ناسازگاری دسترسی مدیریتشده با منظومه امنیت ملی
جمعه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۵۶ ب.ظ
بدیهی است که پذیرش پروتکل الحاقی به دلیل پیامدهایش، هوشمندی دولت و مجلس را میطلبد و به این موضوع باید از منظر منظومه امنیت ملی مورد توجه قرارداده شود.
دکتریدالله جوانی : بازرسی از مراکز نظامی ایران بهمثابه یک مانع اصلی بر سر رسیدن به توافق هستهای، بحثهای زیادی را در داخل کشور بهدنبال داشته است. طرف غربی و بهویژه آمریکاییها، بر بازرسی از مراکز نظامی و غیرنظامی ایران، بهمنزله یکی از شروط اصلی هر نوع توافق هستهای تأکید میکنند و بر این نکته تصریح دارند که بدون این شرط، پای توافق را امضا نخواهند کرد. موارد زیر، نشاندهنده این مهم از دیدگاه طرف غربی است:
۱ـ قائممقام وزارت خارجه آمریکا: جز اینکه به آژانس اجازه دسترسی به هر پایگاه هستهای برای راستیآزمایی از صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران داده شود، هیچ توافقی نخواهیم کرد.
۲ـ فابیوس: ایران باید بازرسی از اماکن نظامی را بپذیرد.
۳ـ مدیر سیا: یکی از نقاط قوت توافق هستهای، نظام بازرسیهاست.
۴ـ یک دیپلمات آمریکایی: بدون دسترسی به اماکن نظامی توافق را امضا نمیکنیم.
۵ـ هارف، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا: توافق بر این اصل استوار است که در صورت توافق نهایی، دسترسیهایی برای بازرسان آژانس ایجاد شود که این دسترسیها شامل اماکن و افراد ایرانی خواهد شد. در زمینه دسترسیها اگر به کف خواستههایمان نرسیم، توافقنامهای امضا نخواهیم کرد.
با چنین نگاههایی است که آقای اوباما، تصور میکند نفوذ به درون نظام دفاعی ـ امنیتی ایران، یکی از بزرگترین دستاوردها برای ایالات متحده از طریق یک توافق هستهای خوب با ایران خواهد بود.
نکته بسیار مهم و اساسی در فضای داخلی ایران، تلاش برای جایگزینی عبارت «دسترسی مدیریتشده»، به جای عبارت «بازرسی» از سوی دستاندرکاران گروه مذاکرهکننده و جریان همسو با دولت و علاقهمند به توافق به هر قیمت است. اکنون برخی از گروهها و افراد، بهگونهای سخن گفته و اظهارنظر میکنند که گویا پذیرش پروتکل الحاقی و اجازه دسترسی و یا بازرسی از اماکن نظامی، از یک طرف برای رسیدن به توافق ضروری است، و از طرف دیگر نباید نگران پیامدهای آن بود. برای نمونه مثال روزنامه «شرق» مینویسد: «میتوانیم پروتکل الحاقی را بپذیریم تا توافق هستهای منعقد شود و بعد از آن در صورت طرح درخواست دسترسی به مراکز نظامی، این درخواست را رد کنیم.» یا روزنامه «آرمان» مینویسد: «پروتکل الحاقی میتواند وسیلهای برای اثبات حسن نیت ایران و صلحآمیز بودن کل فعالیتهای هستهای کشورمان باشد.»
این نوع اظهارنظرها، یا از بیاطلاعی آقایان از پروتکل الحاقی حکایت میکند و یا اینکه نشان میدهد مهم برای آنان رسیدن به توافق به هر قیمت است. تمامی کارشناسان حقوقی و آگاهان به ماهیت پروتکل الحاقی، پذیرش پروتکل الحاقی از سوی جمهوری اسلامی را در تعارض با امنیت ملی دانسته و آن را خطرناک ارزیابی میکنند. دلیل این ارزیابی آن است که آژانس یک مجموعه فنی و حقوقی نیست و براساس تجربه میتوان گفت، آژانس یکی از مهمترین ابزارهای جاسوسی و در اختیار قدرتهای سلطهگر غربی و بهویژه آمریکاییها است. بنابراین وقتی کشوری پروتکل الحاقی را بدون قید و شرط میپذیرد، باید بداند خواسته یا ناخواسته حریم دفاعی ـ امنیتی خود را بر روی آمریکا و دیگر کشورهای سلطهگر و دارای نفوذ در آژانس بینالمللی انرژی هستهای گشوده است.
جالب است که بدانیم زمانی که آقای دکتر روحانی در سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی موضوع هستهای را دنبال میکرد و مجلس اصلاحات بهدنبال پذیرش پروتکل الحاقی بود،ایشان این اصرار مجلس را نادرست میدانست. آقای کاظم جلالی، نماینده کنونی مجلس شورای اسلامی که در مجلس ششم نیز حضور داشت، طی مصاحبهای با «مشرق» در اینباره میگوید: «یک روز آقای دکتر روحانی ۲۰ نفر از نمایندگان مجلس ششم را به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی دعوت کردند، بحث آقای دکتر روحانی این بود که برخی نمایندگان فشار میآورند که پروتکل الحاقی را بپذیرید، در صورتی که این کار اشتباه است و مجلس باید موضعی بگیرد که ما بتوانیم در این فضا بیشتر امتیاز بگیریم.»
بدیهی است که پذیرش پروتکل الحاقی به دلیل پیامدهایش، هوشمندی دولت و مجلس را میطلبد و به این موضوع باید از منظر منظومه امنیت ملی توجه قرار شود. تبدیل عنوان «بازرسی» به «دسترسی مدیریت شده»، هیچ مشکلی را حل نمیکند و این تبدیل نمیتواند حافظ اسرار نظامی کشور باشد. به هر حال در آینده، این آژانس خواهد بود که همواره مطالبهگری میکند و هر نوع عدم همکاری با آژانس در پاسخ به مطالبات آنان، بهمنزله عدم اجرای توافق از سوی ایران تلقی خواهد شد. در چنین فضایی، آیا میتوان گفت جمهوری اسلامی دسترسیها را مدیریت خواهد کرد تا اسرار مملکت فاش نشود؟ در فضای پس از پذیرش پروتکل الحاقی، این طرف مقابل است که از هر نقطه و مکانی خواهان کسب اطلاعات خواهد بود و ما چه نام آن را بازرسی و چه دسترسی مدیریتشده بگذاریم، در ماهیت آن تغییری ایجاد نخواهد شد. این بسیار سادهلوحانه خواهد بود که تصور کنیم آمریکاییها با این همه اصرار برای دسترسی به پایگاهها و مراکز نظامی ایران، بهدنبال اطمینان یافتن از صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی هستند. تأمل در گزارههای زیر نیات آمریکاییها را آشکار سازد:
۱ـ گری سیمور، مشاور سابق اوباما: بازرسیها از تأسیسات ایران، از تمامی بازرسیهای انجام شده تاکنون به استثنای عراق شدیدتر خواهد بود. (یعنی باید منتظر عراقیزه شدن باشیم.)
۲ـ وزیر انرژی رژیم صهیونیستی در نشست کمیته یهودیان آمریکا: در صورتی که بازرسیهای آژانس حق دسترسی به ساختگاههای نظامی ایران را نداشته باشند، کل نظام بازرسیها بیفایده است.
۳ـ اتحادیه اروپا طی بیانیهای اعلام کرد: در صورتی میتوان به درخواست ایران برای لغو تحریمها پاسخ مثبت داد که این کشور با «بازدیدهای بدون هماهنگی کارشناسان آژانس انرژی اتمی» موافقت کند. بنابراین باید دانست هر نوع مجوز برای بازرسی یا دسترسی مدیریتشده از مراکز نظامی کشور، یک خطای راهبردی و در تعارض با منافع و امنیت ملی است، بر همین اساس رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی، طی فرمانی به مسئولان نظامی کشور، بر بسته نگهداشتن درهای مراکز نظامی بر روی بیگانگان تحت هر شرایطی، تأکید کردند. در همین راستا سردار جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح اعلام داشت: «بازرسی از مراکز نظامی تحت هر عنوان از جمله «دسترسی مدیریتشده» قابل قبول نیست و بازی با کلمات در این عرصه ممنوع است.»
در پایان اشاره به برخی از اظهارنظرهای دیگران درخصوص پذیرش پروتکل الحاقی با قرائت آمریکاییها مبنیبر «بازرسی از هر جا و هر زمان» و همچنین «دسترسی به افراد به هر تعداد و با هر عنوان»، برای بالارفتن اطلاعات عمومی مردم و افزایش دقت نظر مسئولان کشور مفید خواهد بود:
۱ـ «هانس بلیکس» مدیر کل اسبق آژانس انرژی اتمی در گفتوگو با «مشرق»: نگرانیهای ایران درباره قبول پروتکل الحاقی و احتمال وقوع دوباره ترورها و افشای اطلاعات محرمانه نظامیاش مشروع است. بازرسی از هر جا و هر زمان، فقط برای کشورهای تحت اشغال نظامی اجرا میشود.
۲ـ سفیر سابق فرانسه در تهران: ایرانیها نمیتوانند ترورهای دانشمندان خود را فراموش کنند.
آری ترور دانشمندان هستهای ایران، ارمغان و نتیجه اجرای پروتکل الحاقی به صورت موقت در گذشته بود و ملت ایران هرگز نباید این تجربه پرهزینه را فراموش کند.
۲ـ فابیوس: ایران باید بازرسی از اماکن نظامی را بپذیرد.
۳ـ مدیر سیا: یکی از نقاط قوت توافق هستهای، نظام بازرسیهاست.
۴ـ یک دیپلمات آمریکایی: بدون دسترسی به اماکن نظامی توافق را امضا نمیکنیم.
۵ـ هارف، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا: توافق بر این اصل استوار است که در صورت توافق نهایی، دسترسیهایی برای بازرسان آژانس ایجاد شود که این دسترسیها شامل اماکن و افراد ایرانی خواهد شد. در زمینه دسترسیها اگر به کف خواستههایمان نرسیم، توافقنامهای امضا نخواهیم کرد.
با چنین نگاههایی است که آقای اوباما، تصور میکند نفوذ به درون نظام دفاعی ـ امنیتی ایران، یکی از بزرگترین دستاوردها برای ایالات متحده از طریق یک توافق هستهای خوب با ایران خواهد بود.
نکته بسیار مهم و اساسی در فضای داخلی ایران، تلاش برای جایگزینی عبارت «دسترسی مدیریتشده»، به جای عبارت «بازرسی» از سوی دستاندرکاران گروه مذاکرهکننده و جریان همسو با دولت و علاقهمند به توافق به هر قیمت است. اکنون برخی از گروهها و افراد، بهگونهای سخن گفته و اظهارنظر میکنند که گویا پذیرش پروتکل الحاقی و اجازه دسترسی و یا بازرسی از اماکن نظامی، از یک طرف برای رسیدن به توافق ضروری است، و از طرف دیگر نباید نگران پیامدهای آن بود. برای نمونه مثال روزنامه «شرق» مینویسد: «میتوانیم پروتکل الحاقی را بپذیریم تا توافق هستهای منعقد شود و بعد از آن در صورت طرح درخواست دسترسی به مراکز نظامی، این درخواست را رد کنیم.» یا روزنامه «آرمان» مینویسد: «پروتکل الحاقی میتواند وسیلهای برای اثبات حسن نیت ایران و صلحآمیز بودن کل فعالیتهای هستهای کشورمان باشد.»
این نوع اظهارنظرها، یا از بیاطلاعی آقایان از پروتکل الحاقی حکایت میکند و یا اینکه نشان میدهد مهم برای آنان رسیدن به توافق به هر قیمت است. تمامی کارشناسان حقوقی و آگاهان به ماهیت پروتکل الحاقی، پذیرش پروتکل الحاقی از سوی جمهوری اسلامی را در تعارض با امنیت ملی دانسته و آن را خطرناک ارزیابی میکنند. دلیل این ارزیابی آن است که آژانس یک مجموعه فنی و حقوقی نیست و براساس تجربه میتوان گفت، آژانس یکی از مهمترین ابزارهای جاسوسی و در اختیار قدرتهای سلطهگر غربی و بهویژه آمریکاییها است. بنابراین وقتی کشوری پروتکل الحاقی را بدون قید و شرط میپذیرد، باید بداند خواسته یا ناخواسته حریم دفاعی ـ امنیتی خود را بر روی آمریکا و دیگر کشورهای سلطهگر و دارای نفوذ در آژانس بینالمللی انرژی هستهای گشوده است.
جالب است که بدانیم زمانی که آقای دکتر روحانی در سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی موضوع هستهای را دنبال میکرد و مجلس اصلاحات بهدنبال پذیرش پروتکل الحاقی بود،ایشان این اصرار مجلس را نادرست میدانست. آقای کاظم جلالی، نماینده کنونی مجلس شورای اسلامی که در مجلس ششم نیز حضور داشت، طی مصاحبهای با «مشرق» در اینباره میگوید: «یک روز آقای دکتر روحانی ۲۰ نفر از نمایندگان مجلس ششم را به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی دعوت کردند، بحث آقای دکتر روحانی این بود که برخی نمایندگان فشار میآورند که پروتکل الحاقی را بپذیرید، در صورتی که این کار اشتباه است و مجلس باید موضعی بگیرد که ما بتوانیم در این فضا بیشتر امتیاز بگیریم.»
بدیهی است که پذیرش پروتکل الحاقی به دلیل پیامدهایش، هوشمندی دولت و مجلس را میطلبد و به این موضوع باید از منظر منظومه امنیت ملی توجه قرار شود. تبدیل عنوان «بازرسی» به «دسترسی مدیریت شده»، هیچ مشکلی را حل نمیکند و این تبدیل نمیتواند حافظ اسرار نظامی کشور باشد. به هر حال در آینده، این آژانس خواهد بود که همواره مطالبهگری میکند و هر نوع عدم همکاری با آژانس در پاسخ به مطالبات آنان، بهمنزله عدم اجرای توافق از سوی ایران تلقی خواهد شد. در چنین فضایی، آیا میتوان گفت جمهوری اسلامی دسترسیها را مدیریت خواهد کرد تا اسرار مملکت فاش نشود؟ در فضای پس از پذیرش پروتکل الحاقی، این طرف مقابل است که از هر نقطه و مکانی خواهان کسب اطلاعات خواهد بود و ما چه نام آن را بازرسی و چه دسترسی مدیریتشده بگذاریم، در ماهیت آن تغییری ایجاد نخواهد شد. این بسیار سادهلوحانه خواهد بود که تصور کنیم آمریکاییها با این همه اصرار برای دسترسی به پایگاهها و مراکز نظامی ایران، بهدنبال اطمینان یافتن از صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی هستند. تأمل در گزارههای زیر نیات آمریکاییها را آشکار سازد:
۱ـ گری سیمور، مشاور سابق اوباما: بازرسیها از تأسیسات ایران، از تمامی بازرسیهای انجام شده تاکنون به استثنای عراق شدیدتر خواهد بود. (یعنی باید منتظر عراقیزه شدن باشیم.)
۲ـ وزیر انرژی رژیم صهیونیستی در نشست کمیته یهودیان آمریکا: در صورتی که بازرسیهای آژانس حق دسترسی به ساختگاههای نظامی ایران را نداشته باشند، کل نظام بازرسیها بیفایده است.
۳ـ اتحادیه اروپا طی بیانیهای اعلام کرد: در صورتی میتوان به درخواست ایران برای لغو تحریمها پاسخ مثبت داد که این کشور با «بازدیدهای بدون هماهنگی کارشناسان آژانس انرژی اتمی» موافقت کند. بنابراین باید دانست هر نوع مجوز برای بازرسی یا دسترسی مدیریتشده از مراکز نظامی کشور، یک خطای راهبردی و در تعارض با منافع و امنیت ملی است، بر همین اساس رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی، طی فرمانی به مسئولان نظامی کشور، بر بسته نگهداشتن درهای مراکز نظامی بر روی بیگانگان تحت هر شرایطی، تأکید کردند. در همین راستا سردار جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح اعلام داشت: «بازرسی از مراکز نظامی تحت هر عنوان از جمله «دسترسی مدیریتشده» قابل قبول نیست و بازی با کلمات در این عرصه ممنوع است.»
در پایان اشاره به برخی از اظهارنظرهای دیگران درخصوص پذیرش پروتکل الحاقی با قرائت آمریکاییها مبنیبر «بازرسی از هر جا و هر زمان» و همچنین «دسترسی به افراد به هر تعداد و با هر عنوان»، برای بالارفتن اطلاعات عمومی مردم و افزایش دقت نظر مسئولان کشور مفید خواهد بود:
۱ـ «هانس بلیکس» مدیر کل اسبق آژانس انرژی اتمی در گفتوگو با «مشرق»: نگرانیهای ایران درباره قبول پروتکل الحاقی و احتمال وقوع دوباره ترورها و افشای اطلاعات محرمانه نظامیاش مشروع است. بازرسی از هر جا و هر زمان، فقط برای کشورهای تحت اشغال نظامی اجرا میشود.
۲ـ سفیر سابق فرانسه در تهران: ایرانیها نمیتوانند ترورهای دانشمندان خود را فراموش کنند.
آری ترور دانشمندان هستهای ایران، ارمغان و نتیجه اجرای پروتکل الحاقی به صورت موقت در گذشته بود و ملت ایران هرگز نباید این تجربه پرهزینه را فراموش کند.
۹۴/۰۳/۲۹