران نزدیک، در خارج از شهر، عناصر آن قابل جذب و رهبران عملیات هوایى، با پرسنل و اماکن آن آشنایى داشته باشند. به این‏ ترتیب پایگاه هوایى شهید نوژه براى شروع کودتا انتخاب شد.
این پایگاه قبل از انقلاب به نام «پایگاه شاهرخى» خوانده مى‏‌شد و بعد از انقلاب مدت کوتاهى به «پایگاه حر» نام گرفت، به‏‌دنبال شهادت سرهنگ دوم خلبان محمد نوژه از خلبانان فداکار این پایگاه، که در پاسخگویى به فرمان حضرت امام خمینى(ره) براى کمک‏‌رسانى به شهید چمران و جلوگیرى از سقوط پاوه در تاریخ 25/5/58 به شهادت رسید، نام این پایگاه به پایگاه هوایى شهید نوژه تغییر کرد.

 چگونگى شروع کودتا
سران کودتا با ارتش بعثى عراق هماهنگ کردند - آن زمان جنگ تحمیلى هنوز آغاز نشده بود اما بین ایران و عراق خصومت وجود داشت - که در روز 19 تیر 1359 و در ساعت مقرر وارد حریم هوایى منطقه شوند و در پى عملیات هوایى عراق، آژیر قرمز پایگاه که رمز شروع کودتا بود به صدا درآید و پرسنل هواپیماها را مسلح و آماده پرواز کنند، به‏‌طور همزمان خلبانان وابسته به کودتا در ظاهر براى حرکت به سمت مرزها و پاسخ به ارتش عراق و در واقع براى‏ حرکت به‌‏سوى تهران و بمباران اهداف از پیش تعیین شده پرواز کنند.

 اهداف بمباران‏
با رسیدن هواپیماها به تهران قرار بود بیت حضرت امام(ره)، فرودگاه مهرآباد، دفتر نخست وزیرى، ستاد مرکزى‏ سپاه پاسداران، ستاد مرکزى کمیته‌‏هاى انقلاب، پادگان ولى عصر(عج)، پادگان امام حسین(ع) و چند نقطه مهم دیگر بمباران شود. پس از بمباران‏هاى هوایى، هواپیماها با شکستن دیوار صوتى به نیروى زمینى‏ علامت مى‌‏دادند که مرحله دوم کودتا را آغاز کند.
در این مرحله باید صداوسیما، فرودگاه مهرآباد، ستاد ارتش جمهورى اسلامى، پادگان حر، پادگان قصر و پادگان جمشیدیه تسخیر شود و در سطح شهر تهران با اعمال خشونت و ارعاب حالت نظامى ایجاد شود، طبق برنامه اگر نیروى زمینى موفق نمى‌‏شد صدا و سیما را تسخیر کند، هواپیماها آنجا را بمباران مى‏‌کردند.

 افشاى کودتا
3 روز مانده به موعد کودتا یکى از خلبانان که براى همکارى انتخاب شده بود، در تهران با سروان حمید نعمتى ملاقات مى‏‌کند، حمید نعمتى به او مى‌‏گوید مأموریت تو بمباران بیت امام(ره) است و ما مى‏‌توانیم تا 5 میلیون نفر را بکشیم.
گویا شگرد حمید نعمتى این بود که در نخستین دیدار توجیهى کودتا به خلبانان عضوگیرى‏‌شده چنین جمله‌‏اى را مى‏‌گفت تا از میزان آمادگى آن‏ها براى شرکت در کودتا و کشتار میلیونى مردم اطلاع یابد.
خلبان یادشده در مقابل نوع مأموریت و وسعت کشتار مردم غافلگیر و مردد شد، اما به‌‏دلیل‏ ترس از سران کودتا نمى‏‌دانست چه باید بکند.
پس از خروج از خانه حمید نعمتى، تشویش و نگرانى بر او مسلط شده بود و مى‌‏خواست موضوع را با کسى در میان بگذارد.آن شب در خانه موضوع کودتا را با برادر و مادرش در میان مى‏‌گذارد و مادر که به‏‌شدت ناراحت شده بود، پاسخ داد: تو نه تنها نباید این‏کار را بکنى، بلکه باید به انقلابیون خبر دهى و جلوى این‏کار را بگیرى که اگر غیر از این باشد شیرم حلالت نیست. این سخن مادر موجب شد در نخستین دقایق بامداد چهارشنبه خلبان یادشده تصمیم خود را بگیرد و با پذیرش احتمال کشته شدن توسط سران کودتا، ماجراى کودتا را افشا کند. او از خانه خارج مى‌‏شود و پس از پرس‏و‏جوها و دوندگى‏‌هاى مختلف، حدود اذان صبح منزل حضرت آیت‏‌الله خامنه‌‏اى را یافته و خود را به آنجا مى‏‌رساند.
مقام معظم رهبرى این واقعه را چنین تعریف مى‏‌کنند: شبى حدود اذان صبح دیدم که در منزل ما را به‌‏شدت مى‏‌زنند، من رفتم دیدم مى‏‌گویند: یک ارتشى آمده و با شما کار واجب دارد، دیدم یک نفر تکیه داده به دیوار، با حال کسل و آشفته و خسته سرش را فرو برده، گفتم: "شما با من کار دارید؟" بلند شد و گفت: بله. گفتم: چکار دارید؟ گفت: کار واجبى‏ دارم و فقط به خودتان مى‌‏گویم... من به حرفش حساس شدم... احتمال این بود که سوءنیتى داشته باشد؛ اما دیدم نمى‌‏شود به حرفش گوش نداد... یک جایى گوشه حیاط نشستیم... آثار بی‌خوابى و خیابان‌گردى و خستگى و هیجان در او پیدا بود. خلاصه آنچه گفت این بود که در پایگاه همدان اجتماعى تشکیل شده و تصمیمى بر کودتایى‏ گرفته و پولهایى به افراد زیادى داده‌‏اند، به خود من هم پول داده‌‏اند... قرار است جماران و چند جاى دیگر را بمباران کنیم! پرسیدم: "کى قرار است این کودتا انجام شود؟" گفت: امشب. من دیدم مسأله خیلى جدى است و باید آن‏ را پیگیرى کنم، در این بین این احتمال را مى‏‌دادم که یک سیاست باشد و بخواهند ما را سرگرم کنند، اما در عین حال اصل قضیه آنقدر مهم بود که با وجود این احتمالات، لازم بود آن‌‏را پیگیرى کنیم.

 افشاگرى دومین نفر
چند ساعت پس از افشاى کودتا به‌‏وسیله خلبان یادشده، یکى از درجه‏‌داران تیپ 23 نوهد نیز به کمیته مستقر در اداره دوم ستاد مشترک مراجعه مى‏‌کند و پس از افشاى کودتا و اعتراف به این‏که قرار است به همراه عده‌‏اى دیگر در براندازى جمهورى اسلامى شرکت کند، یک پاکت حاوى بخشى از طرح عملیات کودتا را در اختیار کمیته فوق قرار مى‏‌دهد، به این‏ ترتیب به فاصله چند ساعت از سوى 2 عنصر جذب‏‌شده به کودتا، اقدام به ضد کودتا تبدیل مى‏‌شود و انقلاب در برابر خطرى که در چند قدمى‌‏اش کمین کرده بود آگاه مى‌‏شود. این ضد کودتا، گرچه به‏‌وسیله 2 فرد که از اقدام یکدیگر بى‌‏اطلاع بودند صورت گرفت، اما عمل این 2 نفر در واقع‏ ترجمان اراده یک ملت انقلابى براى دفاع از انقلابشان بود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۲۰
امیر مهدوی