عباس حاجینجاری: روز دوشنبه 14 اردیبهشت ماه در جریان مراسم بزرگداشت روز معلم، سخنرانان
دو مراسم اصلی بزرگداشت این روز با استقبال از اعتراضات معلمان و کارگران و
تعطیلی کلاسهای درس عملاً بر گمانههای قبلی مطرح در این زمینه که تجمعات
و اعتراضات اخیر معلمان با هماهنگی برخی مراکز تصمیمساز صورت میگیرد،
صحه گذاشتند.
آقای هاشمی رفسنجانی در سخنان خود در جمع دانشجویان
دانشگاه امیرکبیر میگوید: متأسفانه ما مشکلاتی در کشور داریم که آنها باید
حل شود. معلمان ما این روزها به خاطر اعتراض به حق خود کلاس درس را تعطیل
کرده و اعتراض میکنند که البته کسی مزاحم آنها نیست.
آقای روحانی ریاست محترم جمهور نیز در سخنان خود در آیین نکوداشت مقام معلم که در سالن شهید بهشتی نهاد ریاست جمهوری برگزار شد به موضوع راهپیمایی کارگران در روز جهانی کارگر اشاره کرد و افزود: همگان دیدند که برای اولین بار امسال کارگران تظاهرات خود را برگزار کردند و این سابقه نداشته است. حتی وقتی با من در این باره مشورت کردند، گفتم اشکالی ندارد. اگرچه در اینکه تاکنون به دلیل مشکلات اقتصادی و شرایط تحریم کشور، دولتهای جمهوری اسلامی نتوانستهاند آنگونه که شایسته است خدمات معلمان عزیز یا کارگران شریف را جبران کنند، تردیدی نیست، اما واقعیت این است که برگزاری اعتراضات و تعطیلی کلاسها (اگر قرار است به عنوان نماد آزادی) در کشور مطرح شود مربوط به زمانی است که مسئولان بر این واقف نبوده و به آن اعتراف نکرده باشند، اما در شرایطی که وزرای محترم مربوط به این دو وزارتخانه در رسانهها علناً بر وجود کاستیها تأکید و برای حل مشکلات وعده میدهند، زمینهسازی رسمی برای اینگونه تجمعات وجاهتی ندارد.
در روزهای اخیر وقتی تجمعات معلمان در برخی از شهرها برگزار و حتی سفره خالی آنها در برابر مجلس شورای اسلامی یا دیگر مراکز دولتی پهن شد، تنها آبروی جمهوری اسلامی بود که به تاراج گذاشته شد و البته ذوقزدگی رسانههای بیگانه و القای فقر مردم ایران و حتی اهانت به مقام شریف معلمان در کشور که همه مردم ایران مدیون آنها هستند.
در این زمینه نکات دیگری نیز قابل ذکر است:
1- استقبال از اینگونه اجتماعات در حالی است که مسئولان ذیربط حتی در دانشگاهها نیز اجازه برگزاری نشستهای آزاداندیشی با محوریت برخی منتخبان دولت را نمیدهند. این در حالی است که آن اجتماعات هم قابل کنترل است و مخاطبان آنها نیز دانشجویانی هستند که در جریان اینگونه نشستها میتوانند پاسخهای خود را بیابند.
2- برای نگارنده و بسیاری از کسانی که سابقه برخورد جناب آقای هاشمی رفسنجانی در دوران دولتهای پنجم و ششم با منتقدان و مخالفان حتی در قالب نامهنگاریها را در خاطرهها دارند، شنیدن این سخن بسیار تلخ است چرا که مقایسه این موضع و برخوردهای گذشته نتیجهای جز تضعیف بیشتر نظام ندارد.
3- طبق قانون برگزارکنندگان اجتماعات باید مسئولیت شعارها و مباحث مطرح شده در اجتماعات را بپذیرند. نگارنده از صدور مجوز راهپیمایی که روز جمعه از خیابان طالقانی تا میدان فلسطین برگزار شد، اطلاعی ندارد ولی چه کسی مسئولیت برخی شعارهایی را که در آنجا مطرح شد و هیچ ارتباطی هم با مسائل کارگری نداشت میپذیرد و به ویژه آنکه اگر با هوشمندی نیروهای انتظامی کنترل نمیشد، میتوانست در کنار نماز جمعه تهران به یک غائله تبدیل شود.
4- سخن آخر اینکه برخی از فعالان سیاسی تلاش دارند خلأ پایگاه اجتماعی خود و تبدیل شدن شعارها به یک گفتمان مقبول در جامعه را از طریق میانبر و از این مسیر دنبال کنند. به این دوستان توصیه میشود یک بار نتیجه عملکرد طراحان شعارهای «فشار از پایین، چانهزنی از بالا» و نافرمانی مدنی و... را در گذشته که حوادث تلخی را هم به دنبال داشت مرور کنند. با راهاندازی اینگونه تحرکات، ممکن است اهداف مشخصی در آغاز مطرح باشد ولی تجربه نشان داده است که از ثمره آن مخالفان و معاندان بهره میبرند.
منبع : جوان
آقای روحانی ریاست محترم جمهور نیز در سخنان خود در آیین نکوداشت مقام معلم که در سالن شهید بهشتی نهاد ریاست جمهوری برگزار شد به موضوع راهپیمایی کارگران در روز جهانی کارگر اشاره کرد و افزود: همگان دیدند که برای اولین بار امسال کارگران تظاهرات خود را برگزار کردند و این سابقه نداشته است. حتی وقتی با من در این باره مشورت کردند، گفتم اشکالی ندارد. اگرچه در اینکه تاکنون به دلیل مشکلات اقتصادی و شرایط تحریم کشور، دولتهای جمهوری اسلامی نتوانستهاند آنگونه که شایسته است خدمات معلمان عزیز یا کارگران شریف را جبران کنند، تردیدی نیست، اما واقعیت این است که برگزاری اعتراضات و تعطیلی کلاسها (اگر قرار است به عنوان نماد آزادی) در کشور مطرح شود مربوط به زمانی است که مسئولان بر این واقف نبوده و به آن اعتراف نکرده باشند، اما در شرایطی که وزرای محترم مربوط به این دو وزارتخانه در رسانهها علناً بر وجود کاستیها تأکید و برای حل مشکلات وعده میدهند، زمینهسازی رسمی برای اینگونه تجمعات وجاهتی ندارد.
در روزهای اخیر وقتی تجمعات معلمان در برخی از شهرها برگزار و حتی سفره خالی آنها در برابر مجلس شورای اسلامی یا دیگر مراکز دولتی پهن شد، تنها آبروی جمهوری اسلامی بود که به تاراج گذاشته شد و البته ذوقزدگی رسانههای بیگانه و القای فقر مردم ایران و حتی اهانت به مقام شریف معلمان در کشور که همه مردم ایران مدیون آنها هستند.
در این زمینه نکات دیگری نیز قابل ذکر است:
1- استقبال از اینگونه اجتماعات در حالی است که مسئولان ذیربط حتی در دانشگاهها نیز اجازه برگزاری نشستهای آزاداندیشی با محوریت برخی منتخبان دولت را نمیدهند. این در حالی است که آن اجتماعات هم قابل کنترل است و مخاطبان آنها نیز دانشجویانی هستند که در جریان اینگونه نشستها میتوانند پاسخهای خود را بیابند.
2- برای نگارنده و بسیاری از کسانی که سابقه برخورد جناب آقای هاشمی رفسنجانی در دوران دولتهای پنجم و ششم با منتقدان و مخالفان حتی در قالب نامهنگاریها را در خاطرهها دارند، شنیدن این سخن بسیار تلخ است چرا که مقایسه این موضع و برخوردهای گذشته نتیجهای جز تضعیف بیشتر نظام ندارد.
3- طبق قانون برگزارکنندگان اجتماعات باید مسئولیت شعارها و مباحث مطرح شده در اجتماعات را بپذیرند. نگارنده از صدور مجوز راهپیمایی که روز جمعه از خیابان طالقانی تا میدان فلسطین برگزار شد، اطلاعی ندارد ولی چه کسی مسئولیت برخی شعارهایی را که در آنجا مطرح شد و هیچ ارتباطی هم با مسائل کارگری نداشت میپذیرد و به ویژه آنکه اگر با هوشمندی نیروهای انتظامی کنترل نمیشد، میتوانست در کنار نماز جمعه تهران به یک غائله تبدیل شود.
4- سخن آخر اینکه برخی از فعالان سیاسی تلاش دارند خلأ پایگاه اجتماعی خود و تبدیل شدن شعارها به یک گفتمان مقبول در جامعه را از طریق میانبر و از این مسیر دنبال کنند. به این دوستان توصیه میشود یک بار نتیجه عملکرد طراحان شعارهای «فشار از پایین، چانهزنی از بالا» و نافرمانی مدنی و... را در گذشته که حوادث تلخی را هم به دنبال داشت مرور کنند. با راهاندازی اینگونه تحرکات، ممکن است اهداف مشخصی در آغاز مطرح باشد ولی تجربه نشان داده است که از ثمره آن مخالفان و معاندان بهره میبرند.
منبع : جوان
۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۳۰