آیا گفتن خزانه خالی است کد دادن به دشمن بود یا نادانی؟ در هرصورت خلاف بود قضاوت با شما
محمد کاظم انبار لویی دریادداشتی تحت عنوان دخل و خرج کشور در سال خزانه خالی می نویسد:
همان روزها که تیم مذاکرهکننده ایرانی در نخستین دور جدید ماراتن گفتگوها در دولت یازدهم عازم ژنو بود وقتی رئیسجمهور گفت: "خزانه کشور خالی است"، اولین کسی بودم که به نقد این گفته پرداختم.
نوشتم این سخن به دو دلیل نارواست؛ 1- خزانه کشور خالی نیست و دلیل آن پرداختهای بیوقفه اما تدریجی و منظمی است که از سوی خزانه صورت میگیرد. 2- بر فرض محال هم خالی باشد، نباید کسی که در قامت یک دیپلمات در انتخابات ریاستجمهوری ظاهر شده در آستانه گفتگوها به چنین حرفی تفوه فرماید و ضعف پنهان خود را برای حریف ظاهر سازد. مرور زمان نشان داد ما یک دولت قوی و نیرومند همانند دولتهایی که پس از انقلاب پدید آمدند، داریم که وارث یک اقتصاد پویا و پرتحرک در کف و بدنه و سقف است. حتی در سختترین روزگار دفاع مقدس خود را از خطر فقر و قحطی رهانیده و سرپاست.
بحمدالله زیر ساختهای اقتصادی کشور و سطح داد و ستد در کشور به گونهای است که بازارهای کشور نشاط و پویایی خود را دارند و مردم هوشمندانه دارند اقتصاد خود را اداره میکنند و دولتهایی که میآیند و میروند کم و بیش عرضه اداره اقتصاد کشور را از خود نشان دادهاند. سخن "خزانه خالی" جیره ناسزا به دولتمردان دوره نهم و دهم تلقی شد و از آن عبور کردیم.
سال 92 سال استقرار دولت یازدهم بود. حال که گرد و غبار تبلیغات انتخاباتی فرو نشسته و نزدیک به دو سال از عملکرد اقتصادی دولت یازدهم گذشته، ببینیم عدد و رقم صورتحساب عملکرد دولت و تفریغ بودجه سال 92 چه تصویری از سال "خزانه خالی" ارائه میدهد؟
جمع بودجه مصوب کل کشور در سال 92 در بخش درآمدها مبلغ 727 هزار میلیارد تومان بوده است، حال آنکه تفریغ بودجه 92 که اخیرا در مجلس قرائت شد 835 هزار میلیارد تومان است. یک جمع و تفریق ساده نشان میدهد بیش از 108 هزار میلیارد تومان بیشتر از مصوب درآمد داشتهایم. این مبلغ بیش از نیمی از کل سرجمع منابع عمومی دولت است.
این عدد نشان میدهد که در سال 92 نه تنها خزانه خالی نبوده است بلکه آنچنان سر ریز بوده که دولت نمیدانسته و نمیتوانسته آن را چگونه خرج کند.
همین تصویر را در بخش هزینهها و مصارف داریم. گزارش تفریغ بودجه، مبلغ مصارف کشور را در سال 92 نزدیک به همین مبلغ یعنی 833 هزار میلیارد تومان گزارش کرده است.
سئوالهای کلیدی برای اصحاب نیاوران، اقتصاددانانی که امروز به عنوان مشاور، دولت را یاری میرسانند مطرح است که باید به آن پاسخ دهند؛
1- این اعداد و ارقام نشان میدهد که خزانه خالی نبوده است. در اوج تحریمها خداوند بزرگ، این ملت را یاری داده و دخل و خرج کشور نه تنها نگران کننده نبوده بلکه افق بسیار روشن و امیدوارکنندهای هم داشتهایم. پس چرا خبر خلاف واقع به رئیسجمهور داده و کشور را ورشکسته و فقیر جلوه دادهاند، گویی خزانه خالی است و دخل و خرج مملکت با هم نمیخواند؟
2- چرا در آمدها برخلاف پیشبینی با عدد نجومی 108 هزار میلیارد تومان از سقف بودجه بالا زده است و هزینه هم به همین میزان بدون اینکه مجوز قانونی در کار بوده خلاف سقف مصوب بالا زده است؟
پس فلسفه بودجهنویسی و انضباط مالی که باید در دولت حاکم باشد چه میشود؟ پایبندی و التزام دولت به قانون در حوزه اقتصاد چه میشود؟
3- اعداد و ارقام گزارش صورتحساب عملکرد دولت در سال 92 با گزارش تفریغ بودجه همین سال قدری با هم متفاوت است. تکلیف این صورت مغایرت چه میشود؟ چه نهادی در کشور باید تکلیف این مغایرت را روشن کند؟
4- بودجه 93 که اولین بودجهای است که دولت یازدهم تدوین کرده و به مجلس تسلیم نموده، با این اعداد و ارقام و بلبشوی مغایرتها در سال 92 چه کرده است؟
اگر سقف درآمدهای دولت در سال 92 مبلغ 835 هزار میلیارد تومان و سقف هزینههای دولت در همین سال 831 هزار میلیارد تومان بوده است چگونه است در معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور سقف درآمدها و هزینههای بودجه کل کشور در سال 93 مبلغ 803 هزار میلیارد تومان میباشد؟ پیشبینی درآمدها چگونه صورت گرفته و برآورد هزینهها چگونه احصا شده است؟ این مبالغ کمتر از منابع و مصارف سال 92 است.
5- دولت یازدهم بارها گفته است اقتصاد کشور را با رشد منفی، رکود و.... از دولت قبلی تحویل گرفته است. اعداد و ارقام صورتحساب عملکرد و تفریغ بودجه 92 سخن دیگری دارند. این سخن را اصحاب نیاوران چگونه تجزیه و تحلیل میکنند؟
دخل و خرج کشور در سال 92 میگوید اوضاع ما بد نیست. پس چرا هنوز برخی "خزانه خالی" را در این سال به رخ دیگران میکشند؟ این اعداد و ارقام میگوید خداوند این ملت را تنها نگذاشته است و دشمن ناتوانتر از آن است که در جنگ اقتصادی بر این ملت تفوق پیدا کند. این اعداد امیدبخش است، چرا دولت تدبیر و امید از این "امید"بخشی برای "تدبیر" اقتصاد کشور استقبال نمیکند و کفران نعمت مینماید و خزانه پر را خالی اعلام میکند؟!