هامان که بود؟
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر سبکمغز رژیم صهیونیستی در سخنرانی سهشنبه
گذشته خود در کنگره آمریکا حقایق بسیاری را وارونه جلوه داد تا شاید بتواند
نقش خود را در ایجاد فشار سنگینتر بر ایران در جریان مذاکرات هستهای
کامل کند.
در این میان او اشارهای نیز به برههای از تاریخ ایران داشت و از آن جمله
از شخصیتی با نام «هامان» یاد کرد و در ادامه تلاش کرد تلویحا رهبر انقلاب
را از نقطه نظر تقابل با یهودیان صهیونیست با او قیاس کند. ابتدا بخشی از
سخنرانی نتانیاهو، این جنایتکار بدسابقه را با هم میخوانیم: «ما ملت کهنی
هستیم. طی تاریخ 4000 سالهمان، بسیاری همواره سعی کردهاند مردم یهودی را
از بین ببرند. فردا شب، ما به مناسبت تعطیلات یهودی پوریم، کتاب استر را
خواهیم خواند. ما درباره یک نایبالسلطنه قدرتمند پارسی به نام هامان
میخوانیم که دسیسهچینی کرده بود تا ملت یهود را حدود 2500 سال پیش نابود
کند اما یک زن شجاع یهودی، ملکه استر، این دسیسه را فاش کرد و به یهودیان
این فرصت را داد تا آنها بتوانند از خودشان در مقابل دشمنانشان دفاع کنند.
این دسیسه خنثی شد. مردم ما نجات یافتند... امروز یک فرمانروای مقتدر دیگر و
باز هم از ایران، قصد نابودی ما یهودیان را دارد. رهبر عالی ایران،
آیتالله خامنهای سرچشمه دیرینهترین نفرت، دیرینهترین نفرت یهودستیزی
با جدیدترین فناوری است».
هرچند آگاهان مسائل تاریخی دقیقا میدانند نتانیاهو از چه واقعهای سخن
میگوید اما بسیاری از شنوندگان و خوانندگان این جملات احتمالا طالب دانستن
تفصیل این ارجاع تاریخی نامربوط و احمقانه نخستوزیر صهیونیستها هستند.
این نوشته کوششی در بررسی اجمالی آن برهه تاریخی خواهد بود که به درستی به
هولوکاست ایرانیان شهرت یافته است.
هامان که بود؟
بنابر اسناد تاریخی، هامان وزیر اعظم خشایارشاه و صاحب نفوذ بسیاری در
دربار بوده است. برخی مورخان معتقدند نام وزیر اعظم خشایارشاه «هامان»
نبوده بلکه الیگارشی یهود در نقل تحریفگونه تاریخ آن دوره به جهت
مشابهتسازی با «هامان» وزیر فرعون از او با این نام در متون خود یاد
کردهاند. در کتاب «استر» عهد قدیم او شخصیتی بسیار منفی و شرور نمایانده
شده است که قصد داشته یهودیان ایران را قتلعام کند. اما این روایت از کجا
نشأت گرفته است؟ در دوران مورد اشاره که با سده پنجم پیش از میلاد انطباق
دارد، گروهی از اشراف یهود تکاپوی شگفتآوری در ایران داشتهاند. چنانکه در
دربار خشایارشاه نیز توطئهای را رقم زدند که در نهایت به کشتار دهها
هزار ایرانی به همراه هامان و 10 پسرش انجامید. در جریان جشنی طولانی چند
تن از یهودیان که در دربار نفوذ داده شده بودند، از خشایارشاه که در حال
مستی بود خواستند تا دستور دهد همسرش، ملکه «وشتی» عریان در مقابل درباریان
و سربازان ظاهر شود و این طرحریزی با آگاهی از روحیات ملکه ایران که زنی
اصیل بود صورت گرفت.
خشایارشاه در همان حال به این توصیه کینهتوزانه پیرامون خود تن داد و
دستوری احمقانه صادر کرد که ملکه از اجرای آن سر باز زد و بدین شکل خشایار،
«وشتی» را به تیغ جلاد سپرد.
در آن برهه «مردخای» که پیشوای الیگارشی یهود در ایران بوده است، در دربار
خشایارشاه سمتی دیوانی و مهم داشت و عوامل او در سراسر ایران تحرکات مخرب
بسیاری داشتند. از جمله اینکه از دادن مالیات استنکاف میورزیدند و در هر
منطقهای مخالفان خود را به شیوههای گوناگون از میدان به در میکردند.
چنین رفتارهای جامعهستیزانهای «هامان» وزیر خشایارشاه را به ستوه آورده بود.
این رفتار توطئهآمیز هامان را به مقابله با مردخای و تلاش برای کاهش نفوذ او در دربار مصمم کرده بود.
استر، همسر خشایار میشود
پس از کشته شدن ملکه با توطئه «مردخای»، او برادرزاده خود استر را به
دربار آورد و بیآنکه کسی از نسبت این دو آگاه باشد، استر در میان زنان
دربار جای گرفت و با دلربایی از شاه توانست به سرعت به ملکه ایران تبدیل
شود. این همه در حالی بود که کسی از یهودی بودن او آگاهی نداشت. بدین ترتیب
توطئهای مهیب که در حال شکلگیری بود، در قدم نخست با مهارت تمام به اجرا
درآمد.
نخبگان و پارسایان ایران علیه کانون توطئه
چنانچه گفته شد افکار عمومی ایرانیان به سبب رفتارهای قدرتطلبانه باند
مردخای موضعی بشدت منفی علیه آنان داشت و مطالبهای عمومی برای محدود کردن
مجازات آنان شکل گرفته بود. براساس روایات تاریخی، بزرگان، نخبگان و
سرداران مناطق مختلف ایران مصرانه از دولت مرکزی توقع داشتند تا برخوردی
قاطع با توطئهگران انجام دهد. بدین ترتیب رشتهای محکم از دل کوچکترین
شهرها تا وزیر خشایارشاه شکل میگیرد و هامان مصمم میشود که محافل و
گروههای توطئهگر یهود را از دربار اخراج کند و مجرمان آنان را به مجازات
برساند. بزرگان و سرداران ایرانی در این زمان در انتظار رسیدن دستور برای
اجرای عدالت هستند.
آغاز مأموریت استر
استر که با حیله ملکه ایران شده بود، از قصد هامان برای برخورد با
کانونهای توطئهگر آگاه میشود و با همکاری عموی خود، مردخای، با
توطئهچینی و بدگویی از هامان نزد خشایارشاه او را از سمت خود برکنار
میکند. با اصرار استر، مردخای وزیر میشود. دیگر کسی مانع اجرای توطئه
اصلی الیگارشی یهود در ایران نیست. فاجعه آغاز میشود.
قتل هامان و سرداران ایران
هامان، وزیر دشمنستیز خشایار برکنار شده است اما همچنان برنامهای عمومی
برای مقابله با کانونهای توطئهگر یهود در سراسر ایران در انتظار اجراست.
در فاصله چند روز مانده به عملی شدن طرح سرداران و بزرگان ایرانی، استر و
مردخای که اکنون بسیار به خشایار نزدیک شده بودند، در محفلی خصوصی با
خوراندن شراب بسیار به شاه، حکم قتل هامان و دیگر سرداران ایران را در حال
مستی به امضای او میرسانند.
هامان به همراه 10 پسرش بدون درنگ در شوش به دار آویخته شدند و یهودیان
کینهتوز دربار که میدان تاختن را بسیار فراخ یافته بودند، از شاه برای
کشتن همه مخالفان خود در سراسر ایران 3روز مهلت میگیرند.
هولوکاست ایرانی
قتلعام بزرگان و سرداران ایرانی آغاز میشود و توطئهگران در هر شهر
مخالفان خود را از دم تیغ میگذرانند. توصیف قساوتآمیز «کتاب استر» عهد
عتیق از کشتار نخبگان و پارسایان ایرانی به دست این میهمانان نورسیده
حیرتانگیز است: «و یهودیان بر دشمنان خویش استیلا یافتند... ترس ایشان بر
همه قومها مستولی شده بود و جمیع رؤسای ولایتها و امیران و والیان و
عاملان پادشاه، یهودیان را اعانت کردند، زیرا ترس مردخای بر ایشان مستولی
شده بود... پس یهودیان جمیع دشمنان خود را به دم شمشیر زده، کشتند و هلاک
کردند و با ایشان هر چه خواستند به عمل آوردند. یهودیان در دارالسلطنه شوش
500 نفر را به قتل رسانیده و هلاک کردند... 10 پسر هامان بن همدانای، دشمن
یهود را کشتند... و جسد آنان را در شوش به دار آویختند... در روز چهاردهم
ماه آذار نیز جمع شده، 300 نفر را در شوش کشتند... و سایر یهودیانی که در
ولایتهای پادشاه بودند... 77 هزار نفر از مبغضان خویش را کشته بودند... در
روز چهاردهم ماه آرامی یافتند و آن روز را روز بزم و شادمانی نگاه
داشتند...»
هرچند روایت کتاب «استر» کشتار 77 هزار ایرانی است اما برخی منابع تاریخی
تا چند برابر این تعداد را نیز نقل کردهاند. آیا این واقعه دردناک برای
یدک کشیدن نام هولوکاست شایستهتر نیست؟!
جشن پوریم و سیزده بدر
چنانچه گفته شد، کشتار مخالفان الیگارشی یهود در ایران در روزهای 13 و 14
از ماه آذار (اولین ماه سال - فروردین) صورت گرفته است. بسیاری از متون
تاریخی اعتقاد به نحس بودن روز 13 فروردین در میان ایرانیان و نیز خروج از
شهرها را با آن واقعه شوم مرتبط میدانند که مردم با اطلاع از آغاز کشتار
برای حفظ جان خود از شهرها خارج شدند و این بیرون رفتن مردم از خانهها
ریشه در کشتار تاریخی ایرانیان داشته است.
هم اکنون نیز همزمان با سیزدهبدر ایرانیان، یهودیان سراسر جهان که روایت
تحریفشدهای از آن واقعه به خوردشان داده شده است به شکرانه پیروزی بزرگ
خود در کشتار مخالفان، جشن مفصلی برگزار میکنند که به «جشن پوریم» شهرت
یافته است. در این روز صهیونیستها تا حد جنون شراب مینوشند و بدمستی یکی
از سنتهای آنان در این روز است. اوج این جشنها در سرزمینهای اشغالی
فلسطین است و خاخامهای صهیونیست در نوشیدن مشروبات و رقص و پایکوبی با
یکدیگر رقابت میکنند.
در آموزههای تلمود به صراحت به نوشیدن شراب تا حد سرمستی در این روز
توصیه شده است: «در روز پوریم هر فرد یهودی مکلف است به حدی شراب بنوشد که
تفاوت میان «نفرین بر هامان» و «درود بر مردخای» را تشخیص ندهند.»!
نوشیدن خون یا نوشیدنی به رنگ خون به عنوان نمادی از کینه یهودیان صهیونیست نسبت به ایرانیان از دیگر رسوم آنان در این جشن است.
یکی دیگر از سنتهای مرسوم در این روز به آتش کشیدن نمادین هامان و نیز پختن نوعی شیرینی به نام «گوش هامان» است.
اما سواد تاریخی دکتر ظریف!
در این میان فقد بضاعت تاریخی دکتر ظریف نیز قابل شماتت است که در مصاحبه
با شبکه NBC و در مقام گوشزد به نتانیاهو به غلط گفت: «جای تأسف است که
تعصب به اندازهای رسیده که اتهاماتی علیه کشوری مطرح میشود که سه بار در
تاریخ یهودیان را نجات داده است؛ یک مرتبه در دوران نخستوزیری هامان که
سعی داشت یهودیان را بکشد و پادشاه ایران یهودیان را نجات داد و بار دیگر
در دوران کوروش کبیر و دفعه سوم در دوران جنگ جهانی دوم بود که ایران به
نجات یهودیان رفت».
این در حالی است که هامان یک ایرانی بود که در کانون جاهطلبی و دسیسه
استر و مردخای، خود و قبیلهاش در کنار 77000 ایرانی دیگر کشته شدند.
ارجاع احمقانه تاریخی نتانیاهو
اشاره نتانیاهو به این واقعه تاریخی در کنگره و قیاس تلویحی رهبر انقلاب
با هامان البته از سوی بسیاری از دوستان و همراهان همیشگی اسرائیل نیز مورد
نقد قرار گرفت. تحلیلگران بسیاری از رسانههای غربی در صحت روایت نتانیاهو
و الیگارشی صهیونیسم جهان ـ وطنی از واقعه تاریخی «پوریم» تشکیک کردند و
برخی دیگر نیز که معتقد به همین روایت بودند، ارجاع نابخردانه او را به
2دلیل اصلی نابجا خواندند: نخست آنکه نتانیاهو با این اشاره صراحتاً بر
دشمنی تاریخی ایرانیان با کانونهای توطئهگر و کینهتوز یهود صحه گذارده و
آن را تأیید کرده است و دیگر اینکه ایرانیان را به وقوع کشتاری دیگر بسان
کشتار نخست وعده داده است و این در حالی است که این ارجاع در خلال یک
سخنرانی با هدف مظلومنمایی نسبت به تهدید هستهای ایران صورت گرفته است
البته این تناقضات البته از چشم دوستان و دشمنان اسرائیل مخفی نماند.
تناقضاتی که از ترسی عمیق ناشی میشد که در سراسر سخنرانی نتانیاهو عیان
بود. ترس از تسلط ایران بر منطقه و نفوذ رو به تزاید انقلاب اسلامی در
خاورمیانه عربی، جایی که تا چند دهه پیش ارتشهای چند کشور عربی نیز در
مقابل ارتش عبری عاجز بودند و اکنون گروههای مقاومت کوچک مورد حمایت
ایران، اسرائیل را از اطراف محاصره کردهاند. اسرائیل وحشتزدهتر از همیشه
است، چرا که ترس همزاد دروغ است و مرگ و نابودی سرنوشت فساد و طغیان.
نویسنده : امیرحسین صفایی