هادی محمدی: بیش از دو هفته است که حاکمان رژیم سعودی شکست خود در منازعات سیاسی یا تجزیه یمن را با انتقام از مردم یمن تلافی میکنند و تمامی مصادیق قوانین بینالمللی در ارتکاب جنایت جنگی و نسلکشی را رکورد زدهاند. جالب است که سازمان ملل به عنوان یک نهاد بینالمللی که باید حافظ صلح و امنیت جهانی و مانع از ارتکاب جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی و... شود، برای رفع مسئولیت میگوید حوثیها به قطعنامههای شورای امنیت عمل نمیکنند! این یعنی اینکه یک حمایت علنی از جنایت عربستان در یمن را به نمایش گذاشته و آن را مجاز میداند. اساساً باید گفت تحولات منطقه به نحوی پیش میرود که ماهیت بسیاری از بازیگران و نهادها و مؤسسات و افراد در جایگاههای بین المللی افشا و رسوا میشوند.
آل سعود که درکی از دموکراسی ندارد و در محیط داخلی فقط بیعت و اطاعت از
خانواده فاسد حاکم را میفهمد در محیط منطقهای هم با همین تصور به دنبال
به کرنش کشاندن ملل و کشورهای اسلامی است. این حاکمان فاسد تصور میکنند
که میتوانند همه دولتها و ملتها را با پول بنده خود کنند. آل سعود با
آغاز به جنگ ظالمانه و تحمیلی علیه مردم یمن، برای کسب حمایت و مشروعیت به
مراجع منطقهای و بینالمللی مراجعه کرده و الان که در گل مانده است و همه
کارشناسان نظامی تأکید میکنند که با جنگ و حمله هوایی نمیتوان به پیروزی
علیه یک ملت مبارز و مصمم رسید، دست التماس به سوی پاکستان و مصر و تعدادی
از کشورها دراز کرده تا از سربازان آنها برای خونریزی بیشتر در حمله
زمینی استفاده کند. امریکاییها از یک جنگ گسترده که ممکن است منافع
استعماری - نفتی آنها را به خطر اندازد استقبال نمیکنند ولی یک جنگ مدیریت
شده که بتواند به اقتدار همپیمانان آنها منجر شود را مورد حمایت قرار
میدهند. اما منطقه غرب آسیا یا خاورمیانه در یک نقطه عطف تاریخی و امنیتی
قرار دارد و سعودیها نمیتوانند، حتی با تأیید و مدیریت امریکا و رژیم
صهیونیستی به جنگ تحمیلی با مردم یمن ادامه دهند یا در آن پیروز شوند. مصر،
پاکستان و ترکیه از مشارکت در جنگ زمینی کنار کشیدهاند و بقیه
شیخنشینهای قدکوتاه هم از اهمیت نظامی برخوردار نیستند. هشدار علنی
مقام معظم رهبری یک رخداد بزرگ در قبال ماجراجویی سران فاسد و قاتل سعودی
است. البته ولیعهد دوم عربستان از طریق اردوغان پیغام داده است که از یک
راهحل سیاسی برای پایان دادن به حمله نظامی استقبال میکند و انتظار دارد
که نتایج حمله نظامی را در شاخصهای راهحل سیاسی محقق و مردم یمن را به
کرنش و اطاعت از خود برگرداند. با اینکه سران نظامی و عالی رتبه آل سعود،
بدون جنگ زمینی باید سرافکنده و همچون رژیم صهیونیستی شکست خورده جنگ را
متوقف کنند و به اراده ملی یمنیها احترام بگذارند ولی دست به دامن
بازیگران منطقهای شدهاند و همان سیاستهای رنگ باخته در سوریه را تکرار
میکنند. نظامیان آلسعود برای مجبور کردن مردم یمن به پذیرش دیدگاههای
سعودی، تکرار گستردهای از ارتکاب جنایت جنگی علیه بشریت را به نمایش
میگذارند و نهادهای بینالمللی هم چشم به روی همه این صحنههای دلخراش
بستهاند و منتظر تسلیم شدن مردم یمن هستند که احتمال آن صفر است. ریسک
سعودیها برای وارد کردن نیروهای زمینی و زرهی خود به جنگ با یمنیها،
آغاز پایان نظام سعودی ارزیابی میشود و انتظار نمیرود که آنها چنین
خطرپذیریای را تحمل کنند، لذا افق جنگ زمینی برای سعودیها در یمن دست
نیافتنی یا احتمالی حداقلی است ولی آنچه روشن و قطعی است اینکه پیروز این
میدان مردم یمن هستند که آل سعود، همپیمانان ارتجاعی و امریکا و رژیم
صهیونیستی را با شکست جدیدی روبهرو خواهند کرد و معادلات منطقهای را در
مسیر جدیدی قرار خواهند داد.