دستپروردگان آلسعود در جنگهای نیابتی
این روزها باتلاق یمن برای رژیم آل سعود ابعاد گستردهتری به خود گرفته و
هر روز شاهد دست و پا زدن سعودیها در این باتلاق عمیق هستیم.
در روزهای
اخیر عربستان سعودی پس از حملههای سنگین هوایی بسیار و ناکامی در عملیات
نظامی زمینی، به طور غافلگیرانهای با حملات قبیلههای یمنی به برخی مناطق
جنوب عربستان مواجه شده به طوری که روزگار بروفق مراد عربستان نیست و حتی
فرودگاه و مدارس بحرانی در پی این حملات سنگین و پیدرپی تعطیل شدند.
از
این نظر شاید یکی از علل اعلام آتشبس 5 روزه از سوی عربستان تجمیع و
تجدیدقوا نیروهای نظامی سعودی باشد تا بتواند آمادگی خود را در برابر حملات
یمنیها به داخل عربستان بیشتر کند.
اختلافات عمیقتر میشود
همچنین اختلافات شاهزادگان سعودی و نیز ناآرامیهای داخلی در عربستان شاید علت دیگری برای توقف 5 روزه حمله عربستان به یمن باشد.
سعدالله
زارعی، کارشناس امور بینالملل در این باره معتقد است: اعلام آتشبس 5
روزه از سوی سعودیها دارای ابهام زیادی است زیرا عربستان پیش از این نیز
اعلام آتشبس و قطع عملیات جنگی کرده بود اما پس از آن حملات نظامی شدیدتری
علیه مردم یمن در پیش گرفت. از این رو، دقیقا نمیتوان گفت علت اعلام
آتشبس 5 روزه چیست.»
وی ادامه میدهد شاید علت این آتشبس این است که
سعودیها فکر میکنند انصارالله با آن مخالفت خواهند کرد و از این رو
میخواهند تبعات اخلاقی تجاوزی را که راهانداختهاند به گردن انصارالله
بیاندازند یا شاید هم به سبب فشار افکار عمومی است که اعلام آتشبس 5 روزه
برای کمکرسانی به مردم یمن کردهاند و ممکن است دلیل دیگری هم داشته باشد
که برای پیبردن به آن باید منتظر بود تا ببینیم سعودیها در آینده چه در
پیش خواهند گرفت.
زارعی درباره علت همزمانی اعلام آتشبس و خبر اجرای
حکم اعدام شیخنمر میگوید: «ممکن است توطئهای در کار باشد. مثلا آنها
بخواهند با اعلام این خبر و تهدید به شهادت رساندن او، امتیازی از ایران و
حامیان یمن بگیرند.»
بر اساس آنچه گفته شد، اگرچه باید منتظر ماند تا
علت واقعی این اتفاقات را مشاهده کرد اما با توجه به صبغه حملات وحشیانه
سعودیها به یمن مسلم است که اعلام آتشبس از روی خوی انسانی و انساندوستی
سعودیها نشئت نمیگرفت و باید منتظر ماند و دید که از این اقدامات به
دنبال چه چیزی بودند.
در ادامه گزارش به بررسی علل تجاوز عربستان به یمن
میپردازیم تا ابعاد و جزئیات و علل تصمیمات و اقدامات مختلفی که در این
جنگ علیه مردم یمن اتخاذ میکند، روشن شود.
علل آغاز جنگ علیه یمن
عربستان
سالهاست که در کشورهای مختلف منطقه نیروهایی را به نیابت از خود در
مقابله با دولتها و قبایل و گروههای مختلف قرار داده است. به عبارت دیگر
تکفیریها داعش و القاعده در کشورهای مختلف کاملا مورد حمایت آلسعود
هستند. یمن نیز از این مسئله مستثنی نبود.
آلسعود در گذشته خود، مرتکب
تجاوزات زیادی شده است اما در سالهای اخیر در نقاط مختلف موجب جنگافروزی
بوده است اما هیچگاه به طور مستقیم وارد جنگ با یک کشور نشده است. حضور
نظامیان سعودی در بحرین نیز در قالب یک همکاری با دولت بحرین بوده است نه
تجاوز به آن کشور. اگرچه سعی میکند دخالت خود در یمن را مشابه دخالتش در
بحرین نشان دهد اما واقعیت این است که رئیسجمهور یمن خود استعفا کرده و از
قدرت کنارهگرفته است.»
دکتر محمدحسن قدیری ابیانه، کارشناس ارشد
مدیریت استراتژیک در این باره میگوید: «یمن بر بابالمندب اشراف دارد وا
همیت استراتژیک بابالمندب از خلیجفارس بیشتر است زیرا بابالمندب محل
اتصال دریای مدیترانه به اقیانوس هند است و اگر این راه مسدود شود کشتیها
باید کل آفریقا را دور بزنند که وقت و هزینه بسیاری را میطلبد، به همین
جهت، همیشه آمریکاییها به دنبال آن بودند که حکومتهای دست نشانده در یمن
حاکم باشد.»
وی با اشاره به جمعیت 25 میلیون نفری یمن ادامه میدهد.
«مردم یمن فقیر اما مومن و سلحشور هستند و عربستان که خود بزرگترین
تولیدکننده نفت است، در اقدامی قلدر مآبانه مناطق نفتخیز مهمی از یمن را
به اشغال خود در آورده است و از طریق تطمیع افرادی چون علی عبدالله صالح و
منصور هادی سعی کرده تا با گذاشتن دولت دستنشانده در یمن، مردم سلحشور آن
را پشتسر بگذارد لذا یمن هم برای عربستان و هم برای آمریکا، هم برای
اسرائیل و هم برای غرب اهمیت بسیاری دارد.»
وی درباره تاثیر تحولات اخیر
یمن بر عربستان بیان میکند: «در پی پیروزی مردم یمن بر علی عبدالله صالح و
منصور هادی، وقایعی اتفاق افتاد که رزومه آن تشکیل نظام مردم سالاری دینی
است. تشکیل چنین حکومتی برای شاهزادگان و پادشاهانی که منابع کشورهایشان را
غارت کرده و مردم را زیر سلطه خود نگه داشتهاند، خطرناک است و آنان نگران
این هستند که مردم آن کشورها نیز علیه حکومت سلطنتی و حاکمان خود به پا
خیزند. لذا سلاطین منطقه از این که در هر کشوری انتخاباتی آزاد برای اداره
آن کشور برگزار شود و مردم در آن شرکت کنند، وحشت دارند.»
سفیر سابق
کشورمان در مکزیک و ایتالیا با اشاره به تلاشها و هزینههای میلیاردی
عربستان برای حفظ حاکمان دیکتاتور کشورهای منطقه و از بین بردن انقلابهای
مردمی تصریح میکند: « این سیاستهای عربستان باعث ایجاد روح تنفر از
آلسعود در همه کشورهای اسلامی شد و آلسعود سرمایههای صد میلیاردی صرف
شده در سالهای گذشته را بر باد رفته دید به طوری که امروز آلسعود جزو
منفورترین حاکمان جهان اسلام هستند.
حجتالاسلام سالک، رئیس کمیسیون
فرهنگی مجلس نیز در این باره اظهار میدارد: «وقتی عربستان سعودی، عراق،
سوریه، لبنان و فلسطین را از دست رفته دید، در مورد یمن اقدام به تجاوز
آشکار کرد و اگرچه پیش از این در قالب حمایتهای مالی و نظامی با دولتهای
اهل مقاومت و مردم مسلمان منطقه میجنگید امااین بار به طور مستقیم وارد
جنگ علیه ملت یمن شد.»
این نماینده مجلس با اشاره به تشابه اقدامات
نظامی عربستان علیه یمن و جنگ اسرائیل علیه غزه خاطرنشان میکند: «آغاز این
عملیات مانند حمله اسرائیل به غزه و این جنگ الگو گرفته از آن جنگ است و
این نشاندهنده سرسپردگی و رابطه بین عربستان و اسرائیل است. همچنان که
اسرائیل در غزه عامدانه خانههای مسکونی، زنان و کودکان را مورد حمله
وحشیانه قرار داده بود، آلسعود نیز این چنین میکند.»
همچنین اسماعیل
کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس درباره علت و چگونگی آغاز
جنگ عربستان علیه یمن میگوید: «عربستان به بهانه مبارزه با انصارالله و
شیعیان در یمن به این کشور حمله کرده است و مدعی است برای حمایت از منصور
هادی مستعفی وارد این جنگ شده است در حالی که وی خود استعفا کرد و
انصارالله نیز که به دنبال قدرتطلبی نبودند، در میان 6 وزیری که معرفی
کردند هیچ یک از اعضای انصارالله نبود. و به همین دلیل هم بود که مردم یمن
به آنها اعتماد کردند.»
کوثری، حمله به یمن را تصمیم آمریکا، اسرائیل و
عربستان میداند و با اشاره به حملات وحشیانه سعودیها به یمن و مقاومت
جانانه مردم آن بیان میکند: «اکنون عمده استانهای یمن در اختیار مردم و
ارتش یمن است و یمنیها موفق به سرکوب گروههای القاعده نیز شدهاند و
عربستان در این میان نشان داد آن چهره معنوی خادم حرمین شریفین دروغی بیش
نیست و امروز اعتبار کاذب عربستان از بین رفته و به این جا رسیده که در جنگ
با یمن وامانده است که چگونه این جنگ را بدون موفقیت چشمگیری خاتمه دهد
زیرا جز آبروریزی و ذلت چیزی برای آن نخواهد داشت.»
وی میافزاید:
«بهویژه اینکه آل سعود گمان میکرد ارتشهای کشورهای وابسته، و همپیمان
با او همچون مصر، پاکستان و ترکیه به کمک او خواهند رفت اما چنین اتفاقی
رخ نداد.»
تاثیر جنگ یمن بر وضعیت داخلی عربستان
حسین رویوران
کارشناس خاورمیانه درباره اختلافنظری که بین شاهزادگان سعودی برای جنگ
علیه یمن وجود دارد، اظهار میکند: «زمانی که محمد بن سلمان و محمد بن نایف
جنگ را آغاز کردند اینگونه نبود که این تصمیمگیری درون کابینه صورت
گرفته باشد. بهطوری که برخی نهادها تنها 15 دقیقه قبل از آغاز جنگ از شروع
آن مطلع شدند و یکی از اعتراضات وزیر خارجه سابق همین مسئله بود که چرا او
به عنوان وزیر خارجه 15 دقیقه قبل از آغاز جنگ باید از آن باخبر شود و چرا
برخیها بیش از برخی دیگر محرم هستند. این اختلافات در نهایت منجر به
حذفها، انتصابات و ابقاهایی در آل سعود شد.»
وی جنگ را تصمیم دو جوان
خام سعودی محمد بن سلمان و محمد بن نایف میداند و تصریح میکند: «در عین
حال ما شاهد هستیم که گارد ملی عربستان در این جنگ حضور ندارد و تنها ارتش
است که در یمن میجنگد و این نشاندهنده آن است که متعب پسر عبدالله که
فرمانده گارد ملی است نه خود میخواهد در این جنگ حضور داشته باشد و نه به
او پیشنهاد حضور در آن را دادهاند.
اقدامات ایران در برابر تجاوز به یمن
آصفری
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با اشاره به رویکرد اصلی ایران در حمایت از
همه مظلومین و مستضعفین جهان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی، درباره
عملکرد وزارت خارجه تصریح میکند: «بخش دیپلماسی وزارت امور خارجه در این
باره عملکرد مورد قبولی نداشته است زیرا دیپلماسی این نیست که به کشوری که
جنایات زیادی در یمن مرتکب شده است پیام تبریک برای انتصاب وزیر خارجه جدید
بفرستند بلکه باید به آنها هشدار داده میشد و تا جایی که میشد، اقداماتی
انجام میشد که جلوی جنایات را بگیرد و ارائه راه حل مذاکره و دیپلماسی به
طرف سعودی پیشنهاد و دنبال میشد.»
وی با اشاره به اقدام شجاعانه خلبان
ایرانی در رساندن کمکهای مردمی به یمن بیان میکند: «این خلبان شجاع با
وجود تهدیداتی که از سوی سعودیها میشد، وارد یمن میشود اما سعودیها با
بمباران فرودگاه یمن مانع از رسیدن کمکهای دارویی و غذایی به مردم یمن
شدند البته جمهوری اسلامی ایران همچنان تلاش میکند تا نیازهای دارویی و
اولیه مردم جنگزده یمن را تامین کند.»
همچنین رئیسجمهور در
سخنرانیهای خود از وضعیت مردم یمن ابراز تاسف و از تجاوزات آل سعود به یمن
اعلام مخالفت میکند و از طرفی دستگاه دیپلماسی نیز در عین ارسال تبریک به
وزیر خارجه جدید عربستان موضع تقابلی در برابر تجاوز به یمن اتخاذ میکند.
از
ابتدای تشکیل دولت یازدهم، زمزمههایی مبنی بر اینکه هاشمی رفسنجانی کلید
حل مشکلات بین ایران و عربستان است شنیده میشد و گفته میشد که میتوان از
طریق دیپلماسی روابط بین ایران و عربستان را بهبود بخشید. اقدام جدی در
این باره از سوی هاشمی انجام نشد و تنها نامهای به منظور جلوگیری از اعدام
شیخ نمر از سوی وی فرستاده شد که پاسخی نیز دریافت نکرد. این در حالی است
که در روزهای گذشته خبر تعیین تاریخ اجرای حکم اعدام شیخ نمر اعلام شد.
حسین
رویوران در این باره میگوید: «رابطه ایران و عربستان در حال حاضر دارای
جهات متعددی است و در سالهای اخیر سعودیها در سوریه، عراق، لبنان، بحرین و
یمن در تقابل کامل با ایران قرار گرفتهاند لذا شرایط کنونی قطعا پیچیده و
تضادها و تقابلها به مجموعه گستردهای از تضادها میرسد. بر این اساس،
این تصور که رابطه امروز عربستان و ایران به سادگی رابطه گذشته است تصور
درستی نیست لذا استفاده از ارتباطهای افراد برای حل یک معادله چند مجهولی
پیچیده امکانپذیر نیست.»
همچنین کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی در این
باره اظهار میکند: «سعودیها بیش از این نیز در جنایات منطقه دست داشتند و
تقابل مبانی نظام جمهوری اسلامی و آل سعود جنایتکار چندان عرصهای برای
فعالیتهای دیپلماسی باقی نمیگذاشت.
تا قبل از حمله به یمن نیز عربستان
از طریق حمایتهای مالی و نظامی از داعش و تکفیریها، طالبان و القاعده
همواره حمایت میکرده است و در حمله به یمن چهره جنایتکار عربستان تنها
آشکارتر از قبل شده است به طوری که امروز حتی هاشمی نیز که معتقد به امکان
برقراری روابط دوستانه با آل سعود بود، به بازیچه شدن آن به دست استکبار
تصریح میکند.»
علاوه بر این، رهبر انقلاب نیز در سخنرانیهای متعدد خود
در ماه گذشته، به طور مداوم مواضع قاطعی در حمایت از مردم یمن و تخطئه و
محکومیت آل سعود اتخاذ کرده است.
آینده جنگ عربستان علیه یمن
عربستان
سعودی در حال حاضر در چند مشکل اساسی به دام افتاده است؛ اختلافات داخلی
بین آل سعود، نارضایتی مردم از حکومت پادشاهی آل سعود، تهدیدات گروههای
تکفیری داعش و تندروهای سنی، نارضایتی شیعیان داخل عربستان و جنگ با یمن و
تقابل شیعیان اهل سنت و ارتش یمن با این حکومت.
حسین رویوران درباره
نتیجه جنگ با یمن برای عربستان سعودی در این شرایط معتقد است: «جنگ با یمن»
قطعا عربستان را وارد بحران کرده است. در حالی که دولت یمن راه حل
اختلافات عربستان و یمن را سیاسی میداند، آل سعود به صورت نظامی وارد عمل
شده است و فعلا همین راه را ادامه میدهد و این نشاندهنده آن است که
عربستان سعودی گزینههای قابل قبول دیگری ندارد و دارد در گزینه غلط نظامی
دست و پا میزند و هیچ یک از اهداف عربستان یعنی خلع سلاح حوثیها و
بازگشت منصور هادی به یمن قابل تحقق نیست و شرایط عربستان پیچیدهتر و
سختتر میشود.»
وی میافزاید: «دولت سعودی تاکنون بیش از 20 میلیارد
دلار را صرف جنگ علیه یمن کرده است و این در شرایطی است که درآمد نفتیاش
محدود شده و دچار کسری بودجه است و دولت به دنبال برداشت از ذخیرههای ارزی
و صندوق اعتبارات است، نشان میدهد دولت سعودی در شرایط مناسبی قرار
ندارد و امکان افزایش توان نظامی برای یکسرهسازی نتیجه جنگ را نیز ندارد
زیرا پاکستان، ترکیه و مصر مشارکت در حمله نظامی را رد کردهاند. از سوی
دیگر توقف جنگ به معنای شکست تمام معنا برای عربستان خواهد بود لذا عربستان
اکنون در شرایط سختی قرار دارد.» این کارشناس خاورمیانه با بیان اینکه
عربستان انتخاب خوبی را در پیش رو ندارد، تصریح کرد: «عربستان» قطعا
ناگزیر است دیر یا زود، بدون تحقق اهداف جنگ را متوقف کند و شکست افراد
جوان محمد بن سلمان و محمد بن نایف را که برای تثبیت جایگاه خود این جنگ را
به راه انداخته بودند، به دنبال خواهد داشت. با توجه به اختلافات شدید
درباره بهکارگیری این دو در آل سعود و اینکه برخی آن را نپذیرفته و برخی
حتی بیعت نیز نکردهاند، با این شکست نظام سیاسی آل سعود وارد تنگنا و
بحران جدی خواهد شد و شکست در یمن اختلافات شاهزادگان سعودی را پیچیدهتر
خواهد کرد و رقابت جدی برای کسب قدرت به راه خواهد افتاد.
به نظر میرسد
وارد شدن عربستان به جنک علیه یمن زمینهساز تضعیف روزافزون این نظام
سیاسی خودکامه و اضمحلال و فروپاشی آن در آیندهای نه چندان دور خواهد شد.