محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در برنامه تلویزیونی نگاه گفت: «باور کرده ایم آمریکا دیگر ابرقدرت نیست، آمریکا دیگر قدرقدرت نمی باشد.» انقلاب اسلامی با همین باور به وجود آمد. امام خمینی (ره) که پنجاه سال پیش با قیام تاریخی 15 خرداد، جمهوری اسلامی را پایه گذاری کردند، این باور را داشتند که آمریکا ابرقدرت نیست و می توان به نام خدا بر او غلبه کرد. همین باور در ملت ایران شکل گرفت.
به همین دلیل
ذهنیتی تشکیل شد که یک ابرقدرت جدید به نام اسلام در جهان پدید آید. امروز
جهان با شکل گیری قطب قدرت اسلام، رو به روست که ملت و رهبری معظم انقلاب،
آن را مدیریت
می کنند.بیانیه لوزان، اما و اگرهای زیادی دارد و می شود روی آن
ساعت ها بحث کرد، اما اعترافات دشمن در باره قدرت ملت ایران را نمی توان
نادیده گرفت. اوباما، رئیس جمهور آمریکا اولین کسی بود که پس از بیانیه
لوزان واکنش نشان داد. او باید در مورد ادبیات جدید دیپلماسی آمریکا که
گوشه هایی از آن در بیانیه لوزان نمود داشت، مردم آمریکا و متحدین خود را
توجیه کند. او اعتراف کرد: «تحریم ها نتوانست برنامه هسته ای ایران را
متوقف کند.» او پذیرفت؛ «فتوای آیت الله خامنه ای را باید به عنوان یک پایه
جهت راهکارهای عملی در نظر گرفت.» برای اولین بار قبول کرد؛ «ایران حق
دارد برنامه های صلح آمیز
هسته ای را ادامه دهد.» وی تصریح کرد: «ما از ایران انتظار نداریم تا برنامه هسته ای خود را نابود کند.»
این اعترافات در
متن و بطن خود نشان می دهد رئیس جمهور آمریکا از چالش با یک ابرقدرت سخن می
گوید. بویژه آنکه اشاره می کند؛ «من و اعضای دولتم تأکید داشته ایم باید
بر اساس عقل صحبت کنیم.» این عقلانیت سیاسی در دستگاه دیپلماسی آمریکا از
کجا پیدا شده است؟ دستگاه دیپلماسی ای که با پنتاگون و سیا، دست اندرکار
جنایت و خونریزی در کشورهای جهان و بویژه خاور میانه است. اوباما باید
دلیلی بر این رویکرد، برای ملت آمریکا و متحدان خود بیاورد. او دلیل خود را
بی پرده این گونه بیان می کند: «مردم آمریکا جنگ سرد و مذاکرات نیکسون را
به یاد دارند.» اوباما از درگیری های آمریکا با چین و شوروی سابق در دوران
جنگ سرد به عنوان چالش های اساسی دستگاه دیپلماسی آمریکا سخن می گوید و
ایران و ملت ایران را به عنوان ظهور یک ابرقدرت در جهان امروز که عمق
استراتژیک آن به خارج از مرزهایش کشیده شده است، یادآور
می شود. این اعتراف بزرگی است. اینکه ما بگوییم یک ابرقدرت هستیم شاید
نوعی اغراق باشد، اما اینکه دشمن اعتراف کند که در برابر یک ابرقدرت قرار
دارد، و راه حل ها را به سمت راهبردهای آمریکا در دوران نیکسون (ماجرای
گفتگو با چین) ببرد، یک حرف قابل اعتناست.
اوباما اعتراف می
کند: «جمهوری اسلامی برنامه هسته ای خود را به پیش برده و تجربه تحریم ها
نتوانسته است ایران را متوقف کند»، لذا از سه گزینه نظامی، تشدید تحریم ها و
گفتگو برای پیدا کردن راه حل ها، راه سوم را پذیرفته است. از همه مهم تر
این است که بگوید: «ما این کار را برای امنیت آمریکا و متحدان خود کرده
ایم.»مصاحبه اوباما با نیویورک تایمز
هم حاوی اعترافات مهمی در پیدایی جایگاه ایران در جهان و اینکه بدانیم در
کجا ایستاده ایم، می باشد. اوباما می گوید: «ایران در جنگ هشت ساله نشان
داد که برای حفظ غرور ملی، مقاومت می کند. مسئله هسته ای به غرور ایرانیان
تبدیل شده است.» اینکه یک صدا در باره مطالبات
هسته ای از ایران به گوش جهان بویژه آمریکا رسیده، خیلی مهم است. و اینکه
نمی توان در برابر غرور ایرانیان ایستاد، مهم تر است. امروز اقتدار و امنیت
ملی ایران در استقرار یک دولت و نظام نیرومند، رمز اصلی مبارزات دیپلماتیک
ما در منطقه و جهان است. پشتوانه این اقتدار، غرور ایرانیان است؛ واقعیتی
که دشمن هم به آن اعتراف دارد. کسانی که بخواهند این غرور را مخدوش کنند و
به امنیت ملی و اقتدار ایرانیان آسیب برسانند، به عنوان خائنین به ایران و
اسلام شناخته می شوند.سران فتنه و پناهندگان سیاسی فتنه 88 به اردوگاه
دشمن، به دشمنان ملت ایران فرصت دادند که آنها غرور ایرانیان را نادیده
بگیرند. اما شهدای هسته ای و دانشمندان هسته ای ما به عنوان پاسداران غرور
ملی به دشمن فهماندند راه مقابله با ملت ایران، مسدود است.اوباما در گفتگو
با نیویورک تایمز اعتراف
می کند: «ایران با توجه به منابع، مساحت و مردمی که دارد، یک قدرت منطقه
ای بسیار قدرتمند است و تمام ظرفیت های بالنده را در اختیار دارد.» بدون شک
این ظرفیت، محصول خون شهدا و پایداری رزمندگان اسلام و فداکاری ایثارگران
انقلاب است. تیم مذاکره کننده ایرانی نماینده چنین ملتی هستند. آنها باید
در توافق نهایی، غرور ایرانیان در پاسداشت منافع و مصالح ملی را حفظ کنند.
وقتی ملت، همه حیثیت و وجود خود را برای پیروزی اسلام و سربلندی ایران
گذاشته است، دولت باید این سرمایه ملی را صرف همین کار بکند. کوچک ترین
خطایی ممکن است همه دستاوردها را به باد دهد.
پنج شنبه گذشته مقام معظم رهبری مطالب مهمی را در مورد مناقشه هسته ای ایران با قدرتهای جهانی بویژه آمریکا مطرح فرمودند. مسئولان ما بویژه تیم مذاکره کننده باید در مذاکرات این حقیقت را در نظر داشته باشند که ما در کجای تاریخ ایستاده ایم.
قدرت هماوردی ما در مقابله با تهدیدهای دشمن چیست؟
چرا دشمن تهدید نظامی و تحریم های به قول خود فلج کننده را
زنگ زده می بیند و به شدت نیازمند توافق است. آنها خود را در برابر یک
قدرت با عمق استراتژیک فوق العاده مهم می بینند. لذا به فرموده رهبر معظم
انقلاب نباید فریب لبخندهای آنها را خورد. نباید به
وعده های آنها دل خوش کرد.نباید به آنها اجازه داد به بهانه نظارت وارد
حریم امنیتی و دفاعی کشور شوند. به هیچ وجه نباید در مذاکرات حمایت از
برادرانمان در راهبرد مقاومت آسیب ببیند. دستاوردهای هسته ای را مسئولان
بسیار مهم تلقی کنند.
کمتر از 10 سال است ایران وارد باشگاه هسته ای جهان شده است. روز به روز در این صنعت پیشرفت کرده و نوآوریهای شگفت انگیز داشته است.
مقام معظم رهبری فرمودند: «من اصرار دارم که مسئولان دستاوردهای کنونی هسته ای را بسیار با اهمیت تلقی کنند و آنها را کم ارزش و سبک نشمارند»
مذاکرات با 1+5 را
باید یک نبرد دیپلماتیک برای حفظ جایگاه اقتدار جهانی ایران تلقی کرد.دولت
باید در حفظ این جایگاه بکوشد و در توافق نهایی مطالبات ملت و رهبری را در
متن حقوقی الزام آور توافق دقیق، صریح و شفاف بگنجاند و از اعتمادی که
رهبری به آنها کرده به خوبی صیانت کند.
نویسنده : سید مسعود علوی