او فسیل عصر ثبات سعودی بود
سعود الفیصل وزیر خارجه سابق عربستان در 75 سالگی مُرد
سعود فیصل که از 1975 تا 2015 سکان دیپلماسی عربستان را در کنترل داشت،
اگرچه پسر ارشد ملک فیصل که از او بهعنوان مقتدرترین شاه سعودی یاد
میکنند محسوب نمیشد اما قطعا عالیترین جایگاه سیاسی را در میان برادرانش
یافت.
از میان 4 پسر دیگر فیصل که در دستگاه حاکمه قدرت یافتند عبدالله و محمد
بزرگتر از سعود و خالد و ترکی کوچکتر از او بودند. جالب اینکه فرزندان
فیصل همواره مدعی تاج و تخت بودند و تا چند سال پیش تصور میشد اگر روند
عرضی وراثت سلطنت به روند طولی (نسل دوم) تغییر یابد سعود فیصل بهترین
گزینه برای پادشاهی است اما او آرزو به دل ماند.
شروین طاهری: بن فیصل، فسیل دیپلماسی سعودیها سرانجام به تاریخ پیوست و پس
از او زبالهدان تاریخ در حال شمارش معکوس برای استقبال از آل بیسیاست
سعود است که در بحرانیترین روزها پادشاهشان درعالم هپروت سیر میکند و
سایرین در آستانه جنگ داخلی بر سر قدرت هستند. دیروز سرانجام منابع ریاض
خبر مرگ سعودالفیصل را در 75 سالگی تایید کردند. این در حالی بود که
مشهورترین دیپلمات سعودی و پیرترین وزیر خارجه جهان کمتر از 3 ماه پیش در
تحولات کودتاگونه اخیر در ریاض پس از 40 سال از سمتش برکنار شده بود.
البته خود او گفته بود استعفا داده است و اینگونه بر حال وخیمش صحه گذاشته
بود. سال 2015 بدترین، ماندگارترین و البته آخرین سال حیات قدرتمندترین
بازمانده قدرتمندترین شاه سعودی بود. او در این سال جایگاه خود را در هیات
حاکمه با مرگ عبدالله از دست داد، بیماریاش عود کرد و پس از جراحی سختی
در آمریکا عملا زمینگیر شد. در عین حال این سالی بود که او نه تنها به قدرت
ایران گردن نهاد و لفظ ماندگار«امام خامنهای» را - حتی اگر از سر لجاجت
با شاه جدید سعودی سلمان بوده باشد - به کار برد بلکه در آخرین روزهای عمرش
به خیانت به آلسعود در رابطه با سرقت اسناد محرمانه وزارت خارجه در آخرین
روزهای وزارتش متهم شد.
سعود فیصل که از 1975 تا 2015 سکان دیپلماسی عربستان را در کنترل داشت،
اگرچه پسر ارشد ملک فیصل که از او بهعنوان مقتدرترین شاه سعودی یاد
میکنند محسوب نمیشد اما قطعا عالیترین جایگاه سیاسی را در میان برادرانش
یافت.
از میان 4 پسر دیگر فیصل که در دستگاه حاکمه قدرت یافتند عبدالله و محمد
بزرگتر از سعود و خالد و ترکی کوچکتر از او بودند. جالب اینکه فرزندان
فیصل همواره مدعی تاج و تخت بودند و تا چند سال پیش تصور میشد اگر روند
عرضی وراثت سلطنت به روند طولی (نسل دوم) تغییر یابد سعود فیصل بهترین
گزینه برای پادشاهی است اما او آرزو به دل ماند.
شاید مشکل اصلی پسران فیصل برای رسیدن به تاج و تخت این بود که چه در غرب و
چه در باور عامه عربها آنها متمدنترین و تحصیلکردهترین اعضای آلسعود
برشمرده میشدند و این با ذات بربریت و وهابیت پادشاهی سعودی منافات داشت.
این دانشآموخته رشته اقتصاد در مقطع کارشناسی از دانشگاه پرینستون
ایالات متحده، در سال ۱۹۶۴ از دانشگاه فارغالتحصیل شد. بین سال های ۶۴ تا
۷۰ میلادی بهعنوان محقق در علوم اقتصادی در بخش نفت فعالیت کرد و سپس بین
سالهای ۷۱ تا ۷۴ میلادی معاون وزیر نفت عربستان شد. سپس در 1975 تا 4 دهه
بعد وزارت خارجه را در دست گرفت و این در حالی بود که همزمان با وزارت
خارجه تا 3 دهه پس از آن که بندر بنعبدالعزیز دستگاه استخبارات عربستان
را گرفت، خانواده فیصل بر سیستم اطلاعاتی کشور هم سلطهای بیچون و چرا
داشتند و حتی شواهد زیادی وجود دارد که سنگ بنای داعش توسط فیصلها در سال
2006 گذاشته شد. سعود فیصل مسؤول تیم مذاکرهکننده سعودیها در مذاکرات
شکست خورده صلح خاورمیانه بود و در مذاکرات پایان جنگهای ۱۵ساله داخلی
لبنان نقشی فعالانه ایفا کرد. او همچنین یکی از طرفداران توسعه آمریکایی و
مصرفی عربستان بود.
بچههای ملک فیصل همانند پدرشان حامی اصلی گسترش توسعه و شهرنشینی به جای
فرهنگ بادیهنشینی رایج در عربستان بودند با این حال نتیجه کار سعود و
برادرانش خالد (وزارت آموزش)، محمد (بانکداری عربی) و ترکی(استخبارات) در
دستگاه حاکمه عربستان، شیوع وحشتناک تروریسم در جهان اسلام از لیبی تا
افغانستان بود که نشان میداد فیصلها به خاطر نزدیکی بسیار به حاکمیت سایه
غرب و صهیونیستها، عملا اجراکننده اهداف شوم آنها برای بیثبات کردن
خاورمیانه بودهاند. آخرین اظهارات او بهعنوان وزیر خارجه عربستان سعودی
نشان میداد دیدگاههای او هنوز بشدت تحت تاثیر لابیهای آمریکایی بود
به طوری که در روزگاری که واشنگتن، روسیههراسی را در دستور کار دیپلماسی
خود قرار داده، او هم روسیه را مسؤول «مشکلات ملت سوریه» میدانست و
بلافاصله پس از برکناریاش ناگهان رابطه ریاض با مسکو متحول شد. با این حال
به جرات میتوان گفت سعود الفیصل آخرین نماد اقتدار و ثبات عربستان معاصر
به عنوان محور جهان عرب و یکی از آخرین امیدهای غرب برای کنترل نظام آشفته
سعودی از بیرون محسوب میشد. در حقیقت او آخرین نماد همان اندک متانت و
وقار و ظاهرسازی بود که رهبر انقلاب در وصف سیاست خارجی سپری شده عربستان
به کار برده بودند که به گفته ایشان در نبودش «جنبه توحش» ماهیت آلسعود بر
آن غلبه یافته است.
حالا سعودیها از همین فسیل دیپلمات هم محروم شدهاند.