حسین قدیانی: «عاقبت ایران و 1+5 در زمینه هستهای توافق میکنند یا نه؟» چندی است میان افکارعمومی حتی رسانههای مدعی حمایت از دولت، جای خود را به گزاره دیگری داده است؛ «بر فرض توافق هم خیلی نمیتوان از آن انتظار معجزه داشت». آن اوایل که گزاره اول مجال قیل و قال بیشتری داشت، حدس زده میشد که ناظر بر اشتیاق یکسوی میز مذاکره بر صرف توافق، حتماً توافقی حاصل میشود لیکن مستند بر زیادهخواهی، سیریناپذیری و عدم وفای به عهد مشهود سوی دیگر میز مذاکره، پا به پای حدس حصول توافق، این گمانه هم مطرح بود که اساساً توافقی شکل نخواهد گرفت. ما اما همان روزها مکرر در «وطن امروز» نوشتیم که بسی مهمتر از دمیدن در سؤال «توافق میشود یا نه؟» این است که دیپلماتهای خود را تشویق کنیم به بستن یک «توافق خوب» مبتنی بر حفظ منافع ملی، عزت ملی، غرور ملی و اقتدار ملی؛ یعنی توافقی که دادههایش با ستاندههایش بخواند. برای ما آنچه اصل بود، فراتر از توافق یا عدم توافق، حفظ منفعت ملت بود. هنوز هم همه حرف ما به دستاندرکاران مربوط این است که تا راه باز است و جاده دراز، بروید و یک «توافق خوب» برای مردم بیاورید. توافق خوب از نظر ما فقط این نیست که تو بروی یک توافق جلوی مردم بگذاری که در آن صنعت هستهای کاملاً یا حتی نسبتاً حفظ شده باشد. ما از آنجا که مثل آحاد مردم، مثل آحاد منتقدان و صد البته مثل آحاد جماعتی که به هر دلیل رأی به رئیس فعلی قوه مجریه دادهاند، شغلی غیر از «دلالی تحریم» داریم، توافقی را توافق خوب میدانیم که هم بر اساس آنچه مرقوم میدارند و هم بر اساس اساسیترین واقعیتهای موجود، لرزه سفت و سخت بر ساختمان تحریم بیندازد. پس دغدغه ما فقط بسط دانش هستهای، حفظ صنعت هستهای و افزودن بر پیشرفتهای علمی و عملی در بحث هستهای نیست، بلکه به جد دغدغه یعنی آرزو داریم در خلال یک توافق خوب، سایه بیرحم و ظالمانه تحریم از سر ملت ما برداشته شود. به اذعان دوست و اعتراف دشمن، بخش اعظم تحریمهای این سالیان، نتیجه خوشرقصی جنایتگونه سران فتنه در سال 88 و یکی ـ دو سال بعد از آن است. «تقلب» اشتباه است که فکر کنیم فقط «اسم رمز آشوب» بوده، این تهمت زشت، بسی بالاتر از این حرفها «اسم رمز تحریمهای جدید» نیز هست و دقیقاً از همین زاویه، همان دشمن جلاد تحریم که میخواهد سر به بدن ملت ایران و انقلاب اسلامی خمینی نباشد، از اصحاب فتنه به عنوان دوست و متحد خود یاد میکند.
حال به مطلع یادداشت بازگردیم و بررسی کنیم که چرا گزاره «توافق میشود یا
نه؟» جای خود را به این گزاره داده است: «برفرض توافق هم خیلی نمیتوان از
آن انتظار معجزه داشت»؟! واقعیت آن است آنچه افکارعمومی را به این گزاره
دوم رسانده، هم مشاهده هر روزه بدعهدیها و خباثتهای لاینقطع 1+5 بویژه
رژیم منفور آمریکا بوده و هم مشاهده سلسلهوار بیتدبیریهای دولت. مردم
این روزها از خود میپرسند «واقعاً انتظار چه معجزهای را میتوان از توافق
با رژیمی داشت که مهمترین حامی داعش است؟»... یکی مثل سردار سلیمانی با
داعش میجنگد که یکی مثل آقای ظریف از دل مذاکره با مهمترین حامی داعش،
مثلاً چه توافقی را برای ملت به ارمغان بیاورد و چه گلی به سر مملکت
بزند؟!... به راستی با وجود این اوباما، این جان کری، این وندی شرمن، این
نتانیاهو و این همه دروغ و دغل و بدعهدی و حرف متناقض و اتخاذ مواضع بسیار
خصمآلودتر از قبل، گیرم هم که توافق بشود؛ اولاً تا یک ساعت آیا دوام
خواهد داشت؟! ثانیاً بر فرض دوام، کدام گره را میخواهد بگشاید؟! این همه
البته تنها یک روی سکه پرسشهای ملت است. روی دیگر سکه، سؤالات افکار عمومی
را فهرستوار در ادامه مینویسم:
- برفرض توافق شود، توافق هم دوام داشته باشد و بخش قابل توجهی از
تحریمها هم رفع شود؛ وقتی درباره مسکنمهر از ابتدای این دولت تا همین
الان، صدجور حرف متضاد زده میشود، لیکن هیچ کار درست و درمانی صورت
نمیگیرد، توافق میخواهد مثلاً چه معجزهای کند؟!
- بر فرض توافق شود، توافق هم دوام داشته باشد و بخش قابل توجهی از
تحریمها هم رفع شود؛ وقتی درباره یارانهها، هیچ سیاست منسجم و کارآمدی
مشاهده نمیشود و حرف وزیر اقتصاد، حرف سخنگوی دولت را نقض میکند و حرف
مسؤولی دیگر، هر دو حرف قبلی را، توافق میخواهد مثلاً چه معجزهای کند؟!
- برفرض توافق شود، توافق هم دوام داشته باشد و بخش قابل توجهی از
تحریمها هم رفع شود؛ وقتی درباره معضل ریزگردها، سرکار خانم سبزپوش معتقد
است همین هست که هست و مردم باید با این معضل کنار بیایند، توافق میخواهد
مثلا چه معجزهای کند؟!
ـ بر فرض توافق شود، توافق هم دوام داشته باشد و بخش قابلتوجهی از
تحریمها هم رفع شود؛ وقتی شعار افزایش احترام به پاسپورت ایرانی، یک روز
خلاصه در ماجرای تاسفبار سفیر دائم ایران در سازمان ملل میشود و دگر روز
محدود به آنچه در فرودگاه عربستان گذشت، توافق میخواهد مثلا چه معجزهای
کند؟!
ـ بر فرض توافق شود، توافق هم دوام داشته باشد و بخش قابلتوجهی از
تحریمها هم رفع شود؛ وقتی این آمار اقتصادی، آن آمار اقتصادی را نقض
میکند و تورم و گرانی در روز روشن، «شیب ملایم» خوانده میشود، توافق
میخواهد مثلا چه معجزهای کند؟!
ـ بر فرض توافق شود، توافق هم دوام داشته باشد و بخش قابلتوجهی از
تحریمها هم رفع شود؛ وقتی در سیاست خارجه و درباره یک گزارهبرگ،
رئیسجمهور یک چیز میگوید، وزیر امور خارجه یک چیز دیگر میگوید، آقایان
عراقچی و صالحی هم برای خودشان یک چیز دیگر، توافق میخواهد مثلا چه
معجزهای کند؟!
ـ بر فرض توافق شود، توافق هم دوام داشته باشد و بخش قابلتوجهی از
تحریمها هم رفع شود؛ وقتی درباره شعار انتخاباتی «افزایش اعتبار پول ملی»
هیچ کار مشخصی انجام نمیگیرد و هیچ پاسخی هم از سوی آقایان داده نمیشود،
توافق میخواهد مثلا چه معجزهای کند؟!
ـ بر فرض توافق شود، توافق هم دوام داشته باشد و بخش قابلتوجهی از
تحریمها هم رفع شود؛ وقتی مسؤولان به جای ارائه کارنامه در حوزه کاری خود،
مرتب حرف غیر و غیرضرور میزنند و آنچه را که باید بگویند نمیگویند توافق
میخواهد مثلا چه معجزهای بکند؟!
... و عاقبت یک چیزی، بلکه یک چیزهایی هست که صرفنظر از آحاد مردم و
جماعت منتقد، حتی فلان روزنامه مثلا اصلاحطلب هم برمیدارد در سرمقاله
خود مینویسد: «بر فرض توافق هم خیلی نمیتوان از آن انتظار معجزه داشت».
آری! دولت باید نگاه خود را درست کند والا توافق با کدخدایی که دیگر نیست،
علاج هیچ مشکلی نیست. آمریکا اگر خیلی حلال مشکل بود، مشکلات کاخ سفید با
سیاهان آمریکایی را درست میکرد، بلکه پرزیدنت مودب و باهوش مجبور نشود در
اظهارنظری زشت و عاری از ادب، سیاهپوستان آمریکا را «دزد» خطاب کند! من
واقعا بنا ندارم در این یادداشت معضلات و گرفتاریهای آمریکا را یکییکی
فهرست کنم اما خوب است آقایان توضیح دهند که توافق با مهمترین حامی داعش،
چه گلی میخواهد به سر مردم غیور ما بزند؟! دیروز در دیدار با معلمان،
«حضرت آقا» ضمن بیان آنکه حل مشکل اقتصادی وابسته به رفع تحریم نیست، بازهم
تاکید کردند نیاز آمریکا به مذاکره با ما، از نیاز ما به مذاکره با آنها
بیشتر است. کاش بفهمند این موضع حکیمانه را! امروز در منطقه غرب آسیا، در
این جغرافیای مقاومت، بعد از رژیم حرامزاده اسرائیل، منفورترین رژیم، رژیم
آمریکاست. هرچقدر مردم منطقه، قاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله را محبوب
میشمرند، از اعماق دل نفرت دارند از اوباما و جان کری. اگر ایستادگی
جمهوری اسلامی کنار مردم مظلوم فلسطین و علیه دشمن صهیونیستی موجب محبوبیت
ایران نزد ملل منطقه شده است، ایستادگی کاخ سفید کنار صدها کلاهک اتمی
اسرائیل، جز این برای آمریکا سودی نداشته که بغض و کینه ملتها را نسبت به
خود انباشتهتر کند. امروز هم ایستادگی ملت ایران کنار ملت مظلوم یمن، باعث
فخر و اعتلای دوچندان نام جمهوری اسلامی شده است، همچنان که ایستادگی
آمریکا کنار بمبافکنهای سعودی، خشم جهانیان را از کاخ سفید مضاعف کرده
است. خب! چه نظامی به مذاکره با چه نظامی احتیاج بیشتری دارد؟! اصلا
صرفنظر از توافق، خود همین نشستن پای میز مذاکره، احتیاج کدام سوی میز
است؟! برای کسانی که بنا به هر دلیل نمیتوانند «توافق خوب» برای مردمشان
بیاورند، کارهای دیگری غیر از دیپلماسی هم هست! «توافق» یوسف پیامبر نیست
که روی زلیخای فرتوت بیتدبیری، ردایی به معجزه بیندازد.