نازعات313

آخرین نظرات
نویسندگان

۴۱ مطلب با موضوع «امام خامنه ای» ثبت شده است

محمدی‌گلپایگانی گفت: حضرت آقا جمله‌ای درباره حکومت آل‌سعود فرمودند که یک بشارت در آن خواهد بود و فرمودند بزودی دماغشان به خاک مالیده می‌شود و ما در انتظار آن روز هستیم.

  
           

به گزارش «نسیم»، ‌حجت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی در آئین تودیع و معارفه اعضای هیات امناء‌ و رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) ‌تقارن این مراسم را با ایام ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) به فال نیک گرفت و به بیان روایتی در شأن حضرت زهرا (س) پرداخت.

وی در ادامه به سخنان اخیر مقام معظم رهبری درجمع مداحان اهل بیت اشاره کرد و گفت: ‌ایشان با آن سخنرانی جذاب، گویا و همه جانبه‌شان هیچ نقطه مبهمی در آینده سیاست گذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران باقی نگذاشتند و به همه سوالاتی که در ذهن دوستان و احیاناً‌ مخالفان بود جواب دادند و همه نکات را روشن کردند.

محمدی گلپایگانی افزود: پس از استماع این سخنرانی به یاد آن جلسه ای افتادم که وجود مبارک حضرت امام حسین (ع ) یک سال قبل از مرگ معاویه در صحرای منا داشتند.

رئیس دفتر مقام معظم رهبری گفت: حضرت ابا عبدالله الحسین در آن سال برای حج به مکه آمدند و در صحرای منا دستور دادند همه نزدیکان، صحابه و تابعین در صحرای منا جمع شوند و نطقی در آن جا ایراد کردند که در تاریخ ثبت است و خیلی فرمایش مقام معظم رهبری با آن نطق تاریخی شباهت داشت.

محمدی گلپایگانی افزود: امام حسین (ع ) ‌در آن جلسه که با حضور بیش از هزار نفر بود از جنایات طاغوت زمان یعنی معاویه سخن گفتند و ایشان بر ولایت امیر المومنین (ع)‌ 14 دلیل قطعی آوردند.

وی گفت:‌ امام حسین (ع ) ‌در آن روز فرمودند که ما به دنبال به دست آوردن پست و مقام و حکومت نیستیم و فقط آمده ایم تا علامت‌های دین خدا را زده کنیم.

رئیس دفتر مقام معظم رهبری با اشاره به اینکه اکنون وضع کنونی دنیا هم همین‌طور است، افزود: ببینید که چه کسانی در مقابل جمهوری اسلامی ایران ایستاده اند و در برخی کشورهای اسلامی چگونه جنایات بی‌شمار علیه مسلمانان و تخریب اماکن مسلمانان را شاهد هستیم.

محمدی گلپایگانی گفت: حضرت آقا جمله ای در خصوص حکومت آل سعود فرمودند که یک بشارت در آن خواهد بود و فرمودند به زودی دماغشان به خاک مالیده می شود و ما در انتظار آن روز هستیم.

رئیس دفتر مقام معظم رهبری افزود: همه باید شکرگزار چنین رهبری هوشیار، بیدار، آماده، آگاه و مخلص باشیم و به عنوان کسی که دائم در خدمت ایشان هستم اعلام می کنم که در وجود مبارک ایشان ذره ای هوا و هوس و برای خود چیزی خواستن وجود ندارد و آنچه که فکر می کنند چیزی جز ترویج اسلام نیست.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۳۶
امیر مهدوی

امام خامنه ای(مدظله العالی)در دیدار جمعی از بانوان، شاعران و ذاکران اهل بیت علیهم‌السلام

از رسیدن به یک توافقی که منافع ملّت ایران را تأمین کند و عزّت ملّت ایران را حفظ کند، صددرصد من حمایت می‌کنم د

اینکه حالا تبریک می‌گویند، به بنده تبریک می‌گویند، به دیگران تبریک می‌گویند، بی‌معنی است، چه تبریکی؟ آنچه تا کنون انجام گرفته است نه اصل توافق و مذاکره‌ی منتهی به توافق را تضمین می‌کند، نه محتوای توافق را تضمین می‌کند

حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز پنج‌شنبه (20 فروردین ماه) در دیدار جمعی از بانوان، شاعران و ذاکران اهل بیت علیهم‌السلام ضمن تبریک سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله ‌علیها، مطالب بسیار مهمی را در خصوص مذاکرات هسته‌ای و همچنین تحولات یمن بیان کردند.



متن کامل بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی:
بسم‌الله ‌الرّحمن ‌الرّحیم
والحمد لله ربّ العالمین والصّلاهًْ والسّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنهًْ الله علی اعدائهم اجمعین. اللّهمّ صلّ علی فاطمهًْ و ابیها و بعلها و بنیها عدد ما احاط به علمک.
تبریک عرض می‌کنم این میلاد مسعود را به همه عاشقان ولایت، عاشقان نبوّت، عاشقان خاندان پیغمبر، دلباختگان فضیلت حقیقی. به شما عزیزان خوشامد عرض می‌کنم؛ یکایک شما دارای ارج و مقامی هستید که اشاره خواهم کرد و عرض خواهم کرد. قبل از شروع عرایضم یاد مرحوم آقای آهی (رحمهًْ‌الله علیه) مدّاح متعهّد و پایبند و خیرخواه و پرتلاش را گرامی می‌دارم.
بنده مرحوم آهی را از سال‌های اوایل دهه‌ ۴۰ می‌شناسم. در مشهد یک جمعی از مادحان اهل‌بیت آمده بودند و ایشان فعّال بود؛ البتّه آشنایی‌ای پیدا نکردیم امّا من ایشان را شناختم و دیدم؛ سال‌های متمادی ایشان را از دور می‌شناختیم؛ بعد هم از نزدیک خدمت ایشان رسیده بودیم. خدا ان‌شاءالله درجاتش را عالی کند، به ‌معنای حقیقی کلمه، پابند و متعهّد و علاقه‌مند و به خصوص نسبت به جامعه مدّاح دارای احساس تعهّد و مسئولیّت بود. و هر سال ما ایشان را در اینجا زیارت می‌کردیم. رحمت خدا بر او باد؛ خدا ایشان را بیامرزد؛ خدا ما را هم بیامرزد!
سه مطلب را من عرض می‌کنم: یکی درباره‌ی شما است، درباره مدّاحی و درباره‌ این حرفه بسیار شریف است؛ یکی درباره‌ مسئله‌ هسته‌ای است که امروز به یک مسئله رایج در کشور ما تبدیل شده است؛ یکی هم راجع به مسئله‌ی یمن است. این سه مطلب را من امروز به ‌طور اجمال با شما عزیزان، و در واقع با ملّت ایران، مطرح می‌کنم.
درباره‌ مطلب اوّل؛ حرفه مدّاحی حرفه‌ بسیار باشرافتی است؛ چرا؟ چون در طول تاریخ کسانی بودند که ستمگران را، ظالمان را، زورگویان را مدح می‌گفتند و مدح می‌کردند؛ امروز هم هستند. امروز هم در دنیا کسانی هستند که زبان می‌گشایند به مدح پلیدترین انسانهای عالم، یا قلمهایشان را با مزد - با مزدی کثیف و پلید - در این راه به‌کار می‌اندازند؛ شما به‌عکس، زبانتان، نفَستان، حنجره‌تان، قدرت هنری‌تان در خدمت مدح فضیلت است. خاندان پیغمبر خاندان فضیلتند؛ سرتاپا فضیلت. مادح خورشید مدّاح خود است؛ شما در واقع با مدح فضیلت خاندان پیغمبر، مدح خودتان را هم می‌کنید و در واقع شرافت این شغل را نشان می‌دهید. من چند سال قبل از این، در همین مجلس مربوط به فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله علیها) این شعر را از مرحوم صغیر اصفهانی خواندم:
در حدیث آمد که اندر لیلهًْ‌الاسراء پیمبر
اشترانی دید، من خود اشتری زان کاروانم
گر نداری باور و حجّت همی خواهی نظر کن
بر کتاب مدح او در دست من کاین هست بارم
رحمت خدا بر صغیر اصفهانی. بنابراین شما کتاب مدح فضیلت را در دست دارید؛ این شرافت بزرگی است؛ خوش به حال شما؛ قدر بدانید این حرفه را، این خصوصیّات را و این فرصت را مغتنم بشمارید. این، نکته‌ اوّل درباره‌ مدّاحی.
نکته دوّم؛ امروز جامعه‌ مدّاح کشور، فرصت بسیار بزرگی را در اختیار دارد؛ شما مجالسی تشکیل می‌دهید؛ جمعیّت‌های بزرگ، گاهی جمعیّت‌های هزاران نفری و غالباً هم جوان جمع می‌شوند پای منبر شما و پای خواندن شما و مدیحه‌سرایی و مرثیه‌خوانی شما؛ از این فرصت بهتر؟ این‌همه مخاطب، این‌همه دل آماده شنیدن و نیوشیدن، این همه نفوس آماده‌ تربیت شدن در اختیار شما هستند؛ این فرصت است؛ اِغتَنِمُوا الفُرَص فَاِنَّها تَمُرُّ مَرَّ السَّحاب. این فرصت را مغتنم بشمرید؛ از این فرصت بهترین استفاده را بکنید.
نکته‌ سوّم؛ بهترین استفاده‌ی از این فرصت چیست؟ تبلیغ معارف دین؛ تبلیغ همان چیزی که این بزرگواران، این نشانه‌های عظمت و فضیلت برای خاطر آن، جانشان را کف دست گرفتند؛ این‌همه رنج بردند؛ این‌همه مصیبت کشیدند؛ حادثه‌ی عاشورا به‌وجود آمد؛ حوادث گریه‌آور صدر اسلام به‌وجود آمد. [اینها] برای چه بود؟ برای ترویج معارف دین بود. از این فرصت برای ترویج معارف دین، برای سوق دادن نسل جوان به عمل به دین، به عمل به شریعت، به عمل به مسئولیّت‌های بزرگ این دوران استفاده کنید. امروز کشور ما، ملّت ما و دنیای اسلام محتاج درست فهمیدن، درست عمل کردن و ایستادگی کردن است. ملّت ایران الگو است؛ در میان ملّت، جوانان موتور حرکتند. این جوان‌ها در اختیار شما هستند؛ یعنی شما با یک نگاه ملاحظه خواهید کرد که به یک معنا موتور حرکت دنیای اسلام، زیر کلید شما است. معارف دین را تبلیغ کنید.
آنچه را مردم احتیاج دارند و آنچه را این جوان‌ها احتیاج دارند برای پاک بودن، برای پاک زیستن، برای سبک زندگی اسلامی، برای مسلمان شدن به‌معنای واقعی کلمه، برای عاقبت به خیری، به اینها یاد بدهید؛ این در اختیار شما است. کِی ما در طول تاریخ این‌همه مجلس داشتیم که در آنها این‌همه جوان جمع بشوند و دلهایشان را در اختیار شما بگذارند. در زمان ما و در دوره‌ جوانی ما در مشهد اگر همه‌ مدّاحها را می‌شمردند، از پنج شش نفر بیشتر نمی‌شدند، در تهران هم یک‌خرده بیشتر از این. این‌همه مجلس، این‌همه گوینده، این‌همه خواننده، این‌همه هنر، این‌همه صدای خوش، شعرا هم به‌کار می‌افتند و آنها هم شعر می‌گویند؛ از این فرصت استفاده کنید؛ این هم نکته‌ بعدی.
و نکته آخر؛ پرهیز از انحراف، پرهیز از خرافه‌گرایی، پرهیز از مشکل‌تراشی در عقاید جوان‌ها؛ گاهی ما یک کلمه‌ای می‌گوییم که یک گرهی در ذهن جوانِ مخاطب ما به‌وجود می‌آید؛ این گره را چه کسی می‌خواهد باز کند؟ این گرهی را که ما با بیان ناقص خودمان یا بیان غلط خودمان یا بی‌توجّهی و بی‌مسئولیّتی خودمان در ذهن این جوان به‌وجود می‌آوریم و عقیده‌ی او را دچار مشکل می‌کنیم، این گره چگونه باز خواهد شد؟ اینها مسئولیّت است. اینکه ما مجلس عزاداری و مدح سیّدالشهدا را - که عظمت او به‌خاطر شهادت است، عظمت او به‌خاطر فداکاری در راه خدا است، عظمت او به‌خاطر گذشت است؛ گذشت از همه چیز، از همه‌ی خواسته‌ها، از همه‌ی مطلوب‌ها - تبدیل کنیم به یک نقطه سبک، به یک جایی که یک تعدادی جوان لخت بشوند، بپرند هوا، بپرند پایین و ندانند چه می‌گویند، درست است؟ این شکر این نعمت است که خدا به شما داده؟ این صدای خوش نعمت است؛ این توانایی اداره‌ی مجلس نعمت است؛ اینها چیزهایی است که خدا به همه نداده است، به شما داده؛ باید این نعمت‌ها را شکر بگزارید. بنابراین من جامعه‌ی مدّاح را از ته دل دوست می‌دارم؛ برایتان دعا می‌کنم؛ خداوند ان‌شاءالله به شماها توفیق بدهد، به شماها کمک کند؛ امّا این را هم عرض می‌کنم که انتظارات از جامعه‌ مدّاح، امروز در جامعه ایرانی و در کلّ نگاه منطقه‌ای، انتظار بالایی است. من درباره‌ی حضرت صدّیقه‌ طاهره‌ معصومه‌ راضیه‌ی مرضیّه (سلام‌الله و سلام جمیع انبیائه و ملائکته و عباده الصّالحین علیها) چیزی نمی‌توانم عرض بکنم؛ شما در بیانات خودتان مطالبی را بیان کردید، بنده هم زبانم قاصر است از اینکه مطلبی را عرض بکنم؛ [لذا] از این موضوع عبور می‌کنیم.
موضوع دوّم مسئله‌ی هسته‌ای؛ بعضی‌ها سؤال کردند و می‌کنند که چرا فلانی درباره مسئله‌ هسته‌ای موضع نگرفته ‌است؟ جواب این است که جایی برای موضع‌گیری وجود نداشته ‌است. مسئولین ما، مسئولین هسته‌ای، مباشرین کار به ما دارند می‌گویند هنوز کاری انجام نگرفته، هیچ چیز الزام‌آوری بین دو طرف نگذشته است؛ چه موضع‌گیری‌ای؟ اگر از من بپرسند شما موافقید یا مخالف، می‌گویم نه موافقم، نه مخالف؛ چون هنوز اتّفاقی نیفتاده است؛ هنوز کاری نشده. همه‌ی مشکل بر سر آن جزئیّاتی است که بنا است بنشینند و یکایکِ آنها را بحث کنند؛ این را خود مسئولین هم گفته‌اند؛ هم به ما گفته‌اند، هم در مصاحبه‌هایشان به مردم این را گفته‌اند؛ همه‌ی مشکل بعد از این است. ممکن است طرف مقابل که یک طرفِ لجوج، بدعهد، بدمعامله، اهل دبّه درآوردن، اهل چک ‌و چانه کردن، اهل از پشت خنجر زدن و اهل این‌جور کارها و سیاه‌کاری‌ها است، سرِ جزئیّات بخواهد کشور ما را، ملّت ما را، مذاکره‌کنندگان ما را در یک دایره‌ای محصور کند؛ ما هنوز هیچ چیز در اختیار نداریم، هیچ الزامی به‌وجود نیامده است. اینکه حالا تبریک می‌گویند، به بنده تبریک می‌گویند، به دیگران تبریک می‌گویند، بی‌معنی است، چه تبریکی؟ آنچه تا کنون انجام گرفته است نه اصل توافق و مذاکره‌ی منتهی به توافق را تضمین می‌کند، نه محتوای توافق را تضمین می‌کند؛ هیچ کدام را؛ حتّی تضمین نمی‌کند که این مذاکرات تا به آخر برسد و به یک توافق منتهی بشود؛ اینکه تا الان انجام گرفته، این‌جوری است؛ همه چیز مربوط به بعد از این است.
چند نکته را من در مورد مسئله‌ هسته‌ای عرض می‌کنم. من البتّه هیچ‌وقت نسبت به مذاکره‌ با آمریکا خوش‌بین نبودم. نه از باب یک توهّم بلکه از باب تجربه؛ تجربه کردیم. نه از باب یک حالا اگر یک روزی - ما که در آن روز قاعدتاً نخواهیم بود - شماها ان‌شاءالله در جریان حوادث و جزئیّات و یادداشت‌ها و نوشته‌های این روزها قرار بگیرید، خواهید دید که این تجربه‌ی ما از کجا حاصل شده؛ تجربه کردیم. لکن با وجود اینکه من خوش‌بین نبودم به مذاکره‌ی با آمریکا، با این مذاکرات موردی، مخالفت نکردم، موافقت کردم؛ از مذاکره‌کنندگان هم با همه‌ی وجود حمایت کردم، الان هم حمایت می‌کنم. از رسیدن به یک توافقی که منافع ملّت ایران را تأمین کند و عزّت ملّت ایران را حفظ کند، صددرصد من حمایت می‌کنم و استقبال می‌کنم؛ این را همه بدانند. اگر کسی بگوید که ما مثلاً با توافق یا با رسیدن به یک نقطه مخالفیم، نه، خلاف حق و خلاف واقع گفته است. اگر یک توافقی انجام بگیرد که این توافق توافقی باشد که منافع ملّت را، منافع کشور را تأمین بکند، بنده کاملاً با آن موافقت خواهم کرد. البتّه این را هم ما گفتیم که توافق نکردن بهتر از توافق بد است - که این حرف را آمریکایی‌ها هم می‌زنند - این فرمول، فرمول درستی است؛ توافق نکردن از توافق کردنی که در آن، منافع ملّت پامال بشود، عزّت ملّت از بین برود، ملّت ایران با این عظمت، تحقیر بشود [بهتر است]، توافق نکردن شرف دارد بر یک چنین توافق کردنی. این هم این مطلب؛ این نکته‌ اوّل.
نکته‌ بعدی این است که بنده در جزئیّات مذاکره دخالتی نکردم، باز هم نمی‌کنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلی، چهارچوب‌های مهم و خطّ قرمزها را به مسئولین کشور همواره گفته‌ام؛ عمدتاً به رئیس جمهور محترم که ما با ایشان جلسات مرتّب داریم، و موارد معدودی هم به وزیر محترم خارجه؛ خطوط اصلی و کلّی. جزئیّات کار، خصوصیّات کوچک که تأثیری در تأمین آن خطوط کلان ندارد، مورد توجّه نیست؛ اینها در اختیار آنها است، می‌توانند بروند کار کنند. اینکه حالا گفته بشود که جزئیّات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، این حرف دقیقی نیست؛ البتّه بنده احساس مسئولیّت می‌کنم، نسبت به این مسئله به ‌هیچ‌وجه بی‌تفاوت نیستم، کلیّاتی وجود دارد که حالا اشاره هم خواهم کرد به بعضی از آنها؛ قبلا هم در صحبت‌های عمومی خطاب به مردم آنها را گفتیم؛ به مسئولین هم مفصّل‌ترش را گفتیم.
نکته‌ سوّم؛ همان‌طور که عرض کردم بنده به مجریان امر اعتماد دارم؛ این را شما بدانید؛ این آقایانی که مشغول کار هستند، اینها افرادی هستند مورد اعتماد ما، من در مورد آنها هیچ تردیدی [ندارم]؛ در آنچه تا حالا بودند، ان‌شاءالله بعد از این هم تردیدی به‌وجود نخواهد آمد؛ هیچ تردیدی نسبت به آنها ندارم. لکن در عین‌حال جدّاً دغدغه دارم؛ این دغدغه ناشی از آن است که طرف مقابل به شدّت اهل فریب و دروغ و نقض‌عهد و حرکت در خلاف جهت صحیح است؛ طرف مقابل این‌جوری است. یک نمونه‌اش در همین قضیّه اتّفاق افتاد؛ بعد از آنکه مذاکره‌کنندگان ما مذاکره‌شان تمام شد، بعد از چند ساعت بیانیّه‌ کاخ سفید منتشر شد در تبیین مذاکرات. این بیانیّه‌ای که آنها منتشر کردند - که اسمش را می‌گذارند «فکت‌شیت» - در اغلب موارد خلاف واقع است؛ یعنی روایتی که اینها دارند از مذاکرات و از تفاهم‌هایی که انجام گرفته است می‌کنند، یک روایت مخدوش و غلط و خلاف واقع است. این بیانیّه را آوردند من دیدم؛ چهار، پنج صفحه است؛ این چهار، پنج صفحه در ظرف این دو سه ساعت که تهیّه نشده؛ در همان حالی که اینها داشتند مذاکره می‌کردند، این بیانیّه را هم نشستند تأمین کردند. ببینید، طرف این‌جوری است؛ دارد با شما حرف می‌زند، بر سر یک موضوعاتی تفاهم به‌وجود می‌آید، در همان حالی که دارد با شما حرف می‌زند، دارد یک اعلامیّه‌ای تهیّه می‌کند که برخلاف آن چیزی است که بین شما و او دارد می‌گذرد و تا مذاکره‌تان تمام شد، آن اعلامیّه را منتشر می‌کند! طرف این‌جوری است؛ طرف طرف بدعهدی است، طرف متقلّبی است. حرف می‌زنند، بعد هم خصوصی می‌گویند اینها برای آبروداری است؛ برای اینکه مثلاً در مقابل مخالفانشان در داخل کشورشان کم نیاورند، یک چیزهایی را اینها می‌نویسند. خب، این به ما ربطی ندارد. اگر بنا باشد که اینها ملاک عمل قرار بگیرد، آنچه آنها نوشتند، قطعاً ملاک عمل نخواهد بود. آنها البتّه درباره‌ی ما هم این حرف را می‌زنند. آنها گفتند که ممکن است بعد از آنکه این مذاکرات انجام گرفت، رهبری برای آبروداری یک اظهار مخالفتی بکند؛ کافر همه را به کیش خود پندارد. ما حرفمان با مردم بر مبنای اعتماد متقابل است؛ مردم به این حقیر ضعیف اعتماد کردند، بنده هم به تک تک این ملّت اعتماد دارم؛ به این حرکت عمومی اعتماد دارم؛ معتقدم «یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَهًْ»؛ اعتقاد دارم دست خدا است که دارد کار می‌کند. بیست‌ودوّم بهمن را نگاه کنید، در آن سرما، در آن مشکلات؛ روز قدس را نگاه کنید، در آن گرما با آن دهان روزه؛ چه کسی مردم را می‌آورد در این خیابان‌ها؟ چه گیرشان می‌آید از آمدن در این خیابان‌ها؟ این دست خدا است؛ خدا را می‌بینیم، اعتماد می‌کنیم به این حرکت مردمی، به این احساس مردمی، به این صدق و بصیرت مردمی اعتماد می‌کنیم؛ حرف می‌زنیم با هم؛ آنها [طرف مقابل] جور دیگری عمل می‌کنند، ما را هم با خودشان مقایسه می‌کنند. بنابراین دغدغه‌ی این حقیر وجود دارد؛ الان هم من دغدغه دارم که اینها چه خواهند کرد و چگونه عمل خواهد شد.
نکته‌ بعدی؛ بعضی‌ها موافقت کردند، بعضی مخالفت کردند؛ در این مطبوعات ما، در این نوشته‌های [کشور] ما، در سایت‌های فضای مجازی و غیره، بعضی ستایش می‌کنند، بعضی هم مخالفت می‌کنند؛ به اعتقاد بنده مبالغه نباید کرد، عجله هم نباید کرد، باید ببینیم چه اتّفاقی خواهد افتاد؛ البتّه من به خود مسئولین هم این را گفته‌ام همین چند روز؛ مسئولین باید بیایند مردم را و به خصوص نخبگان را از جزئیّات و واقعیّات مطّلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است؛ همدلی و هم‌زبانی که ما گفته‌ایم، همدلی یک چیز زورکی نیست، یک چیز دستوری نیست که کسی دستور بدهد که مردم همدلی کنید، مردم هم بگویند چشم، این همدلی نمی‌شود؛ همدلی مثل یک گل است، مثل یک نهال و بوته‌ی گل است، باید نهال را نشاند در زمین، بعد از آن مراقبت کرد، آن را آبیاری کرد، از لطمه زدن به آن باید جلوگیری کرد تا این همدلی رشد کند؛ بدون این، همدلی نخواهد شد. همدلی از هم‌زبانی هم بهتر است، هم‌زبانی هم خوب است.
ای بسا هندو و ترک هم‌زبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگر است
همدلی از هم‌زبانی بهتر است
همدلی لازم است؛ همدلی را باید به‌وجود آورد؛ همدلی را باید رشد داد. این توصیه‌ی من به همه است. الان فرصت خوبی است برای همدلی؛ یک عدّه‌ای مخالفند، یک عدّه‌ای اعتراض دارند؛ خیلی خب، مسئولین ما که مردمان صادقی هستند، مردمان علاقه‌مند به منافع ملّی‌اند، بسیار خب، یک جمعی از مخالفین را - از آن افرادی را که شاخصند - دعوت کنند، حرف‌های آنها را بشنوند؛ ‌ای بسا در حرف‌های آنها یک نکته‌ای باشد که این نکته را اگر رعایت کنند، کارشان بهتر پیش برود؛ اگر چنانچه نکته‌ای هم نبود، آنها را قانع کنند؛ این می‌شود همدلی؛ این می‌شود یکسان‌سازی دل‌ها و احساس‌ها، و به تبع آن عمل‌ها. به نظر من بنشینند، بشنوند، بحث کنند. حالا ممکن است بگویند آقا ما سه ماه بیشتر زمان نداریم؛ خب، حالا سه ماه بشود چهار ماه، آسمان که به زمین نمی‌آید؛ چه اشکالی دارد؟ کما اینکه آنها در یک برهه‌ دیگری هفت ماه زمان را عقب انداختند. خیلی خب، دوستان ما هم اگر چنانچه در این همدلی‌ها و هم‌زبانی‌ها و تبادل‌نظرها یک وقتی گرفته شد، چه اشکال دارد، وقتی گرفته بشود، یک خرده زمان آن تصمیمات نهایی عقب بیفتد؛ طوری نخواهد شد. این هم نکته بعدی.
نکته‌ بعدی این است که این مذاکراتی که دارد انجام می‌گیرد - که بخشی از آن هم مذاکره‌ی با طرف‌های آمریکایی است - فقط در موضوع هسته‌ای است؛ فقط. ما در هیچ موضوع دیگری فعلا با آمریکا مذاکره نداریم؛ هیچ؛ این را همه بدانند؛ نه در مسائل منطقه، نه در مسائل گوناگون داخلی، نه در مسائل بین‌المللی؛ امروز فقط موضوع مورد بحث و مورد مذاکره، مسائل هسته‌ای است. حالا، این تجربه‌ای خواهد شد؛ اگر طرف مقابل از کج‌تابی‌های معمولی خودش دست برداشت، این یک تجربه‌ای برای ما می‌شود که خیلی خب، پس می‌شود در یک موضوع دیگر هم با اینها مذاکره کرد؛ امّا اگر دیدیم نه، این کج‌تابی‌هایی که همیشه از اینها دیده‌ایم باز هم وجود دارد و کج‌راهه دارند می‌روند، خب طبعاً تجربه‌ گذشته‌ ما تقویت خواهد شد. طرف مقابل ما همه‌ دنیا هم نیستند، به این هم توجّه بشود. گاهی در تعبیرات آدم می‌شنود - من گله هم کردم - از بعضی از دوستان که می‌گویند جامعه‌ بین‌المللی! جامعه‌ی بین‌المللی را آنها می‌گویند، جامعه‌ی بین‌المللی‌ای در مقابل ما نیست؛ یک آمریکا و سه کشور اروپایی؛ همین. آنهایی که در این مسئله دارند با ملّت ایران لج‌بازی و کج‌تابی و بدعهدی و خباثت می‌کنند، یکی آمریکا است، یکی [هم] سه کشور اروپایی؛ کس دیگری در مقابل ما نیست. همین دو سال، دو سال و نیم قبل از این در همین شهر تهران، نمایندگان ارشد بیشتر از ۱۵۰ کشور آمدند، حدود پنجاه رئیس کشور در تهران در جریان جنبش غیرمتعهّدها که در تهران بود جمع شدند؛ مال دو سه سال پیش [است]، مال صد سال پیش که نیست؛ مال همین تازه است؛ جامعه‌ی بین‌المللی اینها هستند. اینکه ما مدام بگوییم «جامعه‌ بین‌المللی باید اعتماد کند»، جامعه‌ بین‌المللی کجا بود؟ جامعه بین‌المللی به ما کاملا هم اعتماد دارد؛ در همین کشورها هم خیلی از ملّت‌هایشان، دولت‌هایشان را قبول ندارند. این هم نکته بعدی.
نکته‌ آخر خواسته‌های بنده است. من یک خواسته‌هایی از مسئولین داشته‌ام که این را به آنها عرض کردم، گفتم و روی آنها اصرار دارم. یکی این مسئله است که بدانند دستاورد کنونی هسته‌ای ما چیز باارزشی است؛ این را بدانند؛ به چشم کم‌ارزش و چیز سبک به آن نگاه نکنند؛ چیز باارزشی است. صنعت هسته‌ای برای یک کشور، یک ضرورت است. اینکه بعضی از روشنفکرنماها قلم بردارند و قلم بزنند که «آقا ما صنعت هسته‌ای را می‌خواهیم چه‌کار کنیم» این فریب است؛ این شبیه همان حرفی است که زمان قاجارها وقتی نفت کشف شده بود و انگلیس‌ها آمده بودند می‌خواستند نفت را ببرند، اینجا دولتمرد قاجاری می‌گفت ما این مادّه‌ی بدبوی عَفِن را می‌خواهیم چه‌کار کنیم، بگذارید بردارند ببرند! این شبیه آن است. صنعت هسته‌ای برای یک کشور یک ضرورت است؛ هم برای انرژی، هم برای داروهای هسته‌ای که بسیار مهم است، هم برای تبدیل آب دریا به آب شیرین، و هم برای بسیاری از نیازهای دیگر در زمینه‌ی کشاورزی و غیرکشاورزی. صنعت هسته‌ای در دنیا، یک صنعت پیشرفته است، یک صنعت مهم است؛ این را هم بچّه‌های ما خودشان به دست آوردند؛ این انفجار ظرفیّت‌های درونی و استعدادهای درونی بچّه‌های ما بود. حالا فلان کشور عقب‌افتاده، می‌گوید اگر ایران غنی‌سازی داشته باشد من هم می‌خواهم غنی‌سازی داشته باشم؛ خیلی خب برو تو هم غنی‌سازی کن؛ بلدی برو بکن. ما که غنی‌سازی را از کسی نگرفتیم، استعداد درونی ما است؛ [اگر] شما هم استعداد درونی در ملّتت داری، برو غنی‌سازی کن؛ [این] بهانه‌گیری‌های بچّه‌گانه که بعضی از کشورها می‌کنند. غنی‌سازی و آنچه در زمینه‌ی هسته‌ای تا امروز پیش‌آمده است، یک دستاورد بسیار مهم است؛ این چیز کمی نیست. و این گام‌های ابتدایی ما در این صنعت است. باید در این صنعت کار بشود، حرکت بشود، پیشرفت بشود. حالا چند کشور جنایتکاری که خودهاشان یا بمب هسته‌ای را علیه ملّت‌ها به کار بردند مثل آمریکا، یا آزمایش کردند مثل فرانسه - فرانسه همین ده، دوازده سال قبل از این سه آزمایش هسته‌ای پشت سر هم در اقیانوس کرد که اینها مخرّب است و محیط دریایی را نابود می‌کند؛ سه آزمایش هسته‌ای بسیار خطرناک؛ [در] دنیا هم یک جنجال مختصری کردند، بعد هم دهن‌ها را بستند، تمام شد - اینها دارند به ما می‌گویند! ما دنبال انفجار هسته‌ای نیستیم، دنبال آزمایش هسته‌ای نیستیم، دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم؛ نه به‌خاطر اینکه آنها می‌گویند، [بلکه] به‌خاطر خودمان، به‌خاطر دینمان و به‌خاطر عقلمان. هم فتوای شرعی ما این است، هم فتوای عقلی ما این است. فتوای عقلی ما هم این است که ما امروز و فردا و هیچ وقت به سلاح هسته‌ای احتیاج نداریم؛ سلاح هسته‌ای برای یک کشوری مثل کشور ما مایه‌ی دردسر است که حالا تفصیل این بماند. بنابراین دستاورد هسته‌ای، بسیار مهم است و دنبال کردن این صنعت و صنعتی کردن کشور، بسیار چیز لازمی است؛ بایستی این مورد توجّه باشد.
مطالبه‌ بعدی ما از مسئولین این بوده است که گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید. خوشبختانه اخیراً یکی از مسئولین محترم صریحاً گفت که ما به طرف مقابل هیچ اعتمادی نداریم و این خیلی چیز خوبی است. گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعده‌ نقد که می‌دهد - وعده‌ی نقد، نه عمل نقد - اعتماد نکنید، [چون] وقتی خرش از پل گذشت، برمی‌گردد و به ریش شما میخندد! اینقدر اینها وقیحند. امروز که یک تفاهم اوّلیّه به‌صورت یک یادداشت و یک اعلامیّه منتشر شده است و هنوز هیچ کار نشده است و خود طرفین می‌گویند که الزامی وجود ندارد، همین حالا که توانسته‌اند این مقدار حرکت را بکنند، شما دیدید رئیس جمهور آمریکا در تلویزیون ظاهر شد با چه ژستی، با چه ریختی!
مطلب بعدی که ما به مسئولین گفتیم و به مردم هم عرض می‌کنیم، این است که در این جزئیّات مذاکرات - که خیلی هم این چند ماه آینده مهم است - اتّفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها به‌طور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. اینکه یکی از آنها می‌گوید تحریم‌ها شش ماه دیگر لغو می‌شود، یکی می‌گوید نه ممکن است یک سال هم طول بکشد، یکی دیگر می‌گوید ممکن است از یک سال هم بیشتر بشود، اینها بازیهای متعارف معمول اینها است؛ اینها هیچ قابل اعتناء و قابل قبول نیست؛ تحریمها بایستی - اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدّر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند - در همان روز توافق به‌طور کامل لغو بشود؛ این باید اتّفاق بیفتد. اگر قرار باشد که لغو تحریم‌ها باز متوقّف بشود بر یک فرایند دیگری، پس چرا ما اصلا مذاکره کردیم؟ اصلا مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریم‌ها برداشته بشود؛ این را باز بخواهند متوقّف کنند به یک چیز دیگری، اصلا قابل قبول نیست.
نکته‌ بعدی که به مسئولین محترم تذکّر دادیم و به شما هم عرض می‌کنیم، این است که به‌هیچ‌وجه اجازه داده نشود که به بهانه‌ نظارت، اینها به حریم امنیّتی و دفاعی کشور نفوذ کنند؛ مطلقاً. مسئولین نظامی کشور به‌هیچ‌وجه مأذون نیستند که به بهانه‌ نظارت و به بهانه‌ی بازرسی و مانند این حرفها، بیگانگان را به حریم و حصار امنیّتی و دفاعی کشور راه بدهند، یا توسعه‌ دفاعی کشور را متوقّف کنند؛ توسعه دفاعی کشور، توانایی دفاعی کشور، مشت محکم ملّت در عرصه‌ نظامی، این بایستی همچنان محکم بماند و محکم‌تر بشود؛ یا حمایت ما از برادران مقاوممان در نقاط مختلف؛ اینها مطلقاً نبایستی در مذاکرات مورد خدشه قرار بگیرد.
تذکّر بعدی این است که هیچ شیوه‌ی نظارتی غیرمتعارف که جمهوری اسلامی را به یک کشور اختصاصی از لحاظ نظارت تبدیل می‌کند، به‌هیچ‌وجه مورد قبول نیست. همین نظارتهای متعارفی که در همه دنیا معمول است، اینجا هم همان نظارتها [باشد]، و نه بیشتر.
نکته آخر در این زمینه؛ توسعه‌ی علمی و فنّی هسته‌ای در ابعاد گوناگون، به‌هیچ‌وجه نبایستی متوقّف بشود. توسعه باید ادامه پیدا کند، توسعه فنّی. حالا محدودیّت‌هایی را ممکن است لازم بدانند قبول بکنند، ما حرفی نداریم. برخی از محدودیّت‌ها را قبول کنند، امّا توسعه‌ فنّی حتماً بایستی ادامه پیدا بکند و با شدّت و قدرت پیش برود. این عرایض ما است، حرفهای ما به برادرانمان اینها است. این حرفها را ما در جلسات خصوصی هم گفتیم؛ عمدتاً در طول این یک سال و نیم با رئیس‌جمهور محترم، و بعضاً در موارد نادری هم به مسئول مذاکرات که وزیر محترم خارجه‌ ما است گفتیم. این حرفهای من است؛ امّا حالا این خواسته‌ها را اینها با کدام شیوه‌ مذاکراتی می‌توانند تأمین کنند، این به عهده‌ خودشان است؛ بروند بنشینند شیوه‌های درست مذاکراتی را پیدا کنند، از آدم‌های مطّلع و امین بهره‌مند بشوند، از نظرات منتقدین مطّلع بشوند و آنچه را لازم است انجام بدهند. این هم مربوط به مسئله‌ هسته‌ای.
مسئله‌ یمن. سعودی‌ها بدعت بدی گذاشتند در این منطقه و البتّه خطا کردند، اشتباه کردند. کاری که امروز دولت سعودی در یمن دارد انجام می‌دهد، عیناً همان کاری است که صهیونیست‌ها در غزّه انجام دادند. دو جنبه دارد: یکی اینکه جنایت است، نسل‌کشی است، قابل تعقیبِ بین‌المللی است، بچّه‌ها را می‌کشند، خانه‌ها را خراب می‌کنند، زیربناها را نابود می‌کنند، ثروت‌های ملّی را در یک کشور از بین می‌برند؛ خب، این یک جنایت بزرگ است؛ این یک طرف قضیّه است؛ طرف دیگر قضیّه این است که سعودی‌ها در این مسئله خسارت خواهند کرد، ضرر خواهند کرد و به‌ هیچ‌وجه پیروز نخواهند شد. دلیل خیلی واضحی دارد؛ دلیلش این است که توانایی‌های نظامی صهیونیست‌ها چندین برابر توانایی نظامی این سعودی‌های کذا و کذا [است]؛ چندین و چند برابر اینها، آنها توانایی نظامی داشتند؛ طرف مقابل آنها هم غزّه‌ی یک وجبی بود. اینجا طرف مقابل یک کشور است، یک کشور ده‌ها میلیونی؛ یک ملّت، کشور پهناور و وسیع. اگر آنها توانستند در غزّه پیروز بشوند، اینها هم خواهند توانست در اینجا پیروز بشوند؛ البتّه اگر آنها هم پیروز می‌شدند، باز پیروزی اینها احتمالش صفر بود؛ الان احتمالش زیر صفر است. اینها قطعاً ضربه خواهند خورد؛ قطعاً بینی سعودی‌ها به خاک مالیده خواهد شد. ما با سعودی‌ها اختلافات متعدّدی در مسائل گوناگون سیاسی داریم؛ امّا این را همیشه می‌گفتیم که سعودی‌ها در کار سیاست خارجی‌شان یک وقار و متانتی نشان می‌دهند؛ این وقار و متانت را هم از دست دادند. چند جوان بی‌تجربه، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبه‌ توحّش را غلبه میدهند بر جنبه متانت و ظاهرسازی؛ این به ضررشان تمام خواهد شد. من هشدار می‌دهم به سعودی‌ها، از این حرکت جنایت‌آمیزی که در یمن می‌کنند باید دست بردارند؛ این در این منطقه قابل قبول نیست.
آمریکا هم البتّه از آنها دفاع می‌کند، حمایت می‌کند؛ طبیعت آمریکا این است، در همه قضایا طرف ظالم را می‌گیرد؛ طرف آن چهره‌ بد را می‌گیرد، به جای اینکه طرف مظلوم را بگیرد؛ این طبیعت آنها است، اینجا هم همان‌جور دارند عمل می‌کنند؛ ولیکن ضربه خواهند خورد، شکست خواهند خورد. حالا جنجال درست خواهند کرد که «ایران در کار یمن دخالت کرد»؛ بله، این دخالت است؛ اینکه ما نشسته‌ایم اینجا دو کلمه حرف می‌زنیم، این می‌شود دخالت؛ [امّا اینکه] هواپیماهای جنایتکارشان آسمان یمن را ناامن کرده‌اند، آن دخالت نیست! آنها برای یک چنین دخالتی، بهانه‌های ابلهانه برای خودشان جور می‌کنند؛ این بهانه‌ها، نه از لحاظ منطق بین‌المللی قابل قبول است، نه ملّت‌ها می‌پذیرند، و نه خدا می‌پذیرد. بنابراین آنچه لازم است همین است؛ بایستی اینها هرچه زودتر دست از این جنایت و فاجعه‌باری بردارند. ملّت یمن یک ملّت بزرگی است، ملّت کهنی است، ملّت دیرینی است؛ هزاران سال سابقه دارد. این ملّت این ظرفیّت را دارد، این توانایی را دارد که بنشیند برای خودش تکلیف دولت را معیّن بکند. البتّه کسانی سعی کردند خلأ قدرت ایجاد کنند، جنجال درست کنند، مسائلی را که در لیبی متأسّفانه پیش آمده - که بسیار وضعیّت بد و رقّت‌باری امروز در لیبی هست - می‌خواستند همین اوضاع را در یمن [هم] به‌وجود بیاورند؛ خوشبختانه نتوانستند. جوان‌های مؤمن، جوان‌های علاقه‌مند و معتقدین به منهاج امیرالمؤمنین (علیه الصّلاهًْ و السّلام) توانستند بایستند در مقابل اینها؛ شیعه و سنّی و شافعی و زیدی و حنفی و همه جورشان ایستاده‌اند در مقابل هجمه‌ی دشمن و ان‌شاءالله پیروز خواهند شد و پیروزی متعلّق به ملّت‌ها است.
پروردگارا ! برادران ما در هر نقطه‌ی دنیا هستند پیروزشان بفرما؛ پروردگارا! دشمنان اسلام و دشمنان ملّت‌های مسلمان را در هر نقطه‌ای که هستند مخذول و منکوب بفرما؛ پروردگارا! ما را با وظایفمان آشنا کن؛ ما را به وظایفمان عامل کن؛ روح مطهّر امام بزرگوار را با اولیایش محشور بفرما؛ ارواح طیّبه‌ی شهدا را با روح مطهّر حضرت صدّیقه‌ طاهره (سلام‌الله علیها) محشور بفرما.
والسّلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۰۴
امیر مهدوی


تلاطم امواج، هر چند زورق‌ها را واژگون کند اما قادر به هماوردی با دریا و اقیانوس نیست.

هر چه امواج متلاطم‌تر باشد، عظمت دریا بیشتر به چشم می‌آید.

روز پنج‌شنبه گذشته آن هنگام که رهبرمعظم انقلاب به ارزیابی مذاکرات هسته‌ای پرداختند، آنچه بیش از همه به چشم آمد، وقار و آرامش و متانت ایشان با وجود بیان دغدغه‌های مهم درباره این مذاکرات بود چنان که پایگاه اینترنتی گروهک ملی-مذهبی در تحلیل خود خاطر نشان کرد «پاسخ آیت‌الله خامنه‌ای به مصاحبه اوباما با نیویورک تایمز- که تفاهم لوزان را پیروزی بزرگ دیپلماتیک خوانده بود- نوعی خونسردی بود... رهبر جمهوری اسلامی به خاطر نقش ایران در پرونده‌های مهم منطقه‌ای، دارای برگ‌های برنده و میدان مانور است. تأکید او بر اجماع داخلی در کشور در شرایطی بود که اوباما از اختلاف در آمریکا و نوعی موازی‌سازی سخن گفت»


محمد ایمانی طی یاد داشتی تحت عنوان "آقا راه خدعه رابست" در روزنامه کیهان نوشت:
1- تلاطم امواج، هر چند زورق‌ها را واژگون کند اما قادر به هماوردی با دریا و اقیانوس نیست. بلکه هر چه امواج متلاطم‌تر باشد، عظمت دریا بیشتر به چشم می‌آید. همان روح خدایی(ره) که درباره خبر فتح خرمشهر فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، خبرهای ناگوار را هم با آرامش پذیرا می‌شد چنان که در ماه‌های آغازین جنگ وقتی خبر سقوط یکی از شهرها را به ایشان می‌دهند، فقط می‌گوید «جنگ همین است دیگر»! و بعد «الله‌اکبر»! تکبیرهًْ الاحرام می‌گوید و به نماز می‌ایستد. از متن همان طمأنینه و آرامش مبتنی بر توکل حضرت حق است که امروز پایگاه‌های مهم استکبار یکی پس از دیگری در چهار گوشه غرب آسیا سقوط می‌کند.
2-  روز پنج‌شنبه گذشته آن هنگام که رهبرمعظم انقلاب به ارزیابی مذاکرات هسته‌ای پرداختند، آنچه بیش از همه به چشم آمد، وقار و آرامش و متانت ایشان با وجود بیان دغدغه‌های مهم درباره این مذاکرات بود چنان که پایگاه اینترنتی گروهک ملی-مذهبی در تحلیل خود خاطر نشان کرد «پاسخ آیت‌الله خامنه‌ای به مصاحبه اوباما با نیویورک تایمز- که تفاهم لوزان را پیروزی بزرگ دیپلماتیک خوانده بود- نوعی خونسردی بود... رهبر جمهوری اسلامی به خاطر نقش ایران در پرونده‌های مهم منطقه‌ای، دارای برگ‌های برنده و میدان مانور است. تأکید او بر اجماع داخلی در کشور در شرایطی بود که اوباما از اختلاف در آمریکا و نوعی موازی‌سازی سخن گفت». این برداشت البته، غریب نیست.
پیش از این بارها رسانه‌های غربی به آرامش رهبر معظم انقلاب در مدیریت چالش‌ها اذعان کرده‌اند چنان که روزنامه وال‌استریت ژورنال چندی پیش تصریح کرده بود «رهبر عالی ایران مسائل جانبی را که غرب پدید می‌آورد، به خوبی مدیریت می‌کند در حالی که ما در این توهم هستیم که تحریم‌ها، سلاح برنده است و می‌تواند ایرانی‌ها را متوقف کند». یا هفته‌نامه اکونومیست که نوشته بود «مدیریت آیت‌الله خامنه‌ای در بحران‌ها بی‌نظیر است. او به روش غیرمتعارف اما کارساز بحران‌ها را مدیریت می‌کند و این یکی از دلایل مقاومت و پایداری جمهوری اسلامی در برابر مسائلی است که از نگاه دیگران بحران و مشکل بسیار جدی ارزیابی می‌شوند». به همین دلیل هم صدای آمریکا در تحلیلی تصریح کرد «تنها راهی که تحریم‌ها می‌تواند موثر واقع شود این است که گروهی در ایران دست‌ها را بالا بگیرند اما تا زمانی که آقای خامنه‌ای تصمیم‌گیر نهایی است چنین اتفاقی امکان‌پذیر نیست و جمهوری اسلامی عقب‌نشینی نخواهد کرد». در فرآیند تقابل منطق عزت، حکمت و مصلحت با سیاست‌های استکباری بود که روزنامه فرانسوی لوموند دو سال پیش اذعان کرد «مذاکره با ایران به کابوسی برای قدرت‌های غربی و مایه افسردگی آنان تبدیل شده چرا که نمی‌توانند رهبر ایران را بترسانند(!) مقاومت ایران به محک آزمایش‌ جهان چند قطبی تبدیل شده است.»
3- بیانات روز پنج‌شنبه رهبرمعظم انقلاب ضمن آن که پاسخ به چند شبهه بود، اقتدار نظام اسلامی (معطوف به ملت) را به رخ دشمنان کشید و توپ را مجددا به زمین دشمنانی برگرداند که سعی کرده بودند بیانیه لوزان را بهانه‌ای برای ذوق‌زدگی تجدیدنظرطلبان و ناامید کردن ملت و نخبگان ایران قرار دهند. ایشان فهرستی از دغدغه‌های مفهوم و انکارناپذیر نزد عوام و خواص را مطرح کردند که به نوبه خود، مؤاخذه برخی افراد ساده‌انگار یا مغالطه‌گر است.   «اینکه گفته شود جزئیات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، حرف دقیقی نیست»، «مسئولان  باید  مردم و بخصوص نخبگان را از جزئیات و واقعیات مطلع کنند، ما چیز محرمانه و مخفی نداریم؛ این مصداق همدلی با مردم است، همدلی که ما گفته‌ایم چیز زورکی نیست»، «من گله کردم از بعضی دوستان که می‌گویند جامعه بین‌المللی! جامعه بین‌المللی در مقابل ما نیست؛  یک آمریکا و سه کشور اروپایی؛ همین»، و «مذاکره فقط در موضوع هسته‌ای است»، نقد لطیف و تذکر توأم با عطوفت مقتدای انقلاب نسبت به محافلی است که به هر انگیزه‌ای سعی کردند بیانیه لوزان را به عنوان «یک پیروزی مشعشع تاریخی»(!؟) و البته برگشت‌ناپذیر و غیرقابل چون و چرا که مهر رهبری پای آن است جا بیندازند و منطق کورباش و دورباش را بر این شبه توافق پر از ابهام حاکم کنند و خواسته یا ناخواسته شعار راهبردی معظم‌له درباره همدلی و همزبانی را مصادره به مطلوب خود کنند. همچنین بیانات معظم‌له، رد صریح این اظهارنظر برخی مسئولین بود که می‌گفتند مذاکرات محرمانه است و مردم و نخبگان 3 ماه دیگر صبر کنند وقتی توافق قطعی شد -یعنی کار از کار گذشت- آنگاه از جزئیات مطلع می‌شوند! ایشان تصریح کردند این نوع رویکرد زورکی که همدلی نیست. تذکر دیگر درباره نیفتادن در دام تبلیغات غرب و «جامعه جهانی» معرفی نکردن زورگویان بدعهد و متقلب عالم است و اینکه در بحبوحه نقض عهدها و خباثت‌های مکرر آمریکا و برخی کشورهای اروپایی در همین یکی دو سال اخیر- نظیر اعمال بیش از 130 تحریم جدید که نشانه روشن عداوت و خباثت است- خوش‌بینی به گسترش مذاکرات به حوزه‌های دیگر فاقد الزامات عقلی است.
4- تأکید بر استقبال از توافق خوب و اینکه توافق نکردن بهتر از توافق بد است در کنار مرور برخی دلایل عدم اعتماد و خوش‌بینی به آمریکا، فضای مانور را از رسانه‌های تحریف‌گر و حلقوم‌های مغالطه‌کار می‌گیرد. به عبارت دیگر محل واقعی نزاع و اختلاف در این بیانات کاملاً روشن می‌شود. نه خود مذاکرات اصالت دارد- چنان که برخی شیفتگان بی‌اراده مطرح می‌کنند- و نه صرف توافق به هر قیمت می‌تواند در تراز منافع و عزت ملی موضوعیت داشته باشد به ویژه اینکه به تصریح معظم‌له، انتشار فکت‌شیت (گزارش برگ) کذایی از سوی مقامات آمریکایی مقارن با انتشار بیانیه مشترک نشان از بی‌صداقتی طرف اصلی مذاکره دارد. ایشان بدین ترتیب سستی یک دوگانه مغلوط را نیز مبنی بر اینکه یا باید به مذاکره کنندگان ایرانی اعتماد داشت و بنابراین هر چه را پذیرفتند پذیرفت و یا اینکه در محتوای بیانیه و توافق دقت و تأمل کرد و توافق بد را پس زد که در این صورت به معنای بی‌اعتمادی به مذاکره کنندگان است! نشان دادند. رهبر انقلاب با رد این انگاره غلط - یا مغالطه- برای چندمین بار تصریح کردند که به تیم مذاکره کننده اعتماد دارند و در عین حال به شهادت واقعیت‌های دور و نزدیک، آمریکا را «اهل فریب و دروغ و نقض عهد و حرکت در خلاف جهت صحیح» می‌شمارند. این واقعیت چنان آشکار است که سیروس ناصری (عضو ارشد اولین تیم مذاکره کننده آقای روحانی) 3 بار در سال گذشته (24 آبان در مصاحبه با ایسنا، 25 بهمن در مصاحبه با خبر آن لاین و اوایل اسفند در مصاحبه با اعتماد) تصریح کرد «هیئت مذاکره کننده باید به دقت جزئیات را بررسی کند تا تجربه توافق ژنو تکرار نشود، اتفاقی که با اجرای توافق ژنو افتاد، اتفاق مثبتی نبود و معلوم شد 5+1 به ویژه آمریکا هر جا که برخی موارد روشن نباشد، سوءاستفاده می‌کنند»، «دغدغه سوءاستفاده آمریکا از توافق دو مرحله‌ای که توسط رهبری مطرح شد یک دغدغه عمومی است. توافق ژنو از سوی آمریکایی‌ها مورد سوءاستفاده قرار گرفت» و «مسیر توافق ژنو منجر به این شد که نه تنها آمریکایی‌ها بلکه اروپایی‌ها با سوء تعبیرها و تفسیرها، اقدامات‌ روشنی که مغایر با روح تفاهم کلی است انجام می‌دهند». بیانات رهبر معظم انقلاب، منع ادامه حرکت بر ریل اعتماد و خوش‌گمانی بی‌مبنا به آمریکا و پیشه کردن واقع‌گرایی در کنار اخذ ضمانت‌های لازم -نظیر لغو فوری و بلافاصله همه تحریم‌ها که مورد تصریح رئیس‌جمهور محترم نیز قرار گرفت- است.
5- همچنان ابهامات مهمی در مذاکرات و متن و حواشی بیانیه لوزان وجود دارد که باید برطرف شود. اگر دشمنان همچنان تهدید می‌کنند که گزینه نظامی روی میز است یا سگ زنجیری آنها از بمباران تأسیسات اتمی ایران سخن می‌گوید، چه دلیلی وجود دارد که بخشی از غنی‌سازی ما- و لو به شکل محدود- در تأسیسات امن فردو انجام نشود و مثلاً یکهزار دستگاه از 5 هزار سانتریفیوژ مشغول غنی‌سازی در فردو دایر نباشد؟ یا اینکه این چه منطقی است که هر مکانی را طرف غربی «مشکوک» اعلام کرد، باید ذیل پروتکل الحاقی و حتی نظارتی گسترده‌تر و فراتر از آن مورد بازرسی قرار گیرد؟! و اصلاً کدام نهاد بی‌طرفی برای این بازرسی‌ها چارچوب عقلانی روشن می‌کند؛ آمانو که گماشته آمریکایی‌هاست؟! (اوباما می‌گوید ایران نمی‌تواند مکانیزم ما را در این باره وتو کند). اگر قرار شد حاصل چندین سال غنی‌سازی را اکسید یا صادر کنیم و به رقمی ناچیز برسانیم آیا می‌توانیم در صورت نقض عهد آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها، ما نیز این ظرفیت یا اصل سیستم غنی‌سازی از هم گسیخته را بلافاصله به حالت اول برگردانیم؟ اصلاً یک سؤال مهم ریاضی! اگر قرار است در ازای توقف فعالیت 14 هزار سانتریفیوژ دلمان خوش باشد که 5 هزار دستگاه به غنی‌سازی- البته غیرصنعتی- ادامه می‌دهند و در عین حال قرار دیگر این باشد که ذخیره 10 هزار کیلوگرمی اورانیوم غنی شده به 300 کیلوگرم کاهش یابد، در این صورت قرار است آن 5 هزار دستگاه دقیقا چه کاری را انجام دهند؛ چرخ کردن اورانیوم غنی‌ شده و تبدیل آن به اورانیوم غنی‌ نشده یا اینکه قرار است در یک طرف مشغول نمایش غنی‌سازی و در طرف دیگر مشغول خنثی‌سازی اورانیوم غنی شده باشیم؟!
6- هدف پنهان آمریکا از مذاکرات آن‌گونه که 2 سال پیش نیویورک‌تایمز نوشت «شکستن اسطوره ایستادگی ایران است». این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که به بیان جرج فریدمن (مدیرموسسه استراتفور) در مصاحبه با روزنامه آکشام «نفوذ ایران از دامنه رشته کوه‌های هیمالیا در افغانستان تا سواحل دریای مدیترانه امتداد یافته است. کاملا محرز است که سیاست هسته‌ای آیت‌الله خامنه‌ای براساس دو اصل پایه‌ریزی شده، اول اینکه تا زمانی که عقب‌نشینی کنید، قدرت‌ها به شدیدترین نحو به تهدیدهای خود ادامه می‌دهند و دوم اینکه تا زمانی که تهدید وجود دارد، مصالحه‌ای انجام نخواهد شد». آمریکای مستأصل در برابر انقلاب اسلامی و ملت‌های بیدار شده منطقه، اولویت استراتژیک خود را اعاده حیثیت ابرقدرتی به واسطه القای ضعف ایران قرار داده است. اوباما در عین حال مایل است این راهبرد را با تاکتیک فریب و تعامل و توافق به قطعیت برساند و آنگاه معرکه‌گیری را آغاز کند همچنان که او و تیمش درباره یک چرک‌نویس- تعبیر دکتر ظریف از بیانیه لوزان- هیجان‌زده شدند و مافی‌الضمیر خود را بیرون ریختند. در مقابل اما جبهه امت-امامت قرار دارد که در آن امام و امت اعتماد کامل به یکدیگر دارند. حتما به خاطر دارید سخنان فرید زکریا- از چهره‌های مطبوعاتی نزدیک به اوباما- در تیرماه سال 89 و در روزنامه واشنگتن‌پست را که تصریح کرد «برخلاف تبلیغات ما آیت‌الله خامنه‌ای همچنان محبوب‌ترین سیاستمدار ایران است، این را مازیار بهاری خبرنگار نیوزویک به من گفت که مدتی هم در ایران زندانی بود. من از حامیان سرسخت اپوزیسیون در ایران هستم اما جمهوری اسلامی مشروعیت دارد». 8 ماه بعد مهاجرانی که خود را رئیس اتاق فکر جنبش سبز در خارج معرفی می‌کرد ضمن سخنانی در کتابخانه کنزینگتون تصریح کرد «یک نقطه خاکستری و نه حتی تاریک در زندگی آیت‌الله خامنه‌ای وجود ندارد». ایمان به وعده‌های الهی و شرافت و عزت و پاکی ملت ایران، همه سرمایه مردی الهی است که در تلاطم سهمگین امواج چالش‌ها خم به ابرو نمی‌آورد و با وجود دغدغه‌های بزرگ، با وقار و متانت و امید تمام، منش دریا را پیشه می‌کند. او دست پرورده امام بزرگوار است و به تعبیر دی‌ولت «راز قدرت خامنه‌ای پاسداری از میراث خمینی است. ما در غرب آن قدر دین را ضعیف کرده و به حاشیه رانده‌ایم که قدرت و توانایی آن را دست کم می‌گیریم و متوجه نمی‌شویم که می‌توان برای خدا مبارزه کرد. خمینی در سال 1980 حمله عراق را این‌گونه تفسیر کرد. محبوبیت خمینی پس از 20 سال از درگذشت او همچنان به قوت خود باقی است. آنچه خامنه‌ای واقعا به آن معتقد است خواسته‌ها و سفارش‌های خمینی است و همین راز قدرت خامنه‌ای است»
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۴۰
امیر مهدوی


 رضا کرمابدری:امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) روز گذشته در دیدار رجب‌طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه با بیان اینکه تحول عظیم «بیداری عمومی اسلامی» علت اصلی نگرانی دشمنان اسلام است و اشاره به طرح‌های دشمنان برای مواجهه با این حادثه بزرگ و تأکید بر اینکه آمریکا و صهونیست‌ها از اختلافات داخلی برخی کشورهای اسلامی خوشحال هستند و راه‌حل این مشکلات، همکاری کشورهای اسلامی و انجام اقدامات عملی مناسب و سازنده است؛ بدون اشاره مستقیم به اظهارات غرض‌ورزانه دوهفته پیش اردوغان علیه ایران، که در یادداشت دیروز به بخش‌هایی از آن اشاره شد، به آن پاسخ دادند و با یادآوری تحولات منطقه و رفتار وحشیانه گروه‌های تروریستی در عراق و سوریه فرمودند: «اگر کسی دست پنهان دشمن را در این قضایا نبیند، خود را فریب داده است». معظم‌له با نام‌بردن از داعش و ذکر نمونه‌هایی از رفتار وحشیانه آنها این پرسش کلیدی و تعریضی را مطرح کردند که چه کسانی این جریان‌ها را پشتیبانی مالی و تسلیحاتی می‌کنند؟ ایشان درباره قضایای یمن که این روزها رژیم وهابی سعودی شب و روز بی‌رحمانه و کینه‌توزانه به آن حمله می‌کند و زنان و کودکان بی‌گناه را مانند جنایت‌آفرینی صهیونیست‌ها در غزه به خاک و خون می‌کشد و ترکیه نیز از آن حمایت می‌کند، تأکید کردند: «موضع جمهوری اسلامی درخصوص تمام کشورها از جمله یمن، مخالفت با دخالت خارجی است بنابراین، از نظر ما راه‌حل بحران یمن نیز توقف حملات و دخالت خارجی علیه مردم این کشور است و این یمنی‌ها هستند که باید برای آینده کشورشان تصمیم‌گیری کنند». امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) با ورود به بحث عراق و اشاره به کمک ایران به مردم عراق برای جلوگیری از تسلط تروریست‌ها، به ادعای اردوغان درباره دخالت ایران در امور عراق پاسخ دادند و فرمودند: «ایران در عراق حضور نظامی ندارد، اما روابط تاریخی ریشه‌دار و بسیار نزدیکی بین دو ملت ایران و عراق برقرار است». با اینکه پیش‌تر وزیر امور خارجه ایران و برخی رسانه‌ها و نمایندگان مجلس به اظهارات ضدایرانی اردوغان واکنش نشان داده بودند، دریافت پاسخ این اظهارات از بالاترین جایگاه حکومتی نظام در وضعیت پرنوسان منطقه، فرصت بازنگری در دیدگاه اردوغان را درباره اظهارات ضدایرانی‌اش فراهم آورده و اردوغان با تأمل در آن می‌تواند به نتایجی برسد که بر روند تحولات منطقه تأثیرگذار شود. ان‌شاءالله


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۲۴
امیر مهدوی

رهبرمعظم انقلاب اسلامی در حرم مطهر رضوی فرمودند:رفع تحریم ها باید بلافاصله بعد از توافق انجام شود


آن چیزی که ملت ایران با آن مخالف است، زورگویی‌ها و تحمیل‌های دولت آمریکاست که ملت در مقابل آن ایستاده است. نه مسؤولان و نه هیات مذاکره‌کننده و نه ملت ایران، مطلقاً زورگویی‌های آمریکا را قبول نخواهند کرد

رهبر انقلاب با اشاره به اظهارات مکرر آمریکایی‌ها مبنی بر اینکه تحریم‌ها، بعد از توافق و بعد از بررسی رفتار و عملکرد ایران، برداشته خواهند شد، آن را یک خدعه دانستند و افزودند: این سخن غیرقابل قبول است، زیرا برداشته شدن تحریم‌ها جزئی از مذاکرات است و نه نتیجه مذاکرات بنابراین همان‌گونه که رئیس‌جمهور محترم صریحاً گفتند، رفع تحریم ها باید بلافاصله بعد از توافق انجام شود.


در نخستین روز از سال ۱۳۹۴،  رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع ده‌ها هزار نفر از زائران و مجاوران حضرت علی بن موسی الرضا(ع) که در رواق امام خمینی(ره) و صحن‌های مجاور گرد آمده بودند، در سخنان مهمیبه تبیین شعار امسال، «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» پرداختند

و با تاکید بر وظیفه‌ دوجانبه‌ حمایت مردم از دولت قانونی و مشروع و همچنین لزوم سعه‌صدر مسؤولان در مقابل انتقاد‌های منطقی، به 4 پایه اصلی هندسه نظام اسلامی و فرصت‌ها و چالش‌های پیش‌روی نظام اشاره کردند و گفتند: هدفگذاری و برنامه‌ریزی مسؤولان برای پیشرفت و رونق اقتصادی و کمک آحاد مردم بویژه فعالان اقتصادی و رسانه‌ها به اقتصاد ملی، وظیفه‌ای بزرگ و همگانی است و امروز عرصه اقتصادی، عرصه کارزاری خاص است که نیازمند حرکتی جهادی، بر اساس بسیج توانایی‌ها و ابتکارات درونی و با استفاده از ابزارها، شیوه‌ها و سیاست‌های خاص این کارزار است. رهبر انقلاب اسلامی همچنین درباره مذاکرات هسته‌‌ای تاکید کردند: در ایران هیچ‌ فردی مخالف حل دیپلماتیک موضوع هسته‌ای نیست اما از طرف دیگر، ملت ایران و مسؤولان و هیات مذاکره‌کننده در مقابل تحمیل‌ها و زورگویی‌های آمریکا کوتاه نخواهند آمد و با ایستادگی در این آزمون بزرگ موفق خواهند شد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به آیه‌ای از قرآن کریم، 4 شاخص «نماز، زکات، امر به معروف و نهی از منکر» را به عنوان «ترجمان و شاخص‌های شکل‌دهنده هندسه نظام اسلامی» برشمردند و افزودند: خداوند متعال وعده داده است، هر ملتی را که دارای این شاخص‌ها باشد، نصرت دهد و از زیر سلطه قدرتمندان جائر خارج کند. ایشان تاکید کردند: هر یک از این شاخص‌ها دارای جنبه‌های فردی و همچنین اجتماعی هستند که در نظام‌سازی اسلامی نقش موثری دارند. رهبر انقلاب با اشاره به جنبه فردی نماز در سعادت و رستگاری انسان مومن، افزودند: در عین حال، نماز برخوردار از جنبه‌های اجتماعی و زمینه‌ساز تمرکز و اتصال دل‌های مسلمانان، در یک زمان و به‌سوی یک مرکز واحد است. رهبر انقلاب با اشاره به زمینه‌سازی زکات برای تقویت روحیه گذشت در انسان، در تبیین بُعد اجتماعی زکات افزودند: زکات در بُعد اجتماعی نشان‌دهنده‌ این است که یک فرد مسلمان خود را در برابر جامعه اسلامی، فقرا، ضعفا و نیازمندان بی‌تفاوت نمی‌داند. رهبر انقلاب «امر به معروف و نهی از منکر» را زیربنای همه‌ احکام اسلام خواندند و با تاکید بر اینکه همه مومنان در هر نقطه‌ای از عالم موظفند جامعه را به سمت نیکی و معروف سوق داده و از گرایش به سمت پستی و پلشتی برحذر دارند، گفتند: آنچه باید مورد توجه محوری قرار گیرد، امر به بزرگ‌ترین معروف، یعنی ایجاد و حفظ نظام اسلامی است. ایشان حفظ آبروی ملت ایران، اعتلای فرهنگ، سلامت محیط اخلاقی، سلامت محیط خانواده، تکثیر و تربیت نسل جوان آماده‌ اعتلای کشور، رونق دادن به اقتصاد و تولید، همگانی کردن اخلاق اسلامی، گسترش علم و فناوری، استقرار عدالت قضایی و اقتصادی، مجاهدت برای وحدت اسلامی، اعتلای ملت و اقتدار امت اسلامی را از دیگر بزرگ‌ترین معروف‌ها برشمردند که همه موظف به تلاش برای تحقق آنها هستند. رهبر انقلاب همچنین با اشاره با مصادیقی از بزرگ‌ترین منکرها، از جمله ابتذال فرهنگی، کمک به دشمنان، تضعیف نظام و فرهنگ اسلامی و تضعیف اقتصاد، علم و فناوری افزودند: ذات مقدس الهی اولین و پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین (علیهم‌السلام) از جمله برترین و بزرگ‌ترین آمران به معروف و ناهیان از منکر هستند و لازم است همه‌ مومنین در هر نقطه‌ای از جهان اسلام نیز به این فریضه الهی عمل کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه در تبیین شعار سال جدید یعنی «دولت و ملت، همدلی و همزبانی»، انتخاب این شعار را بر پایه همین 4 شاخص اصلی و در راستای انسجام ملی و اجتماعی میان آحاد مردم در نظام اسلامی خواندند و گفتند: اسلام از تمام سلیقه‌های اجتماعی، انسجام، هم‌افزایی و کمک کردن به یکدیگر را می‌خواهد بنابراین هر دولتی در نظام اسلامی باید مورد حمایت و پشتیبانی همه مردم، حتی کسانی که به آن رای نداده‌اند، قرار بگیرد. رهبر انقلاب، اتحاد کلمه‌ مردم و دولت را به‌خصوص در مواقعی که کشور با چالش‌های مهمی روبه‌رو است، ضروری دانستند و افزودند: امروز وظیفه‌ آحاد ملت این است که به مسؤولان کشوری و دولتی کمک و از آنها حمایت کنند. ایشان، همکاری و کمک به دولت‌ها را یک اصل ثابت و همیشگی برشمردند و در تبیین ضرورت این مساله خاطرنشان کردند: دغدغه اصلی و اساسی همه‌ دولت‌ها، حل مشکلات مردم و کشور در حد توان است بنابراین همه باید به دولت‌ها برای حل این مشکلات کمک کنند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رای اکثریت مردم را زمینه‌ساز «مشروعیت قانونی» دولت‌ها خواندند و گفتند: مهم نیست چه نسبتی از آحاد مردم به یک رئیس‌جمهور رأی داده‌اند بلکه هر دولتی با هر تعداد رأی که از طرف اکثریت مردم انتخاب شود، طبق قانون اساسی، مشروع است و مردم تا آنجا که بتوانند باید به دولت قانونی کمک کنند. رهبر انقلاب در ادامه با بیان اینکه در این فضای همکاری و کمک، حقوق دوجانبه‌ای برقرار است، به مساله منتقدان و کیفیت بیان انتقادها و چگونگی مواجهه با منتقدان پرداختند. ایشان با اشاره به یک رویه جاری و طبیعی یعنی وجود «گروه منتقدان» برای هر دولتی، گفتند: این دولت نیز مانند دولت‌های قبل منتقدینی دارد و هیچ اشکال و مانعی ندارد که برخی افراد که روش، رفتار، حرف و سیاست دولت را قبول ندارند انتقاد کنند اما انتقادها باید در چارچوب منطقی بیان شود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: خود بنده هم به دولت‌های گوناگون انتقادهایی داشته‌ام و در هر موردی هم که به نظرم محل انتقاد بوده، از بیان تذکر خودداری نکرده‌ام اما تذکرات را در وضعیت و با شکلی مناسب منتقل کرده‌ام.
رهبر انقلاب سپس در تبیین چارچوب‌های «انتقاد منطقی» گفتند: انتقاد نباید طوری باشد که اعتماد عمومی را از مسؤولانی که مشغول به کار هستند، سلب کند و موجب بی‌اعتمادی عمومی شود، همچنین انتقاد نباید همراه با اهانت و روش‌های خشم‌آلود باشد. ایشان رفتار بر مبنای برادری اسلامی و همراهی و همدلی و با نگاه مهربانانه را یکی دیگر از معیارهای لازم در بیان انتقادها خواندند و افزودند: البته این توصیه‌ها دوطرفه است و مسؤولان کشور در هر سه قوه نیز باید این حدود را رعایت کنند و با منتقدان خود، رفتاری مناسب و دور از تحقیر و اهانت داشته باشند، زیرا تحقیر مخالفان از سوی مسؤولان، خلاف تدبیر و حکمت است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تاکید کردند: من مردم عزیزمان را به «بی‌تفاوتی» و «نظارت نکردن» دعوت نمی‌کنم بلکه آنها را به اهتمام در مسائل کشور فرامی‌خوانم و اصرار دارم برخوردها چه از سوی مردم و چه از سوی مسؤولان، تخریبی یا همراه با تحقیر و اهانت نباشد. ایشان افزودند: اینکه عده‌ای نسبت به یک مساله مهم کشور، دلواپسی و دغدغه داشته باشند، جرم نیست و هیچ مانعی ندارد اما این نباید به معنای متهم کردن و نادیده گرفتن زحمات و خدمات باشد و از آن طرف نیز دولت و طرفداران آن، نباید کسانی را که اظهار دغدغه و دلواپسی می‌کنند، مورد اهانت قرار دهند. رهبر انقلاب با اشاره به روش ثابت خود در حمایت از همه دولت‌های گذشته تاکید کردند: از این دولت نیز حمایت می‌کنم، البته چک سفید امضا هم به کسی نمی‌دهم بلکه با توجه به عملکردها قضاوت و عمل خواهم کرد. رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنان خود با اشاره به فرصت‌های بزرگ کشور و همچنین چالش‌های پیش رو، خاطرنشان کردند: با برنامه‌ریزی و استفاده مناسب از فرصت‌ها و ظرفیت‌ها می‌توان با توفیق الهی بر چالش‌ها غلبه کرد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیروی انسانی کارآمد و مبتکر و عمدتاً جوان و همراهی مردم و جوانان با نظام اسلامی را از جمله فرصت‌های بزرگ کشور برشمردند و افزودند: با وجود بمباران گسترده رسانه‌ای که بیگانگان روی جوانان کشور انجام می‌دهند تا آنان نسبت به آینده مأیوس شوند یا در مقابل نظام قرار گیرند یا دچار ولنگاری شوند اما ده‌ها میلیون نفر از این جوانان در روز ۲۲ بهمن، در سراسر کشور به خیابان‌ها می‌آیند و به نظام اسلامی و امام راحل(ره) ابراز ارادت عمیق می‌کنند.
ایشان پیشرفت‌های علمی در دوران تحریم را یکی دیگر از فرصت‌های بزرگ کشور دانستند و گفتند: پیشرفت‌های علمی مختلف در سال‌های اخیر از جمله راه‌اندازی طرح‌های بزرگ و پیچیده صنعتی همچون فاز ۱۲ پارس‌جنوبی و رونمایی از تجهیزات جدید و تعجب‌برانگیز برای دشمنان در رزمایش‌های نیروهای مسلح، همه در دورانی روی داده است که بدخواهان به گمان خود، ایران را تحت تحریم‌های فلج‌کننده قرار داده‌اند. رهبر انقلاب، تحریم‌های کنونی را نیز با وجود دشواری‌های آن، یک فرصت خواندند و سپس به بیان برخی چالش‌های پیش‌روی نظام اسلامی پرداختند و افزودند: یکی از اصلی‌ترین چالش‌های کنونی کشور، موضوع اقتصاد ملی و حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم است که این مساله، نیازمند یک حرکت جدی و کاری بزرگ است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با یادآوری پیش‌بینی چند سال قبل خود مبنی بر متمرکز شدن دشمن بر موضوع اقتصاد و لزوم آمادگی مسؤولان، خاطرنشان کردند: بدخواهان ملت ایران صریحاً گفته‌اند هدف آنها از فشار اقتصادی، یک هدف سیاسی یعنی ایجاد نارضایتی در مردم و برهم زدن امنیت کشور با قرار دادن مردم در مقابل دولت و نظام است. ایشان با تاکید بر اینکه مقابله با این چالش، نیازمند همراهی و همدلی همه نیروها و مسؤولان و جدی گرفتن موضوع اقتصاد است، 4 نکته را یادآور شدند. تاکید بر لزوم حرکت جهادی برای مقابله با سیاست‌های خصمانه آمریکا در عرصه کارزار اقتصادی، اولین نکته‌ای بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بیان و در همین زمینه به 2 دیدگاه موجود در کشور درباره چگونگی حل مسائل و مشکلات اقتصادی اشاره کردند. ایشان گفتند: یک دیدگاه در کشور معتقد است پیشرفت و رونق اقتصادی را باید با استفاده از ظرفیت‌ها و توانایی‌های درونی کشور که تا به حال کمتر به آنها توجه شده یا اصلاً مورد استفاده قرار نگرفته‌اند، تأمین کرد. رهبر انقلاب افزودند: دیدگاه دوم در نقطه‌ مقابل، معتقد است رونق و پیشرفت اقتصادی با نگاه به بیرون از مرزها امکان‌پذیر است بنابراین باید سیاست خارجی را تغییر دهیم و با مستکبر کنار بیاییم و زورگویی‌های او را بپذیریم تا مشکلات اقتصادی حل شوند! حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تاکید کردند: این نگاه دوم، کاملاً غلط، عقیم و بی‌فایده است. ایشان در بیان دلیل غلط بودن نگاه دوم خاطرنشان کردند: تحریم‌های کنونی غرب بر ضد ملت ایران، دلیل روشنی بر غلط بودن دیدگاه رونق اقتصادی با نگاه به بیرون است، زیرا قدرت‌های خارجی به هیچ حدی از تحمیل و زورگویی قانع نیستند، ضمن آنکه برخی از مسائل ناگهانی و غیرقابل انتظار همچون طراحی برای کاهش قیمت جهانی نفت و ضربه زدن به اقتصاد کشور را نیز ایجاد می‌کنند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: امروز تلاش بدخواهان ملت ایران، تقویت نگاه دوم است و به همین دلیل، رئیس جمهور آمریکا در پیام نوروزی خود خطاب به مردم ایران می‌گوید که اگر خواسته‌های ما را در مذاکرات هسته‌ای قبول کنید، در کشور ایران، کار و سرمایه و رونق اقتصادی به وجود خواهد آمد. ایشان تاکید کردند: نگاه به بیرون برای حل مسائل اقتصادی هیچگاه به نتیجه نخواهد رسید بنابراین باید همواره به دنبال استفاده از ظرفیت‌های داخلی کشور بود و اقتصاد مقاومتی که مورد استقبال همه‌ صاحبنظران اقتصادی قرار گرفت نیز ناظر بر توانایی‌ها و ظرفیت‌های درونی کشور و ملت است. سومین نکته‌ای که رهبر انقلاب درباره مسائل اقتصادی یادآور شدند، لزوم هدفگذاری و سیاستگذاری مسؤولان و گرفتار نشدن به روزمرگی بود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: مهم‌ترین هدفی که امسال باید مورد توجه مسؤولان و مردم قرار بگیرد، اهتمام ویژه برای تقویت تولید داخلی است. ایشان در تبیین راه‌های تقویت تولید داخلی افزودند: حمایت از بنگاه‌های متوسط و کوچک، تقویت فعالیت بنگاه‌های دانش‌بنیان، ایجاد نهضت کاهش خام‌فروشی، تسهیل سرمایه‌گذاری، کاهش واردات کالاهای مصرفی و مبارزه با قاچاق، راه‌های حمایت از تولید داخلی است که البته بانک‌ها می‌توانند در این باره، هم نقش حمایتی داشته باشند و هم نقش تخریبی لذا مسؤولان ارشد بانکی کشور باید به این موضوع توجه ویژه داشته باشند. رهبر انقلاب با تاکید بر اینکه انجام این کارها و عملیاتی کردن آنها دشوار است، در عین حال خاطرنشان کردند: مسؤولان باید این کارهای دشوار را انجام دهند، زیرا مساله اقتصاد و رونق اقتصادی مهم است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نقش‌آفرینی سرمایه‌گذاران و مردم، در حمایت از تولید داخلی را نیز بسیار تاثیرگذار ارزیابی و خاطرنشان کردند: سوق دادن سرمایه‌ها به سمت تولید و مصرف محصولات داخلی و پرهیز از اسراف از جمله راهکارهای تقویت تولید داخل است.
ایشان در بیان چهارمین و آخرین نکته در موضوع اقتصاد ملی تاکید کردند: تحریم تنها ابزار دشمن برای مقابله با ملت ایران است بنابراین اگر با تدبیر صحیح و با تکیه بر نیروهای داخلی، برنامه‌ریزی و عمل شود، تاثیر تحریم‌ها کاهش خواهد یافت و سپس بی‌نتیجه خواهند شد. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اگر مسؤولان دولتی و آحاد مردم و فعالان اقتصادی همت کنند و رسانه‌های عمومی نیز به کمک بیایند، خواهیم دید که تحریم‌ها قادر نخواهد بود ملت ایران را از پیشرفت باز بدارد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه به موضوع مذاکرات هسته‌ای اشاره و چند نکته را در این باره بیان کردند. ایشان با اشاره به سیاستگذاری و برنامه‌ریزی دقیق طرف مقابل مذاکرات که عمدتاً آمریکاست، گفتند: آمریکایی‌ها به این مذاکرات بسیار احتیاج دارند و اختلافات درونی آنها هم به این دلیل است که جناح رقیب دولت کنونی آمریکا تلاش دارد امتیاز این مذاکرات به نام رقیب حزبی‌اش ثبت نشود. ایشان با اشاره به پیام نوروزی رئیس‌جمهور آمریکا و سخنان غیرصادقانه او در این پیام، افزودند: رئیس‌جمهور آمریکا در پیام خود می‌گوید در ایران افرادی هستند که با حل دیپلماتیک موضوع هسته‌ای مخالفند، در حالی که این سخن دروغ است، زیرا در ایران هیچ فردی مخالف حل مساله هسته‌ای از طریق مذاکره نیست.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: آن چیزی که ملت ایران با آن مخالف است، زورگویی‌ها و تحمیل‌های دولت آمریکاست که ملت در مقابل آن ایستاده است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تاکید کردند: نه مسؤولان و نه هیات مذاکره‌کننده و نه ملت ایران، مطلقاً زورگویی‌های آمریکا را قبول نخواهند کرد. ایشان با تاکید مجدد بر اینکه مذاکرات کنونی ایران با آمریکا، صرفاً در موضوع هسته‌ای است و نه موضوعی دیگر، خاطرنشان کردند: ما در مسائل داخلی و منطقه‌ای و موضوع تسلیحات، به هیچ‌وجه با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد، زیرا سیاست آمریکا در منطقه ایجاد ناامنی و مقابله با ملت‌های منطقه و بیداری اسلامی است که نقطه مقابل سیاست‌های محوری جمهوری اسلامی ایران است. رهبر انقلاب با اشاره به اظهارات مکرر آمریکایی‌ها مبنی بر اینکه تحریم‌ها، بعد از توافق و بعد از بررسی رفتار و عملکرد ایران، برداشته خواهند شد، آن را یک خدعه دانستند و افزودند: این سخن غیرقابل قبول است، زیرا برداشته شدن تحریم‌ها جزئی از مذاکرات است و نه نتیجه مذاکرات بنابراین همان‌گونه که رئیس‌جمهور محترم صریحاً گفتند، رفع تحریم ها باید بلافاصله بعد از توافق انجام شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با اشاره به اظهارات آمریکایی‌ها مبنی بر اینکه تصمیم‌های ایران در هر توافق احتمالی باید برگشت‌ناپذیر باشند، گفتند: این سخن نیز قابل قبول نیست، زیرا اگر آنها برای خود این حق را قائلند که بعد از توافق احتمالی، به هر بهانه‌ای، بار دیگر تحریم‌ها را برقرار کنند، پس هیچ دلیلی ندارد که ما اقداماتی را بپذیریم که برگشت‌ناپذیر باشند. ایشان تاکید کردند: صنعت هسته‌ای ایران یک صنعت بومی و مردمی است که باید پیش برود و پیشرفت جزو ذات هر صنعت و فناوری است. رهبر انقلاب با اشاره به ادعای آمریکایی‌ها مبنی بر تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای گفتند: آنها خودشان هم می‌دانند که ما در این مذاکرات به همه تعهدات بین‌المللی و تعهدات اخلاق سیاسی پایبند بودیم و نقض عهد نکردیم و تلوُّن هم به خرج ندادیم اما در نقطه مقابل، آمریکایی‌ها عهدشکنی و تقلب کردند و تلّون و دوگانگی را در مواضع و سخنان خود نشان دادند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رفتار آمریکایی‌ها در مذاکرات هسته‌ای را مایه عبرت برای مردم دانستند و خاطرنشان کردند: رفتار آمریکا برای مجموعه روشنفکری داخل کشور نیز مایه عبرت است تا متوجه شوند در مذاکرات با چه کسی طرف هستیم و آمریکا چگونه رفتار می‌کند. ایشان با اشاره به برخی تهدیدهای آمریکا مبنی بر احتمال افزایش تحریم‌ها یا تحرک نظامی در صورت عدم توافق، تاکید کردند: این تهدیدها ملت ایران را نمی‌ترساند، زیرا این ملت ایستاده است و با کمال موفقیت از این آزمون بزرگ بیرون خواهد آمد. رهبر انقلاب، توفیق و مدد الهی را عامل اصلی موفقیت ملت ایران در این مسیر برشمردند و افزودند: کارهای بزرگی برعهده دولت و ملت است که از جمله آنها، موضوع اتحاد اسلامی، کمک به ملت‌های مستضعف و گسترش نفوذ معنوی اسلام در منطقه است که امروز پرچم آن در دستان ملت ایران است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سابقه تاریخی نوروز، مراسم نوروز کنونی را «ابتکار زیرکانه اسلامی» خواندند و خاطرنشان کردند: نوروز باستانی، نوروز پادشاهان و فرصتی برای سلاطین و حکام مستبد بود تا شکوه و عظمت ظاهری خود را به رخ ملت‌ها بکشانند اما ایرانی‌های مسلمان به طرز زیرکانه‌ای این نظم و قالب را به نفع خود تغییر دادند. ایشان حقیقت نوروز را یک «حقیقت مردمی» دانستند و تاکید کردند: نوروز امروز، نوروز باستانی نیست بلکه «نوروز ایرانی و نوروز ملت مسلمانی» است که از قالب این مراسم توانسته برای خود سرمایه‌ای برای حرکت به سمت اهداف معنوی فراهم کند. رهبر انقلاب افزودند: اکنون در ایام نوروز و تحویل سال نو، شلوغ‌ترین و پرازدحام‌ترین مراکز در کشور پهناور ما بارگاه مقدس ائمه و امامزادگان (سلام‌الله علیهم) است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به همزمانی ایام فاطمیه و نوروز، گفتند: با توجه به نگاه زیرکانه ایرانی به نوروز، مراسم نوروز امسال نباید هیچگونه منافاتی با تکریم و احترام به شهادت بانوی بزرگ جهان اسلام حضرت فاطمه زهرا(س) داشته باشد و یقیناً نیز منافاتی پیدا نخواهد کرد.


منبع : وطن امروز

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۴ ، ۰۹:۵۶
امیر مهدوی

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با خبرگان، آخرین ارزیابی ها از مذاکرات هسته ای را در چند جمله کوتاه از باب روشنگری و بیدار باشی مطرح فرمودند.

1- تیم مذاکره کننده ای که رئیس جمهور انتخاب کرده اند خوب، امین، مورد قبول و دلسوزند

2- باید از سطحی نگری درباره چالشهای موجود بین ایران و آمریکا پرهیز کرد

3- مشکلات موجود بین ایران و آمریکا را باید ریشه یابی کرد و به راه حل منطقی رسید

4- من نگرانم، چون طرف مقابل حیله گر و اهل خدعه و نیرنگ است واز پشت خنجر می زند

5- آمریکاییها با حیله و فریب عمل می‌کنند این واقعیت ما را نگران می کند

6- نامه سناتورهای آمریکایی نهایت فروپاشی سیاسی از درون نظام آمریکاست.

7- مقامات جمهوری اسلامی کار خود را بلدند و می دانند اگر به توافقی هم برسیم چگونه عمل کنیم تا دولت آمریکا نتواند زیر آن بزند.

مخاطب این هفت بند در درجه اول دولت، تیم مذاکره کننده و در درجه بعدی مردم هستند. امروز ایران در مقطع حساسی در مناسبات خود با قدرتهای جهانی بویژه آمریکا به سر می برد. گفتگویی که در سوئیس تحت عنوان گفتگوهای هسته ای در جریان است در نوع خود در تاریخ دیپلماسی ایران بی سابقه است. جمهوری اسلامی ایران در آغاز انقلاب اسلامی با چنین چالشی روبه رو بود. قرارداد الجزایر محصول توافق ایران و آمریکا بود.آن زمان تیم ایران مهارت کافی برای گفتگوها نداشت. طرف ایرانی که با آمریکاییها گفتگو می کرد اصلا دیپلمات نبود؛ از حقوق بین الملل و چالشهای حقوقی،مالی، سیاسی ایران و آمریکا بی خبر بود. نتیجه توافقات این شد که ایران به همه تعهدات خود عمل کرد اما آمریکاییها به هیچ کدام از تعهدات خود عمل نکردند. مهارت دیپلماسی آمریکایی در حیله، فریب، نیرنگ و دروغگویی و از همه مهمتر بدعهدی است. گفتگو با چنین مخاطبی نیاز به ایمان بالا، آگاهی وسیع و تعهد به مطالبات ملت دارد.

الحمدالله پس از 36 سال که از عمر جمهوری اسلامی می گذرد در این مدت نظام توانسته است دیپلماتهای زبردست و ماهری را تربیت کند و برای این گفتگوها در نظر بگیرد. شهادت مقام معظم رهبری به سلامت تیم مذاکره کننده بویژه به صفت امین و دلسوز بودن، مقداری از نگرانیها و دلواپسی ها را کاهش می دهد.

اما همه این اطمینان بخشی ها نمی تواند ما را از نگرانی گزیده شدن دوباره از سوراخ دیپلماسی آمریکا برهاند.دولت باید مراقب باشد و ملت را از نگرانی برهاند.چه کسانی از پشت به ما خنجر زدند؟ بی تردید فتنه 88در تدارک سناریوی خنجر زنی از پشت به ملت ایران طراحی و عملیاتی شد. سران فتنه به کمک منافقین ، ضد انقلاب، بهائیان، سرویسهای جاسوسی دشمن و ... اقتدار و امنیت ملی را هدف قرار دادند و دشمن را در تجهیز خنجر از پشت زدن کمک کردند.

آنها اوباما و نتانیاهو را امیدوار کردند و نوید " تغییر از درون" را به دشمن دادند. سران فتنه وقتی با سد بیداری مردم و قیام تاریخی 9دی روبه رو شدند نمایندگان خود را به کنگره آمریکا فرستادند تا با تشدید تحریم ها پروژه فرودآوردن خنجر از پشت را عملیاتی کنند. قطعنامه 1929 در خرداد سال 89 محصول چنین خیانتی بود.

اکنون آمریکایی‌ها علی‌رغم اینکه هیچ نشانه ای ازحیات فتنه در داخل ندارند، هنوز ناامید نیستند که پسمانده های فتنه کاری ‌کنند. لذا آنها به دنبال خرید زمان هستند و الا توافق یک شبه عملی است و این همه کش و قوس لازم ندارد.

دولت و نخبگان باید نگرانی مقام معظم رهبری و مردم را از این باب رفع کنند . مراقبت های درونی امروز بیش از هر چیز مهم است.شوی نتانیاهو و نامه 47سناتور آمریکایی نوعی رونمایی از فریب جدید آمریکایی ها بود. تیم مذاکره کننده باید دشمن را با واقعیتهایی که خود بیان می کند بشناسد و از هر گونه خوش بینی و حسن ظن به دشمن پرهیز کند.

ما با دولتی داریم گفتگو می کنیم که از درون دچار فروپاشی سیاسی و اخلاقی است، با مشکلات زیادی در درون خود روبه روست، با متحدین جهانی خود درگیر است و بویژه با روسها تا یک جنگ هسته ای پیش رفته است.

بعید است با این بدعهدی آمریکایی ها و تزلزل در درون آنها به توافقی برسیم اما اگرافق روشنی برای توافق آن هم به دلیل صدق جمهوری اسلامی وجود داشته باشد باید همه تضمین های لازم برای رسیدن به یک توافق خوب راداشته باشیم.

محمدکاظم انبارلویی
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۱۲
امیر مهدوی

مردم ما به توفیق الهی، به هدایت الهی، به دستگیری الهی، مردم مؤمنی هستند؛ هم آگاه‌اند، هم مؤمن‌اند، هم حاضر در صحنه‌اند، پایه‌رکاب‌اند در هر جایی که لازم باشد. ماها باید خودمان را اصلاح کنیم. نخبگان و خواص سیاسی بایستی مراقب کار خودشان، حرف زدن خودشان باشند؛ این خطاب به همة نخبگان است، خطاب به یک طرفِ خاصی، جناح خاصی نیست. همه باید مراقب باشند. همه بدانند این ملت، یک ملت یکپارچه است. احساسات این طرف را علیه آن طرف تحریک کنند، آن یکی بیاید احساسات این طرف را علیه آن طرف تحریک کند، اینها راه به جایی نمی‌برد. وقتی شما متحد بودید، وقتی شما همدل بودید، وقتی شما احساس و ابراز اعتماد به کشورتان و نظامتان کردید، آن وقت این وسوسه‌های خنّاسان بین‌المللی، این سیاستمداران ظالم، مداخله‌گر، دور از انسانیت، دیگر اثری نخواهد کرد.(226)

Image result for ‫امام خمینی وامام خامنه ای‬‎


اصلاح الگوی مصرف، یکی از ارکان رفاه و رونق زندگی عمومی
همّت مضاعف و کار مضاعف در استفادة بهینه از منابع موجود کشور و امکاناتى که وجود دارد. از همة آن چیزهایى که می‌تواند براى سازندگى کشور در دورانهاى آینده مورد استفاده قرار بگیرد، یا زندگى عمومى مردم را رفاه و رونق ببخشد، باید حداکثر استفاده بشود؛ یعنى همان چیزى که یکى از ارکانش اصلاح الگوى مصرف است. از آب در کشور استفادة بهینه بشود. ما امروز از آب در کشور استفادة بهینه نمی‌کنیم. سال گذشته که بنده مسئله اصلاح الگوى مصرف را مطرح کردم، پژوهشگران کشورمان تحقیق کردند، به ما اطلاع دادند که اگر آبى که در کشور مصرف می‌شود، ده درصد آن صرفه‌جویى شود، این ده درصد به قدر تمام استفاده‌اى است که امروز براى شُرب خانگى و براى صنعت مورد استفاده قرار می‌گیرد. امروز 90 درصد آب کشور در بخشهاى کشاورزى مصرف می‌شود- مصرف غلط، مصرف اسراف‌آمیز - 10 درصد دیگر براى آب شُرب و براى صنعت و براى مصارف گوناگون به کار می‌رود. یعنى اگر در کار کشاورزى ما 10 درصد صرفه‌جویى کنیم، مقدار مصرف شُرب و صنعت و امثال اینها به دو برابر خواهد رسید؛ این‌قدر مسئله مهم است. مسئله مصرف برق و مصرف حاملهاى انرژى - بنزین، گازوئیل - هم مهم است. این لایحة هدفمند کردن یارانه‌ها که مطرح شده است، ناظر به این مسائل است؛ لایحة بسیار مهمى است.(220)
اصلاح مصرف و پرهیز از اسراف
البته محدودیتهایی هم داریم. من در شیراز اشاره کردم: اگر ما اسراف نکنیم، می‌توانیم نیاز کشور را برآورده کنیم. یکی از چیزهایی که ما در این کشور نتوانستیم بر خودمان فائق بیاییم و اصلاح کنیم، مسئله اسراف است و یکی از موارد اسراف، اسراف در آب است، اتفاقا کشور ما جزوِ مناطقی است که از لحاظ آب آن‌چنان غنی نیست، اما درصورتی‌که اسراف نکنیم و روش کار را آن‌چنان که عاقلانه و درست است، در پیش بگیریم، با همین آب موجود می‌توانیم نیاز کشور را برآورده کنیم. اینها وظایف همة مردم ایران است و دولت اسلامی موظّف است که با ترتیب صحیح و با برنامة درست، از این آمادگی ملت ایران استفاده کند و ان‎شاءالله یکی پس از دیگری مشکلات را برطرف کنند.(221)
اصلاح شبکه‌های آبرسانی
این صرفه‌جویى‌اى که لازم است، از تولید تا مصرف، تا بازیافت، آب را صرفه‌جویى کنیم؛ یعنى از سدهایمان صیانت کنیم، شبکه‌هاى آبرسانى را اصلاح کنیم، آبیارى‌هاى با صرفة در کشاورزى را آموزش بدهیم که چه جورى آبیارى بشود. البته این کارها خوشبختانه در این سالها به میزان زیادى انجام گرفته، اما این کافى نیست، باید توسعه پیدا کند. زمینه‌سازى کنیم براى کاهش مصرف آب خانگى. این‌که گفته می‌شود از کسانى که مصرف زیاد دارند، مالیات بیشترى گرفته شود، یارانة کمترى به آنها داده شود، حرف بسیار معقولى است، حرف خوبى است. آن کسانى که مصرف کمى دارند، از کمکهاى دولتى، از کمکهاى عمومى بهره‌مند شوند. بعضیها هستند به قدرى کم آب مصرف می‌کنند که اگر دولت از آنها پول آب را هم نگیرد، مانعى ندارد. بعضی‌ها ده برابر آنها، بیست برابر آنها آب مصرف می‌کنند؛ خوب، اینها بایستى هزینة بیشترى بدهند.(222)
صرف پول در سرمایه‌گذاری‌ها، از مصادیق اصلاح الگوی مصرف
همّت مضاعف و کار مضاعف در سرمایه‌گذارى، در کارآفرینى. بسیارى از کسانى که سرمایه دارند، پول دارند، درآمدهاى کلانى دارند، نمی‌دانند این درآمدها را چگونه باید صرف کنند. این‌جا هم باز همان اصلاح الگوى مصرف خود را نشان می‌دهد. پول را به جاى سرمایه‌گذارى تولیدى، صرف تجمّلات می‌کنند؛ سفرهاى خارجى بیهوده، بى‌ثمر، پرخرج و احیانا فسادآور، بهانه براى تغییر وسایل خانه، وسایل زندگى؛ این چیزها یک حرکت مُسرفانه است نسبت به ثروت. می‌شود پول را، درآمد را سرمایه‌گذارى کرد. امروز وسایل این کار فراهم است. با فعال شدن بورسهایى که در کشور هست، می‌توان سرمایه‌گذارى کرد. همه می‌توانند آنچه را که دارند، در سرمایه‌گذارى‌ها دخالت بدهند.(223)
نکات تصریحی فصل دهم
الگوی مصرف فعلی غلط است و بایستی اصلاح شود و از اسراف و تبذیر، پرهیز گردد. صرفه‌جویی، خط اصلی در اصلاح الگوی مصرف است و آن درست و بجا مصرف کردن است. باید اموال و امکانات را اثرگذار و کارآمد و ثمربخش مصرف کرد.
اسراف هم لطمة اقتصادی و هم لطمة فرهنگی می‌زند. اصلاح الگوی مصرف یک برنامه دراز مدت است که تمامی مردم و مسئولان، دانشگاهها و حوزه‌های علمیه باید در آن تلاش کنند.تنظیم برنامه‌ها براساس سیاستهای کلان ابلاغ شده، الگوی مصرف را اصلاح می‌کند. برای رسیدن به رفاه و رونق زندگی عمومی بایستی الگوی مصرف را اصلاح و از اسراف پرهیز کرد.
اصلاح شبکه‌های آبرسانی، صرف پول در سرمایه‌گذاریها و کارآفرینی، از جمله اصلاحات در الگوی مصرف‌اند.
فصل یازدهم اصلاحات در حوزة دولت، مسئولان و نخبگان جمهوری اسلامی
اشاره
مسئولان نظام با شناخت ضعفها و اشکالات کار، بیشترین نقش و تأثیر را در اصلاح امور جامعه به عهده دارند. در سیاست‌گذاری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و اقدامات، این نخبگان و مسئولان حوزه‌های مختلف جامعه هستند که بایستی اصلاحات و جهت درست آن را تشخیص داده و اِعمال کنند.
نخبگان و مسئولان بایستی خود به صلاح رسیده باشند. حداقل در حوزه مسئولیتی که به عهده دارند و آن‌گاه درصدد اصلاح امور مرتبط برآیند. ولیِّ‌فقیه که نظارت عالی بر حرکت جامعه به سوی اهداف عالی انقلاب اسلامی دارد، تذکرهای لازم را به نخبگان و مسئولان، چه بطور خصوصی و چه گاه به صورت عمومی، مطرح می‌کنند. گاه نیز براساس وظایف، اقدامات لازم را انجام می‌دهند. امّا بطور طبیعی و براساس وظایف تعریف شده، این نخبگان و مسئولان دوایر و ادارات و وزارتخانه‌های مختلف هستند که بایستی منشأ اصلاحات انقلابی و اسلامی در حوزة کاری خود باشند.
هر کس هر جا مسئولیت دارد بایستی همّتش اصلاح امور همان مسئولیت باشد. در بین مسئولیتها، بعضی حوزه‌ها مهمترند و باید در اصلاح آنها جدیّت بیشتری داشت؛ مثل وزارت امورخارجه که به پیشانی انقلاب اسلامی است.
برنامه‌های پنج ساله و سند چشم‌انداز بیست سالة نظام، جهت‌گیریهای کلی و مقطعی و مواردی که باید اصلاح شوند و سمت و سوی این اصلاحات را بخوبی نشان می‌دهد. پایبندی و اقدام در چارچوب این برنامه‌ها و سند، راه را برای رسیدن سریع به اصلاحات واقعی هموار می‌کند.
حد و نحوة تذکّر ولیّ‌فقیه به مسئولان، برای رفع اشکالات
من به بخشى از دستگاههاى اجرایى و بعضى از مدیریتها اعتراض دارم و به آنها ایراد مى‌گیرم. لزومى هم ندارد که آن ایراد و اعتراض، در مقابل چشم مردم و با اطلاع افکار عمومى باشد. تا آن‌جایى که مى‌شود مسئولان و مدیران را وادار و تشویق به کار کرد و اشکالات کار آنها را اصلاح نمود، این تذکرات و هشدارها به آنها داده مى‌شود. البته اگر یک‌وقت انسان در مورد مسئولى به جایى برسد که ببیند این مسئول نمى‌تواند، آن بحث دیگرى است؛ اما مسئولان مشغول کارند و کارهاى خوبى هم انجام مى‌گیرد. در این خلال، برخى از اقدامات، زحمات مسئولان را از بین مى‌برد؛ جلو این اقدامات هم باید گرفته شود. مسئله گرانیهاى پى‌درپى در هفته‌هاى گذشته، یکى از همینهاست. یکى از چیزهایى که یقیناً در سیاستهاى دولت و مسئولان نمى‌گنجد، همین سلسلة گرانیهاست. من مى‌دانم مسئولان اجرایى هم از پیش آمدن چنین وضعى ناراحت‌اند. بایستى دنبال کنند، جدّیت کنند، ما هم سفارش کرده‌ایم. رئیس جمهور محترم، رئیس محترم قوّة قضائیه و دیگر مسئولان، اظهار نگرانى کرده‌اند و اهتمام ورزیده‌اند و ما هم از آنها خواسته‌ایم مسائل را دنبال کنند، ببینند به کجا منتهى مى‌شود. مراکز گوناگونى مجوّز بالا بردن قیمت کالاها و خدمات را به دست مى‌آورند، فقط به بخش خودشان نگاه مى‌کنند و مسائل کلى کشور را ندیده مى‌گیرند؛ نتیجه این مى‌شود. لازم است اِشراف و نظارت بیشترى صورت گیرد. اشکالات وجود دارد، اما در مقابل کارهاى بزرگ و مثبتى که در این کشور مى‌شود، این اشکالات نمى‌تواند کفة منفى را سنگین کند. خیلى کار انجام مى‌گیرد و به فضل پروردگار خیلى کار هم انجام خواهد گرفت.(224)
ضرورت اصلاح نخبگان و مسئولان
ما خود اوّلین مخاطبان این بیان هستیم که وظایف سنگینى هم داریم. پیغمبر فرمود: «لا تصلح عوام هذه الامة الا بخواصها»؛ اصلاح تودة مردم، به‌اصلاح زبدگان و نخبگان هر کشور و جامعه بستگى دارد. از پیغمبر پرسیدند زبدگان چه کسانى هستند- «قیل یا رسول الله و ما خواص امتک؟»- فرمود: «خواص امتى العلماء و الأمراء»؛ دانشمندان، روشنفکران، آگاهان، امرا و زمامداران، خواص و نخبگان امّت‌اند.(225)
 اصلاحِ مسئولان و نخبه‌ها
مردم ما به توفیق الهی، به هدایت الهی، به دستگیری الهی، مردم مؤمنی هستند؛ هم آگاه‌اند، هم مؤمن‌اند، هم حاضر در صحنه‌اند، پایه‌رکاب‌اند در هر جایی که لازم باشد. ماها باید خودمان را اصلاح کنیم. نخبگان و خواص سیاسی بایستی مراقب کار خودشان، حرف زدن خودشان باشند؛ این خطاب به همة نخبگان است، خطاب به یک طرفِ خاصی، جناح خاصی نیست. همه باید مراقب باشند. همه بدانند این ملت، یک ملت یکپارچه است. احساسات این طرف را علیه آن طرف تحریک کنند، آن یکی بیاید احساسات این طرف را علیه آن طرف تحریک کند، اینها راه به جایی نمی‌برد. وقتی شما متحد بودید، وقتی شما همدل بودید، وقتی شما احساس و ابراز اعتماد به کشورتان و نظامتان کردید، آن وقت این وسوسه‌های خنّاسان بین‌المللی، این سیاستمداران ظالم، مداخله‌گر، دور از انسانیت، دیگر اثری نخواهد کرد.(226)

منبع : nokhbeh313.ir

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۴۵
امیر مهدوی

آنچه ما از مجموع معارف قرآنی استفاده می‌کنیم و درمی‌یابیم، این است که مطالبه اسلام از مسلمین، ایجاد نظام اسلامی به‌نحو کامل است؛ مطالبه اسلام، تحقّق کامل دین اسلام است. این آن چیزی است که انسان در مجموع آن را احساس می‌کند.
اعضای مجلس خبرگان رهبری پس از پایان هفدهمین اجلاس مجلس خبرگان(۱)پنجشنبه با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند. متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای در این دیدار به شرح زیر است :

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌
والحمدلله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّه‌الله فی الأرضین.
خوشامد عرض می‌کنم به آقایان محترم. علاوه‌ بر مزایایی که جناب آقای یزدی - رئیس محترم مجلس خبرگان - بیان فرمودند، (۲) یک مزیّت دیگری هم وجود دارد که آن مخصوص بنده است و آن اینکه ما در این اجلاس‌ها، برادران عزیز و آقایان محترم را از نزدیک زیارت می‌کنم؛ این هم برای ما یک فرصتی است و از خداوند متعال می‌خواهیم که شما را - همه‌ آقایان را، دوستان را - موفّق بدارد که این وظایف سنگینی که بر عهده‌ همه‌ ما است، ان‌شاءالله به بهترین وجهی انجام بگیرد.

انتخاب مناسب و بجای آیت‌الله یزدی
من اوّلاً تبریک عرض می‌کنم به جناب آقای یزدی به‌خاطر احراز مسئولیّت ریاست این جلسه. خب، شخصیّت ایشان، سوابق ایشان، لواحق ایشان، همه اینها چیزهایی است که این انتخاب را انتخاب مناسب و بجایی نشان می‌دهد. ان‌شاءالله که ایشان از لحاظ مزاجی و آمادگی‌های گوناگون، خداوند کمکشان کند و بتوانند به وظایفشان عمل کنند. یاد مرحوم آقای مهدوی(۳) (رضوان الله علیه) را هم گرامی می‌داریم. ایشان شخصیّت برجسته‌ای بودند و حقّاً وجود مرحوم آقای مهدوی در دوران طولانی بعد از پیروزی انقلاب - علاوه بر مجاهدتشان قبل از پیروزی - یک وجود اثرگذار و مظهر یک روحانی فعّال و عالم عامل بود. امیدواریم که خداوند متعال ایشان را جزای اوفی‌ عنایت کند و از رحمت و مغفرت خودش ایشان را برخوردار کند.
بحمدالله این جلسه‌ اجلاس آقایان که در آن انتخابات داخلی انجام گرفت - آن‌طوری که به من گزارش کردند - اجلاس بسیار متین و در واقع الگو برای دستگاه‌هایی [بود] که این‌جور انتخاباتها را انجام می‌دهند؛ با متانت کامل و بدون این حرفها و چیزهایی که معمولاً در جلساتِ یارگیری و انتخاباتی پیش می‌‌آید، بحمدالله کار بزرگی را انجام دادید.
مطالبه ایجاد نظام اسلامی به نحو کامل
به‌مناسبت اوضاعی که در منطقه ما حاکم است و بلکه اوضاعی که در جهان حاکم است و چالشی که میان جمهوری اسلامی و چند دولت متکبّر و مستکبر بر سرِ قضایای مختلف - چه قضیّه هسته‌ای و چه بقیّه‌ قضایا - در جریان است و همچنین به‌مناسبت بحثهای اقتصادی‌ای که در داخل کشور هست و تلاشی که مسئولان مختلف هرکدام به‌نحوی برای تحقّق مقاصد اسلامی و منافع مردم انجام می‌دهند، و سرانجام به‌مناسبت مسئله‌ اسلام‌هراسی‌ای که امروز یکی از پدیده‌های رایج دنیای استکبار و دنیای غرب است - مجموع این مطالب - به‌نظر رسید که این موضوع را مطرح کنیم که آنچه ما از مجموع معارف قرآنی استفاده می‌کنیم و درمی‌یابیم، این است که مطالبه اسلام از مسلمین، ایجاد نظام اسلامی به‌نحو کامل است؛ مطالبه اسلام، تحقّق کامل دین اسلام است. این آن چیزی است که انسان در مجموع آن را احساس می‌کند.
دین حداقلی از نظر اسلام قابل قبول نیست
دین حدّاقلّی و اکتفای به حدّاقل‌ها، از نظر اسلام قابل قبول نیست؛ ما در معارف خودمان چیزی به‌عنوان دین حدّاقلّی نداریم، بلکه در قرآن کریم در موارد متعدّدی اکتفای به بعضی از تعالیم دینی دون(۴) بعضی، مذمّت شده است؛ «اَلَّذینَ جَعَلُوا القُرءانَ عِضین» (۵) یا آیه شریفه «وَ یَقولونَ نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعض» (۶) که مربوط به منافقین است، اشاره‌ به همین است. حتّی برخی از بخش‌های دین که خیلی برجسته است - مثل اقامه‌ قسط - هم کافی نیست که انسان دل خود را خوش کند که ما حالا دنبال اقامه‌ قسطیم و اقامه قسط خواهیم کرد، پس اسلام تحقّق پیدا کرد؛ نه، این نیست. بله مسلّماً اقامه قسط در جامعه، یک قلم مهم است. از این آیه‌ شریفه در سوره‌ مبارکه‌ حدید، لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبِیِّنت وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتبَ وَ المیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط(۷) این‌جور به‌نظر می‌رسد در بادی(۸) امر، که هدف از ارسال رسل و انزال کتب و معارف الهی، اقامه‌ قسط است که حالا این جمله‌ «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط» را هرجور معنا کنیم - چه به این معنا بگیریم که «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط» یعنی «لِیُقیمَ النّاسُ القِسطَ» که مثلاً «باء» را «باء تعدیه» بگیریم، که این وظیفه مردم است که در محیط زندگی خودشان اقامه قسط کنند؛ یا نه، «باء تسبیب» که «لِیَقومَ النّاسُ بِسَبَبِ القِسط»، یعنی با قسط با مردم [رفتار کنیم]؛ هرکدام از این دو معنا یا معانیِ احتمالیِ دیگری که وجود دارد، اگر در نظر گرفته بشود - اهمّیّت اقامه قسط را در جامعه روشن می‌کند. لکن این بدین معنا نیست که شارع مقدّس از ما قبول می‌کند که ما مثلاً اکتفا کنیم به اقامه‌ قسط و همه همّت خودمان را بگذاریم برای اینکه اقامه قسط بشود، ولو برخی از احکام دیگر اسلام - مثلاً - مورد بی‌توجّهی قرار بگیرد؛ نه، آیه‌ شریفه می‌فرماید که «اَلَّذینَ اِن مَکَّنّهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصّلوةَ وَ ءاتَوُا الزَّکوةَ وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَر».(۹) یعنی انتظاری که خدای متعال از متمکّنین در ارض دارد، اینها است که اوّلش «اَقامُوا الصّلوة» بعد «وَ ءاتَوُا الزَّکوةَ وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَرِ وَ للهِ‌ عاقِبَةُ الاُمور» (۱۰)[است]. این‌جور نیست که اگر ما به قسط توجّه می‌کنیم، حق داشته باشیم که از اقامه‌ صلات و اهمّیّت دادن به صلات یا به زکات یا به امر به معروف و نهی از منکر غفلت کنیم، بلکه «اَنِ اعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطّاغوت» (۱۱) - که چندین بار این لفظ و این مضمون در قرآن تکرار شده - نشان می‌دهد که اصلاً خدای متعال پیغمبران را فرستاد برای توحید، برای اجتناب از طاغوت، برای عبودیّت خداوند؛ اساس کار این است. یا وصیّتی که خدای متعال در آن آیه‌ شریفه سوره شوری، به نوح و به ابراهیم و به موسی‌ و به بقیّه کرده است: اَن اَقیمُوا الدّین؛ (۱۲) آنکه مورد نظر است، اقامه دین است؛ یعنی همه دین را باید اقامه کرد؛ وَ لاتَتَفَرَّقوا فیهِ کَبُرَ عَلَی المُشرِکینَ ماتَدعوهُم اِلَیهِ اللهُ یَجتَبی اِلَیهِ مَن یَشآءُ وَ یَهدی اِلَیهِ مَن یُنیب؛ (۱۳) یعنی همه دین - همه اجزا و همه ارکان دین - مورد توجّه است، و معارض اصلی هم در مقابل این حرکت و این رویکرد - یعنی اقامه دین بتمامه، بجمیع اجزائه، بکلّه - عبارتند از قلدرهای عالم، مستکبران عالم؛ کَبُرَ عَلَی المُشرِکینَ ما تَدعوهُم اِلَیه؛ (۱۴) آنچه تو به آن دعوت می‌کنی، برای مشرکین‌[گران است]؛ یا در آیه‌ شریفه در اوّل سوره مبارکه احزاب؛ یاَیُّهَاالنَّبِیُّ اتَّقِ اللهَ وَ لا تُطِعِ الکفِرینَ و المنِفقینَ اِنَّ اللهَ کانَ عَلیمًا حَکیمًا؛ (۱۵) یعنی هم علیم است خدای متعال که احاطه‌ علمی دارد به تمام اجزا و ذرّات عالم و سازوکار زندگی ذرّات، و هم حکیم است؛ با حکمت، راه تو را در این مجموعه مشخّص کرده و باید دنبال کنی. وَ اتَّبِع ما یوحی‌ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ اِنَّ اللهَ کانَ بِما تَعمَلونَ خَبیرًا * وَ تَوَکَّل عَلَی اللهِ و کَفی‌ بِاللهِ وَکیلًا؛ (۱۶) در مقابله‌ی با این حرکت تو، دشمنی وجود خواهد داشت. بنابراین [قضیّه] این است.
در نظام اسلامی باید صورت و سیرت اسلام حفظ شود
نظام اسلامی که ما مدّعی آن هستیم و دنبال آن هستیم - حالا نظام اسلامی به‌معنا مجموعه‌ ظرفیّت‌هایی است در کشور که حرکت عمومی مردم را و مسئولین را شکل می‌دهد؛ به این می‌گوییم نظام؛ همه ظرفیّت‌هایی که موجب حرکت عمومی مردم و مسئولین می‌شود، مجموع اینها، نظام اسلامی است - وقتی این نظام واقعاً اسلامی است که در آن همه اجزای اسلام محفوظ باشد و صورت و سیرت اسلام در آن حفظ بشود. صورت اسلام، همین حرف‌های ما و اظهارات ما و کارهایی که می‌کنیم و این ظواهر امر است؛ سیرت اسلام، این است که ما یک هدفی را، یک آرمانی را، یک سرمنزلی را در نظر بگیریم و تعریف کنیم و برای رسیدن به آن سرمنزل، برنامه‌ریزی کامل کنیم، و در این راه عمل کنیم، حرکت کنیم، با همه وجود راه بیفتیم؛ آن‌وقت در آن صورت، سیرت اسلامی هم، هم، محفوظ خواهد ماند، هم رو به کمال خواهد رفت؛ یعنی در یک حد هم متوقّف نمی‌ماند؛ خب، این برنامه‌ای است که ما برای رسیدن به آن اهداف، به آن احتیاج داریم.
تغییر رفتار با تغییر نظامهیچ تفاوتی ندارد
آنچه ما امروز در زبان مستکبرین و مخالفین نظام اسلامی و مشخّصاً جمهوری اسلامی مشاهده می‌کنیم که با «تغییر رفتار» از آن یاد می‌کنند - گاهی می‌گویند ما تغییر نظام را نمی‌خواهیم، تغییر رفتار را می‌خواهیم - [همین است]. تغییر رفتار با تغییر نظام هیچ تفاوتی ندارد؛ درست همان است؛ یعنی تغییر آن سیرت اسلامی؛ این معنای تغییر رفتار است. تغییر رفتار یعنی شما از آن چیزهایی که از لوازم قطعی و حتمی حرکت به آن سرمنزل است، دست بردارید؛ از آن کوتاه بیایید و نسبت به آن، اهتمام خودتان را از دست بدهید؛ این معنای تغییر رفتار است؛ یعنی همان چیزی که گاهی از آن در برخی از گفته‌ها و نوشته‌ها تعبیر می‌شود به دین حدّاقلّی؛ یعنی کاستن از آرمانها که به‌معنای نابودی سیرت دین است. این دین حدّاقلّی یعنی در واقع دین را حذف کردن.
حالا در چنین وضعیّتی هدف ما این است و خطّ مشی قطعی ما باید این باشد که دنبال اسلامِ تمام و کامل باشیم؛ یعنی دنبال این باشیم که واقعاً تا آنجایی که در قدرت ما است تلاش کنیم - حالا خدای متعال بیش از آنچه در توان ما و در قدرت ما است، از ما توقّع نمی‌کند - امّا تلاش ما این باشد و هدف‌گذاری ما این باشد که همه اسلام - اسلام به کامله، بتمامه - در جامعه ما تحقّق پیدا کند. وقتی هدف این شد، فوراً یک مسئله‌ای پیش می‌‌آید و آن مسئله‌ «اسلام‌هراسی» است که امروز در دنیا رایج است. به‌نظر من در برابر پدیده اسلام‌هراسی مطلقاً نباید منفعل شد؛ بله، اسلام‌هراسی وجود دارد؛ عدّه‌ای دارند مردم را، جوامع را، جوانان را، اذهان را از اسلام می‌ترسانند؛ اینها چه کسانی هستند؟ درست که مسئله را می‌شکافیم و در مسئله دقّت می‌کنیم، می‌‌بینیم که اینها همان اقلّیّت قلدر و زیاده‌خواهی هستند که از حاکمیّت اسلام می‌ترسند؛ از اسلام سیاسی می‌ترسند؛ از حضور اسلام در متن زندگی جوامع می‌ترسند؛ علّت ترسشان هم این است که منافع آنها لطمه خواهد خورد. اسلام‌هراسی در واقع ترجمه‌ هراس و سراسیمگی قدرتها در مقابل اسلام است؛ واقع قضیّه این است. یعنی شما اینجا زحمت کشیدید، ملّت ایران تلاش کردند، زحمت کشیدند، مجاهدت کردند، نظام اسلامی را سرِ کار آوردند و این نظام اسلامی را تثبیت کردند، پایه‌اش را محکم کردند، آن را در مقابل حوادث گوناگون مصونیّت و ایمنی دادند و روزبه‌روز قوی کردند؛ این، قلدرهای دنیا را می‌ترساند. اسلام‌هراسی‌ای که امروز وجود دارد، در واقع انعکاس و بازتاب دغدغه‌ آنها است، سراسیمگی آنها است؛ نشان می‌دهد که شما پیش رفتید؛ نشان می‌دهد که اسلام توانسته است حرکت خود را به‌طور موفّق تا اینجا پیش ببرد.
اسلام‌هراسی نتیجه عکس می‌دهد
و البتّه علی‌رغم آنها، این حرکت آنها علیه اسلام و تلاش آنها برای اسلام‌هراسی، نتیجه‌ی عکس خواهد داد؛ به این معنا که اسلام را در کانون پرسش جوانها قرار می‌دهد؛ یعنی اگر به مردم معمولی دنیا یک تلنگری زده شود، یک توجّهی به آنها داده شود، اینها ناگهان به فکر می‌‌افتند که علّت اینکه این‌قدر اسلام در این مطبوعات صهیونیستی، در این شبکه‌های تلویزیونیِ وابسته به محافل قدرتمند و دارای زر و زور مورد تهاجم قرار می‌گیرد چیست؟ این خود زمینه‌ یک پرسش است و این پرسش به نظر ما برکاتی دارد و می‌تواند این تهدید را تبدیل به فرصت کند.
باید اسلام ناب را مطرح کنیم
ما بایستی تلاش کنیم، یعنی در نظام جمهوری اسلامی، کار بزرگ و مهم این است که ما همه - هر کسی در هر نقطه‌ای قرار دارد که توانی در این زمینه دارد - باید تلاشمان این باشد که اسلام ناب را مطرح کنیم، اسلامِ طرفدار مظلوم و ضدّ ظالم را در دنیا مطرح کنیم. همان جوانی که در اروپا است، یا در آمریکا است، یا در مناطق خیلی دوردست است، از این خصوصیّت مبتهج می‌شود، به هیجان می‌‌آید که معلوم بشود اسلام عبارت است از نیرویی، انگیزه‌ای، فکری که علیه ظالمین و ستمگران و به نفع مظلومین حرکت می‌کند، برنامه دارد و این را وظیفه خودش می‌داند. اسلامِ طر‌فدار عقلانیّت، اسلامِ فلسفه‌های عمیق، اسلامِ تفکّر، اسلامی که در قرآن این‌همه به عقل و فکر و لبّ(۱۷) و مانند اینها اهمّیّت داده شده را معرّفی کنیم؛ اسلامِ طرفدار عقلانیّت و ضدّ قشری‌گری، ضدّ تحجّر، ضدّ اسیر اوهام و تخیّلات خود شدن - که کسانی به نام اسلام این چیزها را دارند - اسلام ناب را نشان بدهیم، بگوییم اسلام، این است؛ اسلامِ متعهّد در برابر لاابالی‌گری. بله، امروز دستگاه‌های فراوانی جوانها را به بی‌مبالاتی، به لاابالی‌گری، به لاقیدی در امور گوناگون سوق می‌دهند. خب، اسلامی که انسان را متعهّد دانسته، او را متعهّد می‌خواهد و می‌طلبد؛ اسلامِ حاضر در متن زندگی، در برابر اسلام سکولار! اسلام سکولار شبیه مسیحیّت سکولار است که می‌رود در گوشه‌ کلیسا، خودش را زندانی می‌کند و در محیط واقعی زندگی هیچ حضوری ندارد؛ اسلام سکولار هم همین‌جور است؛ کسانی هستند امروز دعوت می‌کنند به اسلام منزوی؛ اسلامی که هیچ کاری به کار زندگی مردم ندارد؛ مردم را به یک عبادتی، به یک چیزی گوشه‌ مسجد یا گوشه‌ خانه‌ها فرامی‌خواند. اسلامِ واردِ در متن زندگی را معرّفی کنیم؛ اسلامِ رحمت به ضعفا؛ اسلامِ جهاد و مبارزه‌ با مستکبران. به نظر من این یک وظیفه‌ای است که به‌عهده‌ همه است؛ دستگاه‌های تبلیغاتی ما، دستگاه‌های علمی ما، حوزه‌های علمیّه‌ ما باید این هدف را دنبال بکنند. اینکه امروز اسلام را آماج حملات خودشان قرار داده‌اند [به‌خاطر این است]؛ آن کسانی هم که آماج قرار داده‌اند، مشخّص است چه کسانی هستند و چه دستگاه‌هایی و چه جریان‌هایی هستند؛ مشخّص است؛ اینها وابسته‌ به یک مجموعه‌ قدرتمندِ زر و زور سیاسی و اقتصادیِ غالباً صهیونیست یهودی، و اگر صهیونیست یهودی هم نیستند صهیونیست غیر یهودی - که امروز در دنیا صهیونیست‌های غیر یهودی داریم - هستند. در مقابل اینها ما از این فرصت استفاده کنیم و این سؤال را مطرح کنیم در ذهن مردم دنیا و در ذهن جوانها که فکر کنید، ببینید چرا به اسلام این‌همه حمله می‌کنند؛ آن‌وقت اسلامِ واقعی را در اختیار اینها بگذاریم.
به نظر بنده اگر ما مجموعه روحانیّون و اهل علم و کسانی که در مسائل دینی کار می‌کنند، در همه مسائل خودمان این را هدف قرار بدهیم یعنی تحقّق اسلام بکامله و مقابله‌ با دشمنی‌ها با این شکل، موفّقیّت‌های زیادی خواهیم داشت.
خودداری از سطحی‌نگری در چالش‌های جهانی
چالش‌های جهانی هم داریم؛ به نظر من از سطحی‌نگری در چالش‌های جهانی بایستی خودداری کرد. ما امروز با آمریکا چالش داریم، با بعضی از کشورهای اروپایی چالش داریم؛ حالا امروز موضوع چالش به‌طور آشکار و نمایان، مسئله‌ هسته‌ای است؛ مسائل گوناگون دیگر هم هست که مایه‌ چالش بین ما و اینها است؛ نگاه کنیم ببینیم این چالش از چه چیزی ناشی می‌شود؛ یعنی ریشه‌ها را بفهمیم و از سطحی‌نگری پرهیز کنیم.
 وابستگی به نفت؛ دلیل آسیب‌ها
و مشکلاتی را هم که متوجّه ما می‌شود درست بشکافیم. حالا مثلاً فرض بفرمایید ما از تحریم صدمه دیدیم و آسیب‌هایی از تحریم به اقتصاد ما، به مسائل گوناگون ما وارد شده است؛ این آسیب‌ها ناشی از چیست؟ انسان اگرچنانچه درست موشکافی کند، می‌بیند این آسیب‌ها بیشتر ناشی از وابستگی ما به نفت است مثلاً؛ یا بیشتر ناشی از عدم حضور مردم در متن می‌دان اقتصادی است، [یعنی] دولتی کردن اقتصاد؛ بیشتر ناشی از اینها است. اگر ما نگاه کنیم و عامل اصلی را بشناسیم و آن عامل اصلی را به‌نحوی علاج کنیم، تحریم یا بی‌اثر خواهد شد یا کم‌اثر خواهد شد. اینکه دشمن می‌تواند ما را تحریم کند و مثلاً دست روی نفت ما بگذارد و این ما را آزار می‌دهد، به‌خاطر این است که ما نفت را در زندگی خودمان و در اقتصاد خودمان عمده کرده‌ایم؛ اینکه وقتی با دولت برخورد می‌کند، دستگاه‌های گوناگون دولتی مورد تحریم قرار می‌گیرند، به‌خاطر این است که این دستگاه‌ها متعلّق به دولتند. ما می‌توانستیم در عرصه‌ی اقتصادی، دستهای گوناگون مردمی را وارد بکنیم. آن اشتباهاتی که کردیم در اوایل انقلاب که همین‌طور اصرار کردیم بر اینکه همه‌چیز بایست متعلّق و در اختیار دولت باشد و چیزهای جزئیِ کوچک زندگی را هم ما سپردیم به دولت، خب نتیجه‌اش همین چیزها است؛ اینها را بایستی علاج کرد.
به نظر ما اگر این‌جور فکر کنیم و این‌جور حرکت بکنیم، مشکلات حل خواهد شد؛ یعنی ما در مشکلات، وابسته‌ به عطف محبّت طرف مقابل نخواهیم بود؛ می‌توانیم واقعاً خودمان تأثیر بگذاریم بر فضای چالشی که بین ما و دشمنان ما و مستکبرین وجود دارد؛ از جمله همین مذاکراتی که حالا جاری است. فعلاً مذاکراتی که بر فعّالیّت‌های دیپلماسی ما و فعّالیّت‌های سیاست خارجی ما بیشتر سایه افکنده، مذاکرات مربوط به مسائل هسته‌ای است. همین حرف، همین معیار، همین منطق، در این مذاکرات هم به نظر ما کاملاً کارایی دارد.
دشمن اهل حیله‌گری است
من البتّه همین‌جا این را عرض بکنم: این تیمی و هیئتی که رئیس جمهور محترم برای مذاکرات هسته‌ای گذاشته‌اند، مردمان امین و مردمان خوبی هستند. بعضی را ما از نزدیک می‌‌شناسیم و واقعاً مورد قبولند، بعضی را هم از حرفهایشان و از کارهایشان دورادور می‌‌شناسیم؛ هم امینند، هم دلسوزند؛ دارند تلاش می‌کنند کار می‌کنند؛ این را ما لازم است که منصفانه بیان کنیم. البتّه بااینکه این دوستان و این برادران برادران خوبی هستند، برادران امینی هستند و می‌دانیم که دارند برای صلاح کشور تلاش می‌کنند، درعین‌حال من نگرانم؛ چون طرف مقابل، طرف حیله‌گری است. از جمله‌ چیزهایی که غالباً پنهان می‌ماند از چشمها، حیله‌گری اشخاص یا جهاتی است که دارای ظاهر بزرگ و فربهی هستند؛ آدم فکر نمی‌کند که اینها هم حیله‌گر باشند. خب امروز آمریکا ظاهر فربهی دارد؛ قدرت مالی، قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی، قدرت نظامی، قدرت امنیّتی، و غفلت می‌شود از اینکه همین دستگاه صاحب قدرت، اهل موذی‌گری‌های آدم‌های ضعیف هم باشد، ولی هست؛ اهل حیله‌گری است، اهل خدعه است، اهل خنجر از پشت زدن است؛ این‌جوری است.
لحن آمریکایی‌ها روز به روزتند‌تر و خشن‌تر می‌‌شود
 ما نباید این‌جور تصوّر بکنیم که حالا اینها چون مثلاً بمب اتم دارند یا وسایل نظامی قدرتمندی دارند، بنابراین احتیاجی ندارند به اینکه دست به حیله و خدعه بزنند؛ نه، اتّفاقاً احتیاج‌شان هم زیاد است و عمل هم می‌کنند و واقعاً خدعه‌گری می‌کنند؛ این ما را نگران می‌کند. باید مراقب شگردهای دشمن باشیم. هر وقتی‌که یک زمان معیّن شده است برای پایان مذاکرات و ما به این زمان نزدیک می‌شویم، لحن طرف مقابل - بخصوص لحن آمریکایی‌ها - تندتر، سخت‌تر، خشن‌تر می‌شود؛ این برای این است که جزو شگردهای اینها است، جزو حیله‌ها و خدعه‌های اینها است.
و می‌‌بینید اظهاراتی هم که می‌کنند، واقعاً اظهارات سخیفی است، اظهارات مشمئزکننده‌ای است. مسئولین آمریکایی در همین ایّام به‌مناسبت اینکه حالا یک دلقک صهیونیست رفته آنجا و حرفهایی زده، (۱۸) برای اینکه خودشان را کنار بکشند مطالبی گفتند، امّا ایران را هم متّهم کردند که ایران طرفدار تروریسم است. خب این حرف، خنده‌آور است؛ امروز در دنیا همه دارند مشاهده می‌کنند که آن قدرت و آن دولتی که از خبیث‌ترین تروریست‌ها - یعنی از همین داعش و امثال اینها - حمایت کرده است و اینها را به‌وجود آورده و هنوز هم علی‌رغم اینکه به‌ظاهر می‌گوید در مقابل اینها است، دست از حمایت اینها برنمی‌دارد، آمریکا است و هم‌پیمانان آمریکا. کسانی که در منطقه دست به دستِ آمریکا دارند و پشتیبانی می‌کنند، کمک می‌کنند، همکاری می‌کنند، اینها هستند که طرفدار تروریسم و تروریست‌های جرّار(۱۹) خبیث هستند. آمریکا دولتی را که رسماً اعتراف می‌کند به تروریست بودن - یعنی دولت جعلی صهیونیستی - دارد حمایت می‌کند؛ صریحاً حمایت می‌کنند؛ اصلاً حمایت از تروریسم یعنی این. این زشت‌ترین شکل حمایت از تروریسم است که آنها می‌کنند، آن‌وقت درعین‌حال جمهوری اسلامی را متّهم می‌کنند به اینکه این طرفدار تروریست است؛ که باید اینها را مورد توجّه قرار داد.
فروپاشی اخلاق سیاسی در نظام آمریکا
همین نامه‌ای که این سناتورها نوشتند - که انواع مطالب را واقعاً انسان در این نامه [می‌بیند] - از نشانه‌های فروپاشیِ اخلاق سیاسی در نظام آمریکا است؛ پیدا است واقعاً اینها دچار فروپاشی‌اند؛ چون همه دولت‌های عالم طبق مقرّرات شناخته شده و پذیرفته‌ بین‌المللی به تعهّدات خودشان پایبندند. بالاخره یک دولتی در یک کشوری سرِ کار است، یک تعهّدی می‌کند، بعد آن دولت می‌رود دولت دیگری می‌‌آید، آن تعهّد به جای خود باقی است؛ نقضِ تعهّد نمی‌کنند. این آقایان سناتور صریحاً برداشتند اعلام کردند که اگر چنانچه این دولت در آمریکا از کار برکنار شد، این قراردادی که با شما می‌بندد و تعهّدی که می‌کند کأن‌لم‌یکن است! این نهایت فروپاشی اخلاق سیاسی است و نشان‌دهنده این است که آن دستگاه دستگاهی است که واقعاً قابل ادامه نیست؛ یعنی آن دستگاه دستگاه متلاشی شده‌ای است که این‌جور چیزها را انسان در آن مشاهده می‌کند. آن‌وقت می‌گویند ما می‌خواهیم به ایرانی‌ها یاد بدهیم، درس بدهیم که بفهمند قوانین ما چیست! خب ما احتیاج به درس آنها نداریم؛ ما اگر چنانچه به توافقی هم برسیم، بلدیم چه‌جوری عمل بکنیم که بعد آنها نتوانند جمهوری اسلامی را پشت در نگه دارند. این را مسئولین نظام جمهوری اسلامی بلدند که چه جوری عمل بکنند، احتیاج به درس آنها نیست امّا آنها این‌جوری عمل می‌کنند؛ این واقعاً نشان‌دهنده‌ فروپاشی است.
وظیفه ما تحقق بخشیدن به اسلام بکامله است
به‌هرحال در همه کارهایی که ما داریم، در همه تلاشهایی که می‌کنیم، چه تصمیم‌هایی که در مسائل اقتصادی می‌گیریم، چه در مسائل فرهنگی - که حالا اگر بنده زنده بودم و به اوّل سال رسیدیم، مطالبی هست برای گفتن که ان‌شاءالله عرض خواهم کرد - ما باید این اصل را از یاد نبریم که وظیفه ما تحقّق بخشیدن به اسلام بکامله است؛ باید دنبال اسلام کامل باشیم. این‌جور نباشد که از آرمان اسلام بکاهیم به‌خاطر اینکه مثلاً در فلان قضیّه موفّق بشویم؛ نه، موفّقیّت ما، پیشرفت ما وابسته به این است که ان‌شاءالله بتوانیم [اسلام کامل را محقّق کنیم]. اگر این‌جور شد، خدای متعال هم کمک خواهد کرد، و نصرت الهی قطعاً و یقیناً و بدون هیچ تردیدی متوقّف به این است که ما دین خدا را نصرت کنیم. اِن تَنصُرُوا‌اللهَ یَنصُرکُم؛ (۲۰) دیگر صریح‌تر از این و واضح‌تر از این، حرفی وجود ندارد؛ «اِن تَنصُرُوا‌الله» یعنی دین خدا را نصرت کنید؛ اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم؛ (۲۱) وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه؛ (۲۲) اینها دیگر چیزهای مؤکّدی است که وعده‌های الهی است؛ نباید به این وعده‌های الهی بی‌توجّه بود؛ اَلظّآنّینَ بِاللهِ ظَنَّ السَّوء؛ (۲۳) اینکه واقعاً انسان وعده‌ خدا را غیر قابل تحقّق بداند، بدترین سوءظنّ به خدای متعال است که خدای متعال در سوره‌ مبارکه‌ انّافتحنا، آن کسانی را که این‌جور حرکت می‌کنند مورد غضب خود دانسته است. (۲۴)
امیدواریم خداوند متعال به شما و به ما توفیق بدهد که بتوانیم آنچه را وظیفه‌ ما است در این زمینه، انجام بدهیم و برکات الهی را که ناشی از این‌جور حرکت کردن است، ان‌شاءالله شامل حال خودمان، کشورمان، ملّتمان قرار بدهیم؛ و امیدواریم خداوند متعال روح مطهّر امام بزرگوار را شاد کند، ارواح طیّبه‌ شهدا را ان‌شاءالله شاد کند که آنها این راه را به ما نشان دادند و بر روی ما باز کردند و ما را در این راه به حرکت آوردند.
والسّلام‌ علیکم و رحمه‌الله ‌و برکاته‌
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱) این دیدار به‌مناسبت برگزاری هفدهمین اجلاس رسمی چهارمین دوره‌ مجلس خبرگان رهبری در روزهای نوزدهم و بیستم اسفند سال جاری، برگزار شد. قبل از شروع بیانات معظمٌ‌له، آیت‌الله محمّد یزدی (رئیس مجلس خبرگان) گزارشی ارائه کردند. ۲) رئیس مجلس خبرگان با اشاره به اینکه «بروز بودن اعضا» از مهم‌ترین فلسفه‌های اجلاس‌های سالانه‌ این مجلس است، برنامه‌های چهار جلسه‌ این اجلاس را در دو بخشِ دعوت از شخصیّت‌های مطّلع از وقایع روز (وزیر امور خارجه و فرمانده کلّ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و نطقهای پیش از دستور نمایندگان (در موضوعات: بررسی وضعیّت اسلام در اروپا، استاندارد «غذای حلال» در ایران و سایر کشورها، بررسی مسائل اقتصادی و فرهنگی کشور) بیان کرد.
۳) آیت‌الله محمّدرضا مهدوی‌کنی (رئیس پیشین مجلس خبرگان)
۴) منهای‌ ۵) سوره حجر، آیه‌ ۹۱؛ «همانا که قرآن را جزء جزء کردند [به برخی از آن عمل کردند و بعضی را رها نمودند]»
۶) سوره نساء، بخشی از آیه‌ ۱۵۰؛ «.... و می‌گویند: ما به بعضی ایمان داریم و بعضی را انکار می‌کنیم ...» ۷) سوره‌ حدید، بخشی از آیه‌ ۲۵؛ «براستی [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه‌کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند ...» ۸) ابتدای‌ ۹) سوره‌ حج، بخشی از آیه‌ ۴۱؛ «همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز برپا می‌دارند و زکات می‌دهند و به کارهای پسندیده وامیدارند و از کارهای ناپسند باز می‌دارند...»
۱۰) همان؛ «... و فرجام همه کارها از آنِ خدا است.»
۱۱) سوره‌ نحل، بخشی از آیه‌ ۳۶؛ «... [تا بگوید:] خدا را بپرستید و از طاغوت [ = فریبگر] بپرهیزید...» ۱۲) سوره‌ شوری، بخشی از آیه‌ ۱۳؛ «... دین را برپا دارید...»
۱۳) همان؛ «... و در آن تفرقه‌اندازی نکنید. بر مشرکان آنچه که ایشان را به سوی آن فرامی‌خوانی، گران می‌‌آید. خدا هرکه را بخواهد، به سوی خود برمی‌گزیند، و هرکه را که از در توبه درآید، به سوی خود راه می‌نماید.»
۱۴) سوره‌ شوری، بخشی از آیه‌ ۱۳؛ «... بر مشرکان آنچه که ایشان را به سوی آن فرا می‌خوانی، گران می‌‌آید ...» ۱۵) سوره‌ احزاب، آیه‌ ۱؛ «ای پیامبر، از خدا پروا بدار و کافران و منافقان را فرمان مبر، که خدا همواره دانای حکیم است.»
۱۶) سوره احزاب، آیات ۲و۳؛ و آنچه را که از جانب پروردگارت به سوی تو وحی می‌شود، پیروی کن که خدا همواره به آنچه می‌کنید آگاه است. و بر خدا اعتماد کن، همین بس که خدا نگهبان [تو] است.» ۱۷) عقل، فکر ۱۸) اشاره به سفر نخست وزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا و سخنان وی در کنگره. ۱۹) بسیار کُشنده‌
۲۰) سوره‌ محمّد، بخشی از آیه‌ ۷؛ «اگر خدا را یاری کنید یاری‌تان می‌کند...»
۲۱) همان؛ «... و گام‌هایتان را استوار می‌دارد.» ۲۲) سوره‌ حج، بخشی از آیه ۴۰؛ «...و قطعاً خدا به کسی که [دین] او را یاری می‌کند، یاری می‌دهد...» ۲۳) سوره‌ فتح، بخشی از آیه‌ ۶؛ «به خدا گمان بد برده‌اند...» ۲۴) همان؛ «و [تا] مردان و زنان نفاق‌پیشه و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد برده‌اند، بدِ زمانه بر آنان باد و خدا بر ایشان خشم نموده و لعنتشان کرده و جهنّم را برای آنان آماده گردانیده و چه بدسرانجامی است.»

منبع : سایت  نخبه 313           nokhbeh313.ir

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۱۳
امیر مهدوی


مراسم رونمایی از کتاب تبیین فرازهایی از اندیشه‌های نظامی و دفاعی فرماندهی معظم کل قوا در سالن اجتماعات دانشگاه افسری امام علی(ع) انجام شد.  
 
گفتنی است؛ در مراسم رونمایی کتاب تبیین فرازهایی از اندیشه‌های نظامی و دفاعی فرماندهی معظم کل قوا که از سال ۸۹ کار بر روی آن آغاز شده بود، سرلشکر «حسن فیروزآبادی» رئیس ستادکل نیروهای مسلح، امیر سرتیپ «شاهرخ شهرام» معاون عملیات قرارگاه خاتم الانبیاء، حجت‌الاسلام و المسلمین «محمدعلی آل هاشم» رئیس سازمان عقیدتی_ سیاسی ارتش و امیر سرتپ «احمدرضا پوردستان» فرمانده نیروی زمینی ارتش و جمعی از فرماندهان لشکری در مراسم رونمایی از کتاب حضور داشتند.  


منبع : باشگاه خبر نگاران جوان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۱۳
امیر مهدوی

نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی» اگرچه در ابتدا از سوی امام خمینی رحمه‌الله طرح شد، اما بعد از ایشان، توسط رهبر انقلاب نیز ادامه یافت و تعاریف و جنبه‌های بیشتری نیز به آن افزوده شد.

 «نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی» اگرچه در ابتدا از سوی امام خمینی رحمه‌الله طرح شد، اما بعد از ایشان، توسط رهبر انقلاب نیز ادامه یافت و تعاریف و جنبه‌های بیشتری نیز به آن افزوده شد.

برای مثال، رهبر انقلاب در پیام حج امسال، سه مسئله‌ی کلیدی جهان اسلام را «اتحاد مسلمانان»، «مسئله‌ی فلسطین» و «مسئله‌ی درک تفاوت اسلام‌ ناب-اسلام آمریکایی» معرفی کردند. در این میان، دو مسئله‌ی اتحاد جهان اسلام و مسئله‌ی فلسطین، همواره تا حدودی در ذهن و زبان نخبگان امت مطرح بوده‌، اما به نظر می‌رسد مسئله‌ی سوم آن‌چنان‌که باید، ضریب نگرفته و مورد توجه قرار نگرفته است. حال آنکه امروزه با تحولات شگرفی که در منطقه حادث شده، اهمیت پرداختن به این مسئله‌ صدچندان شده است. یادداشت زیر تلاش می‌کند تا به‌عنوان گام نخست، تکوین این نظریه و ادوار تاریخی آن را در کلام امام خمینی رحمه‌الله و رهبر انقلاب، مورد بررسی قرار دهد.

غیبت و مهجوریت نظریه کلیدی امام خمینی

دوگانه‌ی اسلام ‌ناب-اسلام آمریکایی به‌مثابه‌ی‌ یک ایده‌ی محوری و به‌نوعی همزاد تاریخی و معرفتی انقلاب اسلامی است. با این همه، کمتر به جایگاه شایسته‌اش در میان فعالان دلسوز جهان اسلام دست یافته است. از زمینه‌های سیاسی-اجتماعی و منفعت‌محور مهجوریت این ایده که بگذریم، برخی خطاهای روش‌شناختی، این نظریه‌ی کلیدی را تا حدودی از دسترس خارج کرده است.یکی از مهم‌ترین خطاها در این زمینه، تلقی خطابی از این مفهوم است؛ این تصور که اسلام ناب-اسلام آمریکایی صرفاً یک ترکیب‌ شعاری و صورت‌بندی جدلی است و حداکثر یک‌سری مصرف‌های تبلیغاتی در جهان و انتخاباتی در ایران و یا مانند آن دارد. این تلقی باعث شده است یکی از پُربسامدترین مفهوم‌سازی‌ها در نظام اندیشه‌ی امام خمینی رحمه‌الله، آن‌چنان‌که باید، مورد توجه جامعه‌ی علمی قرار نگیرد. شاید تا حدودی غیرقابل باور باشد، اما تقریباً هیچ تحلیل، کتاب یا برنامه‌ی پژوهشی جدی‌ نیست که کاری در این زمینه ارائه کرده باشد. در حالی که «اسلام ناب-اسلام آمریکایی» به‌عنوان عصاره‌ی اندیشه‌ی امام خمینی رحمه‌الله، یک تئوری جامع است که قابلیت تبیین بسیاری از شکاف‌ها و پدیده‌های اصلی جهان اسلام را دارا است و می‌تواند به‌مثابه یک اندیشه‌ی بدیل، از بسیاری از مسائل به‌ظاهر غیرقابل حل موجود، صورت‌بندی جدید و راهگشایی دست دهد.

خطای کلیدی بعدی، متوجه بازخوانی‌های غیرضابطه‌مندی است که از این مفهوم انجام شده است. اغلب درباره‌ی اسلام ‌ناب بسیار سخن گفته می‌شود. به یک معنا، تمام کسانی که در تمام حوزه‌های تفکر اسلامی در حال پژوهش یا سخنرانی هستند، مدعی هستند درباره‌ی اسلام ناب کار می‌کنند. اما باید توجه داشت مراد از تئوری اسلام ناب-اسلام آمریکایی، مفهوم اسلام ناب در کلیت خود نیست، بلکه مفهوم و تمایزی است که به‌وسیله‌ی امام خمینی رحمه‌الله طرح و صورت‌بندی شده است. این بصیرت مهم در پیام حج رهبر انقلاب به‌روشنی برجسته شده است: «نخستین‌بار امام راحل بزرگ ما به تمایز این دو مقوله همت گماشته و آن را وارد قاموس سیاسی دنیای اسلام کرد.»۱ بی‌توجهی و عدم بازخوانی تمایزی که امام خمینی رحمه‌الله میان این دو مقوله تبیین کرده، برداشت‌های متفاوت و گاهی متضاد را ذیل این مفهوم جای داده است.

ادوار نظریه «اسلام ناب-اسلام آمریکایی»
نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی، یکی از بنیانی‌ترین وجوه اندیشه‌ی‌‌ سیاسی و اجتماعی امام خمینی رحمه‌الله، ادواری را طی کرده است. فهم این ادوار، زمینه‌ی مناسبی برای درک معنای این نظریه دست می‌دهد. در ادامه تلاش می‌شود تصوری از این دوره‌ها به‌اختصار به بحث گذاشته شود.

با بررسی متونی که امام خمینی رحمه‌الله در زمینه‌ی این نظریه نوشته یا بیان کرده‌اند، می‌توان شکل‌گیری این نظریه را تشریح کرد. پس از امام خمینی رحمه‌الله، حضرت‌ آیت‌الله خامنه‌ای این نظریه ‌را به‌مثابه یکی از کلیدی‌ترین «معارف انقلاب اسلامی» دانسته و «راز بزرگ» انقلاب را براساس آن تشریح می‌کنند. ایشان در طول مدت رهبری خود، بارها و بارها با استناد به مفاهیم و منطق این نظریه، مسائل کشور و جهان اسلام را تشریح می‌کنند.

مفهوم‌سازی‌های متعدد و کاربرد‌های فراوانی که در بیانات ایشان وجود دارد، حکایت از نقش محوری ایشان در بسط و احیای این نظریه‌ی کانونی، اما مهجور امام خمینی رحمه‌الله دارد. براساس بسط و کاربست نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی، در ادبیات حضرت‌ آیت‌الله خامنه‌ای می‌توان ادوار دیگری را در تاریخ حیات اجتماعی این نظریه تمییز داد. بر این اساس، نظریه‌ی اسلام ‌ناب-اسلام آمریکایی به‌عنوان یک مفهوم و دال جدی در اندیشه‌ی امام و رهبری، پنج دوره‌ی متمایز را طی کرده است:

۱. طرح مبادی

منظور از طرح مبادی، دوره‌ای است که علی‌رغم تأکید بر معانی، مبانی و تضادهای معرفتیِ مطرح در این نظریه، هنوز ادبیات و واژگان اسلام ناب-اسلام آمریکایی به‌طور جدی صورت‌بندی و مطرح نشده است. به‌‌عنوان نمونه، در اولین پیام سیاسی-اجتماعی به‌جای‌مانده از امام خمینی رحمه‌الله در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۲۳، تضاد میان دوگانه‌ی «قیام لله/قیام برای نفس» مطرح است.۲ این دوگانه در سال‌های پس از خرداد ۱۳۴۲ با تعابیر مختلف میان اسلام ناقص و اسلام جامع، اسلام عدالت‌خواه و اسلام انقلابی مطرح می‌شود:

«اسلام دین افراد مجاهدى است که به دنبال حق و عدالت‌اند. دین کسانى است که آزادى و استقلال مى‌خواهند. مکتب مبارزان و مردم ضداستعمار است. اما این‌ها اسلام را طور دیگرى معرفى کرده‌اند و مى‌کنند. تصور نادرستى که از اسلام در اذهان عامه به وجود آورده و شکل ناقصى که در حوزه‌هاى علمیه عرضه مى‌شود، براى این منظور است که خاصیت انقلابى و حیاتى اسلامى را از آن بگیرند.»۳امام خمینی رحمه‌الله این نگاه انتقادی نسبت به «شکل ناقص اسلام در حوزه­‌های علمیه» را تا بالاترین سطوح مطرح کرده و این‌چنین است که حتی «رساله­‌های عملیه» به‌عنوان محصول اندیشه‌ی مراجع تقلید وقت را نیز در این چارچوب، مورد نقد قرار می­‌دهند که تفاوت‌های زیادی میان رساله‌ها، به‌عنوان متون مبنا در «آنچه به‌عنوان اسلام معرفی می‌شود» و منابع سنت اسلامی (قرآن و حدیث) به‌عنوان متون مبنا در اسلام واقعی، وجود دارد. این تفاوت عمدتاً در دو مؤلفه‌ی «جامعیت» و «تأثیر عینی در زندگی» مشخص می‌شود و «نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادى آن [برخلاف رساله‌های عملیه]، از نسبت صد به یک هم بیشتر است!»۴از نظر ایشان، «آنچه به‌عنوان اسلام معرفی می­‌شود»، «ناقص» است، ابعاد اجتماعی اسلام را در بر ندارد و «خاصیت انقلابی و حیاتی» از آن گرفته شده است. به همین دلیل، ایشان ضمن تأکید بر اهمیت ابعاد عبادی اسلام و اینکه «البته مسائل عبادى را باید یاد بدهید»۵ تأکید دارند که اسلام با محوریت قرار گرفتن مسائل دیگری مطرح شود: «اما مهم مسائل سیاسى اسلام است، مسائل اقتصادى و حقوقى اسلام است. این‌ها محور کار بوده و باید باشد.»۶

با این همه، به نظر می‌رسد ما در طرح مبانی و معانی این نظریه با دو دوره مواجه هستیم. اگر در سال‌های قبل از خرداد ۴۲ تأکید بیشتر بر طرح اسلام ناب بود، در دوره‌ی پس از خرداد ۴۲، نفی اسلام‌های متحجر و متجدد پُررنگ‌تر می‌شود.

۲. مفهوم‌سازی و صورت‌بندی

در سال‌ آخر عمر امام خمینی رحمه‌الله، ایشان تجربه‌ی نظری و عملی ربع قرن درگیری میان قرائت انقلاب اسلامی از اسلام با اسلام مقدس‌مآب و اسلام متجددمآب را مفهوم‌سازی می‌کنند. پس از دو و نیم دهه، این درگیری ژرف معنایی، در قالب واژگان و مفاهیم دوگانه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی چارچوب‌بندی می‌شود. بررسی‌ها نشان می‌دهد در جای‌جای پیام‌های رسمی و عمومی و نامه‌های خصوصی، حکومتی و عمومی امام خمینی رحمه‌الله در این دوره، از ادبیات و مفهوم‌سازی‌های این نظریه استفاده شده است. نمودار زیر فراوانی کاربرد دو واژه‌ی کلیدی این نظریه در ادبیات امام خمینی رحمه‌الله را در این دوره با دیگر سال‌ها مقایسه می‌کند.

۳. شرح نظریه

پس از امام خمینی رحمه‌الله، در شرایطی که ادبیات اسلام ‌ناب-اسلام آمریکایی در فضای سیاست‌زده‌ی داخل کشور مورد طعن و قهر و یا مصرف انتخاباتی جناح‌های عمده‌ی سیاسی قرار گرفته است، آیت‌الله خامنه‌ای بار دیگر این ادبیات را در کانون توجه‌ها قرار می‌دهند. ایشان طی دوره‌‌ای حدوداً یک‌ساله، به تشریح مفاهیم این نظریه پرداخته و با مفهوم‌سازی‌های متعدد، ادبیات این نظریه را گسترش می‌دهند. شاید بتوان نمونه‌ی کامل و جمع‌بندی این دوره را در پیام ایشان در اولین سالگرد رحلت امام خمینی رحمه‌الله مشاهده کرد. آنجا که کلیت مدرسه‌ی فکری امام خمینی رحمه‌الله و همچنین لایه‌های بنیادین و معرفتی انقلاب اسلامی را در چارچوب دوگانه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی تشریح ‌می‌کنند.۷

۴٫ بسط نظریه

پس از دوران شرح متن نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی، ما با دورانی در ارتباط با این نظریه مواجهیم که می‌توان از آن به دوران بسط این نظریه تعبیر کرد. در این دوره، ضمن اینکه شرح، مفهوم‌سازی و خلق مضامین جدید در ارتباط با این نظریه در ادبیات رهبری انقلاب به‌وفور موج می‌زند، اما فراتر از تکرار ادبیات، تلاش می‌شود بسط این منطق دنبال شود. در این مرحله است که مضمون‌سازی‌ها و محورهای اصلی در ادبیات اسلام ناب-اسلام‌آمریکایی مورد توجه است، بی‌آنکه نیازی باشد واژگان این نظریه تکرار شود. بسط امر به معروف و نهی از منکر به حوزه‌های کلان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و تقابل امر به معروف فردی/اجتماعی، مبارزه با اشرافیت (اسلام اشرافیت)، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، مردم‌سالاری دینی، نوسازی معنوی، استقلال‌خواهی، کرامت انسانی، آزاداندیشی نظری و آزادی‌خواهی سیاسی-اجتماعی از فصول محوری ادبیات رهبری در این دوره است.

این ادبیات، مضامین نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی را فراتر از الفاظ و واژگان نهفته در یک نظریه، به یک منطق فکری تبدیل می‌کند. ضرورت تاریخی-اجتماعی این فرایند، این است که به اقتضای سیر اجمال به تفصیل انقلاب اسلامی، مفاهیم نظریه‌ی اسلام‌ ناب-اسلام آمریکایی از دستبرد مصارف سیاسی خارج گردد. در صورتی که اگر این نظریه بدون این بسط و بازتولید معنایی در طول یکی دو دهه صرفاً تکرار می‌شد، نه تنها به دلیل کلیشه‌شدگی، کارآمدی خود را از دست می‌داد، بلکه چه‌بسا ظرفیت بسیج‌کنندگی و تولید سرمایه‌ی اجتماعی آن نیز مورد سوءاستفاده‌ قرار می‌گرفت. اما از آنجا که مفاهیم اسلام ناب-اسلام آمریکایی، واژگان‌ و ادبیاتی صرفاً تکرار شونده نبودند، جریان‌های اشرافیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نمی‌توانستند آن را به‌مثابه یک شعار، به مصرف سیاسی برسانند. بسط معنایی و مضمون‌سازی نظریه‌ی «اسلام ناب-اسلام آمریکایی» در این مرحله، آن را از تکرار، کلیشه‌شدگی و نهایتاً ابهام، بازمی‌دارد.

۵. بازخوانی مجدد متن نظریه

از سال ۱۳۸۸ به بعد، بار دیگر متن واژگان نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی طرح می‌شود. گسل‌های جدی سیاسی-اجتماعی در داخل و خارج از کشور فعال شده‌اند. رهبر انقلاب اسلامی نیز برای تشریح این شکاف‌ها و نزاع‌های فتنه و بیداری اسلامی، بار دیگر متن ادبیات نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی را مطرح می‌کنند. در این دوره است که ایشان نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی را به‌مثابه چارچوبی برای مطالعه‌ی انقلاب‌های بیداری اسلامی مطرح می‌کنند۸ و در نهایت، در پیام اخیرشان به کنگره‌ی حج، کاربست این نظریه را به‌عنوان یکی از سه اولویت جهان اسلام، در ردیف مسائلی چون «اتحاد مسلمین» و «مسئله‌ی فلسطین» جای می‌دهند.۹

نگاره‌ی دو، فراوانی کاربرد کلیدواژه‌ی اسلام ‌آمریکایی در طول سال‌های ۶۸ تا ۹۲، نشان‌دهنده‌ی این سه مرحله است10

مسئله‌ی مهم دیگری که در نظریه‌ی اسلام ناب- اسلام آمریکایی امام خمینی رحمه‌الله مطرح است اینکه از منظر ایشان، اسلام آمریکایی صرفاً اسلام غرب‌زده یا اسلامی که مورد تبلیغ یا حمایت مستقیم ایالات متحده‌ی آمریکا باشد، نیست. از منظر امام خمینی رحمه‌الله، تجدد و تحجر به‌مثابه دو مانع در فهم اسلام ناب عمل می‌کنند. قرائتی از اسلام که متأثر از این دو زمینه‌ی اجتماعی ارائه می‌شود، اسلام تجدد و اسلام تحجر خواهد بود. اسلام آمریکایی عنوان عامی برای هر اسلام برخاسته از هر دوی این زمینه‌هاست.از منظر رهبر انقلاب اسلامی، «اسلام آمریکایی فقط آن نیست که آمریکاپسند باشد»، بلکه اسلام آمریکایی هرچیزی است که «خارج از این اسلام ناب است.»۱۱ در واقع در مفهوم‌سازی‌های این نظریه، هم «اسلام متحجرِ آمیخته با خرافات» و هم «اسلامِ تطبیق‌داده‌شده‌ی با اصول آمریکایی و مورد نظر غربی‌ها» مورد نقد هستند که «هر دو این‌ها اسلام آمریکایی است.»۱۲ از همین روست که از دیدگاه ایشان، اسلام آمریکایی دو نوع عمده دارد: «نوع لائیک و غرب‌گرا» و «نوع متحجر و خشن».

منبع : http://nokhbeh313.ir

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۵۴
امیر مهدوی