حاشیهسازیهای دولت برای مغفول ماندن توافق بد با آمریکا
دولت به جای مراقبت از انعقاد توافق بد با آمریکا که منافع ملی را به خطر میاندازد، حاشیهسازی میکند تا واقعیتها دیده نشود.
دکتر محمد سلیمانی نماینده مردم تهران با ارائه این تحلیل نوشت: تمام
اسناد، مدارک و اظهارات آمریکاییها و غربیها و بیانیههای آنها حکایت از
دو فعل کلی دارد؛ یکی ایران تعهدات سنگین ارائه دهد و آنها تعهدات طولانی و
شاید ابدی باشند و امکان نظارت و بازرسی نسبتاً مستقیم را برای آمریکا و
غرب فراهم نماید. دیگری آن است که تحریمهای اصلی برداشته نشود، تحریمی هم
اگر برداشته شد تعلیقی باشد و قابل بازگشت سریع.
به گزارش رجانیوز، وی
ادامه میدهد: 1- با امضای توافق طبق فکتشیت آمریکا، تمام ذخایر، تأسیسات
هستهای ایران نابود میشود و تجهیزات جمعآوری میگردد. ایران اگر بخواهد
بازگشت کند با دو چالش اساسی روبرو است؛ یکی زمان و هزینه و دیگری بازرسی.
رساندن نطنز و فردو و اراک به حالت اول نیازمند چندین سال تلاش و هزینه
شگفتانگیز است و تولید ذخایر به همین اندازه فعلی سالها زمان میخواهد، که
برای ایران اصولاً غیرممکن است. در عین حال ایران با قدرت هستهای ضعیف
شده تعهداتی را داده است که خودش امضاء کرده و امکان فعالیت بدون مجوز و
بازگشت بدون مجوز را ندارد و عملاً بازرسیهای پیشرفته پذیرفته شده توسط
ایران اجازه چنین کاری را به ایران نمیدهد.
دکتر سلیمانی میافزاید: با
امضاء این توافق آمریکا هیچ تعهد الزامآوری نداده است و اگر هم تعهدی
آبکی بدهد، در این دنیای متکی بر زور آن را اجرا نمیکند. برداشتن و گذاشتن
یک تحریم در دنیای امروز برای آمریکا حداکثر چند روز زمان میبرد.
نماینده
مردم تهران مینویسد: ایران ذخایر، زیرساختها، تأسیسات و تجهیزات را
نابود یا جمعآوری میکند و آمریکا هم از نابودی و جمعآوری آنها مطمئن
میشود. در این شرایط آمریکا صحبتی یا حرفی و بیانی از برداشتن تحریم
میکند و ممکن است چند تحریم دست چندم را هم بردارد و حتی چندر غازی از پول
بلوکه شده ایران را آزاد کند. ولی بلافاصله پس از نابودی ذخایر،
زیرساختها، تأسیسات و تجهیزات ایران مجدداً همه تحریمها و تحریمهای جدید
را به بهانههای مختلف مصوب و برقرار میکند. توافق به هم میخورد، و
آمریکا درخواست توافق جدیدتری میکند، و بازنده اصلی ایران میشود.
محمد
سلیمانی با اشاره به گسترش انتقادها و نگرانیها، واکنش دولت را
حاشیهسازی برای انحراف اذهان عمومی میداند از جمله؛ 1- فرمان عدم اجرای
اسلام به دستگاههای دیگری صادر میشود(!) 2- وزرای فخیمه در بوق «پولهای
کثیف» میدمند، 3- مشاوران شاذ رئیسجمهور از ضرورت حک شیر و خورشید روی
پرچم ایران صحبت میکنند. 4- ابومشاغلهای دولت با تحقیر صنعت بومی فریاد
میزنند که صنعت ایران «آبگوشت بزباشی» بیش نیست، 5- سیاستمداران دولتی سخن
از «سیاست خارجی حافظ شیرازی» میگویند 6- علی آقا در سریالهای استانی از
«شکستن حصر» میگوید، 7- اون یکی علی آقا سریال جدید «جلسات غیر علنی»
میسازد 8- از به سقف خوردن «اعتدال» و «تدبیر» حکایتها روایت میشود 9- به
ادبیات مسئولین عبارات شاذ جدیدی به عبارات «کمسواد»، «بز دل»، «به
جهنم»، «تازه به دوران رسیده»، «بیقانون»، «بی دین»، «حسود»، «افراطی»،
«کاسب تحریم»، «بیشناسنامه»، «جیببر»، «دنیا ندیده»، «مستضعف فکری»،
«بیکارند، متوهماند، دین را نمیشناسند»، «خطای دید دارند»، «منتقدان
فاسد»، «عقب مانده»، «مخلوقات ترسو و لرزان» و... اضافه میشود.
وی در
پایان نوشت: چون آمریکا نمیخواهد توافق را اجرا کند، امضای توافق هر چه
باشد به نفع آمریکا است. آمریکا برای اجرا نکردن توافق مذاکره میکند. صدها
دلیل میتوان آورد که آمریکا قصدی برای اجرای مفاد توافق نامه (هرچه باشد)
ندارد. ولی امضای آن صدها نفع و سود برای آمریکا دارد. تجربیات الجزایر،
سعدآباد، کمپدیوید، لیبی و غیره همه حاکی از این ترفند ماهرانه آمریکاست.