خطای خطرناک!
حسین شریعتمداری : خبری که امیدواریم صحت نداشته باشد ولی متاسفانه برخی شواهد پیرامونی از صحت آن خبر میدهد، حاکی از ترفند موذیانهای است که حریف بعد از ناامیدی از تحمیل یک «توافقهستهای بد» به کشورمان، تدارک دیده و در آستین دارد. توضیح آن که ترسیم خطوط قرمز ایران در مذاکرات هستهای و تاکید بر این نکته که خطوط یاد شده، قانونی و غیرقابل عبور هستند، نقشه آمریکا و متحدانش برای تحمیل یک «توافق بد» و ویرانگر صنعت هستهای کشورمان را با بنبست روبرو کرد و تیم محترم مذاکرهکننده با این دستور کار که توافق مورد قبول ایران فقط توافقی است که در آن خطوط قرمز ترسیم شده رعایت شده باشد به وین رفت و تا آنجا که مصاحبهها و اظهارات اعضای تیم کشورمان نشان میدهد، آنان بر حفظ و رعایت خطوط یادشده تاکید داشتهاند.
از سوی دیگر، توافق مورد
نظر حریف دقیقا- و نه احتمالا- در نقطه مقابل توافق مورد قبول ما قرار
داشته و دارد. بنابراین - و همانگونه که در یادداشت روز سهشنبه نگارنده
آمده و استدلال شده بود- مفاد پیشبینی شده حریف برای توافق نهایی
نمیتوانست مورد قبول جمهوری اسلامی ایران باشد و از سوی دیگر شکست مذاکرات
برای آمریکا و متحدان اروپایی آن - مخصوصا انگلیس و فرانسه- به مفهوم و
معنای شکست آنان در تحمیل خواستههای خود به ایران بود. خواستههایی که
بیرون از چالش هستهای هدفگذاری شده و نه فقط برچیدن صنعت هستهای کشورمان
را به دنبال داشت، بلکه تضعیف توان نظامی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و
نهایتا تبدیل آن به کشوری ناامن، فقیر و بحرانزده را نشانه رفته بود. از
این روی به آسانی میتوان درک کرد که برای حریف ناکامی در تحمیل توافق مورد
نظر خود به فاجعه شبیه بود. این ناکامی که با هوشمندی رهبر معظم انقلاب و
تعریف حقوقی ایشان از توافق قانونی و منصفانه رقم خورده بود، حریف را به
تدارک پروژهای کشانده که خبر یاد شده در صدر این وجیزه حاکی از آن است و
در صورتی که کلید بخورد، آسیبهای غیرقابل جبرانی برای کشورمان به دنبال
خواهد داشت و ...
اخبار و گزارشهای رسیده به کیهان حکایت از آن دارد
که با توجه به تعریفهای متضاد طرفین از «توافق خوب» و ناممکن بودن توافقی
که مجموع خواستههای ایران و حریف را در خود داشته باشد، آمریکاییها برای
خروج از این بنبست راهکاری را پیشنهاد کردهاند و گفته میشود تیم
مذاکرهکننده کشورمان نیز به این پیشنهاد روی خوش نشان داده و آن را
پذیرفته و یا در حال ارزیابی برای پذیرش آن است. طرح آمریکاییها، «تهیه
پیشنویس یک توافق» بدون امضای آن است. متن این پیشنویس، به گونهای
پیچیده و چند پهلو تهیه شده است که در آن عبور از خطوط قرمز اعلام شده
ایران، وضوح چندانی نداشته باشد. دقیقا برخلاف توافق لوزان که متن آن به
وضوح از نادیده گرفتن خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران حکایت میکرد و اجرای
آن بیتردید، برچیده شدن صنعت هستهای کشورمان را به دنبال داشت. همین جا
گفتنی است که اخیرا برادر عزیزمان جناب آقای عراقچی گفته بود، متن پیشنویس
توافق نهایی با ادبیات متفاوت و تغییرات جدی در حال تهیه است که این
اظهارنظر با توجه به ترفندی که به آن اشاره خواهیم کرد میتواند - خدای
نخواسته- نشانهای از کمتوجهی برادران تیم مذاکرهکننده کشورمان نسبت به
خدعه پیچیده حریف باشد. بخوانید!
بر اساس گزارشی که به کیهان رسیده،
قرار است هر یک از طرفین مذاکرهکننده در وین یعنی ایران و 6 کشور گروه
5+1، روز شنبه 13 تیرماه جاری - 4 جولای- پیشنویس مورد اشاره را به
کشورهای متبوع خود ببرند و نظر نهایی مسئولان بلندپایه کشورهایشان را
درباره متن یاد شده جویا شوند. بر اساس همین خبر، قرار است تیم هستهای
کشورمان نیز روز شنبه با متن توافق پیشنهادی به تهران آمده و درباره آن کسب
تکلیف کنند!
و اما، پیشبینی نگارنده با توجه به سابقه حیلهگری حریف
آن است که بعد از انتقال متن پیشنویس توافق یاد شده به ایران، اوباما و یا
یکی از مقامات رسمی آمریکا با صدور یک بیانیه و یا انجام یک مصاحبه، اعلام
خواهند کرد که متن تهیه شده توافق مورد قبول آمریکاست و برای نهایی شدن آن
منتظر اعلام نظر مقامات عالی ایران هستیم!
اگر این پیشبینی تحقق پیدا
کند، از هماکنون میتوان به وضوح درک کرد که چه فاجعهای در پیش خواهد
بود. توافقی که در آن خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران رعایت نشده است، به
عنوان پیشنویس مورد توافق اولیه تیمهای مذاکرهکننده قلمداد میشود و
ایران اسلامی بر سر یک دو راهی قرار خواهد گرفت که هر دو سوی آن تحمیلی و
شکننده است. اگر متن پیشنویس را بپذیریم، به یک «توافق بد» که در آن از
خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران یعنی حفظ صنعت هستهای کشورمان عبور شده
است، تن دادهایم و اگر نپذیریم، این تلقی به افکار عمومی جهانیان - و
احتمالا بخشی از مردم ایران- پمپاژ میشود که ایران عامل شکست مذاکرات و
مانع توافق بوده است!
باز هم امیدواریم که نه آن خبر صحت داشته باشد و
نه این پیشبینی در مرحله نزدیک به وقوع باشد! ولی متاسفانه پیشبینی مورد
اشاره در میان شنیدههای وین نیز مطرح است و برخی از دیپلماتهای آمریکایی و
اروپایی به تلویح از آن یاد میکنند. بنابراین، انتظار آمیخته به گلایه از
تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان، آن است که چنانچه پروژهای با مشخصات
یاد شده در میان باشد، این پروژه موذیانه را در میانه راه، ناکام و ناتمام
بگذارند. خواستهای که از تیم هستهای محترم کشورمان نه فقط دور از انتظار
نیست بلکه با توجه به شجاعت، امانتداری، غیرت و تدین آنها، بایسته و
شایسته نیز هست.
تیم هستهای کشورمان با اختیار کافی به وین رفته است و
از توان تضمینشده برای هر دو اعلام نظر «آری» و یا «نه» برخوردار است.
بنابراین وقتی میبیند که در متن توافق پیشنهادی خطوط قرمز نظام رعایت نشده
است، وظیفه مورد انتظار - بخوانید تکلیف قطعی و غیرقابل تغییر- آنها،
اعلام مخالفت صریح با متن مورد اشاره و پاسخ قاطعانه «نه» به آن است و بدون
کمترین تردیدی میتوان گفت که انتقال متن یاد شده به ایران یک «خطای
خطرناک»! و بازی کردن در میدان خدعه و فریب حریف خواهد بود. مگر خطوط قرمز
نظام که تعریف روشنی از یک توافق خوب به دست میدهد از نگاه تیم هستهای
کشورمان دور مانده است که کمترین احساس نیازی برای انتقال متن یادشده به
تهران در میان باشد؟!
و در خاتمه این وجیزه باز هم گفتنی است امیدواریم
خبری که به کیهان رسیده است، صحت نداشته باشد و تیم مذاکرهکننده کشورمان
که به عنوان امانتداران امین، شجاع، غیور و متدین وظیفه حفظ منافع ملی و
از جمله صنعت هستهای ایران اسلامی را بر عهده دارند- در صورت صحت خبر یاد
شده- ترفند حریف را با هوشمندی به دیوار ناکامی بکوبند و فقط به متن توافقی
«آری» بگویند که با مشخصات قانونی و تعریف شده از سوی مسئولان محترم
کشورمان همخوانی کامل داشته باشد.