خودتان را با اشعث مقایسه میکنید؟!
اقتضائات تطبیق صلح امام حسن(ع) با توافق هستهای امروز
از تماس تلفنی اوباما و روحانی به اینطرف، وزارت امور خارجه و تیم تبلیغاتی دولت و معاون مطبوعاتی ارشاد با رسانههایش هر روز همین «توافق به هر قیمتی» را تئوریزه میکنند. یک روز با تحریف امام و نفی شعار «مرگ بر آمریکا»، یک روز با زیر سوال بردن صنعت هستهای به سبک قاجار(انرژی هستهای میخواهیم چه کار!)، یک روز با نتیجهگیری از جمله «کربلا درس مذاکره بود»، روز دیگر با وصل کردن آب خوردن مردم به تحریمها و این آخریها هم با سوء تفسیر و فهم غلط از «صلح امام حسن(ع)».
محمدرضا کردلو: از همان روزی که موضوع مذاکرات در این دولت مطرح شد، جماعتی داشتیم که برای «توافق به هر قیمتی» هرکاری از دستشان برمیآمد، انجام دادند. تیتر «پرواز مستقیم تهران- نیویورک» پرواضح بود که اصلا موضوع حل و فصل مناقشه هستهای نیست صرفا، موضوع دیگری است که فقط با «توافق به هر قیمتی» حاصل میشود.
کمی بعدتر که کمپین هنرمندان ایرانی با همین عنوان «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست» به ابتکار وزارت امور خارجه مطرح، رسانهای و تبلیغ شد، آنقدر «توافق به هر قیمتی» را توی ذوق میزد که یکی از کارگردانانی که نامش پای این کمپین خورده بود گفت: من بشدت این تعبیر غلط را که شعار «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست» به حرکت ما نسبت داده است، رد میکنم و این سوال را میپرسم که کدام عقل سلیمی میپذیرد که ایران به هر قیمتی بر سر پرونده هستهای با غرب به توافق برسد که اگر قرار بود هر آنچه آنها میگویند ما بپذیریم، مذاکرات تاکنون چندین بار به نتیجه رسیده بود.
از تماس تلفنی اوباما و روحانی به اینطرف، وزارت امور خارجه و تیم تبلیغاتی دولت و معاون مطبوعاتی ارشاد با رسانههایش هر روز همین «توافق به هر قیمتی» را تئوریزه میکنند. یک روز با تحریف امام و نفی شعار «مرگ بر آمریکا»، یک روز با زیر سوال بردن صنعت هستهای به سبک قاجار(انرژی هستهای میخواهیم چه کار!)، یک روز با نتیجهگیری از جمله «کربلا درس مذاکره بود»، روز دیگر با وصل کردن آب خوردن مردم به تحریمها و این آخریها هم با سوء تفسیر و فهم غلط از «صلح امام حسن(ع)».
وقتی میفرمایند: «امام حسن(ع) به خواسته اکثریت مردم تن داد»، خب! بگویند اکثریت مردم در زمان امام حسن(ع) چه کسانی بودند! ظلم نیست به مردم 300هزار شهید داده که با اهل کوفه سال 40 مقایسه شوند؟ همین مادر من که یک راهپیمایی را از قلم نینداخته یا پدرم که 37 سال است جمعههای انتخابات با انگشت استامپی و اول صبح پیام میدهد که پای کار این نظام هست و بقیه پدر و مادرها و بقیه مردم که 85درصد و 73 درصد مشارکتشان چند سر و گردن بالاتر از حدنصاب جهانی مشارکت در انتخابات است، کجا شباهت دارند به شیوخ هزاررنگ و هزار فتوای کوفه؟
درخواست اکید از مروجان نظریه تطبیق شرایط فعلی با دوران امام حسن(ع) این است که اقتضائات این تطبیق- و به اعتقاد ما تحریف تاریخی- را نیز در نظر بگیرند. کسانی که شرایط امروز را به خاطر انجام «توافق» به هر قیمتی با شرایط صلح امام حسن مشابهت میدهند، لاجرم خودشان را با «تحمیلکنندگان» صلح به امام حسن علیهالسلام تطبیق دادهاند. کمی تاریخ بخوانیم؛ امام حسن چرا صلح را پذیرفت؟
به روایت تاریخ نزدیکترین یاران حضرت چون عبیدالله بن عباس که در زمره فرماندهان سپاه آن حضرت بودند و نیز کسان دیگری که در بیعت با امام حسن(ع) بر دیگران سبقت گرفته بودند، از اولین گروهی بودند که از امام جدا شدند و به ایشان خیانت کردند. عمر بنحریث، اماره بن ولید، حجر بن امر، عمر بن سعد و ابوبرده اشعری(پسر ابوموسی) اولین کسانی بودند که با ایشان بیعت کردند و اتفاقا در خیانت به امام نیز از بقیه پیشی گرفتند. شایعهپراکنی، توطئه، درگیریهای داخلی، قبایل را به جان هم انداختن، اصطکاک ایجاد کردن و به بهانههای مختلف پشت جبهه امام حسن(ع) درگیری راه انداختن باعث شده بود جبهه امام تضعیف شود، اگرنه امام مجتبی(ع) بعدها در توضیح چرایی پذیرش صلح، خود فرموده بود اگر یار داشتم شب و روز با معاویه میجنگیدم. موج وسیعی از خیانت و سستی و ناجوانمردی کسانی مثل اشعث بن قیس، حجار بن ابجر، شبث بن ربعی و عمر بن حریث که حتی قرارداد مکتوب و صریح و واضح با مواد مشخص با معاویه منعقد کردند، صرفا بخشی از جریان تحمیلگری بود که موجب مظلومیت امام معصوم شد.
با این شرایط و در حالی که در خاص و عام جامعه کوفه عطش خیانت، دین به
دنیا فروشى و به ننگ وابستگى به طاغوت شام تن سپردن بر همه چیز احاطه داشت،
امام حق حاضر بود اما مامومین صالح مجاهد انگشتشمار بودند، امام چه باید
میکرد؟
جمله تواریخ نوشتهاند یک فقر اخلاقی در کوفه و شام و تقریبا دیگر بلاد
حاکم بود که خیلی راحت افراد خودشان را میفروختند. امام علیهالسلام در
اردوگاه خود تنها مانده بود و حتی از سوی سپاه خودی چند بار هدف ترور قرار
گرفت، امام چارهای جز اعتزال از مردم و آثار شوم همراهى با چنان مردمانى
نداشت.
خب! حالا مروجان نظریه تطبیق دوران فعلی با شرایط پذیرش صلح توسط امام
حسن(ع) و سیاهیلشکرهای قلمی دولت بفرمایند خود را نمایندگان چه کسانی در
این تطبیق میدانند؟ آیا رسانههایی که سینه چاک کردهاند برای تطبیق شرایط
فعلی با آن روزگار، کسانی هستند که پشت امام را خالی کردند و خود را
فروختند؟ یا جریان تحمیلگری که به واسطه دنیا، بیعت با امام برحقشان را
زیرپا گذاشتند؟ میشود اشعث، خودش را معرفی کند؟ شبث بن ربعی و شمر
ذیالجوشن که برای پذیرش صلح به امام فشار آوردند، حالا چه کسانی هستند؟
شما که علاقهمند به این تطبیق هستید بفرمایید تا ما شمر امروز را بشناسیم،
شمر 1400سال پیش مرد.
مروجان نظریه تطبیق دوران فعلی با دوران صلح امام حسن(ع) به تیم
مذاکرهکننده هم ظلم میکنند. افرادی که در آخرین خطاب رهبر حکیم انقلاب،
غیور و متدین لقب گرفتند کجا و ناکسانی که صلح را به امام مجتبی(ع) تحمیل
کردند کجا؟
انشاءالله که مشکل تطبیقدهندگان شرایط فعلی با صلح امام حسن(ع)، ضعف در خوانش تاریخ است و نه تحریف و امثالهم. برای همین است که مدام حتی در همین نوشته آوردهام که «باید تاریخ خواند»!
در آخر اینکه وقتی مذاکرهکنندگان و رئیسجمهور محترم نزدیک به 2سال است
از توافق برد - برد سخن میگویند و مذاکرهکنندگان سرداران دیپلماسی نامیده
میشوند و توافق ژنو زانو زدن قدرتهای بزرگ در برابر ملت بزرگ ایران معنا
میشود و در حالی که آقایان محترم میگویند که خط قرمزها را رعایت
میکنند و توافقی خواهند کرد که «توافق خوب» و برای مردم ایران عزتمندانه
باشد و... خب! چه جای تطبیق این توافق با صلح امام مجتبی(ع) است؟! صلحی که
در نتیجه خیانت جریان تحمیلگر و ضعف مردم و تنها گذاشتن امام حق منعقد شده
است و به ناچار!