نازعات313

آخرین نظرات
نویسندگان

چرا برای رسیدن به قدرت از جوانان کم‌سن و سال سوءاستفاده کردید؟

در چند روز گذشته که به‌عنوان تماشاچی در اولین جلسه دادگاه حضور پیدا کردم و دادخواست عمومی معاون دادستان را شنیدم از اهداف شومی که در سر گروه‌های فرصت‌طلب بود، آگاه شدم و خودم را سرزنش کردم که به خاطر جوگیری و تبعیت از احساسات و هیجانی شدن به‌عنوان یک شهروند که به وطنش، استقلالش و رشد و توسعه‌اش، پایداری و امنیت‌اش برایش مهم بوده و هست می‌توانستم در جهت منفی برایش ظاهر شوم. اگر می‌دانستم چنین افکاری در پشت صحنه و در ذهن عده‌ای می‌گذرد هرگز در خیابان‌ها هم ظاهر نمی‌شدم

از بابت این‌که زمینه را برای ایجاد ناامنی در کشورم به وجود آورده‌ام خودم را سرزنش می‌کنم و کردم. متوجه شدم که در یک موقعیت حساس و به خصوص موقعیتی که پای منافع ملی کشور با آرمان‌های بلند و محکم در میان است که بیگانگان همیشه برای خدشه وارد کردن به آن از هر فرصتی استفاده می‌کنند، هر شهروند باید عواقب عملکرد خود را بداند و این را در نظر داشته باشد که کار او به نوبه خود می‌تواند فضای آسیب‌پذیر را به وجود آورد، حساسیت آن را درک کند و هوشیار باشد، جایی برای ]برخورد[ احساسی و جوانی کردن و جوگیر شدن باقی نمی‌ماند؛ تحت تاثیر افراد سودجو و متظاهر قرار نگیرد، افرادی که برای رسیدن به کرسی نامزدی انتخاباتی خود ممکن است دست به هر اقدامی بزنند. تاثیر گرفتن از احساسات و شور و هیجان حاکم بر فضای مخرب است و ممکن است به واسطه آن دست به اقدامی بزند و به هر دلیل از روی کنجکاوی یا هر حسی که ]قاضی: متن را آرام‌تر بخوان![ هر احساسی برای امنیت کشور نادرست تلقی شود، داشتن حس کنجکاوانه برای ساخت برخی ابزار، همیشه برای من وجود داشته و هست. ساخت کوکتل‌مولوتف هم تنها از روی کنجکاوی بوده است، نه چیز دیگر. قابل ذکر است اینجانب نفر اول جشنواره خوارزمی مدارس تیزهوشان سازمان پرورش استعدادهای درخشان در سال 85 و برگزیده مسابقات آزمایشگاهی فیزیک در سال 85، برگزیده المپیاد فیزیک در سال 85، نفر اول جوان موفق در سال 85 خراسان شمالی، نفر اول نقاشی رنگ و روغن در 4 سال متوالی در خراسان و کشور هستم و تاکنون 8 اختراع خودکار هوشمند، تخت هوشمند، دستگاه تولید آب مقطر، سطل آشغال نامحدود، تلویزیون سه بعدی، تخته وایت‌برد، تخته سیاه و گچ جدید و طراحی پرنده بدون سرنشین داشته‌ام.
در مجموع نمی‌خواهم اشتباهاتم را توجیه کنم و آن را می‌پذیرم و به واسطه یک حس کنجکاوانه و تحت تاثیر هیجانات ناشی از حرف‌هایی که در بیانیه آقای موسوی و سایت‌ها دیده می‌شد، من الان تاوان زیادی داده‌ام. وارد شدن فشار روحی زیاد به خانواده‌ام، به خصوص مادرم، خارج شدن خانواده‌ام از مسیر عادی زندگی، معلق ماندن وضعیتم، از دست دادن امتحانات پایان ترم دانشگاه و بسیاری از پروژه‌های مهمی که برای اولین بار در ایران قرار بود به مرحله اجرا برسد. در طول مدت 60 روزی که اینجا بودم نمایش و سیاه‌بازی‌ای که بعضی افراد و شاید بتوان گفت کسانی که در این انتخابات شکست خورده‌اند با سخنان رهبر کشور در اولین خطبه‌های نمازجمعه برای من به یقین تبدیل شد تا بیشتر به اشتباهاتم پی بردم، به نبایدهایی که نباید می‌کردم و به بایدهایی که باید به آن توجه می‌کردم و نکردم.
خدای را شاکرم که با شنیدن فصل‌الخطاب رهبر فرزانه و معظم انقلاب اسلامی حجت بر من تمام شد و اعمال نابخردانه اینجانب پایان یافت، هرگز تکرار نشده و نخواهد شد.
در طول مدت کوتاهی که در جریان اتفاقات رخ داده قرار گرفتم، هیچ‌گاه از حرف‌ها و عملکردهای افرادی که مسئولیت بزرگی به عهده داشتند و بر جامعه و کسانی که از آنها طرفداری می‌کردند تاثیرگذار بودند سر درنیاوردم. برای کسب کرسی انتخابات و خدمت به کشور در مدت 4 سال به نمایش درآوردن نمایش‌هایی که احساسات و هیجانات قشر کم سن و سال و جوان را جامعه را تحریک، قشری که سربلندی و اقتدار هر چه بیشتر کشورش برایش مهم و با اهمیت بوده است. این جمعیت پراحساس جوان سرشار از انرژی و پتانسیلی و حس کنجکاوانه‌ای است که گاهاً آماده تخلیه بوده و مثل من مثلا در صحنه‌هایی از این گونه تخلیه احساسات و انرژی در پایان برخی از مسابقات ورزشی در خیابان‌ها به چشم خورده است باعث اتفاقاتی می‌شود که گاه جبران آن امکان ندارد، آسیب‌هایی که برای جامعه و مردم و حتی حامیان آنها تلخ و ناخوشایند است.
در پایان پس گرفتن حرف‌هایی که از ابتدا نباید گفته می‌شد. هدف از این کار چه بوده است؟ نمی‌دانم بازی با زندگی و آینده کسانی که آینده کشورشان را خواهند ساخت و سازندگی و سربلندی کشورشان برای آنها مهم است. سوءاستفاده از مردم از جهتی که دنبال آن بوده‌اند نهایتا بعد از بیراهه رفتن و ناتوانی در کنترل وضعیت ایجاد کرده مسئولیت آن کلا بر دوش آنها بوده است. آیا اگر پافشاری این افراد بر تقلب گسترده در انتخابات ادامه نمی‌یافت، زمینه تحریک و تشویق در خیابان آمدن و شرکت در اجتماعات غیرقانونی و سایر اتفاقات ناگوار هرگز رخ می‌داد؟
بعد از به زندان آمدن و دیدن افرادی که وارد و خارج می‌شدند، بیشتر در جریان اوضاع قرار گرفتم و بعد با صحبت‌های راهگشای مقام معظم رهبری به این نتیجه رسیدم که هیچ کدام از حوادث اخیر ارزش این را نداشته است که فقط برای تغییر کاندیدای انتخاب شده از سوی مردم با اجرای نمایش‌هایی همچون تقلب شده، به تحریک قشر خام و پر انرژی جامعه پرداخت. اما هم آقای احمدی‌نژاد، هم موسوی، هم کروبی و هم رضایی از کسانی بودند که در طول مدت 30 سال برای کشور زحمت کشیدند و هر کدام که انتخاب می‌شدند بازهم همانند گذشته برای سازندگی آن زحمت خواهند کشید و ای کاش حامیان نامزدهای انتخاباتی به جای حضور در خیابان‌ها، سر دادن شعار و نابسامان کردن اوضاع خودشان را بیشتر آماده می‌کردند که به رئیس‌جمهور منتخب ملت ایران کمک کنند تا گام‌های بزرگ‌تری در جهت رشد کشور بردارند و با سرعت بیشتر پله‌های ترقی برای کشور پیموده شوند. هر یک از ما در روند رو به رشد کشورمان تاثیرگذار هستیم. در حفظ امنیت آن مسئولیم و من نسبت به این مسئولیت بی‌توجه بوده‌ام و با توجه به هیجانات و احساسات و بی‌فکری تصمیم‌هایی گرفتم که تا به امروز عواقب ناخوشایندی برایم داشته است. بی‌فکری و جوگیری که از روی شیطنت و بی‌فکری بروز کرده و به دلیل نابخردی و ناآگاهی برای امنیت کشورم مضر تلقی شده است در این اتفاقات من هیچ‌گاه آشوب نکردم؛ دست روی کسی بلند نکردم؛ به جایی خسارت نزدم؛ به کسی آسیب نرساندم و هیچ‌گاه قصد این کار را هم نداشته‌ام از بابت این که نتوانسته‌ام جلوی حس کنجکاوی خودم را بگیرم و ناآگاهانه بدون اطلاع تابع احساسات ماجراجویانه شدم و به خاطر اشتباهاتم از رهبر کشورم، مردم حماسه آفرین و همه کسانی که در این آب و خاک خدمت می‌کنند و زحمت می‌کشند و خانواده‌ام عذر می‌خواهم و طلب بخشش دارم. شاید سربلندی و افتخارات برای یک شخص توجیه‌کننده اشتباهات او نباشد، ولی این اولین و بزرگ‌ترین اشتباه زندگی من بوده است. اشتباهی که به دلیل عدم فکر و در نظر گرفتن همه ابعاد زندگی این مسئله رخ داده است و پشیمانی آن را با پوست و گوشت و خونم در وجودم احساس کردم.
در آخر از دستگاه قضایی تقاضا دارم تا کمک کند زندگی‌ام که تا الان نسبتا خوب پیش رفته است، دوباره از سرگرفته شود و به خاطر نادانی و بی‌فکری جوانی را که تا الان برای سربلندی کشورش تلاش کرده، عفو نماید. عفو و رافت اسلامی را از سوی شما خواستارم.
قاضی: تشکر، شما دقیقا چند کوکتل مولوتف ساختی؟
متهم: من دقیقا روز اول، از قبل اسمش را شنیده بودم ولی واقعا نمی‌دانستم چیست؟ من چون 8 سال است نقاشی رنگ و روغن می‌کردم داخل اتاقم بنزین داشتم، مسئول خوابگاه هم در جریان بود، یک سال هم در جریان این موضوع است که من در داخل اتاق نقاشی رنگ و روغن می‌کنم و بنزین دارم یک بطری یک و نیم‌ لیتری داشتم. داخل دو تا شیشه ایستک [ماءالشعیر] که در اتاقم مانده بود که برای یک گلدان DNA شکل خواستم بسازم نگه‌داری کرده بودم آمدم و  بنزین را ریختم ولی نمی‌دانستم باید چه کار کنم، همان طوری داخل بالکن ماند تا این که روز بعد از آن داخل دانشکده بودم داخل سایت وقتی ایمیلش را دیدم یک سری به ویکی پدیا wikipedia زدم، سرچ [جستجو] کردم: کوکتل مولوتف، یک متنی در مورد کوکتل مولوتف آمد و یک چیزهایی خواندم ولی خیلی سر درنیاوردم ولی عکس کنارش دیده بودم که بعد یک پارچه‌‌ای سرش بود. بعدش برگشتم درسم را خواندم. بعد از درسم قلم‌موهایم را پاک کردم. دوباره باز کنجکاو شدم که واقعا می‌شود این را درست کرد یا نه؟ چه‌طوری است؟ از پارچه‌هایی که برای نقاشی‌ام مانده بود آمدم گره زدم گفتم سرش بگذارم. سرش گذاشتم که نمی‌دانستم واقعا کار می‌کند یا نه؟ همین دو تا کوکتل مولوتف بود که آن دو تا را روز دوشنبه که من هیچ جا نرفتم، روز سه‌شنبه همین‌طوری با خودم برداشتم رفتم میدان ونک، نمی‌دانستم آن‌جا تجمعی هست. بعد داخل یکی از خیابان‌های آن‌جا که اصلا خلوت بود و هیچ کس نبود وقتی داشتم می‌‌رفتم خانه دخترعمه‌ام که راه‌ بسته بود. داخل یکی از خیابان‌های خلوت فقط امتحان کردم ببینم کار می‌‌کند اصلا یا نه؟ که هیچ‌کدام از آنها کار نکرد و آن چهار تای روز بعدش که دوباره چهار تا درست کردم با خودم فکر کردم که خوب اگر این پارچه سر شیشه‌های ایستک گذاشتم، اگر بنزین داخلش بیاید شاید کار کند و آن چهار تا را همین طوری درست کردم یعنی نه قصدی داشتم که از ‌آنها استفاده کنم نه بخواهم جایی را آتش بزنم و نه هیچ جای دیگری.
بعد در خصوص این که داخل کیف من یک نقشه وزارت نیرو پیدا کرده بودند. نمی‌دانم در جریان مسئله هستید یا نه؟
قاضی: شما در مورد کوکتل مولوتف توضیح دادی دو عدد از آنها را در خیابان گاندی استفاده کردی.
متهم: در خیابان گاندی نبود، چهار راه اول سمت چپ به سمت سرازیری پایین است.
قاضی: مردم آنجا بودند به طرف مردم انداختی.
متهم: من روی مردم نینداختم.
قاضی: گزارش‌های پرونده این را نشان می‌د‌هد.
متهم: گزارش‌های پرونده؟ بازجوها این را گفتند که من روی مردم انداختم؟
قاضی: بله.
متهم: شاهد داشتند؟ سند داشتند؟
قاضی: یک دو عدد ساختی یک مرحله و یک 4 عدد مرحله دیگر که اقدام به پرتاب دو عدد کوکتل مولوتف در ناآرامی خیابان گاندی به سمت مردم.
متهم: من در ناآرامی‌های خیابان گاندی به سمت مردم کوکتل مولوتف نینداختم. داخل چهار راه اول سمت چپ که در کوچه کلا 10 نفر مردم هم نبودند، آنجا انداختم.
قاضی: خوب، اگر خسارتی به مردم وارد می‌شد، چه طور جواب می‌دادی؟
متهم: داخل خیابان انداختم. روی مردم نینداختم که بخواهد خسارت بر آنها وارد شود. بعد هیچ‌کدام هم کار نکرد.
قاضی: یکی هم تصویربرداری و عکس‌هایی که از تجمعات گرفتی با چه انگیزه‌ بود؟
متهم: در روز یک‌شنبه اولین بار بود که با دوستم، دوستم را هم گرفتند و بازجویی‌هایم با دوستم چک شده، رفتیم بیرون که ببینیم چه خبر است؟ وقتی رفتیم بیرون اولین بار بود که این چنین صحنه‌هایی را می‌‌دیدم. همین جوری یعنی بدون هیچ قصدی، فقط عکس گرفتیم چون می‌دیدیم بانک‌ها را زدند داغان کردند. سطل آشغال‌ها را وسط خیابان‌ آتش زدند. فقط روی همین حس این که یک چیز واقعا غیرمنتظره و عجیبی بود برای ما، عکس گرفتیم. هیچ قصد دیگری نداشتیم که بعد شب که داشتیم از پارک قیطریه به خانه برمی‌گشتیم، یکی از آنها موبایل‌ها را گرفت و گفت که عکس‌ها را از روی آن پاک می‌کنم. گفت: پاک کردم، موبایل‌ها را به ما برگرداند، گفت: حق ندارید فیلمبرداری کنید ما هم فیلمبرداری نکردیم و بعدش هم همه آنها را از بین برده بعد همان عکس‌ها مانده بود که عکس‌ها را دقت کرده باشید اگر ضمیمه پرونده شده باشد با دوربین موبایل گرفته شده، دوربین موبایل هم دوربینی نیست که بخواهی از آن عکس‌ها سوءاستفاده بکنی این یک چیز واضحی است.
قاضی: پیام‌های کوتاهی هم که می‌فرستادی علاوه بر تشویق افراد بر حضور در ناآرامی‌ها، ایمیل شبکه ماهواره‌ای صدای آمریکا را نیز ارسال کردی.
متهم: نه، ایمیل شبکه ماهواره‌ای صدای آمریکا را من ارسال نکردم، ایمیل شبکه ... شما با استفاده از شبکه کنترلی اس‌ام‌اس موبایل می‌توانید پرینت موبایل را بگیرید. بیایید ببینید ایمیل شبکه آمریکا را من در این یک‌ساله برای کسی ارسال کردم یا نه. من ایمیل یک قسمت از شبکه صدای آمریکا را به نام .....@voa.com شما وقتی یک ایمیل خالی به این شبکه بزنید، این شبکه روی میل شما یک فیلترشکن می‌فرستد. من برای گرفتن فیلترشکن این میل را یادداشت کردم نه برای فرستادن چیزی به شبکه VOA.
بعد یک چیز دیگری قبلش گفتید در خصوص ارسال پیامک‌هایی که برای تشویق بوده است. من تنها پیامک‌هایی که برای دوستانم فرستادم برای یکی از دوستانم به نام هومن بزرگی بوده است نه برای دوستان دیگرم چنین پیامک‌هایی نفرستادم. پیامک تشویق نبوده این مثلا می‌گفت: امشب بیرون می‌آیی برویم، گفتم: باشد، بیرون می‌آیم برویم در همین حد بوده. نه تشویق بوده، نه این که بیا برویم فلان کار را کنیم. نه برویم آن‌جا آن کار را کنیم هم‌چنین چیز‌هایی نبوده، پیامک من فقط برای هومن بوده. کسی که بخواهد تشویق کند اس‌ام‌اس گسترده برای همه دوستانش می‌فرستد. فقط هومن بزرگی دوستم نیست، خیلی کسان دیگری از دوستان من هستند.
قاضی: در لحظه دستگیری، انگیزه‌ات از حمل 4 عدد کوکتل مولوتف چه بوده است؟
متهم: آن کوکتل‌ها را هم مثل روز قبل همین طوری بدون هیچ‌ قصدی برداشتم. حتی من واقعا نمی‌دانستم نسبت به کوکتل مولوتف این قدر حساس‌اند یا این که یک جوری به چشم یک سلاح گرم یا بمب آتش‌زا به آن نگاه می‌کردند.واقعا بین آن همه مامور به سرم نزده بود بنشینم جلوی بانک پارسیان، چون هر یک متر 5 نفر مامور برای ایست و بازرسی ایستاده بود.
قاضی: شما با 4 عدد کوکتل کجا می‌رفتی؟ چه انگیزه‌ای داشتی؟
متهم: داشتم می‌رفتم خانه دوستم. گفتم منتظر یکی از دوستانم بودم.
قاضی: با چه عنوانی این‌ها را حمل می‌کردی؟
متهم: همین طوری برداشتم، از خانه که آمدم بیرون همین طوری برداشتم. گفتم شاید شاید شاید یک جایی مثل قبل استفاده کردم و ببینم کار می‌کند یا نه؟
قاضی: حالا اگر تجربه می‌کردی کار می‌کرد مرحله بعد چه؟
متهم: خوشبختانه این اتفاق نیفتاد. من در آن موقع از خطر استفاده از کوکتل مولوتف، حساسیت آن، تهدیدش، امنیتش واقعا آگاه نبودم. اگر آگاه بودم همان دو عدد را هم درست‌ نمی‌کردم. حتی پی این که کوکتل مولوتف چه هست و چه کار می‌کرد هم نمی‌رفتم. گفتم من حتی در خیابان‌ها هم ظاهر نمی‌شدم اگر حساسیت موضوع را می‌دانستم. واقعا پشیمانم.
قاضی: از وکیل محترم خواسته می‌شود در جایگاه حضور پیدا کنند!
دفاعیات وکیل مدافع متهم
بسم الله الرحمن الرحیم. عالی جناب ریاست محترم دادگاه، عرض ادب و احترام دارم به وکالت از آقای پیام ده‌پناه به استحضار می‌رسانم ما به دلیل ضیق وقتی که داشتیم متاسفانه پرونده به طور کامل مطالعه نشده و من ملاقات حضوری با موکلم نداشتم. البته ترتیب این ملاقات داده شده است. از محضر دادگاه خواهش می‌کنم فرصتی به من داده بشود که بتوانم دفاعیات خودم را در قالب لایحه از موکلم تدارک ببینم و در فرصت قانونی تقدیم حضور دادگاه بکنم.
قاضی: جهت رعایت حال متهم موافقت می‌شود. یک هفته شما مهلت دارید هم ملاقات کنید و هم پرونده دقیقا مطالعه شود که حقی از متهم ضایع نشود.
وکیل: ممنون. عالی جناب من فقط در واقع به طور خلاصه یک درخواست و خواهش از محضر حضرت عالی دارم. آن هم این است که با توجه به وضعیت خاصی که موکل من دارم، در هر حال جزو جوانان این مملکت است، جزو استعدادهای درخشان این مملکت است، متاسفانه تحت تاثیر احساسات خودش قرار گرفته است و مرتکب اعمالی شده است که بعد متوجه شده است اشتباه کرده است،‌ نباید وارد این مسیر می‌شده است و در واقع خیلی از اشتباهاتی که متهمین پرونده مرتکب شده‌اند ناشی از ناآگاهی و تحت تاثیر جو قرار گرفتن بوده است لذا با عنایت به این که انسان جایز‌الخطاست، خوب البته برخی از خطا‌ها قابل اغماض نیست، علی‌ایحال من استدعا و خواهش عاجزانه دارم از محضر مقام معظم رهبری و حضرت‌عالی که نهایت تخفیف و رافت اسلامی را در مورد موکل من و ان‌شاءالله سایر متهمین اعمال بفرمائید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۹
امیر مهدوی